اندازه گیری دارایی های دانشی و سرمایه فکری
مدیران شرکتها در تلاشند که راه های قابل اعتمادی برای اندازه گیری داراییهای علمی پیدا کنند. هدف ما از اندازهگیریهای درست و مطمئن از دارایی های نامشهود این است که مدیران بتوانند با بهره گرفتن از این اندازه گیریها بهتر از قبل این داراییها را مدیریت کنند که این امر نیز منجر به پیشرفت شرکتها و در نتیجه آن اقتصاد خواهد شد. به طور کلی مدلهای فراوانی برای اندازه گیری سرمایه فکری وجود دارد که دراینجا به بعضی از آن ها به اختصار اشاره می شود. بعضی از این روشها، روشهایی هستند که صرفاً برای استفاده در خود شرکتها طراحی شدهاند و یک روش کلی نیستند، اما با این حال هنوز کاربرد دارند و مبنایی برای ایجاد روش های جدید هستند.
مدل های اندازه گیری سرمایه فکری
در محیط تجاری کنونی اندازهگیری ارزش سازمانی با بهره گرفتن از روش های سنتی با ارزش اقتصادی امروز آن ها نامربوط میباشد چرا که اغلب ارزشهای محاسبه شده در روش های سنتی، ارزش نهفته در مهارت، تجربه، قابلیتهای یادگیری افراد و همچنین ارزش موجود در شبکه ارتباطات میان افراد و سازمانها را نادیده میگیرد. در نتیجه برای لحاظ نمودن اینگونه ارزشهای سازمانی نیازمند توجه به داراییهای نامشهود و سرمایه فکری هستیم.
برای سنجش و اندازهگیری تاثیر داراییهای نامشهود سازمان بر ارزش واقعی آن نیازمند به مدلهایی هستیم که بتوانند اطلاعات در دسترس را برای استخراج، ارزیابی و نتیجهگیری صحیح در مورد اجزای سرمایه فکری فراهم کنند. در ادبیات سرمایه فکری، مدل های مختلفی برای اندازهگیری سرمایه فکری پیشنهاد شده است. برخی از آن ها مدلهای خاصی هستند که در یک شرکت خاص طراحی و اجرا شدهاند. برخی دیگر صرفاً مدلهای نظری هستند که بیشتر آن ها به عنوان یک مدل اندازهگیری سرمایه فکری پذیرفته شده و مطرح نیستند. به عبارت دیگر، هیچ یک از این مدل ها به طور نظاممند برای اندازهگیری سرمایه فکری در سطح ملی و بینالمللی به کار برده نمی شوند.
به صورت کلی روش های مختلف سنجش سرمایه فکری را میتوان در قالب چهار گروه اصلی قرار داد:
روش های مستقیم سرمایه فکری(DIC)[27]:
در این روشها برای برآورد ارزش پولی داراییهای نامشهود و در نتیجه آن سرمایه فکری، از عناصر مختلف تشکیل دهنده سرمایه فکری به صورت مستقیم استفاده می شود. طبق این روشها یک بار ارزش عناصر به صورت تک تک محاسبه شده و سپس مجموع ارزش طبقات مختلف آن ها بیانگر ارزش دارایی مربوطه است. این روشها چون بر اساس ارزشهای تاریخی هستند، پیشنهادهای بالقوهای برای ایجاد تصویر جامعتر از سلامت مالی مؤسسات ارائه میدهند. این روشها جزئیات بیشتری را در اختیار تحلیلگران قرار میدهند و به آسانی در هر سطحی از سازمان قابل استفادهخواهند بود. در این روشها، منابع سرمایهای از پایین به بالا اندازهگیری میشوند و نسبت به روش های نرخ بازده داراییها و روش های بازار سرمایهگذاری، سریعتر و دقیقتر منابع را اندازهگیری میکنند. از طرفی این روشها، برای سازمانهای غیرانتفاعی، واحدهای تجاری، بنگاه های دولتی و برای اهداف زیست محیطی و اجتماعی بسیار مفید هستند. [۱۱].
روش های بازار سرمایه (MCM)[28]:
مبنای محاسبات در این روشها اختلاف بین ارزش بازار شرکت (بر مبنای قیمت بازار سهام) و حقوق صاحبان سهام تعدیل شده از بابت تورم یا بهای جایگزینی، به عنوان ارزش سرمایه فکری یا داراییهای نامشهود است. [۱۱].
