وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مقاله های علمی- دانشگاهی – قسمت 28 – پایان نامه های کارشناسی ارشد


مقایسه بعدی مربوط به موارد سقوط خیار تأخیر ثمن می‌باشد. از جمله این موراد شرط سقوط خیار تأخیر ثمن در ضمن عقد است. برخی از فقها معتقدند شرط سقوط خیار تأخیر درمتن عقد جایز است و استدلال این ها به عموم ادله شرط یعنی المومنون عقد شروطهم می‌باشد(شهید اول،۱۴۱۴،ج۳،ص۲۷۶٫محقق ثانی،۱۴۰۸٫ج۴،ص۴۰۲).درپاسخ نیز گفته شده که شرط سقوط در متن عقد دارای اشکال است : زیرا بنابراینکه اسقاط خیار قبل از سه روز جایز نمی باشد،و بنا براینکه سبب خیار، ضرر حاصل از تاخیرمی باشد، شرط سقوط درمتن عقد جایز نمی باشد. زیرا درمتن عقد، نه مقتضی خیر محقق است نه شرط آن. مرحوم شیخ انصاری می فرمایند : حق همین است که شرط سقوط صحیح نباشد، زیرا چیزی که اسقاط او بدون شرط صحیح نیست، به دلیل المومنون عند شروطهم، شرط سقوط اوهم صحیح نخواهد بود(انصاری،۱۳۷۵،ص۲۴۶).



قانون مدنی در این زمینه می‌گوید : «سقوط تمام یا بعضی از خیارات را می توان در ضمن عقد شرط نمود».خیارتاخیر نیز یکی از اقلام خیارات محسوب می شود. نتیجتاً می توان در ضمن عقد، شرط سقوط خیارتاخیر ثمن را نمود.در این زمینه دکتر ناصر کاتوزیان می فرمایند: «شرط سقوط خیار درضمن عقد درمورد خیارهایی که بعد ‌از عقد ایجاد می‌شوند مانند خیار تأخیر ثمن، به مفهوم اسقاط مقتضی ایجاد خیار یا حذف بیدرنگ آن پس ازایجاد است. تعبیر نخستین بنظر قوی تر می‌رسد، زیرا شرط اسقاط خیار زمینه ایجاد آن را از بین می‌برد وحقی به وجود نمی آید تا اسقاط شود … به بیان دیگر شرط سقوط خیار در این فرض جلوگیری از تکوین حق است نه سقوط حق بعد از ایجاد».(کاتوزیان،۱۳۷۱،ج۵ ص۱۳۰)

‌در مورد سقوط خیار بعد از عقد و در خلال سه روز: عدای معتقد به عدم اسقاط هستند،زیرا سبب خیارتاخیر، ضرری است که بر اثر تأخیر مشتری بر بایع وارد می شود و قبل از گذشت سه روز هنوز ضرری حاصل نشده تا برای دفع او خیار جعل شود. به عبارت دیگر، قبل از گذشت سه روز نه سبب هست ونه مسبب (لذا نمی توان گفت وجود سبب در اسقاط مسبب کافی است).‌بنابرین‏ قبل از سه روز اسقاط صحیح نیست چرا که سقوط و اسقاط فرع اثبات است. باید چیزی ثابت باشد تا ساقط گردد و قبل از سه روز ثبوتی نیست تا سقوطی مترتب گردد این دلیل کسانی است که اسقاط قبل از سه روز را جایز نمی دانند(انصاری،۱۳۷۵٫ص۲۵۶٫ طباطبایی.۱۴۱۹،ج۹،ص۴۵۹).گروهی دیگر در مقابل معتقد به جواز اسقاط هستند،زیرا سبب خیار تأخیر عقد است و تأخیر سه روز شرط خیار است.به عبارت دیگر: عقد مقتضی خیار است و سه روز تأخیر، شرط آن است. پس اگر عقد سبب باشد وجود سبب در اسقاط مسبب کافی است(حسینی عاملی،۱۴۱۸،ج۴،ص۵۸۲٫ حسینی جلالی،۱۳۸۲،ص۱۵۸).بنظرمیرسد که در این مورد باید قابل به عدم سقوط خیار گردید. زیرا عقد و گذشت مدت سه روز از زمان انعقاد عقد،هر یک سبب ناقصه برای پیدایش خیار تأخیر ثمن می‌باشند و اجتماع آن ها سبب تامه را تشکیل می‌دهند ؛ ومی دانیم که سبب ناقصه موجب پیدایش مسبب نمی گردد بلکه سبب تامه است که موجب تحقق مسبب می‌گردد.در نتیجه خیارتاخیر ثمن وقتی تحقق می‌یابد که عقد بیع باشد و سه روز نیز ازهنگام انعقاد آن بگذرد ومشتری ثمن را تادیه ننماید. لذا چیزی که هنوز ایجاد نشده قابل اسقاط نیست واسقاط آن از مصادیق اسقاط مالم یحب می‌باشد. ولی شاید بتوان گفت اگر طبق ماده ۴۴۸ ق.م می توان شرط سقوط خیار تأخیر ثمن را در ضمن عقد نمود، چطور نمی شود شرط سقوط خیار تأخیر را بعد از عقد و درخلال سه روز اول عقد نمود. ‌بنابرین‏ بر اساس ماده ۴۴۸ ق.م شاید بتوان قایل به صحت چنین شرطی شد.

