وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود مقالات و پایان نامه ها درباره شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر تصمیم ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

روایی، عبارت است از آن که آیا ابزار اندازه گیری خصیصه مورد نظر را که باید اندازه میگیرد یا نه؟ روایی تعیین میکند ابزار تهیه شده تا چه حد مفهوم خاص مورد نظر را اندازه میگیرد. در پژوهش حاضر جهت بررسی روایی سازه پرسشنامه، از «تحلیل عاملی» استفاده شده است. بنابراین در ادامه به معرفی این تکنیک پرداخته میشود.

۳-۷-۱-تحلیل عاملی[۸۳]
همانگونه که بیان شد، روایی سازه یا صفت مورد نظر به این معناست که آیا پرسشنامه مزبور با صفت مورد نظر مطابقت دارد یا خیر؟ حال سؤال این است که این مطابقت را باید چگونه و با چه روش آماری میبایست بررسی کرد؟ برای سنجش این موضوع که پرسشنامه مورد مطالعه در حقیقت تا چه حد سازه و صفت مورد نظر را به خوبی نمایان میسازد یا به آن بستگی دارد، معمولاً داده های همبستگی، از طریق نشان دادن همبستگیهای بین تست مورد مطالعه و اندازه ها یا تستهای دیگری که تصور میشود منعکسکننده صفت مورد بررسی است یا با آن ارتباط دارد یک وسیله مناسب برای سنجش روایی پرسش‌نامه است. تست مورد نظر باید با اندازه های دیگر که برای سنجش همان صفت طرح شدهاند، همبستگیهای بالایی نشان دهد. این همبستگی و مطابقت را میتوان با به کار بردن تکنیک «تحلیل عاملی» تحقیق نمود. در تحلیل عاملی باید سؤالاتی که برای ارزیابی یک صفت طرح شدهاند، دارای یک بار عاملی مشترک باشند. این شاخصها را عامل[۸۴] مینامیم.
برای اجرای تحلیل عاملی، چند مرحله متفاوت بهشرح زیر انجام پذیرفت.
ماتریس ضرایب همبستگی تمام متغیرها محاسبه و از متغیرهایی که با سایر متغیرها همبستگی نشان داده بودند، اشتراکات بهدست میآید.
از ماتریس همبستگی، فاکتورهایی استخراج می‌شود، که متداولترین آنها فاکتورهای اصلی هستند.
انتخاب و چرخش[۸۵] عاملها برای ساده‌تر ساختن و قابل فهم‌تر کردن ساختار عاملی.
برای اینکه مؤلفه‌ها[۸۶] روابط میان داده‌ها را بهتر تفسیر کند و روابط بین متغیرها و بعضی از فاکتورها به حداکثر برسد. دوران و تبدیلات خاصی بر روی عوامل انجام می‌پذیرد. در بسیاری از موارد که تعدادی از متغیرها به یک عامل ویژه یا حتی به تعدادی از عامل‌ها بستگی دارد، تفسیر عوامل مشکل خواهد بود؛ از اینرو، روشهایی به وجود آمده است که بدون تغییر میزان اشتراکات[۸۷] باعث تفسیر ساده‌تر عوامل شود. شایعترین روش این کار تکنیک واریماکس[۸۸] است، که در آن استقلال بین فاکتورهای ریاضی حفظ و در عین حال مقادیر نسبتاً‌ بزرگ (قدرمطلق) یا صفر را به ستونهای ماتریس بار عاملی اختصاص می‌دهد و این بدان معناست که ماتریسی تشکیل میشود که در آن به متغیرها وابسته یا مستقل از آنها هستند. این امر سبب ساده‌تر شدن تفسیر عوامل خواهد شد. برای اینکه دورانی متعمد بر روی بارهای عاملی به شیوه واریماکس صورت داده شود، لازم است تغییرات مربعات عناصر ستونی ماتریس برآورد عاملی بیشینه گردد.
یعنی با فرض:
(۳-۱)
عبارت زیر بیشینه شود:
(۳-۲)
که در آن ij ضریب ارتباط متغیر iام با عامل jام است.
برای آنکه بدانیم تحلیل عاملی در این بررسی مجاز است و تناسب نمونه‌گیری وجود دارد، آماره KMO محاسبه شده است. این آماره شاخصی برای مقایسه مقادیر ضرایب همبستگی ساده و جزئی بر روی همه متغیرهاست؛ یعنی:
(۳-۳)
که در آن i معرف مقادیر از ۱ تا m متغیر، j معرف از ۱ تا p عامل، rij ضریب همبستگی ساده بین متغیرهای ۱j , و aij ضریب همبستگی جزیی متغیرهای ۱j , به شرط ثابت بودن سایر متغیرهاست.
مقدار KMO بین صفر و یک می‌باشد. اگر یک همبستگی خطی و قوی بین متغیرها و جود داشته باشد KMO نزدیک یک خواهد بود. کایزر[۸۹] در سال ۱۹۷۴ مقدار KMO را به صورت ذیل تقسیم کرد (آذر، ۱۳۷۳):
اگر ۹/۰ ≥ KMO باشد یعنی تجزیه به عاملها بسیار مفید است.
اگر ۹/۰ < KMO ≤ ۸/۰ باشد یعنی تجزیه به عاملها خوب است.
اگر ۵/۰ KMO < باشد در آن صورت تجزیه به عاملها مفید نخواهد بود.
لازم به ذکر است در پژوهش حاضر اجرای این تکنیک به کمک نرمافزار SPSS انجام گرفته است.
۳-۸- پایایی پرسشنامه
اگر ابزار اندازه گیری دو یا چند بار استفاده شود و به یک نتیجه واحد برسد، گفته میشود که ابزار دارای اعتبار یا پایایی است. آنچه که در اینجا مورد علاقه ما است، درجه دقت اندازه گیری است و میخواهیم بدانیم اگر فردی را دوباره با روش مورد نظر بسنجیم، نتایجی که به دست میآید با چه دقتی تکرار میشود (آذر، ۱۳۷۳).
برای تعیین ضریب پایایی ابزار اندازه گیری شیوه های مختلفی وجود دارد که از جمله میتوان به روش موازی، روش دو نیمه کردن، روش کودر ریچادسون و روش آلفای کرونباخ اشاره کرد. روش آلفای کرونباخ برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازه گیری از جمله های پرسشنامه هایی است که خصیصههای مختلف را اندازه گیری میکنند. در این گونه ابزار پاسخ میتواند به خود مقدار عددی بگیرد. برای محاسبه آلفای کرونباخ از فرمول ذیل استفاده میکنیم.

