وبلاگ

توضیح وبلاگ من

منابع پایان نامه ها | بند پنجم : سازمان بهداشت جهانی و راهبرد جهانی سلامتی برای همه – 2

قابل پذیرش بودن هم به معنای آن است که تمام تسهیلات کالا و خدمات سلامتی باید با مراعات اخلاق پزشکی و در نظر گرفتن فرهنگ افراد ،‌اقلیت ها ،‌ملتها و جوامع و ملاحظه مقتضیات جنسی و چرخه حیات و البته با احترام به اصول رازداری در اختیار نهاده شود . و ‌بالاخره ، کیفیت این امکانات هم بسیار با اهمیت است . طیف متنوع امکانات باید از نظر علمی و پزشکی نیز مناسب و دارای کیفیت خوبی باشد . این امر از جمله مستلزم پرسنل کار آزموده پزشکی ،‌داروهای تأیید شده علمی و دارای تاریخ مصرف معتبر است . همچنین تجهیزات بیمارستانی ،‌آب آشامیدنی سالم ،‌و نظافت و غیره نیز باید کیفیتی مورد تأیید داشته باشند .

بند چهارم : گزارش های مخبر ویژه کمیسیون حقوق بشر

کمیسیون حقوق بشر به عنوان مهمترین رکن ملل متحد در توسعه نظام حقوق بشر ، تا این اواخر فعالیت خود را بر حقوق مدنی و سیاسی متمرکز ساخته بود و تقریبا هیچ تحرکی در خصوص حقوق اقتصادی ، اجتماعی ، و فرهنگی نشان نمیداد. به خصوص ‌در مورد حق بر سلامتی ،‌کمیسیون ظاهراً این مهم را به سازمان بهداشت جهانی وانهاده بود . اما در سال ۲۰۰۲ این سنت شکسته شد و کمیسیون حقوق بشر علاوه بر صدور قطعنامه هایی در زمینه دسترسی به داروها و حقوق بشر اشخاص دارای ناتوانی های جسمی طی قطعنامه ۳۱/۲۰۰۲ [۸۵] اقدام به تعیین مخبر ویژه ای برای تهیه گزارش از حق همگان به بهره مندی از بالاترین استاندارد قابل وصول سلامتی جسمی و روانی نمود . در قطعنامه کمیسیون وظایف ذیل برای مخبر ویژه مشخص شده بود :

الف )‌گردآوری ،‌درخواست دریافت اطلاعات مربوط به حق سلامتی از تمام منابع ذی ربط

ب )‌گفتگو و بحث با تمام بازیگران ذیربط در زمینه حوزه های عملیات

ج )‌گزارش وضعیت حق بر سلامتی در سراسر جهان از جمله قوانین ،‌خط مشی ها ،‌رویه های خوب و موانع مربوط ‌به این حق و

د ) ارائه توصیه هایی در زمینه اقدامات مقتضی مؤثر در پیشبرد و حمایت از حق بر سلامتی .

مخبر ویژه کمیسیون حقوق بشر تا کنون گزارش های متعددی ارائه ‌کرده‌است . گزارش مقدماتی مخبر ویژه از نفطه نظر بحث کنونی که تحلیل محتوی حق بر سلامتی است ، ‌اهمیت دارد . این گزارش در ۱۳ فوریه ۲۰۰۳ منتشر شده است [۸۶] .

البته این گزارش در تحلیل محتوای حق بر سلامتی ، مطالب زیادی به آنچه در نظر کلی کمیته حقوق اقتصادی ، اجتماعی ،‌و فرهنگی وجود داشت ‌نمی‌افزاید . در حقیقت مخبر ویژه ‌به این واقعیت اشاره می‌کند که ،‌با آنکه رویه قضایی ملی و بین‌المللی رو به رشدی در زمینه حق بر سلامتی وجود دارد،‌محتوای حقوق این حق به خوبی تثبیت نشده است . این امر با عنایت به بی توجهی تاریخی به حق بر سلامتی و نیز سایر حقوق اقتصادی ، اجتماعی ،‌و فرهنگی ،‌تعجبی ندارد .

بند پنجم : سازمان بهداشت جهانی و راهبرد جهانی سلامتی برای همه

سازمان بهداشت جهانی که در سال ۱۹۴۸ به عنوان اولین آژانس تخصصی ملل متحد تأسيس گردید ، ‌نقشی کلیدی در تهیه و پیشنویس مقررات مربوط به حق سلامتی ،‌و بویژه ماده ۱۲ میثاق داشته است . با اینکه این سازمان در زمره نهاد های حقوق بشری محسوب نمیشود ، ‌فعالیت‌ها و بیانیه های آن در استخراج عناصر سازنده حق بر سلامتی بسیار مؤثر می‌باشد .

