وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – بنددوم:صلاحیت وحدود اختیارات دیوان عدالت اداری که در ماده ۱۳قانون دیوان – 8

هدف غایی و نهایی طراحان سیاست جنایی هر کشور فراهم کردن جامعه ای سالم وعاری از تخلفات و انحرافات می‌باشد .البته ضرورت وجود نظارت به معنای نداشتن اعتماد به کارکنان سازمان نبوده و سفارش به داشتن یک نظام قوی نظارتی نیز به معنای توصیه به نداشتن اعتماد به کارکنان نیست،بلکه باید در یک عبارت کوتاه گفت «اعتماد در سازمان خوب است،اما نظارت لازم است»و این دو تضاد و منافاتی با هم ندارند[۱۱۵]۱٫( الوانی ۱۳۸۵،۲۱۰)

در بین واحد ها و دستگاه های نظارتی هیئت های رسیدگی به تخلفات اداری یکی از ابزار های مهمی است که قانون‌گذار با بهره گرفتن از آن ها تلاش دارد تا در ابعاد مختلف پیش گیری و نظارت و مبارزه با تخلفات اداری مقابله نمایید با توجه به حساسیت قلمرو اداری کشور و نقش مهم سلامت پرسنل ‌و مشاغل اداری در آن ،قانون‌گذار امتیازات گسترده ای به هیئت های رسیدگی به تخلفات اداری در اعمال مجازات های اداری،نظارت بر تصمیمات و اقدامات وآنها واگذار نموده است. بسیاری از ضمانت اجرا هایی که اعمال آن ها در اختیار این نهاد می‌باشد از حقوق جزایی وام گرفته شده است و پر واضح است که اعطا ی چنین اختیاری ،نظارت دقیقی را می طلبد تا هیئت ها که به مثابه و پیوند حقوق اداری و کیفری می‌باشند،از لحاظ رعایت موازین قانونی تحت نظر قرار بگیرند.

لذا در دستگاه های اداری میتو آن از دو مرجع نام برد که این هدف قانون گذار را تأمین می کند.هیئت عالی نظارت و دیوان عدالت اداری ،این دو مرجع عالی نظارت می‌باشند .هیئت عالی نظارت یکی از مراجعی است که در بدنه ی دستگاه اجرایی قرار گرفته است و اعضای آن مستمران دولت می‌باشند درصورتی که ما تحقق یک تخلف را دارای آغاز و انجام بدانیم ،قطعا اگر خواهان پیشگیری از بروز آن ها باشیم بایستی ابزار واعمال نظارتی خود را متناسب با مقاطع مختلفی که تخلف در طی آن در حال تحقق است متناسب سازیم.نظارت بر یک مجموعه ممکن است پیش نگر ،همزمان نگر ،یا گذشته نگر باشد[۱۱۶]۲٫(الوانی ۱۳۸۵،۲۱۰) ماهیت اقدامات هیات نظارت می‌تواند دارای این سه بعد باشد .

در نظارت پیش نگر قبل از آنکه تخلفی از موازین صورت بگیرد شناسایی و از آن پیشگیری می شود هیئت عالی نظارت نیز می تواتند با صدور دستورالعمل و همچنین از طریق مسئول هماهنگ سازی هیئت ها در دستگاه های تحت مشمول قانون رسیدگی تخلفات اداری این قسم از نظارت را اعمال نمایند.

قسمت دوم نظارت،دستگاه نظارتی همزمان با انجام اقدامات،اعمال نظارت می کند. عنایت مطلوب از این نوع نظارت حصول اطمینان از انطباق فعالیت ها بر موازین قانونی می‌باشد. هیئت عالی نظارت معمولا این نوع نظارت را از طرح مشمول هماهنگی هیئت و یا اعمال شکایتی که صورت می پذیرد اعمال می شود و درقسمت سوم بر نتایج حاصله و اقداماتی که انجام پذیرفته اند اعمال می‌شوند.

این قسم از نظارت هیئت عالی نظارت از طرقی همانند شکایت محکوم علیه از آرای هیئت رسیدگی به تخلفات اداری محقق می‌گردد. علاوه بر نظارت فراگیر هیئت عالی نظارت ،جاری نبودن مرور زمان و الزامی نبودن طرح شکایت از ویژگی های نظارت هیئت عالی نظارت می‌باشد.

از مکانیزم های نظارتی هیئت عالی نظارت که شاید قوی ترین شکل اعمال نظارت هیئت عالی نظارت بر هیئت های رسیدگی به تخلفات اداری می‌باشد، امکان انحلال هیئت ها می‌باشد.بر اساس ماده۲۲ قانون رسیدگی به تخلفات اداری هیئت عالی نظارت در صورت تشخیص سهل انگاری در کار هر یک از هیئت ها صلاحیت مربوط را منحل می‌کند.

در ماده فوق الذکر صرفا عامل «سهل انگاری »و ملاک انحلال اعلام نموده است و سایر موارد مذکور در ماده ذکر شده از قبیل عدم رعایت قوانین رسیدگی به تخلفات اداری مجوز انحلال نمی باشد[۱۱۷]۱٫( قانون رسیدگی به تخلفات اداری)

بنداول:نظارت دیوان عدالت اداری بر آرای قطعی دادگاه های اداری

نظارت دیوان عدالت اداری بر هیئت های رسیدگی بر تخلفات اداری حسب ماده ۲۱قانون رسیدگی به تخلفات اداری محدود می باشداین شق از نظارت دیوان منحصر در آرای قطعی صادر شده می با شد وشامل عملکرد آن ها نمی باشد .علاوه بر آن وجود مواعد قانونی وپیش بینی ضمانت اجراهای معین از ویژگی های نظارت دیوان عدالت اداری می‌باشد.