به طوری که:
: نشان دهنده مجموع واریانس هر زیر مجموعه.
j: تعداد زیر مجموعه میباشد.
هر چه مقدار ضریب به دست آمده به ۱۰۰% نزدیکتر باشد، بیانگر قابلیت اعتماد (پایایی) بیشتر پرسشنامه است (سرمد و همکاران، ۱۳۷۸، ص ۶۹).
۳-۹- روشها و تکنیکهای تجزیه و تحلیل داده ها
این تحقیق از نوع تحلیلی پیمایشی میباشد و از نظر گستره عملکرد نتایج تحقیق نیز در دسته تحقیقات کاربردی قرار میگیرد. در این تحقیق از مطالعه کتابخانهای و میدانی استفاده خواهیم کرد. بدین ترتیب که جهت شناسایی و تعیین مولفه های پژوهش، محقق به بررسی ادبیات موضوع با بهره گرفتن از روش کتابخانهای خواهد پرداخت و جهت جمعآوری داده های مورد نیاز نیز با استفاده پرسشنامه های طراحی شده، به کار میدانی میپردازیم. برای انجام این تحقیق ابتدا در برخی زمینه ها از جمله عوامل موثر بر تصمیمگیری خرید و نیز خرید سهام عادی با بهره گرفتن از کتب مربوطه و موجود و مقالات معتبر موجود در اینترنت و همچنین مجلات مدیریتی تحقیق خواهیم نمود. در این راستا پس از شناسایی شاخصهای موثر بر خرید سهام عادی، پرسشنامه پژوهش جهت سنجش درجه اهمیت شاخصهای فوق الذکر در بین نمونه مورد مطالعه توزیع خواهد گردید. در پایان نیز برای اولویتبندی شاخصها از تکنیکهای TOPSIS و AHP استفاده میگردد. لازم به ذکر است برای سنجش پایایی و روایی ابزار تحقیق از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی استفاده خواهد شد. همچنین برای بررسی اثرگذاری ابعاد، از سه آزمون تی استیودنت، تحلیل واریانس و LSD استفاده خواهد شد.
آزمون تی استیودنت: این آزمون برای متغیرهای کمّی به کار میرود و در مواردی برای تشخیص تاثیر یا عدم تاثیر یک متغیر در وضعیت مورد بررسی استفاده میشود و گاهی نیز برای سنجش وضعیت موجود نسبت به یک مقدار مشخص کاربرد دارد.
آزمون تحلیل واریانس: آزمون تحلیل واریانس(ANOVA) یک آزمون پارامتریک می‌باشد که در آن به بررسی واریانس بیش از دو جامعه پرداخته می‌شود. از این آزمون از آن‌جایی که با چند حالت سرو کار داریم، برای آزمون فرضیه‌های متفاوتی استفاده می‌شود. در جدول خروجی این آزمون چنانچه سطح معنی‌داری کم‌تر از مقدار خطا باشد، چنین استنباط می‌شود که حد‌اقل یک زوج از طبقه‌ها با هم اختلاف دارند.
آزمون LSD: برای مشخص‌نمودن این‌که کدام‌یک از این زوج‌ها با هم متفاوتند می‌باید از آزمون‌های ویژه موسوم به آزمون‌های پس از تجربه استفاده نمود. به دلیل اهمیت مشخص‌نمودن تفاوت‌ها تعداد این آزمون‌ها نسبتا زیادند و در این تحقیق از آزمون LSD بدین منظور بهره گرفته شده است. این آزمون وجود اختلاف یا عدم آن را بین گروه ها به صورت دو به دو بررسی میکند و به همین دلیل نتایج دقیقتری را نسبت به آزمون آنووا در اختیار ما میگذارد.
۳-۹-۱- تکنیک تاپسیس
این روش در سال ۱۹۸۱ توسط یون و هوانگ[۹۰] ارائه گردید. در این روش m عامل یا گزینه به وسیله یک فرد یا گروهی از افراد تصمیم گیرنده مورد ارزیابی قرار می‌گیرند. این تکنیک بر این مفهوم بنا شده است که هر عامل انتخابی باید کمترین فاصله را با عامل ایده‌آل مثبت (مهم‌ترین) و بیشترین فاصله را با عامل ایده‌آل منفی (کم اهمیت ترین عامل) داشته باشد به عبارت دیگر در این روش میزان فاصله یک عامل با عامل ایده‌آل مثبت و منفی سنجیده شده و این خود معیار درجه‌بندی و اولویت بندی عوامل است (آذر و رجب زاده، ۱۳۸۱). مراحل این روش عبارتند از:
تعیین ماتریس مقایسه عوامل: در این مرحله ماتریسی رسم خواهد شد که در سطر آن عوامل و در ستون آن افراد نظر دهنده آورده می‌شود و در تلاقی سطر و ستون، میزان اهمیتی که هر پاسخگو برای هر کدام از عوامل قائل شده است، آورده می‌شود.
Rij: نظر فردi اُم درباره عاملj اُم که در مقیاس ۷ گزینهای طیف لیکرت (۱ تا ۷) بیان شده است.
بهنجار کردن ماتریس تصمیم‌گیری: به منظور قابل مقایسه شدن، مقیاس‌های مختلف اندازه‌گیری ماتریس تصمیم‌گیری به ماتریس بهنجار شده یا ماتریس بی‌مقیاس موزون با بهره گرفتن از فرمول زیرتبدیل می‌شوند.

تعیین عامل ایده‌آل مثبت و ایده‌آل منفی: در این مرحله بایستی عوامل که از نظر پاسخ‌دهندگان به عنوان مهمترین عامل و کم‌اهمیت ترین عوامل مشخص شده‌اند، شناسایی شوند. به عبارتی:
گزینه ایدهآل مثبت
گزینه ایدهآل منفی
محاسبه اندازه جدائی (فاصله): در این مرحله بایستی میزان فاصله هریک از عوامل از ایدهآل مثبت و ایدهآل منفی تعیین شود.بنابراین فاصله گزینه i اُم با ایدهآلها با بهره گرفتن از روش اقلیدسی به شرح زیر است:
فاصله گزینه i اُم از ایدهآل مثبت
فاصله گزینه i اُم از ایدهآل منفی
محاسبه میزان نزدیکی هر کدام از عوامل به عامل ایده‌آل مثبت و ایده‌آل منفی: محاسبه مقدار Ci بر اساس فرمول زیر:

و دسته بندی عوامل بر اساس ترتیبی نزولی Ci. به عبارت دیگر Ci هرچه بالاتر باشد درجه اهمیت عامل بالاتر است.
۳-۹-۲- تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
در علم تصمیم‌گیری که در آن انتخاب یک راهکار از بین راهکارهای موجود و یا اولویت‌بندی راهکارها مطرح است،‌ چند سالی است که روش های تصمیم گیری با شاخص‌های چند گانه «MADM» جای خود را باز کرده‌اند. از این میان روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بیش از سایر روشها در علم مدیریت مورد استفاده قرار گرفته است. فرایند تحلیل سلسله مراتبی یکی از معروفترین فنون تصمیم گیری چند منظوره است که اولین بار توسط توماس ال. ساعتی عراقی الاصل در دهه ۱۹۷۰ ابداع گردید. فرایند تحلیل سلسله مراتبی منعکس کننده رفتار طبیعی و تفکر انسانی است. این تکنیک، مسائل پیچیده را بر اساس آثار متقابل آنها مورد بررسی قرار می‌دهد و آنها را به شکلی ساده تبدیل کرده به حل آن می‌پردازد (قنبری، ۱۳۸۰). فرایند تحلیل سلسله مراتبی در هنگامی که عمل تصمیم گیری با چند گزینه رقیب و معیار تصمیم گیری روبروست می‌تواند استفاده گردد. معیارهای مطرح شده می‌تواند کمی و کیفی باشند. اساس این روش تصمیم گیری بر مقایسات زوجی نهفته است. تصمیم گیرنده با فرآهم آوردن درخت سلسله مراتبی تصمیم آغاز می‌کند. درخت سلسله مراتب تصمیم، عوامل مورد مقایسه و گزینه‌های رقیب مورد ارزیابی در تصمیم را نشان می‌دهد. سپس یک سری مقایسات زوجی انجام می‌گیرد. این مقایسات وزن هر یک از فاکتورها را در راستای گزینه‌های رقیب مورد ارزیابی در تصمیم را نشان می‌دهد. در نهایت منطق فرایند تحلیل سلسله مراتبی به گونه‌ای ماتریسهای حاصل از مقایسات زوجی را با یکدیگر تلفیق می‌سازد که تصمیم بهینه حاصل آید.

منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود مطالب در مورد تحلیل پایداری اجتماعی در مجتمع ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

حفاظت از فضای باز و سبز

حفاظت از فضای باز و سبز به ویژه نواحی با ارزش اکولوژیکی و فراغت و سرگرمی بالا

مدیریت آب های سطحی

استفاده از سیستم های زهکشی آب های سطحی شهر در محل و تشویق و حفاظت از آب

ایجاد شبکه ای از خیابان های به هم پیوسته و متصل

خیابان ها را تا حد امکان (مخصوصا” در نواحی مسکونی و مراکز تجاری) کوچک نگه می دارند؛
از مدیریت ترافیک و آرام سازی ترافیک برای کنترل اثرات وسایل نقلیه استفاده می کند؛

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ایجاد محله های با قابلیت پیاده روی

به منظور افزایش کیفیت زندگی به صورت اجتماع و افزایش گزینه های سفر

تشویق به ترکیب مساکن از نظر گونه و قیمت ها

مسکن در حد استطاعت را، نزدیک مراکز شغلی، تجاری و حمل و نقل توسعه می دهد.

مأخذ: (Litman, 2011: 6-7) و (سیف الدینی و شورچه، ۱۳۹۳: ۲۹۵-۲۹۲)
۲-۴-۶ نظریه مجتمع های شهری اریک گلودن
در سال ۱۹۳۳ اریک گلودن نظریه مجتمع های شهری را برای تمرکز زدایی از شهرها به پیروی از نمونه های روستایی ارائه می دهد. مجتمع های شهری وی از سلولهای مشابهی تشکیل می شوند که با فاصله های مختلف، حداقل پانصد متر از یکدیگر واقع شده اند و با فضاهای سبز از یکدیگر جدا می شوند. هر سلول حدود ۱۰ هزار نفر را در خود جا می دهد و خانه ها در فاصله ای به اندازه ۱۰ تا ۱۵ دقیقه پیاده روی از محل کار افراد قرار می گیرند. در این طرح نوع و چگونگی وسیله نقلیه برای رفت و آمد روزانه از محل سکونت به محل کار چندان اهمیتی ندارد؛ زیرا هر واحد، عملکرد خاص خود را دارد؛ مانند شهر دانشگاهی، شهر تجاری، شهر صنعتی، و غیره… اما چون اشتغال ساکنان بسیار تخصصی و محدود است، ساکنان برای برآورده ساختن سایر نیازها خویش به مسافرتهای روزانه طولانی مجبور هستند. در این طرح با در هم قرار گرفتن مجموع سلولها، نمونه ای از شهرهای هسته ای تشکیل می شود. در ارزیابی طرح گلودن می توان چنین گفت که مجموعه این سلولها می تواند چندین میلیون نفر را در خود جای می دهد، این امر گویای تمرکز جمعیت و انباشتگی است، از این رو مشکلی را حل نخواهد کرد (زیاری، ۱۳۸۷: ۳۱-۳۰).
۲-۴-۷ نظریه شهر سالم
بعد از انقلاب صنعتی جمعیت شهری جهان افزایش یافت این باعث ظهور و شکل گیری شهرهای میلیونی در گستره جهان گردید بیشتر این جمعیت را روستائیان مهاجر و فقیری تشکیل می دادند که در جستجوی کار به سمت شهرها حرکت کردند. عموم این جمعیت ها در مناطق حاشیه ای شهرها که به دور از هر گونه خدمات شهری بودند، ساکن شدند. این عامل باعث مشکلات بیشماری از جمله مشکلات تراکم رشد فزاینده شهرها، کمبود مسکن، مشکلات فقر، گسستگی رابطه بین شهر و طبیعت، آلودگی هوا و صدا و ترافیک در تردد وسایل موتوری شده است. و مسائل این پدیده نه تنها سیاست های شهرسازی را به طور وسیعی تحت الشعاع قرار داده، بلکه تبعات حاصل از آن در تشدید مسائل اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی، مدیریتی و محیط زیستی جوامع نقش اساسی داشته است. دغدغه ها و نگرانی های ناشی از این پدیده موجب گردید تا کشورهای توسعه یافته، به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم اقدام به اتخاذ تمهیداتی جهت حل یا مهار این بحران کنند (زیاری و جان بابا نژاد، ۱۳۹۰: ۱۵). تجارب جهانی موجود در این زمینه منجر به تدوین رویکرد نوین توسعه پایدار با محوریت سلامت گردید. این تفکر در دهه ۱۹۸۰ موضوع شهر سالم را توسط سازمان جهانی بهداشت مطرح نمود که مبتنی بر همکاری بین بخشی و مشارکت مردمی در راستای دستیابی به برنامه سلامت می باشد. بعدها، موضوع شهر سالم در سال ۱۹۸۴ در کنفرانسی در تورنتو کانادا مجددا” عنوان شد که موضوع این کنفرانس فراسوی مراقبت های بهداشتی (Beyond Health Care) بود و در این ارتباط به منظور پیشرفت های حاصل شده در این زمینه، استراتژی بهداشت برای همه مطرح شد و در این کنفرانس پروفسور دهل استاد دانشگاه برکلی مقاله ای تحت عنوان شهر سالم ارائه داد و در آن مقاله شهر سالم ر ا شهری تعریف کرد که به طور مداوم در ایجاد یا بهبود شرایط اجتماعی، کالبدی و توسعه منابع فعالیت کند و با این وسیله امکان عملکرد درست و کامل، جهت حداکثر بهره برداری از توان انسانها را فراهم آورد (علی اکبری و برزگر،۱۳۸۹: ۳-۲). پروژه «شهرهای سالم» سازمان بهداشت جهانی می خواهد اطمینان حاصل کند که از نظر تصمیم سازان سلامت دارای اولویت بالایی است و می خواهد با گروه های محروم برای بهبود وضعیت بهداشتی و زیست محیطی شان همکاری کند. در پس ایده «شهر سالم» دو دیدگاه غالب نهفته است که گاهی اوقات باهم در تعارض اند: شیوه های زندگی سالم و ایجاد بهبود در محیط زیست. مطابق با فلسفه شهرهای سالم، شهرها باید محیط زیست فیزیکی پاکیزه و ایمنی با کیفیت بالا مبتنی بر نظام های طبیعی پایدار فراهم آورند. آنها باید برای ساکنانشان دسترسی به پیش نیازهای سلامت (غذا، درآمد و سرپناه) و انواعی گسترده از تجارب مبتنی بر یک اقتصاد متنوع زنده و نوآور را فراهم آورند. دفتر سازمان بهداشت جهانی در اوتاوا در سال ۱۹۸۶ پیرامون ضرورت دستیابی به راهبردهای بهداشت عمومی و یک محیط زیست حمایت کننده برای فراهم سازی بهداشت سخن گفت. در سال ۱۹۸۹ در فرانکفورت سازمان بهداشت جهانی اساسنامه اروپایی در زمینه محیط زیست و سلامت را منتشر ساخت. این اساسنامه اظهار می دارد که «همه افراد حق دارند که از محیط زیست سالم برخوردار باشند. همچنین همه افراد باید در مسئولیت برای تأمین سلامت لازم در محیط زیست مشارکت کنند و نباید صرفا” به مراقبت دیگران بسنده کنند». همه افراد باید به این، به عنوان اجبار در مراقبت از محیط زیست به منظور تامین یک محیط زیست بنگرند. اساسنامه اوتاوا چنین اظهار می دارد: جامعه های ما پیچیده و درهم بافته و به هم وابسته است. بهداشت نمی تواند جدای از دیگر اهداف باشد. پیوندهای به هم گره خورده بین مردم و محیط زیست آنها بنیانی برای رویکرد بوم شناسی اجتماعی به سلامت را شکل می دهد. اصل کلی راهنما برای جهان، کشورها، مناطق و اجتماعات محلی، نیاز به ترویج نگهداری دو سویه است، مراقبت از همدیگر، اجتماعات محلی و محیط زیست طبیعی مان، حفاظت از منابع طبیعی در سراسر دنیا باید به عنوان یک مسئولیت جهانی مورد تاکید باشد (کهیل، ۱۳۹۲: ۸۹- ۸۸). دو سال بعد، پروفسور دهل با همکاری هانکوک، تعریف شهر سالم را به صورت زیر تکمیل کرد: «شهر سالم شهری است که به طور مداوم و پیوسته، در حال ایجاد و بهبود محیط های اجتماعی و کالبدی خویش بوده و منابع اجتماعی خود را گسترش می دهد؛ به نحوی که آن محیط ها، مردم را قادر سازد تا در اجرای همه عملکردهای زندگی اجتماعی و در پرورش حداکثر توانایی های بالقوه شان، به طور متقابل از یکدیگر حمایت و پشتیبانی کنند» (کنعانی و همکاران،۱۳۹۱: ۱۳۶). از نظر دکتر جان اشتون صاحب نظر و استاد دانشگاه لیورپول، شهر سالم را محصول ارتباط متقابل و نزدیک بین شهروندان، فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی داخل شهر و منابع محیط شهر می داند. از نظر او، یک شهر موقعی ناسالم است که نتواند منابع اساسی زیر را برای سلامت شهروندان خود تامین کند: ۱- خوراک سالم و کافی ۲- هوای پاکیزه برای تنفس ۳- سیستم آبرسانی سالم ۴- بهداشت برای همه ۵- سرپناه عاری از فقر ۶- فضاهای تفریحی ۷- فعالیتهای سالم (دانشنامه مدیریت شهری و روستایی،۱۳۸۷: ۵۴۳).
۲-۴-۷-۱ شاخص های شهر سالم
شاخص های رایج شرایط محیطی، اقتصادی و اجتماعی به راحتی نمی توانند برای سطح شهر، مورد استفاده قرار گیرند؛ بنابراین شاخص های ویژه برای شرح و سنجش سلامت شهر، ضروری می باشند.
جدول شماره ۲-۱۲: شاخص های شهر سالم

