وبلاگ

توضیح وبلاگ من

راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد :بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

 
تاریخ: 15-04-01
نویسنده: نویسنده محمدی

الف- کاهش محتوای اطلاعاتی صورت‌های مالی

ویلسون (۲۰۰۸) با بررسی ضرایب واکنش سود (ERCs)[50] در یک دوره چند ساله پیرامون تجدید ارائه سود، به نتیجه رسید که محتوای اطلاعاتی سود پس از تجدید ارائه سود کاهش می‌یابد. وی دریافت که این اثر در مواردی که تجدید ارائه ناشی از اصلاح اشتباه در شناسایی درآمد باشد و یا باعث کاهش قیمت شدیدتری شده باشد، فراگیرتر است. پژوهش انجام شده در ایران نیز، نشان‌دهنده این است که تجدید ارائه، محتوای اطلاعاتی سود را کاهش داده و این کاهش در مورد شرکت‌هایی که عمده دلیل تجدید ارائه، اصلاح اشتباه ناشی از درآمد است شدیدتر بوده است (کاظمی و شریعت پناهی، ۱۳۸۹).

ب- افزایش هزینه سرمایه و کاهش رشد شرکت

پس از تجدید ارائه صورت‌های مالی، میزان ابهام و عدم اطمینان در رابطه با وضعیت و عملکرد شرکت افزایش می‌یابد. به دلیل کاهش میزان اعتماد به صورت‌های مالی، سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان، صرف ریسک بالاتری را از شرکت تقاضامی‌کنند و هزینه سرمایه شرکت افزایش می‌یابد. (هریبار و جنکینس، ۲۰۰۴) این امر منجر به کاهش نقدینگی جهت استفاده از فرصت‌های سرمایه‌گذاری سودآور می‌باشد. به دلیل از دست دادن فرصت‌های سرمایه‌گذاری و همچنین افزایش هزینه سرمایه، میزان رشد شرکت پس از تجدید ارائه، با کاهش روبرو می‌گردد. (آلبرینگ و همکاران[۵۱]، ۲۰۱۲)

ج- افزایش احتمال تغییر مدیران

بررسی‌ها نشان می‌دهد که تجدید ارائه سود، اعتبار و شهرت مدیران شرکت خدشه دار شده و بسیاری از مزایای خود در بازار کار را از دست می‌دهند. این امر در اکثر موارد، منجر به افزایش احتمال تغییر مدیران پس از تجدید ارائه صورت‌های مالی می‌گردد (سرینیواسان، ۲۰۰۵).

د- افزایش احتمال اقامه دعوای حقوقی علیه شرکت، مدیران و حسابرس

یافته‌های پژوهش پالمروز و شولز (۲۰۰۴) بیانگر این می‌باشد که به دلیل وجود اشتباه یا تقلب در صورت‌های مالی دوره‌های گذشته، میزان اقامه دعوی حقوقی از طرف ذینفعان شرکت پس از تجدید ارائه صورت‌های مالی افزایش می‌یابد.

راهکارهای مقابله با پیامدهای تجدید ارائه صورت‌های مالی

همان‌گونه که بیان شد تجدید ارائه سود باعث کاهش اطمینان استفاده‌ کنندگان به صورت‌های مالی شرکت می‌گردد. از طرفی، علاوه بر اعتبار صورت‌های مالی، اعتبار و شهرت مدیران نیز خدشه دار می‌شود. به همین دلیل، پس از تجدید ارائه سود به دنبال راهکاری برای بازگرداندن اعتماد استفاده‌ کنندگان به گزارش‌ها مالی شرکت می‌باشند. چهار مورد از راهکارهایی که شرکت‌ها پس از تجدید ارائه صورت‌های مالی برای بازگرداندن اعتبار خود اتخاذ می‌کنند در ادامه بیان می‌شود:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