بنددوم:صلاحیت وحدود اختیارات دیوان عدالت اداری که در ماده ۱۳قانون دیوان به شرح زیر است:

الف)رسیدگی به شکایات وتظلمات واعتراضات از تصمیمات واقدامات واحد های دولتی اعم از وزارت خانه ها وساز مان ها وموسسات وشرکت های دولتی ‌و شهرداری ‌و تشکیلات ونهادهای انقلابی وموسسات وابسته به آن ها.ب)رسیدگی به شکایات وتظلمات واعتراضات از تصمیمات واقدامات مامورین واحدهای دولت.

ج)رسیدگی به شکایات از آیین نامه ها وسایر نظامات ومقررات دولتی ‌و شهرداری ها.

د)رسیدگی به اعتراضات ‌و شکایات از آرای وتصمیمات قطعی دادگاه های اختصاصی اداری ‌و هیأت های بازرسی وکمیسیون ها .

ر)رسیدگی از شکایت قضات ومشمولین قانون استخدام کشور وسایر مستخدمین دولتی از حیث تضییع حقوق استخدامی.

با توجه به عبارات فوق الذکر ومقررات مندرج در قانون دیوان وآیین دادرسی آن وهمچنین مدلول اصل ۱۷۳قانون اساسی می توان صلاحیت دیوان را در رابطه با شاکی(خواهان)،خوانده وموضوع دعاوی مورد بررسی قرار داد[۱۱۸]۱٫( قانون دیوان عدالت اداری)

بند سوم:صلاحیت دیوان عدالت اداری در رابطه با شاکی،خوانده وموضوع دعاوی

الف)صلاحیت دیوان از نظر شاکی (خواهان )بدین ترتیب می‌باشد که با توجه به کار بردن لفظ مردم در اصل ۱۷۳ قانون اساسی به عنوان شاکی ،شاکی در دیوان عدالت اداری بایستی حتما اشخاص خصوصی باشند وبه عبارتی دیگر صرفا اشخاص حقیقی وحقوقی خصوصی می‌توانند در دیوان طرح دعوی نمایند .لذا واحدهای دولتی وعمومی حق طرح شکایت در دیوان را ندارند واین استنباط با رویه عملی دیوان نیز سازگار است ،البته در این خصوص استثنای مهمی وجود دارد که ناشی از عبارت «هر کس» در اصل ۱۷۰ قانون اساسی است که به موجب آن امکان شکایت علیه مقررات دولتی از سوی واحد های دولتی وجود دارد.

ب)صلاحیت دیوان در رابطه با خوانده را میتوان به راحتی از ماده ۱۳ قانون دیوان واصل ۱۷۳،استنباط نمود،بدین ترتیب که خوانده در دیوان عبارت است از« واحدها و مأمورین دولتی وموسسات وابسته به دولت»

ج)صلاحیت دیوان از لحاظ نوع وموضوع دعاوی منحصر است به «تصمیمات واقدامات»و«نظاماتومقررات» «آرای وتصمیمات قطعی مراجع اداری اختصاصی»و«شکایت استخدامی»،با توجه به صلاحیت وحدود اختیارات دیوان عدالت اداری ،دیوان صرفا صلاحیت رسیدگی به آرای قطعی صادره از سوی دادگاه های اختصاصی اداری را دارد که وابسته وجزئی از واحدهای دولتی به معنای عام آن باشند[۱۱۹]۲٫ (هداوند وآقایی طوق ۱۳۸۳ ،۵۸)

بند چهارم: تعریف دادگاه اختصاصی اداری

دادگاه های اختصاصی اداری ،مراجعی اداری با صلاحیت ترافعی اختصاصی هستند که به موجب قوانین خاص در خارج از سازمان رسمی قضائی در محاکم دادگستری ‌و عموماً به عنوان واحد های کم وبیش مستقل ولی مرتبط به ادارات عمومی تشکیل شده اند وصلاحیت آن ها منحصر به رسیدگی وتصمیم گیری ‌در مورد اختلافات ،شکایات ‌و دعاوی اختصاصی اداری از قبیل دعاویاستخدامی ،انضباطی ،مالی ،اراضی ‌و ساختمانی می‌باشد که معمولا به هنگام اجرای قوانین خاص مرتبط با ارائه خدمات عمومی وفعالیت های دولت ،میان سازمان های دولتی وموسسات عمومی (اشخاص حقوقی حقوق عمومی)وافراد(اشخاص حقوق خصوصی )به وجود می‌آید ومطرح می‌گردد.

طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها – قسمت 7 – پایان نامه های کارشناسی ارشد

‌به این صورت در تاریخ ۱۰ ژوئن ۱۹۵۸ میلادی، متن این پیش­نویس مورد پذیرش قرار گرفت؛ و« کنوانسیون سازمان ملل متحد در خصوص شناسایی و اجرای آرا داوری خارجی»[۸] مشتمل بر ۱۶ ماده، تصویب شد. متن این کنوانسیون که در ادامه­ تسهیل روند داوری بین ­المللی شکل گرفته است به نوعی کامل شده همان کنوانسیون ژنو۱۹۲۷ است که پیش­تر در موردش صحبت شد. در نظر گرفتن شرایط عادلانه­ی توزیع بار اثبات و آسان ساختن شرایط اجرای رأی در کشورهای غیر محل صدور، همچنین پذیرش معیارهای مختلف (معیار جغرافیایی و معیار قانون حاکم) برای تحت الشمول قرار گرفتن انواع مختلفی از داوری­ها، در این کنوانسیون، موجب محبوبیت آن در میان بیشتر کشورها شد.

