زنجیره تأمین شامل همه فعالیتهای مرتبط با جریان و انتقال کالاها از مرحله مواد خام به مصرف کننده نهایی و جریانهای اطلاعاتی مرتبط با ان است. مدیریت زنجیره تأمین یعنی یکپارچه سازی این فعالیتها از طریق بهبود روابط زنجیره تأمین برای رسیدن به یک مزیت رقابتی پایدار(یو و چن، ۲۰۱۰).
• زنجیره تأمین، شبکه ای از سازمانهاست که با ارتباطی بالادستی ( تأمینکنندگان) به پاییندستی (توزیع کنندگان)، در فرایندها و فعالیتها درگیرند و به صورت محصولات و خدمات ارائه شده به مشتری نهایی، تولید ارزش میکنند(غلامیان و آقایی، ۱۳۸۷). مدیریت زنجیره تأمین یعنی یکپارچهسازی سازمان های درگیر و هماهنگ سازی بهتر جریانهای مواد، اطلاعات و مالی(نایت، ۲۰۰۵). زنجیره تامین عبارتند از جریان مواد اولیه، اطلاعات، پول و خدمات از سوی عرضهکنندگان مواد اولیه و از طریق کارخانهها و توزیعکنندگان به مشتری نهایی. همچنین زنجیره تأمین شامل سازمانها و فرایندهایی است که محصولات، اطلاعات و خدمات را به مصرف کننده نهایی تحویل میدهند. پس می توان دریافت که مفهوم زنجیره تأمین از چگونگی ارتباط سازمان های شریک و همکاری آن ها با یکدیگر نشأت میگیرد(توبیان و دیگران، ۱۳۸۵).چنانچه در روابط زنجیره تأمین از فناوری اطلاعات و ابزار الکترونیکی (به ویژه وب و اینترنت) استفاده مؤثری بعمل آورده شود، به آن زنجیره تأمین الکترونیکی میگویند(زنگنهنیا، ۱۳۸۴). سه جریان مهم در زنجیره تامین وجود دارد که عبارتند از: جریان های مواد، اطلاعات و مالی. جریانهای مواد عبارتند از محصولات فیزیکی، مواد خام جدید، عرضههایی که در زنجیره جریان دارند. جریان اطلاعات شامل همه داده های مرتبط با تقاضا، محموله ها، سفارشات هستند. جریانات مالی نیز دربرگیرنده همه انتقالات نقدی، پرداختها، برنامه های پرداخت و پرداخت های الکترونیکی و داده های مرتبط با اعتبار است(هوپس، ۲۰۰۶).
۲-۲-۲ نیاز به مدیریت زنجیره تامین
در گذشته، اکثر سازمانها کمتر زنجیره های تامین خود را مدیریت می کردند.در عوض تمایل داشتند که بر روی عملیات خودشان و بر روی تامینکنندگان بلافصل خودشان تمرکز کنند. هر چند که، چند عامل مدیریت زنجیره تامین را برای سازمان های تجاریای که زنجیره تامین خود را به طور فعال اداره می کنند مطلوب می سازد(لباف و رنجبر، ۱۳۸۱). عوامل عمده عبارتند از: نیاز به بهبود عملیات: در طول دهه گذشته بسیاری از سازمانها فعالیتهایی مانند تولید ناب و مدیریت کیفیت جامع را انجام می دهند.در نتیجه آن ها قادر خواهند بود که کیفیت بهبود یافتهای را کسب کرده و در عین حال مقدار زیادی از هزینه های اضافی خارج از سیستم خود را از بین ببرند.اگرچه هنوز جایی برای بهبود وجود دارد.اکنون فرصت به طور عمده در تهیه و تدارک، توزیع و پشتیبانی زنجیره تامین وجود دارد(صمدآقایی، ۱۳۷۸).
۲-۲-۲-۱ افزایش سطح منبعیابی از خارج
سازمانها در حال افزایش سطوح منبعیابی از بیرون خود هستند؛ یعنی خرید کالا و خدمات به جای تولید یا فراهم کردن آن ها توسط خود سازمانها.همان طور که سطح منبعیابی از خارج افزایش مییابد.سازمانها حجم زیادی از وقت و هزینه را بر روی فعالیتهای مربوط به عرضه صرف می کنند.
