جرم و اختلالات روانی
گفتار اول؛
۵-۱- ارتباط جرم و اختلالات روانی
بسیاری از مردم بر این باورند که جرایم خشونت آمیز و به ظاهر بدون معنا را کسانی مرتکب می شوند که از لحاظ روانی بیمارند، رسانه ها نقش مهمی در ایجاد ارتباط بین اختلال روانی و خشونت در اذهان مردم ایفاء کرده اند. پذیرش ارتباط بین ارتکاب جرم و اختلال روانی بر این فرض مبتنی است که بیماران روانی به قوانین جامعه وقعی نمی نهند. رفتارآنها غیرقابل پیش بینی است و نمی توانند اعمال خود را مهار کنند و چون قادرند در هر زمانی به هر کاری دست بزنند پس بالقوه خطرناک هستند. (دادستان، ۱۳۸۲، ص۱۲۶) در مورد رابطه جرم با اختلالات روانی دو نظریه اساسی وجود دارد:
الف) جرم مستقیماً ناشی از بیماری روانی است لذا بیمار مجرم تا وقتی که دچار بیماری است در معرض ارتکاب جرم مجدد قرار دارد.
ب) جرم و بیماری روانی ارتباط دوسویه دارند و هیچ یک معلول دیگری نیست بلکه هر کدام مولود علل جداگانه ای هستند، مطالعات زیادی در زمینه ارتباط جرم با بیماری های روانی صورت گرفته است در اکثر این بررسی ها فراوانی ارتکاب جرم در بیماران روانی بالاتر از جمعیت عادی بوده است. (صابری و محمدی، ۱۳۸۴، ص ۵۷).
پس چنین نتیجه گرفته میشود که نه تنها بیماران روانی خطرناکند بلکه آنهایی هم که مرتکب جرایم عجیب می شوند از لحاظ روانی بیمارند در بررسی اختلالات روانی در اطفال و نوجوانان نیز، دانشمندان برای شخصیت طفل و علل ارتکاب جرم، وضع روانی و میزان هوش طفل ارتباط قایل هستند و معتقدند که مغز مرکز هوش و ادراک هر فردی است، پس اگر کوچکترین نقص یا جراحتی در مغز پیدا شود قدرت فهم و درک نتایج اعمال خوب و بد از دست می رود، تحقق و پیدایش پدیده جنایی را نباید منحصر به عوامل فیزیکی و زیستی نمود درست است که در برخی از موارد، عوامل زیستی تأثیر فراوانی در پیدایش جرم دارند ولی این عوامل به تنهایی قادر به ایجاد پدیده ضداجتماعی نبوده، بلکه بایستی با عوامل روانی توأم گردیده و مجموعاً کسی را وادار به ارتکاب پدیده جنایی نماید (شامبیاتی، ۱۳۷۴، ص ۱۷۳) بسیاری از دزدان و مجرمان دارای ضعف قوای دماغی هستند عدم تعادل قوای دماغی طبعاً موجب انحراف است. (صدارت، ۱۳۴۰، ص ۲۴۸) در حقوق خارجی، بررسی های روان پزشکی خاصی روی هریک از محکومین انجام می گیرد تا از طرفی شخصیت واقعی مجرم کشف و از طرف دیگر علت یا علل ارتکاب جرم شناخته گردد. (صلاحی، ۱۳۵۴، ص ۳۲۹) بیماریهای روانی به لحاظ آسیب هایی که بر مغز و سلسله عصبی وارد می آورند فکر را زایل می سازند مثل پسیکوزها (روان پریش ها)، گاهی نیز بیماران روانی، تفکر را از حالت طبیعی خود خارج و آنرا دچار وقفه می سازد به نحوی که ارزیابی دچار اختلال می گردد و در نتیجه مقاومت فاعل را در مقابل عوامل تحریک کننده کم می کند که نوروزها (روان نژندها) از این دسته اند. البته نباید فراموش کرد که در برخی حالات ممکن است درجه آسیب رسانی یک نوروز بیشتر از یک بیمار شدید روانی یعنی پسیکوز باشد. (نور بها، ۱۳۸۳، ص ۱۷۶). همانطور که ملاحظه می گردد، بیماری های روانی به لحاظ آسیب هایی که به مغز و سلسله عصبی وارد می آورند، فکر را زایل می سازند، مقاومت فرد را در مقابل ارتکاب جرایم کم و شدیداً وی را مستعد ارتکاب جرم می سازند، درک این واقعیت بر اساس یافتههای علمی، قطعاً ما را در تعیین چارچوب صحیحی از مسئولیت کیفری بیماران روانی کمک نموده و در برخورد متناسب کیفری با آن ها کمک خواهد نمود. اکنون با ملاحظه امنیت این موضوع، به نحو جزییتری به ارتباط بین بیماری اختلال خلقی دو قطبی و ارتکاب جرایم می پردازیم.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
گفتار دوم ؛
۵-۲- ارتباط بین ارتکاب جرایم و اختلال خلقی دوقطبی
شخصی که دچار حالت آشفتگی است واجد انبساطی بی حدو مرز نامتناسب است و هر فعالیتی به ایجاد لذت وافر و شادی وی منجر می شود، محرکهای پیرامونی نیز به شدت افراد آَشفته را تحت تأثیر قرار میدهند و بخصوص در وهله های حاد آشفتگی ، مهار فکری با آنچنان مشکلاتی مواجه می شود که به از هم پاشیدگی و عدم انسجام می انجامد و حتی قطع رابطه با واقعیت را در پی دارد ، اختلال گاهی به اندازه ای وخیم است که حمایت از فرد در برابر پیامدهای اعمالی که ناشی از ضعف قضاوت هستند (مانند زیانهای مالی، فعالیتهای غیرقانونی و دست زدن به رفتارهای تهدیدآمیز و نظیر آن) بستری کردن وی را در بیمارستان الزامی می سازد . ارتکاب جرم همچنین ، می تواند ناشی از افسردگی فرد مجرم باشد یکی از شناخته شده ترین و تأسف بارترین همخوانیهایی که بین افسردگی و جرم وجود دارد، زمانی