از تاریخ تصویب کنوانسیون تا به امروز این سند را یکی از موثرترین قوانین بین ­المللی در حیطه­ تجارت بین ­الملل دانسته ­اند. این سند بین ­المللی به نام «کنوانسیون نیویورک ۱۹۵۸» معروف شده است.[۹]

گفتار دوم- ایران و کنوانسیون نیویورک ۱۹۵۸

تجارت در شکل بین ­المللی آن به جایی می­رسد که دیگر مرز جغرافیایی نمی­شناسد و سود­آوری در بازرگانی هدف اصلی است که هر بازرگانی را تشویق به گذر از مرزهای داخلی کشور خود می‌کند. به همین دلیل هم کشورهایی که هیچ­گونه روابط حقوقی با هم ندارند یا حتی از نظر قوانین حقوقی هم شباهت زیادی ندارند، با هم در تعامل بازرگانی قرار می­ گیرند. پر واضح است که این تفاوت­ها برای اشخاص حقیقی در روابط کاری مشکل­ساز خواهد بود؛ به خصوص وقتی مسایل اختلافی پیش آید، حل آن با وجود تفاوت سیستم قضایی داخلی کشورها کار بسیار مشکلی خواهد بود.

به همین دلیل وجود کنوانسیون­هایی برای دستیابی به یک قانون واحد در میان کشورها بسیار مطلوب خواهد بود. کنوانسیون نیویورک با ارائه قواعد مشخص و یکسان، سبب حل مشکل صلاحیت دادگاه­ها و اجرای احکام در کشورهای مختلف شده است.

ارجاع به داوری بدون گذر از سیستم پیچیده­ قضایی و صادر شدن ر­أی در کشوری و اجرای آسان و بدون دردسر آن در کشور دیگر از مزیت­های بسیار مهم این کنوانسیون است. ‌بنابرین‏ کنوانسیون نیویورک بین دادگاه­ های مختلف کشورها هماهنگی ایجاد ‌کرده‌است و لذا در صحنه­ی جهانی با استقبالی بی­نظیر رو به رو بوده است. واقعیت این است که تمایل برای اجرای آرای داوری در میان کشورها نسبت به اجرای آرای احکام دادگاه خارجی زیادتر است[۱۰]. تاکنون ۱۳۶ کشور به عضویت این کنوانسیون در آمده­اند.[۱۱]

با این وصف، ایران تا سال ۱۳۸۰ به هیچ یک از عهد نامه­ های مهم چند جانبه در این زمینه ملحق نشده بود از جمله کنوانسیون نیویورک. اجرای آرای داوری تنها محدود به چندین عهدنامه­ی دو جانبه بود که محدود به روابط خاص ایران با کشوری دیگر می­شد. از جمله­ این عهدنامه­ها:

۱٫عهدنامه­ی مودت ایران و آمریکا در سال ۱۳۳۶

۲٫پروتکل دوم قرارداد تشویق و حمایت متقابل سرمایه ­گذاری بین ایران و آلمان در سال ۱۳۴۶٫

۳٫ بیانیه الجزایر در خصوص اختلافات مالی و حقوقی ایران با دولت آمریکا در سال ۱۳۵۹ .

۴٫ توافق های تشویق و حمایت متقابل سرمایه ­گذاری منعقده بین دولت ایران و دولت بلاروس ۱۳۷۴، با دولت قزاقستان ۱۳۷۴، دولت پاکستان [۱۲]۱۳۷۴٫

در نهایت در تاریخ ۲۱ فروردین ماه ۱۳۸۰، مجلس شورای اسلامی طی یک قانون و در قالب ماده واحده­ای، پیوستن ایران را به کنوانسیون نیویورک تصویب نمود. سپس این قانون به تأیید شورای نگهبان رسید[۱۳].در این ماده واحده، قوانین کنوانسیون نیویورک ۱۹۵۸ مشتمل بر ۱۶ ماده بیان شده است.

ماده واحده– به دولت اجازه داده می­ شود با لحاظ شرایط زیر به کنوانسیون شناسایی و اجرای احکام داوری خارجی تنظیم شده در نیویورک به تاریخ ۱۰ ژوئن ۱۹۵۸ میلادی برابر با ۳/۴/۱۳۳۷شمسی ،مشتمل بر ۱۶ ماده ملحق شود و اسناد الحاق را به امین مربوط تسلیم نماید:

۱- جمهوری اسلامی ایران کنوانسیون را منحصراًً ‌در مورد اختلافات ناشی از روابط حقوقی قراردادی یا غیر قراردادی که حسب قوانین جمهوری اسلامی ایران تجاری محسوب می­شوند، اعمال خواهد کرد.

۲- جمهوری اسلامی ایران فقط کنوانسیون را بر اساس رابطه متقابل، اعمال و احکامی را شناسایی و اجرا خواهد کرد که در قلمرو یکی از دولت­های عضو کنوانسیون صادر شده باشد.

تبصره– رعایت اصل ۱۳۹ قانون اساسی در خصوص ارجاع به داوری الزامی است.