الف- تغییر در ساختار حاکمیتی

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که شرکت‌هایی که تجدید ارائه ناشی از تقلب دارند، به طور معمول، قبل از تجدید ارائه، ساختار حاکمیتی ضعیفی دارند. به عنوان مثال، فاربر[۵۲] (۲۰۰۵) بیان می‌کند که در این گونه شرکت‌ها نسبت به سایر شرکت‌ها، تعداد و درصد اعضای غیر موظفهیئت مدیره کمتر است، کمیته حسابرسی شرکت کمتر تشکیل جلسه می‌دهد، تعداد اعضای متخصص مالی در این کمیته کمتر است و همچنین، در این شرکت‌ها، به احتمال بیشتری، مدیر عامل، رئیس هیئت مدیره نیز می‌باشد. وی بیان می‌کند که این گونه شرکت‌ها پس از تجدید ارائه،‌ اقدام به اصلاح ساختار حاکمیتی خود نموده و به طور متوسط، سه سال پس از تجدید ارائه، از نظر حاکمیت شرکتی، به شرایطی مشابه سایر شرکت‌هامی‌رسند. یافته‌های وی حاکی از این بود که سرمایه‌گذاران نیز به ارتقاء صورت گرفته در ساختار حاکمیتی شرکت واکنش مثبت نشان می‌دهند. به عبارت دیگر، ارتقاء ساختار حاکمیتی شرکت، سازوکاری اثربخش در جهت بازگرداندن اعتبار از بین رفته می‌باشد.

ب- تغییر در رفتار گزارشگری مالی

یکی از سازوکارهایی که شرکت‌ها برای بازیابی اعتبار خود پس از تجدید ارائه صورت‌های مالی به کار می‌گیرند تغییر در رفتار گزارشگری مالی می‌باشد. منظور از رفتار گزارشگری مالی، سیاست‌ها، قضاوت‌ها و رویه‌های به کار گرفته شده در شناسایی معاملات و تهیه و ارائه صورت‌های مالی می‌باشد. یکی از عمده‌ترین این موارد، محافظه‌کاری می‌باشد. بسیاری ادعا دارند که پس از تجدید ارائه صورت‌های مالی، شرکت‌ها به استفاده از سیاست‌هایمحافظه‌کارانه‌تر روی آورده و از این طریق، در راستای بازیابی اعتماد از دست رفته قدم بر می‌دارند.

ج- تغییر حسابرس

گاه حسابرس مستقل، قربانی تلاش‌های شرکت برای بازیابی اعتبار خود می‌گردد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که میزان تغییر حسابرس پس از تجدید ارائه صورت‌های مالی افزایش می‌یابد. نتایجی که در تحقیقات مذکور به دست آمده حاکی از آن است که سرمایه‌گذاران نیز، تغییر حسابرس را به عنوان یک اتفاق مثبت در راستای بازگرداندن اعتبار گزارشگری مالی شرکت تلقی کرده و به آن واکنش مثبت نشان می‌دهند (هنس و همکاران، ۲۰۱۲)[۵۳].

د- استفاده از جراید و رسانه‌های ارتباطی

یکی از راه‌هایی که برای کاستن از اثرات منفی تجدید ارائه سود (و همچنین سایر رویدادهای منفی در ارتباط با شرکت) استفاده می‌شود، استفاده از رسانه‌ها می‌باشد. به عنوان مثال، می‌توان به مواردی مانند عذرخواهی مدیران در جراید اشاره کرد. می‌تواناین گونه بیان کرد که شرکت‌ها با بهره گرفتن از این روش، یا مسئولیت پذیری خود را در قبال تجدید ارائه نشان می‌دهند و یا منکر مسئولیت خود در این زمینه شده و به اصطلاح، توپ را به زمین دیگری می‌اندازند (الیوت و همکاران، ۲۰۱۱).

۲-۳- بخش دوم: پیشینه پژوهش‌ها

در این بخش، پژوهش‌ها در قالب دو دسته پژوهش‌های خارجی و پژوهش‌های داخلی ارائه می‌گردد. ابتدا به پژوهش‌هایی که با موضوع این پژوهش رابطه نزدیکی دارند مطرح شده و سپس نتایج سایر پژوهش‌ها ارائه می‌گردد.