است که باور عمیق فرد نسبت به بی حاصل بودن زندگی چنان وی را ناامید می کند که قبل از انتحار. فرزندان و دیگر اعضای خانواده خود را به قتل می رساند افزون بر ارتباط افسردگی با قتل؛ این اختلال می تواند با جرایم دیگری مانند سرقت از فروشگاه ها و خشونت نیز مرتبط باشد، (دادستان، ۱۳۸۲، ص ۱۴۱) پرخاشگری نیز در این نوع بیماران ، مبین تمایلات ناخودآگاه برای صدمه رساندن به نفس خود است که به صورت صدمه رساندن به دیگران جلوه می کند ، اشخاص مذکور حالات خود را بیشتر به صورت رفتارهای ضد اجتمایی یا مجرمانه بروز می دهند. (صانعی، ۱۳۷۱، ص۱۸۸) قتلهای عمدی ، دزدی ها و سرقت های مقرون به عنف توسط مردان و زنانی صورت می گیرد که از نظر جسمی و روحی غیرعادی اند، ارتکاب جرم نتیجه شرایط بیمارگونه یا آسیب پذیر آنان است. (نجفی ابرندآبادی و هاشم بیگی، ۱۳۷۷، ص ۶۵) در مبتلایان به افسردگی خودکشی وسیله ای است که برای اثبات حقانیت خود و متوجه کردن مسئولیت به شخص دیگری که تنبیه و مجازات او منظور و مطلوب است. (قضایی، ۱۳۷۳، ص ۲۹۲) نوع جرایم ارتکابی بیماران مانی با مبتلایان به افسردگی متفاوت است، بیماران مانی حالت خطرناک داشته و با حمله این فاز از بیماری، به جهت دسترسی به مقاصد و بلند پروازیهای خود به اعمال نامشروع دست زده و غالباً از چک بی محل استفاده می کنند در حالت تهاجمی و آمریت، مرتکب هتک ناموس و ضرب جرح و قتل می گردند. (دانش، ۱۳۶۸، ص ۱۵۵) همانطور که ملاحظه می گردد بین ابتلا به بیماریهای روانی و ارتکاب جرایم توسط این بیماران، ارتباط وجود دارد که این خود ضرورت شناخت و درمان هر چه سریع تر بیماری های روانی را به جهت پیشگیری از وقوع جرایم، توجیه می نماید. لیکن جهت تبیین هر چه بیشتر بحث شایسته است به نحو دقیقتری به موضوع توجه کرده و قصد ارتکاب عمل مجرمانه یا همان عنصر روانی را در فرد مجرم، مورد مطالعه قرار دهیم.
گفتار سوم؛
۵-۳- مجرم و عنصر روانی جرم
جرم (که از آن به عنوان فعل یا ترک فعل نهی شده از سوی قانونگذار همراه با تعیین مجازات، یاد کردیم) دارای سه جزء یا عنصر می باشد که به آن، عناصر سه گانه جرم گفته و بدین شرح می باشند اول، عنصر قانونی، که همان تعیین عنوان مجرمانه و پیش بینی فعل یا ترک فعل ممنوعه همراه با مجازات از ناحیه قانونگذار است. دوم، عنصر مادی، که همانا ارتکاب فعل مثبت فیزیکی یا ترک فعل مذکور است و عنصر سوم، که موضوع این گفتار می باشد عنصر معنوی یا روانی است، منظور قصد مجرمانه یا تقصیر جزایی است که قبل و یا همزمان با وقوع جرم توسط مجرم وجود داشته است، چنانچه یک رفتار مجرمانه ارادی وآگاهانه و با قصد روشن و معطوف به هدف صورت گرفته باشد، عامل معنوی برقرار بوده است، (صابری و محمدی، ۱۳۸۴، ص ۶۰) مجرم باید از نظر روانی یا برای ارتکاب جرم انجام یافته عمد وقصد داشته باشد (جرایم عمدی) یا در اجرای عمل به نحوی از انحاء و بی آنکه قصد منجزی بر ارتکاب بزه از او سر بزند، خطایی انجام دهد که بتوان او را مستحق مسئولیت جزایی شناخت (جرایم غیرعمدی) بطور کلی مسئولیت زاییده توانایی و نیروی عقل و اراده و فکر انسان است. زمانی که انسان تحت فرمان عقل و مصلحت اندیشی در مقابل صاعقه ها و کشش های درونی خود مقاومت می ورزد و از اجرای فرمان آنها طفره میرود و به کمک توانایی ها و استعدادهای خدادادی خود مسیر دیگری را تشخیص داده و انتخاب می کند، اعمال و رفتار او تحت تأثیر نیروی انتخاب از قوه به فعل در می آید ، که از آن تعبیر به اراده می شود فلذا شرط اساسی مسئولیت، در حقوق کیفری عمل ارادی است. قصد را معمولاً به اراده متمایل به یک هدف مشخص نیز، تعریف می کنند. یا به عبارت دیگر اراده هدایت شده به سوی هدف معینی را قصد گویند، در حقوق جزا قصد مجرمانه را می توان کشش و تمایل به انجام عملی دانست که قانون آنرا نهی کرده که البته در اینجا میل خواستن و یا اراده باید در شرایط متعارف یک انسان عاقل بالغ و مختار مطرح گردد زیرا زوال عقل و اختیار موجب می شود که تمایل یا اراده مخدوش گردد بدیهی است قصد مجرمانه برای ارتکاب عمل باید تظاهرات عینی خارجی پیدا کند به هر حال احراز قصد مجرمانه با دادگاه است که با توجه به جرم ارتکابی ، نحوه ارتکاب ، مدافعات متهم و استفاده از نظر متخصصان دیگر، بدان توجه خواهد کرد. (نوربها، ۱۳۶۹، ص ۱۶۱) تا اینجا ابتدائاً با مفهوم عنصر روانی نزد مجرمین آشنا شدیم اکنون، با توجه به بیماری اراده در بیماران روانی، به بررسی عنصر روانی در بیماران مذکور خواهیم پرداخت تا موفق شویم شناخت دقیق تری نسبت به وضعیت روانی این گونه بزهکاران در ارتکاب جرایم پیدا نماییم.