بر اساس فهرست منتشره بر وب­سایت رسمی سازمان ملل متحد، ایران یکصد و بیست و ششمین کشوری است که متعهد به اعمال مفاد کنوانسیون شده است و همچنین طبق ماده ی ۹ و ماده ی۱۲ بند دوم این کنوانسیون می­بایست هر سند الحاقی به تأیید دبیر کل سازمان برسد.

سند الحاق ایران به کنوانسیون پس از تأیید نزد آن مقام، نهایتاًً در تاریخ ۱۳ ژانویه ۲۰۰۲ برابر با ۲۳ دی ماه ۱۳۸۰ برای ایران به اجرا در آمده است. ‌بنابرین‏ پس از این تاریخ، طبق قواعد عهدنامه، آرای داوری خارجی در ایران، شناسایی و اجرا خواهد شد.

البته این شناسایی و اجرای رأی داوری در ایران با توجه به حق شرطی که ایران برای خود محفوظ نگه داشته است منتهی به دارا بودن دو شرط است:

۱- اختلافات ناشی از مسایل تجاری باشد.

۲- رأی در یکی از کشور های عضو کنوانسیون نیویورک ۱۹۵۸، صادر شده باشد.

بدین صورت دولت­ها می ­توانند تعهداتی را که کنوانسیون بر دوش آن­ها می­ گذارد، محدود کنند. این دو شرط ذکر شده تنها شروطی هستند که در معاهده نیویورک پیش ­بینی شده است.کنفرانس سازمان ملل بقیه شروط پیشنهادی را رد نموده است. شاید ‌به این دلیل که با زیاد شدن شروط عدم اجرا، کنوانسیون از هدف اصلی خود دور شود و به مرور کارایی لازم خود را از دست بدهد.

۱- بررسی دلایل الحاق دیر هنگام ایران به کنوانسیون نیویورک ۱۹۵۸

الف- دلایل نظری این تأخیر

مقاله های علمی- دانشگاهی | قسمت 5 – پایان نامه های کارشناسی ارشد

به هر حال کتب درسی مرسوم در حسابداری و حسابرسی رفتارهای هزینه را بدون در نظر گرفتن چسبندگی هزینه مدنظر قرار می‌دهند . در واقع این کتابها بیان می‌کنند که هزینه های ثابت در مقابل افزایش یا کاهش حجم فعالیت هیچ تغییری ندارند و هزینه های متغیر بر اساس افزایش یا کاهش حجم فعالیت تغییر پیدا می‌کنند . این برآوردها بدون در نظر گرفتن چسبندگی هزینه منجر به برآورد کردن بیش از حد واکنش پذیری هزینه ها در زمان کاهش فعالیت و برآورد کمتر از حد واکنش پذیری هزینه ها در زمان افزایش حجم فعالیت می شود. (هورن گرن و همکاران[۸]-۲۰۰۶) پس در نتیجه مد نظر قرار دادن موضوع چسبندگی هزینه در سازمان‌ها و شرکت‌ها امری اجتناب ناپذیر است . اما با وجود آگاهی هایی که از رفتار هزینه ارائه شده و می شود ، متأسفانه در شرکت‌ها هنوز شاهد استفاده از این موضوع مهم نیستیم و شرکت‌ها و سازمان ها هنوز رویکرد قدیمی رفتار هزینه را به شکل سنتی( هزینه های ثابت بدون تغییر در مقابل سطح فعالیت و هزینه های متغیر متناسب با تغییر در سطح فعالیت) و بدون توجه به چسبندگی هزینه ها مد نظر قرار می‌دهند .

پژوهش حاضر برای تحلیل گران ، مدیران ، حسابداران و حسابرسان استدلالات مهمی را در بر خواهد داشت.آگاهی از رفتار هزینه برای آن ها دارای اهمیت است. بر همین اساس تحلیل گران افزایش غیر متناسب هزینه ها را یک علامت منفی تلقی می‌کنند .آن ها این افزایش غیر متناسب هزینه ها را نتیجه ی عدم کنترل صحیح هزینه ها توسط مدیریت و یا تلاش های بی نتیجه ی آنان در امر فروش کالا تلقی می‌کنند که در نهایت به کاهش و از بین رفتن کنترل مدیران منجر می شود(برن اشتاین و همکاران[۹]-۲۰۰۰) .علاوه بر آن تحلیل گران معتقدند مدیران تمایل ندارند منابع تعهد شده را در دوره های رشد اقتصاد کلان نسبت به دوره های دیگر کاهش دهند که این موجب چسبندگی بیشتر هزینه ها می شود . همچنین اخراج کارمندان و یا کمبود نیروی کار در دوره های رشد اقتصادی هزینه ی جایگزینی کارمندان حذف شده را افزایش داده که این موضوع هم به نوبه- ی خود باعث افزایش و استحکام چسبندگی هزینه ها خواهد شد . استنباط مدیریتی از این تحلیل این است که چسبندگی هزینه قابل تشخیص و کنترل است . مدیران باید دلیل خود را برای چسبندگی هزینه از طریق توجه به حساسیت تغییر هزینه به نسبت تغییر در سطح فعالیت و یا تغییر در میزان حق الزحمه های حسابرسان ارزیابی کنند . این امر موجب بهبود فرایند ‌پاسخ‌گویی‌ خواهد شد . همچنین حسابداران و حسابرسان به صورت ضمنی فرض می‌کنند که هزینه ها می بایست متناسب با سطح فعالیت تغییر پیدا کنند ، که شناخت و درک معتبر چگونگی تغییر و رفتار هزینه ها در مقابل عوامل مختلف می‌تواند شناخت و درک تحلیل آن ها را افزایش دهد.