اساسنامه این سازمان بیانگر رویکرد حق محور به سلامتی است [۸۷]. نقطه تمرکز این راه برد ، ‌مراقبت اولیه سلامتی است که به دستیابی همه ملتها به بالاترین سطح ممکن از سلامتی متناسب با منابع در اختیار یک کشور ،‌تعریف شده است . برنامه مرافبت اولیه سلامتی ، شامل موارد ذیل می شود : آموزش در خصوص مسائل و مشکلات رایج مربوط به سلامتی و شیوه های پیشگیری و کنترل آن ها ، گسترش عرضه و تامین مطمئن و کافی غذا و تغذیه صحیح ، عرضه کافی آب سالم و نظافت اولیه ،‌مراقبت از سلامتی مادران و کودکان از جمله خانواده ،‌ایمن سازی در برابر بیماری های مسری مهم ، پیشگیری و کنترل بیماری های رایج محلی ،‌درمان درست و مناسب بیماری ها و جراحات شایع ،‌و تامین دارو های اساسی . راهبرد سازمان بهداشت جهانی چند خط مشی بنیادی را به عنوان مبنای خود شناسایی می‌کند که در میان آن ها توزیع منصفانه منابع سلامتی ، میان و درون کشورها ،‌هماهنگ کردن توسعه سلامتی با توسعه اقتصادی و استفاده کامل‌تر و بهتر از منابع جهان برای ارتقاء سلامتی و توسعه ،‌اهمیت خاصی دارد .

گفتار دوم : تعهدات دولت‌ها در قبال حق بر سلامتی

دیدیم که حق بر سلامتی از حق های بنیادی بشری است . این حق دامنه ای بسیار گسترده دارد . و حوزه های به هم مرتبط فراوانی را در بر می‌گیرد . فهرست این حوزه ها چنان دراز و بلند است که گویی حق بر سلامتی ،‌حق بر همه چیز است . اما حق بر همه چیز ظرفیت تبدیل شدن به حق بر هیچ چیز شدن را هم دارد . از این جهت شناخت تعهدات دولت‌ها در قبال حق بر سلامتی ،‌جزئی از تبیین مفهوم و محتوای آن خواهد بود . در اینجا مطالبی که مطرح می‌کنیم به ناچار با آنچه در بخش‌های قبلی گفته ایم ، تا اندازه ای تداخل پیدا می‌کند . اما برای آنکه دقیقا بدانیم که حق اختراع ،‌جگونه و در چه نقاطی با حق بر سلامتی به تعامل می‌نشیند ، یا تقابل پیدا می‌کند ،‌ وارد شدن در این بحث البته بسیار مختصر ضروری می‌باشد . حق بر سلامتی علاوه بر تماس با حوزه های گوناگون ،‌حقی جهان شمول نیز است . هر انسانی در هر جای دنیا از چنین حقی برخوردار است . حق بر سلامتی مختص شهر وندان یک کشور نیست . اعلامیه جهانی حقوق بشر از ” حق هر کس ” نسبت به استانداردی از زندگی سخن می‌گوید که برای سلامتی و رفاه او و خانواده اش کفایت کند . میثاق حقوق اقتصادی ،‌اجتماعی ،‌و فرهنگی نیز از ” شناسایی حق همگان ” به بهره مندی از بالاترین سطح از سلامتی جسمی و روانی توسط ‌دولت‌های‌ عضو یاد می‌کند . همچنین حق بر سلامتی حقی نیست که صرفا جنبه قراردادی و معاهده ای داشته باشد . و فقط کشورهای عضو میثاق یا سایر معاهداتی که این حق در آن ها شناسایی شده است ،‌ملزم به تامین آن باشند . حق بر سلامتی چنان که گذشت ، حقی مسلم در نظام بین‌المللی حقوق بشر و از حقهای بنیادی بشری است که همه کشورها در قبال تامین آن متعهد هستند . اما بحث بر سر این است که تعهدات دولت‌ها در قبال حق بر سلامتی ،‌دقیقا شامل چه تعهداتی می شود ؟ و ماهیت این تعهدات چیست ؟ به نظر می‌رسد این بحث دارای دو محور کلی است : ابعاد تعهد دولت‌ها در قبال حق بر سلامتی ، و قلمرو تعهدات دولت‌ها . اما بحث از این دو محور کلی نیازمند پیش زمینه ای در خصوص ماهیت تعهد دولت‌ها بر اساس میثاق حقوق اقتصادی ، ‌اجتماعی ،‌و فرهنگی است . از این رو نخست ‌به این مسئله مهم میپردازیم :

بند اول : ماهیت کلی تعهدات ناشی از میثاق

میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی ،‌اجتماعی ،‌و فرهنگی ،‌معاهده ای بین‌المللی است که طرف های آن به اجرای توام با حسن نیت مفاد آن متعهد می‌باشند . [۸۸]

پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی – در فرهنگ اصیل اسلامی به طور ضمن هوش معنوی مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. – 10

ابزاری اصلی برای تغییر، رابطه درمانی است. کلید این رابطه درمانی، نگرش مبتنی بر باور احترام و پذیرش است. درمانگر از طریق ارتباط درمانی، حضور درمانی، همدلی و علاقه مندی عمیق شخصی، به مراجع نزدیک می شود. ویژگی اولیه مراحل توحید درمانی، کار کردن بر روی مشکل مطرح شده است. علاوه بر استفاده از روش های کلاسیک همدلی، با بهره گرفتن از گروه حمایتی، توجه گسترده تری به مشکل مطرح شده مبذول می‌گردد. وقتی فشار مشکل مطرح شده رو به کاهش می‌گذارد، فرد در تماس با مرکز عقل خود قرار می‌گیرد. مراجع با درک ماهیت رابطه درمانی و ویژگی های درمانگر که به عنوان الگو مشاهده می‌کند و با عمل بر مبنای انگیزش درونی با بهره گرفتن از فضایل، در بر آوردن احتیاجات زندگی اش مبادرت می‌کند.مراجع این فضایل را عمیقا رضایت بخش می‌یابد و در صدد راه هایی برای استفاده وسیع تر از آن ها بر می‌آید.

