وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۲-۱۳-۵ انواع شخصیت از نظر یونگ[۳۲]: – پایان نامه های کارشناسی ارشد

 
تاریخ: 25-09-01
نویسنده: نویسنده محمدی

الف )درون گرایی /برون ـ گرایی:درون گرایی مستلزم جهت دهی توجه و تمرکز بر روی تجربیات درونی است در حالی که برون گرایی به تمرکز و توجه به سایر مردم و محیط ارتباط دارد.‌بنابرین‏ یک فرد درون گرا معمولا فردی ساکت و خوددار است و یک فرد برون گرا بیشتر خونگرم و اجتماعی است.

ب) تهیج پذیری /پایداری هیجانی:این بعد از نظریه ویژگی های شخصیت آیزنک به دمدمی مزاجی در مقابل خونسردی و آرامی مربوط است .فرد تهیج پذیر،زود ناراحت و هیجان زده می شود در حالی که منظور از پایداری هیجانی یعنی از نظر هیجانی ثابت و یکنواخت باقی می ماند.

ج)روان پریش گرایی:

آیزنک بعدا پس از مطالعه افرادی که از بیماری روانی رنج می بردند،بعد دیگری از شخصیت را به نظر خود افزود اواین بعد راروان پریشی گرایی نامید.کسانی که این ویژگی در آن ها برجسته است در برخورد با واقعیت ها مشکل دارند و معمولا جامعه ستیز، مخالف،غیر همدل و عوام فریب هستند. (پروین۲۰۰۰ ترجمه کدیور وجوادی ۱۳۸۲).

۲-۱۳-۴ انواع شخصیت از نظر بقراط وجالینوس:

بقراط بدن انسان را آمیزه ای از چهار خلط:خون،بلغم،صفرا و سودا می‌دانست که این چهار خلط در رابطه با عناصر چهارگانه طبیعت،آب،خاک،آتش و هوا است و بنا به نظر این پزشک یونانی،خون شخص بهنجار،هر چهار عنصر را به مقدار مساوی دارد.درسده دوم میلادی جالینوس بر پایه نظر بقراط این عقیده را پیدا کرد که مردم بر حسب غلبه هر یک از چهار خلط ذکر شده دربدن دارای یکی از چهار مزاج صفراوی،دموی،بلغمی و سوداوی خواهند بود که هر یک از این مزاج ها همراه صورت و سیرت خاص خود ‌به این شرح است.

الف )صفراوی مزاج:باریک اندام و پوست بدنشان معمولا گرم و خشک است. تنفس تند،اخلاقا تند خو،زود خشم،جاه طلب و برتری جو،حسود و ثابت قدم هستند.

ب)دموی مزاج:سینه فراخ دارد،خونش تند و ظاهرش خوش آب و رنگ است.اخلاقا خوشگذران وخوشبین، فعال و از نظر ذهنی سطحی است.

ج) بلغمی مزاج:تنومند وپر چربی و با شکمی برآمده و عضلاتش سست است. اخلاقا زود آشنا،اجتماعی وکم فعالیت هستند.

د)سوداوی مزاج:دراز اندام،سیه چرده،بدنی ضعیف دارد.از نظر اخلاقی مضطرب و بدبین هستند پر جنب و جوش ولی پایداری و استقامت ندارند.(کی نیا ،۱۳۷۶).

۲-۱۳-۵ انواع شخصیت از نظر یونگ[۳۲]:

یونگ تعریف فروید[۳۳] را از لیبیدو گسترش داد و آن را به صورت نیروی پویشی کلی تر توصیف کرد. یونگ معتقد بود شخصیت علاوه ‌بر گذشته توسط آینده نیز شکل می‌گیرد و برناهشیار تأکید کرد. یونگ اصطلاح لیبیدو را به دو صورت مورد استفاده قرار داد: انرژی پراکنده وکلی و انرژی محدودتری که به کار شخصیت سوخت می رساند.و آن را روان نامید. مقدار انرژی که در یک فکر یا احساس صرف می شود.ارزش نام دارد. برای مثال اگر انگیزه زیادی برای کسب قدرت داشته باشید در این صورت بیشتر انرژی روانی خود را صرف جستجو کردن قدرت می کنید. انرژی روانی مطابق با اصول اضداد،هم ارزی و آنتروپی عمل می‌کند.اصل اضداد اعلام می‌دارد،که هر جنبه ای از روان ضد خود را دارد و این ضدیت انرژی روانی تولید می‌کند.اصل هم ارزی اعلام می‌دارد،که انرژی هرگز در شخصیت از بین نمی رود. بلکه از یک قسمت به قسمت دیگر جا به جا می شودواصل آنتروپی اعلام می‌دارد که در شخصیت گرایش به آرامش و تعادل وجود دارد .یونگ معتقد است که مردم ‌در یکی از این دو دسته قرارمی گیرند. به عقیده یونگ همه افراد قابلیت هر دو گرایش را دارند. ولی فقط یکی در شخصیت مسلط می شود.