تحقیقات تجربی ، شواهد بسیار کمی را ‌در مورد رفتار هزینه ها در رابطه با تغییرات در عوامل مختلف نشان می‌دهند . کم بودن داده های مربوط به هزینه ها و محرک‌های آن ها می‌تواند دلیل این کمی شواهد را توجیه کند . لذا با توجه به اهمیت هزینه ها و همینطور رفتار و واکنش هزینه ها در سطوح مختلف ، این تحقیق به بررسی و تحلیل چسبندگی هزینه های حسابرسی و حسابداری به صورت جداگانه می پردازد .

با توجه به اینکه هزینه ها رکن اصلی موضوع این تحقیق به حساب می‌آیند لذا در این فصل ابتدا انواع سیستم و روش های هزینه یابی و سپس به صورت مختصر طبقه بندی هزینه ها تشریح خواهد شد و بعد از آن توضیحاتی ‌در مورد حق الزحمه های حسابرسی(هزینه های حسابرسی) بیان می‌گردد و از آنجا که یکی از متغیرهای مستقل نرخ تورم می‌باشد توضیحاتی نیز ‌در مورد این نرخ ارائه می‌گردد . سپس به علل چسبندگی هزینه ها و پرداخته می شود و در نهایت مطالعات انجام شده ‌در مورد چسبندگی هزینه ها ارائه می شود .

۲-۲) انواع سیستم های هزینه یابی

قبل از اینکه انواع سیستم های هزینه یابی را شرح دهیم ، توضیحات مختصری ‌در مورد سیستم های هزیه یابی ارائه می‌کنیم . سیستم های هزینه یابی اصولاً برای نظارت بر هزینه های متحمل شده توسط یک حرفه یا کسب و کار به وجود می‌آیند .این سیستم شامل مجموعه ای از اَشکال ، فرآیندها ، کنترل و گزارش هایی می شود که وظیفه و هدف اصلی آن گزارش هایی به مدیریت ‌در مورد درآمدها، هزینه ها و در نهایت سودآوری است . حوزه ی تحت پوشش این سیستم هر قسمتی از یک کارخانه ، شرکت یا سازمانی می‌تواند باشد و اطلاعاتی که توسط این سیستم فراهم می شود می‌تواند توسط مدیریت سازمان ‌در مورد اهداف گوناگون به کار گرفته شود . از جمله این اهداف می توان به تنظیم ذقیق عملیات برای تولید سود دهی بالاتر ، تصمیم گیری هایی که در صورت رکود کسب و کار باعث کاهش هزینه می‌شوند ، تطبیق هزینه های واقعی صرف شده در برابر سطوح بودجه شده جهت اهداف کنترلی و یا ایجاد برنامه های استراتژیک و تاکتیکی برای عملیات آینده شرکت باشد . گزارش های استخراج شده از سیستم هزینه یابی اصولاً جهت استفاده درون سازمانی در نظر گرفته شده است و به همین علت مشمول رعایت قوانین و چهارچوب های حسابداری ارائه شده توسط [۱۰]GAAP و [۱۱]IFRS نمی باشد .(استیون بِرَگ[۱۲]-۲۰۱۴)

در اواخر دهه ی ۱۹۸۰ برخی از نویسندگان ادعا کردند که سیستم های سنتی حسابداری بهای تمام شده و حسابداری مدیریت نه تنها پاسخگوی احتیاجات مدیران نیستند ، بلکه استفاده از آن ها باعث گمراهی و در نهایت زیان های شدید به شرکت می شود . در نتیجه آن ها اقدام به معرفی سیستم های هزینه یابی کردند (برای مثال کوپر و کاپلان) . در ادامه به معرفی انواع سیستم‌های هزینه یابی پرداخته می شود .

۲-۲-۱) سیستم های هزینه یابی سنتی

همان‌ طور که در بخش های قبلی ذکر شد ، هزینه ها در روش سنتی به دو قسمت هزینه های ثابت و هزینه های متغیر تقسیم می‌شوند .انواع سیستم های سنتی هزینه یابی عبارتند از :

    • سیستم هزینه یابی استاندارد

    • سیستم هزینه یابی جذبی و مستقیم

    • سیستم هزینه یابی سفارش کار

  • سیستم هزینه یابی مرحله ای

برای بررسی و چگونگی عملکرد سیستم‌های هزینه یابی سنتی، فاستر[۱۳] تحقیقی را در بین مدیران مالی چندین سازمان بزرگ در آمریکا انجام داد . نتیجه این مطالعات نشان داد که سیستم‌های سنتی قادر به فراهم کردن اطلاعات مناسب برای تصمیم گیری مدیران نمی باشد، طبق نتایج حاصل از این تحقیق ۵۱ % از مدیران سازمان‌های تحت بررسی معتقد بودند سیستم‌های سنتی اطلاعات کافی را برای هزینه یابی و قیمت گذاری محصولات فراهم نمی کنند، ۴۵% از آن ها عنوان کردند اطلاعات فراهم شده توسط این سیستم‌ها اطلاعات دقیق و واقعی نیست و در تصمیم گیریها مناسب نیستند، ۳۴% ذکر کرده بودند که سیستم های هزینه یابی سنتی به دلیل عدم سنجش عملکرد کارکنان باعث ایجاد نارضایتی آن ها شده است، ۲۷% از مدیران معتقد بودند که اطلاعات تهیه شده برای تجزیه و تحلیل رقابت کافی و مناسب نمی باشد و ۱۱% نیز معتقد بودند که این سیستم‌ها با استراتژی سازمان‌ها تطابق ندارد .

پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی | قسمت 26 – 7

همچنین ماده ۴۱ آئین نامه مأموران پلیس که برای رسیدگی به محل اعزام می‌شوند را موظف ‌کرده‌است ، پس از معاینه وضعیت حادثه گزارش حاوی نکات ذیل را برای ارجاع به مقام قضایی تهیه خواهند کرد : « تاریخ و ساعت وقوع حادثه ، محل وقوع حادثه ، نوع و سیستم وسایل ترابری متصادم و صدمه دیده ، شماره آن ها ، تعداد مقتولان و مجروحان ، تخمین خسارات وارده به وسیله یا وسایل ترابری ، شرح مختصری از حادثه ، شماره گواهی نامه و نشانی دقیق راننده متصادم و صدمه دیده ، تهیه کروکی صحنه تصادف ، نام مأمور یا مأموران تهیه گزارش و نظیریه آن ها . » همان‌ طور که گفته شد این مهمترین وظیفه ضابط در گزارشات تصادف است در راستای این مهم ماده ۲۳ ق . ا . ق . بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل اشخاص ثالث ، اداره راهنمایی و رانندگی و پلیس راه را موظف ‌کرده‌است نسخه ای از گزارش مربوط به حوادث منجر به خسارات بدنی ناشی از وسایل نقلیه را علاوه بر ذی نفع ، حسب مورد به بیمه گر مربوطه و یا صندوق تأمین خسارات بدنی ارسال کند .

این موارد کمک می‌کند تا شخصی به عنوان مصدوم غیر واقعی در پرونده اضافه نگردد و نیز دیگری خود را به جای راننده اصلی قلمداد نکند . بخصوص اگر راننده اصلی گواهینامه نداشته باشد ممکن است جابه جایی راننده صورت گیرد . همچنین بهتر است پلیس بعد از تهیه گزارش ، اتومبیل را مورد بازرسی قرار دهد و مدارک شناسایی ، وجوه نقد و اموال مجاز و غیر مجاز را توقیف و در گزارش قید کند . مهمترین چالش ضابط در اینجا عدم ترسیم کروکی و عدم احراز مقصر است ، گاهی اوقات مقصر مشخص نیست در این صورت اگر مدارک کامل باشد بهتر است که متهم آزاد گردد ، مگر اینکه متهم فاقد گواهینامه یا مدارک لازم باشد و یا در مظان اتهام دیگری باشد و در این صورت بازداشت وی جایز است ولی اگر مقصر مشخص باشد و اتومبیل متعلق به خود او باشد آزاد می‌گردد لی اتومبیل در توقیف می ماند . بدیهی است که پلیس موظف است کلیه مصدومین حادثه را مورد بازجویی قرار دهد ، شکایت یا عدم شکایت آن ها استماع شود ، بررسی شود از چه ناحیه ای مصدوم شده اند و اطلاع رسانی شود که می‌توانند از محل بیمه نامه مقصر تا سقف مشخص برای درمان استفاده کنند و توصیه شود که برای این کار باید شکایت کنند . ‌به این وسیله مصدومین به مراکز درمانی دولتی اعزام می‌شوند و وضعیت جسمی و روحی آن ها مورد بررسی قرار می‌گیرد .

این اطلاع رسانی توسط پلیس در واقع یک هدف حمایتی دارد زیرا بسیار از افراد از این حق مطلع نیستند و ممکن است در صحنه تصادف بسیاری از صدمات معلوم نباشد و مصدوم اعلام گذشت کند این مسئله هم برای بیمه و هم مراجع قضایی مشکلاتی ایجاد می‌کند . ‌به این صورت که اگر مصدومین بعدا متوجه صدمات شوند و بخواهند شکایت کنند در اینصورت مفتوح شدن پرونده با معاذیری رو به رو خواهد شد حتی ممکن است مورد استماع قرار نگیرد . برای جلوگیری از این وضعیت پلیس موظف شده تمام معاضدت را در حق مصدومین اجرا کند و راهنمایی لازم را به ایشان بنماید .

همان‌ طور که گفته شد یکی از چالش های پلیس عدم ترسیم کروکی است . طبق قانون اصلاح قانون بیمه اجباری ماده ۱۸ که اشعار می‌دارد : « شرکت‌های بیمه موظف هستند که خسارات مالی ناشی از حوادث رانندگی موضوع این قانون را در مواردی که وسایل نقلیه مسبب و زیان دیده در زمان حادثه دارای بیمه نامه معتبر بوده و بین طرفین اختلافی وجود نداشته باشد حداکثر تا سقف تعهدات مالی مندرج در بیمه نامه بدون اخذ گزارش مقامات انتظامی پرداخت نمایند .

توجه ‌به این نکات در اجرای ماده فوق در پرداخت خسارت بدون کروکی ضروری است :

۱- در ماده یکسری شرایط عنوان شده است که اگر یکی از این شرایط وجود نداشته باشد پلیس محترم راهنمایی و رانندگی باید وظایف خود را ترسیم کروکی انجام دهد .

۲- در اکثر موارد پس از مراجعه طرفین حادثه به بعث خسارتی بیمه گر نسبت به تشخیص فرد مقصر معترض بوده و چون کارشناس بیمه ذاتاً و قانوناً مجوزی برای تعیین مقصر حادثه ندارد طرفین حادثه مجدداً برای تنظیم گزارش و تعیین مقصر به نیروی انتظامی یا مراجع ذی صلاح رجوع می‌کنند.

