۲-۱۱-۷- مزیت و معایب روش FIFO
کاربرد این روش که متداولترین روش ارزیابی موجودیهاست بسیار آسان است. گردش اقلام بهای تمام شده در این روش، معمولاً با گردش فیزیکی اقلام موجودیها مطابقت میکند و موجب ارزیابی موجودی های آخر دوره با قیمت های نزدیک به جاری می شود. ضمناً اجرای این روش در دوره هایی که قیمت ها در حال افزایش است موجب ایجاد سود ناخالص بیشتر می شود. علیرغم مزایای فوق سود بیشتر موجبات مالیات بر آمد بیشتر را فراهم می آورد و در آمد های جاری با اقلام بهای تمام شده نسبتاً قدیمی مقایسه می شود و در نتیجه کارایی و سود بیش از واقع نشان داده می شود ضمن اینکه برای جایگزینی اقلام موجودی ها بهای بیشتری نیز باید پرداخت گردد. تطابق (مقابله) اقلام بهای تمام شده قدیمی با در آمد های جاری موجب ایجاد سود ناشی از نگهداری موجودی ها می شود که به نوبه خود باعث نشان دادن قدرت سودآوری بیش از واقع و احتمالاً گمراهی گروههای ذینفع می شود. (عیوضی حشمت، ،۱۳۸۵)
۲-۱۱-۸- مزایا و معایب LIFO
مزیت عمده این روش این است که در دوره افزایش قیمتها، سود ناخالص به میزانی کمتر محاسبه و مالیات بر درآمد کمتری پرداخت میگردد که موجب بهبود وضعیت نقدینگی و گردش وجوه نقد می شود ضمناً درآمد جاری با اقلام بهای تمام شده نزدیک به قیمتهای جاری مقایسه و مقابله و در نتیجه سود ناخالص نیز سودآوری تجاری را بهتر نشان میدهد. (عیوضی حشمت، ،۱۳۸۵)
اما اگر این روش در چند دوره مالی متوالی به کار برده شود اقلام موجودی های منعکس در ترازنامه با ارزش به مراتب کمتر از قیمت های جاری (در موقع افزایش قیمت ها) نشان داده می شود زیرا بر مبنای اقلام بهای تمام شده قدیمی و نسبتاً ارزان که موجب محاسبه سود ناخالص کمتر در مقایسه با روش fifo می شود گرچه سودآوری شرکت یا واحد تجاری را موجب می شود لذاست که مسئولین کشورهای صنعتی شرکت ها را مقید کردهاند تا جهت مقاصد مالیاتی در صورت استفاده از LIFO، آن را در محاسبه ناخالص به منظور گزارشگری مالی نیز به کار برند (عیوضی حشمت، ،۱۳۸۵).
۲-۱۱-۹- مزایا و معایب میانگین موزون و متحرک
این روش ها که به ترتیب در سیستم های ارزیابی ادواری و دائمی موجودی ها به کار می رود در مقایسه با روشlifo ، در برخی از کشورهای صنعتی کمتر متداول است زیرا کلیه نقاط ضعف دو روش lifo ، fifo را دارا است در حالی که مزیت عمده ای نیز ندارد. در صورت اجرای این روش ها، سود ناخالص و موجودی های آخر دوره هیچ یک با قیمت های جاری یا قیمت های جاری یا قیمت های نزدیک به آن محاسبه نمی شود (عیوضی حشمت، ،۱۳۸۵).
۲-۱۲-مقایسه روش های ارزشیابی موجودی های کالا
تا زمانی که قیمت ها ثابت باشد به کارگیری هر یک از روش های پذیرفته شده تعیین ارزش موجودی های کالا شامل: روش شناسایی ویژه، روش اولین صادره از اولین وارده، روش اولین صادره از آخرین وارده و قیمت میانگین که بر اصل بهای تمام شده مبتنی هستند نتایج یکسانی را ارائه میدهند. اما هنگامی که قیمت ها به میزان قابل توجهی تغییر کنند استفاده از هر یک از روش های مذبور اثرات متفاوت و با اهمیتی بر موجودی های کالا و سود و زیان خواهد داشت. زمانی که قیمت ها در حال افزایش است موجودی کالای پایان دوره و سود ناویژه دوره مالی با روش اولین صادره از اولین وارده به مبلغی بیشتر و با روش اولین صادره از آخرین وارده به مبلغی کمتر گزارش می شود. و در هنگامی که قیمت ها رو به کاهش باشند موجودی کالا و سود ناویژه با روش اولین صادره از اولین وارده کمتر و با روش اولین صادره از آخرین وارده بیشتر محاسبه می شود(محمد نمازی و همکاران،۱۳۹۰).
