طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها | ۲-۷- الگوهای اسلامی برای سبک زندگی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
۲-۶- دین و سبک زندگی
بنیان الگوهای موجود در سبک زندگی را، همان شالوده فرهنگ و شاخص های آن تشکیل میدهد، زیرا فرهنگ به عنوان مجموعه ای درهم تنیده و رو به تکاملی از ویژگی های خاص زندگی اجتماعی انسان، هم شامل ارزش های مورد توجه اعضای یک جامعه یا گروه معین و هنجارهایی که از آن پیروی میکنند، می شود و هم کالا های مادی که اعضای جامعه تولید میکنند و نیز رفتار آدمی در چگونگی بهره برداری از آن ها را در بر میگیرد. بر این اساس می توان گفت فرهنگ با سبک زندگی هم پوشانی دارد و در واقع، سبک زندگی، بخشی از فرهنگ یا لایههای آشکار آن را تشکیل میدهد. خود فرهنگ نیز از عوامل متعددی اثر می پذیرد که مهم ترین آن، دین و آموزه های وحیانی است. دین به مثابه نوعی هدایت الهی که ابزار سرپرستی سعادت بشر در تمام شئون فردی، اجتماعی و تاریخی به شمار میآید، دگرگونی و آثار ژرف و گسترده ای در اندیشه و روح انسان ها پدید می آورد. در پرتو این دگرگونی که نظام شناخت ها و باورها، ارزش ها و گرایش ها، و رفتار ها و کنش های انسان را در برمیگیرد، استعدادهای درونی و فطری بشر شکوفا و هدایت می شود و در مسیری خاص به تکامل میرسد( فاضل قانع،۱۳۹۱).
پس در رابطه ای طولی می توان گفت دین، فرهنگ جامعه را شکل میدهد و فرهنگ نیز، نظام معنایی خاصی را برای زندگی فردی و اجتماعی تعریف میکند که سرچشمه و خاستگاه مجموعه درهم تنیده ای از الگوهای خاص برای زندگی است و یک کل منسجم و متمایز را در قالب سبک زندگی پدید می آورد(همان).
سبک زندگی از دیدگاه اسلام، به مجموعه ای از موضوعات مورد قبول اسلام در عرصه زندگی اشاره دارد که بر اساس آن، معیار رفتار ما باید مبتنی بر اسلام و آموزه های اسلامی باشد. خدامحوری و حاکمیت ارزش های اسلامی در زندگی از مهم ترین معیار های سبک زندگی مورد تأیید اسلام و رهنمودهای قرآنی میباشد(مصباح یزدی،۱۳۹۲؛ به نقل از افشانی و همکاران،۱۳۹۳).
اگر بخواهیم وجوه گوناگون سبک زندگی اسلامی را در چهارچوب آموزه های دینی اسلام، مطالعه و وضعیت هنجاری و شایسته آن را از این آموزه ها استنتاج کنیم، باید به بررسی جنبههای متعدد و متنوع سبک زندگی در سه سطح کلی نگرش، گرایش و کنش بپردازیم. بخش نگرش ناظر بر مجموعه ای نظام مند از باورهای دینی است که هویت انسان بر اساس آن تعریف و ترسیم می شود. بخش گرایش حاکی از ارزش ها و هنجار هایی است که به سلیقه و توانایی ترجیح افراد و گروههای اجتماعی جهت میدهد. بخش کنش نیز مشتمل بر الگوها و شیوه های رفتار های عینی برگرفته از آموزه های اسلامی است. بدین ترتیب، سرمایه ی فرهنگی برآمده از جهان بینی توحیدی و نظام معنایی دین اسلام، در کنار نمادهای آیینی و شعائر دینی، میتواند مجموعه ی پیروان اسلام را به صورت منسجم در شکل دهی ارزش ها و هنجارهای اجتماعی و سلایق و ترجیحات برآمده از آن یاری دهد. البته این موضوع میتواند به شکل گیری الگوهای ویژه ای برای زندگی بینجامد و نوعی از سبک زندگی دینی را پدید آورد(صدیق سروستانی و هاشمی، ۱۳۸۱،ص ۱۵۰). در ادامه الگوهایی از سبک زندگی اسلامی بیان میشوند.
۲-۷- الگوهای اسلامی برای سبک زندگی
۱-اعتدلال: اعتدال به معنای میانه روی و عدم انحراف به سوی افراط یا تفریط است، در تشریع احکام فردی و اجتماعی اسلام کاملا مورد توجه بوده و بر همین اساس، قرآن کریم، امت اسلام را امت میانه و وسط نامیده است(بقره:۱۴۳). از جنبههای میانه روی در خصوص الگوهای مناسب برای سبک زندگی اسلامی می توان به: اعتدال در عبادت، گفتار، خوراک، پاسخ گویی به غریزه ی جنسی و در مناسبات اجتماعی اشاره کرد(فاضل قانع،۱۳۹۱).