اما ‌در مورد اسقاط خیار بعد از سه روز باید گفت که خیار تأخیر ثمن بدون شک با شرط اسقاط آن بعد از انقضای سه روز از هنگام تشکیل عقد ساقط می‌گردد و در این مورد مابین فقها اختلافی دیده نمی شود چرا که خیار از جمله حقوق مالی است و حقوق مالی نیز قابل اسقاط است.(لکل ذی حق اسقاط حقه)

تصرفات بایع در ثمن نیز در خلال سه روز اول عقد اگر در ثمن معین صورت بگیرد این تصرف در حکم قبض ثمن محسوب می‌گردد و نتیجتا منجر به سقوط خیار می‌گردد حتی اگر بدون اذن باشد، ولی تصرفات در ثمن کلی در معین باید با اذن صورت بگیرد و الا موجب سقوط خیار تأخیر نمی شود.

در صورت امتناع بایع از گرفتن ثمن بعد از سه روز و قبل از فسخ برخی از فقها معتقدند خیارتاخیر در این حالت ساقط می‌گردد(شیخ انصاری،۱۳۷۵،ص ۲۴۷٫علامه حلی،۱۴۱۴، ج ۱، ص ۵۲۳). اما عده ای دیگر اعتقاد دارند با بذل ثمن خیارتاخیر ساقط نمی گردد. این عده به استصحاب استناد کرده‌اند یعنی چنین می‌گویند؛ قبل از بذل ثمن وبعد ازگذشت سه روز بایع خیار تأخیر داشته است. الان که مشتری ثمن را بذل کرده، شک در سقوط و بقاء خیار داریم در این حالت بقاء خیار را استصحاب می‌کنیم(خمینی تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۴۰۵٫نجفی،۱۳۱۴،ج۲۶، ص ۱۱۴).

قانون مدنی در این مورد ساکت است اما با توجه به نظر حقوق ‌دانان به نظر می‌رسد در این حالت خیارتاخیربایع ساقط باشد، زیرا اختیار فسخ برای بایع به دلیل دفع ضررازاوست. درموردی که خریدار ثمن را به او عرضه می‌کند وضعی که مبنای خیار است پایان می پذیرد. پس چرا باید به بایع اجازه داد که بیهوده قرارداد را فسخ نماید. درست است که با سپری شدن سه روز از تاریخ عقد، حق برای او ایجاد می‌گردد، ولی هرحق مبنا وهدفی دارد که تنها در حدود آن ها قابل اجرا است بایع اکنون هیچ ضرری را با فسخ عقد از بین نمی برد و فقط حربه ای به دست آورده است تا بتواند آنچه می‌خواهد بکند، در حالی که برهم زدن عقد همیشه به عنوان آخرین حربه به کار می رود.(کاتوزیان،۱۳۷۰،ج۱ ص۲۱۷)

حال این سوال مطرح می شود که آیا به مجرد مطالبه ثمن خیار بایع ساقط می شود یا خیر. بسیاری از فقها تصریح کرده‌اند که صرف این که بایع از مشتری مطالبه ثمن بکند این امر مسقط خیار نیست. اگر چه قرینه برای رضا او به عقد می‌باشد. اما چون علم آور نیست، این مقدار از قرینیت کفایت نمی‌کند. ‌بنابرین‏ چنین استنباط می‌شود که صرف مطالبه دلالت برالتزام نمی‌کند بلکه باید قرائن علم آوری وجود داشته باشد که معلوم نماید مقصود بایع از مطالبه ثمن التزام به بیع بوده است(شیخ انصاری، ۱۳۷۵، ص۲۴۵٫شهید ثانی، ۱۳۷۰ ج اول، ص ۳۲۴ . امام خمینی ۱۳۶۳،ج ۴، ص ۴۱۳).

ماده ۴۰۳ ق.م می‌گوید : «اگر بایع به نحوی از انحاء مطالبه ثمن نماید و به قرائن معلوم گردد که مقصود التزام به بیع بوده است خیار اوساقط می‌گردد». بنابرین معلوم می شود که قانون‌گذار صرف مطالبه ثمن را ازموجبات سقوط خیار ندانسته است.اما اگر مطالبه ثمن با قرائنی همراه باشد و از روی آن قرائن معلوم گردد که هدف بایع از مطالبه کردن ثمن، التزام و رضایت به بیع بوده است در چنین حالتی خیار بایع ساقط می‌گردد.

و ‌در مورد اینکه آیا صرف اذن بایع در تصرف مبیع موجب سقوط خیار می شود یا خیر بین فقها دو قول وجود دارد.

مقالات و پایان نامه ها | ۲-۲-۱-۸-۱)­ رفتارهای سنتی بازارگرایی، نسل اول بازارگرایی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۲-۲-۱-۸-۱)­ رفتارهای سنتی بازارگرایی، نسل اول بازارگرایی

