وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود منابع پایان نامه ها | شکل ۱-۱ :مدل مفهومی تحقیق – پایان نامه های کارشناسی ارشد

    1. روش تحقیق

این تحقیق از نظر هدف یک تحقیق از نوع کاربردی می‌باشد.در این پژوهش، اطلاعات گردآوری شده با بهره گرفتن از نرم افزارهای موجود جهت داده کاوی بر مبنای مدل های مختلف در این حوزه مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.

مراحل اجرایی این تحقیق به صورت زیر قابل خلاصه شدن می‌باشد :

    1. جمع‌ آوری داده از پایگاه داده های موجود(پرونده های تسهیلات اعطائی سابق بانک مورد نظر و سیستم های عملیاتی کامپیوتری بانک)

    1. شناسایی عوامل تأثیر گذار در رفتار شرکت ها جهت بازپرداخت بدهی که در پایگاه داده های مورد بررسی، موجود می‌باشد

      1. تعیین شاخص هایی برای تعریف طبقات: شرکت های خوب(دارای توان بازپرداخت بالا) و شرکت های بد(عدم توانایی در بازپرداخت)

    1. تقسیم داده های نمونه به دو مجموعه داده های آموزشی و داده های تست

    1. ساخت مدل ها با بهره گرفتن از داده های آموزشی

    1. آزمون مدل ها با مجموعه داده های تست

    1. سنجش اعتبار مدل ها

  1. ارائه بهترین الگو جهت ارزیابی وضعیت مشتریان

از آنجا که روش ارائه شده در هر تحقیقی باید به لحاظ اعتبار، مورد سنجش قرار گیرد، ‌بنابرین‏ در این تحقیق نیز با عنایت به اینکه روش تحقیق ازنوع” داده محور “می‌باشد، روش اعتبارسنجی مدل‌ها ‌به این صورت ‌می‌باشد که داده ها به دو مجموعه آموزشی و داده های آزمایشی(تست) تقسیم می‌گردند. صحت طبقه بندی و تفکیک داده های تست در ‌طبقه‌ها، معیار ارزیابی اعتبار و صحت مدل می‌باشد. که در این تحقیق از” اعتبارسنجی متقابل مدل با ۱۰ بار تکرار ” استفاده شده است. این روش اعتبارسنجی مدل مجموعه داده ها را به ده قسمت تقسیم نموده و هر بار ۷۵ درصد از داده ها را به عنوان مجموعه داده آموزشی و ۲۵ درصد را به عنوان مجموعه داده تست انتخاب نموده و میزان دقت طبقه بندی را می سنجد. این فرایند ده بار صورت ‌می‌گیرد و در نتیجه از کلیه درجات دقت میانگین گرفته شده و به عنوان دقت نهایی مدل ارائه می‌گردد. که در نهایت از سه روش مذکور برای ارزیابی مشتریان بانک از نقطه نظر اعتبار آن ها سعی شده است تا با بهره گرفتن از یک مجموعه داده، مدلی مناسب برای پیش‌بینی وضعیت اعتباری مشتریان جدید طراحی شود. مدلی که بتواند با کمترین خطا مشتریان را اعتبارسنجی کند.

۱-۱۰-۱ : مدل تحقیق

پس از بررسی میزان اتکای بانک ها به اطلاعات صورت های مالی شرکت در ارزیابی توان مالی آنان در بازپرداخت بدهی ها و نیز قابلیت پاسخگوئی این صورت ها به نیاز های اطلاعاتی جهت انجام این ارزیابی و با توجه به چارچوب نظری ارائه شده ، مدل مفهومی تحقیق حاضر به شکل زیر مدنظر قرار می‌گیرد.

شکل ۱-۱ :مدل مفهومی تحقیق

بازخورد

تعریف مسأله

(ارزیابی وضعیت کمی وکیفی شرکت‌ها جهت اعطای تسهیلات )

حوزه تصمیم گیری

    • ایجاد دانش

    • تفسیر نتایج

    • آنالیز پایگاه داده

    • انتخاب و تعدیل داده ها

    • سازماندهی داده

  • یکپارچه سازی داده ها

پایگاه داده ها

انتقال داده

(جداول داده)

گزینش راه حل / اجرا

– مرتب سازی داده ها

– الگوبردای از قواعد و شروط :

– مؤلفه ها:

– متغیر های کیفی مالی

– نسبت های مالی

– خوشه بندی

  • مدل های داده کاوی

      • ماشین بردار پشتیبان

      • درخت تصمیم

    • شبکه های عصبی

خروجی مدل ها

    • تأیید/ اعتبار مدل ها

    • پالایش داده

  • تجسم داده (نمودار ،گراف و…)

    1. قلمرو تحقیق

قلمرو تحقیق از لحاظ زمانی، مکانی و موضوعی به شرح ذیل است :

ـ قلمرو موضوعی تحقیق: هدف اساسی تحقیق طراحی مدلی و سنجش اعتبار مشتریان بانکی با بهره گرفتن از تکنیک‌های داده کاوی می‌باشد، لیکن به منظور پیاده سازی مدل سعی گردید یکی از بانک‌های کشور انتخاب و از بین آن ها تعدادی به عنوان نمونه انتخاب گردد و از اطلاعات مشتریان اعتباری آن ها استفاده شود.

ـ قلمرو مکانی تحقیق: از نظر مکانی می‌توان شامل مشتریان اعتباری بانک ملی استان تهران قلمداد نمود.