الف)برونگرایان افرادی خون گرم ،زود آشنا اهل معاشرت وگفت و شنود هستند. به آنچه دیده و شنیده می شود و به طور کلی به آنچه محسوس یا به اصطلاح قابل لمس است، توجه و علاقه دارند. به سیر آفاق و انفاس می پردازند و به اشخاص و اشیا دل می بندند و به آسانی هم، بر می‌کنند.چندان اهل تفکر و تأمل نیستند. عمل را دوست دارند.به سرعت و سهولت عزم می‌کنند.و تصمیم می گیرند و به اقدام می پردازند و در زمان حال زندگی می‌کنند و برای دارایی خود و ‌پیروزی‌های اجتماعی خود ارزش قائلند .

ب):‌درون‌گرایان افرادی دیر آشنا،محافظه کار،مردم گریز،خیال پرداز و غالبا از یک احساس حقارت رنج می‌برند به دیگران به نظر بد گمانی و احتیاط می نگرند،به نیرو های مرئی طبیعت علاقه دارند وبیشتر اهل نظرند(فکوهی،۱۳۸۱).

۲-۱۳-۶انواع شخصیت از نظر فروید :

فروید به عنوان پیشتاز و بنیان‌گذار نظریه های روانکاوی شناخته شده است. وی به عنوان پزشک در بعضی از بیماران خود متوجه ناراحتی ها حاصل و تحت کنترل مغز دوم شد و بعدها از آن به عنوان ناخود آگاه یا ضمیر ناهشیار نام برد .شخصیت از نظر فروید شامل سه وجه است:

الف)نهاد که نماینده تمایلات و غرایز کور است و تابع اصل لذت است.

ب)خود یا من که نماینده واقعیت هاست و تابع اصل واقعیت است.

ج)فراخود یا من برترکه نماینده سانسور های اجتماعی و وجدان شخصی است و مانع ارضای تمایلات می شود.و به وسیله وجدان رفتارهایی که فرد را از درون تنبیه می‌کند و خود آرمانی رفتارهایی که فرد به خاطر آن ها در درون خود را تحسین می‌کند تشکیل می شود.و خود بین نهاد و فشارهای واقعیت و احکام فراخودی میانجی گری می‌کند و اضطراب زمانی ایجاد می شود،که خود زیاد تحت فشار قرار گرفته باشد.خود برای محافظت از خودش چند گزینه دارد.گریختن از موقعیت تهدید کننده،جلوگیری از نیاز تکانشی که علت خطر است یا اطاعت کردن از احکام وجدان.اگر هیچ کدام از این روش های منطقی مؤثر نباشد. فرد ممکن است به مکانیزم های دفاعی متوسل شودکه راهبردهای غیر منطقی طراحی شده برای دفاع کردن از خود است.مکانیزم های دفاعی به صورت ناهشیار عمل می‌کنند. آن ها تحریف های واقعیت هستند که از خود در برابر تهدید اضطراب محافظت می‌کنند.به عقیده فروید هر شخصی برای حفظ و انسجام شخصیت خود از یک رشته مکانیزم های دفاعی که عبارتند از:سرکوبی، انکار،واکنش وارونه، فرافکنی، واپس زنی،جابجایی، بروناخنکی،همانند سازی، درون فکنی بازگشت، تثبیت، انکار، دلیل تراشی،تبدیل وجبران استفاده می‌کند(کی نیا ،۱۳۷۶).

۲-۱۳-۷ انواع شخصیت از نظر ویلیام شلدون:

به نظر شلدون یک ساختمان فرضی فیزیولوژیک درانسان وجود دارد که آن را تیپ مور فوژنی یا تیپ بیولوژیک می‌نامند. شلدون پس از مدت‌ها بررسی دقیق ترکیب جسمانی افراد را بر اساس عنصر به سه دسته تقسیم نمود :

الف)عنصر اندرمورفی نام دارد که افراد دارای این عنصر بدنی صاف،نرم و غالبا چاق دارند. اجتماعی، ملایم در رفتار و گفتار، راحت طلب از خود راضی و خوشبین هستند.

ب)عنصر مزومورفی نام دارد که عضلات بدن این اشخاص سخت است و استخوان آن ها تکامل یافته،


فرم در حال بارگذاری ...

« دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه – ۲-۲-۲ شخصیت برند – پایان نامه های کارشناسی ارشدفایل های مقالات و پروژه ها | ۲۱-۳-۲ اهرم شخصی و اهرم شرکتی جایگزین کاملی نیست – پایان نامه های کارشناسی ارشد »