از ۴ روش فوق به طور قاطع نمی توان یکی را بر دیگری ترجیح داد و تنها عاملی که موجب انتخاب یک روش برای قیمت گذاری موجودی های کالا در واحدهای تجاری و صنعتی میگردد نوع تولید یا نوع فعالیت میباشد ولی از جمله مهم ترین اصول و موازین حسابداری که باید در ارزیابی موجودی کالا و گزارش نتایج آن در صورت های مالی نهایی مورد ارزیابی قرار گیرد اصل ثبات رویه و اصل افشای حقایق میباشد که رعایت کامل آن ها در زمینه حساب موجودی کالا به عنوان ضرورتی غیر قابل اجتناب تلقی می شود. بدیهی است یک مؤسسه را نمی توان ملزم نمود که تا ابد از روش واحدی استفاده کنند و اگر روش دیگری را مناسب تر تشخیص داد نتواند از آن استفاده نماید بلکه در چنین مواقعی مؤسسه میتواند روش ارزیابی موجودی های کالای خود را تغییر دهد مشروط به آن که اثر این تغییر روش را به وضوح کامل در صورت حساب های نهایی منعکس سازد. روش های مورد استفاده جهت تخصیص بهای تمام شده به موجودی مواد و کالا باید چنان انتخاب شود که برای مخارجی که واحد تجاری برای رساندن کالا به مکان و شرایط فعلی آن واقعا ًمتحمل شده است، منصفانه ترین تقریب ممکن رافراهم آورد)استاندارد حسابداری شماره ۸).
۲-۱۳-اهمیت موجودی ها
الف)معمولاً ۱۵ تا ۳۵ درصد سرمایه شرکت ها را موجودی ها تشکیل میدهند.
ب)حدود ۱۷ تا ۲۰ درصد ارزش موجودی ها را شرکت ها به عنوان هزینه نگهداری متحمل میشوند.
ج)نسبت های موجودی به فروش حدود ۱۲ تا ۲۰ درصد میباشد.
د)نسبت های موجودی به کل دارایی ها در حدود ۱۶ تا ۳۰ درصد بوده است.
هـ)بر خلاف دارایی های جاری که طرف مدتی بیشتر از یکسال به پول نقد تبدیل میشوند موجودی ها به طور مداوم معرف و مجدداً جایگزین میشوند (غنی بخش ایرانخواه، ۱۳۸۳).
۲-۱۴-علت نگهداری موجودی ها
۱)بعلت دیر رسیدن احتمالی مواد یا محصولات به کارخانه نگهداری موجودی ضروری است.
۲) بعلت تخفیف خرید مناسب یا تولید بیشتر در آیند موجودی بیشتری خریداری و نگهداری میشوند.
۳) در موارد فصلی یا متغیر بودن تقاضا یا فاسد نشدنی بودن و با دوام بودن موجودیها، موجوی بیشتری نگهداری میشوند.
۴) برای به حداقل رساندن عدم توانایی در پاسخگویی به تقاضاهای مصرف کننده ضررها و هزینه های ناشی از کمبودموجودی (همان منبع)
۲-۱۴-۱مواضع مختلف بخش ها و گروههای درون سازمان نسبت به حجم موجودی ها
۱)بخش حسابداری: این بخش از شرکت علاقمند است که حجم موجودی کم باشد چون نگران هزینه نگهداری آن میباشد.
۲)بخش انبارها: به دلیل مشکل کمبود جا، حمل و نقل و جابجایی، چیدن در انبار و خرابی ها … مایل است که حجم موجودی ها در سطح کمتر میباشد.
۳)بخش خرید و تدارکات: این بخش بخاطر تخفیفات بواسطه خرید در حجم بالا و غیره خواهان حجم بالای موجودی میباشد.
۴)بخش تولید: هرچه موجودی ها در سطح زیادتری به قسمت تولید برسد مشکل توقف خطوط تولید کمتر خواهد شد به همین دلیل این بخش علاقمند به حجم بالای موجودی است.
۵)بخش فروش: این بخش برای رضایت مشتریان و سهم بیشتر بازار دوست دارد که همیشه سفارشات در سطح مطلوب و جوابگوی به موقع مشتریان باشد بنابرین علاقمند است که موجودی ها در حجم زیادتری باشد تا توقف در تولید و فروش پیش نیاید (غنی بخش ایرانخواه، ۱۳۸۳).
فرم در حال بارگذاری ...