روایی، عبارت است از آن که آیا ابزار اندازه گیری خصیصه مورد نظر را که باید اندازه میگیرد یا نه؟ روایی تعیین میکند ابزار تهیه شده تا چه حد مفهوم خاص مورد نظر را اندازه میگیرد. در پژوهش حاضر جهت بررسی روایی سازه پرسشنامه، از «تحلیل عاملی» استفاده شده است. بنابراین در ادامه به معرفی این تکنیک پرداخته میشود.
۳-۷-۱-تحلیل عاملی[۸۳]
همانگونه که بیان شد، روایی سازه یا صفت مورد نظر به این معناست که آیا پرسشنامه مزبور با صفت مورد نظر مطابقت دارد یا خیر؟ حال سؤال این است که این مطابقت را باید چگونه و با چه روش آماری میبایست بررسی کرد؟ برای سنجش این موضوع که پرسشنامه مورد مطالعه در حقیقت تا چه حد سازه و صفت مورد نظر را به خوبی نمایان میسازد یا به آن بستگی دارد، معمولاً داده های همبستگی، از طریق نشان دادن همبستگیهای بین تست مورد مطالعه و اندازه ها یا تستهای دیگری که تصور میشود منعکسکننده صفت مورد بررسی است یا با آن ارتباط دارد یک وسیله مناسب برای سنجش روایی پرسشنامه است. تست مورد نظر باید با اندازه های دیگر که برای سنجش همان صفت طرح شدهاند، همبستگیهای بالایی نشان دهد. این همبستگی و مطابقت را میتوان با به کار بردن تکنیک «تحلیل عاملی» تحقیق نمود. در تحلیل عاملی باید سؤالاتی که برای ارزیابی یک صفت طرح شدهاند، دارای یک بار عاملی مشترک باشند. این شاخصها را عامل[۸۴] مینامیم.
برای اجرای تحلیل عاملی، چند مرحله متفاوت بهشرح زیر انجام پذیرفت.
ماتریس ضرایب همبستگی تمام متغیرها محاسبه و از متغیرهایی که با سایر متغیرها همبستگی نشان داده بودند، اشتراکات بهدست میآید.
از ماتریس همبستگی، فاکتورهایی استخراج میشود، که متداولترین آنها فاکتورهای اصلی هستند.
انتخاب و چرخش[۸۵] عاملها برای سادهتر ساختن و قابل فهمتر کردن ساختار عاملی.
برای اینکه مؤلفهها[۸۶] روابط میان دادهها را بهتر تفسیر کند و روابط بین متغیرها و بعضی از فاکتورها به حداکثر برسد. دوران و تبدیلات خاصی بر روی عوامل انجام میپذیرد. در بسیاری از موارد که تعدادی از متغیرها به یک عامل ویژه یا حتی به تعدادی از عاملها بستگی دارد، تفسیر عوامل مشکل خواهد بود؛ از اینرو، روشهایی به وجود آمده است که بدون تغییر میزان اشتراکات[۸۷] باعث تفسیر سادهتر عوامل شود. شایعترین روش این کار تکنیک واریماکس[۸۸] است، که در آن استقلال بین فاکتورهای ریاضی حفظ و در عین حال مقادیر نسبتاً بزرگ (قدرمطلق) یا صفر را به ستونهای ماتریس بار عاملی اختصاص میدهد و این بدان معناست که ماتریسی تشکیل میشود که در آن به متغیرها وابسته یا مستقل از آنها هستند. این امر سبب سادهتر شدن تفسیر عوامل خواهد شد. برای اینکه دورانی متعمد بر روی بارهای عاملی به شیوه واریماکس صورت داده شود، لازم است تغییرات مربعات عناصر ستونی ماتریس برآورد عاملی بیشینه گردد.
یعنی با فرض:
(۳-۱)
عبارت زیر بیشینه شود:
(۳-۲)
که در آن ij ضریب ارتباط متغیر iام با عامل jام است.
برای آنکه بدانیم تحلیل عاملی در این بررسی مجاز است و تناسب نمونهگیری وجود دارد، آماره KMO محاسبه شده است. این آماره شاخصی برای مقایسه مقادیر ضرایب همبستگی ساده و جزئی بر روی همه متغیرهاست؛ یعنی:
(۳-۳)
که در آن i معرف مقادیر از ۱ تا m متغیر، j معرف از ۱ تا p عامل، rij ضریب همبستگی ساده بین متغیرهای ۱j , و aij ضریب همبستگی جزیی متغیرهای ۱j , به شرط ثابت بودن سایر متغیرهاست.
مقدار KMO بین صفر و یک میباشد. اگر یک همبستگی خطی و قوی بین متغیرها و جود داشته باشد KMO نزدیک یک خواهد بود. کایزر[۸۹] در سال ۱۹۷۴ مقدار KMO را به صورت ذیل تقسیم کرد (آذر، ۱۳۷۳):
اگر ۹/۰ ≥ KMO باشد یعنی تجزیه به عاملها بسیار مفید است.