شاخص

شاخص

سلامت

– مرگ و میر
– علت اصلی مرگ
– وزن کم هنگام تولد

محیط اقتصادی

– اشتغال (کلی و برای افراد معلول و سطوح فقر)

دانلود فایل های پایان نامه با موضوع بررسی و ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

چندان به جان رسید دلم از غم جهان
با آنکه دامن از همه عالم کشیده ام
آگه نه ای ز آتش دل آه چون کنم
تا زد به دامن تو ز مستی رقیب دست

کو کشتی شراب که طوفان گرفته است
کز محنت جهان دلم از جان گرفته است
عشق تو ام هنوز گریبان گرفته است
ما بی زبان و آتش پنهان گرفته است
اهلی همیشه دست بدندان گرفته است

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن / بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف
موضوع کلی: غزل عاشقانه وشرح وبیان سختی ها ی راه عشق
غزل مُرَدّف با ردیف فعلی.
۱-سرشک ، اشک،/حریف، رقیب/ کشتی شراب،تشبیه بلیغ اضافی/ طوفان، استعاره از غم واندوه
۲-به جان رسیدن، کنایه از خسته شدن./بیت آرایه عکس دارد.جان ودل ودل وجان/ محنت، غم واندوه/
۳-دامن گشیدن از چیزی، کنایه از دوری کردن./عالم ، مجاز از مردم عالم./مصراع دوم اسناد مجازی است، عشق گریبانم گرفته است.توام، م مفعول است./
۴-نه ای، نیستی/ آتش دل، استعاره از عشق/ آه کردن، آه کشیدن/بی زبان، کنایه از ساکت وآرام/
۵-رقیب، مراد رقیب در عشق می باشد./ دست به دندان گرفتن، کنایه از تعجب کردن./
غزل ۳۴۷

در ره عشق از خضر هم زندگی و اماندگی است
قصه طوطی شنیدی مردنست آزادیت
چون صراحی جز مسکینی نکردی سر بلند
عالمی در اشک باشد غرقه و ما خشک لب
گل هزارش عاشق است اما از آن روی چومه
در سر کوی تو اهلی عاشق درمانده است

پیش صاحب مشربان مردن حیات و زندگی است
تا نمردی گردنت در زیر طوق بندگی است
سر بلندی پیش ما مسکینی و افکندگی است
کشت ما خشک است و عالم غرقه در بارندگی است
صد هزارش انفعال و خجلت و شرمندگی است
گر به سوی کهبه رو می آرد از درماندگی است

وزن:فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن / بحر رمل مثمن محذوف
موضوع کلی: فانی شدن در راه عشق برای نیل به وصال
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