گفتار چهارم؛
۵-۴- عنصر روانی نزد مجانین و سایر بیماران روانی
می دانیم که رابطه روانی فاعل با جرم که جوهر آنرا اراده مجرمانه تشکیل می دهد تحت عنوان رکن روانی جرم، از عناصر اصلی سازنده هرجرم است چندان که به مجرد صدور و تحقق جرم و نتیجه مجرمانه ، بدون همراهی با اراده مجرمانه ، اطلاق جرم نتوان کرد و فاعل را مرتکب جرم نتوان نامید، فلذا رفتار جزایی مجانین عاری از رکن روانی است و نمی توان بر آن عنوان جرم اطلاق کرد هرچند بپذیریم که این گروه از افراد به حکم این که انسان هستند مخاطب امر و نهی جزایی قرار می گیرند و اگرچه ممکن است بتوان گفت صدور افعال ارادی از این اشخاص امکان پذیر است و نظیر افراد عاقل و بالغ به عمد یا اهمال، رفتارهای جزایی بروز می دهند، اما نکته اینجاست که صرف این اراده و رابطه روانی با جرم در تشکیل رکن روانی جرم کفایت نمی کند زیرا اراده این افراد فاقد اعتبار است و به جهت فقدان اراده معتبر اراده آنان صلاحیت تشکیل رکن روانی جرم را ندارد . اراده به سلامت ، به حالت بیماری زا ، عادت و منش بستگی دارد. (نجفی ابرندآبادی، ۱۳۸۱، ص ۷۲) شرط اعتبار یافتن اراده نزد قانون گذار آن است که اراده رفتار جزایی برخاسته از قوه تشخیص و تمیز باشد. (میرسعیدی، ۱۳۸۳، ص ۵۶) چنانکه حضرت علی (ع) مستند رفع حد از مجنون مرتکب زنا را حدیث رفع معرفی کرده آنگاه علت آن را چنین توضیح می فرمایند که مجنون اختلال عقل و روان دارد، این تحلیل با برداشت حاضر تناسب تام دارد به این معنا که فقدان قوه تشخیص در مجنون باعث می شود که عمد او اعتبار شرعی خود را از دست بدهد و در نتیجه ارتکاب عمدی زنای مستوجب حد، توسط وی به این می ماند که بدون عمد به زنا مبادرت کرده است. (همان منبع، ص ۶۱) اساس تکالیف انسان داشتن تمیز و اراده است و از عهده شخص فاقد تمیز نه تنها تکالیف مذهبی برداشته شده ، بلکه اعمال حقوقی او نیز باطل است. (صفایی و قاسم زاده، ۱۳۹۰، ص ۲۷۸) در خصوص اختلال روانی نیز که به زایل شدن قدرت تمیز یا تسلط بر اعمال خود فرد منجر می شود شخص از نظر جزایی مسئولیت ندارد چون شعور بدی کردن ندارد، این شخص نتوانسته مرتکب تقصیر شود. به طریق اولی او نتوانسته جنایت، جنحه یا خلاف را بخواهد[۱۱] (دادبان، ۱۳۸۳، ص ۵۱۹) مجرم در زمان ارتکاب عمل به آنچنان نقص عقلی ناشی از بیماری دچار بوده که ماهیت و کیفیت عملی را که انجام داده نمی دانسته و یا اگر از این موضوع آگاه بوده نسبت به بدی کار خود آگاهی نداشته است (میرمحمدصادقی، ۱۳۷۶، ص ۱۵۱) پس متهم می بایست بتواند ثابت کند که در زمان ارتکاب جرم ، گرفتار یک عیب و نقص روانی بوده بطوری که از ماهیت و کیفیت عملش آگاه نبوده و نمی دانسته یا اینکه اگر به کیفیت و ماهیت عملش آگاه بوده آنچه را انجام داده نمی دانسته که خطا بوده (ظهیریان، ۱۳۷۳، ص ۲۵) در این فرض مبتلا به بیماری روانی از کمیت و کیفیت کار خود با خبر است اما قدرت این تشخیص از وی سلب گردیده که خلاف قانون یا خلاف اخلاق می کند. (بوشهری، ۱۳۷۹، ص ۵۵) فقر روانی و عدم مقاومت، او را بی آنکه به ارزش قدرت و ثبات آن برای خوشبختی بیندیشد به سوی اعمال هدایت می کند که اغلب به شکل جرم ظاهر می شود، در اینجا مسأله تفکر برای جلوگیری از سقوط بی معناست و آنچه که هست عمل و نتیجهای است که از آن عاید می شود بزهکار در این حالت اجتماع را رد می کند معیارهای آن را نادیده می گیرد و ارزشها برایش فاقد معنا می شوند (نوربها، ۱۳۸۳، ص ۱۷۶) حال که با موضوع ، رکن روانی در نزد بیماران روانی و کیفیات آن آشنا شدیم، در ادامه به مطالعه پرونده های بیماران مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی مراجعه کننده به مرکز پزشکی قانونی شهرستان اصفهان ، به صورت موردی خواهیم پرداخت، دراین مطالعه با لحاظ تخصصی بودن ، امر روان پزشکی تنها به بررسی علایم و شرح حال بیماران مذکور و نتیجه نهایی اعلامی، پرداخته تا بتوانیم از این طریق با چگونگی مسئولیت کیفری ، مبتلایان به اختلال خلقی یاد شده ، آشنا و قضاوت عادلانه ای در این خصوص داشته باشیم ، در این بررسی ، نظر به محرمانه بودن اسرار پزشکی از اعلام هویت بیماران و مشخصات سوابق مذکور معذور می باشیم.
