وبلاگ

توضیح وبلاگ من

خرید متن کامل پایان نامه ارشد – گام در مسیر هدایت – پایان نامه های کارشناسی ارشد

بصیرت و آگاهی

بصیرت و آگاهی، یکی از ویژگی‌های انسان کامل است که در هر موقعیت و زمان، همراه و ملازم اوست. غفلت زدگی، خواه‌ناخواه انسان را از مسیر حق دور می‌کند و فطرت حق جو، عدالت‌خواه و کمال طلب را در انسان کمر رنگ جلوه می‌دهد.

امیر مؤمنان علیه‌السلام می‌فرمایند:

«انسان بینا کسی است که به‌درستی شنید و اندیشه کرد؛ سپس به‌درستی نگریست و آگاه شد و از عبرت‌ها پند گرفت. سپس، راه روشنی را پیمود و از افتادن در پرتگاه‌ها و گم‌شدن در کوره راه‌ها، دوری کرد و کوشید تا عدالت را پاس دارد و برای گمراهان، جای اعتراض باقی نگذارد که در حق سختگیری کند یا در سخن حق، تحریف روا دارد و یا از گفتن سخن راست، بترسد. پس به هوش باش، ای شنونده! از خواب غفلت بیدار شو، از شتاب خود کم کن و در آنچه از زبان پیامبر صلی‌الله علیه و آله بر تو رسیده اندیشه کن، که ناچار به انجام آن می‌باشی و راه فراری وجود ندارد».

گام در مسیر هدایت

فراگیری علم و دانش و شناخت راه هدایت، نخستین مرحله برای انسان، در راه رسیدن به کمال است؛ پس از آن، به‌کارگیری دستورات الهی در زندگی و دوری از غفلت زدگی و پرهیز از آرزوهای دروغین و استقامت در مسیر هدایت و فاصله نگرفتن از آن، بزرگ‌ترین عامل برای دستیابی انسان به سعادت و کمال است، امیر مؤمنان علی علیه‌السلام فرمود:

«خدا رحمت کند کسی را که چون سخن حکیمانه بشنود، خوب فراگیرد، و چون هدایت شود، بپذیرد. دست به دامن هدایت کننده زند و نجات یابد، مراقب خویش در برابر پروردگار باشد، از گناهان خود بترسد، خالصانه گام بردارد، عمل نیکو انجام دهد، ذخیره‌ای برای آخرت فراهم آورد، با خواسته‌های دل، مبارزه کند، آرزوهای دروغین را طرد و استقامت را مرکب نجات خود قرار دهد و تقوا را زاد و توشه روز مردن گرداند، در راه روشن هدایت قدم بگذارد و از راه روشن هدایت فاصله نگیرد، چند روز زندگی دنیا را غنیمت شمارد، پیش از آن‌که مرگ او فرارسد خود را آماده سازد و از اعمال نیکو، توشه آخرت برگیرد»(همان).

مناجات‌های شبانه

شب زنده داری، یکی از ویژگی‌های بندگان شایسته خدا است. شب هنگام که سکوت و آرامش و خواب، همگان را فرامی‌گیرد، پرهیزکاران و صالحین، سجاده نماز می‌گشایند و با معبودشان به مناجات می‌پردازند. قرائت قرآن و تأمّل در آیات نورانی آن و بهره‌وری از آموزه‌ها و نکات اخلاقی آن نیز بر فضیلت و ارزش این شب زنده داری می‌افزاید. پیشوای پرهیزکاران در این باره می‌فرمایند:

«پرهیزکاران، در شب، برپا ایستاده، مشغول نمازند. قرآن را جزء و با تفکر و اندیشه می‌خوانند. با قرآن، جان خود را محزون و داروی درد خویش را می‌یابند. وقتی به آیه‌ای برسند که تشویقی در آن است، با شوق و طمع بهشت، به آن روی می‌آورند و با جان پر شوق، در آن خیره می‌شوند؛ گمان می‌برند که نعمت‌های بهشتی، برابر دیدگانشان قرار دارد. هرگاه به آیه‌ای می‌رسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن می‌سپارند و گویا صدای بر هم خوردن شعله‌های آتش، در گوششان طنین‌انداز است؛ پس قامت به شکل رکوع خم کرده، پیشانی و دست و پا بر خاک سائیده و از خدا، آزادی خود را از آتش جهنم می‌طلبند»(همان).

ترس از خدا

یکی از عوامل تأثیرگذار بر رفتار انسان خداجو، ترس از خداوند است. حضرت علی علیه‌السلام با توجه دادن همگان ‌به این امر چنین فرمودند:

«از خداوند، چون خردمندی بترسید که دل را به تفکّر مشغول داشته و ترس از خدا، بدنش را فراگرفته و شب زنده داری، خواب از چشم او ربوده و به امید ثواب، گرمیِ روز را با تشنگی گذرانده، با پارسایی، شهوت‌ها را کشته و نام خدا، زبانش را همواره به حرکت درآورده… چیزی او را مغرور نساخته و مشکلات و شبهات، او را نابینا نمی‌سازد. مژده بهشت و زندگی کردن در آسایش و نعمت سرای جاویدان و ایمن‌ترین روزها، او را خشنود ساخته است. با بهترین روش از گذرگاه دنیا عبور کرده، توشه آخرت را پیش فرستاده و از ترس قیامت، در انجام اعمال صالح، پیش‌قدم شده است. ایّام زندگی را با شتاب، در اطاعت پروردگار گذرانده، در فراهم آوردن خشنودی خدا، با رغبت تلاش کرده، از زشتی‌ها فرار کرده، امروز، رعایت زندگی فردا نموده و هم‌اکنون آینده خود را دیده است»(همان).

