الف: اهداف سیاست خارجی[۶۲] کشورها
اهداف سیاست خارجی که از آن با عنوان اهداف ملی نیز یاد شده است؛ «در واقع تصوری از وضعیت آینده است که حکومت باید از طریق تصمیمگیرندگان به آن دست یابد. وضعیت آینده؛ هم شامل موقعیتهای معیّنی مثل تصاحب قلمرو دیگران و هم ارزشهایی چون بسط دموکراسی و یا مبانی دینی میشود».[۶۳]
بین این واژه و واژۀ منافع ملی شباهتهای بسیاری وجود دارد. با این حال باید گفت که نمود عینی منافع (که انتزاعی هستند) اهداف است. اهداف را تصمیمگیرندگان رسمی دولت انتخاب میکنند تا یا وضع بینالمللی موجود را به نفع منافع ملی خود تغییر دهند[۶۴] و یا در حفظ آن بکوشند.[۶۵] اهداف سیاست خارجی حاصل تحلیل مقاصد[۶۶] و وسایل[۶۷] نیل به آن اهداف میباشند. گرچه اهداف روشن و واقعی سیاست خارجی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است، همه کشورها به دنبال دستیابی به اهداف زیر هستند که ما فقط به آنها اشاره میکنیم:
- حفظ موجودیت؛[۶۸]
- رفاه ملی؛[۶۹]
- امنیت[۷۰] که پس از جنگ جهانی دوم مفهوم آن دگرگون شده و سه نوع آمادگی سیاسی، اقتصادی و نظامی را دربرمیگیرد؛
- پرستیژ[۷۱] ملی؛
- کسب قدرت؛[۷۲]
- حفظ و بسط ایدئولوژی[۷۳]؛[۷۴]
البته تقسیمبندیهای فراوانی در خصوص اهداف وجود دارد که بررسی آن در این پژوهش نمیگنجد.[۷۵]
هدفهای سیاست خارجی در طول زمان ثابت باقی نمیمانند. زیرا عوامل داخلی و خارجی بسیاری وجود دارند که باعث تغییر در آن میشوند. عبدالعلی قوام معتقد است به این ترتیب باید سلسله مراتبی را برای این اهداف متنوّع در نظر گرفت. در بعضی مواقع ممکن است امنیت ملی، مسائل تکنولوژیک، توسعۀ اقتصادی و رفاهی و یا مسائل ایدئولوژیک، اولویتهای نخست هدفهای سیاست خارجی تلقی شوند، در حالی که با تغییر شرایط ممکن است احساس شود که باید نوعی جابجایی در اهداف صورت گیرد. به این ترتیب دولتها گاه به همکاری یا رقابت با یکدیگر میپردازند و گاه سلسله مراتب جدید هدفها، آنها را رو در روی یکدیگر قرار میدهد.[۷۶]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ب: ابزارهای سیاست خارجی کشورها
برای تحقق اهداف و تأمین منافع در سیاست خارجی، دولتها از ابزارهای گوناگون بهره میگیرند. مهمترین ابزارهایی که دولتها در سیاست خارجی خود به کار میگیرند به شرح زیر است:
- دیپلماسی[۷۷] (این ابزار در کنار سایر ابزارها هم بکار میرود)؛
- ابزارهای اقتصادی ـ مالی، تکنولوژیک و تجاری؛
- ابزارهای فرهنگی ـ تبلیغاتی؛
- ابزار نظامی؛[۷۸]
پ: تعریف منافع ملی[۷۹] کشورها
از دیدگاه واقعگرایی[۸۰] آنچه که در نهایت، هدف اساسی تصمیمگیرندگان سیاست خارجی است، منافع ملی نام دارد. این مفهوم شامل نیازهای حیاتی یک کشور است. آنچه را که بیتردید میتوان جزء منافع ملی یک کشور به حساب آورد، عبارت است از:
- صیانت از خود؛[۸۱]
- استقلال؛[۸۲]
- وحدت قلمرو؛[۸۳]
- امنیت نظامی؛[۸۴]
- وضع مطلوب اقتصادی.[۸۵]
زمانی که منافع ملی دو یا چند کشور سازگار باشد، آنها میل به همکاری و هماهنگی دارند. ولی در صورت تعارض منافع، مسائل از راههایی چون تنش، تهدید و بالاخره جنگ حل خواهد شد. منافع ملی را میتوان در چهار دسته خلاصه نمود: منافع دفاعی ـ امنیتی، منافع اقتصادی، منافع مربوط به نظم جهانی و منافع ایدئولوژیک.[۸۶]
در صحبت از منافع ملی باید به محدودهای که این منافع شامل آن میگردد نیز توجه نمود. محدودۀ منافع ملی دولتها با تغییر در قدرت آنها دگرگون میشود. دولتهای بزرگ در خارج از مرزهای خود نیز میتوانند منافع ملی خود را تعریف کنند. ولی دولتهای کوچکتر در محدودۀ جغرافیایی خود این منافع را در نظر میگیرند. انواع منافع ملی از دید عبدالعلی قوام به منافع موازی، متعارض، مشترک و اختلافزا تقسیم شده است. سیاست تنش زدایی نتیجۀ منافع موازی، همکاری؛ نتیجۀ منافع مشترک، و بالاخره جنگ سرد نتیجۀ منافع اختلافزا میباشد.[۸۷]
واقعگرایان دو مفهوم امنیت و قدرت را هدف اولیۀ سیاست خارجی میدانند. ولی برعکس، رفتارگرایان عقیدۀ واقعگرایان مبنی بر وجود یک واقعیت عینی را رد میکنند و به کاربردی کردن مفهوم منافع ملی علاقمندند. آنها با بهرهگیری از محیط مساعدی که رهیافت تصمیمگیری برای آنها ایجاد کرد، به تعریفی کاربردی از منافع ملی رسیده و آن را ناشی از انتخاب و تصمیم مقامهای اصلی یک ملت دانستند. [۸۸]
ت: تصمیمگیری در سیاست خارجی
بر اساس این رهیافت هنگامی که رفتار بازیگران سیاسی یعنی دولتها را در صحنه سیاست بینالملل مورد مطالعه قرار میدهیم، در واقع تصمیمهایی را که آنها به صورت دادههای سیاست خارجی خود وارد محیط بینالملل میکنند مطالعه میکنیم. این تصمیمها توسط افراد، گروهها، نهادها و دستگاههای مختلف داخلی آن دولتها اتّخاذ میشوند و مجموعۀ آنها به صورت رفتار دولتها در زمینههای سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی بروز پیدا میکنند. عمدهترین معیارهایی که باید در سطوح تصمیمگیری مورد توجه قرارداد به شرح زیر است:
- تصمیمگیرندگان؛
- شرایط و ضرورتهای محیطی؛
- دسترسی به منابع اطلاعاتی و بهرهگیری از امکانات؛
- ساختار نظام تصمیمگیری؛
- راه حل های گوناگون؛
- پیامدها؛
- محدودیتهای تصمیمگیری.[۸۹]
از نظر عبدالعلی قوام نهادها و دستگاههای تنظیم کنندۀ سیاست خارجی شامل این موارد میباشد:
- قوۀ مجریه؛[۹۰]
- قوۀ مقنّنه؛[۹۱]
- گروههای نفوذ و احزاب سیاسی؛
- افکار عمومی؛
- نهادهای نظامی؛
فرم در حال بارگذاری ...