۲-۳-۱- الف) پژوهش‌های خارجی

لوبو و ژائو (۲۰۱۳) در پژوهشی تحت عنوان “رابطه بین تلاش حسابرس و تحریف در صورت‏های مالی” به بررسی تناقض بین پیش‏‏بینی‏هاینظری (وجود رابطه منفی بین کیفیت حسابرسی و تجدید ارائه صورت‏های مالی)ویافته‏هایتجربی (وجود رابطه مثبت بین کیفیت حسابرسی و تجدید ارائه صورت‏های مالی) پرداختند؛ که این تناقض را نخست ناشی از ناتوانی تحقیقات تجربی در کنترل تعدیل ریسکی که از سوی حسابرس صورت می‏گیردو دوم ناشی ازعدم توجه تحقیقات تجربی درجداسازی تجدیدارائه گزارشات مالی حسابرسی شده از تجدیدارائه گزارشات حسابرسی نشده می‌دانند.هردوی این موارد باعث می‏شود رابطه تخمینی بین کیفیت حسابرسی و تجدید ارائه‏های متعاقب آن، به سمت یک رابطه مثبت، سوءدار شود. آن‌ها بعد از تصحیح این دو منبع سو گیری، یک ارتباط منفی و قوی بین تلاش حسابرسی و تجدید ارائه گزارش سالانه یافتند.

ایترگ و همکاران[۵۴] (۲۰۱۲) به بررسی رابطه بین تجدید ارائه سود در صورت‌های مالی و محافظه‌کاری حسابداری پرداخت. آن‌ها در این پژوهش به دنبال یافتن رابطه‌ی بین تجدید ارائه سود و محافظه‌کاری حسابداری بودند. این پژوهش با بررسی ۲۱۳۲ شرکت در طی سال‏های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۶ انجام گرفت. آن‌ها در پژوهش خود از معیار ارائه شده توسط باسو (۱۹۹۷) که می‌توانست ارتباط بین تجدید ارائه سود و محافظه‌کاری را نشان دهد، استفاده نمودند. نتایج تحقیق آن‌ها نشان داد که در دوره پس از دوره بیش‌نمایی سود، میزان محافظه‌کاری افزایش می‌یابد. همچنین آن‌ها در تحلیل مقطعی خود، به این نتیجه رسیدند که در دوره بیش نمایی سود، محافظه‌کاری شرکت‌های آزمون شده کمتر از محافظه‌کاری شرکت‌های کنترل می‌باشد و در دوره پس از دوره بیش‌نمایی سود، محافظه‌کاری شرکت‌های آزمون شده بیشتر از محافظه‌کاری شرکت‌های کنترل می‌باشد.

آلبرینگ و همکاران[۵۵] (۲۰۱۲) در تحقیق خود با عنوان «اثر تجدید ارائه حسابداری بر رشد شرکت» به بررسی تغییرات در رشد شرکت‌ها پس از تجدید ارائه حسابداری پرداخته‌اند. نتایج پژوهش مزبور حاکی از آن می‌باشد که پس از تجدید ارائه حسابداری، رشد شرکت‌ها کاهش می‌یابد مخصوصاً نرخ رشد سرمایه‌گذاری‌هایی که از خارج شرکت، تأمین مالی می‌شود. علاوه بر این، پژوهش آن‌ها حاکی از این بود که این کاهش، برای شرکت‌هایی که علت تجدید ارائه آن‌ها، تقلب می‌باشد نسبت به شرکت‌هایی که تجدید ارائه ناشی از اصلاح اشتباه دارند بیشتر است.

