وبلاگ

توضیح وبلاگ من

منابع دانشگاهی برای مقاله و پایان نامه … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

به طور کلی هر مفهومی برای تبیین نیاز به تعریف دارد.بسیاری از مفاهیم در نزد متخصصان گوناگون تعابیر متفاوتی دارد از آنجا که هر کدام از محققین با توجه به چهارچوب ذهنی خود به مفهوم مورد نظر می نگرند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تعدد تعاریف و تدابیر امری طبیعی و غیر قابل اجتناب می باشد برند نیز از جمله مفاهیمی است که تعابیر مختلفی از آن وجود دارد لذا سعی شده است در این مجموعه به شاخص ترین تعاریف آن اشاره شود .
کمیته (انجمن) بازاریابی آمریکا (۱۹۶۰) اینگونه برند را تعریف می کند یک نام،واژه،سمبل یا طرح یا ترکیبی از آنها است که هدف آن شناساندن محصولات و یا خدمات یک فروشنده با گروهی از فروشندگان به مشتریان و همچنین تمایز محصولات آنها از سایر رقبا می باشد.یک برند به یک محصول یا خدمت ابعادی را اضافه می کند.تا آن محصول یا خدمت ازسایرین متمایز گرد.این تمایز ها می تواند کارکردی منطقی یا ملموس و حتی غیر ملموس داشته باشد .
فیلیپ کانلر نیز تعریف متشابه با تعریف انجمن بازاریابی آمریکا مطرح کرده است : یک نام : عبارت ، اصطلاح ، نشانه ، علامت ، نماد ، طرح یا ترکیبی از آنها که هدف ان معرفی کالا یا خدمتی است که یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان عرضه می کنند و بدین وسیله آنها را از محصولات شرکتهای رقیب متمایز می سازد.
البته تعاریف مطرح شده جامع و مانع نیستند چرا که انتقادهایی بر آنها وارد می باشد شاید اولین انتقاد بر تعاریفی باشد که انجمن آمریکا از برند مطرح کرده است. در تعریف انجمن بازاریابی آمریکا بیشتر بر محصول و ویژگی های ظاهری آن متمرکز شده است.در حالی که برندها نه تنها برای محصولات مصرفی بلکه مکان ها، سازمان ها یا مردم نیز بکار می روند .
ـ تعاریف دیگری که از برند آمده
ریچارد کوچ در لغت نامه مدیریت مالی خود برند را این گونه تعریف می کند یک طرح یا نام بصری که به یک محصول و یا خدمت داده شده تا آن را از محصولات رقبا متمایز کند و به مشتریان اطمینان دهد که محصول کیفیت عالی و پایدار دارد.
برند عبارت است از تعهد و وعده ای که در هر فعالیت بازاریابی هر حرکت و تصمیم گیری سازمانی هر تعامل بیشتری در آنها می دهید و تلاش می کنید تا در بلند مدت به آن وفادار بمانید(ژیواک، ۱۳۸۵، ص ۱۳).
فرکوهی (۱۹۸۹) بیان می دارد « برند» یک نام ، نشانه یا مارکی است که به ارزش یک محصول و اهداف کارکردی اش می افزاید (smith, 2007, p70).
محصول چیزی است که در کارخانه ساخته می شود در حالی که برند چیزی است که توسط مصرف کننده خریداری می شود.محصول ممکن است توسط رقیب کپی شود ولی برند یکه و بی نظیر است محصول می تواند با سرعت قدیمی شود حال آنکه یک برند موفق در زمان نمی گنجد (Myers, 2003.p39). از سویی یک نام و نشان تجاری موفق از ۳ منظر تحت فشار قرار دارد :
یک نام و نشان تجاری وابسته به درک مشتریان می باشد. درک و احساس مشتریان تحت تأثیر مشخصات ارزش افزوده محصول می باشد و ویژگی های ارزش افزوده باید با نیازهای مشتریان هماهنگ باشد (Rowley,2004.p229).
۲-۳ معانی نام و نشان تجاری
کاتلر برای نام و نشان تجاری معانی مختلفی بیان کرده است (katler,2007, p188) که در زیر ارائه شده است .
ویژگیها : یک نام و نشان تجاری باعث می شود که ویژگی های خاصی به ذهن خطور کند . خودروی مرسدس بنز مؤید یک خودروی گران قیمت ، عالی ، بادوام و حیثیت (برای سرنشین) است .
منافع : ویژگی ها باید به منافع ملموس و عاطفی تبدیل شوند . ویژگی محصول ، مانند دوام می تواند به منافع «ملموس» تبدیل شود: « برای چندین سال پس نباید خودروی دیگری بگیرم ».
ارزش : نام و نشان تجاری گویای مطالبی درباره ارزشهای شرکت تولید کننده است. خودروی بنز موید عملکرد عالی ، ایمنی و حیثیت ( برای سرنشین آن) است .
فرهنگ : امکان دارد نام و نشان تجاری موید فرهنگ مشخصی باشد.خودروی بنز مؤید فرهنگ آلمانی است : سازمان یافته ، کارا ، کیفیت کارا .
شخصیت : امکان دارد نام و نشان تجاری معرف شخصیت ویژه ای می باشد. خودروی بنز می تواند مؤید رییس یا شیر حاکم در قلمروی خود باشد .
استفاده کننده : نام و نشان نمادی موید نوع مشتری است که محصولی را می خرد و مورد استفاده قرار می دهد . معمولاً خودروی بنز به وسیله مدیران ارشد و اغلب ۵۵ ساله به بالا و نه کارمند ۴۰ ساله فروشگاه خریداری می شود .
۲-۴ ارزش و اهمیت نام تجاری
۲-۴-۱ ارزش یک نام تجاری خاص برای مصرف کننده
یکی از استراتژی های ایجاد تمایز در محصولات یک شرکت نسبت به رقبا ، ایجاد ارزش یا سرقفلی برای نام تجاری است . شرکت ها از لحاظ قدرت و ارزشی که در بازار دارند با یکدیگر متفاوت هستند.در یک سو نام های تجاری ای قرار دارند که برای اکثر خریداران در بازار ناشناخته مانده اند ، و در سوی دیگر نام تجاری ای قرار دارند که شناخت و آگاهی مصرف کنندگان از آنها زیاد است. همچنین نام های تجاری ای وجود دارند که از رجحان مصرف کننده برخوردارند یعنی خریداران آنها را از بین نام های تجاری دیگر ترجیح داده و انتخاب می کنند و در آخر هم نام های تجاری هستند که مشتریان نسبت به آنها کاملاً وفادارند .
یک نام تجاری قوی ، ارزش بالایی دارد . نام های تجاری از این جهت ارزش و سرقفلی دارند که وفاداری نسبت به آنها،آگاهی از نامشان و کیفیت درک شده از آنها بیشتر و الحاقات( تداعی معانی همراه با نام تجاری) قوی اند دارند و یا از دارایی های دیگر مثل حق امتیاز نام تجاری(داشتن امتیاز از سوی نام تجاری معتبر و شناخته شده) و یا روابط قوی با کانال توزیع برخودار می باشند (بارتا،۱۹۹۶،ص۳۱۹).
یک نام نشانی با سرقفلی ، یک دارایی با ارزش است . در حقیقت آن نام تجاری را می توان با قیمتی مشخص خرید یا فروخت . اندازه گیری ارزش واقعی یک نام تجاری مشکل است و به علت سخت بودن اندازه گیری آنها ، شرکت ها معمولاً ارزش و سرقفلی نام تجاری خود را در ترازنامه شان نمی آورند . اما با این حال بابت این ارزش مبالغ زیادی پرداخته می شود و ممکن است نام های تجاری موفق میلیون ها دلار ارزش داشته باشند (کاتلر، ۱۹۹۶،ص۵۵۷).
مثلا شرکت کادبوری محاسبه نمود از ۲۲۰ میلیون دلاری که بابت خرید شرکت هیرس و کراش پرداخته فقط ۲۰ میلیون دلار ان بابت دارایی فیزیکی بوده و ۲۰۰ میلیون دلار بابت سرقفلی نام تجاری ان شرکت پرداخته است . و یا شرکت نستله بای خرید شرکت روان تری ، ۵/۲ میلیارد پوند یعنی ۶ برابر ارزش دفتری دارایی های شرکت پرداخت. طبق یک برآورد ارزش نام تجاری های مارلبورو ۳۱ میلیارد دلار ، کوکاکولا ۲۴ میلیارد دلار و کداک ۱۳ میلیارد دلار تخمین زده شده است . (همان ، ص۳۱۷) . اما واقعاً چرا برخی از نام های تجاری این چنین باارزش هستند .
به نظر آقای دیوید آکر ، یکی از صاحب نظران علم بازاریابی ، نامهای تجاری به چند دلیل ارزش و سرقفلی دارند :
از شناخت بالایی برخوردارند،مصرف کنندگان وفادار بسیاری دارند ، شهرت زیادی در کیفیت از سوی مصرف کنندگان داشته و یا دارای حق امتیاز و روابط قوی با کانال توزیع بوده و در نهایت الحاقات قوی دارند(بارتا،۱۹۹۶،ص ۳۶۷).مصرف کنندگان یک نام تجاری با ارزش بالا را به چند دلیل بر نام های تجاری دیگر ترجیح می دهند :

    1. آنان سریع تر می توانند منافع ( ویژگیها) را که آن نام تجاری عرضه می نماید،تفسیر کنند .
    1. اعتماد و اطمینان بیشتری به آن نام تجاری دارند .
    1. از استفاده آن نام تجاری احساس رضایت بیشتری کسب می نمایند .