پرهیزگاری

دقت در ویژگی‌های پرهیزکاران که بهترین نمونه انسان‌های کامل‌اند، انسان را با مسیر صحیح زندگی آشنا می‌کند و از انحراف و گمراهی بازمی‌دارد. برخی از ویژگی‌های پرهیزکاران در نگاه امام پرهیزکاران، امیر مؤمنان علی علیه‌السلام بدین شرح است:

«پرهیزکاران، در دنیا دارای فضیلت‌های برترند، سخنانشان راست، پوشش آنان میانه‌روی و راه رفتنشان با تواضع و فروتنی است. چشمان خود را بر آنچه خدا حرام کرده می‌پوشانند و گوش‌های خود را وقف دانش سودمند کرده‌اند. در روزگار سختی و گشایش، حالشان یکسان است. خدا در جانشان بزرگ و دیگران کوچک مقدارند. بهشت برای آنان چنان است که گویی آن را دیده و در نعمت‌های آن به سر می‌برند و جهنّم را چنان باور دارند که گویی آن را دیده و در عذابش گرفتارند»(همان).

استفاده از فرصت

استفاده درست و کامل از فرصت‌ها و استعدادها، بزرگ‌ترین عامل کامیابی و خوشبختی انسان است. انسان کامل، انسانی است که در مدّت کوتاه عمر خویش، با بهره‌گیری از امکاناتی که در اختیار اوست، زمینه را برای زندگی سعادتمندانه در آخرت فراهم کند و پیش از آنکه فرصت‌ها را از دست بدهد و ناتوانی و سستی وجودش را فراگیرد، بار سفر آخرتش را به بهترین وجه ببندد. امیر مؤمنان علی علیه‌السلام در این باره فرمود:

«ای جمعیّت انسان‌ها! پروا کنید، حال که تندرستید، نه بیمار؛ در حال گشایش هستید، نه تنگدست؛ در آزادی خویش، پیش از آنکه درهای امید بسته شود، بکوشید. در دل شب‌ها، با شب زنده داری و پرهیز از شکم‌بارگی، به اطاعت برخیزید. با اموال خود انفاق کنید، از جسم خود بگیرید و بر جان خود بیفزایید، و در بخشش بخل نورزید!»(همان).

رابطه های خدایی

انسان کامل از دیدگاه نهج‌البلاغه، کسی است که در روابط اجتماعی خویش با دیگران بر اساس ارزش‌های خدا پسندانه رفتار کند. حضرت علی علیه‌السلام درباره ویژگی‌های انسان کامل در روابط اجتماعی فرمودند:

«مردم را با لقب‌های زشت نمی‌خواند، همسایگان را آزار نمی‌رساند، در مصیبت‌های دیگران شاد نمی‌شود، در کار ناروا دخالت نمی‌کند و از محدوده حق خارج نمی‌شود. اگر خاموش است، سکوت او اندوهگینش نمی‌کند و اگر بخندد، آواز خنده او بلند نمی‌شود. اگر به او ستمی روا دارند، صبر می‌کند تا خدا انتقام او را بگیرد. نفس او از دستش در زحمت، ولی مردم در آسایش‌اند. برای قیامت، خود را به‌زحمت می‌افکند، ولی مردم را به رفاه و آسایش می‌رساند. دوری او از برخی مردم، از روی زهد و پارسایی و نزدیک شدنش با بعضی دیگر، از روی مهربانی و نرمی است. دوری او از روی تکبّر و خودپسندی و نزدیکی او از روی حیله و نیرنگ نیست»(همان).

محبوب‌ترین بندگان

خودسازی، یکی از ویژگی‌های بارز انسان‌های شایسته است که در آن، نه تنها با رذایل اخلاقی نفس خویش به مبارزه می‌پردازند، بلکه سجایا و اخلاق نیکو را در خویش، تقویت می‌کنند. حضرت علی علیه‌السلام درباره بهترین و دوست داشتنی‌ترین بندگان، چنین فرموده است:

دانلود مقاله-پروژه و پایان نامه – ۲ـ۱۰ـ۲ برخورداری از حمایت در زمان بارداری در قوانین موضوعه ایران – 2

هدف این اسناد بین‌المللی، تلاش برای حصول این اطمینان است که زن شاغل بتواند در طی دوران بارداری و قبل و بعد از زایمان، از خود و فرزندش نگهداری و مراقبت نماید. زیرا با افزایش تعداد زنان در بازار کار، اهمیت این موضوع بیش از پیش خودنمایی می‌کند که شرایط قابل قبول و قابل تحملی برای آنان و فرزندانشان در حین بارداری و بعد از آن وجود داشته باشد، چرا که وجود شرایط کار سالم و بی خطر برای زنان واجب است به ویژه در دوران بارداری.[۷۲]

۲ـ۱۰ـ۲ برخورداری از حمایت در زمان بارداری در قوانین موضوعه ایران

پایه های زندگی هر انسانی از همان مراقبت‌های اولیه دوران کودکی گذاشته می‌شود از این جهت در تعالیم آسمانی اسلام بارداری دارای جایگاهی است در خود تکریم و احترام و علت این امر در اصل به خاطر سهم و وظیفه‌ای است که این دوران در فراهم ساختن زمینه و مقدمات و صفات و حالات جسمی و روحی هر انسانی ایفا می‌کند.

قانون اساسی کشورمان، در مقدمه خود از خانواده به عنوان واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان نام می‌برد و ضمن تأکید بر توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل خانواده که زمینه ساز اصلی حرکت تکاملی و رشد دهنده انسان است،. فراهم کردن امکانات جهت نیل ‌به این مقصود را از وظایف حکومت اسلامی می‌داند.

قانون کار در اقدامی پیشگیرانه و حمایتی به منظور حفظ سلامتی مادران باردار در ماده ۷۷ خود مقرر می‌دارد: «در مواردی که به تشخیص پزشک سازمان تامین اجتماعی، نوع کار برای کارگر باردار خطرناک یا سخت تشخیص داده شود کارفرما تا پایان دوره بارداری وی بدون کسر حق‌السعی کار مناسب و سبک تری به او ارجاع می‌کند. » ‌بنابرین‏ می‌توان گفت قوانین داخلی ایران کاملاً در انطباق با بند «د» قسمت ۲ ماده «۱۱» کنوانسیون (CEDAW) می‌باشد.