ـ قلمرو زمانی تحقیق: از نظر زمانی نیز داده های مورد استفاده برای طراحی مدل مربوط به مشتریانی می‌باشند که برای ادامه فعالیت خود از ابتدای سال ۱۳۸۹ تا اواخر سال ۱۳۹۰ اقدام به دریافت اعتبار نموده‌اند.

    1. جامعه آماری و تعیین حجم نمونه

با توجه به اینکه هدف تحقیق اعتبارسنجی مشتریان می‌باشد ، در این پژوهش جامعه آماری شامل شرکت های وام گیرنده که در شعبات بانک ملی استان تهران در طی سال های ۸۹ و ۹۰ از این بانک، تسهیلات دریافت کرده و اصل و سود آن را با بانک ها عودت داده یا نداده اند، می‌باشند. دلیل انتخاب واحدهای اقتصادی به عنوان جامعه آماری، در دسترس بودن داده های مالی موثق و حسابرسی شده ی آن ها می‌باشد.

جامعه آماری متشکل از مشتریان خوش حساب (ریسک اعتباری کمتر) و مشتریان بدحساب (ریسک اعتباری بالا) می‌باشد.

با توجه به اینکه دسترسی به کل داده های بانک امکان پذیر نبوده و بنا بر اظهارات مدیران بانک مورد مطالعه، داده ها به صورت پراکنده و غیر منسجم در اختیار شعبات می‌باشد، ‌بنابرین‏ بر اساس یک نمونه گیری تصادفی و روش کوکران با حجم جامعه محدود در خصوص این جامعه آماری، تعداد ۳۴۵ مشتری انتخاب گردید که از این تعداد فقط ۳۰۰ پروند واجد شرایط بودند.

مسئله ای که درباره ی این مشتریان وجود داشت عدم وجود صورت‌های مالی در پرونده آن ها بود.

    1. ابزار گردآوری اطلاعات

روش گردآوری داده ها به صورت “مشاهده” و هم از طریق “مصاحبه” بوده است. بدین صورت که برای دستیابی به اطلاعات شرکت ها از انواع پایگاه داده های موجود در بانک مانند پرونده ها و سیستم های کامپیوتری و همچنین استفاده از پایگاه قوانین بانک در ارتباط با ارزیابی وضعیت مالی شرکت ها از روش مشاهده و ثبت اطلاعات مورد نیاز در چک لیست استفاده شده است. ضمناً در ارتباط با مؤلفه های با اهمیت که در قوانین بانک در نظر گرفته نشده از مصاحبه با کارشناسان و کارکنان استفاده شده است.

    1. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات

در این تحقیق پس از جمع‌ آوری داده های شرکت های دریافت کننده تسهیلات بانک مورد نظر از پایگاه داده مربوطه و پس از آن، پالایش داده ها، به شناسایی متغیرهای تأثیرگذار در ارزیابی وضعیت مالی شرکت ها پرداخته که این کار از طریق مصاحبه با کارشناسان و مستندات علمی، انجام می شود. بعد از این مرحله برای تمامی مشتریان نمونه انتخاب شده، با توجه به تعریفی که از خوش- حساب یا بدحساب بودن شرکت ها بر اساس وضعیت مالی ارزیابی شده توسط صورت های مالی وجود دارد، یک برچسب مربوط به آن بخش (طبقه) با همان تعریف در نظر می گیریم.

مقاله-پروژه و پایان نامه | بخش سوم:سوابق پژوهش های انجام شده پیرامون موضوع – 4

افرادی که به طور شفاهی تشویق می‌شوند و توانایی انجام کارها را دارند قدرت تحمل و تلاش بیشتری جهت انجام فعالیت دارند . با افزایش تشویق و پیگیری خودکارامدی، افراد تلاش بیشتری برای رسیدن به موفقیت دارند ، مهارت و حس خود کارآمدی شخصی خود را زیاد می‌کنند . بسیار مشکل است که باورهای خودکارامدی شخصی را از طریق تشویق اجتماعی با توجه به تحلیل آن ها کم کم شناخت . افزایش غیر واقعی خودکارآمدی با توجه به تلاش‌های بی نتیجه و نا امید کننده فرد به سرعت متلاشی می شود . اما ‌افرادی که فاقد توانایی هستند و تشویق می‌شوند تمایل به دوری از فعالیت های کشمکش دار دارند و به سرعت هنگام مواجه شدن با مشکلات از پای در می ایند . با تحلیل انگیزه و فعالیت و باور نداشتن توانایی خود اعتبار رفتاری در خود ایجاد می نمایند ( باندورا ،۱۹۹۷٫به نقل از تقدیری،۱۳۸۶ )

۴-حالات عاطفی و فیزیولوژیکی

چهارمین روش اصلاح باورها و عقاید خود کارآمدی کم کردن واکنش‌های استرس زای افراد می‌باشد و آن ها را از تمایلات منفی نسبت به وضعیت جسمی آگاه می‌سازد که از نظر درک و تفسیر مهم می‌باشد . افرادی که حس کارآمدی بیشتری دارند خود را برای انجام کار پر انرژی آماده می دانند ، در صورتی که افرادی که نسبت به خودکارآمدی خود شک داشته باشند بسیار ناتوان و ضعیف می‌باشند موفقیت در خودکارآمدی پیش از انتقال ارزیابی مثبت انجام می شود . افزایش باورهای شخصی در توانایی موقعیتی را ایجاد می‌کند که موفقیت امیز است و از شکست افراد جلوگیری می‌کند ، آن ها موفقیت را در مراحل خود پیشرفتی بیش از پیروزی بر دیگران بررسی می کند . افراد همچنین در قضاوت بر توانایی خود به حالت جسمی و احساسی خود تأکید می نمایند ، واکنش استرس و تنش را به عنوان علائم ضعف کاری تفسیر می‌کنند . در فعالیت هایی که نیاز به استقامت دارند ، افراد خستگی و درد خود را به عنوان علائم ناتوانی جسمی می پندارند .این حالت همچنین بر روی داوری و خودکارامدی شخصی تاثیر می‌گذارد . در حالت مثبت خودکارامدی ادراکی را زیاد می‌کند و حالت دلسردی و حزن آن را کم می‌کند . (تقدیری،۱۳۸۶ )