به دلیل این رجحان مصرف کننده ، یک نام تجاری با ارزش می تواند قیمتی بیشتر را مطالبه نماید ، وفاداری بیشتری بوجود آورده و برنامه های بازاریابی کاراتری اجرا کند(مثلا می تواند هزینه کمتری برای تشویق خرده فروشان بپردازد و با هزینه کمتری برای معرفی محصولات جدیدش داشته باشد) ،از اینرو چنین نام تجاری ای دارایی با ارزشی محسوب می شود ( بارتا ، ۱۹۹۶ ، صص ۳۱۸ ـ ۳۱۷ ) هر چند ایجاد یک نام تجاری باارزش کار آسانی نیست، اما بوجود آوردن تصویر ذهنی مطلوب ، به یاد ماندنی و استوار می توان به ان نائل شد.در این راه کیفیت محصول و آگاهی های تبلیغاتی نقش اساسی ایفاء می کنند( اتزل ،۱۹۹۴، ص ۲۵۲).
۲-۴-۲ ارزش یک نام تجاری خاص برای سهام داران از نظر مالی
نرخ بازگشت مالی یک استراتژی نام تجاری یکپارچه می تواند فوق العاده باشد. نام های تجاری برای سهامداران به طریق ذیل ایجاد ارزش می کنند (باغبان، ۱۳۸۳، ص ۴۵).
۱- انتخاب مصرف کنندگان را هدایت می کند
در یک محیط بازار بسیار پیچیده، نام های تجاری یک راه میان بر را در فرایند تصمیم گیری مصرف کننده به وجود می آورد. در مواجهه با محصولاتی که به لحاظ کلیه جوانب برابر هستند، مصرف کنندگان غالباً نام هایی را انتخاب می کنند که آن را می شناسد، محترم می شمارند و تأیید می کنند. هر چند که این موضوع مدتهاست در صنعت محصولات مشتریان مصداق داشته است- بیش از ۱۶۰ سال است که در صنعت صابون «ایوری» این چنین بوده است در حال حاضر انتخاب مصرف کننده را در صنایع مختلف مثل خدمات مالی، حمل و نقل و تجارت الکترونیک هدایت می کند. مرکز مشاوره مدیریت مرسر (MMC) اخیراً از مصرف کنندگان پرسیده است که تمایل دارند با چه نوع شرکت کار کنند، مصرف کنندگان پاسخ دادند که شرکتهایی را انتخاب می کنند که نام مورد تأیید دارند، به جای شرکتهایی که تنوع گسترده ای از کلیه محصولات را با قیمت پایین به مشتری ارائه می دهند.
۲- بر وفاداری مشتریان می افزاید
از آنجا که مشتریان بیشترنام هایی را انتخاب می کنند که می شناسند، استنباط می شود که وفاداری مشتریان به شرکت هایی با نام مورد تأیید، بیشتر است. در نتیجه سود مالی روشنی را برای اینگونه شرکت ها به وجود می آورد برای اینکه هزینه جذب مشتریان جدید، به طور متوسط ۱۰ تا ۲۰ برابر هزینه حفظ مشتریان موجود است.
۳-ورود به بازار جدید را ممکن می سازد
شرکت هایی با نام های تجاری قوی احتمالاً در ورود به بازار جدید به مراتب موفق تر هستند. مرسدس بنز آنقدر در زمینه مهندسی کیفیت قوی است که وقتی وارد بازار خودروهای سرعتی و ورزشی شد، خودرو کلاس ام ان قادر شد با یک قیمت مناسب بر بازار حکم فرمایی کند، علی رغم اینکه مرسدس بنز قبلاً اصلاً وسایل ورزشی تولید نمی کرد. دیزنی نتیجه مشابه همین را داشت زمانی که وارد صنعت سفرهای تفریحی دریایی شد، نام تجاری شرکت آنقدر قوی است که خط تفریحی دیزنی یکس از موفقترین ها در این زمینه شد.
۴- افزایش قیمت محصول را امکان پذیر می سازد
شرکت هایی با نام تجاری قوی اغلب می توانند قیمت های بیشتری برای کالاهای خود درخواست کنند. تویوتا خودروهای خود را با قیمت بیشتر از قیمت خودروهای ژئو(GEO)می فروشد.بر عکس، یک نام ضعیف برای رقابت باید قیمت های پایین ارائه دهد.دیوید ربورت معاون اول استراتژی بازار در شیکاگو می گوید یکی از دلایلی که نیسان ضرر دارد (در سالهای اخیر) اینست که شرکت نیسان تقریباً ۱۰۰۰ دلار در هر خودرو به خاطر ضعیف شدن نام از دست داد.وی می افزاید: این چیزی است که رئیس هیئت مدیره نیز پذیرفت.
۵- استخدام کارکنان را افزایش می دهد
شرکت هایی با نام تجاری قوی بهتر می توانند نخبگان را جذب کنند. در سال ۱۹۹۸ مرکز مشاوره مدیریت «مرسر» (MMC) از فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی نظرخواهی کرد که چه عاملی بر تصمیمات استخدام شان تأثیر گذاشته است. پاسخ دهندگان به این نظر خواهی نام تجاری و شهرت شرکت را عامل شماره یک تأثیر گذارنده بر انتخاب شان دانستند. در واقع نام تجاری شرکت حداقل ۲۵ درصد بیشتر از سایر عوامل دیگر نظیر حقوق، نوع کار، فرهنگ شرکت، فرصت های ترفیع و تشویق امتیاز کسب کرد.
۲-۵ برند سازی (برندینگ)
برندینگ یا برند سازی ، فرآیندی است که در نتیجه آن سطح احساسی و عاطفی مرتبط با یک محصول یا خدمت (شرکت) افزوده می گردد ، بدین وسیله ارزش آن برای مشتریان سایر ذی نفعان افزایش می یابد. محققین ، ارزش یک برند را به طور معناداری مرتبط با دلبستگی احساسی ذی نفعان نسبت به برند می دانند و بر اهمیت ایجاد چنین ارتباطی تاکید ویژه دارند . بسیاری از تحقیقات اخیر بازاریابی مصرف کننده ، به نتایج ثابتی در اصول برندسازی احساسی رسیده اند .
برخی از محققین حوزه برند هم ، برندسازی را ایجاد ارزش برند خلاصه کرده اند . «وین جاموری» در این خصوص اظهار می کند وقتی در مورد برندسازی سخن می گوییم در حقیقت منظورمان ، فرایند ایجاد ارزش برند است . از دهه گذشته تاکنون شاهد یک روند روبه رشد برندسازی شرکتی نسبت به برندسازی محصولی بودیم . هدف برند سازی شرکتی ایجاد وضعیتی مطلوب برای نام و نشان سازمان از طریق ذی نفعان مختلف خود می باشد . «تاکس» و «بیکرتون» برای برندسازی شرکتی همان تعریف سنتی برندسازی محصول را قائل هستند به این صورت که هدف هر دو آنها ایجاد تمایز و ترفیع نسبت به سایر برندهای موجود می باشد . البته ایشان اعتقاد دارند برندسازی شرکتی بسیار پیچیده تر می باشد چراکه نیازمند مدیریت مناسب معاملات کلیه ذی نفعانی است که به لحاظ ویژگی با یکدیگر متفاوت می باشند « آکر» نیز اعتقاد دارد یک برند سازمانی،هم افزایی و شفافیت کمک نمی کند. علی الخصوص زمانی که محیط پیچیده و مغشوش باشد. در بخش خصوصی اهمیت برندسازی به صورتی است که جزئی اساسی از استراتژی در سطح کلی سازمان را تشکیل می دهد . این موضوع باعث شده استراتژی برند در استراتژی کلان سازمان از جایگاه ویژه ای برخوردار باشد .
۲-۶ وجود برند

دانلود فایل های پایان نامه در مورد بررسی و تحلیل دیوان ملاپریشان در مقایسه با اندیشه های … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

بعــد از ایـن، شـد عقــل شــاگــردی ورا

(مثنوی۱/۱۰۷۱-۱۰۷۳)

نــُومِیـد ژَ ذَاتـِتْ نَیَـمْ وَ ذَاتِ اَللـه

پِـی لَاتَقنَـطُـوا مِـنْ رَحْمَـهَ الـله

۱) ترجمه بیت: به باطن خداوند قسم از باطن حق نامید و درمانده و بیچاره نیستم، وخداوند می فرماید: از رحمت خداوند نامید نشوید خداوند همه گناهان را می آمرزد.
۲) نکات بلاغی: الله با الله: ردیف، ذات با رحمت: کلمه قافیه، نوع شعر ملمع، اقتباس: ازسوره الزمر آیه(۵۳): ( قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ).
۳) شرح مفاهیم عرفانی: ذات: صاحب، مالک درمعنی عرفانی، «ذات هیئت چیزیست که قایم به نفس خود بود. حقیقتش وجود حق است «لَم ْ یَزَل وَ لَایَزَال» منزه ازحُدُ ث است». (روزبهان بقلی شیرازی، ۱۳۸۲: ۴۱۶)، مولوی گوید:

بنـده خـود خـوانـد احمـد در رشـاد

جمـله عالـم را، بخـوان: قـُلْ یـا عِبـاد

(مثنوی۱/۲۵۵۵)

انبیـاء گفتنـد نـومیــدی بَـدست

فضل و رحمت هایِ باری بی حداست

ازچنیـن مُحسـن نشـایـد نا امید

دست در فَتـراکِ ایـن رحمـت زنیــد

(مثنوی۳/۲۹۶۵ تا۲۹۶۶)

ژَ دِلْ بَـــاوَرِمْ وَ خـــدا پَنــاه

ذَاتِ عَلَیَّـن شُمـــوُسِ ذَاتِ اَللــه

۱) ترجمه بیت: ازدل به خداوند متعال پناه بیاورم و از او پشتیبان بخواهم باطن و ذات حضرت علی(ع) که خورشیدی از ذات خداوند متعال است.
۲) نکات بلاغی: پناه با الله: کلمه قافیه است، ذات: تکرار، بَاوَرِم: بیاورم، تکرارواج (ل، الف)، اقتباس: سوره الانسان آیه(۱۳): (مُتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ لَا یَرَوْنَ فِیهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِیرًا)، ایمان به خداوند با دل باشد ایمان اقرار به زبان و عمل به اعضاء باشد، و بالاترین ایمان، ایمان انبیاء الهی است بر آنچه که بر آنان نازل شده است برابر سوره بقره آیه (۲۸۵): (آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَ مَلآئِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ). (ر. ک. سجادی،۱۳۸۹: ۱۷۱-۱۷۲)
۳) مفاهیم عرفانی: «ایمان باور داشتن دل است بدانچه اندر غیب بر وی کشف کنند و وی را بیاموزند. و ایمان به غیب و خداوند ـ تعالی ـ از چشم سر غایب، جز به قوّت الهی اندر یقین بنده پدیدار نتوان آوردن، و آن جز به اعلام خداوند نباشد. و محمّد بن خفیف گوید، رحمه الله علیه: «الأیمانُ تَصْدیقُ الْقَلْبِ بّما أعْلَمَهُ الْغُیُوبُ». (هجویری،۱۳۸۹:۴۲۴)، و برای ایمان رهبر و راهنمایی لازم است که عرفا حضرت پیامبر و حضرت علی را اسوه عمل قرارداده، زیرا خداوند میفرمایند: رسول الله را از نور خود وامامان هم ازنور رسول الله هستند، پس نورهدایت کننده به سرچشمه اصلی نوراست.(ر. ک. کلیات احادیث قدسی، ۱۳۸۳:۴۴۹)، مولوی گوید:

دانلود فایل ها در مورد بررسی رابطه شیوه های … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