غزل مُرَدّف با ردیف فعلی.
۱-خضر وزندگی ، تناسب دارد.رجوع کنید به غزل ۳۱۵/ مردن وحیات، تضاد/ مفهوم بیت فنای عرفانی
۲-بیت اشاره دارد به داستان طوطی وبازرگان که در مثنوی معنوی بیان شده است./مدرنست آزادیت، یعنی آزادی تو فقط منوط به مردن می باشد./طوق بندگی، تشبیه بلیغ اضافی./بندگی وآزادی، تضاد/
۳-صراحی، شیشه ی شراب/سربلند کردن، کنایه از افتخار کردن/ افکندگی، کنایه از افتادگی./
۴-عالم، مجاز از مردم عالم ، به علاقه ی محلیّه/ در اشک غرق بودن، اغراق /خشک لب، کنایه از تشنه/ کشت، خشک، بارندگی، تناسب دارد./
۵-ش در هزارش ، مضاف الیه است./ روی چو مه، تشبیه مفصل است.« درعلم بدیع تشبیه مجمل به تشبیهی می گویند که در آن وجه شبه ذکرنشود واین نیز تا حدّی تشبیه را هنری و ارزشمند می کند زیرا ذهن خواننده خود با تفکر وجه شبه را درمی یابد.»(صادقیان: ۱۶۱)/انفعال، خجالت کشیدن/
۶-درمانده صفت عاشق است./ درمانده ودرماندگی ، آرایه اشتقاق/

سایت دانلود پایان نامه: دانلود مقالات و پایان نامه ها با موضوع بررسی ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