رابطه خود کارآمدی با دیگر ساختارها :

پاجارس و شانک ( ۲۰۰۱ ) اظهار می دارند که ساختارهای انگیزشی وجود دارد که از نظر اصولی [۶۸] با خود کارآمدی مشابه می‌باشند که شامل :

۱: پیامد انتظار [۶۹]: نتایج مورد انتظار از فعالیت‌های شخصی ، با باورهای خودکارامدی در ارتباط می‌باشد اما مترادف یکدیگر نمی باشند . برای مثال یک دانش اموز خود کارامد ممکن است باور کند که توانایی یادگیری ریاضیات را دارد با این حال او ممکن است باور کند که علی‌رغم توانایی ادراکی، نمره خوبی در کلاس نمی گیرد زیرا معلم او را دوست ندارد .

۲ : باورهای خود پنداری [۷۰] : خود ادراکی جمعی و گروهی شخص که از تجربیات و تفسیر محیط شکل گرفته است از طریق تقویت و ارزیابی و اهمیت دیگران شدیداًً تحت تاثیر قرار می‌گیرد و با اعتقادات و باورهای خود کارآمدی متفاوت است زیرا خودکارامدی با داوری پیرامون توانایی ،بررسی می شود اما خود پنداری شامل احساسات خود ارزشی است که با باورها و اعتقادات شایسته هماهنگ است .

۳ : انگیزش عاطفی [۷۱] : خودکارامدی همچنین با انگیزش عاطفی که در تعامل مؤثری با محیط و کنترل جنبه‌های حیاتی آن است ، متفاوت می‌باشد ، در انگیزش عاطفی جوانان ، پراکندگی و تاثیرات متقابل زیادی وجود دارد که با رشد و پیشرفت این عامل در رفتارهای موفق ، موضوعات گوناگون تحصیلی بسیار تخصصی شده است . مانند خود کارآمدی انگیزش عاطفی مؤثر،که شامل قابلیت های ادراک شده[۷۲] جهت تاثیر پذیری بر جوانب مهم زندگی شخصی می‌باشد . بر خلاف خود ‌کارآمدی ، انگیزش عاطفی مؤثر یکپارچه و کلی[۷۳] است و ویژگی های خود ‌کارآمدی را ندارد .

۴ : کنترل ادراکی [۷۴]: کنترل ادراکی یا کنترل ادراک شده با خودکارآمدی متفاوت است . افرادی که باور دارند که انچه را می اموزند و اجرا می‌کنند می‌توانند کنترل نمایند بیش از کسانی که حس کمتری در کنترل توانایی خود دارند ، مستعد حفظ رفتار تا پایان هستند .کنترل ادراکی ؛ عمومی است اما بهتر است آن را در یادگیری و امور اجرایی به کار بگیریم از همه مهمتر کنترل ادراکی یکی از جوانب خودکارآمدی است . عواملی که برخودکارآمدی تاثیر دارند درک و مشاهده توانایی ، مقایسه اجتماعی ، امتیاز ، زمان موجود می‌باشد. افرادی هستند که ممکن است بر این باور باشند که می توانندبا استفاده از استراتژی یادگیری اصرار و پافشاری را تحت کنترل در آورند ، چون احساس می‌کنند که یادگیری مهم نیست و نمی خواهند وقت خود را صرف آن کنند ، هنوز دارای حس خودکارآمدی کم می‌باشند . ( پاجارس و شانک،۲۰۰۱ .به نقل از امینی،۱۳۸۵)

بخش سوم:سوابق پژوهش های انجام شده پیرامون موضوع

الف- تحقیقات انجام شده در داخل کشور:

نصیری پور و دیگران(۱۳۸۷) تحقیقی با عنوان (رابطه هوش عاطفی با سبک رهبری در مدیران بیمارستانهای تامین اجتماعی شهر تهران انجام داده‌اند .سوال این پژوهش، بررسی رابطه هوش هیجانی با دو سبک رهبری تحولی ومبادله ای بوده است .این تحقیق بر روی نمونه ای با حجم ۱۳۵نفر از مدیران بیمارستانهای تامین اجتماعی شهر تهران اجرا شده است.داده های جمع اوری شده با ضریب همبستگی و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است.نتایج نشان داده است که بین هوش عاطفی و سبک رهبری تحولی رابطه معنا دار و مثبت وجود داردولی بین هوش هیجانی و سبک رهبری مبادله ای رابطه ای مشاهده نگردیده است.

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – ۲-۱-۲-۵- ماهیت حقوقی تعهدات طبیعی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

این نظریه که از سوی آلمانی ها ایراد شده، به اراده باطنی متعاقدین اهمیت کمتری می­دهد، و بیشتر به آنچه اعلام شده است به لحاظ اهمیت مسائل اجتماعی در مقابل مسائل فردی، اهتمام دارد.به عقیده اینان، اراده اعلام شده،یک حقیقت اجتماعی محسوس به شمار می­رود.