گفتار پنجم؛
۵-۵- مروری بر سوابق بیماران مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی در مرکز پزشکی قانونی اصفهان
۱٫آقای ح.ق توسط مرجع قضایی در مورخه ۲۰/۱۱/۹۰ جهت معاینه روان پزشکی و بررسی اینکه نامبرده در زمان ارتکاب جرم مبتلا به جنون بوده یا خیر به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی ، سوابق بیمارستانی وی درخواست، پس از اخذ سوابق مربوطه، اعلام می گردد بیمار می بایست با یکی بستگان نزدیک به این مرکز معرفی گردد؛ در بررسی سوابق قبلی مشخص می گردد بیمار، دارای سابقه بیماری اختلال خلقی دوقطبی از حدود چهارسال قبل با دوره های سایکوز و سابقه مصرف حشیش می باشد، بیمار پذیرش درمان نداشته ، داروهایش را مرتب مصرف نمی کرده در اغلب اوقات علایم بیماری وجود داشته است نامبرده، ۱۹ سال ، مجرد، بیکار، با سواد مقطع تحصیلی پنجم ابتدایی ، فرزند سوم خانواده ، بدون سابقه بیماری روانی در بستگان و خانواده می باشد، همراه بیمار در پاسخ به شرح حال بیمار خود، اظهار می دارد ، بیمار پرخاشگری می کند، داد و بیدا می کند، شبها کم می خوابد، اکثر مواقع ناراحت است، توی خودش است، تا حدودی بدبین شده است، پر انرژی تر شده ،پرحرف است،بیماردرمان با شوک الکتریکی نیز در سوابق خود دارد، مرکز پزشکی قانونی در اظهار نظر خود در خصوص سلامت روانی وِی، چنین اعلام نظر می نماید که از آقای ح.ق، معاینه روان پزشکی بعمل آمده ، سوابق پزشکی وی ملاحظه شد، جنون ندارد ، لیکن مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی است ، در زمان ارتکاب جرم مورد ادعا (حمل نگهداری حشیش) جنون نداشته، مسئول اعمال خود می باشد.
۲٫خانم ز.م، توسط مرجع قضایی در مورخه ۲۳/۱۲/۹۰ به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی و در خصوص سلامت روانی وی استعلام می گردد در برگ شرح حال بیمار چنین توضیح داده شده است که نامبرده چندین مرتبه سابقه فرار از منزل داشته که خود بیمار علت را مشکلات خانوادگی و بدرفتاری والدین معرفی می کند، بیمار سابقه روابط جنسی نامشروع داشته به این خاطر بهزیستی بوده، بیمار چندین مرتبه سابقه خودکشی ناموفق داشته است، درطی دو ، سه سال گذشته ، چندین دوره افسردگی و مانیا داشته با توجه به سوابق استعلامی از بیمارستان مربوطه، مرکز پزشکی قانونی در اظهار نظر خود اعلام می نماید، خانم ز.م ، جنون ندارد در حال حاضر واجد علایمی از اختلال خلقی دوقطبی است مسئول اعمال خود میباشد لازم است تحت درمان روان پزشکی قرار گیرد.
۳٫آقای د.ر، در مورخه ۵/۴/۹۰ جهت معاینه روان پزشکی به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی، در خصوص سلامت روانی وی و اینکه نامبرده دارای مسئولیت نسبت به اعمال خود می باشد یا خیر سؤال، همراه بیمار در شرح حال وی برای پزشک توضیح داده اند که نامبرده بعضی مواقع اصلاً فکر عاقبت کاری را که انجام می دهد نمی کند و حتی اگر جنسی بسیار گران قیمت مثل ماشین یا خانه را هم به قیمت خیلی ارزان بخواهند بخرند و بگویند ما نداریم ، به قیمت ارزان می فروشد و همین امر در معامله یا ریخت و پاشهایی که برای رفقای خود می کند ، نیز وجود دارد طوری که دوستانش به این خاطر ، می گویند او کم دارد، افسردگی دارد ، کم حوصله است، احساس گناه همیشه می کند ، پرخوری دارد . مرکز پزشکی قانونی در اظهار نظر نهایی خود اعلام می نماید که نامبرده، مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی است که انواع مختلفی دارد، معمولاً حالت دوره ای و عود کننده دارد ، در بعضی بیماران در مواقع عود بیماری جنون نیز عارض می گردد ، در بعضی دیگر بدون جنون است در خصوص نامبرده اختلال خلقی دو قطبی بدون علایم جنون است و مسئول اعمال خود می باشد .
-
- بتاریخ ۲۸/۸/۹۰ ، خانم م. ش ، جهت معاینه روان پزشکی به مرکز پزشکی قانونی معرفی ، سوابق بالینی وی پیرو دستورقضایی درخواست که واجد علایمی نظیر، افسردگی، کم اشتهایی، پرحرفی، کم خوابی، پرخاشگری می باشد ، در اظهارنظر اعلامی ، نامبرده مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی بوده لیکن مسئول اعمال خود می باشد.
-
- خانم م.ک ، در مورخه ۹/۱۱/۹۰ ، جهت معاینه روان پزشکی و بررسی سلامت روان به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی که نامبرده مورد معاینه ، سوابق بیمارستانی درخواست و بررسی پزشک معاینه کننده، گواهی نموده اند که نامبرده از مورخه ۱۸/۵/۹۰ با علایم تحریک پذیری ، نوسان خلقی و غمگینی مراجعه و تحت درمان قرار گرفته اند واجد علایم مربوط به بیماران مذکور می باشند در اظهار نظر پایانی، اعلام میگردد نامبرده جنون و اختلال حواس ندارد، مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی است در بهبودی بسر می برد در صورت عدم مراجعه به روان پزشک و عدم پیگیری و یا عدم مصرف دارو و عود بیماری این اختلال می تواند در روابط اجتماعی اختلال و اشکال ایجاد کند در حال حاضر مسئول اعمال خود می باشد.