چانگ و همکاران[۵۶] (۲۰۱۱) به بررسی این امر پرداختند که آیا شرکت‌ها پس از اعلان تجدید ارائه، استراتژی‌های گزارشگری سود محافظه‌کارانه‌تر اتخاذ می‌کنند. نتایج تحقیق آن‌ها نشان داد که شرکت‌های تجدید ارائه‌کننده، به ندرت، در سال بعد از تجدید ارائه، سطح محافظه‌کاری مشابهی با شرکت‌های کنترل خواهند داشت. در واقع، با توجه به نتایج بیان شده آن‌ها، شرکت‌هایی که تجدید ارائه ناشی از بیش نمایی دارایی‌ها یا درآمدها و یا کم نمایی بدهی‌ها یا هزینه‌ها دارند، در سال پس از تجدید ارائه، نسبت به شرکت‌های کنترل، رویه‌های حسابداری محافظه‌کارانه‌تری اتخاذ می‌کنند. این پژوهش همچنین، نشان می‌دهد که شرکت‌ها در دوره قبل از تجدید ارائه، استراتژی حسابداری متهورانه (غیر محافظه‌کارانه) اتخاذ می‌نمایند؛ که البته به تدریج در زمان‌های نزدیک به اعلان تجدید ارائه، میزان مدیریت سود کاهش می‌یابد. آن‌ها از ترکیب دو یافته فوق، ادعا می‌کنند که شرکت‌های تجدید ارائه‌کننده، در دوره قبل و بعد از تجدید ارائه، رفتار اقلام تعهدی اختیاری معکوسی دارند که این رفتار معکوس در شرکت‌های دارای تجدید ارائه شدیدتر، بیشتر است. منظور از تجدید ارائه شدیدتر، تجدید ارائه‌هایی است که مبلغ بالاتری دارند یا حساب‌های بیشتری را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند.

بادرتچر و همکاران (۲۰۱۱)[۵۷] در پژوهشی اثر معاملات سهام شرکت توسط افراد مطلع بر واکنش بازار نسبت به تجدید ارائه را مورد بررسی قرار دادند. آن‌ها دریافتند که مدیران و سایر افراد مطلع می‌توانند از طریق نوع معاملات خود، واکنش بازار در قبال تجدید ارائه صورت‌های مالی را تعدیل نمایند. پژوهش آن‌ها حاکی از این بود که در صورتی که مدیران شرکت پیرامون تجدید ارائه سود، در مجموع، در موقعیت فروشنده بوده باشند، بازار واکنش منفی‌تری به تجدید ارائه نشان می‌دهد نسبت به وقتی که مدیران در اطراف تاریخ اعلان تجدید ارائه سود، در مجموع خریدار بوده باشند. شاید دلیل این تفاوت در واکنش، این باشد که احتمالاً در حالت اول، از دید سرمایه‌گذاران (این که مدیران بیشتر فروشنده باشند) احتمال عمدی بودن گزارش نادرست دوره‌های قبل بالاتر است.

الیوت و همکاران[۵۸] (۲۰۱۱) به بررسی استفاده از رسانه‌های ویدئویی جهت کاهش پیامدهای منفی تجدید ارائه سود پرداختند. نتایج آن‌ها نشان می‌داد که استفاده از این رسانه‌ها، معمولاً بر درک استفاده‌ کنندگان در مورد صداقت و درستی مدیریت اثرگذار است و تصمیمات سرمایه‌گذاری آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. همچنین یافته‌های آن‌ها حاکی از این بود که در مواردی که مدیرعامل شرکت مسئولیت تجدید ارائه را پذیرفته و در رسانه‌های تصویری عذرخواهی می‌کند،‌ سرمایه‌گذاران به مدیران اعتماد بیشتری پیدا می‌کنند نسبت به حالتی که آن‌ها عذرخواهی مدیران را در جراید و رسانه‌های مکتوب مشاهده می‌کنند. این در حالی است که در مواردی که مدیرعامل عذرخواهی کرده اما مسئولیت را به شرایط بیرونی منتسب می کند، عکس حالت فوق برقرار است. یعنی سرمایه‌گذاران به چنین مدیرانی که در رسانه‌های تصویری عذرخواهی کرده ولی مسئولیت را به شرایط بیرونی مرتبط می‌دانند،‌ کمتر از مدیرانی که همین کار را در رسانه‌های نوشتاری (جراید) انجام می‌دهند اعتماد پیدا می‌کنند.