اراده شخص،هیچگاه به عنوان یگانه منشأ اصلی تعهد به شمار نمی­رود، بلکه تا اندازه­ای مؤثر است که وضعیت شخص را با موقعیتهای خاص اجتماعی که ساخته قوانین است، منطبق سازد.حقوق زمانی اختیار این انتخاب را به او می­دهد، که نیازهای زندگی در اجتماع ایجاب کند.

به­عنوان مثال،حقوق و تکالیف زوجین، ناشی از اراده آنان نیست.عقد نکاح به لحاظ ارتباط تنگاتنگی که با نظم عمومی جامعه دارد، درحقیقت قانون قالب آن را از پیش­تعیین می­ کند و متعاقدین می‌توانند با انعقاد عقد نکاح، فقط عقد را به وجود آورند و در ترتب آثار آن، اراده نقش بسیار ضعیفی دارد (کاتوزیان، ۱۳۷۴، ص ۴۱).

مکتبهای اجتماعی و سوسیالیسم که در برابر نظر فردگرایان ایستادند، آنچنان به اندیشه حاکمیت اراده حمله کردند که بعضی مانند دوکی، نقش اراده فرد را در ایجاد حق و تکلیف به کلی نفی و جامعه را منشأ حقوق و تعهدات معرفی کردند.

اینان معتقد بودند که اراده فرد، به تنهایی نمی‌تواند منشأ تعهد باشد، بلکه فقط جامعه چنین اختیاری دارد و اراده فرد واسطه­ای بیش نیست (صفایی، ۱۳۵۵، ص ۱۷۷).

از نقد نظریه حاکمیت اراده، روشن شد،اشتباهی که طرفداران این نظریه مرتکب ‌شده‌اند، این است که می­خواهند مبنای همه الزامات و تعهدات را به اصل حاکمیت اراده برگردانند. این مبالغه بیش از حد، موجب بروز تعارضاتی در گفته­های آنان شد.در مقابل، دیدیدم که مخالفان این نظریه، به گوشه­هایی از این تعارضات اشاره کردند.اما، جامعه­گرایان هم در کم رنگ کردن نقش حاکمیت اراده، به همان اندازه که پیروان آن نظریه به بیراهه رفته بودند، به مبالغه و پر رنگ جلوه دادن اهمیت جامعه و کاستن از اهمیت فرد پرداختند. در این میان، عده­ای میانه رو ظهور کردند که در مقام پیمودن مسیر اعتدال برآمدند.

در مجموع، می‌توان گفت که اثر اراده در حقوق عمومی، بسیار ناچیز و شاید به طور کلی بی­اثر است. مصحلت عموم،محدوده روابط اجتماعی را که تحت حاکمیت قانون است تعیین می­ کند، و اراده فرد هیچ نقشی در آن ندارد.نظریه قرارداد اجتماعی هم نظریه­ای قدیمی است، که از نظرگاه علما و اندیشمندان فعلی مهجور است.

در محدوده حقوق خصوصی، جامعه­گرایان مخالفتهای زیادی با اندیشه­ های فردگرایان مطرح کرده ­اند.میانه روها درباره نکاح می‌گویند که نقش اراده در آن نه اصلاً وجود ندارد، و نه نقش آن نامحدود است؛بلکه به طور کلی می‌توان گفت در انعقاد نکاح، اراده نقش دارد.اما ‌در مورد ترتب آثار عقد، اراده نقش بسیار ناچیزی دارد.

در محدوده حقوق خصوصی،اراده جولانگاه وسیع تری دارد و منشأ بسیاری از این حقوق است؛ به طوری که آثار این حقوق را نیز تعیین می­ کند.بااین وجود،نبایستی درباره نقش اراده در این حقوق دچار مبالغه شویم.

به طور کلی، می‌توان گفت که در مقابل تعهدات غیر قراردادی، نقش اراده در تعهدات قراردادی بیشتر است. لیکن با وجود این، نقش اراده در تعهدات قراردادی بی­حد و حصر نیست، بلکه اراده همیشه مقید به نظم عمومی و اخلاق حسنه است. نقش اراده در عقودی که به نظم عمومی جامعه ارتباط دارد،کم­رنگ است؛ همچنان که ‌در مورد شرکت‌ها،اجتماعات سندیکاها و …،نقش اراده کمتر است. این عقود،عقودی­اند که اراده اکثر افراد،نه اراده تک تک آنان،آن را به وجود می­آوردمثلاً عقودجمعی قرارداد دسته جمعی کار یا قرارداد ارفاقی.در این عقود، دیده می­ شود که اراده اکثریت بر اراده اقلیت حاکم می­گردد.همچنین،در بعضی مواقع مشاهده می­گردد که به خاطر ایجاد توازن در قوای اقتصادی و حمایت قانون از طرف ضعیف قرارداد،از نقش اراده کاسته می­ شود.همچنان که درباره قرارداد کار میان کارگر و کارفرما، می‌توان این امر را بوضوح مشاهده کرد (سنهوری، ۱۹۹۲، ص ۳۵).