-
- در مورخه ۲۱/۸/۹۰ آقای م.ر. توسط مرجع قضایی جهت بررسی سلامت روانی یا عدم آن به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی تا در این خصوص بررسی و اظهار نظر گردد، ملاحظه می گردد نامبرده فردی است ، ۴۲ ساله با سواد فعلاً بیکار متأهل به دفعات در بیمارستان روانی بستری شده، معمولاً بعد از مدتی درمان از بهبودی قابل ملاحظه ای برخوردار می گردد، بعد از ترخیص پیگیری درمان ندارد، علایم بیماری ازسه روز قبل شدت یافته، علایم بیمار حسب سوابق بیمارستانی، بیقراری، بی خوابی، پرخوری، پرحرفی، آواز خواندن، ولخرجی، عطش زیاد ، قضاوت سطحی، پراکندگویی، افزایش میل جنسی، بلند صحبت کردن ، عصبانیت و پرخاشگری، نزاع با دیگران و فحاشی، بدبینی مفرط چنانکه مدعی است در غذای او سم می ریزند و قصد کشتن او را دارند و بعضی اوقات افسرده، می باشد. سن تقویمی بیمار از سن ظاهری وی ، پایین تر است، مرکز بیمارستانی با تشخیص اختلال خلقی دوقطبی و فاز حاد آن وی را تحت درمان دارویی قرارداده ، همراه بیمار نزد روان پزشک قانونی ، شرح حال بیمار خود را چنین شرح داده اند؛ نامبرده، خیلی زیاد راه می رود، قلیان زیاد می کشد ،زیاد بذل بخشش می کند ، بی قراراست ، از همه پول می خواهد، بعضی اوقات گریه می کند، پرخاشگری می کند ، پرخوری زیاد می کند، توی خانه لخت می شود و میل جنسی وی افزایش پیدا کرده، آب زیاد می خورد . در شرح حال بیمار توسط پزشکی قانونی قید شده بیمار، تولد و رشد نرمال داشته قبل از بیماری فردی اجتمایی بوده، سابقه ضربه به سر، بی هوشی ، جراحی و مصرف مواد مخدر نداشته ، بیمار نظر به سوابق بیمارستانی به دفعات از سال ۱۳۸۴، با تشخیص علایم مذکور ، بستری و تحت درمان دارویی و شوک الکتریکی قرار گرفته است، نهایتاً مرکز پزشکی قانونی در پاسخ به سؤال مرجع قضایی چنین اظهارنظر می نماید که ، براساس معاینه روان پزشکی و سوابق بیماری و پرونده کیفری مربوطه، نامبرده مبتلا به جنون ادواری است در زمان ارتکاب جرم ، مسئول اعمال و رفتار خود نبوده است.
۷٫در مورخه ۲۶/۷/۹۰، آقای ع.ز. جهت معاینه روان پزشکی و تعیین مسئولیت کیفری وی به مرکز پزشکی قانونی اصفهان توسط مرجع قضایی، معرفی،حسب رونوشت مدارک بیمارستانی ، نامبرده در مورخه ۹/۷/۷۳ بستری ، در شرح حال وی چنین قید شده که بیمار ۳۶ ساله، بی قراری، بی خوابی، پرحرفی، گوشه گیری، ترس و وحشت، بزرگ منشی از علایم وی بوده اند، نامبرده سابقه فرار از منزل دارد ، سوءظن دارد، اکنون بیمار دانشجوی فوق لیسانس است ، گاهی اوقات گریه میکند ، بی خوابی دارد ، مدعی است قدرت فهم زیادی دارد ، پزشکی قانونی در اظهار نظر نهایی خود چنین اعلام می دارد که ، بیمار مبتلا به جنون ادواری است و نیاز به درمان طولانی مدت روان پزشکی دارد.
۸٫خانم م.ا. در مورخه ۲۴/۹/۹۰ جهت معاینه روان پزشکی به مرکز پزشکی قانونی اصفهان با دستور قضایی معرفی، حَسب رونوشت مدارک بیمارستانی، ملاحظه می گردد، نامبرده در مورخه ۱۴/۱۲/۸۹ سابقه بستری داشته که در شرح حال وی چنین قید شده است که ؛ خلق بیمار گرفته، گریه میکند، بیمار بی قرار رفتن به منزل است ، بطوری که مرتب در تماس با مادرش بود به مادرش می گفته ، فکر می کنم کسی مرا تعقیب می کند و گاهی می گفته الان می خواهند به داخل منزل بریزند، یا دزد به خانه ما رفته ، گاهی اضطراب ، دلشوره داشته گاهی می گوید همسایه ها پشت سر من حرف می زنند، یک بار سابقه فرار از منزل داشته ، پرخاشگری ولخرجی و پرحرفی دارد .میل جنسی اش زیاد شده، یکبار بعد از زایمان دوم دچار خلق افسرده شده، دوره افسردگی وی شش ماه طول کشیده بعد از آن دوره هایی از خلق تحریک پذیر داشته گاهی در این چند ماه خلق گرفته و احساس ناامیدی را همزمان در یک روز داشته حدود دو ماه قبل به دلیل احساس ناامیدی قصد خودکشی داشته برای اینکار بنزین آماده کرده که با صحبت کردن با خواهرش منصرف شده ، مرکز پزشکی قانونی اصفهان در اظهارنظر خود، بیمار مذکور را مبتلا به جنون ادواری اعلام که قادر به اداره امور خود نبوده و مسئول اعمال خود نمی باشد.
-
- در مورخه ۱۷/۷/۹۰ آقای ج.ح ، توسط مرجع قضایی جهت معاینه روان پزشکی و احراز سلامت روانی به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی ، در پرونده مربوطه ملاحظه می گردد ، حسب رونوشت مدارک بیمارستانی ، پزشک معالج وی نامبرده را واجد اختلال خلقی دوقطبی اعلام نموده که دارای حالت حاد میباشد، دارای علایم افسردگی است، در پرونده وی قید شده برادر وی نیز که مبتلا به همین اختلال بوده سال گذشته، اقدام به خودکشی موفق نموده است، همین مسأله وضعیت روحی ایشان را بسیار بدتر کرده است. مرکز پزشکی قانونی در اظهارنظر خطاب به مرجع قضایی اعلام نموده ، بیمار با تشخیص جنون ادواری ، در زمان جنون مسئول اعمال خود نمی باشد.
-
- بتاریخ ۲۷/۹/۹۰ خانم م. ع، توسط مرجع قضایی جهت معاینه روان پزشکی به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی ، در شرح حال وی چنین قید شده که بیمار ۳۶ساله، مجرد می باشد، نامبرده افکار مبتنی بر درک نشدن و طرد شدن از سوی اطرافیان دارد، اظهار می دارد ، تعمداً مرا اذیت می کنند، پچ پچ می کنند، مرا آزار می دهند، بدبینی دارد ، رونوشت مدارک بیمارستانی نیز سابقه علایمی شبیه موارد فوق را دارد ، مرکز پزشکی قانونی در اظهار نظر خود در پاسخ به مرجع قضایی ، نامبرده را مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی مزمن اعلام لیکن وی را قادر به اداره امور زندگی و مسئول می شناسد.
