از کشت آن توصیف می شودو در مورد گیاهانی که به منظور تولید میوه یا دانه کشت میشوند دورهی بحرانی مرحله زایشی لست، در رابطه با تنش خشکی و اثرات آن بر غلات سه مرحله مهم از رشد را بایستی در نظر گرفت ، این مرحله عبارتند از پیدایش و تشکیل گل، گرده افشانی و لقاح و پرشدن دانه، هر چند کمبود آب در مراحل ابتدایی رشد رویشی، باعث کاهش سطح برگ میشود و ۶-۴ هفته بعد از رویش چنانچه رطوبت خاک به ۳۵-۳۳ درصد ظرفیت زراعی برسد، رشد گیاه متوقف و شاخص سطح برگ و اندوخته شدن مواد در حد پائینی باقی میماند، از مرحله ۷-۵ برگی تا هنگام سنبله رفتن نیز کم آبی باعث کاهش ارتفاع نهایی گیاه میشود. بیشترین حساسیت نسبت به خشکی در چرخه زندگی گیاه ذرت در مرحله نمو و باروری گلچه هاست و تنش خشکی حتی در زمانی کوتاه در این مرحله باعث کاهش عملکرد میشود.
به منظور حصول بهترین نتیجه از کشت هر محصول نیاز به مدیریتی دقیق و حساب شده میباشد. یکی از اقدامات مدیریتی در هر عملیات زراعی، آبیاری به هنگام میباشد، یعنی این که گیاه به موقع و به اندازه مورد نیاز خود آب دریافت کند. آبیاری کمتر باعث ایجاد تنش در گیاه شده و افت عملکرد را سبب میشود. یکی از روشهای اندازهگیری مناسب جهت تخمین نیاز آبی گیاهان، اندازهگیری مستقیم تبخیر توسط تشت تبخیرکلاس A است. با توجه به اینکه نیاز خالص آبیاری براساس تبخیر و تعرق واقعی زراعتهای مختلف تخمین زده میشود لذا ابتدا باید تبخیر و تعرق پتانسیل را از روی آمار تشت تبخیر محاسبه و سپس با اعمال ضریب گیاهی، نیاز خالص آبیاری را در ماههای مختلف به دست آورد.
گزارشهای مختلفی در خصوص نیاز آبی گیاه ذرت در نقاط مختلف جهان و ایران وجود دارد. سینکلر و همکاران[۱۳] (۱۹۹۰) عقیده دارند که شاخص برداشت گیاه ذرت عملاً ثابت است زیرا همانطور که تنش خشکی باعث کاهش عملکرد دانه میشود وزن خشک کل نیز کم میشود مگر این که تنش شدید باعث کاهش عملکرد دانه به میزان زیاد شود و در نتیجه شاخص برداشت کاهش پیدا کند.
۲-۳ کودهای زیستی
کودهای زیستی (کود بیولوژیک) مواد حاصلخیزکنندهای هستند که دارای تعداد کافی از یک یا چند گونه از میکروارگانیسمهای سودمند خاکزی هستند (الیوت و ویلدانگ[۱۴]، ۱۹۹۲). کودهای زیستی، ریزاندامگانهایی (میکروارگانیسمهایی) هستند که قادرند عناصر غذایی خاک را در یک فرایند زیستی تبدیل به مواد مغذی همچون ویتامینها و دیگر مواد معدنی کرده و به ریشه خاک برساند. مصرف کودهای زیستی کم هزینهتر هستند و در اکوسیستم آلودگی به وجود نمیآورد. کودهای زیستی مواد نگهدارندهای میکروارگانیزمهای سودمند خاک میباشند.