در پایان لازم به ذکر است، قانون کار با دید مساعدی به زنان شاغل نگاه کرده و به مناسبت وظایف دوگانه آنان در منزل و در کارخانه، امتیازاتی از قبیل مرخصی زایمان، تأسيس مراکز نگهداری کودکان و… قائل شده است. برقراری چنین امتیازاتی ضروری است اما باید توجه داشت که در عمل باعث گردیده که امکان ورود زنان به بازار کار کاهش یابد. قانون کار به هزینه کارفرما امتیازاتی را برای زنان کارگر قائل شده است و در دنیای سرمایه داری که هدف کارفرمایان دسترسی بیشتر به سود و کاهش هزینه ها است، فوری ترین اقدام کارفرما، عدم استخدام زنان است تا از صرف هزینه های غیرضروری معاف شود و در نتیجه قانونی که صرفاً به قصد حمایت از زنان نوشته شده در عمل تبدیل به ابزاربازدارنده‌ای برای ورود زنان به بازار کار می‌گردد و از سویی دیگر زنان نیازمند به کسب درآمد را که در نتیجه حمایت‌های بی رویه قانونی از استخدام باز مانده‌اند به سوی مشاغل سیاه سوق می‌دهد.

برای جبران این نقیصه قانونی پیشنهاد می‌گردد که به کارفرمایان در ازاء استخدام کارگر زن امتیازی از قبیل معافیت از قسمتی از مالیات، یا بهره‌مندی از سهمیه مواد اولیه یا یارانه‌های دولتی تعلق گیرد و بدین نحو هزینه‌ای که کارفرما برای استخدام زنان کارگر متحمل می‌شود به شکلی جبران شده و ایجاد انگیزه می‌کند تا از نیروی کار زنان استفاده شود.

۲ـ۱۰ـ۳ طلاق

مرد می‌تواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد. (قانون مدنی، ماده ۱۱۳۳)

انحصاری بودن جواز طلاق برای مرد: به عنوان اصل اولیه، حکم طلاق در اختیار مرد و جزء توانمندی‌های حقوقی او محسوب می‌شود و تنها در موارد خاص و استثنایی، زن می‌توان خود را از قید زوجیت برهاند. قطعا این وضعیت با مواد ۱ و ۱۶ کنوانسیون امحاء هر گونه تبعیض علیه زنان همخوانی ندارد.

ایا در قوانین و مقررات جدید حمایت از خانواده، امتیازات و راه‌های آسان‌تری برای جدایی و طلاق زن از همسر خود در نظر گرفته شده است؟

از آنجا که در قوانین و مقررات جدید حمایت از خانواده دلایل ماهوی طلاق پیش‌بینی نشده است لذا کماکان مواد ۱۱۳۰ و ۱۱۳۳ قانون مدنی در این خصوص لازم‌‌الاجرا است طبق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی اگر مرد به هر دلیلی نخواهد با همسرش زندگی کند کسی نمی‌تواند او را مجبور به ادامه زندگی نماید از آنجائی که اصولا قانون حاکم بر رابطه میان زوجین محبت و مودت است نه اجبار و اکراه، متقابلاً اگر زن نیز به هر دلیلی نخواهد با شوهرش زندگی کند و بر این عقیده استوار باشد کسی نمی‌تواند او را وادار به ادامه زندگی سازد.

با توجه به مواد فوق‌الذکر مهم است نخست برای زن نیز مستقل از رضایت مرد در شرایطی امکان طلاق وجود داشته باشد دوم حقوق زوجین هنگام طلاق رعایت شود. مسلماًً قواعد عقلی، شرعی و نیز عمومات قرآنی دلالت بر آن دارد که اگر طلاق زن به نفع او و در جهت دفع ضرر و مفسده باشد، زن بایستی دارای چنین حقی باشد. مطمئنا هر چه شرایط جدایی سخت‌تر باشد و عوامل بازدارنده‌ در مسیر طلاق بیشتر، بهتر است اما اینکه همه این عوامل بازدارنده و موانع پیش پای زن باشد نامعقول است. زن متقاضی طلاق به سهولت نمی‌تواند طلاق بگیرد زیرا دادگاه مکلف است به تقاضای او رسیدگی ماهوی نماید و تمام دلایل شواهد و مدارک را مورد تحقیق قرار دهد، چه بسا زن در این موقعیت سالها سرگردان می‌شود، به انواع بیماری‌های روحی مبتلا شده و سرانجام خواسته او را رد می‌کنند چون اثبات عسر و حرج یعنی اینکه همزیستی با مرد به اندازه‌ای مشقت بار است که ادامه آن ممکن نیست، کار بسیار دشواری است. بخصوص که شوهران ناصالح برای آنکه حقوق مالی زنان را نپردازند اغلب در مرحله رسیدگی در محضر دادگاه نسبت به همسر خود اظهار عشق می‌کنند و ادامه زندگی مشترک را خواستار می‌شوند و به قدری ‌به این دفاع ادامه می‌دهند تا زن مستأصل شده و تمام حقوق مالی خود را بذل کند آنگاه شوهر با طلاق موافقت می‌کند و طلاق از نوع خلع جاری می‌شود.

دستاوردها و نکات مثبت قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۳۹۲ در جهت جلوگیری از آثار سوء طلاق در ماده ۲ این قانون آمده است که دادگاه خانواده با حضور قاضی مشاور زن تشکیل می‌شود و به قوه قضائیه ۵ سال فرصت داده شده تا برای تأمین قضات مشاور زن اقدام نماید.