-
- آقای ح.ع. در مورخه ۱۰/۸/۹۰ جهت معاینه سلامت روانی و تشخیص جنون یا غیر آن به مرکز پزشکی قانونی اصفهان توسط مرجع قضایی معرفی می گردد، حسب رونوشت مدارک بیمارستانی ، ملاحظه میگردد نامبرده فردی است ۲۵ ساله، مجرد، تحصیلات اول راهنمایی، فاقد سابقه بیماری روانی خانوادگی میباشند، قبل از بیماری فردی اجتماعی بوده اند شروع بیماری از حدود ۱۰ سال قبل در پی تصادف و ضربه به سر رخ داده، با افسردگی ، گوشه گیری ، عصبانیت همراه بوده است همراه بیمار توضیح می دهند که بیمار سه روزاست حالش خیلی بد شده، سه روز قبل تعدادی قرص به قصد خودکشی خورده که به بیمارستان خورشید منتقل می گردد، عصبانیت ، درگیری با خانواده دارد، کم حرف است، گوشه گیر است، گاهی اوقات گریه می کند ، پرت پلا می گوید ، حالت بهت زدگی دارد ، حدود سی میلیون تومان دستگاه تراش را چهار میلیون فروخته با خانمی صیغه است که او هم از وی چند میلیون کش رفته است، مرکز پزشکی قانونی دراظهارنظر نهایی خود اعلام نموده که بیمار مذکور مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی است که یک مرتبه به دلیل شدت علایم بستری شده در حال حاضر در بهبودی است ، قادر به اداره امور خود است و مسئول اعمال خود می باشد.
-
- بتاریخ ۱۰/۸/۹۰ آقای م.م، توسط مرجع قضایی جهت معاینه روان پزشکی بررسی جنون یا عدم جنون وی به پزشکی قانونی اصفهان معرفی ، حسب رونوشت مستندات مدارک بیمارستانی ملاحظه میگردد، بیمار مذکور فردی است ۳۲ ساله ، مجرد، سابقه بستری ندارد ، در شرح حال وی از ناحیه همراه بیمار، توضیح داده اند، بیمار شبها اصلاً نمی خوابد، خیلی زود عصبانی می شود، وسایل منزل را می شکند، پدر و مادرم را کتک می زند، خیلی بدبین هستند ، فکر می کند علیه او دارند توطئه می کنند، فکر می کند آدم مهمی میباشد گمان می کند بسیار جذاب و زیبا و خوش تیپ است، پزشک بیمارستان وی را واجد اختلال خلقی دوقطبی دانسته است. در شرح حال پزشک از بیمار قید شده ، بیمار بی خوابی دارد بی قرار است پرخاشگری دارد ، تحریک پذیر است، خود بیمار می گوید؛ به ما گفتن اینجا خوبه ما هم اومدیم، تو جمع ناراحتم ، مرکز پزشکی قانونی در نظریه خود در خصوص وی اعلام داشته، بیمار مبتلا به جنون ادواری است و در مواقع شدت بیماری مسئول اعمال خود نیست.
-
- بتاریخ ۲۲/۸/۹۰ آقای م. د. از طرف مرجع قضایی جهت بررسی جنون یا عدم جنون به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی نامبرده مدعی داشتن سوابق بیمارستانی می گردد رونوشت مستندات مربوطه از بیمارستان درخواست، حسب رونوشت مدارک مذکور ملاحظه می گردد بیمار در مورخه ۳۰/۷/۸۸ با تشخیص علایم؛ کاهش خواب ، پرحرفی ، تحریک پذیری ، پرخاشگری ، بستری شده و تحت درمان دارویی قرار گرفته، سابقه بیماری روانی خانوادگی ندارد ، مشکل مالی اقتصادی ندارد به خانواده توجه کافی دارد ، به دنبال بیماری سرطان مادرش و عدم قبولی در کنکور ، به تدریج علایم بیماری شروع شده ، به دنبال شروع بیماری ، در ابتداد اصرار داشته که مأمورین ساواک به دنبال او می باشند، در غذای وی سم وجود دارد و کسی وی را می خواهد بکشد ، پرحرف و پرخاشگر شده ، دائماًَ اظهار دلشوره و اضطراب میکند، ولخرجی داشته ، تشخیص اولیه مرکزاین است ، که بیمار دارای اختلال خلق دوقطبی بوده و لذا تحت درمان قرار می گیرد، مرکز پزشکی قانونی در اظهار نظر خود وی را مبتلا به جنون ادواری اعلام و فاقد مسئولیت نسبت به اعمال ، می شناسد.
-
- بتاریخ ۱۶/۱۱/۹۰ آقای ر.ا. جهت معاینه روان پزشکی به مرکز پزشکی قانونی توسط مرجع قضایی معرفی تا بررسی گردد متهم در زمان سرقت دارای سلامت روانی بوده است یا خیر، نامبرده مینی بوسی را برداشته و با شش مسافر متواری به محل دانشگاه آزاد نجف آباد رفته در آنجا نماز خوانده، هدف خاصی نداشته بیمار خود اظهار می دارد که می خواهد دنیا در صلح باشد، با خورشید و ماه رابطه دارد ، سوابق بیمارستانی وی حکایت از علایم اختلال خلقی دوقطبی دارد ، در نظریه اعلامی مرکز پزشکی قانونی اصفهان با توجه به نشانه های بیمار ، وی را مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی با شرایط حاد روانی در زمان سرقت وعود بیماری در آن تاریخ اعلام نموده اند و نامبرده بلحاظ ابتلا به جنون در زمان ارتکاب جرم، فاقد مسئولیت کیفری شناخته شده.
-
- آقای ب.ی، در مورخه ۱۷/۱۰/۹۰ جهت تعیین سلامت روانی و تشخیص جنون یا عدم جنون توسط مرجع قضایی به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی ، از مدارک بیمارستانی وی رونوشت درخواست که حسب مدارک مذکور ملاحظه می گردد در مورخه ۲۹/۳/۷۹، سابقه بستری داشته با علایمی نظیر؛ بیقراری ، بی خوابی ، پرحرفی، اعتقاد به اینکه با خداوند ارتباط دارد، در بیابان خداوند با وی صحبت کرده و به وی الهام کرده است ، میوه های بهشتی می خورد، آب جوی را به اسم آب بهشتی می خورد، پزشک مربوط وی را مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی اعلام کرده، علایم مذکور هنوز حسب اظهارات همراه بیمار وجود دارند، مرکز پزشکی قانونی در نظریه خود وی را مبتلا به جنون ادواری اعلام و فاقد مسئولیت کیفری در زمان ارتکاب بزه ، می شناسد.