در دهه های گذشته به دلیل مصرف کودهای شیمیایی اثرات زیست محیطی متعددی از جمله انواع آلودگیهای آب و خاک و مشکلاتی در خصوص سلامتی انسان و دیگر موجودات زنده به وجود آمد. سیاست کشاورزی پایدار و توسعه پایدار کشاورزی، متخصصین را بر آن داشت که هر چه بیشتر از موجودات زنده در خاک در جهت تأمین نیازهای غذایی گیاه کمک بگیرد و بدین سان بود که تولید کودهای زیستی آغاز شد. نخستین کود زیستی در اواخر قرن نوزدهم مورد استفاده قرار گرفت (وسی[۱۵]، ۲۰۰۳) و از آن تاریخ به بعد سایر کودهای بیولوژیک ساخته شدند. ارگانیزمهایی که در تولید کودهای بیولوژیک مورد استفاده قرار میگیرند عمدتاً از محیط زیست جداسازی میشوند. در شرایط آزمایشگاه در محیطهای کشت مخصوص تکثیر و پرورش پیدا میکنند، آماده و مصرف میشوند. البته مصرف کودهای زیستی دیرینگی زیادی دارد. تولیدکنندگان محصولات برای تقویت زمینهای کشاورزی، گیاه تیرهای به نام لگومینوز را کشت میکردند و بر این باور بودند که با کشت آن باروری خاک افزایش پیدا میکند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
هدف از مصرف کودهای زیستی، تقویت حاصلخیزی و باروری خاک، و تأمین نیازهای غذایی سالم و غنیتر، برداشت بیشتر به دور از آلوده سازی زیست بوم است. افزایش محصول از نظر کمی وکیفی بدون اسیب رساندن به اکوسیستم مزرعه. امروزه با افزایش تولید کشاورزی به جهت رفع نیازمندیهای رو به رشد جمعیت در حال گسترش، نگرانی در مورد آینده تأمین غذا برای مردم مطرح گردیده است. آلودگیهای آب، خاک، هوا و فرسایش خاک، مقاومت آفات به سموم و گسترش کود شیمیایی سبب گردید تا به جهت حفظ منابع به گذشته و کشتهای صنعتی برگردیم. پس برای تولید محصولات سالم و پاک و در نتیجه انسانهایی سالم و با نشاط، هیچ راهی جز کشاورزی زیستی وجود ندارد، کشاورزی زیستی و دامی. استفاده از فرآوردههای گیاهی زیستی رابطه تنگاتنگ با تندرستی افراد جامعه دارد.
با توجه به تقاضای روزافزون برای مصرف فرآوردههای کشاورزی زیستی، که به نمایه آن بر مدیریت درست خاک و محیط رشد گیاه و درخت بنیان است، به گونهای عمل میشود که در تغذیه گیاهان و درختان، تعادل بین عناصر مورد نیاز در خاک به هم نخورد و در هنگام رشد نیز، نیازی به استفاده از سموم و آفتکشها نباشد. و در تغذیه خاک کشاورزی، به جای استفاده از کود شیمیایی ار کودهای طبیعی نظیر خاک برگ، جلبک و کودهای حیوانی و بیولوژیکی استفاده شود. در صورت نیاز به مبارزه با آفتها نیز به جای کاربرد سموم و آفتکشهای شیمیایی، از شیوههای زیستی همچون ریزاندامگان کارآ، کفشدوزک، زنبورها و باکتریها و یا از ارقام مقاوم به آفتها در کشت و زرع، بهرهبرداری میشود و در این نوع کشاورزی از دانههای اصلاح شده ژنتیکی و در معرض تابش پرتو قرار گرفته استفاده نمیشود. از این رو، محصول نهایی که به دست مصرف کننده میرسد به دور از باقیماندههای سمی و شیمیایی و ماده نگهدارنده خواهد بود. از سوی دیگر، فرآوردههای خوراکی با کیفیت، که محصول کودهای زیستی است نه تنها باعث رضایت مصرف کنندگان میشود بلکه تأمین و تضمین سلامت جسمی آنان را نیز در پی دارد (اسدی رحمانی و همکاران، ۱۳۸۹).