درمان از این تلاش ها حمایت می‌کند و فرد درمی یابد که این فضایل و نظام معنایی چارچوبی است که در آن فضیلت آشکار می‌گردد و در سراسر زندگی به کار گرفته می شود. ‌بنابرین‏، درمان پیوسته در جریان است. فرد در امتداد مسیر رشد،هر چه بیشتر به توحید رسیده تا در نهایت به هدف نهایی، یعنی قرب پروردگار سبحانه و تعالی نایل خواهد گردید(جلال طهرانی،۱۳۸۳).

در فرهنگ اصیل اسلامی به طور ضمن هوش معنوی مورد توجه فراوانی قرار گرفته است.

به طور مثال، جامی(۱۳۸۱) به نقل از صادقی (۱۳۹۲)، بر اساس مطون مذهبی مؤلفه‌ های ذیل را برای هوش معنوی برشمرده است:

۱-مشاهده وحدت در ورای کثرت ظاهری

۲-تشخیص و دریافت پیام های معنوی از پدیده ها و اتفاقات

۳-سوال و دریافت جواب معنوی ‌در مورد منشا و مبدأ هستی(مبدأ و معاد)

۴-تشخیص قوام هستی و روابط بین فردی بر فضیلت عدالت انسانی

۵-تشخیص فضیلت فراروندگی از رنج و خطا و به کارگیری عفو و گذشت در روابط بین فردی

۶-تشخیص الگو های معنوی و تنظیم رفتار بر مبنای الگوی معنوی

۷-تشخیص کرامت و ارزش فردی و حفظ و رشد شکوفایی این کرامت

۸-تشخیص فرایند رشد معنوی و تنظیم عوامل درون و بیرونی در جهت رشئ بهینه این فرایند معنوی

۹- تشخیص معنای زندگی، مرگ و حوادث مربوط به حیات، نشور مرگ و برزخ، بهشت و دوزخ روانی

۱۰-درک حضور خداوندی در زندگی معمولی

۱۱-درک زیبایی های هنری و طبیعی و ایجاد حس قدردانی و تشکر

۱۲-داشتن ذوق عشق و عرفان که در آن عشق به وصال منشا دانش است نه استدلال و قیاس

۱۳-داشتن هوش شاعرانه که معنای نهفته در یک قطعه شعری را بفهمد

۱۴-هوش معنوی باعث فهم بطون قرآنی می شود و موجب می شود افراد کلام انبیا را راحت تر وبا عمق بیشتر درک نمایند

۱۵-هوش معنوی در فهم داستان های متون مقدس و استنباط معنای نمادین این داستان ها کمک فراوانی می‌کند

۱۶-هوش معنوی که در قرآن ‌در مورد صاحبان آن صفت الولالباب به کار رفته است، باعث می شود افراد به جوهره حقیقت پی ببرند و از پرده های اوهام عبور نمایند.

هرچند عرفای اسلامی نیز این مؤلفه‌ را ذکر نموده اند، ولی از آنجا که این مؤلفه‌ ها به انسان بینش می‌دهند و باعث افزایش سازگاری او با هستی می‌شوند، می توان آن ها را جزء مؤلفه‌ های معنوی قلمداد نمود.

عوامل مؤثر در هوش معنوی که در متون اسلامی تقوا و پرهیزگاری قلمداد شده است، به همراه تمرینات روزمره از قبیل تدبر در خلقت، تدبر در آفاق و انفس، روزه داری، عبادات، خواندن قرآن و تدبر صادقانه در آیات آن می‌توانند نقش اساسی در تقویت هوش معنوی داشته باشند.

مداخله های معنوی

در کتابی که به تازگی توسط انجمن روان شناختی آمریکا به چاپ رسیده است، نوعی راهبرد معنوی برای استفاده در مشاوره و روان درمانی مطرح می‌کنند. آنگاه با ذکر جزئیات، فهرست کلی مداخله های ممکن را ارائه و توضیح می‌دهند. این مداخله ها عبارتند از:

دعا

صرف نظر از هر معنایی که دعا برای درمانگر دارد، دعا برای درمانجو ممکن است معنا های کاملا متفاوتی داشته باشد.

معنای دعا برای مراجع، با هر آنچه که این عمل برای مشاور معنا می‌دهد، می‌تواند بسیار متفاوت باشد.

تحقیق رز در سال ۱۹۹۳ نشان داد که موضوع دعا در درمانگری مسئله ساده ای نیست، ‌به این صورت که فقط درمانگر، در درون یا بیرون از جلسه ی درمان، برایدرمانجو دعا کند. دعا را ممکن است درمانگر و بخاطر توفیق کار درمانی یا برای تمرکز بر مراجع و مشکل خاص او، آن هم بخصوص زمانی که کار درمان به بن بست رسیده به کار ببرد.

