الگوی دریافت مفهوم بر اساس مطالعاتی که برونر، گودنا و آستین (۱۹۶۷) درباره تفکر انجام داده اند، به صورت خویشاوندی برای الگوی استقرایی شکل یافته است. این الگو که برای آموزش مفاهیم و کمک به یادگیری مؤثرتر مفاهیم تدوین شده، برای ارائه اطلاعات سازمان یافته از موضوعهای بسیار گسترده به شاگردان در هر مرحله از درس روشی کارآمد است (موسوی، ۱۳۸۶). این الگو دانش آموزان را وادار میکند که از طریق مقایسه و مقابله مثالهایی (که مصادیق نام دارند) واجد خصوصیات مفهوم با مثالهای فاقد آن خصوصیات، مفهومی را که قبلاً در ذهن فرد دیگری تشکیل شده است دریابد (جویس و همکاران، ۱۳۸۹، ص ۹۶).
شکل شماره (۱-۲) : آثار مستقیم و غیر مستقیم الگوی دریافت مفهوم (جویس و همکاران، ۱۳۸۹، ص ۲۶۸).
به عنوان مثال مفهوم صفت را در نظر آورید. صفت از اقسام کلمه است، بنابرین چند کلمه را که صفت باشند (به آن ها نمونه های بانمود می گوییم) و چند کلمه را که دارای نمودهای آن طبقه از صفت نیستند (به آن ها غیر نمونه ها می گوییم) انتخاب میکنیم. این کلمات را جفت کرده و به دانش آموزان ارائه میکنیم. به چهار جفت زیر توجه کنید:
پیروز پیروزی
بزرگ صندلی
شکسته صدای خنده
دردناک درد
احتمالاً از آنجا که عملکرد صفات در بافت جملات مشخص می شود بهتر است کلمات مذکور در جملات عرضه شوند تا اطلاعات بیشتری فراهم نمایند. مثلاً:
بانمود: تیم پیروز ما بعد از برنده شدن از مسابقات ایالتی بازگشت.
بی نمود: نماینده مجلس پس از پیروزی خود سخنرانی پرشوری ایراد کرد.
بانمود: کامیون بزرگ به آهستگی، عقب عقب به درون انبار رفت.
بی نمود: بر صندلی با تفاخر نشست.
بانمود: دست شکسته، به تدریج بهبود یافت.
بی نمود: صدای خنده اش اتاق را پر کرد.
بانمود: آن جدایی دردناک را باید تحمل کرد.
بی نمود: در قوزک پایش احساس درد شدیدی کرد.
اجرای این الگو مستلزم حدود بیست جفت کلمه است – در صورت پیچیده تر بودن مفهوم نسبت به صفات ممکن است به بیش از آن نیاز باشد. برای شروع جریان از شاگردان میخواهیم تا کلمات را در داخل جملات بیابند و به کلمات مورد نظر توجه دقیق نمایند. سپس به آنان می آموزیم که عملکردهای نمونه های بانمود و بی نمود را با یکدیگر مقایسه و مقابله کنند. «نمونه های بانمود کار مشترکی در جمله انجام میدهند، کار غیر نمونه ها متفاوت است».
از شاگردان میخواهیم از آنچه که معتقدند نمونه ها به طور مشترک دارند یادداشت بردارند. سپس با عرضه ی مجموعه های بیشتری از نمونه ها از آنان میخواهیم بگویند آیا هنوز هم همان فکر را دارند، اگر جواب منفی باشد، از آنان میخواهیم بگویند اکنون چه فکر میکنند. به ارائه نمونه ها تا جایی که بیشتر شاگردان به حد پیدایش فکر پایداری از مطلب برسند ادامه میدهیم. در آن موقع از شاگردی میخواهیم فکر و نحوه ی رسیدن به آن را شرح دهد. ممکن است یکی از پاسخ ها به شرح زیر باشد: «خوب اول فکر کردم که لغات با نمود طولانی ترند. بعد دیدم بعضی از کلمات غیر نمونه طولانی ترند، سپس آن فکر را کنار گذاشتم. حالا فکر می کنم آنهایی که نمود مفهوم را دارند همیشه مجاور بعضی دیگر از کلمات واقع میشوند و بر آن اثر میگذارند. مطمئن نیستم چه اثری».
سپس سایر دانش آموزان نظرات خود را برای دیگران ابراز می دارند. ما چند مثال دیگر ذکر میکنیم. به تدریج شاگردان به این توافق میرسند که هر نمونه با نمود چیزی بر معنای کلمه ای که به جای شیئی یا شخصی می نشیند می افزاید و یا آن را به طریقی توصیف میکند.