۲-۳-۱ دسته بندی با توجه به نوع میکروارگانیسمها کودهای زیستی:
۱- میکروارگانیسمهای سودمند EM
۲- کودهای زیستی باکتریایی(ریزوبیوم- ازتوباکتر- آزوسپریلیوم-…)
۳- کودهای زیستی قارچی(میکوریزا)
۴- کودهای زیستی جلبکی(جلبکهای سبز- آبی و آزولا)
۵- کودهای زیستی اکتینومیستها (فرانکیا)
خوراک زیستی به خوراکهایی گفته میشود که بدون استفاده از کودهای شیمیایی، آفتکشها و علفکشهای مصنوعی و دگرگونیهای ژنتیک تولید شده باشند. نیاز به غذای زیستی (غذای عاری از ترکیبات شیمیایی و فرایند شده بدون افزودنیها) فاقد سموم دفع آفات به سرعت رو به افزایش است. این سموم برای کشتن ارگانیسمها طراحی میشوند و بنابراین یک خطر جدی برای سلامت انسان محسوب میشود. طبق اعلام انستیتوی ملی سرطان ۳۰ درصد حشرهکشها، ۶۰ درصد علفکشها و ۹۰ درصد قارچها سرطانزا هستند. و این تنها یکی از اثرات جانبی منفی است. این مواد شیمیایی میتوانند به سیستم عصبی و هورمونی آسیب برسانند. کودکان بیش از بزرگسالان در برابر سموم کشاورزی آسیبپذیرند. در واقع آن ها نسبت به اندام کوچکشان در معرض درصد بالاتری از این مواد قرار دارند.
در کشاورزی رایج از بیش از ۳۰۰ نوع ترکیب شیمیایی خطرناک نظیر آفتکشها، علفکشها و کودهای شیمیایی به منظور کنترل آفات و حشرات و بارورسازی خاک استفاده میگردد که بازماندههای این مواد علاوه بر آلوده کردن آبهای زیرزمینی و هوا، جذب گیاهان و درختان شده و بخشی از آن در محصولات کشاورزی به عنوان نمونه میوهها و سبزیها رسوب کرده و در طی مصرف به بدن انسان منتقل خواهد کرد.
با توجه به اینکه ۲/۱ درصد اراضی کشاورزی جهان در ایران قرار دارد و فقط ۳/۰ درصد سموم مصرفی جهان در ایران مصرف میشود در وضعیت بهتری نسبت به میانگین جهان قرار دارد، بنابراین باید برای پایهگذاری سیستم کشاورزی زیستی در ایران همزمان با توسعه تولید این محصولات در مورد ایجاد زمینههای عرضه مطمئن در شبکه توزیع نیز برنامهریزی لازم صورت گیرد زیرا اقتصادی کردن کشاورزی زیستی برای توسعه و گسترش آن ضروری است.
کشاورزی زیستی که از سال های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به عنوان یک کشاورزی کاملاً خاص مطرح بوده و دارای روشهای ویژهای می باشد. در سال های اخیر تقریباً در تمام کشورهای جهان به طور گسترده و روزافزونی مورد توجه قرار گرفته است. در سطح دنیا هر روزه کشاورزان بیشتری به نظام های تولیدی زیستی روی میآورند، این روند افزا یشی در سال های اخیر شدیدتر بوده، به طوری که در سال ۲۰۰۸ سطح زیر کشت این محصولات ۴/۳۰ میلیون هکتار رسیده است (وایلر و همکاران[۱۶]، ۲۰۰۸). استانداردها در کشاورزی زیستی شامل اصول، قواعد، پیشنهادات و ضرورتهایی هستند که باید در کلیه مراحل تولید و فرآوری تا مصرف رعایت شوند (جلوت[۱۷]، ۲۰۰۵). نیاز به داشتن قواعد و استانداردهای روشن و هماهنگ نه تنها به وسیله آیفوم و سازمانهای منطقهای، بلکه به وسیله سازمان های بین المللی مانند سازمان خوار و بار کشاورزی جهانی(FAO) ،سازمان بهداشت جهانی (WHO) و سازمان تجارت جهانی (WTO) مورد تأکید قرار گرفته و بر ا ین عقیده اند که قواعد بین المللی مربوط به تولیدات زیستی، هم برای امنیت و اطمینان مصرف کنندگان و هم برای رقابت عادلانه تولید کنندگان و تسهیل در تجارت ضروری می باشند.