در ماده ۱۶ قانون فوق به بحث مراکز مشاوره خانوادگی در کنار دادگاه های خانواده اشاره شده و بهره‌جویی از روان پزشکان، روان‌شناسان و مددکاران اجتماعی را در کنار کادر قضایی لازم و ضروری دانسته که به نظر می‌رسد اگر این ماده به خوبی اجرا شود می‌تواند ثمرات مبارکی را به همراه داشته باشد.

– در ماده ۱۷ تأکید شده است که حداقل نصف اعضای هر مرکز مشاوره باید از بانوان باشد.

– از دیگر نکات مثبت لایحه ماده ۱۲ آن بوده که به موجب آن در دعاوی و امور خانوادگی مربوط به زوجین، زوجه می‌تواند در دادگاه محل اقامت خوانده یا محل سکونت خود اقامه دعوی کند.

۲ـ۱۰ـ۴ حضانت

برای نگاهداری طفل، مادر تا دو سال از تاریخ ولادت او اولویت خواهد داشت پس از انقضا این مدت حضانت با پدر است مگر نسبت به اطفال اناث که تا سال هفتم حضانت آن ها با مادر خواهد بود. (قانون مدنی، ماده ۱۱۶۹)

فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | قسمت 2 – 9

پیرامون اقدامات انجام گرفته ‌در زمینه جرائم رایانه ای توسط سازمان ها ومؤسسات بین‌المللی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

تصویب موافقتنامه جرائم رایانه ای ‌در سال‌ ۸۶- ۱۹۸۵توسط شورای اروپا که نتیجه سال ها تلاش سازمان همکاری وتوسعه اقتصادی اروپا،کمیته تخصصی شورای اروپا، سازمان ملل و انجمن بین‌المللی حقوق جزامی باشدکه هریک ازسازمان های مذکورگام های بلندی برای تدوین قوانین مرتبط باجرائم رایانه ای برداشته ومواردی درارتباط بااینگونه جرائم پیشنهاد نموده اند.‌در سال‌ ۱۹۸۹کمیته تخصصی شورای اروپا درخصوص جرائم رایانه ای پس ازبررسی نظریه های ارائه شده توسط سازمان همکاری وتوسعه اقتصادی اروپا ونیز بررسی های حقوقی دو فهرست تحت عناوین فهرست حداقل یااجباری ‌و فهرست اختیاری به شورای اروپاپیشنهاد نمودکه موردتصویب واقع شد.

‌در سال‌ ۱۹۹۴انجمن بین‌المللی حقوق جزا درنشست خودیکسری اعمال وافعال را به عنوان جرائم مستقل رایانه ای تدوین نمود.بالاخره شورای اروپا در۲۳ نوامبر سال ۲۰۰۱میلادی مبادرت به وضع موافقت نامه جرائم رایانه ای نمود که بدون شک سالها تلاش مستمرآن شورا وسازمان های مختلف بین‌المللی بوده است[۶].

الف) تاریخچه پیدایش جرایم رایانه ای درجهان :

درموردپیدایش اولین جرم رایانه ای اختلاف نظروجود دارد.می توان گفت درقضیه رویس اولین جرم رایانه ای نمودپیدا ‌کرده‌است. رویس حسابدار شرکتی درامریکا بود وچون مسئول شرکت،حق او راپایمال کرده بودبا تهیه برنامه ای بخشی از پول های شرکت رابه خوداختصاص داده بود.انگیزه رویس درانجام این کارانتقام گیری بود.شرکت محل کار وی یک عمده فروشی بودکه محصولاتی ازکشاورزان ‌را خریداری وبا استفاده ازتجهیزات خود ازقبیل کامیون، انباربسته بندی وسرویس دهی به ‌گروه‌های فروشندگان عرضه می نمود.به دلیل وضعیت خاص این شغل، قیمت هادرنوسان بود وارزیابی امورتنها ازعهده رایانه بر می‌آمد.کلیه امورحسابرسی وممیزی اسناد ‌و مدارک وصورت حساب ها به صورت اطلاعات مفید درنوارهای الکترونیکی بود.رویس که عهده دارمحاسبات ‌و عملیات این شرکت بود،دربرنامه ها،دستورالعمل های اضافی راگنجانده بود وقیمت کالاهارابا ظرافت خاصی تغییرمی داد.با تنظیم درآمداجناس، وی مبلغی راکاهش می دادومبلغ به دست آمده را به حساب های مخصوصی واریزمی کرد.سپس درزمان های خاصی چکی بنام یکی ازهفده شرکت جعلی خودش صادر ‌و مقداری ازمبالغ را برداشت می کرد. بدین ترتیب اوتوانست درمدت شش سال بیش ازیک میلیون دلار برداشت کند.اماوی درسرراه خودمشکلی داشت واین بودکه نمی توانست مکانیزمی برای توقف عملکرد سیستم بیاندیشد. ‌بنابرین‏ درنهایت،خود رابه مراجع قضایی معرفی کرد وبا اعتراف به جرمش به ده سال زندان محکوم شد[۷].

ب) تاریخچه پیدایش جرایم رایانه ای درایران :

درخصوص تاریخ وقوع جرم رایانه ای درایران نمی توان وقوع آن رابا سال۱۳۴۱که رایانه وارد ایران شدهمزمان دانست.کاربرد رایانه ‌در سال‌ های اولیه بسیارمحدود بوده ودردهه ۵۰ و۶۰ کم کم ‌بر تعداد رایانه های موجود درایران وهمچنین وسعت برنامه های رایانه ای افزوده شد.به دلیل عدم وجودقانون مدون وآماردقیق ‌از جرائم ‌و سوءاستفاده ازرایانه نمی توان تاریخچه ای مشخص بیان نمودولیکن ازاواخردهه۱۳۶۰مواردی ازتخلفات رایانه ای به صورت کپی و تکثیرغیر مجازنرم افزارها نمود پیداکرده است که تا اواسط دهه ۷۰ نیزاکثر تخلفات رایانه ای به صورت عدم ایفای تعهدتوسط شرکت های طرف قرارداد بودکه خودنیزممکن است ناشی ‌از سوء نیت وقصورمتعهدیا عدم تبیین دقیق موضوع تعهد درقراردادباشد.