به ارائه مثال های بیشتر ادامه میدهیم و همزمان از دانش آموزان میخواهیم که کلمات متعلق مفهوم ما را معین کنند. هنگامی که توانستند چنان کنند، نام مفهوم (صفت) را ارائه میدهیم و از آنان میخواهیم درباره ی یک تعریف به توافق برسند.
آخرین فعالیت توصیف شاگردان درباره ی نحوه استفاده از اطلاعات و نحوه ی تفکر خود هنگام رسیدن به مفاهیم است (جویس و همکاران، ۱۳۷۸، ص ۱۹۹ و ۲۰۰).
۲-۲-۱۴ مراحل تدریس در الگوی دریافت مفهوم:
الگوی دریافت مفهوم دارای سه مرحله ی اساسی است که در ادامه به معرفی این سه مرحله پرداخته می شود.
- مرحله اول: شناسایی مفهوم
در این مرحله، مفهوم مورد نظر در قالب نمونه های مثبت یا منفی عرضه می شود. نمونه های مثبت زیر هم و نمونه های منفی زیر هم نشان داده می شود. به دانش آموزان می گوییم در نمونه ها و مثال های مثبت خواص و ویژگی های مشترکی وجود دارد که باید کشف و شناسایی شوند. دانش آموزان به مقایسه و توجیه ویژگی های نمونه ها می پردازند و در نهایت، مفاهیم دریافت شده را نام گذاری و فرضیه های خود را بیان میکنند. تأیید یا عدم تأیید این فرضیهها در مرحله ی دوم انجام می شود.
- مرحله دوم: آزمون دریافت مفهوم
در این مرحله دانش آموزان با تشخیص و تمیز مثال ها و نمونه های بدون نام از مفهوم تازه و ارائه مثال های دیگر از خود، میزان دریافت خویش را از مفهوم ارزیابی میکنند. در این مرحله معلم و دانش آموزان به تأیید یا رد فرضیهها می پردازند.
- مرحله سوم: تحلیل راهبردهای تفکر
در این مرحله، نحوه ی دریافت مفهوم را تحلیل و بررسی میکنند. برخی از دانش آموزان ممکن است فرضیه های خود را از زمینههای کلی شروع کنند و به تدریج به اجزا بپردازند و مفهوم را کشف و دریافت کنند (اشخاص کل نگر). برخی دیگر نیز با ساخت های محدود و جزئی شروع میکنند و در نهایت به نتیجه گیری کلی دست مییابند (اشخاص جزئی نگر یا دارای تفکر استقرایی). در هر دو حال، آنان شیوه ی تفکر خود را شرح میدهند (جویس و همکاران، ۱۳۷۸، ص ۲۰۹).
جدول (۱-۲): مراحل تدریس در الگوی دریافت مفهوم (جویس و همکاران، ۱۳۷۸، ص ۲۰۹) مرحله اول مرحله دوم مرحله سوم شناسایی مفهوم آزمون دریافت مفهوم تحلیل راهبردهای تفکر * معلم نمونه ها و مثال هایی برای مفهوم تازه ارائه میدهد.
*دانش آموزان به مقایسه ویژگی های و خواص در نمونه های مثبت و منفی می پردازند.
*دانش آموزان فرضیه هایی درباره ی مفهوم تازه طرح میکنند.
*دانش آموزان بر اساس ویژگی ها و خواص حدسی به بیان قواعد یا تعاریف می پردازند.
*دانش آموزان مثال ها و نمونه های دیگری را بدون طرح نام و مفهوم با عنوان «بلی و خیر» تشخیص و تمیز میدهند.
*معلم بر اساس ویژگی های مفهوم تازه، فرضیهها را تأیید، مفهوم را نامگذاری و تعاریف لازم را بیان میکنند.
*دانش آموزان مثال های دیگری را بیان میکنند.
*دانش آموزان نحوه ی تفکر خود را توضیح میدهند.
*دانش آموزان درباره ی نحوه ی کشف مفهوم تازه بحث میکنند.
*دانش آموزان درباره ی ویژگی های مفهوم، گفتگو میکنند.
*دانش آموزان درباره ی نوع و تعداد فرضیهها بحث میکنند.
۲-۲-۱۵ جمع بندی مبانی نظری
“
فرم در حال بارگذاری ...