اگر ۹/۰ < KMO ≤ ۸/۰ باشد یعنی تجزیه به عاملها خوب است.
اگر ۵/۰ KMO < باشد در آن صورت تجزیه به عاملها مفید نخواهد بود.
لازم به ذکر است در پژوهش حاضر اجرای این تکنیک به کمک نرمافزار SPSS انجام گرفته است.
۳-۸- پایایی پرسشنامه
اگر ابزار اندازه گیری دو یا چند بار استفاده شود و به یک نتیجه واحد برسد، گفته میشود که ابزار دارای اعتبار یا پایایی است. آنچه که در اینجا مورد علاقه ما است، درجه دقت اندازه گیری است و میخواهیم بدانیم اگر فردی را دوباره با روش مورد نظر بسنجیم، نتایجی که به دست میآید با چه دقتی تکرار میشود (آذر، ۱۳۷۳).
برای تعیین ضریب پایایی ابزار اندازه گیری شیوه های مختلفی وجود دارد که از جمله میتوان به روش موازی، روش دو نیمه کردن، روش کودر ریچادسون و روش آلفای کرونباخ اشاره کرد. روش آلفای کرونباخ برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازه گیری از جمله های پرسشنامه هایی است که خصیصههای مختلف را اندازه گیری میکنند. در این گونه ابزار پاسخ میتواند به خود مقدار عددی بگیرد. برای محاسبه آلفای کرونباخ از فرمول ذیل استفاده میکنیم.
به طوری که:
: نشان دهنده مجموع واریانس هر زیر مجموعه.
j: تعداد زیر مجموعه میباشد.
هر چه مقدار ضریب به دست آمده به ۱۰۰% نزدیکتر باشد، بیانگر قابلیت اعتماد (پایایی) بیشتر پرسشنامه است (سرمد و همکاران، ۱۳۷۸، ص ۶۹).
۳-۹- روشها و تکنیکهای تجزیه و تحلیل داده ها
این تحقیق از نوع تحلیلی پیمایشی میباشد و از نظر گستره عملکرد نتایج تحقیق نیز در دسته تحقیقات کاربردی قرار میگیرد. در این تحقیق از مطالعه کتابخانهای و میدانی استفاده خواهیم کرد. بدین ترتیب که جهت شناسایی و تعیین مولفه های پژوهش، محقق به بررسی ادبیات موضوع با بهره گرفتن از روش کتابخانهای خواهد پرداخت و جهت جمعآوری داده های مورد نیاز نیز با استفاده پرسشنامه های طراحی شده، به کار میدانی میپردازیم. برای انجام این تحقیق ابتدا در برخی زمینه ها از جمله عوامل موثر بر تصمیمگیری خرید و نیز خرید سهام عادی با بهره گرفتن از کتب مربوطه و موجود و مقالات معتبر موجود در اینترنت و همچنین مجلات مدیریتی تحقیق خواهیم نمود. در این راستا پس از شناسایی شاخصهای موثر بر خرید سهام عادی، پرسشنامه پژوهش جهت سنجش درجه اهمیت شاخصهای فوق الذکر در بین نمونه مورد مطالعه توزیع خواهد گردید. در پایان نیز برای اولویتبندی شاخصها از تکنیکهای TOPSIS و AHP استفاده میگردد. لازم به ذکر است برای سنجش پایایی و روایی ابزار تحقیق از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی استفاده خواهد شد. همچنین برای بررسی اثرگذاری ابعاد، از سه آزمون تی استیودنت، تحلیل واریانس و LSD استفاده خواهد شد.
– آزمون تی استیودنت: این آزمون برای متغیرهای کمّی به کار میرود و در مواردی برای تشخیص تاثیر یا عدم تاثیر یک متغیر در وضعیت مورد بررسی استفاده میشود و گاهی نیز برای سنجش وضعیت موجود نسبت به یک مقدار مشخص کاربرد دارد.
– آزمون تحلیل واریانس: آزمون تحلیل واریانس(ANOVA) یک آزمون پارامتریک میباشد که در آن به بررسی واریانس بیش از دو جامعه پرداخته میشود. از این آزمون از آنجایی که با چند حالت سرو کار داریم، برای آزمون فرضیههای متفاوتی استفاده میشود. در جدول خروجی این آزمون چنانچه سطح معنیداری کمتر از مقدار خطا باشد، چنین استنباط میشود که حداقل یک زوج از طبقهها با هم اختلاف دارند.
– آزمون LSD: برای مشخصنمودن اینکه کدامیک از این زوجها با هم متفاوتند میباید از آزمونهای ویژه موسوم به آزمونهای پس از تجربه استفاده نمود. به دلیل اهمیت مشخصنمودن تفاوتها تعداد این آزمونها نسبتا زیادند و در این تحقیق از آزمون LSD بدین منظور بهره گرفته شده است. این آزمون وجود اختلاف یا عدم آن را بین گروه ها به صورت دو به دو بررسی میکند و به همین دلیل نتایج دقیقتری را نسبت به آزمون آنووا در اختیار ما میگذارد.