پترسون[۵۹] (۲۰۱۱) در تحقیق خود، بررسی کرد که آیا پیچیدگی‌هایی که در روش‌های شناسایی درآمد وجود دارد بر میزان تجدید ارائه سود و در واقع، بر میزان گزارشگری نادرست اثرگذار است. نتایج تحقیق وی حاکی از آن بود که هر چه پیچیدگی‌های روش‌های شناسایی درآمد بیشتر باشد، هر دو گونه گزارشگری نادرست (هم عمدی و هم غیر عمدی) را افزایش می‌دهد و در نتیجه احتمال تجدید ارائه صورت‌های مالی را افزایش می‌دهد. نتیجه جالبی که از تحقیق وی به دست آمد این بود که ظاهراً استفاده‌ کنندگان صورت‌های مالی نیز، این پیچیدگی‌ها را در نظر می‌گیرند زیرا بررسی وی نشان دهنده این بود که هر چه پیچیدگی روش‌های شناسایی درآمد شرکت بیشتر باشد، واکنش منفی بازار به تجدید ارائه سود، کمتر است. به عبارت دیگر، به نظر می‌رسد که هر چه این پیچیدگی‌ها بیشتر باشد، استفاده‌ کنندگان صورت‌های مالی، بخش بیشتری از تجدید ارائه صورت‌های مالی را به اشتباهات سهوی مرتبط می‌دانند.

ویدمن و هندریکس[۶۰] (۲۰۱۰) در پژوهشی تحت عنوان «کیفیت اقلام تعهدی شرکت پیرامون تجدید ارائه»به بررسی سنجه‌های مستقیم ارزیابی کیفیت اقلام تعهدی پرداخته است. در این پژوهش برای اندازه گیری کیفیت اقلام تعهدی از مدل خطاهای برآورد سرمایه در گردش دچو و دیچاو ۲۰۰۲ استفاده شده است. یافته‌های پژوهش حاکی از آن بود که خطاهای برآورد اقلام تعهدی سرمایه در گردش به طور متوسط در دوره قبل از تجدید ارائه صورت‌های مالی به میزان قابل توجهی نزدیک به صفر هستند؛ به طوری که قدر مطلق ارزش خطاهایبرآورد طی دوره پس از تجدید ارائه به میزان قابل توجهی نسبت به دوره ارائه غیر واقع صورت‌های مالی کاهش می‌یابد.

ایترگ و همکاران[۶۱] (۲۰۱۰) به بررسی این امر پرداختند که آیا سطح محافظه‌کاری قبل از تجدید ارائه صورت‌های مالی،‌ روند خاصی را دنبال می‌کند؟ نتایج یافته‌های آن‌ها گویای نتیجه‌ای قابل توجه بود. آن‌ها به این نتیجه دست یافتند که سطح محافظه‌کاری شرکت‌ها، از حدود ۳ سال قبل از تجدید ارائه صورت‌های مالی، به تدریج کاهش می‌یابد. این تغییرات در سطح محافظه‌کاری، در ابتدا، در حدود اختیارات مدیران بر اساس اصول پذیرفته شده حسابداری صورت می‌گیرد. در سال قبل از تجدید ارائه صورت‌های مالی (یعنی همان سالی که گزارشگری نادرست در آن رخ می‌دهد)، محافظه‌کاری شرکت، از سایر شرکت‌ها کمتر شده و علاوه بر این، این کاهش محافظه‌کاری به فراتر از اصول پذیرفته شده حسابداری رسیده و منجر به نقض این اصول می‌گردد. آن‌ها ادامه این روند را نیز مورد بررسی قرار داده و به نتیجه می‌رسند که این شرکت‌ها، پس از اعلان تجدید ارائه سود، در راستای جلوگیری و یا کاهش پیامدهای تجدید ارائه، مجدداً سطح محافظه‌کاری خود را افزایش می‌دهند.

کراوت و شولین (۲۰۰۹) با بهره گرفتن از مدل سه عاملی فاما و فرنچ به بررسی رابطه بین تجدید ارائه سود و ریسک اطلاعاتی پرداختند. یافته‌های پژوهش آن‌ها نشان از این داشت که تجدید ارائه سود باعث افزایش ریسک اطلاعاتی می‌شود که این امر به واکنش قیمت در کوتاه مدت منجر شده و از طرفی هزینه سرمایه شرکت را افزایش می‌دهد. نتیجه دیگری که از یافته‌های پژوهش مزبور به دست آمده است این است که این واکنش، تحت تأثیر شروع کننده تجدید ارائه (از بین مدیریت شرکت یا حسابرس) نیز قرار می‌گیرد.