رز از بی میلی مراجعان برای بحث درباره ی دعا سخن می‌گوید و با توجه به تجربه های شخصی اظهار می‌دارد: (( شخصا متوجه شده ام که بیشتر اوقات سخن گفتن خصوصی درباره ی دعا می‌تواند همراه با خطر باشد و احتمالا در باب مسائل جنسی، باعث شرم و خجالت مراجعان شود، این احتیاط حتی در اجتماعات کلیسایی نیز رعایت می شود )). او توجه ما را به ارزش دعا کردن مراجعان، بخصوص مراجعانی که به صورت عادتی دعا می خوانند، جلب می‌کند: ((از طریق دعا کردن در فاصله جلسات درمان، مقدار زیادی از درد های روان شناختی عمیقی که مراجعان با آن ها دست به گریبانند، در ذهنشان حلاجی می شود)). (صادقی ، ۱۳۹۲).

بحث درباره ی مفاهیم الهیات و کتاب های مقدس[۲۴]

بسیاری از محققین از جمله ریچاردز و برگین (۱۹۹۷) پیشنهاد کرده‌اند که در جلسه ارزیابی مراجعان، درباره پیشینه و باورهای مذهبی و معنوی آن ها پرس و جو کنیم . این روش پیامد های بسیار دارد و یکی از آن ها این است که به مراجع بفهمانیم در صورتی که خود او بخواهد،معنویت او به ‌عنوان بخشی از درمان قابل بررسی است. بدین ترتیب درمانگر می‌تواند نقش ایمان مذهبی یا فقدان آن را در مراجع ارزیابی کند و بفهمند که آیا مراجعه به کتب مقدس به طور بالقوه می‌تواند به طور بالقوه بخشی از درمان در نظر گرفته شود یا خیر؟ این عمل باعث می شود که درمانگر آشکارا بر اساس چارچوب مرجع مراجع عمل کند.

استفاده از آرامش معنوی[۲۵] و فنون تصویر سازی[۲۶]

استفاده از آرامش و تصویر سازی، بخش ارزشمندی از مهارت های اساسی هر درمانگر التقاتی یا ترکیب گر است.

شواهدی ‌در مورد اثر بخشی این نوع کار درمانی وجود دارد. به عنوان مثال پراپست[۲۷] و همکاران(۱۹۹۲)در ایالات متحده دریافتند که از میان ۵۹ آزمودنی مذهبی که دچار افسردگی بودند کسانی که با بهره گرفتن از تصویر سازی مذهبی یا مشاوه مذهبی با کشیش ها تحت درمان شناختی-رفتاری قرار گرفته بودند در مقایسه با گروهی که تحت راهبرد شناختی –رفتاری استاندارد قرار نگرفته بودند یا در فهرست انتظار بودند، پس از۲۰-۱۸ جلسه درمان، افسردگی کمتر و نمره های سازگاری بیشتری داشتند. این تفاوت ها پس از پیگیری های سه ماهه و دو ساله، ‌به این اندازه بارز نبود.

ترغیب مراجعان به بخشایشگری

بخشایشگری یکی از عناصر کلیدی مراقبت مذهبی است.

پایان نامه -تحقیق-مقاله | ۲-۴) سود حسابداری و مالیاتی در ایران – پایان نامه های کارشناسی ارشد

از دیدگاه حسابداری مالیات بر سود شرکت ها، تفاوت های موقتی می ­توانند هستهُ اصلی تئوری های حسابداری را تشکیل دهند ، زیرا حسابداران یا مدیریت می ­توانند بر شیوهُ ثبت و گزارش کردن این اقلام کنترل هایی اعمال کنند . آن ها منشاُ اصلی ایجاد تفاوت بین سود مالیاتی و سود گزارش شده در یک دورهُ خاص می­باشند، ولی بر عکس تفاوت‌های دائمی، آن ها نمی ­توانند در سراسر عمر شرکت بین مقادیر سود فاصله یا تفاوت ایجاد کنند ( پارسائیان به نقل از هندریکسن ، ۱۳۸۸ ) .

تفاوت های زمانبندی: تفاوت­های ناشی از زمان منظور کردن اقلام بدهکار وبستانکار به حساب سود یا زیان (همان منبع) .بعبارت دیگر، چنانچه زمان شناسایی درآمد و هزینه طبق اصول پذیرفته شده حسابداری با زمان پذیرش آن ها به ‌عنوان درآمد و هزینه برای محاسبه سود مالیاتی(طبق قانون مالیات) متفاوت باشد تفاوت های زمانی ایجاد می­ شود(بزرگ اصل،۱۳۷۹).

دربارهُ تفاوت های زمانی چهار حالت را می توان متصور بود .

الف – هزینه­ای که از دیدگاه مالیاتی در نظر گرفته می­ شود ولی در صورت‌های مالی زمان شناسایی آن به دوره ­های بعد انتقال می­یابد. نمونه های شناخته شده عبارتند از کاربرد روش های تسریعی استهلاک دارایی های ثابت ، به لحاظ مقاصد مالیاتی و کاربرد روش خط مستقیم از دیدگاه تهیه صورت‌های مالی.

ب – درآمدی که در دوره جاری در حساب ها منظور شود، ولی از دیدگاه مالیاتی در تاریخی دیرتر منظور گردد . کاربرد روش اقساطی فروش برای محاسبه مالیات و کاربرد روش تعهدی فروش، برای تهیه صورت‌های مالی ، که این یک روش شناخته شده­تری است .

