نظریه شناختی بک درباره افسردگی :
آرون بک معتقد است که افراد افسرده به این دلیل افسرده اند که راه های اشتباه آلود و مبالغه در فکر کردن دارند. شخص افسرده یک نظر متعی درباره خود و آینده دارد. طبق نظر بک شناختهای منفی علت افسردگی است نه سایر چند های پیرامون شخص عقیده بک این است که احساس از دست دادن که اغلب نتیجه هدفها و توقعات بالای غیر منطقی است عامل اصلی افسردگی محسوب می شود شخص افسرده از دست دادن را یا سو تبعید میکند یا اغراق آمیز میسازد. یا معانی پیش از حد تصمیم یافته و نا معقول بران میدهد.
بک باور داشت که شخص افسرده علت هر گونه بدبختی را معیوب شخصی میداند و همجنین افراد افسرده تمایل دارند که خود را با دیگران مقایسه کنند و این موضوع خود موجب می شود عزت نفس آنان کمتر شود. بهترین توصیف برای شناختهای افراد افسرده عبارت است از تصمیم بیش از ابزاره
درماندگی شناختی برای افسردگی :
روش درمانی بک عبارت است از سئوالات طرحریز می شده هدفدار دوستانه برای آگاه ساختن شخص افسرده از عدم مطابقت بین افکار و واقعیت . من دیگری که بک مورد استفاده قرار میدهد عبارت است از یک جدول فعالیت. مراجعه فعالیت روزانه خود را فهرست کرده آنگاه هر فعالت یا روی مقیاس صفر تا پنج از تقلد انجام یک کار خوب و لذتبخش رتبه بندی میکند.
دیدگاه اصالت وجودی – انسانگرایی درباره افسردگی:
در حالی که نظریه تحلیل روانی بر از دست دادن یک شی مورد علاقه به عنوان علت اصلی افسردگی تأکید می ورزند. نظریه های اصالت وجود بر از دست دادن عزت نفس متمزکز میشوند. شی از دست رفته میتواند واقعی یا سمبلیک باشد. قدرت – مقام اجتماعی – یا پول ولی از دست دادن خود به خود بران ابزاره اهمیت ندارد که تعبید در خود ارزیابی فرد بر اساس آن از دست دادن علت شایع افسردگی در مردان از دست دادن شغل است. شغل بیانگر ارزش در نظر خودش میباشد. دست کم تا زمان افزایش زیاد میزان اشتغال زنان در خارج از خانه . یک علت شایع افسردگی در زنان از دست دادن همسر بوده این از دست دادن فقط شخص مورد علاقه نبوده ارزش وی بوده است. نظریه پردازان انسانگرایی ممکن است بر اختلاف من آرمانی شخص وا در آن وی از حالت واقعی امور تأیید ورزند. بر اساس نظریه آنان افسردگی احتمالاً زمانی ظاهر می شود که اختلاف بین من ولقعی و من آرمانی خیلی زیاد شود به طوری که برای شخص قابل تحمل نباشد.
پیشینه و ادبیات تحقق:
برای تحول جامعه نسبی به شنعتی ، وجود افراد متخصص در زمینههای گوناگون یک ضرورت اجتناب نا پذیر است برای تربیت انسان های متخصص ، شناخت خصوصیات فردی و امکانات جامعه که از طریق راهنمائی شغلی امکان پذیر است ضروری میباشد. امروز پیشرفت علم و توسعه تکنولوژی و تنوع و تعدد بیش از خود مشاغل ، انتخاب و تصمیم گیری شغلی را مشکل کرده بدههیی است که در چنین شرایطی لازمه انتخاب صحیح و تصمیم گیری مناسب و عاقلانه وجود الاعات دقیق و موفق درباره مشاغل و نیز فرد انتخابگر است که از طریق برنامه های راهنمائی شغلی فراهم میآید. اشغال به عنوان یک ضرورت در زندگی فردی و اجتماعی مطرح میگردد بدین معنی که هر انسانی برای گذراندن زندگیش باید به اشتغال بپردازدچنین بقا و تدوام جامعه به اشتغال انسانها بستگی دارد از اینرو هر کسی باید سر انجام با توجه به استعداد و رغبت خویش و نیاز ها و امکانات جامعه شغل مناسبی را بر گزیده.