۲-۱-۲-۴- نظریه ریپر

ریپر، حقوقدان فرانسوی،عدالت و اصول اخلاقی را ریشه اصلی همه تعهدات مدنی می­داند.ریپر با آنکه دولت را مقید به نیروهای اجتماعی می­داند،نیروی الزام­آور حقوق را ناشی از قدرت دولت می­بیند.در عقیده ریپر،در میان همه نیروهای سازنده حقوق و برتر از همه عوامل اقتصادی و سیاسی، آرمان‌های فلسفی و اخلاق نقش اول را دارد.اگر قرارداد ایجاد تعهد می­ کند، به خاطر این است که همه به حکم اخلاق پایبند پیمانهای ‌‌خویشند و عهدشکنی را ناپسند می­دانند. در قلمرو مسئولیت مدنی،رپیر می­گوید که به لحاظ وجود این قاعده اخلاقی است، که می­گویدهر کس در گرو خطاهای خویش است و باید زیان‌های ناشی از آن را جبران کند (کاتوزیان، ۱۳۷۴، ص ۴۲).

درباره نظر ریپر باید گفت:

در نظریه ریپر به جای تکیه بر جامعه ­شناسی و نیازهای اجتماعی، بر روانشناسی حقوقی اشخاص توجه شده است، تا مبنای تعهد در قوانین و رویه ­های قضایی روشن شود. لیکن با اینکه ریپر اخلاق مذهبی و برترین را بر اخلاق اجتماعی رجحان می­نهد، داوری های اخلاق به سود عموم بیشتر است و عدالت نیز حکم می­ کند که منفعت کوچک­تر، فدای منافع عالی­تر شود. پس، می‌توان گفت روانشناسی حقوقی نیز نظر میانه­ای است که از افراط و تفریط ­های فردگرایان و جامعه­شناسان به دور مانده است، و تا اندازه زیادی با واقعیتها تطبیق می­ کند.ولی با ترجیح دادن اخلاق مذهبی بر سایر نیروهای سازنده حقوق،خود نیز به افراط گراییده است. (کاتوزیان، ۱۳۷۴، ص ۴۳).

۲-۱-۲-۵- ماهیت حقوقی تعهدات طبیعی

قانون تعهدات سوئیس،تعهدات طبیعی را در بند دوم ماده ۶۳ عنوان تعهدات ناشی از دارا شدن بلا جهت آورده است. با الهام از این ابتکار قانون مذکور، می‌توان مبنای حقوقی تعهدات طبیعی را قاعده دارا شدن بلاجهت دانست؛همان قاعده ­ای که هر چند در متون حقوقی کمتر بدان پرداخته شده، امادر متون فقهی (فرج، ۱۹۸۸، ص۴۲۵) باعنوان اکل مال به باطل کاملاً شناخته شده و معتبر است.چرا که با وضع قاعده عدم استرداد پس از تأدیه، از قاعده منع دارا شدن بلاجهت حمایت نموده است. درحقیقت قانون‌گذار با تقریر حکم ماده ۳۰۱ قانون مدنی که مقرر نموده است: کسی که عمداً یا اشتباهاً چیزی را که مستحق نبوده دریافت نماید ملزم است آن را به مالک تسلیم نماید، به صراحت مفاد و آثار قاعده مذکور را پذیرفته است. شاید با لحاظ حکم این مقرره ایراد شود که مبانی نظری تعهدات طبیعی بر پایه قاعده منع دارا شدن بلاجهت، قابل تحلیل نیست؛چرا که در قاعده اخیر و ماده ۳۰۱ قانون مدنی نوعی الزام نهفته است؛الزامی که در تعهدات طبیعی وجود ندارد.در پاسخ باید گفت،چنین ایرادی وارد نیست؛ چرا که انطباق این دو نهاد نیز به همین الزام وابسته است؛بدین توضیح که این الزام دقیقاً همان الزامی است که مدیون پس از تأدیه دین طبیعی به آن مأخوذ می­ شود و نه عدم الزام پیش از شناسایی و اجرای تعهدات طبیعی توسط مدیون.

مقاله های علمی- دانشگاهی – دیدگاه های مختلف در مورد پرخاشگری : – پایان نامه های کارشناسی ارشد

‌در سال‌ ۱۹۶۶ سانو [۳]و عده ای دیگر از جراحان ژاپنی ، برای کنترل رفتار حمله و پرخاش درکودکانی که ناراحتی مغزی داشتند قسمت عقب هیپوتالاموس را به مقدار کمی برداشتند و ملاحظه کردند که عمل جراحی آنان مفید بود وهمین عمل در منطقه میانی هیپوتالاموس نیز مفید بود .

  1. برونسون [۴]نقش هورمونها را د ر فیزیولوژی پرخاشگری بررسی ‌کرده‌است و نشان می‌دهد که تراشحات تستوسترون در رفتار جنگجویانه به افراد بزرگ سال مؤثر است .. نبرد کردن در تمام ترشحات غده داخلی تغیر ایجاد می‌کند .

-اثر داروها نیز در ایجادرفتار پرخاشگرانه مؤثر است ، مصرف آمفتامینها با سایر داروها در حیوانات جونده ایجاد خشم شدید می‌کند ولی دوام ندارد . یا مشخصات رفتار پرخاشگرانه حیوانات را در بر نمی گیرد ، مصرف کلر و دپازپوزین موجب تقلیل پرخاشگری می شود ( پرخاشگری وناکامی ص ۱۳)

    1. به طور کلی در افراد بهنجار تعداد دفعاتی که در آن ها رفتار پرخاشگرانه تجلی می‌کند و صورتهایی که این رفتار به خود می‌گیرد . و موقعیت هایی که در آن بروز می‌کند همه تا حدود زیادی تابع یادگیری و تاثیرات اجتماعی است .