فردیناند و همکارانش (۲۰۰۹)، در پژوهشی با عنوان “نقش دوره تصدی حسابرس و تخصص در صنعت حسابرس در کیفیت سود” نشان می‌دهند که دوره تصدی کوتاه‌تر با کیفیت سود پایین‌تر در ارتباط است. به این دلیل که حسابرسان دانش و تخصص کمتری نسبت به کار صاحب کار خود خواهند داشت. در این تحقیق این موضوع مورد آزمون قرار گرفته است که آیا تخصص در صنعت حسابرسان بر رابطه بین دوره تصدی حسابرس و کیفیت سود تأثیر دارد. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که، هر گاه تخصص در صنعت حسابرس پایین باشد در آن صورت رابطه بین دوره تصدی حسابرس بلند تر و کیفیت سود بالاتر قوی‌تر خواهد بود و بالعکس. پس می‌توان گفت دوره تصدی حسابرس بلندتر موقعی همبستگی بالایی با کیفیت سود خواهد داشت که تخصص در صنعت حسابرس پایین باشد؛ و همچنین موقعی که تخصص در صنعت حسابرس بالاتر باشد در آن صورت رابطه بین دوره تصدی حسابرس و کیفیت سود ضعیف‌تر می‌شود.

لاگور[۶۲] (۲۰۰۸) به آزمون این امر می‌پردازد که آیا شرکت‌ها در ۳ سال پس از اعلان تجدید ارائه، محافظه‌کارانه‌تر گزارش می‌کنند و این که آیا افزایش در محافظه‌کاری با اندازه قراردادهای بدهی و قراردادهای پاداش مرتبط است یا خیر. این نتایج نشان می‌دهد که شرکت‌های تجدید ارائه کننده در سه سال پس از اعلان تجدید ارائه، افزایش معناداری در سطح محافظه‌کاری خود را تجربه می‌کنند. علاوه بر این، هم سطح و هم تغییر در محافظه‌کاری مشروط پس از تجدید ارائه، برای شرکت‌هایی که قراردادهای بدهی و پاداش آن‌هابا اهمیت‌تر است بیشتر است.

تندلو و استرالین (۲۰۰۸) درپژوهشی به بررسی ارتباط بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود در کشورهای اروپایی پرداخته‌اند در این تحقیق با در نظر گرفتن ۴ شرکت بزرگ حسابرسی به عنوان حسابرسان با کیفیت و بررسی مدیریت سود در شرکت‌های حسابرسی شده توسط این ۴ شرکت و مقایسه با سایر شرکت‌های حسابرسی شده توسط غیر ۴ شرکت بزرگ، نتیجه پژوهش حاکی از آن است که بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی ارتباط وجود داشته و همچنین کیفیت بالای حسابرسی در کشورهایی که دارای هم محوری مالیاتی هستند باعث محدودیت (کاهش) در مدیریت سود می‌شود.

چمبرز و پاین (۲۰۰۸)، در پژوهشی با عنوان “کیفیت حسابرسی و اقلام تعهدی غیرعادی” رابطه بین کیفیت حسابرسی و قابلیت اتکای اقلام تعهدی را نشان دادند و سپس رابطه بین کیفیت حسابرسی و اقلام تعهدی غیرعادی را اثبات می کند. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که مقدار بازده عملیاتی مربوط به اقلام تعهدی یک رابطه‌ی منفی با کیفیت حسابرسی دارد کیفیت حسابرسی پایین منجر به بیشتر شدن اقلام تعهدی غیرعادی مربوط به بازده عملیاتی می‌شود.

چنوهمکاران (۲۰۰۵)، در پژوهشی با عنوان “کیفیت حسابرسی ومدیریت سود برای شرکت‌های درگیر در عرضه عمومی سهام ” با انتخاب۴ شرکت بزرگ حسابرسی به عنوان حسابرسان با کیفیت و مقایسه سود در شرکت‌های حسابرسی شده توسط این۴ شرکت با سود در سایر شرکت‌های یکه توسط غیراین ۴شرکت حسابرسی شده‌اند، به بررسی ارتباط کیفیت حسابرسی ومدیریت سود در مراحل قبل و بعد از عرضه عمومی سهام پرداختندوبه این نتیجه رسیدند که اولاً، درچنین شرکت‌هایی مدیریت سود رخ می‌دهد وثانیاً، بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی ارتباط معنی‌داری وجود دارد، به این صورت که بالاتر بودن کیفیت حسابرسی موجب کاهش مدیریت سود در این شرکت‌ها می‌شود.