نظریه ی گلاسر [۸۰]:رشد شناختی ،اجتماعی،عاطفی ،زیستی-رفتار
گلاسر اعتقاددارد:تمام رفتارهای انسانی برای برآوردن نیازهای اساسی فیزیولوژیکی وروانی است که برای همه یکسان وجودداردداشتن هویت مهمترین نیاز روانی انسان استکه از بدو تولد در نظام زیستی انسان متولد می شود پس از آنکه فرد به دنیا می آیدباید این نیاز او پاسخ داده شود اما این نیاز مانند نظریه های اریکسون وبالبی یک دوره ی نقش پذیری ،حساس وبحرانی داردکه اوج آن درسنین ۵تا۱۰سالگی است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ویلیام گلاسر در تئوری انتخاب خود می گوید به دلایل بسیار روشن ما هر کاری را که انجام می دهیم انتخاب خودمان است که شامل احساس بدبختی ما نیز می شود. دیگران نه می توانند ما را بدبخت کنند نه خوش بخت. ما بیش از آن که تصور م ی کنیم کنترل حیات خود را در دست داریم . نظریه انتخاب معتقد است که ایجاد روابط درست با افراد وپذیرش حس مسئولیت مبتنی به تصمیم گیری های مورد نظر افراد می تواند ازکنترل های بیرونی کاسته و به فرد کمک می کند بر خود مسلط بوده و مسئولیت اعمال خود را بپذیرد.(گلاسر،ترجمه حمزه ساده،۱۳۸۰).
بر اساس نظریه گاف [۸۱](۱۹۶۸) وظیفه شناسی، مسئولیت پذیری، قابلیت اعتماد، عمل کردن بر اساس نظم و مقررات و اعتقاد بر این که عقل و دلیل باید بر زندگی مسلط باشداز ویژگی های شخصیتی نسبتاً پایدار میان فردی و درون فردی افراد است . گاف معتقد استکه گرچه مسئولیت تا اندازه ای با مردم آمیزی و خویشتن داری همبسته است اما باید برارزش ها و کنترل ها که عوامل مشخص و مهمی در زندگی افراد است تأکید نمود . فردی که دارای احساس مسئولیت بالایی است نیازهای خود را در راه نیازهای جمع فدا می کند. این قبیل افراد پیامدهای رفتارهای خود را می پذیرند و قابل اعتماد و اطمینان هستند. نسبت به ساختار اجتماعی بزرگ تر احساس تعهد کرده و اگرچه لزوماً رهبرنیستند اما درستکار بوده و به عهد خود وفا می کنند. طبق دیدگاه گاف افراد جامع هستیز افراد مسئولی نی ستند چون مدام متوجه نیازهای خود هستند، اما افرادی که دارای مشاغلی هستند که مستلزم رفتار مسئولانه و توأم با وظیفه شناسی است، افراد مسئولی ت پذیری می باشند. گاف معتقد است که فرد مسئول به ارزش های اجتماعی و اخلاقی و مدنی پایبند است (مارنات، ترجمه پاشاشریفی۱۳۷۸).
۲-۸- زمینه پژوهش در داخل ایران
هاشمی(۱۳۸۲) در پژوهشی تحت عنوان رابطه شیوه های فرزند پروری با پیامدهای روانی ناسازگار در شهر تهران به این نتیجه رسیدند که والدین مورد پژوهش بیشتر از شیوه های سلطه گری، کنترل وابستگی زا وغفلت استفاده کرده بودند.کودکان مورد مطالعه به تربیت در اختلالهای اضطراب ، افسردگی، پرتحرک، کاستی توجه ،وابستگی و مشکلات اجتماعی نمره های بالاتر ی نشان دادند.وبین متغیرهای مذکور وشیوه های فرزند پروری رابطه معنا داری بدست آمد. نتایج پژوهش هاشمی حاکی از آن است که خانواده مقتدر و پاسخگوی نیازهای فرزندان خود، بهترین نوع خانواده و خانواده ه یا بی تفاوت، آشفته وناسالم ، ناموفق ترین خانواده در تربیت فرزندان است. همچنین حسینی نسب واحمدیان و روانبخش(۱۳۸۴) در پژوهش با عنوان بررسی رابطه شیوه های فرزند پروری با خود کارآمدی وسلامت روانی دانش آموزان،۳۶۰ دانش آموز مورد بررسی قرار دادند. در پژوهش حاضر هدف رابطه شیوه های فرزند پروری با خود کارآمدی وسلامت روانی دانش آموزان پایه دوم دبیرستانهای شهرستان مهاباد است.یافته ها نشان داد که بین خودکارآمدی دانش آموزانی که والدین آنها شیوه فرزند پروری متفاوتی داشته اند ، تفاوت معنا داری وجود دارد.(فولادچنگ،۱۳۸۵) در تحقیقی نشان داد سازگاری عمومی فرزندان قاطع و آسان گیر بطور معنا داری از فرزندان والدین مستبد وبی توجه است ونقش محبت در سازگاری دانش آموزان اثر مثبت دارد. همچنین نجات بخش(۱۳۸۶) در تحقیقی نشان داد که والدین قاطع واطمینان بخش،هم بر رفتارمختارانه وهم بر نظم وکنترل اهمیت می دهند. کودکان این خانواده در بحث های که به رفتارشان مربوط می شود،آزادانه شرکت می کنند وحتی ممکن است تصمیم گیری هم بنمایند ولی اقتدار نهایی دردست والدین است . هواسی(۱۳۸۶) در تحقیقی به این نتیجه رسید که والدین سهل گیرو بی بندوبار(غفلت کننده) تصمیم نهایی را در جهت خواسته های کودک یا نوجوان می گیرند وفرزند آزاد است که خواسته های والدین بی اعتنا باشد.والدین ظاهراً برای فردیت، درک خود ،آمادگی برای تغییر، بالابردن توانای انسان و مساوات طلبی در خانواده ارزش قائلند، ولی صرفاً بدین دلیل به این ارزشها اعتقاد دارند تا از زیر بار مسؤلیت شانه خالی کنند.از این رو سرمشقی از بزرگسال مسؤل را ارائه نمی دهند.در پژوهش دیگر نجات بخش(۱۳۸۶) نشان داد افراد مبتلا به اختلالت اجتماعی داری مادران سهل گیر وبی بندوبار بودند از سویی سطح ارزش افردا خانواده پایین وروابط اعضای خانواده آشفته وغیرانسانی است.با رشت ناکافی ارزشها ومشخص نبودن معیار خانواده،تمایل به ناپایداری وبی ثباتی در برابر مشکلات افزایش می یابد ونوجوان دچار نوعی دوگانگی احساس می شود. فراهانی (۱۳۸۶) در پژوهشی با عنوان رابطه سلامت روانشناختی نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ ساله وشیوه های تربیتی و ضعیت اقتصادی – اجتماعی والدین به این نتیجه رسید ، از لحاظ جنسیتی بین شیوه تربیتی والدین آسان گیر تفاوت معنا دار وجود ندارد. گرامی(۱۳۸۷) در پژوهش خود نشان داد ، بیشتر مادارن از شیوه فرزند پروری اقتدار منطقی استفاده می کنند و تفاوتی بین شیوه فرزند پروری استفاده شده در مورد دختران وپسران وجود ندارد. رضوی ، محمدی و رحیمی(۱۳۸۷) در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه رضایت زناشویی و سبکهای فرزند پروری والدین با مشکلات رفتاری فرزندان در دوره ابتدایی شهر ارسنجان، ۹۳۰ دانش آموز را مورد بررسی قرار دادند. نتایج رابطه معنا دار ومعکوس بین رضایت زناشویی وسبکهای فرزندپروری مسئولانه با مشکلات رفتاری را تایید کرد ، همچنین رابطه معنا دار بین سبکهای فرزند پروری سهل گیرانه والدین و مشسکلات رفتاری فرزندان را نشان داد.آجیل چی (۱۳۸۸)، در پژوهشی که در باره بررسی مقایسه ای شیوه های فرزند پروری در زنان شاغل وغیر شاغل انجام داد، نشان داد که بین زنان شاغل وغیر شاغل تفاوت معنا داری در شیوه فرزند پروری مقتدرانه ومستبدانه وجود دارد، بطوریکه زنان شاغل از شیوه فرزند پروری مقتدرانه ، و زنان غیر شاغل از شیوه فرزند پروری مستبدانه بیشتر پیروی می کنند. همچنین پاکدامن(۱۳۹۰)، در پژوهشی نشان داد که سبک فرزند پروری اقتدار منطقی در رسیدن به بلوغ اجتماعی، هوش نقش بسزایی دراد و بهترین سبک فرزند پروری مادران برای رسیدن به بلوغ اجتماعی نوجوانان سبک اقتدار منطقی است . امیری نژاد، قریشی راد و جوانمرد ،(۱۳۹۰) در پژوهشی به بررسی مقایسه شیوه های فرزند پروری وسلامت روان والدین افراد اقدام کننده به خود کشی با والدین افراد عادی پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد والدین افراد اقدام کننده به خود کشی نسبت والدین افراد عادی در تربیت فرزندان خود بیشتر از شیوه فرزند پروری مستبدانه استفاده کرده اند. پاکدامن وهمکاران(۱۳۹۱) در پژوهشی به بررسی نقش سبکهای فرزند پروری مادران در بلوغ اجتماعی نوجوانان ( تیزهوش،آهسته گام و عادی ) پرداختند. نتایج نشان داده سبک اقتدار منطقی پیش بینی کننده مثبت ومعنی دار برای بلوغ اجتماعی و ابعاد آن می باشد و همچنین تفاوت بین گروه های هوشی از لحاظ ابعاد بلوغ اجتماعی معنی دار است وبهترین سبک فرزند پروری مادارن برای بلوغ اجتماعی نوجوانان سبک اقتدار منطقی می باشد. آیین روزبهانی (۱۳۹۱) : پژوهش حاضر در پی آن است تا این موضوع رابطه بین رضایت شغلی با رضایت در زند گی وشیوه های فرزند پروری را دربین دبیرستانهای منطقه سیزده آموزش وپرورش تهران در بوته ی آزمایش قرار دهد .یافته ها حاکی از آن است که بین شیوه های فرزند پروری ورضایت شغلی ورضایت از زندگی دبیران زن ومرد به تفکیک سابقه ی کار آنها وتحصیلات انها تفاوت معناداری وجود ندارد. در پژوهشی دیگرسهرابی،(۱۳۹۲)، معتقد است خانواده اولین آموزشگاه ونخستین جایگاه شکل گیری شخصیت انسانی است و نقش مهمی درتربیت دارد در پژوهش او هدف کلی تعیین رابطه بین عملکرد خانواده وسبکهای فرزند پروری وسازگاری اجتماعی دانش اموزان است.برای سنجش مطرح شده از ۱۳۰نفر دانش آموزان پسر مقطع متوسطه که به صورت تصادفی ساده انتخاب شد استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از وجود رابطه معنادار بین عملکرد خانواده وسبکهای فرز ند پروری با سازگاری اجتماعی دانش آموزان بود به این معنی که هر چه عملکرد خانواده بهتر باشد سازگاری دانش آموزان بالا تر بود. پژوهش احمدی (۱۳۹۲) در خصوص بررسی رابطه بین شیوهای فرزندپروری ،خود پنداره و بلوغ اجتماعی دانش آموزان شهر کرمانشاه انجام پذیرفت . پژوهش از نوع همبستگی بوده و در این راستا رابطه بین شیوه های فرزند پروری ،خودپنداره و بلوغ اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته اند ابزارهای که در این پژوهش استفاده شدند عبارتند از پرسشنامه ی خود پنداره ی بک ،مقیاس بلوغ اجتماعی واینلند ،وپرسش نامه ی شیوهای فرزند پروری بامریند[۸۲] ،جامعه آماری این پژوهش کلیه ی مادران وداش آموزان دختر وپسر پایه دوم متوسطه شهر کرمانشاه بودند ونمونه ی آماری شامل ۲۰۶ دانش آموز دختر وپسر ومادران آنها بودند نتایج این پژوهش نشان داد بین شیوه های فرزند پروری والدین وبلوغ اجتماع یوخودپنداره دانش آموزان رابطه وجوددارد . همچنین پژوهش مهدوی(۱۳۹۲) بررسی رابطه بین شیوهای فرزند پروری والدین با ساز گاری اجتماعی وسبکهای دلبستگی بوده و جامعه اماری کلیه ی دانش آموزان دختر وپسر پیش دانشگاهی هرسین بودند نمونه ی آماری شامل ۱۵۰نفر بودند که بر اساس نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند نتایج این تحقیق نشان داد رابطه معنا داری بی سبکهای فرزند پروری مقتدرانه وسبک دلبستگی ایمن وساز گاری اجتماعی وجود دارد . شریعتی (۱۳۹۲).در پژوهشی رابطه سازگاری زناشویی وسبکها ی فرزند پرور ی والدین با سلامت روان دانش آموزان متوسطه ی شهر کرمانشاه را مورد بررسی قرار داد و نتایج حاکی ازآن بود که بین سازگاری زناشویی وسبکهای فرزند پروری والدین با سلامت روان دانش آموزان رابطه وجود دارد . مراد ی زاده (۱۳۹۲) نیز پژوهشی با هدف بررسی رابطه سبکها ی زندگی آدلری و شیوها ی فرزند پروری در والدین معلم دبیرستانهای شهر کرمانشاه صورت انجام داد. جامعه آماری این پژوهش را همه معلمان دارای فرزند شهر کرمانشاه تشکیل داده است با بهره گرفتن از جدول مورگان ۳۰۰نفر از والدین معلم دبیرستانی به صورت تصادفی خوشه ای در چند مرحله انتخاب وبه پرسشنامه های سبک زندگی وشیوهای فرزند پروری پاسخ دادهاند نتایج تحقیق نشا ن داد که بین سبکهای زندگی وشیوهای فرزند پروری سهل گیرانه رابطه وجود ندارد وسبکهای زندگی قادر به پیش بینی شیوه ی فرزند پروری سهل گیرانه نیستند اما بین سبکهای زندگی و شیوهای فرزند پروری مقتدرانه ومستبدانه رابطه وجود دارد.