شرکت­های که رفتارهای سنتی بازارگرایی دارند. بر شناخت نیازهای آشکار مشتریان در بازار توجه دارند و اقدام به ساخت کالا و خدماتی ‌می‌کنند که بتوانند آن نیازها را برآورده سازند شرکت­های بازارگرا با بررسی مشتریان، شناخت خودشان را نسبت به خواسته­ های مشتریان و ادراک آنان از کالا و خدمات، افزایش می­ دهند و می ­توانند کالا و خدمات جدید را به تناسب بازار و مشتری ارائه دهند. شرکت­های بازارگرایی سنتی ارتباط نزدیکی با مشتریان مهم و ویژه خودشان دارند تا بتوانند بصیرت عمیق­تر نسبت مطلوب­های آنان داشته باشند. در یک نگاه سطحی فعالیت­های شرکت­های بازارگرا به نظر مفید می­رسد اما این رفتار با این شکل روبروست که بیشتر تمرکز بر ‌پاسخ‌گویی‌ بیش از حد نیازهای فعلی مشتریان دارد و به صورت انفعالی عمل می­ کند و به دنبال یادگیری غیرمنتظره است. مدیران فقط آنچه را می­بینند که در نظر مشتریان جاری آنان قرارداد و به ماورای آن توجه ندارند (آنچه را که دست می­بینند که به آنچه را که باید باشد). عیب این نوع رفتار بازارگرایی این است که باعث اضمحلال توانایی شرکت درنوآوری می­ شود. این نوع رفتار، تهدیدی برای شرکت محسوب می­ شود. این شرکت­ها از تحقیقات سنتی استفاده ‌می‌کنند و هدف تحقیقات بازاریابی سنتی بر تشریح نیازهای آشکار مشتری تأکید می­ورزد در صورتی که بسیاری از نیازهای شناخته شده با آشکار نیستند.

۲-۲-۱-۸-۲)­رفتارهای مدرن بازارگرایی، نسل دوم بازارگرایی

نسل دوم شرکت­های بازارگرا خود را متعهد به شناخت نیازهای اظهار شده و نشده مشتریان، توانایی­ ها و برنامه ­های رقبا و ارزیابی اطلاعات بازار می­ کند. این شرکت به طور پیوسته از طریق آگاه ساختن سازمان و هماهنگی فعالیت­های بخش­های سازمان با یکدیگر به ایجاد ارزش برتر برای مشتریان می­پردازند. این سازمان­ها به طور وسیع بازار را کنکاش ‌می‌کنند، افق زمانی بلندمدت دارند و بیشتر در بازار نفوذ دارند . تکنیک­های تحقیقاتی نسل دوم شرکت­های بازارگرا بسیار بیشتر به تکنیک­های تحقیقاتی نسل اول شرکت­های بازارگرا است. البته نسل دوم شرکت­های بازارگرا از تکنیک­های دیگری برای شناخت آشکار شده مشتریان استفاده ‌می‌کنند. مثلاً آن ها از نزدیک استفاده مشتری را از محصول و خدمات مشاهده ‌می‌کنند با مشاهده آن­ها اطلاعات لازم را از نیازهای مشتریان به دست می ­آورند که این اطلاعات به شیوه تحقیقات سنتی به دست نمی­آید. در بازارگرایی مدرن، شرکت­های بازارگرا با مصرف کنندگان بالفعل و بالقوه ارتباط نزدیکی دارند و مصرف کنندگان را مشتریان بالقوه یا بالفعل می­دانند که دارای نیازهای ارضاء نشده­ای هستند که برآوردن آن را در بازار مورد مقایسه قرارداده و راه ­حل مطلوب جهت برآوردن آن نیازها را از شرکت انتظار دارند. شرکت­ها برای برداشتن محدودیت­های ارتباط با مشتری از تکنولوژی پیشرفته استفاده ‌می‌کنند. با بهره گرفتن از تکنولوژی پیشرفته شرکت­ها قادرخواهد بود راه حل­های مناسبی را برای ارضاء نیازهای اظهار نشده بیابند و از این طریق برای مشتریان پنجره­ای به سوی آینده باز ‌می‌کنند. البته شرکت­های بازارگرا نسل دوم نمی ­توانند به طور کامل نسبت به پویایی بازار و نوسانات آن اطلاع داشته باشند. ‌بنابرین‏ از یادگیری غیرمنتظره و اکتشافی استفاده ‌می‌کنند و می ­توانند به نتایج هم دست یابند. این شرکت­ها همواره یافته ­های خود را ‌بر اساس دانش و بینش جدید اصلاح ‌می‌کنند. بسیاری از شرکت­های بزرگ که از موقعیت قوی در بازار برخوردار هستند از «فرآیندتحقیق و یادگیری» استفاده ‌می‌کنند. «آقای لین[۳۶] و همکارانش» این فرایند را در شرکت­های جنرال الکتریک، جنرال موتور و… مورد بررسی قرار دادند. در این فرایند محصول در مرحله توسعه به صورت نمونه ساخته می­ شود. که این نمونه مبنای مراحل بعدی قرار ‌می‌گیرد. عمده تحقیق در اولین مرحله فرایند توسعه محصول انجام ‌می‌گیرد نه در مراحل تجمعی آن. البته این فرایند مستلزم تعهد مدیریت و امکانات مالی شرکت است. یکی دیگر از ویژگی­های شرکت­های بازارگرا نسل دوم، داشتن رهبری قوی است. نسل دوم شرکت­های بازارگرا به دنبال کشف بازارهای ناشناخته و سرویس دهی نشده است. به هر حال حفظ ارتباط با مشتری برای همه سازمان­ها امری حیاتی و چالشی بزرگ است. شرکت­های بازارگرایی می ­توانند محصولات جدید خود را به همراه محصولات کنونی به فروش برسانند. فروش محصولات قدیمی در کنار محصولات جدید امری رایج در شرکت­های بازارگرا بوده و منبع عمده مالی برای شرکت محسوب می­ شود. چرا که سود بلندمدت شرکت­ها در سایه سود کوتاه مدت آن ها‌ است. و این راهی برای رسیدن به سودهای بالاتر است مدیران اگرنتوانند فروش محصولات کنونی خود را با محصولات جدید بفروش برسانند، نسبت به رقبا متضرر خواهند شد. پس ‌می‌توان نتیجه گرفت که فرهنگ بازارگرایی به عنوان یک منبع مهم ایجاد مزیت رقابتی است. این فرهنگ بخصوص در شرکت­های که بیشتر به دنبال شناخت بازارهای جدید، فرصت­های جدید، بازارهای جدید هستند، بسیار حائز اهمیت است. باید ‌به این نکته توجه داشت که بازارگرایی، بازاریابی­گرایی نیست. بازاریابی فقط یکی از وظایف سازمان­هاست. فرصت­های متعددی برای افراد و گروه­ ها در بخش­های معنوی، تولید، طرح و برنامه، اداری و مالی و… جهت یادگیری و شناخت بازار و مشارکت وسیع در دانش جدید (یادگیری سازمانی) وجود دارد. تمام بخش­ها و قیمت­ها یک شرکت بازارگرا به دنبال ایجاد ارزش برتر برای مشتری هستند(نارور و اسلاتر، ۱۹۹۱).

