وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود پایان نامه های آماده – ۲-۲-۲-۵-کارآیی سرمایه ­گذاری و تأمین مالی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

 
تاریخ: 25-09-01
نویسنده: نویسنده محمدی

علاوه بر این، تضاد بین سهام­داران و اعتباردهندگان، مشکل کم­سرمایه گذاری را به سبب وجود انتخاب نامطلوب موجب می­گردد. این مشکل به دلیل نرخ بالاتر بهره درخواستی توسط اعتباردهندگان، ایجاد می­ شود زیرا آن ها اطلاعات کافی ‌در مورد تمیز و تفاوت دادن بین کیفیت پروژه های مختلف دارای ارزش فعلی خالص مثبت را در اختیار ندارند. ‌بنابرین‏، اگر مخارج سرمایه ­گذاری همه پروژه­ های با ارزش فعلی خالص مثبت، بیش از جریانات نقدی داخلی باشد، شرکت ممکن است پروژه­ های سرمایه ­گذاری را به دلیل اجتناب از انتشار اوراق بهادار پر ریسک، برای تأمین مالی کنار گذارد (بیدل و همکاران[۷۷]، ۲۰۰۹).

همچنین تضاد بین سهام­داران بالفعل و بالقوه، منتهی به کم­سرمایه ­گذاری ناشی از انتخاب نامطلوب
می­گردد. مجلوف و مایرز (۱۹۸۴) نشان دادند که به خاطر عدم تقارن اطلاعاتی پیش­قراردادی[۷۸] بین سهام­داران بالفعل و بالقوه در ارتباط با پروژه­ های سرمایه ­گذاری و دارایی­ های موجود، شرکت ممکن است پروژه­ های با ارزش فعلی خالص مثبت را رها کنند. زیرا عدم تقارن اطلاعاتی سهام­داران آتی (بالقوه)، ‌در مورد چشم­انداز سرمایه ­گذاری شرکت، موجب گردد آن­ها احساس کنند که در صورت سرمایه ­گذاری، امکان بیشتری برای وقوع زیان (نسبت به عدم سرمایه گذاری) وجود دارد (بیدل و همکاران،۲۰۰۹).

انتخاب نامطلوب

میر و مجلوف(۱۹۸۴)

جریان نقدی آزاد

جنسن (۱۹۸۶)

جایگزینی داراییها

جنسن ومکلینگ (۱۹۷۶)

انتخاب ناسازگار

بین امتیازدهندگان و مدیران

محدودیت در تامین مالی

وردی (۲۰۰۶)

بین سهام‌داران و اعتباردهندگان

بین سهام‌داران فعلی و بالقوه

عدم تقارن اطلاعاتی

بین سهام‌داران و مدیران

خطر اخلاقی

میر (۱۹۷۷)

فرایند بیش­سرمایه ­گذاری

فرایند کم سرمایه ­گذاری

نمودار(۲-۱)، روابط نظری فرضیه بیش و کم سرمایه گذاری

به دلیل وجود تضاد منافع بین مدیران و سهام­داران، ممکن است فرایند بیش­سرمایه ­گذاری رخ دهد. هنگامی که عدم تقارن اطلاعاتی وجود دارد و مکانیسم­های هم­راستا نمودن منافع سهام­داران و مدیران کاملاً کارا نیست، مدیران ممکن است از جریان­های نقدی آزاد استفاده کرده و پروژه­ های با ارزش فعلی خالص منفی را جهت افزایش منافع خود به کار گیرند که این اقدام به بیش­سرمایه ­گذاری منتهی می­ شود. جریان های نقدی آزاد، جریان­های نقدی مازاد بر آن مبالغی است که برای پروژه­ای با ارزش فعلی خالص مثبت لازم است. ‌بنابرین‏، ممکن است مدیران به جای آن­که این وجوه را به سهام­داران بپردازند،
آن­ها را هدر دهند. از این رو، مدیران انگیزه­هایی جهت بیش­سرمایه ­گذاری جهت استفاده از منافع نقدی و غیرنقدی مرتبط با اندازه بزرگ­تر شرکت خواهند داشت (بیدل و همکاران، ۲۰۰۹).