ج – درآمدی که در محاسبه مالیات منظور می‌کنند ولی هنگام تهیه صورت‌های مالی آن را به دوره های بعد منتقل ‌می‌کنند . پیش دریافت که هنگام وصول مشمول مالیات می­ شود، ولی برای تهیهُ صورت های مالی زمانی آن را به ‌عنوان درآمد منظور ‌می‌کنند که خدمات مربوطه ارائه شده باشد .

د – هزینه هایی که در صورت های مالی از درآمد های دوره کم می‌کنند ، ولی برای محاسبه مالیات، آن ها را در دوره دیگری منظوری می نمایند . یک نمونه ضمانت نامه های محصولات فروش رفته و هزینه های مربوطه است که برآورد می­شوند و فقط زمانی که پرداخت صورت گیرد ‌می‌توان آن ها را از سود مالیاتی کسرکرد.

با پذیرش تخصیص میان دوره­ای، در دو حالت اول و دوم بایستی یک حساب بدهی مالیات بر سود یا حساب بستانکار دیگری به وجود آورد ، زیرا هزینه مالیات مرتبط با سود حسابدرای دوره جاری از مالیاتی که باید در دوره جاری پرداخت گردد بیشتر می شود. در حالت‌های سوم و چهارم باید از یک حساب بنام مالیات پیش پرداخت شده یا حساب بدهکار دیگری استفاده کرد ، زیرا مالیات پرداختی یا پرداختنی دوره جاری از هزینه مالیات گزارش شده در دوره جاری بیشتر است (پارسائیان ببه نقل از هندریکسن،۱۳۸۸).

تفاوت های ارزشیابی: تفاوت های ناشی از به کارگیری مبانی متفاوت ارزشیابی اقلام در محاسبه مالیات که آن را تفاوت های ارزشیابی می­نامند (همان منبع). تفاوت های ارزشیابی زمانی به وجود
می‌آیند که مبانی اندازه گیری درآمد ها و هزینه ها طبق اصول پذیرفته شده حسابداری با مبانی اندازه گیری درآمد ها و هزینه ها برای محاسبه سود مالیاتی متفاوت باشد که در این مورد در ایران اگر وجود هم داشته باشد نادر است (بزرگ اصل،۱۳۷۹). در ارتباط با مبانی ارزشیابی به ‌عنوان تفاوت‌های موقتی مواردی در استاندارد های حسابداری برخی از کشورها بشرح ذیل مطرح شده اند :

الف – کاهش مبنای محاسبه استهلاک ‌در مورد دارایی های استهلاک پذیر به سبب تخفیف های مالیاتی

ب – عملیات در کشور های خارجی که پول عملیاتی و پول گزارشگری آن یکسان است . بر اساس استانداردهای حسابداری برخی کشورها ، پس از تغییر نرخح ارز ، مبنای مالیاتی برخی از دارایی ها و بدهی های عملیات خارجی می‌تواند با موارد متناظر آن بر مبنای ارزش های تاریخی و پول کشور اصلی تفاوت داشته باشد .

ج – افزایش مبنای مالیاتی دارایی ها به دلیل تعدیل بر اساس تورم ، این تعدیل موجب می­ شود که این مبانی با مبنای ارزشیابی مبتنی بر ارزش‌های تاریخی صورت های مالی تفاوت پیدا کند .

د – ترکیب واحدهای تجاری به روش خرید که درآن ، ارزش های منتسب به دارایی های ترکیب شده می‌تواند با مبنای مالیاتی متناظر آن ها تفاوت داشته باشد( پارسائیان به نقل از هندریکسن،۱۳۸۸).

۲-۴) سود حسابداری و مالیاتی در ایران

۲-۴-۱)مالیات سود شرکت های ایرانی

این مالیات برای نخستین بار در سال ۱۳۰۹ و به موجب قانون مالیات بر شرکت ها و تجارت در ایران مرسوم گردید. به تدریج در قوانین و مقررات مربوطه با توجه به مقتضیات زمان و شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور ‌تغییراتی داده شد. بر اساس آخرین اصلاحیه قانون مالیات های مستقیم مورخ ۲۷/۱۱/۱۳۸۰ بر طبق ماده ۱۰۵ قانون مالیات های مستقیم جمع درآمد شرکت ها و درآمد ناشی از فعالیت های انتفاعی سایر اشخاص حقوقی که از منابع مختلف در ایران یا خارج از ایران تحصیل می­ شود، پس از اعمال زیان های حاصل از منابع غیر معاف و کسر معافیت های مقرر به استثنای مواردی که بر طبق مقررات این قانون دارای نرخ جداگانه­ ای ‌می‌باشد ، مشمول مالیات به نرخ ۲۵% خواهند بود(صفار ۱۳۸۹).

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | پژوهش های انجام شده در رابطه با تعارض – 5

نظریات تعارض

دیدگاه سنتی :

دیدگاه سنتی نسبت به تعارض دیدگاهی منفی بود. تعارض عموماً به عنوان امری مخرب، غیرعقلایی و زمان بر که تا حد ممکن باید حذف و یا فرونشانده شود دیده می شد. از این دیدگاه، تعارض ناشی از سوء کارکرد افراد است، ‌بنابرین‏، در جهت حل تعارض، مشکلات باید تعریف شود، دلایل باید تجزیه و تحلیل گردد و موقعیت‌ها و یا افرادی که باعث ایجاد تعارض می‌شوند، باید اصلاح گردند. این دیدگاه مکانیکی، حل تعارض را به عنوان یک فرایند خطی و منطقی می نگرد. در سال ۱۹۵۰ پیدایش دیدگاه روابط انسانی به تعارض، جایگزین دیدگاه سنتی ابتدایی گردید. طراحان روابط انسانی بیان می‌کردند که تعارض یک پدیده طبیعی در خانواده و گروه هاست، ‌بنابرین‏، اجتناب ناپذیر است و باید پذیرفته و مدیریت گردد(رابینز، ۲۰۰۲).