-
- خانم ف.ا. در مورخه ۱۷/۷/۹۰ جهت معاینه سلامت روانی به مرکز پزشکی قانونی اصفهان از ناحیه مرجع قضایی معرفی می گردد بیمار خانمی ۲۶ ساله می باشد که از کودکی مانیا بوده بعد از ازدواج به دنبال عود بیماری در بیمارستان بستری شده است ، عصبانیت و پرخاشگری دارد ، خانواده با وی مشکل پیدا کرده در حال حاضر در حال متارکه است، درمان دارویی داشته است ، در نظریه مرکز پزشکی قانونی اعلام نموده اند ، که وی مبتلا به جنون ادواری است و قادر به مداخله و تصمیم گیری در امور مهم زندگی نیست؛ در زمان عود بیماری مسئول اعمال خود نیست.
-
- بتاریخ ۲۶/۷/۹۰ آقای ع.ک. ۴۸ ساله ، جهت معاینه سلامت روانی به مرکز پزشکی قانونی از ناحیه مرجع قضایی معرفی حسب رونوشت مدارک بیمارستانی ملاحظه می گردد وی متأهل بوده خدمت سربازی رفته به دلیل جانبازی در اثر موج انفجار ، حالت اشتغال گرفته ، سابقه مصرف مواد ندارد در خانواده سابقه بیماری وجود ندارد ، علایم وی از زبان همراه بیمار؛ عصبانیت زیاد، گوشه گیری، بدبینی ، پرخاشگری ، بی خوابی، پرحرفی دارد با خودش حرف می زند در خواب حرف می زند، کم اشتهایی دارد ، مرکز پزشکی قانونی وی را مبتلا به جنون ادواری و فاقد مسئولیت کیفری، اعلام می نماید.
-
- آقای غ.پ . در مورخه ۷/۷/۹۰ توسط مرجع قضایی جهت تعیین جنون یا عدم جنون به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی ، حسب رونوشت مدارک بیمارستانی مربوطه ملاحظه می گردد آقای غ.پ ، ۴۲ ساله متأهل ، تحصیلات ابتدایی ، در خانواده فاقد سابقه بیماری روحی روانی می باشند، بیمار در شرح حال خود اظهار می دارد که ، ناراحتی اعصاب دارم، پاهایم درد می کند ، همراه بیمار در شرح حال وی میگوید، پرحرف شده، اذیت و آزار می کند، بهانه گیری زیاد می کند، لباسهایش را از تنش در می آورد ، در خانه بند نمی شود، پرخاشگری می کند، اضطراب و بی قراری دارد، کم خواب شده است ، بدبینی پیدا کرده ولخرج است، تهدید به خودکشی می کند ، مرکز پزشکی قانونی در نظریه خود اعلام نموده که بیمار مبتلا به جنون ادواری است در دورَه شدت بیماری قادر به تصمیم گیری در امور خود نیست.
-
- آقای م. ا. در مورخه ۲۲/۷/۹۰ توسط مرجع قضایی جهت بررسی جنون یا عدم آن ، به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی رونوشت مدارک بیمارستانی وی درخواست، ملاحظه می گردد بیمار فردی ۴۵ ساله متأهل است ، دارای پرخاشگری فیزیکی و کلامی است نسبت به خانواده بدبین است، خلق ثابتی ندارد ، توی خودش است، بی ربط می گوید ، می گوید گربه ها، گنشجکها با من حرف می زنند، وسایل منزل را می شکند، در هر بحثی شرکت می کند و نظر می دهد و خود را بالاتر از همه می داند با تشخیص علایم مذکور ، مرکز پزشکی قانونی در نظریه خود اعلام می نماید ، بیمار مبتلا به جنون ادواری و فاقد مسئولیت کیفری در زمان جنون می باشد.
-
- آقای ح.ل. در مورخه ۱۳/۱۱/۹۰ جهت معاینه روان پزشکی و تشخیص جنون یا سلامت روانی توسط مرجع قضایی به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی، نامبرده حسب مندرجات پرونده فردی است ۳۴ ساله، مجرد ، علایم بیمار از زبان همراه وی، نامبرده دارای بیقراری شدید و پرخاشگری می باشد با خود حرف می زند، بدون دلیل می خندد، خرجهای بی مورد می کند، خلق گرفته وافسرده دارد به نظافت شخصی نمیرسد، گوشه گیری می کند، بدبینی شدید دارد، سابقه بیماری روانی خانوادگی ندارد، پرخوری دارد، شعر می خواند، افکار خودکشی دارد، در اظهار نظر خود مرکز پزشکی قانونی اصفهان اعلام می کند که ، بیمار مبتلا به جنون ادواری است.
-
- آقای ا.م. در مورخه ۲۰/۹/۹۰ توسط مرجع قضایی ، جهت بررسی جنون یا سلامت روانی به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی بیمار حسب مندرجات پرونده دارای علایم نظیر پرحرفی و زدن حرفهای بی ربط ، بی خوابی ، گوشه گیری ، پرخاشگری ، رفتارهای عجیب می باشد، افکار وسواسی دارد ، فکر میکند دوربین کار گذاشته و مراقب او هستند ، مرکز پزشکی قانونی در نظریه خود وی را مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی اعلام ووی را دارای مسئولیت کیفری می شناسد.
-
- بتاریخ ۱۱/۱۱/۹۰ توسط مرجع قضایی آقای پ. ب. جهت معاینه روان پزشکی و بررسی جنون یا سلات روانی به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی ، حسب مندرجات پرونده مربوطه ملاحظه می گردد بیمار با علایمی به این شرح همراه است؛ وی دارای خلق گرفته می باشد،بی خواب است، دارای انرژی زیاد است، پرحرفی دارد ، دوره ای از توهم و هذیان داشته ، افکار خودکشی ندارد، غمگین و گوشه گیر است، تریاک مصرف می کند ، مکرراً احساس یأس ناامیدی می کند احساس گناه می کند ، مرکز پزشکی قانونی در نظریه خود وی را مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی دانسته لیکن مسئول اعمال خود می داند.