۲-۲-۴-۲- کاستی تعادل و جدیت
۲-۲-۴-۲-۱-ایجاد عدم تعادل و توازن بین اعصاب سمپاتیک
منشأ اضطراب‌های گوناگون و فعالیت‌های بی موقع وخوشی های نا گهانی، خنده‌های بی جا، پرحرفی و عصبانیت، سرگیجه و سردرد، مالیخولیا، نفخ معده و اختلال در جذب و دفع و هضم، اختلالات غدد داخلی خصوصاً تیروئید و تخمدان، آسم و تنگی نفس و… است (محمدی نیا، ۱۳۷۸، ص ۳۵۴).
۲-۲-۴-۳- مرض سیکلوتمی
مرض سیکلوتومی (نوعی بیماری روانی است که شخص بیمار گاهی می‌خندد و بعضی اوقات از خود ترشرویی نشان می‌دهد وگاهی گرفته و غمگین است)(همان).
۲-۲-۴-۴- تأثیرات موسیقى بر احساس
موسیقى یعنى سکوتِ آهنگین! آن گاه که در دستانِ نوازنده قرار مى‏گیرد و ارتعاشاتِ صوتى منظم و موزیکالیش در هوا موج مى‏افکند، روحِ آدمى لحظه‏هاى سکوتِ طبیعت برایش تداعى مى‏شود. در این اوقات است که آرامش، در سلول سلول جسم و جان نفوذ مى‏کند و نیاز روحى انسان در کوتاه‏ترین مدّت و با کمترین هزینه پاسخ داده مى‏شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با تدبر در گفته ی بالا مى‏بینید که انس با موسیقى را با حس زیبایى‏خواهِ انسان گره مى‏زنند. یعنى هم چنان که ما نمى‏توانیم هر لحظه که بخواهیم در باغ قدم بزنیم، اما با ایجاد فضاى سبز مصنوعى (باغچه، گلدان و…) آن خواسته را بر آورده مى‏سازیم، به همین ترتیب نیز سکوتِ طبیعت را با آهنگ خاطره‏آفرین موسیقى در محیط کوچکمان بازسازى مى‏کنیم. شاید بیانات گفته شده، مغز و ماهیت حرفِ موسیقى‏خواهان طبیعت‏گرا باشد. اما این گفته‌ها نیاز جدی به نقد دارد: وقتى شما بینِ «فضاى سبز وسیع مثلِ باغستان» و «فضاىِ سبز کوچک مثل باغچه و…» مقایسه مى‏کنید، چند چیز را مى‏یابید که مى‏توانند «وجه شباهت و تناسب جهت برقرارى مقایسه» بین این دو مکان باشند. اما همین موارد یا مواردى از این قبیل نه تنها در دو عنوانِ «طبیعت و محیط زیست سالم» با «موسیقى» وجود ندارد، بلکه گاه عکس این حالات مشاهده مى‏شود. از این روست که مى‏گوییم مقایسه بین موسیقى و فضاى طبیعت بِکر، مقایسه‏اى است بى‏ربط و همراه با فرسنگ‌ها فرق و فاصل عناصر به کار رفته در فضاى سبز وسیع همان عناصر به کار گرفته شده در فضاى گل خانه است. امّا عناصر به کار رفته در محیط طبیعت با عناصرِ استفاده شده در موسیقى و فضاى مصنوعى آن تفاوت دارد. ازاین‏رو، آهنگ طبیعت، شما را به تفکّر پیرامونِ ذاتِ آن آهنگ که پیامِ فطرت است سوق مى‏دهد، ولى امواجِ موسیقى شما را – ناخودآگاه – به تفکّر در مورد آن چیزى که مقصودِ خواننده یا نوازنده است وامى‏دارد. و هیچ ابزارى براى انتقالِ خواسته‏ها و افکارِ پیدا و ناپیدا بهتر از موسیقى نیست. چون در آن واحد سه کار انجام مى‏دهد: لذّت‏آفرینى، هیجان‏افکنى، خیال‏سازى. و این سه پلى است براى آن چه در فکر و روح و خیالِ نوازنده یا خواننده مى‏گذرد.
یک پژوهشگر موسیقى مى‏گوید: «به وسیله موسیقى، معیارهاى شنوندگان تغییر داده مى‏شود و آن‌ ها را با تربیت والدینشان بیگانه مى‏کند (روزنامه اطلاعات، چهارشنبه، ۲ آبان ۱۳۸۰، صفحه ۲).
تفاوتِ دیگرى که بین لذّت بردن از فضاى سبز وسیع و کوچکِ خانه‏اى با طبیعتِ واقعى و فضاى طبیعتِ ‏نماى موسیقى وجود دارد آن است که؛ براى لذت بردن از محیط طبیعت و چهچه‌ی پرندگان و موسیقى ذاتىِ طبیعت، نیازى به تلقین به احساس بردن و تلاش براى ایجاد حسّ لذّت‏بَرى نیست! ولى آن گاه که مى‏خواهیم از کنسرت موسیقى و صداى خواننده لذت برده و در نهایت به اوجِ اُنس با موسیقى رسیده (که اثرش در هیجان انگیزى و خیال‏سازى برمَلا مى‏گردد) باید خود دست به کار شده و درون و بُرون را براى لذّت بردن آماده کنیم.
یعنى نوعى تلقینِ لذّت‏برى. این جاست که ما مى‏گوییم براى لذت بردن از موسیقى، باید در حسّ زیبایى خواهى‏ دست بُرد. دقیقاً مثل کسانى که براى خندیدن به بعضى جملات باید خود را به حالتِ خنده شبیه کنند.
۲-۲-۴-۴-۱- نظریه ی مورای شافر درمورد موسیقی
براى روشن شدنِ بیشتر این قسمت که در واقع، مهم‏ترین بخش بیانِ تفاوت احساسات که بر
خاسته از موسیقى با احساسِ از طبیعت است، با هم، سخنانِ «موراى شافِر»، نویسنده، شاعرو آهنگ ساز کانادایى را مى‏خوانیم: «تقریباً هیچ صدایى در جهانِ مدرن نیست که به طور مصنوعی ایجاد نشده باشد و در تملّک کسى نباشد، مثلِ موسیقى، بوق اتومبیل و سر وصداى کارگاه‌های ساختمانى… و این صداهاى مصنوعى به تعبیرى برآیندِ خواست و اراده‏ى گروه هایى خاص‏اند که مى‏خواهند اراده‏شان را اقشار دیگر جامعه تحمّل کنند… و در این هجوم بى‏امان صدا و فریاد و بوق، مجالى براى اندیشیدن و آرامش ذهن و فراغتِ تن و روان باق نمى‏ماند».
اینک خود قضاوت کنید که با این وجود دیگر چه شباهتى میان طبیعت و صداى مصنوعىِ موسیقى وجود خواهد داشت تا در نتیجه موسیقى، پلى باشد میانِ انسان و طبیعت»؟! ).www.tebyan net. Ir(به نقل از سایت تبیان؛
این آهنگ ساز و شاعر و نویسنده، در ادامه ی سخنانش به پوچى و دور از واقعیتِ پاک بودنِ صداها و عدمِ ارتباطشان با طبیعت، مى‏پردازد و مى‏گوید: «آن چه براى ما ضرورى است، مراسمى است آرام و بى‏هیاهو که در آن جماعت گردآمده لحظاتى زیبا را با هم سپرى کنند، بى‏آنکه براى بیان احساساتِ خود به شیوه‌های منحط یا ویران گر متوسل شوند». دقت کنید و ببینید که: چرا آن‌ ها که مى‏گویند «موسیقى روح را پالایش مى‏کند» و «موسیقى یک ضرورت است» و «موسیقى رازگویى و نیایش انسانِ خاکى با خداست» آن قدر که با «تار» و «سه تار» انس دارند، آیا با قرآن و مناجات و طبیعت مأنوس هستند؟ چرا از خدا سؤال نمى‏کنند که براى نزدیکى و رسیدن به تو (عرفان) از چه راهى بیاییم؟ و آیا اساساً خدا این حق را ندارد که بگوید از چه راهى مى‏توانید به من نزدیک شوید؟ (چرا به خدا، عملاً این حق را نمى‏دهند که به حال و هواى مصنوعى برخاسته از موسیقى را عرفانى و آرامش‏آور نداند؟ بلى، ما منکر نیستیم که موسیقى آن چنان دل و روح را مى‏لرزاند که اشک جارى مى‏شود. ولى بحث این جاست که این حالت، چقدر مورد تأیید خداست؟ چرا مى‏خواهیم «حالت مجازى و مصنوعى» را به جاى «حالت حقیقى و معنادار» حساب کنید؟ در ادامه ی گفته‏هاى آهنگ ساز و شاعرِ کانادایى به این موضوع پرداخته شده: «… توجه به آن چه هنگامِ اجراى کنسرت‏هاى موسیقى کلاسیک در غرب مى‏گذرد، خالى از فایده نیست. آن چه در این کنسرت‏ها بسیار تعجب‏برانگیز است، جماعت شنونده‏اى هستند که حاضرند نفس را در سینه حبس کرده و به اصواتى که هوا را به ارتعاش درآورده، گوش بسپارند. شاید این نهایتِ موفقیت در اجراى یک قطعه موسیقى باشد. اما باید یادآور شد که چنین سکوتى بیشتر از عادت ناشى مى‏شود تا از قدرتِ زیبایى». جهتِ شناخت و فهم فزون‏تر این کلام، به ادامه ی گفته‏هاى «موراى شافر» (آهنگساز و شاعر کانادایى) توجه فرمایید، شافِر پس از آن که تأثیر عادت و تلقین در توجّه به موسیقى را علّتِ نهفته در رازِ گوش‏سپارى شنوندگانِ کنسرت‏ها مى‏داند، اضافه مى‏کند که: «من بارها از خود پرسیده‏ام آیا ممکن نیست که شبیه چنین مراسمى را در موقعیت‏هاى دیگرى مثلاً گوش سپارى مشترک به آواز پرندگان و یا جشن‏هاى تابستانى برپا کرد»(همان).
به راستى چرا همان لذّتى را که مى‏خواهیم با شنیدن صداى مصنوعى موسیقى به دست آوریم با دل سپردن به طبیعت و نواى فطرت تحصیل نمى‏کنیم؟ در روزگار ما نه تنها رابطه انسان با انسان بسیار تیره است، بلکه رابطه انسان و طبیعت نیز نگران‏آور است. اُنس با طبیعت یکى از خصایص انسانى است و زمانى که خصایص انسانى نابود گردد، حیات انسانى هم به دنبال آن از بین مى‏رود. اگر حسّ زیبایى‏خواهى و آسوده‏طلبى جوان را به موسیقى و طربناکى سوق مى‏دهد، پس چرا همین حسّ او را به محیط، طبیعت، زمزمه چشمه‌های کوهسار متمایل نمى‏کند؟ و یا چرا او را به این شدّت سمت و سو نمى‏دهد؟ کدام مفهوم موزیکالى پرمعناتر از حقیقتى است که در طبیعت و سایر زیبایى‏هاى فطرى نهفته؟