۳- جا به جایی مقصر بعد از بهم خوردن صحنه تصادف قابل اثبات نیست در این طرح نارضایتی طرفین کاملا مشهود است و اگر در آن لحظه اختلافی نداشته باشند بعداً حتماً دچار اختلاف شده باز به مراجع قضایی و انتظامی رجوع می‌کنند .

باید این مطلب را مد نظر قرار داد که : در هیچ کشور پیشرفته ای ، کروکی افسر تصادف از ضمائم پرونده پرداخت خسارت مالی بیمه ها حذف نشده و یکی از گواهی های مهم بشمار می رود . ‌بنابرین‏ با عنایت به موارد فوق و وجود ماده ۱۸ ق . ا . ق بیمه اجباری نافی تنظیم گزارش در حوادث رانندگی از طرف پلیس راهنمایی و رانندگی نمی شود و امتناع افسر از وظایف ذاتی اش با وجود اینکه در صحنه تصادف حضور یافته صحیح به نظر نمی رسد و صحیح این است که طرفین حادثه مخیر به انتخاب در ترسیم کروکی حادثه باشند نه اینکه مجبور به ترک صحنه حادثه شده و مشکلات عدیده ای برای زیان دیده اصلی فراهم آورند [۱۳۱].

بعد از یک سلسله تحقیقات که توسط یا به دستور دادستانی صورت می‌گیرد چنانچه پرونده تکمیل شده باشد به یکی از شعبات دادیاری یا باز پرسی ارجاع می شود . در همین راستا دستور العمل رفع اطاله دادرسی مربوط به امور کیفری بند ۵ مقرر می‌دارد : گزارش نهایی به صورت کامل و مستند به دستورات قضایی باشد و فرم مربوط به چک لیست تحقیقات اولیه مراجع انتظامی با اهتمام و دقت کافی تکمیل گردد و از ارسال پرونده بدون تکمیل کردن فرم مذبور خودداری شود .

بند ۷ مقرر می‌دارد : « در پرونده های مربوط به تصادفات راهنمایی و رانندگی باید بدون فوت وقت و درحداقل زمان پس از اعلام نظر افسر کاردان فنی ، با تنظیم کروکی لازم و اظهار نظر صریح و شفاف شامل علت تصادف ، تعیین مقصر ……. و گواهی پزشکی قانونی تکمیل و به دادسرا ارسال شود و از ارسال پرونده های ناقص خودداری گردد [۱۳۲].

پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | در مورد نقص عضو تکلم پارامتر های بیشتری تعیین شده است که در ذیل به آن اشاره خواهد شد . – 2

۵در صورت برگشتن حس چشاییاسترداد ارش

‌در مورد نقص عضو تکلم پارامتر های بیشتری تعیین شده است که در ذیل به آن اشاره خواهد شد .

جهت تطابق بهتر با مصادیق توجه به میزان ارش تعیین شده ضروری است .

ردیف

موضوع – تعریف

ارش تعیین شده در قانون

و رویه در پزشکی قانونی

۱

تکلم – هر چند به سختی – از حداقل بلندی مناسب برای انجام کلیه فعالیت های روزانه برخوردار است یا

%۹۵ قابل فهم است . یا

سرعت تکلم کمتر از حد طبیعی است .

%۱۴

۲

تکلم در محیط هایی شلوغی به سختی قابل شنیدن است .یا

۹۵% فقط توسط بستگان ، قابل فهم است .یا

مکث های گاه گاهی در تکلم وجود دارد .

%۳۴

۲

تکلم در محیط هایی شلوغی به سختی قابل شنیدن است .یا

۹۵% فقط توسط بستگان ، قابل فهم است .یا

مکث های گاه گاهی در تکلم وجود دارد .

%۳۴

۳

تکلم در محیط های شلوغ قابل شنیدن نیست .یا

برای افراد غریبه قابل فهم نیست . یا

مکث های مکرر در تکلم وجود دارد .

%۵۹

۴

بعضی کلمات ( مانند اسامی بستگان ) قابل فهم است توسط نزدیکان است .یا بسیار کند با کث های طولانی و کلمه کلمه است .

%۸۴

تکلم قابل فهم یا قابل فهم نیست .[۱۳۹]

دیه کامل

    1. شیوه جبران خسارت های معنوی وارده بر زبان از نظر فقه و حقوق

هم گام با پیشرفت جامعه ، صنعت و فنون و افکار نو ظهور ، قانون گذار ایران با پذیرش خسارات معنوی در کنار زیان های مادی ناشی از جرایم و ایجاد توسعه در مفهوم ضرر ، مسئولیت مدنی یا به اصطلاح فقهی آن ضمان قهری ناشی از جرم ، تحولی جدید در قوانین جزایی ایجاد نمود . از این پس بر اساس قانون ، امور معنوی نیز همچون امور مادی ارزشمند و دارای اعتبار بوده و قابل جبران می‌باشند و لازمه یک سیاست جنایی کارآمد در نظام حقوقی توجه به حقوق بزهدیدگان و جبران کامل زیان های وارده بر آنان از رهگذر وقوع جرم است . هر جرم خسارت های خاصی را بر بزهدیدگان وارد می‌سازد .

خسارت معنوی یکی از مهم ترین اقسام خسارت می‌باشد و مشمول این قاعده کلی است که « هر نوع خسارت نامشروع و نامتعارف باید توسط عامل ایجاد آن جبران گردد و هیچ ضرری بدون جبران باقی نمی ماند . » با توجه به اهیمت و جایگاه خسارت معنوی ناشی از جرم ، می بینیم زمانی فرد زیان‌دیده از جرم متحمل خسارت های بدنی یا مالی شده است به تبع آن جرم ، شخصیت روحی و روانی او نیز آسیب می بیند .