پالمروز و همکاران (۲۰۰۴) با بررسی ۴۰۳ شرکت، به نتیجه رسیدند که شرکت‌ها در طی ۲ روز تجدید ارائه حدود ۹درصد با کاهش قیمت سهام روبرو می‌شوند. آن‌ها در بررسی خود تجدید ارائه‌های ناشی از تقلب و ناشی از اشتباه را جدا کرده و بیان می‌کند که واکنش منفی قیمت سهام نسبت به اعلان تجدید ارائه برای تجدید ارائه‌های ناشی از تقلب شدید تر است. آن‌ها بیان می‌کنند که تجدید ارائه ای که ناشی از عملکرد حسابرس و یا قابل انتساب به شرکت باشد، با بازده منفی‌تری مواجه می‌شود و در مقابل، تجدید ارائه‌های ناشی از سازمان بورس اوراق بهادار، بازده منفی کمتری را تجربه می‌نمایند.

وودلند و رینولد (۲۰۰۳) در تحقیق خود ارتباط بین معیارهای مستقیم و غیرمستقیم کیفیت حسابرسی پایین را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که هزینه‌های اقتصادی با کیفیت حسابرسی پایین ارتباط مثبتی دارد اما شواهدی مبنی بر اینکه اندازه موسسه حسابرسی، دوره تصدی حسابرس و یا تخصص حسابرس در صنعت با کیفیت حسابرسی پایین مرتبط باشد یافت نشد. این تحقیق همچنین با ارائه شواهدی مبنی بر رابطه ویژگی‌های حسابرس با تجدید ارائه‌ها و با ارائه اطلاعات توصیفی درباره تجدید ارائه‌های صورت‏های مالی سالانه به ادبیات تجدید ارائه‌ها کمک می‌کند.

هولتاسن و واتز[۶۳] (۲۰۰۱) در تحقیق خود با بهره گرفتن از معیار باسو به بررسی میزان محافظه‌کاری طی دوره زمانی بلندمدت ۱۹۹۳-۱۹۲۷ پرداختند. آن‌ها با مشاهده افزایش معنی دار در محافظه‌کاری طی اواخر قرن بیستم میلادی در آمریکا و از آنجا که وظیفه استاندارد گذاری نیز در این دوران بر عهده هیئت تدوین استانداردهای حسابداری بود به این نتیجه رسیدند که افزایش در محافظه‌کاری طی اواخر قرن بیستم تا حدود بسیار اندکی می‌تواند توسط استاندارد گذاری توجیه شود.

۲-۳-۲- پژوهش‌های داخلی

نیکبخت و رفیعی (۱۳۹۱) در تحقیق خود به جستجوی یک مدل پیش بینی تجدید ارائه در ایران پرداختند. به عبارت دیگر، آن‌ها برخی از عوامل موثر بر تجدید ارائه صورت‌های مالی در ایران را مورد بررسی قرار دادند. روش مورد استفاده در تحقیق مزبور، مبتنی بر انجام مصاحبه با خبرگان برای جمع‌ آوری داده‌ها و استفاده از رگرسیون لجستیک و روش داده‌های تلفیقی جهت تخمین آماری بود. نتایج تحقیق حاکی از این است که ارتباط قوی بین تجدید ارائه صورت‌های مالی و سودآوری، اهرم مالی، تغییر مدیریت شرکت و تغییر حسابرس وجود داشته است. علاوه بر این، یافته‌های تحقیق مزبور، نشان‌دهنده ارتباط معناداری بین افزایش سرمایه،‌ پاداش مدیریت و اندازه شرکت با وقوع تجدید ارائه صورت‌های مالی مشاهده نشد.