ب) پیشینه پژوهش
۲-۱ تنش خشکی
۲-۱-۱ تاثیر تنش خشکی بر رشد گیاه ذرت
تنش خشکی از طریق ایجاد تغییرات آناتومیک، مرفولوژیک، فیزیولوژیک و بیوشیمیایی بر جنبههای مختلف رشد و نمو گیاه تأثیر میگذارد که شدت خسارت خشکی بستگی به طول مدت تنش و مرحله رشد گیاه که تنش اتفاق میافتد ، متفاوت است (علیزاده و همکاران، ۱۳۸۶).
تأخیر در ظهور گل تاجی و کاکل دهی بلال و همچنین شروع رشد خطی دانه در حالت تنش رطوبت قبل ازمرحله گرده افشانی نیز توسط گرانت و همکاران[۱۸] (۱۹۸۹)، نسمیت و ریچی[۱۹] (۱۹۹۲)، هال و همکاران[۲۰] (۱۹۸۱) و هرور و جانسون[۲۱] (۱۹۸۱)گزارش شده است. هررو و جانسون (۱۹۸۱) معتقدند که بیشترین حساسیت به تنش خشکی در چرخه زندگی گیاه ذرت در مرحله نمو گلچه ها و باروری گلچه میباشد به طوری که تنش خشکی در طول گلدهی باعث غیرهمزمان شدن پیدایش اندام نر و ماده ذرت خواهد شد. تأثیر تنش خشکی در زمان ظهور گل تاجی نه فقط مانع از توانایی گیاه برای گلدهی و پخش دانه گردیده است بلکه بر روی حیات دانه گرده به خصوص زمانی که همراه با دمای بالا باشد، مؤثر است (کوچکی و همکاران ، ۱۹۹۳). تنش خشکی در مرحله پرشدن دانه باعث کاهش تجمع ماده خشک در دانه میگردد و این تأثیر در نتیجه کوتاه شدن دوره رشدمؤثر دانه صورت میگیرد (نسمیت و ریچی، ۱۹۹۲).
ریتچی و همکاران[۲۲] (۱۹۹۲) گزارش کردند که سرعت رشد ذرت در مرحله ۱۰ برگی افزایش مییابد و کمبود آب در این مدت باعث کاهش اندازه بر گها میشود.
۲-۱-۲ تاثیر تنش خشکی بر محتوای رطوبت نسبی
محتوای رطوبت نسبی یکی از مهمترین شاخصههای بیلان آبی گیاه است. محتوای رطوبت نسبی نقش مهمی در تنظیم هدایت روزنهای و در نتیجه سرعت فتوسنتزی گیاه دارد. برخی مطالعات حاکی از قابل اطمینان بودن RWC با شاخص تحمل به خشکی میباشد (سین کلیر و لودلو[۲۳]، ۱۹۸۵)، زیرا بین میزان سرعت تعرق ارتباط وجود دارد و لذا این مؤلفه در موارد زیادی، جهت تعیین اختلاف ارقام از نظر تحمل به خشکی استفاده میشود (حسینی و نصیری محلاتی۱۳۷۲). شونفلد و همکاران[۲۴] (۱۹۸۸) بیان کردند که با افزایش تنش رطوبتی، برگهای گندم کاهش پیدا میکند که علت کاهش محتوای RWC نسبی آب، کاهش پتانسیل آب برگ و کاهش جذب آب از ریشهها در شرایط خشک میباشد. مون و آلگری[۲۵] (۱۹۹۹)، سیدیکو و همکاران[۲۶]، (۲۰۰۰)، با بررسی اثر شبنم و تنش خشکی بر روی بادرنجبویه نتیجه گرفتند که تنش خشکی موجب کاهش ۳ مگاپاسکالی پتانسیل آب گیاه، کاهش ۳۴ درصدی محتوای آب برگ، بسته شدن روزنهها و در نتیجه سبب پایین آمدن جذب دی اکسیدکربن، کاهش میزان فتوسنتز و عملکرد گردید. بنابراین کاهش RWC در اثر تنش رطوبتی تأثیراتی منفی، در فتوسنتز به دنبال دارد (سیدیکو و همکاران،۲۰۰۰).