۲-۲-۲-۵-کارایی سرمایه ­گذاری و تأمین مالی

مودیگلیانی و میلر[۷۹] (۱۹۵۸) اشاره نموده ­اند که در یک بازار کارا، میزان و نوع سرمایه ­گذاری واحدهای تجاری مستقل از ساختار مالی و میزان نقدینگی آن­ها است. به عبارت دیگر، مطابق با کتاب­شناسی نئوکلاسیک مالی، بازار کارا با تأمین مالی به موقع و کافی پروژه­ های دارای چشم­انداز روشن و مثبت باعث می­ شود که مدیران (شرکت­ها) تا هنگامی که نرخ بازده نهایی سرمایه ­گذاری صفر شود، به انجام سرمایه ­گذاری مبادرت ورزند. از این رو نباید ارتباطی بین جریان­های نقدی داخلی[۸۰] و سرمایه ­گذاری مشاهده گردد (بیدل و همکاران، ۲۰۰۹).

اما چندین مسئله، این استنباط و نتیجه ­گیری­ها را مخدوش ‌کرده‌است. مسئله اول، سهمیه­بندی سرمایه[۸۱] است که به سبب نبودن تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه ­گذاران ایجاد می­ شود. مایرز و مجلوف (۱۹۸۴) نشان داده است که اگر مدیران بتوانند از اطلاعات محرمانه، سوء استفاده کنند، سرمایه ­گذاران از انجام سرمایه گذاری خودداری ‌می‌کنند.

دومین مسئله، از مشکلات مربوط به نمایندگی ناشی می­ شود. یعنی زمانی که مدیران به جای­تحصیل بازده نقدی بیش­تر، در پی تأمین منافع شخصی خودشان هستند (جنسن، ۱۹۹۸). این گونه مسائل (عدم­تقارن اطلاعاتی و منفعت­گرایی مدیران) حساسیت سرمایه ­گذاران را نسبت به جریان­های نقدی، برانگیخته و تأمین­مالی را برای انجام پروژه­ های دارای چشم انداز روشن و مثبت (دارای ارزش فعلی خالص مثبت) با مشکل روبه رو ‌می‌کنند.

بدین ترتیب، در عمل تصمیم­های سرمایه ­گذاری شرکت­ها مستقل از ساختار مالی آن­ها نخواهد بود. از همین رو بخشی از مشکلات مربوط به سرمایه ­گذاری­ها ناشی از مسائل مربوط به ساختار مالی شرکت­ها است. به عنوان مثال، بخش عمده­ای از کتاب­شناسی موجود در حوزه مالی نشان داده است که محدودیت­های مالی، توانایی مدیران را برای تأمین مالی پروژه­ های سرمایه ­گذاری محدود می­سازد (هوبارد[۸۲]، ۱۹۹۸). یکی از مواردی که ‌می‌توان استنباط نمود آن است که شرکت­های مواجه با محدودیت تأمین مالی[۸۳] ممکن است به دلیل هزینه­ های زیاد تأمین مالی، از قبول و انجام پروژه­ های با ارزش فعلی خالص مثبت صرف نظر کنند که این کار به کم سرمایه ­گذاری منجر می­ شود (وردی[۸۴]، ۲۰۰۶).

علاوه بر این اگر شرکتی تصمیم به تأمین مالی بگیرد هیچ تضمینی وجود ندارد که سرمایه ­گذاری صحیحی با آن انجام شود. به عنوان مثال مدیران ممکن است با انتخاب پروژه­ های نامناسب در جهت منافع خویش و یا حتی سوء استفاده از منابعی هم­چون جریان­های نقدی آزاد، اقدام به سرمایه ­گذاری ناکارا کنند. بیش­تر مقاله­ های موجود ‌در مورد این موضوع، پیش ­بینی کرده‌اند که انتخاب پروژه­ های ضعیف، موجب بیش­سرمایه ­گذاری می­ شود. مبنای ­نظری این تحقیق بر نظریه بیش و کم سرمایه ­گذاری که عمدتاًً به وسیله مور­گادو[۸۵] (۲۰۰۳) جمع‌ آوری شده، استوار است. ‌بنابرین‏، در ادامه این نظریه به صورت اجمالی در قالب پیشینه نظری ارائه، فرضیه ­ها تحقیق بیان و کتاب شناسی تجربی گذشته مرور می­گردد.


فرم در حال بارگذاری ...

« فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۲-۲-۲-۱-۶٫ بسته‌بندی کالا – پایان نامه های کارشناسی ارشدفایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – فصل چهارم: ضمانت اجرای استقلال قضایی – پایان نامه های کارشناسی ارشد »
 
مداحی های محرم