با توجه به گسترش رایانه ‌و تکنولوژی اطلاعات درایران باگسترش تخلفات مرتبط باکپی و تکثیرغیرمجازنرم افزارها وبرنامه های رایانه ای سرانجام پس ازسال هابحث وبررسی قانون «حمایت ازپدیدآورندگان نرم افزارهای رایانه ای» دردی۱۳۷۹تصویب شد وازسوی دیگر باشیوع و وقوع جرائم مرتبط بارایانه ‌و شبکه اینترنت،مقامات قضایی وانتظامی،اقداماتی در رابطه بابررسی ومبارزه وپیشگیری ‌از جرائم رایانه ای وآموزش نیروی متخصص در این زمینه بعمل آوردند[۸].سرانجام دراوایل دهه ۱۳۸۰،موضوع جرایم رایانه ای درایران مطرح گردید.درآن سال ها جرایم رایانه ای عموماًدراستفاده از رایانه درساده سازی جرایم قدیمی مثل جعل خلاصه می شد به نحوی که بیشترین پرونده های مجرمانه رایانه ای که درپلیس آگاهی به آن رسیدگی می شدبه استفاده ازرایانه ونرم افزارهای رایانه ای درجعل اسناد نظیرکارت پایان خدمت،چک پول وغیره خلاصه می گردید.باگسترش کاربری رایانه وتوسعه شبکه اینترنت وبه تبع آن افزایش جرایم رایانه ای،دولت وقت جمهوری اسلامی ایران نسبت به تهیه لایحه جرایم رایانه ای اقدام نمود،نهایتاًًًَبا برگزاری جلسات کارشناسی ‌در کمیسیون های مختلف مجلس شورای اسلامی وطی چند مرحله تبادل میان مجلس وشورای نگهبان،این قانون مشتمل بر۵۶ماده و۲۵ تبصره درتاریخ ۵/۳/۸۸ ‌در مجلس شورای اسلامی تصویب ودرتاریخ۲۰/۳/۸۸ به تأییدشورای نگهبان رسید[۹].

گفتار دوم) تاریخچه پیدایش حقوق کیفری جرایم رایانه ای :

الف) تاریخچه پیدایش حقوق کیفری جرایم رایانه ای ازسوی سازمان های بین‌المللی :

ازابتدای پیدایش فن آوری اطلاعات،همزمان ‌با توسعه این تکنولوژی،سوءاستفاده ازآن توسط مجرمان آغاز وتوسعه یافته است به نحوی که امروزه اشکال متنوع جرایم مرتبط با رایانه ‌و تکنولوژی اطلاعات تهدیدی جدی نه تنهابه منافع افراد وکشورهابلکه با توجه به بین‌المللی بودن این تکنولوژی،تهدیدی علیه جامعه بین‌المللی است.همین امرموجب واکنش سازمان های بین‌المللی و منطقه ای ‌به این جرایم شده است.پیشگیری و مبارزه با این جرایم که غالباً بعدفراملی دارد و بعضاًشکل سازمان یافته نیزبه خودگرفته است مستلزم اقدامات هماهنگ درسطح ملی وبین المللی است. بدین منظورسازمان های بین‌المللی اقداماتی رادر راستای مبارزه باجرایم رایانه ای انجام داده‌اند.بررسی این اقدامات ازجهات مختلف به ویژه انعکاس درحقوق داخلی وهماهنگی باسایرکشورهادر راستای مبارزه مؤثر بااین جرایم وپیش گیری از آن ها مفید به نظرمی رسد.

سازمان همکاری توسعه اقتصادی ‌در سال‌ ۱۹۷۷شروع به اتخاذرهنمودهایی درحمایت ازحقوق فردی وجریان فراملی داده های شخصی کرد.کمیته تخصصی این سازمان کارخود رادرزمینه ایجادهماهنگی بین‌المللی قوانین کیفری برای مبارزه باجرایم اقتصادی رایانه ای شروع کرد.درسال۱۹۸۶ اقدام به انتشارگزارش باعنوان «جرایم رایانه ای،تحلیل سیاست قضایی»نمود و در سال ۱۹۸۹ لیستی ‌از سوء استفاده های رایانه ای را ارائه داد.[۱۰]

دانلود فایل های دانشگاهی | قسمت 9 – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۳-۳ نمونه تحقیق :

در این تحقیق از نمونه گیری هدفمند با توجه به سوالات و اهداف تحقیق استفاده خواهد شد و روش نمونه گیری نیز در راستای ‌پاسخ‌گویی‌ به سوالات و اهداف تحقیق ، هدفمند است.

۳-۴ ابزار تحقیق :

فیش برداری : ابزار اصلی تحقیق عبارت است از فرم های فیش برداری که متناسب با موضوع تحقیق تهیه و مورد استفاده قرار می‌گیرد

فصل چهارم

تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق

۴-۱تجزیه و تحلیل یافته ها :

۴-۱-۱ دلالتهای مربوط به اخلاق از دیدگاه اثبات گرا چیست؟

پوزیتیویسم در عرصه ی فلسفه ، از جمله نحله های فلسفه ی تحلیلی است.در واقع پرداختن به تحلیل برای فیلسوفان تحلیلی تنها بخشی از فلسفه محسوب می شد اما پوزیتیویست ها، فلسفه تحلیلی را در شکل افراطی آن به کار گرفتند و فلسفه را محدود به تحلیل کردند.به بیان دیگر ، فلسفه ی تحلیلی از همان ابتدا حول محور منطق و زبان می گردید که بعد ها شعبه هایی از آن ظهور و بروز پیدا کردند از جمله : پوزیتیویسم منطقی ، فلسفه زبان ، اتمیسم منطقی ، تجربه گرایی و . . .