-
- بتاریخ ۶/۶/۹۰ آقای م. ب ، توسط مرجع قضایی جهت تعیین جنون یا سلامت روانی به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی، حسب مندرجات پرونده بیمار ، هر هفته شیشه های منزل را تخریب می کند ، سابقه محکومیت متعدد دارد، پرخاشگری می کند گاهی اوقات گوشه گیر و افسرده است، پرحرفی میکند ، بدبین است، مرکز پزشکی قانونی در نظریه خود وی را مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی اعلام و مسئول اعمال خود می شناسد .
-
- آقای م. ق، در مورخه ۹/۱۰/۹۰ توسط مرجع قضایی جهت معاینه روان پزشکی و بررسی جنون یا سلامت روانی به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی ، نامبرده خود اظهار می دارد که افکار خودکشی دارم، چندین مرتبه با قرص به خودکشی دست زده ام، دلشوره وبیقراری دارم، همراه بیمار علایم بیماری وی را چنین شرح می دهد که وی دارای خلق متغیر است، یک دفعه افسرده و گوشه گیر است و ساعت بعد شاد و پرانرژی است ، کم خواب است، اشتهایش متغیر است، وسواس دارد، می گوید سرصدای شلوغی می شنوم، به اطرافیانش بدبین است، نامبرده حسب تشخیص مرکز پزشکی قانونی مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی بوده لیکن مسئول اعمال خود می باشد.
-
- آقای م. ر. در مورخه ۹/۳/۹۰جهت بررسی جنون یا سلامت روانی توسط مرجع قضایی به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی می گردد همراه بیمار وی را دارای این علایم، اعلام می کند؛ بیمار دارای ، بی خوابی و بی قراری است، زیاد سیگار می کشد، فحاشی و کتک کاری میکند ، آواز می خواند، خنده و گریه بی مورد می کند با خود صحبت می کند به نقطه ای خیره می شود ولخرج است، کم اشتهاست، می گوید عکسها با من حرف می زنند، صداهایی به گوشم می رسد ، بیمار در سن ۷ سالگی در اثر برخورد آجر به سر بیمار به مدت بیست دقیقه بیهوشی داشته، نسبت به اطرافیان بدبین است، پرحرفی می کند مرکز پزشکی قانونی در نظریه خود وی را مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی عود کننده مزمن اعلام و وی را از کار افتاده کلی روانی و فاقد مسئولیت نسبت به اعمال خود ، می شناسد .
-
- بتاریخ ۲۵/۱۱/۹۰ خانم ز.ک ، جهت معاینه روان پزشکی و بررسی سلامت یا عدم سلامت روانی توسط مرجع قضایی به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی ، بیمار مدعی است همسرش نسبت به وی سوء قصد داشته و قصد کشتن وی را دارد ، رابطه نامشروع دارد همسر بیمار به عنوان همراه در خصوص علایم بیمار، چنین شرح می دهند که ، بیمار بدبینی شدید دارد ، گوشه گیری می کند، از مراحل خودکشی ، خود و حلق آویزی خود فیلم تهیه و با پست از خارج از منزل به درب منزل فرستاده ، البته خودکشی را تا پایان عملی ننموده، خودزنی می کند، زود عصبی می شود و پرخاشگر است ، مرکز پزشکی قانونی ، در اظهارنظر خود ، بیمار را واجد علایم خلقی دوقطبی دانسته لیکن وی را مسئول اعمال خود می داند و توصیه به درمان میگردد.
-
- بتاریخ ۵/۷/۹۰ آقای م.ج، از طرف مرجع قضایی جهت ، معاینه روان پزشکی و بررسی جنون یا عدم جنون و سلامت روانی به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی ، همراه بیمار در توصیف شرح حال بیمار می گویند، بیمار، بی جهت گریه می کند، اشتهایش کم شده ، پرخوابی دارد ، بی قراری دارد ، گاهی نیز بی خوابی دارد و بسیار پرانرژی است، زیاد حرف می زند، پرخاشگر می شود، منم منم زیاد می کند ، مرکز پزشکی قانونی اصفهان ، در اظهار نظر خود خطاب به مرجع قضایی در خصوص اینکه نامبرده مبتلا به جنون است یا نه و اینکه مسئول اعمال خود می باشد یا خیر ؟ اعلام می نماید بیمار جنون ندارد، مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی است، مسئول اعمال خود می باشد ، نیاز به مشاوره درمان دارد.
-
- بتاریخ ۵/۴/۹۰ آقای ن.س، توسط مرجع قضایی جهت بررسی سلامت روانی یا جنون به مرکز پزشکی قانونی اصفهان معرفی ، رونوشت مدارک بیمارستانی درخواست، حسب مدارک بیمارستانی، بیمار سابقه دو مرتبه بستری در بیمارستان روانی در سالهای ۸۹ ، ۸۸ با علایم اختلال دوقطبی داشته ، همراه بیمار در توضیح علایم بیمار اظهار می دارند که بیمار گاهی اوقات افسرده و گوشه گیر است در جمع و مهمانی ها شرکت نمی کند شبها بی خوابی دارد ،راه می رود و با خودش حرف می زند، بی جهت گریه می کند ، بدبینی شدید دارد، گاهی اوقات خیلی پرانرژی است، پرخاشگر است، بی ربط می گوید حرف خیلی میزند خرید بیخود می کند ، بیمار در پاسخ سؤال پزشک مرکز که به چه علت به آنجا برده شده می گوید که هیچگونه مشکلی ندارد و او را بی جهت به آنجا آورده اند و باید برود کلی کار دارد. مرکز پزشکی قانونی در اظهارنظر خود ، اعلام می دارد که بیمار در دوره عود بیماری و مبتلا به جنون ادواری است ، مسئول اعمال خود در زمان عود بیماری نمی باشد در زمان ارتکاب جرم نیز در فاز حاد بیماری بوده فاقد مسئولیت کیفری است.
فرم در حال بارگذاری ...