رویکرد روانپویشی

در دهه (۱۹۳۰) ناتان آکرمن[۱۸] خانواده را به سان واحدی اجتماعی و عاطفی دانست که لازم است تاثیر آن بر کودکان مورد کاوش قرار گیرد. آکرمن خانواده را نظامی از شخصیت های در حال تعامل تصور می‌کند که هر فرد خرده نظام مهمی در داخل خانواده به حساب می‌آید. در سطح فردی ، فرایند تکوین و شکل گیری نشانه های اختلال را می توان بر حسب تعارض درون روانی ، دفاع در برابر اضطراب ناشی از آن تعارض و رشد و پدیدایی نشانه های روان رنجوری درک کرد. در سطح خانوادگی نشانه مذبور قسمتی از یک الگوی تعاملی تکراری و پیش‌بینی پذیر تلقی می شود. در اصطلاح خانواده درمانی نشانه های بیماری در یک شخص ، شاخص رفتار بین فردی است و جایگاه تعارضات ، اضطراب ها و دفاع های مشترک خانوادگی را نشان می‌دهد.

آکرمن (۱۹۶۶) بیان می‌کند که مشکلات خانوادگی فقط زمانهایی بروز نمی کند که نقشهای خانوادگی مکمل یکدیگر نباشند، بلکه در مواقعی نیز که نوعی بن بست یا تعارض ناگشوده وجود دارد و نیز هنگامی که خانواده به (بلا گردانی پیشداورانه[۱۹]) می پردازد ، مشکلات پدیدار خواهد شد. برای آنکه رفتار خانواده استوار بماند ، نیاز به انعطاف و انطباق پذیری است ؛ نقش های خانوادگی که در طول زمان تغییر می‌کنند، می بایست به فرزندان رو به رشد خویش این امکان را بدهند که به درجه مناسبی از خود پیروی دست یابند.

تعارض می‌تواند در چند سطح رخ دهد ( در درون یکی از اعضای خانواده ، میان اعضای خانواده هسته ای ، میان نسل های خانواده گسترده یا میان خانواده و جامعه اطراف آن). بنابه مشاهدات آکرمن ، تعارض در هر سطحی که باشد لاجرم به سراسر نظام خانواده ریشه می دواند. ممکن است چیزی که به صورت بحران در نقش های مکمل پدیدار می شود ، منجر به تعارض بین فردی در خانواده شده و نهایتاً به تعارض درون روانی در یک یا چند عضو خانواده مبدل گردد و منجر به زنجیره ی از تعارضات درون خانواده شود. اگر این تعارضات درون خانوادگی به شکل مداوم و آسیب زا باشد ، تعارضات هر شخص عمیق تر خواهد شد. اگر تعارض میان اعضا وخیم شود ، این خطر وجود دارد خانواده به دسته بندی های مخالف هم دیگر تبدیل شوند. یکی از اهداف درمانی آکرمن قطع کردن این زنجیره است.

رویکرد چرخه زندگی

به نظر هیلی[۲۰] (۱۹۷۳) وقتی اولین فرزند مدرسه رفتن را آغاز می‌کند ، عموما یک دوره بحرانی پدیدار می شود؛ والدین برای نخستین بار در می‌یابند که فرزندانشان نهایتاً خانه را ترک خواهند کرد. وقتی کودکان به سن نوجوانی می‌رسند، خانواده با چالش های سازمانی جدیدی دست به گریبان می‌شوند، به ویژه راجع به موضوعاتی چون خود پیروی و استقلال. امکان دارد والدین دیگر نتوانند اقتدار کامل خود را حفظ کنند، اما در عین حال، نمی خواهند اقتدار خود را از دست بدهند. لذا، مواردی مثل تغییر مقررات ، محدود سازی و باز نگری در نقش ها که همگی ضروری نیز هستند ، غالبا روابط بین دو یا چند نسل را به شدت دگرگون می‌سازند. نوجوانان باید بدون کمک دیگران به تعادل دست یابند ، هویت خود را شکل دهند و از خانواده مستقل شوند. مشکل اجابت خاسته های نوجوانان ممکن است باعث تعارضات والدین با فرزندان شود.

از دیدگاه روانشناسان من[۲۱] (مانند اریکسون)، نوجوانان از ۱۲ تا ۱۹ سالگی در وضعیت دستیابی به هویت در مقابل سرگشتگی قرار دارند. در این دوره معنای خود، از محدوده والدین به دنیای دوستی گسترش می‌یابد و این امر به نوبه خود بر تعامل والد- نوجوان تاثیر می‌گذارد.(علیزاده، ۱۳۸۰). ‌بنابرین‏ موضوعاتی چون خود مختاری و استقلال باید در تمام سطوح مجددا مورد گفتگو قرار گیرند و مسئله اساسی در دوره نوجوانی سازماندهی مجدد رابطه والد – فرزندی است(کار ، ۲۰۰۰، لطف آبادی، ۱۳۸۰).