رحیمیان و همکاران (۱۳۹۰)، در پژوهشی با عنوان ” نقش مالکان نهادی در کیفیت حسابرسی شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران” نقش مالکان نهادی در کیفیت حسابرسی را ارائه نموند. آن‌ها بیان کرند که با در نظر گرفتن این مطلب که سرمایه گذاران نهادی به گزارش‌های مالی با کیفیت برای تجربه و تحلیل‌های حرفه ای خود نیازمندند، این فرضیه وجود دارد که این گروه از مالکان با اعمال نفوذ بر مدیریت، آن‌ها را به استفاده از خدمات حسابرسی با کیفیت ترغیب نمایند. آن‌ها از سه معیار اندازه موسسه حسابرسی، تخصص حسابرس در صنعت و نوع گزارش حسابرسی به عنوان شاخص کیفیت حسابرسی استفاده نموند. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که شرکت‌های دارای سطوح بالاتر از مالکیت نهادی، از کیفیت حسابرسی بالاتری برخوردار می‌باشند و این در حالی بود که تمرکز مالکیت نهادی موجب کاهش در کیفیت حسابرسی می‌شد.

نمازی و همکاران (۱۳۹۰)، در پژوهشی با عنوان “بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران ” رابطه بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود را بررسی کردند. جهتتعیینکیفیتحسابرسیازدومعیاراندازه حسابرس ودوره تصدی حسابرس و به منظور محاسبه مدیریت سود از مدل تعدیل‌ شده جونز استفاده شده است. دراین پژوهش، تعداد۶۱ شرکت پذیرفته‌ شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره‌ی زمانی ۱۳۸۰- ۱۳۸۶بررسی شدهاست. جهت آزمون فرضیه‌ها از مدل‌های رگرسیونی حداکثر درست نمایی- لوجیت باینری ونرم‌افزار اقتصادسنجی Eviews6 استفاده شده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که در حالت کلی یک رابطه مثبت و ضعیف بین معیارهای اندازه حسابرس ودوره تصدی حسابرس و مدیریت سود وجود دارد، ولی این رابطه از لحاظ آماری معنی‌دار نمی‌باشد. به دلیل وجود مشکل هم خطی درمدل کلی، رابطه بین متغیرها به صورت جداگانه بررسی شده است. نتایج نشان می‌دهدکه بین مدیریت سود و اندازه حسابرس، یک رابطه مثبت ولی غیرمعنی‌دار و همچنین بین مدیریت سود و دوره تصدی حسابرس رابطه مثبت ومعنی‌دار وجوددارد.

شریعت پناهی و کاظمی (۱۳۸۹) به بررسی تأثیر ارائه مجدد صورت‌های مالی بر محتوای اطلاعاتی سود پرداختند. در تحقیق مزبور، اثر تجدید ارائه بر محتوای اطلاعاتی سود در دو حالت مورد بررسی قرار گرفت: یک‌بار، اثر کل تجدید ارائه و بار دیگر، تجدید ارائه‌هایی که ناشی از اصلاح اشتباه ناشی از شناسایی درآمد می‌باشد. نتایج تحقیق فوق، حاکی از این بود که تجدید ارائه صورت‌های مالی در هر دو حالت فوق،‌ منجر به کاهش محتوای اطلاعاتی سود می‌گردد.

کردستانی و همکاران (۱۳۸۸) به بررسی اهمیت تعدیلات سنواتی در بازار سرمایه پرداختند. در تحقیق مزبور، سطح تعدیلات سنواتی با سطح اهمیت (بر اساس دستورالعمل ارائه شده توسط سازمان حسابرسی برای تعیین سطح اهمیت) مقایسه شد. نتایج تحقیق مزبور حاکی از این می‌باشد که رقم تعدیلات سنواتی نسبت به کلیت صورت‌های مالی بااهمیت می‌باشد.


فرم در حال بارگذاری ...

« دانلود مطالب درباره امین زاده- فایل ۲۷ – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشینپژوهش های کارشناسی ارشد درباره عوامل موثر بر نگرش و نیت استفاده از فناوری اطلاعات در ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین »
 
مداحی های محرم