۲-۲-۴-۵- تأثیر موسیقى بر سیستم اعصاب‏
عُلماى علم «فیزیولوژى»، دستگاه عصبى انسان را به دو قسمت تقسیم کرده‏اند:
۱- سلسله اعصاب ارتباطى: شاملِ ستون مرکزى عصبى و نخاع، نیم کره‌های مغز، اَعصاب محیطى.
۲ – سلسله اعصاب نباتى: شامل سیستم سمپاتیک و پاراسمپاتیک.
وقتى که از خارج تحریکاتى بر روى اَعصاب شروع مى‏شود اعصاب سمپاتیک و یاپاراسمپاتیک به میزان تحریکات خارجى وارده تعادل از دست مى‏دهند. بدیهى است هر اندازه بین این دو سیستم عصبى، فاصله‏ها بیشتر شود به همان اندازه نیز نگرانى‏هاى روانى و اغتشاشات فزون‏تر مى‏گردد. و از جمله علل و عوامل تحریکاتِ خارجى، ارتعاشاتِ موسیقى است. موسیقى وقتى که با آهنگ‌های نشاط انگیز یا نوارهاى حزن‏آور همراه گردد (مخصوصاً اگر با ارتعاشاتِ عجیب و غریب سمفونیک اجرا گردد) به طور مسلّم تعادل لازمى را که بایستى بین دو دسته عصب نامبرده وجود داشته باشد را بر هم مى‏زند و در نتیجه اصولِ حساس زندگى (اعم از هضم، جذب، دفع، ترشحات، ضربات قلب و وضعِ فشار مایعات بدن مثل خون و…). را مختل ساخته و رفته رفته شخص را به گرفتارى‏ها و امراضى نزدیک مى‏سازد که طب جدید با تمامِ پیشرفت‌ها
یش نمى‏تواند آسیب‌های پیش آمده را درمان کند. مثل اغتشاشاتِ فکرى، اَمراض روانى (افسردگی‌ها و حتى بى‏خیالى‏ها)، سکته‌های قلبى و مغزى (میرزا خانی،۱۳۷۲، صص ۳، ۶، ۲۶ و ۹۲ به بعد).‏
۲-۲-۴-۵-۱ نظر دانشمندان و روانشناسان غربی در مورد تأثیرات سوء موسیقی براعصاب
موسیقی آثاری مرموزی را در قوای مغز به جای می‌گذارد و آن اثر که از توجه غیر طبیعی حاصل می‌شود باعث تضعیف اراده می‌گردد؛ زیرا شنونده موسیقی تمام قوای خود را گویا در گوش متمرکز کرده و هیچ یک از اعضای بدن او در آن حال با اراده ی او حرکت نمی‌کنند لذا گاهی دست و پای شنونده طبق ارتعاشات صوتی و نوارهای موسیقی بنای حرکت کردن را می‌گذارد و خلاصه‌ یک رقص خفیف بدون اراده شنونده انجام می‌گیرد.
در اثر فشار شدیدی که ارتعاشات موسیقی روی اعصاب وارد می‌کند، قوه ی اندیشه ی انسان در بین ارتعاشات موسیقی زندانی می‌گردد و به تدریج منجر به اغتشاشات فکری و سلب قدرت اندیشه و فکر و نگرانی‌های روحی می‌شود، تا جایی که با موسیقی نیروی خود را فلج می‌کند و آثار جنون را در فرد پدید می‌آورد (هاشمی نژاد،۱۳۸۵، ص ۴۴۷).
۲-۲-۴-۵-۱-۱- نظر دکتر آرنولد فریدمانی پزشک متخصص بیمارستان نیویورک
او با کمک دستگاه‌های الکترونی تعیین امواج مغز و تجربیاتی که طی مراجعه هزاران بیمار بدست آورده ثابت کرده است یکی از عوامل مهم خستگی‌های روحی و فکری و سردردهای عصبی گوش دادن به موسیقی رادیو است خصوصاً برای کسانی که به موسیقی دقت و توجه می‌کنند (محمدی نیا،۱۳۷۸، ص ۳۵۷).
۲-۲-۴-۵-۱-۲- نظر دکتر ربرت متخصص روانشناسی کودک در انگلیس
اطفال در رحم مادر تحت تأثیر موسیقی قرار می‌گیرند و اگر مادر حامله به موسیقی گوش دهد ضربان قلب طفل در رحم زیاد می‌شود این حالت از شش ماهگی به بعد است (همان).
۲-۲-۱-۴-۵-۱-۳- نظر هگل فیلسوف مشهور آلمانی
ذکر وعبادت مسلمانان در معابد و مساجد بی آلایش خود «فکر» می‌آورد و دعای مسیحیان در کلیسا با عربده نا قوس و نقش و نگار در و دیوار، تشویشِ خاطر و انصراف ناظر (محمدی نیا،۱۳۷۸، ص ۳۵۷).
۲-۲-۴-۵-۱-۴- تظریه ی پروفسور ولف آدلر
پروفسور «ولف آدلر» استاد دانشگاه کلمبیا ثابت کرده که، بهترین و دل‏کش‏ترین نوارهاى موسیقى شوم‏ترین آثار را روى دستگاه اعصاب انسان باقى مى‏گذارد، مخصوصاً اگر هوا گرم باشد این تأثیر مخرب، شدیدتر مى‏شود. توجه دقیق به بیوگرافى مشاهیر موسیقى جهان نشان مى‏دهد که در دوران عمر به تدریج دچار ناراحتى‏هاى روحى گردیده‏اند و عده‏اى نیز مبتلا به بیمارى‏ شده‏اند. چنان که هنگام نواختن موسیقى درجه ی فشار خونشان بالا رفته و دچار سکته ناگهانى شده‏اند (همان). از آن چه گفته شد، چنین به دست مى‏آید که هر نوع موسیقى، به ویژه آهنگ‌های احساسى برانگیزش، تحریکاتى در اعصاب «سمپاتیک» و «پاراسمپاتیک» به وجود مى‏آورد که در نتیجه، تعادلِ این اعصاب به هم خورده و انسان دچار ضعف اعصاب مى‏گردد. آن چه مهم است این که ضعف اعصاب نیز، خود امراضِ دیگرى از قبیل: اختلالِ حواس، پریشانى، جنون، ثقل سامعه (سنگینى گوش)، نابینایى، سل و… به وجود مى‏آورد. البته تصور نکنید که مشکل در همین چند مورد اختلال یاد شده خلاصه مى‏گردد.
۲-۲-۴-۵-۱-۵- نظریه ی دکتر الکسیس کارل
دکتر «الکسیس کارل»، زیست شناس و فیزیولوژیست فرانسوى مى‏نویسد: «کاهش عمومىِ هوش و نیروى عقل، از تأثیر الکل و سرانجام از بى‏نظمى در عادت ناشى مى‏شود؛ و بدون تردید سینما و رادیو در این بحران فکرى سهیم‏اند». موسیقى نه تنها در شنوندگان اثرات منفى بر جاى گذاشته، بلکه در نوازندگان نیز تأثیرات خطرناکى داشته است.
«الکسیس کارل» دانشمند معروف در کتاب «راه و رسم زندگى» چنین مى‏نویسد: «رادیوسینما و ورزش‏هاى نامناسب، روحیه ی فرزندان را فلج مى‏کند». تجربه نیز ثابت کرده که اشخاص که زیاد سرگرم به موسیقى هستند، اغلب افرادى بى‏اراده و مسامحه‏کار و در مقام تعقل و تفکّر
). www.tebyan.net راکد و ضعیف‏اند (به نقل از؛
۲-۲-۴-۵-۱-۶- نظریه ی ویلیام جیمز
ویلیام جیمز در مورد مضرات موسیقی مبتذل می‌گوید: «ممکن است خداوند از گناهان ما بگذرد ولی ضعف اعصاب دست از سرما بر نمی‌دارد»(میرزای خانی،۱۳۷۲، ص ۱۹).
۲-۲-۴-۵-۲- تأثیر سؤء موسیقی و غنا بر روان و اعصاب از دیدگاه اندیشمندان اسلام
غنا و موسیقی یکی از عوامل تخدیر اغصاب است. توجه به بیوگرافی مشاهیر موسیقی دان نشان می‌دهد که در دوران عمر دچار ناراحتی‌های روحی گردیده، ورفته رفته اعصاب خود را از دست داده وعده ای مبتلا به بیماری روانی شده وگروهی مشاعر خود را از دست داده‌اند. نیز به گواهى برخى از پزشکان، غنا و موسیقى آثار زیان‏بارى بر روى اعصاب دارد (عکاس، بی تا، ص ۱۵۱). و در حقیقت یکى از عوامل مهم تخدیر اعصاب به شمار مى‏رود. مواد مخدر گاهى از راه دهان و نوشیدن وارد بدن مى‏شوند (مانند شراب)؛ زمانى از راه بوییدن (مانند هرویین)؛ گاه از راه تزریق (مانند مرفین) و از راه حس شنوایى به جان و روان آدمى منتقل مى‏شود (مانند: غنا و موسیقى). از این رو بعضى از آهنگ‌ها چنان افراد را در نشئه فرو مى‏برد که حالتى شبیه به مستى به آن‌ ها دست مى‏دهد. البته گاهى به این حد و مرحله نمى‏رسد؛ ولى تخدیر خفیف ایجاد مى‏کند و در پى آن آثار زیان‏بارى روى اعصاب بر جاى مى‏گذارد و شخص را دچار افسردگى و مبتلا به فشار خون مى‏کند (مکارم شیرازی،۱۳۷۴، ج ۱۷، صص ۲۴- ۱۵۱(.
باید دانست که هر موسیقى و آهنگى شاید براى اعصاب زیان‏بار نباشد؛ بلکه موسیقى تند و استفاده زیاد و افراط در آن باعث تخدیر اعصاب مى‏شود؛ با وجود این پیامدهاى منفى معنوى آن حتى در سایر موارد نباید کوچک شمرده شود. از نظر آخرتی هم عذاب کسی که موسیقی حرام گوش می‌دهد را روایت این طور بیان می‌کند: پیامبر گرامی اسلام (ص) در این باره می‌فرمایند: «من استمع الی اللهو یذاب فی اذنه الانک؛ کسی که به موسیقی لهوی و حرام و غنا گوش دهد در گوشش سربِ مذاب ریخته می‌شود.» (نوری، ۱۴۰۴ ق، ج ۱۳، ص ۲۲۱).
۲-۲-۴-۵-۲-۱- نظر امام خمینی در مورد مضرات موسیقی
۲-۲-۴-۵-۲-۱-۱- غافل کردن از مقدرات
امام خمینی در باره‌ی موسیقی می‌فرمایند: «از جمله چیزهایی که مغزهای باز جوانان را مخدر و تخدیر می‌کند موسیقی است. موسیقی اسباب این می‌شود که مغز انسان وقتی چند وقت به موسیقی گوش کرد تبدیل می‌شود به یک مغز آن کسی که جدی باشد انسان را از جدیت بیرون می‌کند و متوجه جهات دیگر می‌کند. تمام این وسایل که در هر مسایلی رواج دارد همه برای این است که مملکت خودشان را از مقدرات الهی غافل کنند.
۲-۲-۴-۵-۲-۱-۲- بیرون آمدن از جدیت