سانچز رودریگز و همکاران[۲۷]، (۲۰۱۰) بیان داشتهاند که محتوای نسبی آب برگ ممکن است تعادل بین آب تأمین شده برای برگ و سرعت تعرق را بهتر از سایر اجزاء روابط آبی منعکس کند، لذا آن را شاخص مناسبی برای نشان دادن وضعیت آبی برگ دانستهاند. کاستریلو و تروجیلو[۲۸]، (۱۹۹۴) نیز همبستگی مثبتی بین محتوای نسبی آب برگ و غلظت کلروفیل، پروتئین و فعالیت رابیسکو مشاهده کردند. با توجه به نقش پروتئین و کلروفیل در حفظ فتوسنتز و مقاومت به خشکی، میتوان از محتوای نسبی آب برگ به عنوان یک شاخص در جهت مقاومت به خشکی استفاده کرد.
۲-۱-۳ تاثیر تنش خشکی بر میزان پایداری غشاء
غشاهای بیولوژیک اولین هدف تنشهای غیر زنده در گیاهان است (بایجی و همکاران[۲۹]، ۲۰۰۲). در شرایط تنش خشکی در همان زمان که حداکثر تابش وجود دارد بسته شدن روزنهها در واکنش به تنش آب یا درجه حرارت منجر به کاهش تثبیت دی اکسید کربن خواهد شد. در حالی که واکنش نوری و انتقال الکترون در مقادیر طبیعی صورت خواهد گرفت. در چنین شرایطی، مقدار محدودی NADP+ برای پذیرش الکترون وجود خواهد داشت، بنابراین اکسیژن میتواند به عنوان یک گیرنده الکترون جایگزین عمل نماید (اگنیوس و همکاران[۳۰]، ۱۹۷۵). این موضوع منجر به تجمع گونههای سمی اکسیژن نظیر رادیکالهای سوپر اکسید (O2 – )، هیدروژن پراکسید (H2O2) و رادیکال هیدروکسیل (OH) میشود (فویر و همکاران[۳۱]،۱۹۹۴، اینزه و همکاران[۳۲]، ۱۹۹۵). تولید و تجمع گونههای سمی اکسیژن در شرایط تنش خشکی (فویر و همکاران، ۱۹۹۴) به بسیاری از ترکیبات سلولی نظیر چربیها، پروتئینها، کربوهیدراتها و اسیدهای نوکلوئیک صدمه میزند (جیانگ و هانگ[۳۳]،۲۰۰۱) و در اثر پراکسیداسیون چربیها (لیانگ و همکاران[۳۴]، ۲۰۰۳) غشاهای سلولی آسیب میبیند.
تحت تنش خشکی و گرما، غشاء سلولی پایداری خود را از دست داده و در صورت قرار گرفتن برگ در یک محیط آبی مواد محلول از سلولهای آن تراوش مییابد، لذا پایداری غشاء به وسیله ارزیابی تراوش یون ها از آن تعیین میشود (سانچز رودریگز و همکاران،۲۰۱۰). میزان هدایت الکتریکی در محیط آبی خسارت تنش خشکی و یا تنش گرمایی را به غشاء سلولی نشان میدهد و میزان پایداری غشاء سلولی به خوبی با تحمل سایر فرآیندهای گیاهی به تنش از جمله فتوسنتز مرتبط است و به عنوان شاخصی از تحمل به تنش ارائه شده است (سانچز رودریگز و همکاران، ۲۰۱۰). به نظر میرسد که پایداری غشاء سلولی در تنشها با سنتز پروتئینهای شوک گرمایی و ویژگیهای سیستم فتوسنتزی، از جمله آنزیمهای کلیدی و غشاهای تیلاکوئیدی مرتبط است و غشاء سلولی که پایداری خود را در طی تنش حفظ میکند، نقش محوری در تحمل به خشکی و گرما دارد (بیلی[۳۵]، ۱۹۷۹).