۲-۹- زمینه پژوهش خارج از کشور
تحقیقات کاگان و ماسن[۸۳] (نشان می دهد که اگروالدین بسیار سختگرانه ودیکتاتور باشند، مانع پیشرفت وتوسعه کنجکاوی وخلاقیت کودک می شوند ودر نتیجه،این کودکان در آینده روان آزرده وپرخاشگر خواهند شد. ونیز
تحقیقات سیزر ، مک کوبی و لوین[۸۴] (۱۹۵۷) نشان داده است مادرانی که درباره فرزند پروری خود اضطراب زیادی دارند و از کفایت و قابلیت خود در این زمینه نامطمئن هستند معمولاً نسبت به فرزندان خود سخت گیر نشان می دهند.عموماً اعتقاد بر این است که روش های آسان گیر ، کمتر کودک مضطرب ،‌ترسو و خجالتی بار می آورند و این کودکان غالباً اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنند اما سهل گیری بسیار نیز سبب بی قید و بند شدن ،‌نامرتب شدن و کم شدن احساس مسئولیت شود.در مقابل شیوه تربیتی سخت گیر ممکن است افراط خجالتی ،‌کم جرات وسواسی ،‌گوشه گیر منزوی و گاه ضد اجتماعی و پرخاشگر بپروراند .جانسون[۸۵] (۱۹۸۷) با تحقیقات خود نشان داد.والدین دموکرات و قاطع و اطمینان بخش به احتمال زیاد کودکان دارای اعتماد به نفس و عزت نفس زیاد ،‌مستقل و با احساس مسئولیت دارند (نقل از ماسن[۸۶] و همکاران ، ترجمه یاسایی ،‌۱۳۷۲).استینبرگ[۸۷] و همکاران (۱۹۹۴) اظهار کرده ­اند پژوهش در زمینه شیوه های فرزندپروری نشان داده است نوجوانان خانواده های مقتدر دارای مزایای خوبی هستند (برای مثال بامریند [۸۸]، ;۱۹۹۱ لامبورن[۸۹] و همکاران، ۱۹۹۱).سبک مقتدرانه موجب پایداری شایستگیهای کودک می شود که به اعتقاد بامریند(۱۹۶۸)همین امر باعث رشد فوق العاده است. اما همانند سایر نتایج همبستگی، این رابطه» همیشگی نیز می تواند تفسیرهای گوناگونی داشته باشد. بلسکی[۹۰] ،‌جف[۹۱] ،‌ سیلوا[۹۲] (۲۰۰۱) ،‌تحقیقی بر روی ۱۰۰۰ نوجوان ۱۸-۱۵ ساله و خانواده هایشان انجام دادند.نتایج آن نشان داد که محیط های خانوادگی که حمایت کننده تر هستند تجارب فرزند پروری بیشتر جنبه های مثبت را پیش بینی می کند و روابط والدین و بچه ها کمتر منفی می باشد.یعنی جنبه های برخورد و ناسازگاری در آن ها وجود دارد که این موارد از خصوصیات خانواده ها با جو عاطفی ثبت یعنی حمایت کنندگی و قاطعانه بودن می باشد نه جو استبدادی. تحقیقات انجام شده توسط (استینبرگ و باربر [۹۳]و دیگران ، ۲۰۰۱) با اشاره به اهم بستگی بین سبک فرزند پروری و متغیرهایی چون عزت نفس ، اعتماد به خود ،‌مسئولیت پذیری ،‌پیشرفت تحصیلی ،‌ توفیق اجتماعی ،‌اضطراب ،‌افسردگی و حل مسئله ، بیانگر این مسئله هستند کودکانی که توسط اولیای مثبت تربیت شده اند در همه متغیرها وضعیت مناسب تری داشتند به عبارتی آن ها عزت نفس بالاتر ، پیشرفت تحصیلی کاملتر ،‌ اضطراب و افسردگی کمتر و روش های موثرتری برای حل مسئله استفاده کردند (به نقل از رونالد[۹۴] ،‌۲۰۰۱). در پژوهش برزونسکی[۹۵](۲۰۰۴) بیان کرد: بین سبک های هویتی و سبک های والدینی رابطه وجود دارد. برای مثال نوجوانی با سبک هویتی«گرایشی-شناختی» دارای والدین مقتدر با ارتباطات باز باشند. بین سبک هویت هنجاری با والدین قدرت طلب نیز رابطه وجود دارد. معمولاً نوجوانان این گروه از آزادی بیان محرومند. مورگان[۹۶](۲۰۰۷) در پژوهشی با عنوان رابطه بین سبک های والدینی(مقتدر،قدرت طلب،آسان گیر)و ارتباط والدینی(مثبت،منفی) با افسردگی و استفاده از الکل ، نتایج نشان داد ارتباط والدینی ضعیف با پدر بیشتر پیش بینی کننده افسردگی و یک شاخص آگاهی دهنده خوبی برای استفاده از الکل و مشکلات دیگر در هر دو جنس است. در مقابل ارتباط والدینی مثبت با پدر مقتدر، اثرات مثبتی بر روی افسردگی وکاهش مشکلات استفاده از الکل بر هر دو جنس می گذارد. در زنان، ارتباط والدینی منفی با پدر قدرت طلب، افسردگی و مشکلات استفاده از الکل را افزایش می دهد. کاپلن[۹۷](۲۰۰۸) کلارک و همکاران بیان کرده اند: مادرانی که در روان رنجورخوبی یا برون گرایی نمره بالایی کسب نمودند، از یک سبک انضباطی قوی استفاده می کنند. رابطه بین برون­گرایی و اظهار قدرت ممکن است با ویژگی های برون گرایی مانند جرأت وقدرت رابطه داشته باشند. تحقیقات دارلینگ[۹۸] و اسینبرگ (۱۹۹۳) استینبرگ، لامبورن، دارلینگ، ماونتس[۹۹] و دورنبوش[۱۰۰] (۱۹۹۴) نشان نتایج دادند که از میان سه شیوه فرزند پروری ، شیوه فرزند پروری مقتدرانه منجر به پیامد اجتماعی ، میان فردی ، تحصیلی و پیشرفت سالم می گردد.(به نقل از ملسون ،۲۰۱۲)
فصل سوم روش پژوهش
فصل سوم
روش پژوهش
روش پژوهش
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها ، همبستگی است.
جامعه آماری
جامعه این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر دبیرستان های شهرستان دالاهو، به تعداد ۴۲۰ نفر که در سال۹۲-۹۳ مشغول به تحصیل بوده اند، تشکیل داده است .
حجم نمونه و شیوه نمونه گیری
بااستفاده از جدول مورگان تعداد حجم نمونه۲۰۰ نفر ازدانش آموزان دبیرستانی شهرستان دالاهو می باشد. با بهره گرفتن از روش نمونه گیری خوشه ای۲۰۰ دانش آموز دختراز جامعه مورد تحقیق انتخاب شده اند. که نحوه انتخاب آنها بدین صورت بود که از چهار دبیرستان موجود در شهرستان دالاهو ، تعداد ۵۰ نفر از دبیرستان دخترانه گهواره، تعداد ۵۰ نفر از دبیرستان دخترانه ریجاب و تعداد ۱۰۰ نفر از دو دبیرستان کرند انتخاب شدند.
ابزار پژوهش
با توجه به ماهیت موضوع و روش تحقیق از دو پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده که در مورد هر یک از آنها توضیح مختصری ارائه می شود:
پرس­شنامه محیط خانوادگی
این پرسشنامه توسط نقاشیان در سال۱۳۵۸بر مبنای کارهای شیفر در شیراز تهیه شد. پرسشنامه مزبور دارای ۷۶ سؤال بسته پاسخ بر مبنای مقیاس پنج درجه­ای لیکرت است که ابعاد مختلف آزادی- کنترل وگرمی-سردی روابط خانوادگی والدین را مورد سنجش قرار می­دهد. ضریب پایایی وروایی پرسشنامه توسط نقاشیان۸۷ درصد گزارش شده است .در پژوهشی که توسط یعقوب خوانی غیاثوند انجام شد (۱۳۷۲)ضریب پایایی پرسشنامه از طریق آلفا و باز آزمایی محاسبه شد که به ترتیب برای بعد آزادی-کنترل۶۳درصد و۷۴درصد وبرای بعد گرمی-سردی روابط۸۲ و۹۳ درصد به دست آمد و ضریب پایایی پرسشنامه از طریق آلفا و باز آزمایی برای کل پرس شنامه به ترتیب ۹۲و۸۰ درصد بود. محمدی (۱۳۸۴، به نقل از صادقی ۱۳۸۶)، در پژوهش خود که آزمودنی های آن را دانشجویان تشکیل می دادند، ضریب پایایی را از طریق آلفای کرونباخ برای بعد آزادی –کنترل ۷۸ درصد و برای بعد گرمی-سردی۹۰ درصد به دست آورد. ضریب پایایی این پرس شنامه در تحقیق صادقی(۱۳۸۶)برای بعد کنترل-آزادی ۷۸ درصد و برای بعد گرمی-سردی۹۴ درصد وبرای کل پرسشنامه ۸۸ درصد به دست آمد. نقاشیان برای تعیین اعتبار پرس شنامه از روش اعتبار یابی محتوا استفاده نمود. در تحقیق یعقوب خانی غیاثوند از روش تحلیل مؤلفه با بهره گرفتن از چرخش واریمکس برای تاَیید اعتبار عاملی سؤالات به کار برده شد. نتایج به دست آمده وجود دوبار عاملی را تاَیید نمود. برای تعیین چهار محیط خانوادگی، ابتدا میانگین هر یک از ابعاد محبت و کنترل به طور جداگانه محاسبه شد و براساس نمرات بدست آمده، چهار محیط خانوادگی ذیل به دست آمد:۱.کنترل زیاد-محبت زیاد(شیوه والدین موثق جهت دهنده)؛۲.کنترل کم- محبت زیاد(شیوه والدین بخشنده)؛۳.کنترل زیاد-محبت کم(شیوه والدین قدرت طلب)؛۴.کنترل کم محبت کم(شیوه والدین غفلت کننده)در این پژوهش آلفای کرونباخ بدست آمده برای ۷۶ سوال پرسشنامه فرزند پروری۸۹.۳/ .محاسبه گردید. با توجه به این که مقدار آلفای کرونباخ تا ۷/ . نیز متناسب می باشد، مقدار کرونباخ بدست آمده برای پرسشنامه این تحقیق در حد بسیار بالایی می باشد.
پرسشنامه مسئولیت پذیری
این پرسشنامه توسط کردلو در سال ۱۳۸۹ وبراساس سلسله مراتب نیازهای مازلو تنظیم شده و دارای ۵۶ سوال با ۵ زیر مقیاس بشرح زیر است:
۱- احساس امنیت ۲- عزت نفس ۳- احساس تعلق ۴- احساس مسئولیت ۵- مسئولیت پذیری.
نتایج حاصل از اجرای پرسشنامه در سه مرحله بر روی دو نمونه ۳۵ نفری ویک نمونه ۱۰۴ نفری انجام شد. همچنین برای تعیین پایایی پرسشنامه از فرمول آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن با نرم افزار spss ، ۹۰% برآورد گردید؛که بیانگر اعتبار بالای این آزمون است. در این پژوهش آلفای کرونباخ بدست آمده برای ۵۶ سوال پرسشنامه مسئولیت پذیری ۷۸.۶/ . محاسبه گردید. با توجه به اینکه مقدار آلفای کرونباخ تا حدود ۷/ . نیز مناسب می باشد، مقدار کرونباخ بدست آمده برای پرسشنامه این تحقیق در حد بسیار بالایی می باشد.
شیوه اجرا
برای اجرای پرسشنامه ابتدا به مدیریت آموزش وپرورش شهرستان دالاهو مراجعه شد، و با اخذ موافقت شفاهی و تماس تلفنی با دبیرستانهای شهرستان وسپس مراجعه به آنها، اقدام به توزیع پرسشنامه گردید. در این پژوهش بصورت گروهی انجام پذیرفت ، به این صورت که در مدارس ابتدا بصورت تصادفی از بین رشته های تعداد سه رشته و بطور تصادفی از هر رشته یک کلاس انتخاب گردید و سپس پرسشنامه محیط خانوادگی و پرسشنامه مسئولیت پذیری در اختیار دانش آموزان قرار گرفت و ضمن بیان هدف پژوهش توضیحاتی در مورد نحوه پاسخگویی به پرسشنامه برای دانش آموزان ارائه شد و به آنها تاکید شد که با دقت به پرسشنامه ها پاسخ دهند.
شیوه تجزیه وتحلیل داده ها
داده های پرسشنامه در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار خواهند گرفت. درسطح توصیفی ازشاخص های میانگین وانحراف معیار استفاده شده درسطح استنباطی متناسب با نوع داده ها از روش های آماری همبستگی ورگرسیون استفاده گردید.
فصل چهارم یافته های پژوهش
فصل چهارم
یافته های پژوهش
۴-۱- بررسی وضعیت پاسخ گویان
از آنجایی که توزیع پرسشنامه در بین دانش آموزان دختر دبیرستانی شهرستان دالاهو صورت گرفته است در برخی از موارد با هم دارای شباهت هایی می باشند. اما تحقیق حاضر دانش آموزان را در چند مورد (سن، مقطع تحصیلی و رشته تحصیلی) قیاس می نماید.
۴-۱-۱- سن پاسخ گویان
۲۹ درصد از پاسخ گویان دارای سن ۱۵ سال می باشند؛ پاسخ گویانی که ۱۶ سال دارند ۵/۲۰ درصد را به خود اختصاص داده اند؛ ۵/۳۱ درصد از پاسخ گویان ۱۷ سال سن دارند؛ ۱۱ درصد ۱۸ ساله اند و تنها ۸ درصد از آن ها را ۱۹ ساله ها تشکیل داده اند.
جدول ۴-۱ سن پاسخ گویان