دیدگاه های مختلف ‌در مورد پرخاشگری :

    1. پرخاشگری به عنوان یک سائق : فروید پرخاشگری را به عنوان یک غریزه اساسی می نگریست نیروی غرایز مرگ ، در درون جاندار انباشته می شود و سرانجام به حدی می‌رسد که باید تخلیه شود ، خواه روبه بیرون وبه شکل پرخاشگری آشکار و خواه روبه درو و به صورت اعمال خود تخریبی ، اعتماد به وجود سائق پرخاشگری بسیار رواج دارد ، زیرا خشونت را معمولا نوعی رفتار غیر منطقی ، ناگهانی و انفجاری تلقی می‌کنند ، چنانچه گویی نوعی نیروی پرخاشگری انباشته شده است و باید مفری پیدا کند ، نحوه انعکاس جنایات در جراید ، تلویزیون نیز معمولا مشوق چنین دیدگاهی است .

  1. پرخاشگری به ‌عنوان یک پاسخ آموخته شده : بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی ، پرخاشگری هیچ فرقی با پاسخهای آموخته شده ندارد و پرخاشگری می‌تواند از طریق مشاهده یا تقلید ، آ”موخته شود ( مشاهده رفتار دیگران ، تقلید از رفتارها ی پرخاشگرانه ) و هر چه بیشتر تقویت شود احتمال وقوع آن بیشتر است . بندورا[۵] در آزمایش‌های که انجام داد نشان می‌دهد که تقلید کردن عامل مهمی در مدل‌های پرخاشگری کودکان است . او شباهت قابل توجه رفتار کودکانه و رفتار والدین آن ها را مورد تأکید قرار می‌دهد .

نتیجه :

پرخاشگری به عنوان یک فعالیت دفاعی در وجود انسان سازمان ویژه ای برای چگونگی بروز پیدا می‌کند ، این سازمان با تغییرات بیوشیمیایی و هورمونی فعال می شود . عوامل اجتماعی موجب تغییر و جهت دادن به پرخاشگری می‌گردند و پرخاشگری درفرد می‌تواند با والاگرایی همراه باشد و به صورتی مفید در آید .

مزلو[۶]می نویسد : در انواع حیوانات پرخاشگری به طور فطری برا ی دفاع است . اما در انسان فطری نیست ، بلکه حاصل اختلال در سازمان نیروهای بی اختیاری است که به دو عوامل درونی و بیرونی فرد و همچنین به کمبود فرهنگ و قدرت کنترل او وابسته است .

بندر[۷]معتقد است : کودک در انتظار آن است که بزرگتری او را در برابر حملات خصمانه محافظت کنند و می‌خواهد با او صحبت نمایند . غذا بدهند و لباس بپوشانند . ‌در مقابل‌ مزلو معتقد است که پرخاشگری به منزله پاسخ به ‌ناکامی‌های مانند گرسنگی ، کمبود عاطفی ، کمبود ارتباط با دیگران ، ضعف ارضاء جنسی و پذیرفته نشدن از طرف دیگران است . اگر پرخاشگری را به صورت واکنشی د رنظر بگیریم می پذیریم که پرخاشگری عکس العملی در برابر اعمال پرخاش دیگران است و وابسته به تربیت خانوادگی و کمبود های عاطفی است . (روف کاربالو)[۸]

انواع عکس العملهای پرخاشگرانه:

۱-پرخاشگری مستقیم :مستقما به شخص یا شی که موجد پرخاشگری است نشان داده می شود .

۲-پرخاشگری غیر مستقیم (جابجا شده ):چون شخصی نمی تواند پرخاشگری خود را به صورت مستقیم به عامل موجد پرخاشگری نشان بدهد ،آْنرا به فرد یا شی دیگری انتقال می‌دهد و موضوع پرخاشگری را جابجا می‌کند ،مثلا معلمی از دست همسرش عصبانی است ، خشم خود را با فریاد زدن بر سر دانش آموزان نشان می‌دهد چون قادر نیست به همسرش خشمگین شده و یا فریاد بزند . و یا کودکی که از دست والدینش عصبانی است چون نمی تواند با آن ها با پرخاش واکنش نشان بدهد ، اسباب بازی‌های خودش را خراب کرده ویا می شکند .

    1. پرخاشگری درونی : که در آن ضربات خشم متوجه خود فرد است که در این نوع « دلهره [۹]» تسلط دارد مثل خود کشی .

    1. پرخاشگری بیرونی : که ضربات خود را به بیرون و محیط وارد می‌کند و در رابطه فرد با محیط به شکل تقلیدی .، اجتماعی و تکامل یافته تر بروز می‌کند مثل آدم کشی .

  1. پرخاشگری نسبت به خود : پرخاشگری نسبت به خود به صورت خود آزاری اولیه مثل خود را گاز گرفتن ، چنگ زدن ، .. خود آزاری ثانویه و هدایت شده مثل کوبیدن سر به دیوار ، نرده ، … که موجب زخمهای خطرناک می شود و آنافروید [۱۰]نشان داد که : پرخاشگری ثانویه در کودکانی که در مؤسسه نگهداری کودک هستند بیشتر است . همچنین در کودکان عقب مانده و ‌روان‌پریش اهمیت زیادتری دارد . رفتارهای خود آزاری ثانویه جزء اختلالات کم و بیش دائمی هستند و غالبا به حد افراطی می‌رسند و به منزله بروز خشم برای تخریب خود است . کودک نسبت به رفتار خود بی تفاوت است ولی ناظرین دستخوش ترس و وحشت می‌شوند . در خود آزاری اولیه ، رفتارهای که از کودک سر می زند ، از عوامل عادی و سرشتی شخصیت است یعنی وسیله ای است برای سازگاری ، اکتشاف ، سازماندهی و خود ‌کام‌ جویی او .