از دیدگاه نظریه ارتباطی در دوره نوجوانی، دشواری دختران نوجوان را برای استقلال یابی چنین توجیه می‌کند که دختران برای رسمیت شناختن فردیت شان با مادران درکشمکش هستند، چراکه هویت زن شبیه به مادر تعریف می شود و لذا هویت دختر، نه از طریق جدایی از مادر، بلکه در پیوند و ارتباط با او تعریف می شود( کاپلان ۲۰۰۰ ، ترجمه قراچه داغی ۱۳۸۰).

پژوهش های انجام شده در رابطه با تعارض

اختیاری (۱۳۸۵) به برسی اثر بخشی آموزش مهارت های شناختی – رفتاری به مادران در بهبود روابط با دختران نوجوانشان پرداخته است. نمونه پژوهش وی ۱۸ نفر از دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی بوده که به شیوه ی تصادفی انتخاب و در گروهای کنترل و آزمایش جایگزین شده اند. وی گزارش نموده است که آموزش مهارت های شناختی – رفتاری به مادران در بهبود روابط مادر – دختر تاثیر ندارد. البته این آموزش منجر به کاهش پرخاشگری و افزایش عزت نفس در دختران نوجوان شده است.

پایان نامه -تحقیق-مقاله | ۲-۲ عوامل مؤثر در بروز اختلالات رفتاری در دوران نوجوانی – 7

نوجوانان تنها عضو خانواده نیستند که دستخوش تغییرات مهم می‌شوند. خیلی از والدین در چهل سالگی عمر خود هستند و به ارزیابی مجدد زندگی خویش مشغولند. در حالی که نوجوانان با آینده ای نامتناهی و انتخاب های زیاد مواجه هستند ، والدین آن ها باید ‌به این واقعیت فکر کنند که امکانات شان در حال محدود شدن است. فشارهایی که هر یک از دو نسل با آن ها مواجه هستند ، در جهت مخالف یکدیگر عمل کنند. والدین اغلب نمی توانند درک کنند که چرا فرزند نوجوان آن ها دوست دارد از فعالیت های خانواده فرار کند تا با دوستانش باشد، و نوجوانان نمی توانند بفهمند که والدین می خواهند اعضای خانواده تا جایی که امکان دارد دور هم باشند، زیرا مرحله مهم زندگی بزرگسال، یعنی پدر و مادری کردن، طولی نمی کشد که به پایان می‌رسد. علاوه بر این، والدین و نوجوانان مخصوصاً نوجوانانی که در اوایل این دوره هستند، از نظر سن مناسب برای واگذار کردن مسئولیت ­ها و امتیازها، نظیر کنترل بر پوشاک، درسهای مدرسه، و بیرون رفتن با دوستان اختلاف زیادی دارند. والدین معمولاً می‌گویند نوجوان هنوز برای این نشانه های استقلال آمادگی ندارند، در حالی که نوجوانان معتقدند این امتیازها خیلی وقت پیش باید به آن ها داده می شد (برک[۵۱]،۱۳۸۲).

۲-۱-۶-۲ شکاف نسل

ماهیت روابط خانوادگی در دوران نوجوانی کیفیت خاصی پیدا می‌کند. در دنیای معاصر وقتی از نوجوان و خانواده صحبت می شود تصویر به خصوص در ذهن اکثر مردم تداعی می شود. مثل این که نوجوان بیشترین اوقات خود را با دوستان سپری می‌کند، در مقابل خواسته های والدین مقاومت می ورزد و هر نوع مداخله والدین در امور زندگی خویش را تهدیدی به استقلال خود می بیند. به همین دلیل بسیاری از والدین که فرزندان نوجوان دارند، برای آینده نگری آن ها شدیداًً نگرانند. آن ها احساس می‌کنند که با فرزندان نوجوان خود شکاف عمیقی دارند و رابطه مطلوب گذشته آن ها خدشه دار شده است. مفهوم «شکاف نسل»[۵۲] برای مدتی توجه بسیاری از متخصصان را به خود جلب ‌کرده‌است. شکاف نسل یعنی اختلاف عمیق میان ارزش­ها و نگرش­های دو نسل. هنوز عده­ای معتقدند که بخش عمده­ای از تعارض میان والدین و نوجوانان ناشی از همین پدیده است .ارزشی که تا حدود زیادی به سن آن ها مربوط می شود. طبیعی است که یک نوجوان بیشتر به آینده خود فکر می‌کند در حالی که والدین میانسال درگیر حل و فصل مشکلات جاری و ملموس تر زندگی هستند نوجوانان آینده ای آرمانی را تجسم می‌کنند در حالی که والدین با مشکلات واقعی زندگی دست به گریبانند (احدی و جمهری،۱۳۹۰).

۲-۱-۶-۳ بلوغ جنسی

بلوغ جنسی به دلیل زیستی و شناختی تعارض والد – فرزند بیشتری را به همراه دارد. افزایش توانایی‌های نوجوانان در فکر کردن به روابط اجتماعی نیز تنش های خانوادگی را بیشتر می­ کند (برک، ۱۳۸۲) واضح­ترین علامت وجود تنش در خانواده­های دارای فرزندان نوجوان، در تعداد و انواع اختلافات موجود بین والدین و نوجوان، بروز می­ کند.