سن درصد فراوانی

۱۵ ۲۹
۱۶ ۵/۲۰
۱۷ ۵/۳۱
۱۸ ۱۱

۴-۱-۲- مقطع تحصیلی
در میان پاسخ گویان ۵/۲۸ درصد سال اول دبیرستان هستند، ۲۸ درصد سال دوم و ۵/۴۳ درصد سال سوم دبیرستان هستند.
جدول ۴-۲ مقطع تحصیلی پاسخ گویان

مقطع درصد فراوانی

دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد بررسی پاسخ ژنوتیپ‌های برنج به سطوح مختلف نیتروژن محلول ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

به عبارت دیگر با افزایش غلظت دی اکسید کربن بیشترین مقدار تغییر پذیری (به صورت افزایشی) در ژنوتیپ فجر در سطح نیتروژن ۴۲/۱ مشاهده شد. در حالی که بیشترین مقدار کاهش در ژنوتیپهای فجر، شیرودی و طارم منطقه در سطح ۷۹/۳ میلیمولار و همچنین برای ژنوتیپهای حسنی، شیرودی و طارم منطقه در سطح ۸۵/۲ میلیمولار مشاهده شد.

۴-۳-۳- غلظت کلروفیل
اثر دی اکسید کربن بر غلظت کلروفیل در سطح احتمال پنج درصد معنی‌دار بود (جدول ۴-۱۲). با افزایش غلظت دی اکسید کربن از سطح ۳۶۰ به ۷۰۰ میکرومول در مول غلظت کلروفیل ۱۰ درصد کاهش نشان داد (جدول ۴-۱۵). ناکانو و همکاران (۱۹۹۷) نیز نشان دادند افزایش غلظت دی اکسید کربن از فشار ۳۶ پاسکال به ۱۰۰ پاسکال به مدت سه هفته موجب کاهش محتوای کلروفیل در گیاه برنج در مرحله ۸ برگی شد. ایشان بیان داشتند که دلیل کاهش کلروفیل، کاهش در غلظت نیتروژن برگ بوده که در نهایت موجب کاهش ظرفیت فتوسنتزی میشود [۶۰].
اثر غلظت نیتروژن محلول غذایی بر غلظت کلروفیل در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار بود (جدول ۴-۱۲). غلظت کلروفیل در سطوح ۷۱۲/۰ و ۴۲/۱ میلی‌مولار نسبت به شاهد (۸۵/۲ میلی‌مولار) به ترتیب ۱۵ و ۴ درصد افزایش نشان داد. در حالی که در سطح ۷۹/۳ میلی‌مولار نسبت به شاهد ۱۷ درصد کاهش یافت (جدول ۴-۱۵).
اثر ژنوتیپ بر غلظت کلروفیل در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار بود (جدول ۴-۱۲). غلظت کلروفیل در ژنوتیپهای فجر، حسنی، شیرودی و طارم منطقه به ترتیب ۴۱/۰، ۳۱/۰، ۳۵/۰ و ۳۸/۰ میلی گرم در گرم وزن تر بود. همچنین تفاوت بیشترین غلظت کلروفیل در ژنوتیپ فجر نسبت به کمترین در ژنوتیپ حسنی ، ۲۴ درصد بود (جدول۴-۱۵).
برهمکنش اثر نیتروژن و ژنوتیپ بر غلظت کلروفیل در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود (جدول ۴-۱۲). غلظت کلروفیل در سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰، ۴۲/۱ و ۷۹/۳ میلی‌مولار نسبت به شاهد (۸۵/۲ میلی‌مولار) در ژنوتیپ فجر به ترتیب ۲۱+ (۶۱%)، ۱۱+ (۳۲%) و ۲- (۶%)، در ژنوتیپ حسنی ۴+ (۱۱%)، ۱۴- (۳۸%) و ۱۱- (۳۰%)، در ژنوتیپ شیرودی ۱۲- (۳۱%)، ۱۱+ (۳۰%) و ۱۱- (۳۰%)، و در ژنوتیپ طارم منطقه ۹+ (۲۴%)، ۲- (۵%) و ۱- (۳%) واحد بر حسب میلیگرم در گرم وزن تر تغییر یافت (جدول ۴-۱۸).
برهمکنش اثر دی اکسید کربن و ژنوتیپ بر غلظت کلروفیل در سطح احتمال یک درصد از نظر آماری معنی‌دار بود (جدول ۴-۱۲). با افزایش غلظت دی اکسید کربن از ۳۶۰ به ۷۰۰ میکرومول در مول، غلظت کلروفیل ژنوتیپهای فجر و حسنی به ترتیب ۱۸ و۲۴ درصد افزایش و در ژنوتیپهای شیرودی و طارم به ترتیب ۱۹ و ۴۲ درصد کاهش نشان داد (شکل ۴-۱۲).
شکل ۴-۱۲- تاثیر غلظت دی اکسید کربن محیط بر غلظت کلروفیل ژنوتیپ‌های برنج
برهمکنش اثرات سه گانه دی اکسید کربن، نیتروژن و ژنوتیپ بر غلظت کلروفیل در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار بود (جدول ۴-۱۲). در شرایط غلظت معمول دی ‌اکسید کربن ، غلظت کلروفیل در سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰، ۴۲/۱ و ۷۹/۳ میلی‌مولار نسبت به شاهد (۸۵/۲ میلی‌مولار) در ژنوتیپ فجر به ترتیب ۱۰۸، ۱۱۲ و ۱۶- درصد، در ژنوتیپ حسنی ۷-، ۳- و ۷- درصد، در ژنوتیپ شیرودی ۵۴-، ۲۰ و ۴۱- درصد، و در ژنوتیپ طارم منطقه ۱۴، ۵۳- و ۱۴- درصد بود. در حالی که در شرایط کربن دی‌اکسید غنی شده (۷۰۰ میکرومول در مول)، غلظت کلروفیل در سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰، ۴۲/۱ و ۷۹/۳ میلی‌مولار نسبت به شاهد (۸۵/۲ میلی‌مولار) در ژنوتیپ فجر به ترتیب ۳۴، ۱۳- و ۲- درصد، در ژنوتیپ حسنی به ۱۳، ۶۴- و ۴۶- درصد، در ژنوتیپ شیرودی ۷، ۴۲ و ۳- درصد، و در ژنوتیپ طارم منطقه ۵۰، ۱۳ و ۳۳ درصد تغییر یافت (جدول ۴-۱۸).
با افزایش غلظت دی اکسید کربن در سطح غلظت نیتروژن ۷۱۲/۰ میلیمولار میزان تغییر غلظت کلروفیل در ژنوتیپ های فجر، حسنی، شیرودی و طارم منطقه به ترتیب ۱۰، ۷۳، ۳۸ و ۵۷- درصد بود. این مقادیر در سطح ۴۲/۱ میلی مولار به ترتیب ۳۰-، ۴۲-، ۳۰- و ۶۴ درصد و در سطح ۸۵/۲ میلیمولار به ترتیب ۶۸، ۶۸، ۴۰- و ۶۸- درصد و در سطح ۷۹/۳ میلیمولار به ترتیب ۹۷، ۴-، ۵- و ۵۰- درصد بود.
به عبارت دیگر بیشترین تغییر پذیری (به صورت کاهشی) در غلظت کلروفیل در اثر افزایش غلظت دی اکسید کربن درسطوح نیتروژن ۷۱۲/۰، ۸۵/۲ و ۷۹/۳ میلیمولار در ژنوتیپ طارم منطقه و در سطح ۴۲/۱ میلیمولار برای ژنوتیپهای فجر، حسنی و سطوح ۴۲/۱ و ۸۵/۲ میلیمولار برای ژنوتیپ شیرودی مشاهده گردید.
۴-۳-۴- غلظت کاروتنوئید
اثر غلظت دی اکسید کربن محیط بر غلظت کاروتنوئید در سطح احتمال پنج درصد معنیدار بود (جدول ۴-۱۲). با افزایش غلظت دی اکسید کربن از ۳۶۰ به ۷۰۰ میکرومول در مول غلظت کاروتنوئید، ۷ درصد کاهش نشان داد (جدول ۴-۱۵). در آزمایش گوفو و همکاران (۲۰۱۴) غلظت کاروتنوئید در سال اول تحت تاثیر افزایش غلظت دی اکسید کربن قرار نگرفت ولی در سال دوم کاهش معنی دار ۱۷ درصدی داشت [۴۲].
اثر غلظت نیتروژن محلول غذایی بر غلظت کاروتنوئید در سطح احتمال یک درصد از نظر آماری معنی‌دار بود (جدول ۴-۱۲). سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰ و ۷۹/۳ میلی‌مولار نسبت به سطح شاهد یا ۸۵/۲ میلی‌مولار به ترتیب ۲/۱۰ و ۰۴/۲ درصد افزایش و سطح ۴۲/۱ میلی‌مولار ۱۶/۸ درصد کاهش در غلظت کاروتنوئید نشان دادند (جدول ۴-۱۵).
بین ژنوتیپهای برنج اختلاف معنی‌داری از نظر غلظت کاروتنوئید در سطح احتمال یک درصد وجود داشت (جدول ۴-۱۲). غلظت کاروتنوئید در ژنوتیپهای فجر، حسنی، شیرودی و طارم منطقه به ترتیب ۱۸۵/۰، ۱۱۶/۰، ۱۶۲/۰ و ۱۸۵/۰ میلی گرم در گرم وزن تر بود. همچنین تفاوت بین بیشترین غلظت کاروتنوئید در ژنوتیپ شیرودی با کمترین مقدار در ژنوتیپ حسنی ، ۲۸ درصد بود (جدول۴-۱۵).
تاثیر برهمکنش نیتروژن و ژنوتیپ بر غلظت کاروتنوئید در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود (جدول ۴-۱۲). شاخص سبزینگی در سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰، ۴۲/۱ و ۷۹/۳ میلی‌مولار نسبت به شاهد (۸۵/۲ میلی‌مولار) در ژنوتیپ فجر به ترتیب ۴+ (۲۸%)، ۱+ (۷%) و ۱+ (۷%)، در ژنوتیپ حسنی ۱+ (۷%)، ۹- (۶۴%) و ۲- (۱۴%)، در ژنوتیپ شیرودی ۱- (۶%)، ۴+ (۲۶%) و ۱+ (۶%)، و در ژنوتیپ طارم منطقه ۴+ (۲۸%)، صفر (صفر%) و ۲+ (۱۴%) واحد بر حسب میلیگرم در گرم وزن تر تغییر یافت (جدول ۴-۱۸). بیشترین میزان تغییر (کاهشی) نسبت به شاهد در سطح ۴۲/۱ میلیمولار در ژنوتیپ حسنی مشاهده شد.
تاثیر برهمکنش اثرات دی اکسید کربن محیط و ژنوتیپ بر غلظت کاروتنوئید در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود (جدول ۴-۱۲). با افزایش غلظت دی اکسید کربن از ۳۶۰ به ۷۰۰ میکرومول در مول، غلظت کاروتنوئید ژنوتیپهای شیرودی و طارم به ترتیب ۱۷ و ۲۵ درصد کاهش نشان داد. در حالی که غلظت کاروتنوئید در ژنوتیپ فجر ۱۶ درصد افزایش یافت. افزایش ۸ درصدی غلظت کاروتنوئید ژنوتیپ حسنی از نظر آماری معنی دار نبود (شکل ۴-۱۳).