خسارت معنوی متوجه بعد شخصیت انسان از قبیل شرافت ، کرامت ، آزادی ، شهرت و … می شود در شرع مقدس اسلام با توجه به قاعده « لاضرر و لا ضرار فی السلام » ایراد هر گونه خسارت به طور مطلق نهی شده است و شرع مقدس امری را ممنوع نکرده است مگر آنکه برای آن ضمانت اجرای کیفری و یا مدنی منظور شده باشد .

بر این اساس در صورتی که تمام شرایط و ارکان جبران خسارت ناشی از جرم وجود داشته باشد زیان دیده حق خواهد داشت جبران تمام زیان های مالی و معنوی خود را از عامل زیان بخواهد و او ملزم به جبران زیانی است که به وجود آورده است .

گاهی ضرر های ناشی از صدمه وارده بر زبان یک فرد ، بسیار بیش از مبلغ دیه ای است که دریافت می کند از جمله خسارات اضافی ناشی از هزینه های درمان ، از کارافتادگی و … که این دو مصداق شایع آن می‌باشد .

سوال این است که آیا خسارات اضافی قابل مطالبه می‌باشند ؟

در ابتدای بحث به صورت کلی پاسخی داده می شود و در ادامه به صورت موضوعی مسئله را حل خواهیم نمود .

در پاسخ این مسئله ، دادگاه ها ، آرای مختلفی صادر نموده اند حتی قضات هیئات عمومی دیوانعالی کشور هم در پاسخ به آن نظر قاطعی نداشته اند و این تهافت درآراء منجر به صدور دو رأی‌ اصراری در این زمینه شده است . [۱۴۰]

به طوری که در رأی‌ اصراری شماره ۱۴۰ مورخ ۱۴/۶/۱۳۶۸ ، مطالبه هر گونه ضرر و زیان تحت عنوانی غیر ار دیه فاقد مجوز تشخیص داده شده لکن در رأی‌ اصراری شماره ۶ مورخ ۵/۴/۱۳۷۵ جبران اینگونه خسارات بلااشکال شد . [۱۴۱]

در خصوص امکان یا عدم امکان مطالبه خسارت معنوی در خسارات بر زبان بین فقها معاصر اختلاف نظر وجود دارد که همین اختلاف نظر ، باعث صدور فتاوای معتبری در این زمینه شده است .[۱۴۲]

بر همین اساس بعضی معتقدند که این قبیل خسارات بر عهده جانی نیست لکن مبانی و ادله نظر آن ها کاملاً روشن نیست . بعضی دیگر هم معتقدند که این خسارات ، مضمون و بر عهده جانی می‌باشد . و معتقدند که خسارات معنوی نه تنها شرعاً ممنوع نگردیده بلکه پرداخت آن ضرورت دارد .

اما در بین قضات به طور خلاصه مخالفین چنین استدلال نموده اند که در قانون دیات در چنین مواردی به جز پرداخت دیه مبلغ دیگری بر عهده جانی نیامده ، علاوه بر این ، شکستگی و طول مدت درمان آن نیز از قدیم وجود داشته است و یکی از عوارض طبیعی شکستگی ، مدت زمانی است که تفویت می شود تا عضو آسیب دیده ترمیم گردد و سلامت خود را بازیابد . با وجود این در هیچ یک از موارد مطروحه دراحادیث و روایات ، مازاد بر دیه چیز دیگری بر جانی تحمیل نشده است . [۱۴۳]

موافقین امکان مطالبه خسارات مازاد بر دیه نیز متقابلاً اظهار نموده اند که شارع مقدس در مقام تعیین میزان دیه ، پرداخت خسارات مازاد بر دیه نیز متقابلاً اظهار نموده اند بلکه در مقام تشریع فقط میزان مشخص دیه را تبیین فرموده و در برخی موارد ارش نیز به کمک گرفته لکن در پرداخت خسارت مازاد بر دیه قابل مطالبه می‌باشد .

در نهایت به نظر می‌رسد ‌در مورد خسارت های معنوی زبان مطالب مشخصی وجود ندارد اما با توجه به مطالب کلی بیان شده می توان عقیده اخیر را تأیید نمود .

نخست اینکه مطابق با نظر اکثریت فقها اعم از شیعه و سنی ، دیه عوض از زبان تلف شده است .[۱۴۴] نتیجه ای که از این عقیده می توان گرفت این است که دیه در مقابل خسارات مازاد قرار نگرفته است .

دوم اینکه بحث خسارت های معنوی زبان ، از مسایل جدید و مستحدثه در فقه می‌باشد که قبلاً سابقه نداشته لذا با مراجعه به فتوای جدید نمی توان نظر قاطعی مبنی بر غیر شرعی بودن خسارات معنوی استخراج نمود چرا که تعداد زیادی از این فتاوا موافق پرداخت خسارات معنوی می‌باشد .

سوم اینکه خسارات معنوی زبان عرفاً ضرر است و بر حسب قضاوت عرف و منطق عرف ، جبران آن ها ضرورت دارد .

چهارم اینکه درست است که در قانون دیات در این خصوص وجود ندارد لکن این امر ‌به این معنا نیست که در نظام حقوقی ایران در این باره حکمی نباشد .

 
مداحی های محرم