۲-۲-۲-۲ افزایش هزینه های حمل و نقل
هزینه های حمل و نقل در حال افزایش هستند و لازم است که آن ها به طور دقیق مدیریت شوند.
۲-۲-۲-۳ فشارهای رقابتی
فشارهای رقابتی به سوی تعداد فزایندهای از محصولات جدید، دوره های ایجاد و توسعه محصول کوتاهتر و تقاضای فزاینده برای سفارشسازی هدایت شده است. علاوه بر این، اتخاذ استراتژیهای پاسخگویی سریع و تلاش برای کاهش زمان تحویل نیز از این دسته فشارها هستند.
۲-۲-۲-۴ جهانی شدن
گسترش جهانی شدن طول فیزیکی زنجیره های تامین را توسعه می دهد.
۲-۲-۲-۵ اهمیت فزاینده تجارت الکترونیک
اهمیت در حال افزایش تجارت الکترونیک ابعاد جدیدی به خرید و فروش تجاری افزوده و چالشهای جدیدی فراهم کردهاست.
۲-۲-۲-۶ پیچیدگی زنجیره های تامین
زنجیره های تامین پیچیده هستند؛ آن ها پویا بوده و عدم اطمینانهای ذاتی بسیاری به همراه دارند که میتواند بر زنجیره تامین تاثیر معکوس داشته باشد مانند پیش بینیهای نادرست، تحویلهای دیر، کیفیت غیراستاندارد، از کارافتادگی تجهیزات و سفارشهای تغیر یافته یا لغوشده.
۲-۲-۲-۷ نیاز به اداره کردن موجودیها
موجودیها و موفقیت و شکست یک زنجیره تامین نقش عمدهای ایفا می کنند به طوری که هماهنگ کردن سطوح موجودی در سرتاسر زنجیره تامین امر مهمی به شمار می رود. کمبودها میتواند جریان به موقع کارها و امور را مختل کرده و اثرات نامطلوبی بر عملکرد زنجیره تامین داشته باشد در حالی که موجودیهای اضافی هزینه های غیرضروری را افزایش می دهد. غیرعادی نیست که در بخشی از زنجیره تامین کمبود موجودی داشته و در بخش دیگر موجودی اضافی داشته باشیم(رحمانسرشت، ۱۳۸۵).
۲-۲-۳ مراحل شکل گیری زنجیره تأمین
میتوان گفت مفهوم مدیریت زنجیره تأمین ترکیبی از مراحل پنج گانه مدیریت است. مرحله اول را میتوان به عنوان حوزه تدارکات داخلی توصیف کرد. در مرحله دوم، نگرشی نسبت به تدارکات از تمرکززدایی سازمانی به تمرکز در کارکردهای اصلی که از نگرشهای جدید مرتبط با بهینه سازی هزینه و خدمت به مشتری گرفته شده بود، تغییر یافت. در مرحله سوم، عرصه تدارکات به طور چشمگیری گسترش پیدا کرد و ضمن انبار داری و حمل و نقل داخلی، ارتباط عملیات داخلی با حوزه های عملکردی شرکای تجاری را در بر گرفت(موسوی و دیگران، ۱۳۸۵). همان طور که مفهوم روابط کانالی رشد کرد، در مرحله چهارم مفهوم تدارکات نیز به مدیریت زنجیره تأمین تغییر پیدا کرد. امروزه با کاربردهای فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین، می توان گفت که مدیریت زنجیره تامین در حال وارد شدن به مرحله پنجم یعنی مدیریت زنجیره تامین الکترونیک است. در ادامه هر یک از مراحل پنج گانه به طور مختصر توضیح داده می شود(همان منبع، ۱۳۸۵).
۲-۲-۳-۱ تمرکز زدایی تدارکات
این مرحله در یک دوره ای از اواخر قرن نوزدهم تا اوایل دهه ۱۹۶۰ شکل گرفت. در طول این دوره، حوزه لجستیک به عنو ان یک منبع مهم مزیت رقابتی شناخته نشده بود. اساساً لجستیک به عنوان یک وظیفه واسطه با مدیریت موجودی و تحویل شناخته میشد و بنگاهها احساس میکردند که لجستیک نمیتواند باعث سودآوری شود و بنابرین، سرمایه گذاری بالا درآن ارزشمند نیست.
۲-۲-۳-۲ مدیریت هزینه