۲-۲-۲) یادگیری گرایی:

پایان نامه -تحقیق-مقاله – ملاکهای تشخیصی مربوط به اختلال وسواس فکری و عملی – 10

افسردگی ناجور : این نوع افسردگی یک شکل متداول از افسردگی است که در آن افراد عملاً تا اندازه ای در واکنش به محیط اطراف خود احساس مس کنند که خلق آن ها تغییر ‌کرده‌است . آن ها همچنین ممکن است وقتی که مسائل ناراحتی کننده ای پیش می‌آید ، احساس کنند که بیشتر افسرده شده اند . حساسیت بیش از اندازه به طرد ، بخشی از این نوع افسردگی است . معمولاً شما در این حالت زیاد می خوابید و وزنتان زیاد می شود (نظیر افسردگی فصلی ) ، ولی نه فقط در فصل زمستان افراد مبتلا به افسردگی ناجور معمولاً در هنگام غروب احساس ناراحتی زیادی می‌کنند مصرف داروها برای درمان این نوع افسردگی مؤثر است این نوع افسردگی همچنین به درمان‌های روان شناختی پاسخ می‌دهد .

افسردگی ملانکولی . این نوع افسردگی که کمتر شایع است شکل بسیار شدید افسردگی است این افراد اشتهای کمی دارند کاهش وزن پیدا می‌کنند ، مشکلات زیادی در تمرکز دارند و دارای احساسهای گناه تحریکی هستند . این افراد در اوایل صبح احساس بدی دارند ‌صبح‌ها خیلی زود از خواب بیدار می‌شوند و نمی توانند مجدداً بخوابند این نوع افسردگی تا اندازه زیادی در توانایی عملکرد شما منفی می‌گذارد . در واقع افراد مبتلا کاملاً تحت تاثیر این افسردگی فلج می‌شوند و نمی توانند درباره هر چیز دیگری فکر کنند این نوع افسردگی به دارو جواب می‌دهد و به تنهایی به مشاوره یا روان درمانی بهبود نمی یابد . ( نقشبندی سیامک – ۱۳۸۴ ) .

    1. اختلال‌های اضطرابی که شامل پانیک ( هراس )

    1. خوبیا اجتماعی

    1. اختلال واسواس جبری

    1. اختلال استرس پس از سانحه

    1. اختلال استرس حاد

    1. اختلال اضطراب منتشر

    1. اختلال اضطرابی ناشی از بیماری‌های مدیکال

    1. اختلال اضطرابی ناشی از مصرف دارو یا مواد دارویی

  1. اختلال اضطرابی افسرگی مختلط در این وسواس را مورد بررسی قرار می‌دهیم .

اختلال وسواس

وسواس عبارت است از افکار یا عقایدی دست و پا گیر ، مکر و ناخوانده رفتارهای وسواس علائم عادی و طبیعی است عمل کودکی که می‌خواهد به بالای یک دیوار راه برود و یا با یک پا به روی سنگفرش مقابل پرش کند و یا هنگام راه رفتن بامادر لی لی کند . کاملاً طبیعی است بعضی از افراد میل افراطی برای کس اشیاء معینی در خود احساس می‌کنند رفتار فرد زمانی وسواسی می‌باشد گرفتاری و مزاحمت ایجاد کند . وقت گیر باشد و یا والدین و مهمانی را آزار برهد در این موارد کودک احتمالاً بیهودگی علتش را تشخیص می‌دهد ولی قادر به ترک آن نیست . ( منشی طولی ۱۳۷۰ ) .

خصیصه اصلی این اختلال وجود ‌وسواس‌ها یا اجبارهایی مکرر و چنان شدید است که رنج و عذابی را برای فرد به بار می آورد این ‌وسواس‌ها یا اجبارها سبب اتلاف وقت می‌شوند و اختلال قابل ملاحظه ای را در روند معمولی و طبیعی زندگی ، کارکرد شغلی ، فعالیت‌های معمولی اجتماعی یا روابط فرد ایجاد می‌کند که وسواس عبارت است از مکر ، احساس ، اندیشه یا حس عود کننده و مزاحم بر خلاف وسواس ( obsession) که یک فرایند ذهنی است اجبار ( compulsion) نوعی رفتار آگاهانه نظیر سفارش ، وارسی یا اجتباب که بیمار از غیر منطقی بودن وسواسهایش آگاهی دارد . ( حسن رفیعی ، خسرو سبحانیان ، ۱۳۸۲ صفحه ۱۶۱)

این افراد زیاده از حد به همرنگ جماعت بودن و تبعیت شدید از وجدان اخلاقی معتقدند آن ها بسیار انعطاف ناپذیر ، وظیفه شناس در حد افراط ، خود مهاری شدید ، احساس به شرایط و ضوابط محیط ، در حد افراط منظم و مرتب تمیز و دقیق اند و قادر به آرام بودن نیستند . ( شاملو ، سعید -۱۳۷۰ – صفحه ۱۲۱ ) .