شکل ۴-۱۳- تاثیر غلظت دی اکسید کربن محیط بر غلظت کاروتنوئید ژنوتیپ‌های برنج
برهمکنش اثرات سه گانه دی اکسید کربن، نیتروژن و ژنوتیپ بر غلظت کاروتنوئید در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار بود (جدول ۴-۱۲). در شرایط غلظت معمول دی ‌اکسید کربن ، غلظت کاروتنوئید در سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰، ۴۲/۱ و ۷۹/۳ میلی‌مولار نسبت به شاهد (۸۵/۲ میلی‌مولار) در ژنوتیپ فجر به ترتیب ۵۴، ۵۴ و ۱۸ درصد، در ژنوتیپ حسنی صفر، ۵۷- و ۲۱- درصد، در ژنوتیپ شیرودی ۳۵-، ۱۰ و ۲۰- درصد، و در ژنوتیپ طارم منطقه ۱۰، ۳۱- و ۵- درصد بود. در حالی که در شرایط کربن دی‌اکسید غنی شده (۷۰۰ میکرومول در مول)، شاخص سبزینگی در سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰، ۴۲/۱ و ۷۹/۳ میلی‌مولار نسبت به شاهد در ژنوتیپ فجر به ترتیب ۱۲، ۲۳- و ۶ درصد، در ژنوتیپ حسنی ۶-، ۶۶- و ۱۳- درصد، در ژنوتیپ شیرودی ۳۶، ۴۵ و ۴۵ درصد، و در ژنوتیپ طارم منطقه به ترتیب ۵۰، ۵۰ و ۴۰ درصد تغییر یافت (جدول ۴-۱۸).
به عبارت دیگر با افزایش غلظت دی اکسید کربن در سطح غلظت نیتروژن ۷۱۲/۰ میلیمولار میزان تغییر غلظت کاروتنوئید در ژنوتیپ های فجر، حسنی، شیرودی و طارم منطقه به ترتیب ۸، ۵/۳، ۱۹ و ۳۰- درصد بود. این مقادیر در سطح ۴۲/۱ میلی مولار به ترتیب ۲۰-، ۱۶-، ۲۵- و ۱۱ درصد و در سطح ۸۵/۲ میلیمولار ۵۴، ۱۱، ۴۵- و ۴۵- درصد و در سطح ۷۹/۳ میلیمولار ۴۲، ۲۳، صفر و ۲۴- درصد بود.
به عبارت دیگر بیشترین تغییر پذیری (به صورت کاهشی) در غلظت کاروتنوئید در اثر افزایش غلظت دی اکسید کربن درسطوح نیتروژن ۷۱۲/۰، ۸۵/۲ و ۷۹/۳ میلیمولار در ژنوتیپ طارم منطقه و در سطح ۴۲/۱ میلیمولار برای ژنوتیپهای فجر، حسنی و سطوح ۴۲/۱ و ۸۵/۲ میلیمولار برای ژنوتیپ شیرودی مشاهده گردید.
۴-۳-۵- غلظت نیتروژن اندام هوایی
اثر غلظت دی اکسید کربن بر غلظت نیتروژن اندام هوایی در سطح احتمال یک درصد از نظر آماری معنی‌دار بود (جدول ۴-۱۳). با افزایش غلظت دی اکسید کربن، غلظت نیتروژن اندام هوایی ۱۰ درصد کاهش نشان داد (جدول ۴-۱۶). وراکون و همکاران (۱۹۹۹) نیز در آزمایش خود نشان دادند که افزایش غلظت دی اکسید کربن تا سطح ۵۴۵، ۷۲۳ و ۸۹۵ میکرومول در مول باعث کاهش به ترتیب ۱۱، ۱۴ و ۱۴ درصدی غلظت نیتروژن برگ برنج نسبت به غلظت معمول دی اکسید کربن شد [۸۲]. گوفو و همکاران (۲۰۱۴) در آزمایش خود بر روی گیاه برنج در طی دو سال نشان دادند که افزایش غلظت دی اکسید کربن تا سطح ۵۵۰ میکرومول در مول تاثیر معنی‌داری در سال اول بر غلظت نیتروژن برنج نداشت ولی در سال دوم باعث کاهش معنی دار ۲/۱۸ درصدی آن شد [۴۲].
یکی از دلایل کاهش غلظت نیتروژن در شرایط دی اکسید کربن غنی شده، رقت ناشی از افزایش رشد و وزن خشک گیاه است [۳۷]. ولی در این مطالعه با توجه به عدم افزایش وزن خشک گیاه در شرایط دی اکسید کربن غنی شده، اثر رقت دلیل احتمالی کاهش غلظت نیتروژن نمی‌باشد. با این حال، تایوب و ونگ (۲۰۰۴) کاهش غلظت نیتروژن اندام هوایی را به کاهش کارایی ساختار ریشه، کاهش ظرفیت جذب ریشه و افزایش کارایی نیتروژن مربوط دانست [۷۴]. همچنین ماکینو و مای (۱۹۹۹) بیان داشته در شرایط افزایش غلظت دی اکسید کربن با افزایش غلظت کربوهیدراتها در برگ باز تخصیص نیتروژن از برگ به سمت غلاف برگ و ریشه صورت میگیرد [۵۷].
اثر غلظت نیتروژن محلول غذایی بر غلظت نیتروژن اندام هوایی در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار بود (جدول ۴-۱۳). غلظت نیتروژن اندام هوایی در سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰ و ۴۲/۱ میلی‌مولار نسبت به سطح شاهد یا ۸۵/۲ میلی‌مولار به ترتیب ۲۰ و ۴ درصد کاهش داشت. در حالی که سطح ۷۹/۳ میلی‌مولار با شاهد تفاوتی نداشت (جدول ۴-۱۶). افزایش کاربرد کود نیتروژن تجمع نیتروژن را در گیاه برنج افزایش میدهد [۸۴]. دلیری و همکاران (۱۳۹۰) در مطالعه خود بر روی ژنوتیپ طارم محلی با به کار بردن دو سطح نیتروژن خالص ۴۶ و ۹۶ کیلوگرم در هکتار نشان دادند که افزایش سطح نیتروژن باعث افزایش ۷ درصدی در تجمع نیتروژن کل در گیاه شد [۱۳]. یو و همکاران (۲۰۱۳) در آزمایش خود نشان دادند که سطح نیتروژن ۲۷۰ کیلوگرم در هکتار نسبت به عدم کاربرد کود در مراحل ساقه رفتن، خوشه دهی و رسیدگی به ترتیب باعث افزایش ۱۶۹، ۱۴۶ و ۲۷۱ درصدی در تجمع نیتروژن در کل گیاه شد [۸۲].
بین ژنوتیپهای برنج از نظر غلظت نیتروژن اندام هوایی اختلاف معنی‌داری در سطح احتمال یک درصد وجود داشت (جدول ۴-۱۳). غلظت نیتروژن اندام هوایی در ژنوتیپهای فجر، حسنی، شیرودی و طارم منطقه به ترتیب ۶/۲۵، ۵/۲۸، ۲/۳۳ و ۱/۳۰ گرم در کیلوگرم وزن خشک بود. همچنین تفاوت بین بیشترین غلظت نیتروژن در ژنوتیپ شیرودی با کمترین مقدار در ژنوتیپ فجر، ۲۳ درصد بود (جدول ۴-۱۶).
۴-۳-۶- محتوای نیتروژن اندام هوایی
اثر دی اکسید کربن بر محتوای نیتروژن اندام هوایی در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار بود (جدول ۴-۱۳). افزایش غلظت دی اکسید کربن باعث کاهش ۴/۲۱ درصدی در محتوای نیتروژن اندام هوایی شد (جدول ۴-۱۶). کاهش محتوای نیتروژن در شرایط دی اکسید کربن غنی شده به دلیل کاهش همزمان وزن خشک اندام هوایی و غلظت نیتروژن اندام هوایی بود.
اثر غلظت نیتروژن محلول غذایی بر محتوای نیتروژن اندام هوایی در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار بود(جدول۴-۱۳). محتوای نیتروژن اندام هوایی در سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰ و ۴۲/۱ میلی‌مولار نسبت به شاهد (۸۵/۲ میلی‌مولار) به ترتیب ۵/۸ و ۵/۴۱ درصد کاهش یافت. در حالی که سطح ۷۹/۳ میلی‌مولار با شاهد تفاوت معنی‌داری نداشت (جدول۴-۱۶).
بین ژنوتیپها اختلاف معنی‌داری از نظر محتوای نیتروژن اندام هوایی در سطح احتمال یک درصد وجود داشت (جدول ۴-۱۳). محتوای نیتروژن اندام هوایی ژنوتیپهای فجر، حسنی، شیرودی و طارم منطقه به ترتیب ۰۱۳۷/۰، ۰۳۰۰/۰، ۰۲۵۰/۰ و ۰۳۳۷/۰ گرم در بوته بود. همچنین تفاوت بین بیشترین مقدار محتوای نیتروژن در ژنوتیپ طارم با کمترین مقدار در ژنوتیپ فجر، ۳/۵۹ درصد بود (جدول ۴-۱۶).
۴-۳-۷- غلظت نیتروژن ریشه
اثر دی اکسید کربن بر غلظت نیتروژن ریشه در سطح احتمال یک درصد از نظر آماری معنی‌دار بود (جدول ۴-۱۴). افزایش دی اکسید کربن موجب افزایش ۲۸ درصدی غلظت نیتروژن ریشه شد (جدول ۴-۱۶). همچنین در این آزمایش با افزایش غلظت دی اکسید کربن نسبت غلظت نیتروژن ریشه به اندام هوایی ۴۶ درصد افزایش داشت [جدول ۴-۱۶].
اثر غلظت نیتروژن محلول غذایی بر غلظت نیتروژن ریشه از نظر آماری معنیدار نبود (جدول ۴-۱۴).
تفاوت ژنوتیپها از نظر غلظت نیتروژن ریشه در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار بود (جدول ۴-۱۳). غلظت نیتروژن ریشه در ژنوتیپهای شیرودی و طارم منطقه به ترتیب ۲/۳۰ و ۴/۱۱ گرم در کیلوگرم وزن خشک بوته بود (جدول۴-۱۶).
۴-۳-۸- نسبت غلظت نیتروژن ریشه به اندام هوایی
اثر غلظت دی اکسید کربن بر نسبت غلظت نیتروژن ریشه به اندام هوایی در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار بود (جدول ۴-۱۳). در شرایط دی اکسید کربن غنی شده نسبت غلظت نیتروژن ریشه به اندام هوایی در مقایسه با شرایط معمول غلظت دی اکسید کربن ۴۶ درصد افزایش یافت (جدول ۴-۱۶). ماکینو (۱۹۹۹) بیان داشته در شرایط افزایش غلظت دی اکسید کربن تخصیص نیتروژن در اندامهای مختلف گیاه در شرایط افزایش غلظت دی اکسید کربن تغییر میکند، و در این شرایط باز تخصیص نیتروژن از برگ به ریشه افزایش مییابد [۵۷].