فصل دوم :

ادبیات مربوط به تحقیق

پیشینه تحقیق

تحلیلی از تحقیق های پیشین

  1. چکیده برخی از تحقیقاتی که در زمینه « پرخاشگری » « ناکامی » « آزمون روزنزوایگ » در کشورهای دیگر انجام گرفته است .

الف ) تحققات در زمینه پرخاشگری

  1. ( فروید ۱۹۰۰[۱۱] ) ‌در زمینه سائق های غریزی معتقد بود که همه رفتارهای ا زدو دسته غرایز متضاد نشأت می‌گیرد « غریزه های زندگی [۱۲]» که به زندگی و رشد انسان نیرو می بخشد . و « غریزه های مرگ [۱۳]» که انسان را به سوی نابودی سوق می‌دهد، کار مایه غریزه زندگی شهوت زیست – مایه [۱۴]است ، که عمدتاًً بر فعالیت های جنسی متمرکز است . غریزه های مرگ می‌تواند به شکل خود کشی و دیگر رفتارهای خود ویران گر متوجه درون شوند . و یا به صورت پرخاشگری به دیگران به سوی بیرون متوجه گردند . ‌بنابرین‏ میل جنسی و پرخاشگری دو انگیزه اساسی رفتار آدمی است .

( هلیگارد و اتکینسون ۱۹۸۵).

مقالات و پایان نامه های دانشگاهی – شکل ۱٫۱: نمودار مفهومی از روابط بین متغیرهای مورد پژوهش – 2

در طول ۱۰ سال گذشته، تحقیقات انجام شده بر روی تعامل علمی دانش ­آموزان بر اهمیت آن به عنوان نقش کلیدی موفقیت کودکان در مدرسه توافق نظر داشته اند (فردریک، بلومن­فیلد و پاریس[۳۳]، ۲۰۰۴). به عبارت دیگر، این نوع تعامل رفتاری – عاطفی، یادگیری، نمرات، موفقیت، میزان حضور و غیاب، فارغ­التحصیلی و تاب­آوری دانش ­آموزان را در درازمدت پیش ­بینی می­ کند (فرر، اسکینر، مرچاند و کیندرمن[۳۴]، ۲۰۰۸). مطالعات همچنین نشان داده ­اند که تعامل رفتاری – عاطفی به عنوان یک عامل محافظ در برابر فعالیت­های مخاطره­آمیز (مانند سوء مصرف مواد، رفتار مخاطره­آمیز جنسی و بزهکاری)، عمل می­ کند (اُفارل و موریسون[۳۵]، ۲۰۰۳).

از آنجا که دانش ­آموزان دوره راهنمایی در یکی از مراحل حساس زندگی خود قرار دارند که بدون شک داشتن مهارت­ های اجتماعی آنان نقش مهمی برای داشتن زندگی سالم و همچنین رشد و پویایی جامعه ایفا می­ کند و از طرف دیگرتعامل رفتاری – عاطفی دانش ­آموزان، یادگیری، پیشرفت تحصیلی و رشد شناختی و اجتماعی آنان را تحت تاثیر قرار می­دهد بررسی عوامل تاثیرگذار بر مهارت­ های اجتماعی و تعاملات رفتاری و عاطفی دانش ­آموزان ضروری است. به همین دلیل پژوهش حاضر به بررسی روابط بین ویژگی­های شخصیتی، مهارت­ های اجتماعی دانش ­آموزان و تعامل رفتاری – عاطفی آنان در فعالیت­های کلاسی می ­پردازد. به عبارت
دقیق ­تر، این پژوهش نقش ویژگی­های شخصیتی را در رابطه با مهارت­ های اجتماعی و تعامل رفتاری – عاطفی دانش ­آموزان دوره راهنمایی می­سنجد و از آن طرف بر آن است که بگوید ویژگی­های شخصیتی چه تاثیری بر مهارت­ های اجتماعی و تعامل رفتاری – عاطفی
دانش ­آموزان دارد.

۱-۲- بیان مسئله

برخورداری از مهارت­ های اجتماعی و ارتباطات ثمربخش برای داشتن عملکردی موفق در زندگی ضروری است. مهارت­ های اجتماعی، رفتارهایی هستند که فرد را قادر به تعامل اجتماعی مؤثر و اجتناب از پاسخ­های نامطلوب نموده و بیانگر سلامت رفتاری و اجتماعی افراد هستند (گرمارودی و وحدانی­نیا، ۱۳۸۵). از مهم­ترین اهداف آموزشی دوران کودکی توسعه مهارت­ های اجتماعی بوده و میزان برخورداری کودکان و نوجوانان از این مهارت ­ها بر سلامت فردی و اجتماعی و نیز موفقیت تحصیلی آنان اثرگذار است. در حال حاضر با توجه به رابطه بین مهارت­ های اجتماعی و تامین سلامت فردی و اجتماعی دانش ­آموز، مدارس به طور روزافزونی در جستجوی راه ­هایی برای کمک به دانش ­آموزان به منظور ارتقاء مهارت­ های اجتماعی مثبت در مدرسه و جامعه هستند.

تحقیقات متعددی در خصوص عوامل مؤثر بر مهارت­ های اجتماعی انجام پذیرفته اما نقش ویژگی­های شخصیتی به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر مهارت­ های اجتماعی کمتر مورد توجه قرار داشته است. ‌بنابرین‏ از اهداف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین مهارت­ های اجتماعی و ویژگی­های شخصیتی افراد است.