اختلال وسواس فکری و عملی :

ویژگی اصلی اختلال وسواسی فکری و عملی ( OCD ) افکار و اعمال عود کننده و ناخوانده ای می‌باشد که وقت گیر بوده ( بیشتر از یک ساعت در هر روز ) هستند که یا به گرفتاری مفرط کودک یا به اختلال جدی در کارهایش منجر می شود نشانه های OCD در کودکان و نوجوانان همان نشانه هایی است که در بزرگسالان وجود دارد . کودکان افکار وسواسی مربوط به ترس از آلودگی ، موضوعات جنسی ، مذهبی ، یا تصاویر پرخاشگری خشونت را گزارش می‌دهند . برخی کودکان از ناتوانی در جلوگیری از شنیدن صداها یا آهنگ های ناخوانده و تکراری شکایت می‌کنند .

ترس از ابتلا به یک بیماری لا علاج ، مانند سرطان یا ایدز و نگرانی افراطی ‌در مورد اخلاقیات و امور مذهبی نیز گزارش شده است . اعمال وسواسی مانند تکرار ، شستشو ، وارسی ، نظم دهی ، و مرتب کردن نیز در کودکان شایع است . تشریفات شستشو شایع ترین نشانه OCD است که در بیشتر از ۸۵ درصد از کودکان معاینه شده در انیستیتو ملی بهداشت روانی ( NIMH) وجود داشته است . شستشوی مکرر ممکن است به صورت شستن دستها به دفعات و دوش گرفتن طولانی یا تشریفات شستشو بروز یابد . کودکان مبتلا به OCD اغلب گزارش می‌دهند که الگوی شستشو و تمیز کردن را هر روز باید انجام دهند و در صورتی که به هر دلیلی این کار متوقف شود از انجام هر کاری باز می مانند تا آن که شستشو را به طور کامل انجام دهند .

ملاک‌های تشخیصی مربوط به اختلال وسواس فکری و عملی

الف ) وجود افکار وسواسی یا اعمال اجباری

ب ) افکار وسواسی با موارد ۱ و ۲ و ۳ و ۴ تعریف می شود .

۱- افکار ، تکانه ها یا تصورات عود کننده و مستمر که بعضی اوقات در ضمن آشفتگی مزاحم ، و نا مناسب تلقی می‌شوند و موجب نگرانی یا اضطراب قابل ملاحظه می‌شوند .

۲- افکار ، تکانه ها یا تصورات تنها نگرانیهای مفرط ‌در مورد مشکلات واقعی نیستند .

۳- شخص تلاش می‌کند از چنین افکار ، تکانه ها و تصوراتی اجتناب کرده ، آن ها را متوقف نموده و یا با فکر یا عمل خنثی کند .

۴- شخص تشخیص می‌دهد که افکار ، تکانه ها یا تصورات وسواسی محصول فکر او هستند و همچون کاشتن فکر از خارج بر او تحمیل نمی شوند اعمال اجباری با مورد ۱ و ۲ می‌شوند .

۱- رفتارهای تکراری ( برای مثال شستن دست ، مرتب کردن ، وارسی کردند ) یا اعمال ذهنی ( مثلاً نیایش ، شمارش ، تکرار لغات به طور بی صدا ) که شخص احساس می‌کند مجبور است در پاسخ به یک فکر وسواسی یا مطابق اصولی که باید دقت رعایت شوند عمل کند .

۲- هدف رفتارها یا اعمال ذهنی نگرانی یا جلوگیری از بعضی وقایع وحشتناک است با وجود این ، این رفتار ها یا اعمال ذهنی یا به طور واقع گرایا نه با آنچه در نظر است خنثی یا پیشگیری شود ارتباط ندارد یا به وضوح افراطی هستند .

ب ) در مقاطعی از سیر اختلال شخص تشخیص داده است که افکار وسواسی و یا اعمال اجباری ، افراطی یا غیر منطقی هستند توجه : این موضوع ‌در مورد کودکان صادق نیست .

ج ) ‌وسواس‌ها یا اجبارها موجب نگرانی بارز می‌شوند و وقت گیرند ( بیش از یک ساعت از روز را به خود اختصاص می‌دهند ) یا به طور قابل ملاحظه ای در کارکرد عادی ، شغلی ، تحصیلی یا فعالیت‌های اجتماعی و روابط شخص تداخل می‌کنند .

پایان نامه -تحقیق-مقاله – گفتار پنجم: حق حضور فوری نزد مقام قضایی در مرحله تحت نظر – 5

الزام به ارائه سریع اطلاعات ‌در مورد اتهامات کیفری دو هدف اصلی ذیل را دنبال می‌کنند:

    1. فرد بازداشت شده با آگاهی از اتهام بتواند به غیر قانونی بودن بازداشت اعتراض کند.

  1. فرد بازداشت شده باید بتواند بنا به ضرورت رعایت تساوی سلاح ها بین اصحاب دعوی، دفاع مؤثری از خود نماید.

بدین ترتیب اگر اطلاع فرد متهم از دلایل بازداشت و اتهام، کامل و دقیق نباشد هیچ کدام از اهداف این الزام محقق نمی شود. لذا کمیته متذکر می شود که اطلاعات باید بر قوانین و حقایق کلی که اتهام بر اساس آن اظهار شده دلالت کند.[۱۵۶]

برای آنکه اطلاعات ارائه شده مؤثر و مفید واقع شود و اهداف مذکور برای الزام به اطلاع رسانی محقق شود باید به زبانی که فرد آن را می فهمد اطلاعات به وی داده شود.