اثر غلظت نیتروژن محلول غذایی بر نسبت غلظت نیتروژن ریشه به اندام هوایی در سطح احتمال پنج درصد معنی‌دار بود (جدول ۴-۱۳). نسبت غلظت نیتروژن ریشه به اندام هوایی در سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰، ۴۲/۱ و ۷۹/۳ میلی‌مولار نسبت به سطح شاهد(۸۵/۲ میلی‌مولار) به ترتیب ۱۱، ۳۷ و ۲۰ درصد کاهش نشان داد (جدول ۴-۱۶).
بین ژنوتیپها اختلاف معنی داری از لحاظ نسبت غلظت نیتروژن ریشه به اندام هوایی در سطح احتمال یک درصد وجود داشت (جدول ۴-۱۳). نسبت غلظت نیتروژن ریشه به اندام هوایی در ژنوتیپهای شیرودی و فجر به ترتیب ۹۸۷/۰ و ۳۷۶/۰ بود (جدول ۴-۱۶).
۴-۳-۹- سهم ریشه از وزن خشک کل
اثر غلظت دی اکسید کربن بر سهم ریشه از وزن خشک کل از نظر آماری معنی دار نبود (جدول ۴-۱۳). با این حال با افزایش غلظت دی اکسید کربن محیط سهم ریشه کاهش ۸ درصدی نشان داد (جدول ۴-۱۵).
اثر غلظت نیتروژن محلول غذایی بر سهم ریشه در سطح احتمال پنج درصد از نظر آماری معنی‌دار بود (جدول ۴-۱۳). سهم ریشه در سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰، ۴۲/۱ و ۷۹/۳ میلی‌مولار نسبت به سطح شاهد (۸۵/۲ میلی‌مولار) به ترتیب ۲۵، ۱۳/۱ و ۸۶/۳ درصد افزایش یافت (جدول ۴-۱۵). اندام هوایی اولین دسترسی را به دی اکسید کربن، نور و سایر عوامل اقلیمی دارد؛ در حالی که ریشه ها اولین دسترسی را به نیتروژن، آب و سایر عوامل خاکی دارند [۲۰]. در شرایط کمبود نیتروژن، شرایط برای رشد ریشه مطلوب‌تر از اندام هوایی است و کاهش غلظت نیتروژن محلول غذایی باعث افزایش سهم ریشه از وزن خشک کل گیاه شد.
اختلاف معنی‌داری بین سهم ریشه از وزن خشک کل ژنوتیپها در سطح احتمال یک درصد وجود داشت (جدول ۴-۱۳). سهم ریشه از وزن خشک کل ژنوتیپهای فجر، حسنی، شیرودی و طارم منطقه به ترتیب ۶/۱۵، ۸/۱۰، ۵/۱۱ و ۶۴/۷ درصد بود. همچنین تفاوت بیشترین مقدار سهم ریشه در ژنوتیپ فجر با کمترین مقدار در ژنوتیپ طارم منطقه، ۵۱ درصد بود (جدول ۴-۱۵).
۴-۳-۱۰- کارایی مصرف نیتروژن
اثر غلظت دی اکسید کربن بر کارایی مصرف نیتروژن در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار بود (جدول ۴-۱۳). کارایی مصرف نیتروژن در شرایط دی اکسید کربن غنی شده، ۱۱ درصد بیشتر از شرایط معمول بود (جدول ۴-۱۶). کارایی فتوسنتزی نیتروژن که اسیمیلاسیون دی اکسید کربن به ازای واحد نیتروژن برگ تعریف میشود، با افزایش غلظت دی اکسید کربن افزایش مییابد [۵۴]. پانگ و همکاران (۲۰۰۶) نیز بیان کردند با افزایش ۲۰۰ میکرومول در مول بالاتر از غلظت کنونی دی اکسید کربن، کارایی مصرف نیتروژن افزایش یافت [۶۲].
اثر غلظت نیتروژن محلول غذایی بر کارایی مصرف نیتروژن در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار بود (جدول ۴-۱۳). کارایی مصرف نیتروژن در سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰ و ۴۲/۱ میلی‌مولار نسبت به شاهد (۸۵/۲ میلی‌مولار) به ترتیب ۲۸ و۶ درصد افزایش یافت. در حالی که سطح ۷۹/۳ میلی‌مولار با شاهد تفاوت معنی‌داری نداشت (جدول ۴-۱۶). حکیم و همکاران (۲۰۱۲) نیز بیان داشتند کارایی مصرف نیتروژن در گیاه برنج با افزایش سطح نیتروژن در محلول غذایی کاهش می‌یابد [۴۵]. حسینی و همکاران (۱۳۹۲) در آزمایش خود بر روی گندم نشان دادند که کارایی مصرف نیتروژن در سطوح نیتروژن ۹۰، ۱۸۰ و ۲۷۰ کیلوگرم در هکتار نسبت به سطح شاهد بدون کاربرد کود به ترتیب ۱۵، ۳۳ و ۴۳ درصد کاهش یافت. همچنین ایشان بیان داشتند،کاهش کارایی مصرف نیتروژن با افزایش سطح نیتروژن به این دلیل است که رابطه بین مصرف کود نیتروژن و افزایش عملکرد خطی نمیباشد. به عبارت دیگر با افزایش کاربرد کود نیتروژن به همان میزان عملکرد بهبود نمییابد [۱۰]. لی و همکاران (۲۰۱۲) دلیل کاهش کارایی مصرف نیتروژن در غلظتهای بالای نیتروژن را کاهش فعالیت روبیسکو و کاهش کارایی مصرف نیتروژن فتوسنتزی بیان کردند [۵۶].
بین ژنوتیپها از لحاظ کارایی مصرف نیتروژن اختلاف معنی‌داری در سطح احتمال یک درصد وجود داشت (جدول ۴-۱۳). کارایی مصرف نیتروژن ژنوتیپهای فجر، حسنی، شیرودی و طارم منطقه به ترتیب ۴۰، ۷/۳۶، ۳۳ و ۱/۳۴ بود. همچنین تفاوت بیشترین میزان کارایی مصرف نیتروژن در ژنوتیپ فجر با کمترین مقدار در ژنوتیپ شیرودی ، ۵/۱۷ درصد بود (جدول ۴-۱۶). حکیم و همکاران (۲۰۱۲) بیان داشتند، مصرف نیتروژن تجمع ماده خشک را نسبت به شرایط نیتروژن پایین افزایش میدهد و بین ارقام از لحاظ کارایی نیتروژن تنوع زیادی دیده میشود [۴۵].
برهمکنش بین اثرات غلظت دی اکسید کربن و نیتروژن در سطح احتمال پنج درصد بر کارایی مصرف نیتروژن معنی‌دار بود (جدول ۴-۱۳). در شرایط دی اکسید کربن معمول کارایی مصرف نیتروژن در سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰، ۴۲/۱ و ۷۹/۳ نسبت به شاهد (۸۵/۲ میلیمولار) به ترتیب ۱۸+، ۱۶+ و ۵- درصد تغییر یافت. در حالی که در شرایط دی اکسید کربن غنی شده کارایی مصرف نیتروژن در سطوح نیتروژن ۷۱۲/۰، ۴۲/۱ و ۷۹/۳ نسبت به شاهد به ترتیب ۲۶+، ۳- و ۶+ درصد تغییر نشان داد (شکل ۴-۱۴). افزایش کارایی مصرف نیتروژن در شرایط دی اکسید کربن غنی شده را می توان به دلیل کاهش غلظت نیتروژن بافت گیاهی دانست. به عبارت دیگر با افزایش غلظت دی اکسید کربن کارایی مصرف نیتروژن در غلظتهای ۷۱۲/۰ و ۷۹/۳ میلیمولار نیتروژن محلول غذایی به ترتیب ۱۷ و ۲۵ درصد افزایش یافت. در حالی که تفاوت بین دو محیط با غلظت معمول و غنی شده دی اکسید کربن در سطوح ۴۲/۱ و ۸۵/۲ میلیمولار از نظر آماری معنیدار نبود.
شکل۴-۱۴- کارایی مصرف نیتروژن در سطوح مختلف نیتروژن محلول غذایی در شرایط معمول و غنی شده دی اکسید کربن
۴-۳-۱۱- وزن خشک گیاه
اثر غلظت دی اکسید کربن بر وزن خشک اندام هوایی، ریشه و کل گیاه از نظر آماری معنی‌دار نبود (جدول ۴-۱۲). با این حال در شرایط غنی شده دی اکسید کربن وزن خشک ریشه، اندام هوایی و کل گیاه به ترتیب ۱۸، ۱۲ و ۱۳ درصد کاهش یافت (جدول ۴-۱۵). شیمونو و همکاران (۲۰۰۹) نشان دادند با افزایش ۲۰۰ میکرومول در مول غلظت دی اکسید کربن نسبت به غلظت معمول، وزن خشک کل و وزن خشک ریشه با افزایش دی اکسید کربن افزایش یافت که این افزایش در مراحل اولیه رشد بیشتر از مراحل انتهایی بود به طوری که در مراحل انتهایی رشد این افزایش معنی‌دار نبود [۷۳]. با این حال پاسخ گیاهان به افزایش غلظت دی اکسید کربن وابسته به برهمکنش با نور، دما، آب و رطوبت است [۶۴]. بورکارت و همکاران (۲۰۰۰) بیان داشتند، کاهش نور کمتر از ۳۰۰ میکرومول بر متر مربع در ثانیه و دما کمتر از ۱۸ درجه سانتی‌گراد در شرایط افزایش دی اکسید کربن تا سطح ۶۸۰ میکرومول در مول، میزان فتوسنتز در گندم بهاره را کاهش داد [۳۱]. همچنین شیمونو و همکاران (۲۰۰۸) بیان داشتند افزایش عملکرد دانه ناشی از افزایش غلظت دی اکسید کربن در دمای پایین کاهش مییابد [۷۲]. در این آزمایش، برداشت دوم با روزهای ابری و برفی اوایل زمستان برخورد کرد و کاهش طول روز با کاهش میزان نور همراه شد، و میانگین حداقل دما ۱۷ درجه سانتیگراد بود. همچنین کاهش ظرفیت رشد ریشه در محیط کشت و کاهش کارایی ریشه را میتوان از جمله عوامل کاهش دهنده پاسخ ژنوتیپهای برنج به افزایش غلظت دی اکسید کربن دانست.