۲-۱-۶-۴ استقلال طلبی

وقتی کودکان به سن نوجوانی می‌رسند، خانواده با چالش­های جدیدی دست به گریبان می شود به ویژه راجع به موضوعاتی چون خود پیروی و استقلال امکان دارد والدین دیگر نتوانند اقتدار کامل خود را حفظ کنند، اما در عین حال نمی خواهند اقتدار خود را از دست بدهند. لذا، مواردی مثل تغییر مقررات، محدود سازی و بازنگری در نقش ها که همگی ضروری هستند، غالباً روابط بین دو یا چند نسل را به شدت دگرگون می‌سازد (گلدنبرگ[۵۳] و گلدنبرگ،۱۳۸۲).

افزایش مناقشات و تنش های خانوادگی اغلب در اوقاتی که نوجوانان در بین اعضای خانواده حضور دارند، بروز می‌کند. دلایل فراوانی را می توان برای چنین رفتاری بر شمرد که:

    1. به نظر می‌رسد در خانواده های دارای فرزند نوجوان والدین در تمیز دادن بین آنچه که »از این که برای نوجوانان خود می خواهند و آنچه فرزندان نوجوانشان ممکن است برای خود بخواهد، با دشواری مواجه هستند. این امر موجب می‌گردد که والدین تمایلی نداشته باشند که به فرزندان اجازه دهند در امور خود تصمیم گیری کنند حتی اگر تصمیماتشان صحیح باشد.

  1. دلیل دوم برای افزایش تنش در چنین خانواده هایی را می توان در خود طبیعت و ماهیت نوجوانی جستجو کرد . در این مقطع از زندگی، افراد بالغ، تمایلات خودمختاری و استقلال بیشتری از خود بروز می‌دهند . همسن و سالان و برادران و خواهرانشان از اهمیت بیشتری برخوردار می‌شوند و نفوذ والدین کاهش می‌یابد. با این وجود، به دلیل کم تجربگی نوجوانان از امکانات متعددی که می‌تواند برایشان فراهم شود، منع می‌گردند اما همچنان در معرض خطر تأثیرپذیری از عقاید کسانی می‌باشد که همواره با آن ها در می افتند، در واکنش به چنین وضعیتی خانواده باید مرزی ایجاد کند که از نظر کیفی متفاوت باشد و گرنه والدین دیگر نمی توانند با قدرت کامل حکمرانی کنند. وانگهی، خانواده ها دارای فرزندان نوجوان می باید تفاوت های بین اعضای خانواده را به رسمیت بشناسند و آن ها را بپذیرند (گلادینگ[۵۴]، ۱۳۸۲).

۲-۱-۶-۵ مخالفت

پدر و مادر اولین کسانی هستند که بنیاد شخصیت سالم نوجوان را می­گذارند. معمولاً والدین، نوجوانان خود را به صورت کودک می­نگرند مثل این که گذشت زمان تغییری در او نداده است. درک نکردن نوجوان باعث کشمکش بین آنان و والدین می­ شود، نوجوانان به خود حق می­ دهند که در مسایل مربوط به خانه و خانواده اظهار نظر کنند و افکار و عقاید و اعمال اعضای خانواده خود را مورد سئوال قرار دهند. نوجوانان در مقابل تحکم و دستورات والدین مقاومت ‌می‌کنند (احمدی،۱۳۸۳ ) از جمله خصوصیات دوران نوجوانی مخالفت است. نوجوان با افراد ذی نفوذی که در اطراف هستند به مخالفت بر می خیزد، والدین نیز در دایره مخالفت او قرار دارند. این مخالفت به خاطر تشخص طلبی و کسب استقلال و جداسازی خود از دیگران است.

۲-۲ عوامل مؤثر در بروز اختلالات رفتاری در دوران نوجوانی

عوامل متعددی در بروز رفتارهای غیر منطقی یا اختلال رفتاری افراد مؤثر است. این عوامل به صورت مجموعه ای منسجم زمینه بروز رفتــارهای نابهنجــار را در افراد ایجــاد می‌کند. لذا برای فردی که دچار اختلال رفتاری می‌باشد تعیین یک عامل قطعی یا منحصر به فرد غیر ممکن می‌باشد، بلکه باید به مجموعه این عوامل که در شکل گیری اختلال رفتاری مؤثر می‌باشند، توجه نمود. از نظر آسیب شناسی روانی معمولاً عوامل مؤثر در بروز اختلالات رفتاری را به سه دسته کلی می توان تقسیم بندی کرد:

الف: عوامل به وجود آورنده: مجموعه عواملی است که هسته اولیه رفتار غیر عادی را در افراد پی ریزی می کند.

ب: عوامل مستعد کننده: که در به وجود آوردن اختلال نقش چندانی ندارند ولی زمینه را برای رشد سریع تر رفتار غیر عادی فراهم می‌کنند.

ج: عوامل آشکارساز: هنگامی که هسته اولیه رفتار غیر عادی شکل گرفت و شرایط مستعد کننده نیز حــاصــل شد در این وضعیت به طور ظاهراًً ناگهانی رفتار غیر عــادی ظاهر می شود.

مجموع این سه دسته از عوامل (به وجود آورنده ـ مستعد کننده ـ آشکارساز) را تحت عناوین زیر مورد بررسی قرار می‌دهند:

 
مداحی های محرم