در این خصوص کمیته حقوق کودک مقرر ‌کرده‌است، «باید کودک به زبانی که قادر به درک و فهم آن است از اتهامش اطلاع پیدا کند. یک مترجم به زبان قانون رسمی نیز اغلب باید در رابطه با متهم نوجوان استفاده شود، برای آنکه کلمات را به نحوی برای کودک بیان کند که وی بفهمد.

توضیح اتهام به کودک باید توسط مقاماتی همچون پلیس، قاضی و… صورت بگیرد و آن ها موظفند اطمینان حاصل کنند که کودک اتهام علیه خویش را فهمیده است تفهیم اتهام به زبانی که کودک می فهمد جزء وظایف این افراد است و آن ها حق ندارند این مسأله را به والدین یا قیم قانونی یا مشاور کودک واگذار کنند.

کمیته تذکر می‌دهد که مسئولین نباید اطلاع دادن به والدین یا قیم قانونی را جایگزین اطلاع به کودک کنند.[۱۵۷]

‌بنابرین‏ این حق برای دول این وظیفه را ایجاد می‌کند که نه تنها به زبان مادری کودک، بلکه باید به نوعی برای کودک تبیین کند و توضیح دهد که وی کاملاً اتهامش را بفهمد.

‌بر اساس اصل ۳۲ قانون اساسی هیچ کس را نمی توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می‌کند. درصورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت ۲۴ ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالح قضایی ارسال و مقدمات محاکمه در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می شود.

همچنین در قانون آئین دادرسی کیفری در ماده ۲۴ مقرر شده است: چنانچه در جرایم مشهود بازداشت متهم برای تکمیل تحقیقات ضروری باشد موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ شود و ‌بنابرین‏ همان طور که مشهود است تصریحی به اعلام دلایل دستگیری در هنگام دستگیری وجود ندارد و تنها تصریح به اعلام دلایل دستگیری پس از اتخاذ تصمیم به بازداشت فرد شده است.

در ماده ۱۱۳ قانون آئین دادرسی کیفری هم اینطور ذکر گردیده است: در احضارنامه اسم و شهرت احضار شده و تاریخ و علت احضار و محل حضور و نتیجه عدم حضور باید قید شود.

تبصره: در جرایمی که مصلحت اقتضاء نماید، علت احضار و نتیجه عدم حضور ذکر نخواهد شد و به نظر نگارنده این تبصره منطبق با اهداف دادرسی منصفانه نمی‌باشد و مانع تحقق اصل تساوی سلاح می شود لذا می بایست حذف گردد.

در خصوص جلسه بازپرسی نیز ماده ۱۲۹ مقرر می‌دارد: «قاضی ابتدا هویت و مشخصات متهم را سؤال نموده و سپس موضوع اتهام و دلایل آن را به صورت صریح به متهم تفهیم می‌کند آنگاه شروع به تحقیق می کند.»

گفتار پنجم: حق حضور فوری نزد مقام قضایی در مرحله تحت نظر

پس از آنکه ضابطین و مأموران صالح انتظامی فرد را دستگیر کردند باید با اطلاع مقام قضایی صالح او را در بازداشت نگه دارند. بازداشت در مرحله قبل از اطلاع مقام مسئول قضایی را تحت نظر و بازداشت بر طبق دستور مقام صالح قضایی را بازداشت موقت می‌گویند. لذا به منظور جلوگیری از بازداشت غیر قانونی و خودسرانه میثاق حقوق مدنی و سیاسی مقرر داشته است: « هر فرد در بازداشت یا توقیف شده به اتهام جرم کیفری باید سریعاً نزد قاضی یا سایر مقاماتی که به موجب قانون صلاحیت اجرای اختیارات قاضی را دارد، حاضر شده و حق دارد در زمان معقول محاکمه یا آزاد شود…..».

همچنین ‌بر اساس اصل ۴ مجموعه اصول، به منظور جلوگیری از نقض حقوق بشر بنیادین و اساسی و رهایی از دستگیری خودسرانه یا بازداشت، هر گونه بازداشت و حبسی باید توسط مقام قضایی یا سایر مسؤولین صادر شود.

هدف از حضور فوری نزد مقام قضایی بررسی وجود یا عدم وجود دلیل قانونی و داشتن ضرورت بازداشت قبل از محاکمه، همچنین حصول اطمینان از تأمین سلامتی و منافع فرد حین بازداشت و مرحله تحت نظر، می‌باشد تا از نقض حقوق اساسی و بنیادین فرد بازداشت شده جلوگیری به عمل آید.

این حق مهم در بند ۱ اصل ۱۱ مجموعه اصول نیز با عبارت: « هیچ فردی نباید بدون بهره مندی از فرصت مؤثر برای رسیدگی سریع توسط قاضی یا دیگر مقامات، بازداشت شود» ذکر شده است.

این حق برای فرد بازداشت شده این فرصت را فراهم می آورد که در اولین فرصت اعتبار بازداشت را از لحاظ قانونی به چالش کشیده و به غیر قانونی بودن بازداشتش اعتراض کند و اگر حقوقش نقض شده باشد آزادی اش تضمین شود.

حق حضور فوری ناظر به مرحله تحت نظر ایجاب می‌کند که ضابط قضایی به محض دستگیر یا بازداشت فرد او را در اسرع وقت در محضر قاضی یا مقام دیگر که به موجب قانون مجاز به اعمال اختیارات قضایی باشد، حاضر نماید.