۲- دعوت اسلام به حضور در اجتماع: نخستین انحراف در جهان اسلام و یا یکی از نخستین انحراف ها، عزلت برخی از مسلمانان بود که پیامبر خدا (ص) به شدت با آن مخالفت کردند. پیامبر در حدیثی می فرمایند: اقربکم منی غدا فی الموقف…اقربکم من الناس. یعنی نزدیک ترین شما به من در ایستگاه قیامت…نزدیکترین شما به مردم است(اسفندیاری،۱۳۸۸،ص۳۸).
برپایه ی احادیث می توان گفت که بر مسلمانان واجب است که در اجتماع باشند و نه در اعتزال؛ با دیگران الفت بگیرند و نه از دیگران عزلت؛ برونگرا باشند نه درون گرا؛ تقوای ستیز داشته باشند نه تقوای گریز؛ مسئولیت پذیر باشند و نه مسئولیت گریز؛ دل در اجتماع داشته باشند و نه سر در گریبان(همان،ص۴۰).
یکی از سه نوع وظیفه ی هر مسلمان، وظیفه اش در برابر مردم است. بنابرین انزوا و غیبت اجتماعی مساوی ست با شانه خالی کردن از وظایف در برابر مردم. و شانه خالی کردن از آن، مساوی است با تن زدن در برابر وظایف خداوند(همان).
۳-خرافه ستیزی: تقلید کورکورانه از آیین ها و آداب و رسوم فرهنگی و اجتماعی و گرایش به خرافه از عواملی است که از سهم و نقش آدمی در زندگی خود می کاهد. شیوع اجتماعی این رویکرد، به حاکمیت دیدگاه جبرگرا در جامعه می انجامد که بر اساس آن، آدمی آنچه را به عهده او نهاده شده، به دیگرانی در روی زمین و زمان احاله میدهد”(همان).
در آموزه های اسلام تأکید گردیده که برای هر پدیده، سبب و علتی خاص قرار داده شده، تا ما دست به دامان شانس و اتفاق و خرافه هایی از این دست نشویم. صادق آل محمد(ع) در این زمینه می فرمایند:
ابی الله ان یجری الاشیا الا باسباب فجعل لکل شی سببا، و جعل لکل سبب شرحا و جعل لکل شرح علما…
خداوند متعال، خودداری فرموده که کارها را بدون اسباب فراهم آورد. پس برای هر چیز سبب و وسیله ای قرار داد…(همان).
۴-شیوه ی گذراندن اوقات فراغت: می توان اوقات فراغت را مجموعه ای از زمانها برای تفریح یا توسعه تواناییهای فردی در طول زندگی تعریف کرد که افراد با دور شدن از ضرورت های شغلی، خانوادگی و اجتماعی، برای تامین رضایت خاطر خود برمی گزینند.اگر آموزه های دینی در جامعه ای بنیان ارزش ها و هنجارهای اجتماعی را تشکیل داده باشند، به طور طبیعی بر گرایش ها و سلیقه های افراد نیز اثرگذار خواهد بود. اجتماعی که هم گرایش و هم سلیقه ی آن ، در چارچوب آموزه های دینی تعریف شده باشد، نوع الگوهایی را که برای گذراندن اوقات فراغت برمی گزیند، به گونه ای خواهد بود که از این چارچوب خارج نشود(فاضل قانع،۱۳۹۱).
در فرهنگ اسلامی، برای انسان به عنوان موجودی مسئولیت پذیر که باید در چارچوب نظام معنایی توحیدی برای لحظه لحظه نعمت عمر خود پاسخ گو باشد ،هیچ زمانی فارغ از حرکت در مسیر تکاملی او وجود ندارد. از صادق آل محمد(ع) نقل شده است که فرمود:
“هرکس در روز از عمرش مساوی باشد، مغبون است.؛ و اگر فردایش از امروزش بدتر باشد، دچار فتنه و هلاکت شده؛ و اگر متوجه پیشرفت یا زیان خود نباشد، بی گمان در حال انحطاط و عقب افتادن است؛ و چنین کسی مرگ برایش سودمند تر خواهد بود”.
از نظر آموزه های اسلامی، انسان باید برای لحظه لحظه زندگی خود، به عنوان سرمایه ای عظیم، ارزش قائل شود، ولی این سخن بدان معنا نیست که انسان همچون ماشینی مکانیکی همواره یکنواخت کار کند و بی گمان جسم و روح انسان نیازمند استراحت، آرامش، تفریح و تنوع است. امام رضا(ع) می فرمایند:
فرم در حال بارگذاری ...