روش های بازده داراییها (ROA)[29] :
در این روشها با محاسبه میانگین سودهای قبل از مالیات چند سال شرکت و تقسیم آن بر میانگین داراییهای مشهود شرکت در آن سالها، نرخ بازده داراییها را اندازهگیری میکنند، سپس این شاخص با میانگین صنعت مقایسه میشود. تفاضل این دو عدد، در میانگین داراییهای مشهود ضرب میشود تا میانگین درآمدهای سالانه حاصل از داراییهای نامشهود به دست آید. در مرحله بعد این میانگین درآمد به دست آمده، بر میانگین وزنی هزینه سرمایه یا نرخ بهره، تقسیم می شود تا از این طریق برآوردی از ارزش داراییهای نامشهود یا سرمایه فکری به دست آید. [۱۱].
روش های کارتهای امتیازی (SC)[30]:
این روشها بر مبنای شناسایی عناصر مختلف داراییهای نامشهود یا سرمایه فکری و شاخصها و مقیاسهای به دست آمده بر اساس کارت امتیازی و گزارش آن ها به صورت گراف، است. این روشها شبیه روش های مستقیم سرمایه فکری هستند و تنها تفاوتشان این است که در روش های کارتهای امتیازی، برآوردی از ارزش پولی داراییهای نامشهود یا سرمایه فکری صورت نمیگیرد. [۱۱].
برای برآورد سرملیه فکری نیاز به مدلهایی است تا بتوان تأثیر اجزای سرمایه فکری را بر پارامترهای مورد نظر به صورت کمی یا کیفی بررسی نمود. به طور کلی مدل های سنجش سرمایه فکری را می توان در دو گروه طبقه بندی کرد:
الف– مدلهایی که سرمایه فکری را به صورت غیر پولی ارزیابی میکنند.
ب– مدلهایی که سرمایه فکری را به صورت پولی و مالی ارزیابی میکنند. [۱۱].
الف) مدلهای سنجش غیر مالی سرمایه فکری
مدلهایی که سرمایه فکری را به صورت غیر پولی ارزیابی میکنند، عبارتند از:
ترازنامه نامرئی (ناملموس)
این روش به منظور نشان دادن داراییهای شرکتهای مبتنی بر دانش طراحی شده است. این روش در واقع توسعهای در حسابداری منابع انسانی به شمار میآید. در این نگرش، سرمایه فکری شرکت به دو دسته سرمایه فردی و سرمایه ساختاری تقسیم می شود. شاخص اصلی سرمایه فردی همانا شایستگی های حرفه ای و خبری کارکنان کلیدی که استراتژی یک شرکت را تشریح میکنند، میباشد. سرمایه ساختاری نیز شامل مزیت رقابتی یک شرکت و تواناییهای کارکنان آن مانند شهرت، تجربه و روش های خاص تولیدی میگردد. این مدل مبتنی بر معیارهای کیفی است و توانایی ارزیابی کمی ارزش سرمایه فکری را ندارد. [۱۲].
کارت امتیاز دهی متوازن (BSC)[31]:
مدل کارت امتیازی متوازن جز مدل های کارت امتیازی است که در سال ۱۹۹۲ میلادی توسط کاپلان و نورتون[۳۲] معرفی شده است. این مدل در واقع قدیمی ترین مدل، از دسته مدل های کارت امتیازی است که با معرفی آن به طور گسترده ای در اوایل دهه ی نود میلادی مورد توجه قرار گرفت و به مرور زمان، با تکامل و تعدیل این مدل و معرفی نسخه ی متکامل تر “نقشه ی استراتژی”و در کنار آن، پیشنهاد مدل های جدید دیگر، جز مدل های تاریخی سنجش سرمایه فکری در جهان به حساب میآید. مرور ادبیات مشابه با کارت امتیازی متوازن، پیشنهاد و معرفی شده است، اما از آنجایی که ترجمه گسترده ای پیرامون آن صورت نپذیرفت، در عمل تاثیر گذاری و پذیرندگی زیادی به دست نیاورد. [۳۳].