‌بنابرین‏ ضابطان دادگستری یا سایر مقامات غیرقضایی حق ندارند افراد را بدون ارجاع به مقام قضایی به مدت طولانی در بازداشت نگهداری کنند.

کمیته حقوق کودک نیز در تفسیر عام خود تأکید می‌کند که کودک پس از بازداشت باید حداکثر تا ۲۴ ساعت در مقابل دادگاه یا مقام صالح و مستقل و بی طرف دیگری حاضر شود تا قانونی بودن ادامه محرومیت از آزادی بررسی گردد.[۱۵۸]

قاضی یا مقام صلاحیتداری که مجاز به اعمال اختیارات قضایی است باید دارای ویژگیهایی همچون استقلال، بی طرفی و صلاحیت برخوردار باشد، اما متأسفانه در بسیاری از کشورها این مقام قضایی همان دادستان یا بازپرسی است که خود طرف دعوی محسوب می شود و اعطای این حق به دادستان مغایر با اصل تساوی سلاح ها و موجب نقض حقوق متهم می شود.

امروزه در راستای تحقق دادرسی منصفانه، حق بازداشت متهم نه تنها از دادستان بلکه حتی از بازپرس نیز که امر تحقیق را عهده دار است، سلب شده است.[۱۵۹]

بر اساس اصل ۳۲ قانون اساسی درصورت بازداشت حداکثر ظرف مدت ۲۴ ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالح قضایی ارسال و مقدمات محاکمه در اسرع وقت فراهم گردد.

مقاله های علمی- دانشگاهی | و پژوهشی در قلمرو مساله مورد بررسی – 1

– عملکرد خانواده:

تعریف نظری: پیچیدگی ناشی از نحوه ی تأثیر و تعامل عوامل متعدد در شکل گیری ماهیت و مفهوم خانواده در هر فرهنگ، تعریف عملکرد خانواده یا ناکارآمدی خانواده یا اختلال عملکرد خانواده را مشکل می‎سازد. عملکرد خانواده به نقش افراد خانواده، ساختار قدرت و تصمیم گیری در خانواده و اتحاد والدینی بستگی دارد و کارآمدی کلی خانواده را نشان می‌دهد(والش[۱۰]، ۱۹۹۳).

اختلال در عملکرد خانواده در حقیقت اختلال در ساختار کلی خانواده است(گلدنبرگ[۱۱] و گلدنبرگ،۲۰۰۷؛ به نقل از براوتی، ۱۳۸۶).

تعریف عملیاتی: نمره ای است که ‌بر اساس پرسشنامه مقیاس سنجش خانواده مک مسترFAD)) به دست می‌آید.

-کمرویی:

تعریف نظری: مفهوم کمرویی به احساس ترس به هنگام مواجه با موقعیت های اجتماعی تازه و نگرانی ‌در مورد ارزیابی منفی دیگران اشاره دارد(گودینو و لو،۲۰۱۰).

تعریف عملیاتی: نمره ای است که افراد مورد مطالعه از طریق اجرای پرسش نامه کمرویی که توسط “سموعی” تنظیم شده است به دست می آورند.

-افسردگی:

تعریف نظری:افسردگی به عنوان خلق ملول که شدت آن از ناامیدی های معمولی و هیجان های غم انگیز گاه و بیگاه زندگی روزمره بیشتر است تعریف شده است.این ملالت می‌تواند به صورت دلتنگی شدید یا بی علاقگی زیاد به جنبه‌های قبلا لذت بخش زندگی پدیدار شود(سیدمحمدی،۱۳۸۳).

تعریف عملیاتی: نمره ای است که ‌بر اساس پرسشنامه افسردگی بک (BDI II، بک،استر و براون،۱۹۹۶) به دست می‌آید.

-اضطراب:

تعریف نظری: اضطراب به طور گسترده ای به عنوان،حوادث و شرایط محیطی که به طور عینی سلامت فیزیکی و روانی افراد را تهدید می‌کند تعریف شده است(گرنت،۲۰۰۳).

تعریف عملیاتی: نمره ای است که ‌بر اساس پرسشنامه اضطراب بک به دست می‌آید.

-ویژگی های روانشناختی:

منظور از ویژگی های روانشناختی در این تحقیق بررسی میزان اضطراب و افسردگی در نوجوانان است.

فصل دوم

مرروی بر یافته های نظری

و پژوهشی در قلمرو مسئله مورد بررسی

در این فصل نیز ما مروری بر پیشینه پژوهشی و نظری در قلمرو مسئله مورد بررسی داریم و از ابعاد مختلف این مسئله را مورد بررسی و مطالعه قرار می‌دهیم.

۲-۱-خانواده و تعاملات آن:

خانواده اولین و مهمترین منبع جامعه پذیری کودک است. در سال‌های اولیه تنها روابط در دسترس کودک، والدین او هستند. تعامل و رابطه هیجانی بین کودک و والدین انتظارات و پاسخهای آتی کودک در روابط اجتماعی را شکل می‌دهد. باورها، ارزش‌ها و بازخوردهای یک فرهنگ از طریق فیلترهای خاص خانواده به کودک منتقل می شود (هترینگتون[۱۲] و پارک[۱۳]، ۲۰۰۵).برخی محققان بر این باورند که رفتار والدین تعیین کننده رفتار کودکان است. کودک در سنین اولیه با قرار گرفتن در شبکه روابط پیچیده خانواده، به شناخت خود ‌و دنیای اطراف خود نایل می شود.تمامی متغیرهای مربوط به کودک مثل خودپنداره، عزت نفس، خویشتنداری و قابلیت‌های ارتباطی ماحصل نظامهای آموزشی و تربیتی خانواده است(استافورد[۱۴]و بیر[۱۵]، ۱۹۹۳؛گولدنبرگ، ۲۰۰۷).