۳-۹-۱- تکنیک تاپسیس
این روش در سال ۱۹۸۱ توسط یون و هوانگ[۹۰] ارائه گردید. در این روش m عامل یا گزینه به وسیله یک فرد یا گروهی از افراد تصمیم گیرنده مورد ارزیابی قرار میگیرند. این تکنیک بر این مفهوم بنا شده است که هر عامل انتخابی باید کمترین فاصله را با عامل ایدهآل مثبت (مهمترین) و بیشترین فاصله را با عامل ایدهآل منفی (کم اهمیت ترین عامل) داشته باشد به عبارت دیگر در این روش میزان فاصله یک عامل با عامل ایدهآل مثبت و منفی سنجیده شده و این خود معیار درجهبندی و اولویت بندی عوامل است (آذر و رجب زاده، ۱۳۸۱). مراحل این روش عبارتند از:
تعیین ماتریس مقایسه عوامل: در این مرحله ماتریسی رسم خواهد شد که در سطر آن عوامل و در ستون آن افراد نظر دهنده آورده میشود و در تلاقی سطر و ستون، میزان اهمیتی که هر پاسخگو برای هر کدام از عوامل قائل شده است، آورده میشود.
Rij: نظر فردi اُم درباره عاملj اُم که در مقیاس ۷ گزینهای طیف لیکرت (۱ تا ۷) بیان شده است.
بهنجار کردن ماتریس تصمیمگیری: به منظور قابل مقایسه شدن، مقیاسهای مختلف اندازهگیری ماتریس تصمیمگیری به ماتریس بهنجار شده یا ماتریس بیمقیاس موزون با بهره گرفتن از فرمول زیرتبدیل میشوند.
تعیین عامل ایدهآل مثبت و ایدهآل منفی: در این مرحله بایستی عوامل که از نظر پاسخدهندگان به عنوان مهمترین عامل و کماهمیت ترین عوامل مشخص شدهاند، شناسایی شوند. به عبارتی:
گزینه ایدهآل مثبت
گزینه ایدهآل منفی
محاسبه اندازه جدائی (فاصله): در این مرحله بایستی میزان فاصله هریک از عوامل از ایدهآل مثبت و ایدهآل منفی تعیین شود.بنابراین فاصله گزینه i اُم با ایدهآلها با بهره گرفتن از روش اقلیدسی به شرح زیر است:
فاصله گزینه i اُم از ایدهآل مثبت
فاصله گزینه i اُم از ایدهآل منفی
محاسبه میزان نزدیکی هر کدام از عوامل به عامل ایدهآل مثبت و ایدهآل منفی: محاسبه مقدار Ci بر اساس فرمول زیر:
و دسته بندی عوامل بر اساس ترتیبی نزولی Ci. به عبارت دیگر Ci هرچه بالاتر باشد درجه اهمیت عامل بالاتر است.
۳-۹-۲- تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
در علم تصمیمگیری که در آن انتخاب یک راهکار از بین راهکارهای موجود و یا اولویتبندی راهکارها مطرح است، چند سالی است که روش های تصمیم گیری با شاخصهای چند گانه «MADM» جای خود را باز کردهاند. از این میان روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بیش از سایر روشها در علم مدیریت مورد استفاده قرار گرفته است. فرایند تحلیل سلسله مراتبی یکی از معروفترین فنون تصمیم گیری چند منظوره است که اولین بار توسط توماس ال. ساعتی عراقی الاصل در دهه ۱۹۷۰ ابداع گردید. فرایند تحلیل سلسله مراتبی منعکس کننده رفتار طبیعی و تفکر انسانی است. این تکنیک، مسائل پیچیده را بر اساس آثار متقابل آنها مورد بررسی قرار میدهد و آنها را به شکلی ساده تبدیل کرده به حل آن میپردازد (قنبری، ۱۳۸۰). فرایند تحلیل سلسله مراتبی در هنگامی که عمل تصمیم گیری با چند گزینه رقیب و معیار تصمیم گیری روبروست میتواند استفاده گردد. معیارهای مطرح شده میتواند کمی و کیفی باشند. اساس این روش تصمیم گیری بر مقایسات زوجی نهفته است. تصمیم گیرنده با فرآهم آوردن درخت سلسله مراتبی تصمیم آغاز میکند. درخت سلسله مراتب تصمیم، عوامل مورد مقایسه و گزینههای رقیب مورد ارزیابی در تصمیم را نشان میدهد. سپس یک سری مقایسات زوجی انجام میگیرد. این مقایسات وزن هر یک از فاکتورها را در راستای گزینههای رقیب مورد ارزیابی در تصمیم را نشان میدهد. در نهایت منطق فرایند تحلیل سلسله مراتبی به گونهای ماتریسهای حاصل از مقایسات زوجی را با یکدیگر تلفیق میسازد که تصمیم بهینه حاصل آید.