پایان نامه کارشناسی ارشد : مطالب با موضوع بررسی چگونگی و بهینه سازی … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

برای طراحی آهن‌ربای الکتریکی نخست مطالبی در خصوص آهن‌ربای الکتریکی و قوانین به کار رفته ارائه شده و سپس به محاسبات ]۱۳[ مورد نیاز اشاره می‌گردد. در ادامه آهن‌ربای الکتریکی طراحی شده توسط توسط نرم افزار VIZIMAG مورد تحلیل قرار گرفته و نتیجه ارائه ‌گردیده شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آهن‌ربای الکتریکی
آهن‌ربای الکتریکی به آهن‌ربایی اطلاق می‌گردد که در آن میدان مغناطیسی توسط عبور جریان الکتریکی از یک سیم‌پیچ که معمولا دارای هسته آهنی می‌باشد حاصل گردیده شده باشد. با قطع جریان الکتریکی میدان مغناطیسی نیز تقریبا از بین می‌رود. قدرت میدان مغناطیسی با مقدار جریان الکتریکی عبوری از آن رابطه مستقیم دارد.
قانون بیووساوار[۱۳]
برای نخستین بار اورستد وجود میدان مغناطیسی اطراف سیم حامل جریان الکتریکی را کشف نمود. بعدها بیوت[۱۴] و ساوارت[۱۵] این رابطه را به صورت کمی بیان کردند که به قانون بیووساوار مشهور گردید. قانون بیووساوار عبارت است از رابطه دیفرانسیلی بین جریان و میدان مغناطیسی. این قانون را می‌توان برای حالت‌های مختلف محاسبه کرد که با توجه به روابط مورد نیاز ذیلا محاسبه میدان مغناطیسی نزدیک حلقه جریان و تعمیم آن به سیم پیچ ارائه می‌گردد.
میدان مغناطیسی نزدیک حلقه جریان
جریانی به شدت I از سیم حلقوی که در شکل (۷-۴) نشان داده شده است عبور می‌کند.
شکل(۷-۴): میدان ناشی از عبور جریان از سیم حلقوی
میدان مغناطیسی ناشی از عبور از سیم حلقوی در نقطه P توسط قانون بیووساوار به صورت زیر
محاسبه می‌گردد جدول (۱-۶):
(۱-۴)
(۲-۴)
۰µ عبارت است از ضریب نفوذ مغناطیسی هوای آزاد که مقدار آن برابر است با :
µ۰ = ۱٫۲۵۶۶۴ x 10-6 T.m/A
در رابطه فوق r به صورت متر و واحد I آمپر می‌باشد.
جهت محاسبه میدان در روی محور سیم حلقوی به شکل زیر عمل می‌نماییم:
بردار دیفرانسیلی میدان، dB، را همانند شکل فوق می‌توان در دو جهت عمود و موازی محور z تجزیه نمود. به لحاظ قرینه در فضای انتگرال‌گیری روی سیم حلقوی میدان حاصله از انتگرال‌گیری در مسیر حلقوی فقط در جهت z وجود خواهد داشت.
(۳-۴)
زاویه در طول مسیر انتگرال‌گیری ثابت بوده و عبارت است از :
(۴-۴)
و از آنجایی که بردار واحدr به المان جریان IdS عمود است لذا خواهیم داشت:
(۵-۴)
با اعمال موارد فوق در قانون بیووساوار خواهیم داشت:
(۶-۴)
همان گونه که می‌دانیم میدان روی محور z مورد نظر می‌باشد لذا:
(۷-۴)
آهن‌ربای الکتریکی در واقع نوعی سلنوئید است. میدان مغناطیسی حاصله از آهن‌ربای الکتریکی که در واقع مجموع میدان‌های سیم‌های حلقوی است که دور یک هسته آهنی پیچیده شده‌اند. این میدان در محور طولی سیم‌پیچ تقریبا یکنواخت می‌باشد ولی در اطراف محور شرایط پیچیده خواهد بود. جهت سادگی محاسبه میدان در محور طولی سیم‌پیچ شرایطی را در نظر گرفته خواهد شد..
قطر سیم مورد استفاده در سیم‌پیچ نسبت به قطر خود سیم‌پیچ باید بسیار کوچکتر باشد
تعداد دور سیم‌پیچ باید عددی بسیار بزرگ باشد.
مطابق شکل زیر سلنوئیدی به طول L در نظر گرفته می‌شود. با فرض اینکه N دور اطراف هسته پیچیده شده‌باشد چگالی حلقه‌های جریان در واحد طول N/L خواهد بود. بنابراین در واحد طول سیم‌پیچ، (N/L)dx حلقه جریان خواهد بود. مطابق فرمول. خواهیم داشت:
(۸-۴)
با تغییر متغیر x به پارامتر زاویه β خواهیم داشت:
(۹-۴)
(۱۰-۴)
(۱۱-۴)
(۱۲-۴)
(۱۳-۴)
میدان کل از انتگرال‌گیری در طول سیم‌پیچ بدست خواهدآمد لذا:
(۱۴-۴)
میدان مغناطیسی در وسط سیم‌پیچ از β۱ = π و β۲ = ۰ و در دو انتهای سیم‌پیچ از β۱ = π/۲ و β۲ = ۰ بدست می‌آید.
نقش هسته در آهن‌ربای الکتریکی
معمولا هر آهن‌ربای الکتریکی مشتمل بر یا سیم‌پیچ و یک هسته که در داخل سیم‌پیچ قرار می‌گیرد می‌باشد. هسته را معمولا از مواد فرومغناطیس همانند آهن انتخاب می‌کنند. هسته از نگاه میکروسکوپیک از آهن‌رباهای کوچکی که دوقطبی نامیده می‌شود تشکیل شده‌اند.هر یک از این دوقطبی‌ها شامل یک قطب N و یک قطب S می‌باشد. سو و جهت‌گیری این دوقطبی‌ها به صورت نامرتب و نامنظم می‌باشد و در کل این بی‌نظمی باعث خنثی شدن میدان‌های مخالف توسط یکدیگر می‌شود در نتیجه میدان کلی حاصله از میدان‌های ذاتی صفر خواهد بود. ولی زمانی که جریان الکتریکی به سیم‌پیچ وصل شود این دوقطبی‌ها با خطوط میدان داخل سیم‌پیچ همسو و همراستا می‌شوند در نتیجه باعث ت
قویت میدان میدان حاصله از سیم‌پیچ شده و میان مغناطیسی بزرگتری توسط آهن‌ربای الکتریکی ایجاد می‌گردد. هر چقدر جریان عبوری از سیم‌پیچ بزرگتر باشد میدان حاصله از سیم‌پیچ توانایی همراستایی بیشتر این دوقطبی‌ها را خواهد داشت که در نتیجه میدان مجموع نهایی هم قویتر خواهد بود. البته این افزایش میدان ناشی از افزایش جریان هم خطی نمی‌باشد. بدین معنا که با افزایش جریان الکتریکی از یک حد مشخص افزایش میدان ناچیزی خواهیم داشت. این پدیده را اشباع هسته می‌نامند. اشباع مغناطیسی زمانی رخ می‌دهد که درصد زیادی از دوقطبی‌های مغناطیسی با خطوط میدان داخل سیم‌پیچ همراستا گردیده باشند. به عبارت دیگر برای بالا بردن میدان مغناطیسی متاثر از وجود هسته توسط جریان دیگر دوقطبی‌هایی جهت همراستایی باقی نخواهد ماند. تاثیر هسته در محاسبات توسط تعیین می‌گردد. در حالتی که سیم‌پیچ فاقد هسته باشد از۰µ که نشان دهنده ضریب نفوذ مغناطیسی هوا است استفاده می‌شود و زمانی که هسته به کار رفته‌باشد از µ که برای هر ماده تعریف و مشخص می‌گردد استفاده می‌شود.

طراحی آهن ربای الکتریکی
با توجه به مطالعات انجام یافته ]۹[ آهن‌ربای الکتریکی مورد نیاز باید قدرتی در حدود ۰٫۵ تا ۱٫۵ تسلا داشته باشد. لذا به کمک محاسبات ساده و نرم افزار VISIMAG آهن‌ربایی با مشخصات ذیل طراحی گردید.
دستگاه مورد نظر دارای یک واحد سیم پیچ و یک مرکز کنترل می‌باشد. واحد سیم پیچ شامل هسته با مقطع دایره ای به قطرmm 50 وارتفاع mm 60 و یک سیم پیچ با سیم مسی به قطر mm 0.4 و تعداد دور، ۹۰۰۰ دور می‌باشد. وزن این واحد در حدود Kg 5/3 میباشد .
علاوه بر هسته و سیم پیچ واحد کنترلری نیز جهت تنظیم و قطع و وصل جریان سیم پیچ در نظر گرفته می‌شود. به منظور دستیابی به میدانهای مغناطیسی مختلف، روی واحد کنترلر یک رئوستا تعبیه شده است. در صورتی که رئوستا در منتها الیه سمت چپ باشد، میدان مغناطیسی با توان ۰,۵ تسلا ایجاد میشود. در صورتی که رئوستا در وسط باشد، میدان مغناطیسی با توان تسلا ایجاد میشود. در صورتی که رئوستا در منتها الیه سمت راست باشد، میدان مغناطیسی با توان ۱,۵ تسلا ایجاد میشود.

شکل(۸-۴): اندازه ابعادی سیم پیچ و هسته

 
مداحی های محرم