پایه ها و بنیان های فلسفه ی تحلیلی به اندیشه‌های دو فیلسوف بزرگ یعنی برتراند راسل و جورج ادوارد مور باز می‌گردد.در واقع اعتقاد بر این است که ریشه ی فلسفه ی تحلیلی به سنت انگلیسی – آمریکایی باز می‌گردد.اما در این بین باید ‌به این نکته توجه کرد که مور و راسل به عنوان بنیانگذاران فلسفه ی تحلیلی ، تاثیرات فراوانی را از فیلسوف آلمانی یعنی گوتلب فرگه پذیرفته اند.فرگه بر ریاضی وار بودن و روشن و با معنی بودن گزاره های فلسفی تأکید فراوان داشت.‌در مورد فلسفه ی تحلیلی ، تعریف واحد و جامعی وجود ندارد.یکی از دلایل این امر می‌تواند این باشد که فلسفه ی تحلیلی ، گستره ی وسیعی از اندیشه ها را در فلسفه دربرمی گیرد.لازم به ذکر است که فلسفه تحلیلی ، بیش از آنکه یک نظام فلسفی باشد ، یک روش وبینش فلسفی است.فلسفه ی تحلیلی را معمولا در مقابل فلسفه قاره ای قرار می‌دهند که در واقع معرف سنت ها و جریان های فلسفی حاکم بر اروپاست و البته اصطلاح فلسفه ی قاره ای اولین بار در قرن بیستم و برای معرفی ‌سنت‌هایی که (( خارج)) از فلسفه ی تحلیلی بودند به کار رفت.قابل ذکر است که این موضوع محل تشکیک است.چرا که فلسفه ی تحلیلی در بدو ، با کارهای فرگه ریشه پیدا کرد و بدین ترتیب می توان گفت در اندیشه‌های برخی فیلسوفان آلمانی ، فلسفه ی تحلیلی ریشه دار بوده است و در مقابل ، بسیاری از فیلسوفان انگلیسی و آمریکایی نیز جزء نمایندگان نظام های فلسفی ای بوده اند که از آن ها تحت عنوان فلسفه ی قاره ای یاد می شود.

علی‌رغم اینکه ‌در مورد خاستگاه و ریشه ی فلسفه ی تحلیلی ، نظرات واحدی وجود ندارد ، اما برخی ظهور سازمان یافته ی آن را با انتشار کتاب ” مبانی اخلاق ” مور همزمان می دانند.مور در این کتاب توضیح می‌دهد که بسیاری از مشکلاتی که در پاسخ دادن به پرسش‌های اخلاقی و حتی فلسفی رخ می کند ، ناشی از (( عدم روشن بودن )) پرسش هایی است که قرار است به آن ها پاسخ داده شود.اما به نظر می‌رسد مهمترین عامل در پیدایش فلسفه ی تحلیلی ، تأکید فرگه بر ریاضی وار بودن گزاره های فلسفی است.امری که فیلسوفان تحلیلی را به تحلیل هرچه بیشتر واژه ها و گزاره های فلسفی سوق داد.تأکید و توجه ویژه ی فلسفه ی تحلیلی و نمایندگان آن بر تحلیل دقیق واژه ها و کلمات استوار است.اساسا فیلسوفان تحلیلی از اینکه خود را وام دار و یا هوادار یک نظام فلسفی بدانند حذر می‌کنند و تلاش آن ها تدقیق در واژه ها ، زبان مفاهیم و حتی زبان علم قرار دارد.به عبارت دیگر ، فیلسوفان تحلیلی ،در پی سیستم سازی فلسفی نیستند و حتی سیستم و نظام فلسفی را یکی از مشکلات فلسفه می‌دانند.

جورج ادوارد مور (۱۸۷۳-۱۹۵۸) فیلسوف نامدار انگلیسی از بنیانگذاران و نمایندگان اصلی فلسفه ی تحلیلی بود.وی در اندیشه‌های خود به زبان عامه و آنچه که اصطلاحا فهم عرفی خوانده می شود علاقه مند بود.به نظر وی ، عمده مشکلات فلسفه ، در پیچیده و تاریک بودن واژه های مورد استفاده در آن است.از این رو عقیده داشت که زبان عادی و محاوره ای که بین مردم رواج دارد ، سر و کار بیشتری با واقعیات دارد.به عقیده ی او ، نظام های فلسفی و نمایندگان آن ، واژه های به کار رفته در اندیشه ی فلسفی خود را ، اخذ کرده و سپس آن ها را پیچیده کرده و از معنا و مفهوم آن دور می‌کنند و در واقع شکلی انتزاعی به آن می بخشند.او در کتاب مبانی اخلاق (۱۹۰۳) به تحلیل واژه ها ، مفاهیم و معانی فلسفی پرداخته و به زعم خود ناروشنی بسیاری از آن ها را آشکار می‌کند.یکی از این مفاهیم ، واژه ی (( خوب )) است.وی در این کتاب (( خوب )) را (( بسیط )) و (( تعریف ناپذیر )) معرفی می‌کند.به عقیده ی وی ، مسئله ی مشترک احکام اخلاقی که می توان آن را همان مبانی اخلاق دانست ، مسئله ی خوب است.