۲-۱-۴ تاثیر تنش خشکی بر میزان کلروفیل
غلظت کلروفیل به عنوان یک شاخص برای ارزیابی قدرت منبع شناخته میشود، زیرا غلظت کلروفیل برگها یکی از عوامل کلیدی در تعیین سرعت فتوسنتز و تولید ماده خشک میباشد (قوش و همکاران[۳۶]، ۲۰۰۴)، لذا کاهش آن در شرایط تنش خشکی میتواند به عنوان یک عامل محدود کننده غیرروزنه ای در فتوسنتز به حساب آید (هاشم و همکاران[۳۷]، ۱۹۹۸). رنگیزه های موجود در کلروپلاست نیز از خشکی تأثیر میپذیرند و تنش خشکی سبب b و a هیدرولیز پروتئینهای تیلاکوئیدی و کاهش مقدار کلروفیل میگردد
محتوای کلروفیل برگ هایکی از عوامل کلیدی در تعیین سرعت فتوسنتز و تولید ماده خشک میباشد (قوش و همکاران، ۲۰۰۴). تنش خشکی باعث کاهش معنی دار مقدار کلروفیلa در مراحل خوشه رفتن و ۲۰ روز پس از گلدهی در گندم میشود، اما تأثیر آن بر مقدار کلروفیلb فقط در مرحله اول معنی دار است (احمدی و سی وسه مرده، ۱۳۸۳).
۲-۱-۵ تاثیر تنش خشکی بر تجمع ماده خشک کل
آزمایشات تولنار و دویر[۳۸] (۱۹۹۹) نشان داد که تجمع ماده خشک در ذرت به کل تابش ورودی و توزیع آن، شاخص سطح برگ، ساختار پوشش گیاهی و سرعت فتوسنتز برگ وابسته میباشد. پاندی و همکاران[۳۹] (۲۰۰۰) کم آبیاری را در مراحل مختلف رشد ذرت اعمال و گزارش کردند که کمبود شدید آب منجر به کاهش سطح برگ و کاهش رشد و ماده خشک گیاه میگردد. آن ها اعتقاد دارند که کم آبیاری در اوایل رشد رویشی تولید ماده خشک را به میزان کمی کاهش میدهد اما در اواخر رشد و در مرحله رشد زایشی، این شاخص رشد را به شدت کاهش میدهد.
۲-۱-۶ تاثیر تنش خشکی بر شاخص سطح برگ
رشد برگ اولین فرآیندی است که به کمبود آب واکنش نشان داده و کاهش مییابد. تنش در طول دوره رشد رویشی منجر به کوچک شدن برگها گردیده و شاخص سطح برگ و میزان جذب نور توسط گیاه را کاهش میدهد (اری[۴۰]، ۱۹۸۷). برگها با وجودی که اصلیترین اندام فتوسنتزکننده در گیاه محسوب میشوند ولی در عین حال بیشترین هدررفت آب از سطح این اندام به صورت تبخیر و تعرق صورت میگیرد . به طوری که در شاخص سطح برگ بالاتر از ۳، میزان تعرق دارای رابطه خطی با سطح برگ گیاه میباشد )ریچاردز[۴۱]،۱۹۸۳). علیرغم نقش کلیدی تعرق در برخی تنظیمات گیاهی، لاویس و دیوس[۴۲] (۲۰۰۴) گزارش نمودند که بخش اعظمی از هدررفت آبی گیاه از طریق روزنهها بوده در حالی که آن از نظر کارکردی برای گیاه ضروری نبوده و این میزان آب را میتوان از طریق دست کاری روزنهها ذخیره نمود. علاوه بر آن با وجودی که گیاه گندم تحت شرایط تنش قادر است با کاهش سطح برگ از اثرات تنش بکاهد ولی احتمالاً این حالت پس از بروز صدمات فیزیولوژیکی صورت میگیرد (لوییات[۴۳]،۱۹۸۰). اهمیت ذخیره آب برای مراحل انتهایی از آنجا ناشی می شود که میزان و نسبت آب مورد استفاده در مراخل بعد از گرده افشانی در مقایسه با کل آب مورد استفاده توسط گیاه در سایر مراحل تاثیر بیشتری بر عملکرد دارد (یانگ و زانگ[۴۴]، ۲۰۰۶).