تاریخچه راهنمائی شغلی :
راهنمائی شغلی تاریخچه بسیار طولانی دارد و از گذشته های بسیار دور و همزمان با اشغال و تقسیم وظایف و مسئولیت ها بین انسانها به وجود آمده است راهنمائی شغلی به طور عام با نظام استاد شاگردی آغاز گردیده است و زالدین در ابتدا فرزندان خود را برای بر عهده گرفتن شغل خود آماده می ساختند و مهارت های ضروری را خود به آن ها می آموختند. دانشمندان ایرانی بر اهمیت شغل آموزی در دوره های مختلف تأکید فراوانی کرده ان دابو علی سینا معتقد است که برنامه آموزش کودک در مدرسه باید قرآن – شرعیات – ورزش – اشعار و زبان را شاغل شود. به نظر ابن سینا معلم باید طمع و قرینه کودک را بسنجد و بموقع متناسب با استعداد وهوش او را در جهت گزینش شغل مناسب راهنماوی کند. خواجه نصیر الدیم طوسی نیز معتقد است که معلم باید به طبیعت کودک را بشناسد و استعداد او را کشف کند و برای او رشته تحصیلی معیت کند و هنری را به وی بیاموزد از اینرو یکی از اهداف مهم آموزش و پرورش آموختن صنعت و هنره دانش آموزان است. در ایران اولین مدرسه دولتی در سال ۱۲۶۸ شمسی به جهت امیر کبیر به وجود آمد و در آن تعداد هفت نفر معلم خارجی به تدریس در رشتههای پیاده نظام ، مهدسی – پزشکی – جراحی – دار.سازی مشغول شدند در سال ۱۲۶۷ شمسی نیز تعدادی محصل جهت تحصیل در رشتههای گوناگون به کشور فرانسه اعزام شدند. در سال ۱۳۱۳ شمسی با تأسيس دانشگاه تهران ، دانشکده های طب و دندانسازی و دارو سازی کار خود را آغاز کردند در سال ۱۳۲۶ با تأسيس دانشسرا ها و دبیرستانهای کشاورزی – تدریج مدارس حرفه ای و هنرستانها در مرکز شهرستانها به وجود آمدند و به تربیت نیرو های ماهر و کار آمد پرداختند (صذیق ۱۳۵۴) اصطلاح راهنمائی شغلی برای اولین بار در جهان در سال ۱۹۱۴ میلادی به طور سعی در کنگره ای که در بروکسل تشکیل شده بود به کار رفت اصولاً پیدایش راهنمائی شغلی ، ناشی از پیشرفاهای اجتماعی و تکنولوژیکی است و در جوامع صنعتی . انجام راهنمائی شغلی یک ضرورت است لازم به تذکر است که در زمینه راهنماوی شغلی در سالهای قبل از ۱۹۱۴ میلادی ثقا وا جهان ، فعالیتهای پراکنده و سازمان نیافته ای انجم می شد در سال ۱۹۰۶ میلادی تنظیم و تدویت خدمات راهنمائی شغلی توسط فرانک پارسونز – پدر نهضت راهنمائی شغلی در بستن واقع در آمریکا آغاز گردید مهمترین کار پاوسوند سازمان دادن به مجموعه فعالیت های پراکنده ای بود که در زمینه راهنمائی و خصوصاًً راهنمائی شغلی انجام می گرفت. در سال ۱۹۰۸ میلادی بر اثر کار های پار سونز مؤسسه ای به وجود آمد که هدفش یاری رساندن به نوجوانان ترک تحصیل کرده بیکار بود. در سال ۱۹۱۳ میلادی اولین خدمات راهنمائی شغلی به طور رسمی از طریق مؤسسه اطلاعات شغلی و حرفه ای بستن ارائه گردید و اولین جمله حرفه ای در سال ۱۹۱۵ میلادی انتشار یافت مقارن با سال ۱۹۱۳ میلادی مقدمات مطالعه در موضوعات راهنمائی شغلی در فرانسه نیز آغاز گردید و در سال ۱۹۲۸ میلادی موسه ملی راهنمائی شغلی در پاریس تأسيس شد. در سوسی بر اثر تلاش های کلا پارد جنبش راهنمائی شغلی حدود سال ۱۹۱۴ میلادی آغاز گردید. در بلژیک نیز از سال ۱۹۱۴ میلادی به بعد مراکز راهنمائی شغلی تأسيس شدند.
در سال ۱۹۳۳ میلادی با تشکیل مراکز اشتغال و کار یابی اقدامات مفیدی برای بر قراری توازن بین عرضه و تقاضا برای توزیع کارگر به وجود آمد و حدود ۲۵ هزار مؤسسه استخدام کننده و یکصد هزار نفر کارگر از طریق این مراکز به اشتغال پرداختند.
سال ۱۹۵۱ میلادی نقطه عطفی در تاریخجه راهنمائی شغلی در جهان مسوب می شود از این سال به بعد نظریه های انتخاب شغل مطرح گردیدند و اولین بار کینز برگ اقتصاد دان معروف آمریکائی و همکارانش در کتابی به نام انتخاب یک شغل عقاید خود را ارئه دارند آنان با طرح دید گاه های جدید انتخاب شغل را فرایند تکاملی و نه منطقی داشتند (شفیع آبادی ۱۳۶۷) کینز برگ برای انتخاب شغل ۳ مرحله را بر شمرد .
فرم در حال بارگذاری ...