خانواده به عنوان مهم ترین واحد جامعه بیشترین تاثیر را بر شکل گیری شخصیت فرزندان دارد.کودک به هنگام تولد هیچ درک و فهمی از موجودیت خود ندارد اما به تدریج گونه ای از آگاهی و دانش ابتدایی را ‌در مورد خود به واسطه تعامل با محیط و به خصوص خانواده شکل می‌دهد. رفتارها و تعاملات والدین باعث می شود که فرزندان انگاره و تصور خاصی را ‌در مورد موجودیت خود شکل دهند.هر خانواده به شیوه مخصوص خود بر فرزند خود تاثیر می‌گذارد، از جمله عوامل مهمی که بر شکل گیری شخصیت نوجوانان مؤثر است عبارتند ازعوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و…(گولدنبرگ، ۲۰۰۱).

خانواده چیزی بیش از مجموعه افرادی است که در یک فضای مادی و روانی خاص به سر می‌برند. خانواده یک نظام اجتماعی و طبیعی است که ویژگی های خاص خود را دارد. نظام اجتماعی مجموعه ای از قواعد و اصول را ابداع و برای اعضای خود نقش های متنوعی تعیین می‌کند. رابطه اعضای خانواده رابطه ای عمیق و چند لایه است که عمدتاً بر اساس تاریخچه مشترک، ادراک ها و فرض های مشترک و درونی شده راجع به جهان، و اهداف مشترک بنا نهاده شده است. در چنین نظامی افراد توسط علایق و دلبستگی های عاطفی نیرومند، دیرپا و متقابل به یکدیگر متصل شده اند. ارزش اصلی خانواده حاصل شبکه روابطی است که توسط اعضای آن به وجود آمده است (گلدنبرگ، ۲۰۰۰؛ ترجمه حسین شاهی، ۱۳۸۶).

از طرفی ارتباط مؤثر، سنگ بنای خانواده سالم و موفق است. به عبارتی وقتی خانواده از الگوهای ارتباطی مؤثر استفاده می‌کند، انتقال و درک واضحی از محتوا و قصد هر پیامی دارد و مسئولیت اجتماعی کردن فرزندان و دستیابی به نیازهای روحی و روانی اعضای خانواده و شرکت در اجتماع را می‌تواند به خوبی انجام دهد. نوع نظام خانواده و الگوهای ارتباطی آن اثر مهمی بر اعضای خانواده دارد زیرا شخصیت، یادگیری، توسعه و ابقا اعتماد به نفس و قدرت انتخاب و تصمیم گیری منطقی افراد خانواده همه به نوع ارتباطات و نحوه انتقال اطلاعات بین اعضای خانواده وابسته است (ابراهیمی، ۱۳۷۲).

بهداشت روان کودکان به میزان کفایت اجتماعی و عاطفی که توسط خانواده در طی رشد تامین می‌گردد، بستگی دارد. در خانواده ای که عشق و علاقه به اندازه کافی مبادله می شود، سلامت عاطفی اعضای تا حد زیادی تامین می‌گردد. خانواده اولین و مهمترین محیطی است که فرد را از کیفیت روابط انسانی آگاه می‌کند. طبق نظر اکثر روانشناسان، تجربیات سال‌های اول زندگی که غالبا در محیط خانواده اتفاق می افتد، زیربنای شخصیت فرد را سازمان می‌دهد. بدون تردید،کودک در محیط خانواده با معیارهای ارتباطی، اخلاقی، تربیتی و ارزش های اجتماعی آشنا می شود. این تجربیات، رفتارها، نگرش ها، آرمان‌های تحصیلی، اعتقادات و باورهای مذهبی، سیاسی و اقتصادی و نوع حرفه فرد را تا حدودی زیادی مشخص می‌کند (احدی و بنی جمالی، ۱۳۷۸).

از نظر پاترسون[۱۶] (۱۹۸۲)، مشکلات رفتاری کودک در ارتباطی تنگاتنگ با بافت تعامل خانواده دارد. دو رویکرد اساسی برای تشخیص وجود دارد: ۱- رویکرد مقوله ای[۱۷] و ۲- رویکرد ابعادی[۱۸]. رویکرد مقوله ای که DSM از آن جمله است بیان می‌دارد که اختلالات تا حدی از هم مستقل است، به طوری که می توان برای هر یک سبب شناسی و تصویر بالینی مجزایی را ترسیم کرد. با این وجود، تحقیقات اخیر، تردیدهایی را به وجود آورده است. رویکرد ابعادی دیدگاهی متفاوت دارد. در این رویکرد تعدادی بعد فرض می‌شوند (همچون افسردگی، پرخاشگری، اضطراب و تکانشگری) که می توان آن ها را از لحاظ تجربی اثبات کرد و در عین حال با یکدیگر همپوشی دارند. نکته مورد بحث در این رویکرد قانون نگر بودن آن است. روش شناسی این رویکرد اساسا بر پایه هنجارهای آماری و گروهی بوده و وضعیت یک کودک را تنها می توان در مقایسه با وضعیت سایر کودکان در ‌گروه‌های بهنجار و مرضی، تعبیر و تفسیر کرد.(پاترسون،۱۹۸۲)

 
مداحی های محرم