فایل پایان نامه با فرمت word : دانلود پروژه های پژوهشی با موضوع استئوارتریت- فایل ۶ - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

۲

حضور استئوفیت ها به صورت مشخص / کاهش احتمالی فضای مفصلی

۳

تشکیل استئوفیت ها به صورت چند تایی و کاملا مشخص / کاهش مشخص فضای مفصلی/ اندکی اسکلروز/ تغییر شکل احتمالی نواحی انتهایی استخوان

۴

تشکیل استئوفیت های بزرگ/ کاهش مشخص فضای مفصلی/اسکلروز شدید/تغییر شکل کاملا مشخص نواحی انتهایی استخوان

در این سیستم درجه ۰ معادل مفصل طبیعی، درجه ۱ مشکوک به استئوارتریت، درجه ۲ استئوارتریت خفیف، درجه ۳ استئوارتریت متوسط و درجه ۴ استئوارتریت شدید محسوب می گردد.
و)روش تهیه و بررسی مقاطع هیستوپاتولوژیک:
برای مطالعه هستوپاتولوژی روند ترمیم در گروه های درمان و کنترل نمونه های مورد نظر به آزمایشگاه آسیب شناسی بیمارستان شهید چمران انتقال داده شد. بدین منظور کندیل های استخوان ران و انتهای بالایی استخوان درشت نی جدا گردیده و در محلول فرمالین بافر ده درصد قرار داده شدند. نمونه ها به مدت یک هفته در این محلول نگهداری شدند. پس از طی شدن مرحله تثبیت، نمونه ها در محلول اسید هدروکلریدریک ۴ درصد و اسید فرمیک ۵ درصد، دکلسیفاید شده و سپس بلوک های پارافینی از آن ها تهیه شد. سپس مقاطع بافتی تحت رنگ آمیزی های هماتوکسیلین و ائوزین (H&E)، تولوئیدن بلو(Toluidine blue) و سافرانین – o (Safranin-O) قرار گرفته و در زیر میکروسکوپ نوری مطالعه شدند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ز)بررسی آماری:
نتایج بدست آمده توسط روش های آماری Mann-Whitney Test و NPar Tests ، آزمون های t-test و آنالیز واریانس یکطرفه ANOVA و به کمک نرم آفزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. و برای اطمینان از معنی دار بودن نتایج P<0.05 در نظر گرفته شد.
فصل چهارم
نتایج
١-۴- نتایج ارزیابی بالینی:
التهاب و تورم در مفاصل تا ۵-۳ روز بعد از جراحی قابل مشاهده بود. بعد از این مدت التهاب موجود تدریجا کاهش یافت و مفصل زانو به حالت طبیعی بازگشت. ولی حیوانات از سرعت تحرک کمتری برخوردار بودند بگونه ای که پس از صرف غذا ترجیح می دادند در گوشه ای ایستاده و نظاره کنند.
معاینات بالینی و بررسی های رادیولوژیکی به فاصله ۱۲ هفته بعد از جراحی نشان دهنده پیشرفت استئوارتریت مزمن در زانوهای مورد مطالعه بود. به شکلی که در معاینات صورت گرفته اکثر زانوها، تظاهرات استئوارتریت از جمله تورم مفصل، تغییر شکل مفصل و تشکیل استخوان های زائد را نشان دادند.
٢-۴- نتایج ارزیابی رادیولوژیک :
بررسی رادیوگراف های تهیه شده در ۱۲ هفته پس از قطع وتر صلیبی قدامی براساس سیستم درجه بندی کالگرن و لارنس(جدول شماره ۱) نشان داد که از ۲۲ خوکچه هندی مورد مطالعه۲ عدد دارای درجه یک (مشکوک به استئوارتریت)، ۱۰ عدد دارای درجه دو(استئوارتریت خفبف) ، ۸عدد دارای درجه سه(استئوارتریت متوسط)و ۲ عدد هم دارای درجه چهار(استئوارتریت شدید( بودند.
ارزیابی رادیولوژیکی زانوها در۲۰ هفته پس از جراحی افزایش نسبی در شدت استئوارتریت در گروه کنترل نسبت به هفته ۱۲ نشان داده شد. (تصویر ۱ و۲)
این در حالی است که ارزیابی رادیولوژیک زانوها کاهش شدت استئواتریت را در گروه درمان بوسیله تزریق داخل مفصلی PRP نسبت به هفته ۱۲نشان داد.(جدول شماره ۲(
با توجه به تست های آماری Mann-Whitney Test و NPar Tests نتایج در گروه درمان نسبت به گروه کنترل در سطح P<0.05 معنی دار می باشد.
جدول شماره ۲: درجه استئوآرتریت نمونه ها در ۱۲ و۲۰ هفته پس از جراحی

درجه استئوارتریت

۱۲ هفته پس از جراحی( کل نمونه ها )

۱۲ هفته پس از جراحی(گروه کنترل)

۱۲ هفته پس از جراحی(گروه درمان)

۲۰ هفته پس از جراحی(گروه کنترل)

۲۰ هفته پس از جراحی(گروه درمان)

۰

۱

۲

۱

 
مداحی های محرم