برتراند آرثر ویلیام راسل [۲۷](۱۸۷۲_۱۹۷۰) از جمله نمایندگان فلسفه ی تحلیلی بود.وی ادیب ، ریاضی دان و فیلسوف بود و البته فعالیت‌های اجتماعی نسبتا گسترده ای داشت.وی با انتشار کتاب اصول ریاضیات (۱۹۰۳) با همکاری وایتهد تلاش داشت تا راه فرگه را دنبال کرده و نشان دهد که ریاضیات شاخه ای از منطق است.تلاش او در استوار کردن بنیان های ریاضیات بود.راسل بر خلاف مور – که به زبان محاوره ای و عرفی توجه داشت- در پی آن بود که یک زبان جدید که منطبق با منطق باشد و نزدیک به حقایق علمی ، بسازد.علاقه و اهتمام راسل بر این بود که هر گزاره و مسئله ای را به اجزای تشکیل دهنده ی آن ساده کرده ، ویژگی های هر یک را بر شمرد.وی بر آن بود که علم در واقع همین عمل را انجام می‌دهد و بر آن بود که فلسفه نیز باید چنین روشی داشته باشد.

لودویک ویتگنشتاین[۲۸](۱۹۵۱_۱۸۸۹) از جمله نمایندگان دیگر این جنبش فلسفی بود.یکی از مشهورترین آثار وی ، رساله ی منطقی – فلسفی بود که با استقبال پوزیتیویسم های منطقی مواجه شد.وی معتقد بود کار فلسفه شناختن و کشف حقیقت نیست بلکه فعالیتی است برای روشن کردن آنچه از منابع دیگر به ما رسیده است.وی در این رساله به بررسی ساختار زبان مبادرت ورزید و دلیل این کار هم تثبیت معانی بود.به عقیده او روش صحیح فلسفی ، تحلیل ساختار زبان بود.او در رساله ی دیگر خود – که متفاوت از رساله ی اول بود – باعنوان پژوهش های فلسفی ، به اصطلاح ” قواعد زبانی ” اشاره کرد.به عقیده ی او ، گرچه در هنگام استفاده از کلمه ی (( بازی )) منظور به انجام هر نوع بازی ای است اما باید توجه داشت که بازی ها متفاوت هستند.طبیعتا قواعد بازی فوتبال با بازی بسکتبال متفاوت است. او همین امر را ‌در مورد زبان صادق می‌دانست و معتقد بود مفاهیم و کلمات هم درموارد مختلف ممکن است متفاوت باشند.از این رو تشویق وی به استفاده از هر واژه در معنای صحیح آن بود.وی معتقد است زبان ، تصویری منطقی از جهان ارائه می‌کند و زبان نمیتواند به فراسوی واقعیت راه یابد.البته وی اعتقاد داشت که برخی امور در قالب زبان نمیگنجند و به حوزه ی امور راز آلود متعلق هستند.

پایان نامه -تحقیق-مقاله – قسمت 14 – پایان نامه های کارشناسی ارشد

هدف از کمکهای انسان‌دوستانه، حفظ حق زندگی آدمیان از خطر گرسنگی و مرگ است؛ همان حقی که ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر، همه انسان‌ها را برخوردار از آن دانسته است و میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز از آن صیانت می‌کنند. بند ۲ ماده یک مشترک در هر دو میثاق با صلابت و صراحت خاص مقرر می‌کند: « در هیچ مورد نمی توان ملتی را از وسایل بقای خود محروم کرد. » حق حیات که کمک انسان دوستانه جز ضامن برای آن نیست و خود منتج از آن است، به قطع و یقین و بی هیچ گفت و گو حقی است از همان دسته از حقوق بشر که دیوان بین‌المللی دادگستری در قضیه بارسلونا تراکشن، حقوق بنیادین خوانده است.[۱۱۹] عبارت امداد بشردوستانه شامل تدارک مواد غذایی ضروری، آب آشامیدنی، لباس و حداقل امکانات مسکونی و برخی تجهیزات پزشکی و داروهای اساسی است و خدمات اساسی از قبیل خدمات پزشکی درمانی و دفاع غیرنظامی را در بر می‌گیرد.[۱۲۰]

در پروتکل اول الحاقی در ماده ۷۰ اعلام شده برای رساندن کمک های لازم اعلام رضایت طرفهای درگیری ضروری است و همچنین درعین حال که طرف های درگیر، ملزم به اعلام چنین رضایتی هستند، بر اساس ماده ۲۳ کنوانسیون چهارم ژنو و ماده ۷۰ پروتکل الحاقی شماره ۱ حق کنترل از آ ن ها سلب نمی شود. ضمناً نیروهای بشردوستانه باید ‌بر اساس ماده ۷۱(۴) پروتکل الحاقی ۱ به قوانین و مقررات سرزمینی که در آن عمل می‌کنند احترام بگذارند. در رابطه با سرزمین های تحت اشغال، کنوانسیون چهارم ژنو قوای اشغالگر را موظف ‌کرده‌است تا همه توان خود را برای تسهیل در رسیدن کمکهای بشردوستانه به غیرنظامیان به کار برند در واقع قوای اشغالگر باید از اینکه کلیۀ نیروی انسانی غیرنظامی تحت اشغال او در حد کافی از چنین ‌کمک‌هایی بهره مند هستند اطمینان حاصل و در موارد لزوم، درخواست کمک کند و طرفهای درگیر نباید عمداً مانع رساندن کمک های بشردوستانه به جمعیت غیرنظامی نیازمند شوند. ممانعت عمدی از کمک رسانی بشردوستانه -که خود زیرمجموعه گرسنگی دادن جمعی تغیرنظامی به عنوان روش جنگی است- در مخاصمات مسلحانه بین‌المللی، جنایت جنگی به شمار می رود.[۱۲۱] چنین عملی بر اساس قوانین داخلی بسیاری از کشورهای نیز جرم محسوب می شود. در ماده ۷۰(۲) پروتکل اول الحاقی آمده است که طرفین درگیر و هریک از طرفهای معظم متعاهد باید سریع و بی وقفه، عبور کلیه محموله را اجازه دهند و تسهیل کنند و قطعنامه های متعددی از سوی سازمان ملل متحد، به ویژه شورای امنیت و کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد در این مورد صادر شده است. ارسال کمک بشردوستانه به غیرنظامیان در مخاصمات مسلحانه بین‌المللی در ماده ۲۳ کنوانسیون چهارم ژنو ۱۹۴۹ بدین شکل بیان شده است که هر دولت متعاهد به کلیه محمولات دارویی … که باید به غیرنظامیان برسد اجازه عبور دهد و عبور آن ها را تسهیل کند و همچنین عبور آزاد و بلامانع محموله های مواد اصلی غذایی، پوشاک و دارویی تقویتی برای کودکان زیر ۱۵ سال و بانوان باردار و موارد مرتبط با زنان را اجازه دهد و تسهیل کنند.[۱۲۲] ‌بر اساس تفسیر ماده ۲۳ کنوانسیون چهارم، نان، آرد، شکر، روغن و نمک از جمله مواد ضروری اند.[۱۲۳] این تعهد در ماده ۷۰(۲) در پروتکل الحاقی اول به شکل موسع تری بدین شرح بیان شده است:

طرفین درگیر و هریک از طرفهای معظم متعاهد باید عبور سریع و بی وقفه کلیه محموله ها، تجهیزات و پرسنل تدارک دیده به موجب این بخش را اجازه داده و تسهیل کنند حتی اگر چنین کمک هایی برای سکنه غیرنظامی طرف مخالف در نظر گرفته شده باشد یعنی ‌دولت‌های‌ طرف مخالف را متعهد کرده که نه تنها از مانع تراشی در مسیر غیرنظامیان ‌به این کمک های بشردوستانه خودداری ورزند (تعهد سیلی) بلکه روند دسترسی های مذکور را تسهیل کنند (تعهد ایجایی).[۱۲۴] این تفسیر موسع توسط همگان و از جمله کشورهایی که به پروتکل مذکور نپیوسته اند پذیرفته شده است.[۱۲۵]

دریافت کمک های بشردوستانه برای بقا و حیات جمعیت غیرنظامی نیازمند، ضروری و مطابق حقوق بین الملل بشردوستانه، حق چنین جمعیتی است و کنوانسیون چهارم ژنو در ماده ۳۰ خود ‌به این مسئله اشاره ‌کرده‌است که غیرنظامیان برخوردار از این حق می‌توانند از قدرت های حامی و کمیته بین‌المللی صلیب سرخ و هر سازمان دیگری که توان و امکان کمک داشته باشد درخوست کمک کنند و پروتکل اول الحاقی نیز چنین حقی را در ماده ۷۰(۱) برای جمعیت غیرنظامی به رسمیت شناخته است.

شورای امنیت، مجمع عمومی سازمان ملل متحد و کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل نیز بر مواردی که جمعیت غیرنظامی نیازمند، محق دریافت کمک های بشردوستانه هستند تأکید ورزیده اند که قواعد پروتکل الحاقی درمورد کمک های بشردوستانه در پرتو و همگام با منع استفاده جنگی از قحطی دادن غیرنظامیان تفسیر شود. در این صورت، مداخله های غیرانسانی در دسترسی و توزیع کمک های بشردوستانه به غیرنظامیان درصورتی که با هدف به قحطی کشاندن غیرنظامیان باشد مصداقی از نقض این ممنوعیت تلقی خواهد شد. نهایتاًً ایجاد شرایط قحطی عمدی ازجمله مداخله در ارسال کمک های بشردوستانه، مصداق جنایات جنگی است.[۱۲۶]

الزام به تأمین آزادی تردد و عمل برای رساندن کمکهای بشردوستانه مجاز به جمعیت غیرنظامی نیازمند در پروتکل اول الحاقی در ماده ۷۱(۳) بیان شده است. نیاز ‌گروه‌های مسئول رساندن کمک های بشردوستانه به آزادی در امنیت حرکت و عمل، در رویه ناظر بر درگیری های مسلحانه بین‌المللی و غیربین المللی صراحت دارد و تخطی از چنین قاعده ای موضوع محکومیت قرار گرفته و ممنوع اعلام شده است. به ویژه سازمان ملل، بیانیه های و قطعنامه های زیادی در این ارتباط صادر ‌کرده‌است.

یکی از مشخصات عمده تنظیم حقوقی منازعات داخلی طبق پروتکل الحاقی شماره ۲ به کنوانسیون چهارگانه ژنو ۱۹۴۹ این است که برخلاف منازعات بین‌المللی، رابطه بین متخاصمین، اساساً رابطه بین دولت – کشور مربوطه و اتباع آن است لذا تعهدات دولت متخاصم، طبق حقوق بشردوستانه در قبال طرف متخاصم دیگر، تعهداتی در قبال اتباع خود آن دولت محسوب می شود؛ درست همان طور که حقوق بشر، تعهداتی را بر دولت در قبال اتباعش تحمیل ‌کرده‌است. در اینجا تفاوت در شرایط خاص منازعه مسلحانه نهفته که اعمال نوع خاص قواعد را ایجاب می‌کند. در ارتباط با مخاصمات غیربین المللی نیز چند ماده مرتبط با حق غذاست که می توان به ماده۵ مبنی بر ‌مهیا کردن غذا و آب آشامیدنی برای اشخاصی که به دلایل مربوط به جنگ مسلحانه از آزادی محرومند و ماده ۱۴ مبنی بر ممنوعیت ایجاد قحطی بین جمعیت غیرنظامی به عنوان روش جنگی و همچنین حمله، تخریب، جابه جایی یا انتقال بی فایده اموال ضروری برای بقای جمعیت غیرنظامی مانند مواد غذایی، محصولات خام کشاورزی و دامی اشاره کرد. در ماده ۱۸ نیز آمده است اگر جمعیت غیر نظامیِ در معرض سختی، بی دلیل از ملزومات و لوازم اصلی برای بقای خود از قبیل مواد غذایی، امکانات پزشکی محروم شوند عملیات امدادی انجام و کمک های بشردوستانه ارائه خواهد شد. [۱۲۷]

 
مداحی های محرم