از طرف دیگر نظریه­ های آموزشی بر مزایای یادگیری فعّال که شامل مشارکت در فعالیت­های علمی است، تأکید ‌می‌کنند. دیدگاه ساختارگرایی[۳۶] مدعی است که دانش به صورت اجتماعی و فعالانه به دست می ­آید (جانسن، ۱۹۹۱؛ ویگوتسکی[۳۷]، ۱۹۶۲). این دیدگاه اشارات عمیقی برای آموزش دارد، زیرا اعلام می‌دارد که دانش ­آموزان از آنچه که در بسیاری از کلاس­ها متداول است، نقش بسیار فعال­تری در یادگیری خودشان دارند (اسلاوین، ۲۰۰۶). همچنین بر اساس تحقیقات فورد[۳۸] و بلانچارد (۱۹۹۳) رابطه نسبتا قوی بین مشارکت دانش ­آموزان در کلاس با رشد اجتماعی و شناختی آن ها وجود دارد. بر اساس تحقیق فین و راک (۱۹۹۷) و مارکس (۲۰۰۰) تعامل رفتاری – عاطفی دانش ­آموز، منجر به افزایش موفقیت تحصیلی و حس تعلق دانش ­آموز به مدرسه و دیگر نهادهای اجتماعی می­ شود (ویلمز[۳۹]، ۲۰۰۳).

به نظر می­رسد که بهبود تعامل دانش ­آموزان به عنوان راه بالقوه­ای برای درمان نابرابری­های اجتماعی و پیامدهای آموزشی بهتر برای تمام دانش ­آموزان باشد (آپلتون[۴۰] و همکاران، ۲۰۰۸؛ فردریکس[۴۱] و همکاران، ۲۰۰۴؛ مک فارنی و مانس[۴۲]، ۲۰۰۲ و هریس[۴۳]، ۲۰۰۹). اما با وجود مزایای مشارکت فعّال، همه دانش ­آموزان در حقیقت به یک میزان در کلاس مشارکت نمی­کنند که این امر می ­تواند ناشی از ویژگی­های شخصیتی متفاوت آنان باشد.

مارکس (۲۰۰۲) گزارش می­دهد که تفاوت­های بین دانش ­آموزان بیشتر از تفاوت­های موجود میان کلاس­ها و مدارس، مسئول تنوع موجود در تعامل­های آنان است. ‌بنابرین‏ باید بر نقش شخصیت دانش ­آموزان بیش از عوامل محیطی تأکید شود. از آنجا که پژوهشی که نقش ویژگی­های شخصیتی را در مهارت­ های اجتماعی و تعامل رفتاری – عاطفی دانش ­آموزان مورد بررسی قرارداده باشد وجود نداشت، هدف از پژوهش حاضر بررسی این مسئله در دانش ­آموزان دوره راهنمایی با توجه به ۱-۱ ‌می‌باشد.

مهارت­ های اجتماعی

ویژگی­های شخصیتی

تعامل رفتاری – عاطفی

شکل ۱٫۱: نمودار مفهومی از روابط بین متغیرهای مورد پژوهش

۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش

سال­های نوجوانی مرحله مهم و برجسته رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد به شمار می­رود. در این دوره نیاز به تعادل هیجانی و عاطفی به ویژه تعادل بین عواطف و عقل، درک ارزش وجودی خویشتن، خودآگاهی، برقراری روابط سالم با دیگران، کسب مهارت­ های اجتماعی لازم وکسب زندگی سالم و مؤثر از مهم­ترین نیازهای نوجوان است. انتظار همگان از مدرسه (آموزش و پرورش) در مرحله اول این است که دانش­آموزانی تربیت کند که در جامعه درست زندگی کنند و بتوانند مناسبت­های اجتماعی خود را درست سازماندهی کنند. ‌بنابرین‏ کمک به
دانش ­آموز در رشد و گسترش مهارت­ های مورد نیاز برای زندگی بهتر، ایجاد یا افزایش اعتماد به نفس در برخورد با مشکلات و حل آن ها و همچنین کمک به آنان در رشد و تکامل مهارت­ های اجتماعی لازم برای سازگاری موفق با محیط اجتماعی در جامعه ضروری به نظر می­رسد (شعاری نژاد، ۱۳۷۷).

جوامع امروز به خصوص نظام آموزش و پرورش این نیاز را احساس کرده ­اند که بایستی به شیوه­ای نو با مسائل برخورد کنند. پیشینه پژوهشی مربوط به مهارت­ های اجتماعی که حوزه­ای فعّال، غنی و نویدبخش از ادبیات روانشناسی را تشکیل می­دهد، ناظر بر همین هدف است. همین مسئله بیان کننده ضرورت بررسی بیشتر و همه­جانبه­تر در زمینه مهارت­ های اجتماعی دانش ­آموزان است. از طرف دیگر مشارکت در فعالیت­های سازمان یافته مدارس ضامن تقویت روحیه تعامل رفتاری – عاطفی در دانش ­آموزان و آماده ساختن آن ها برای ورود به زندگی اجتماعی است (طوسی، ۱۳۷۰). مشارکت به معنای پذیرش یک عمل مشترک و متقابل در یک موقعیت گروهی و در معنای گسترده ­تر، ویژگی پویای یک عمل پیچیده است که در اثر تعامل رفتاری – عاطفی افراد، در موقعیت­های گروهی، اجتماعی یا رفتاری متعدد حاصل می­ شود و نیل به یک هدف مشخص را تسهیل می­ کند.

 
مداحی های محرم