چاکر[۴۵] (۲۰۰۴) گزارش کرد که کمبود رطوبت از طریق کاهش تولید و رشد و افزایش پیری برگها، شاخص سطح برگ را کاهش میدهد. ولف و همکاران[۴۶] (۱۹۸۸) عقیده دارند که وجود تنشهای مختلف محیطی، پیری برگها را تشدید کرده و در نهایت به کاهش سطح برگ ذرت منجر میشود.
ثابت شده است که در گیاه ذرت با اعمال تنش، نه تنها سطح هر برگ کاهش مییابد بلکه سرعت رشد آن نیز تحت تاثیر قرار گرفته و ظهور هر برگ به تاخیر میافتد )نسمیت و ریچی[۴۷]، ۱۹۹۲). در یک تحقیق، بیشترین اجزاء عملکرد ذرت در تیمار جوی و پشتهای معمولی و کمترین آن ها در تیمار آبیاری جوی و پشتهای یک در میان، در تمام دوره رشد گیاه حاصل شد (کاشیانی و همکاران،۲۰۱۱).
تنش خشکی ملایم در گیاه ذرت، باعث کاهش سطح برگهای بالایی میشود، درحالی که تنش خشکی شدیدتر باعث کاهش سطح تمامی برگها میشود. با افزایش تنش خشکی، تعداد برگ به طور معنی داری کاهش یافت. تنش خشکی اگر قبل از گل دهی واقع شود، سطح برگ ذرت را کاهش میدهد که خود باعث کاهش جذب تشعشع خورشید و کاهش عملکرد میشود اما تنش بعد از گل دهی، دوام سطح برگ سبز را کاهش میدهد. برای تیمار بدون تنش، شاخص سطح برگ برابر ۴/۴ و برای تیمارهای با تنش ملایم و شدید به ترتیب برابر ۶/۳ و ۸/۲ حاصل شد.
۲-۱-۷ تاثیر تنش خشکی بر شاخصهای رشد
شناخت و بررسی شاخصهای فیزیولوژیکی رشد در تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر عملکرد و اجزای آن از اهمیت زیادی برخوردار است. از آنجا که سرعت افزایش سطح برگ تعیین کننده سرعت افزایش ظرفیت فتوسنتز در گیاه است، این شاخص دارای اهمیت خاصی است، میزان رشد گیاه از مراحل اولیه تا اواسط فصل رشد، به افزایش سطح برگهای جدید بستگی دارد به طوری که گیاهانی که در مراحل اولیه رشد خود نسبت زیادی از مواد فتوسنتزی را به تولید برگ اختصاص میدهند بعدا با سرعت بیشتری رشد خواهند کرد (تی یر و بیت، ۱۳۷۲). پژوهشگران دیگری گزارش نمودند که سرعت رشد محصول تا مرحله ظهور گل تاجی افزایش و پس از آن کاهش مییابد، همچنین این مولفه با شاخص سطح برگ رابطه مستقیم دارد.
از آنجایی که سطح برگ عامل مهمی در جذب کربن میباشد، از این رو در صورت وقوع تنش خشکی، از طریق تغییر در سطح برگ، سرعت رشد محصول دچار تغییر میگردد. لورنس و همکاران[۴۸] (۱۹۸۷) گزارش نمودند که تنش خشکی به دلیل تسریع پیری، خشک شدن و ریزش برگها، سرعت رشد محصول را کاهش میدهد. امام و رنجبر (۱۳۷۹) در آزمایشی روی ذرت هیبرید سینگل کراس ۷۰۴ اعلام داشتند که کاهش ۵۰ درصدی مقدار آب مورد نیاز در طول دوره رشد، موجب کاهش معنی دار شاخص سطح برگ و سرعت رشد محصول گردید.
میزان جذب خالص مواد نیز یکی از شاخصهای رشد است که دارای نقشی کلیدی در شناخت و درک علل کاهش یا افزایش رشد و نهایتا عملکرد گیاهان زراعی میباشد. میزان جذب خالص مواد به نحوی بیانگر نسبت تغییرات وزن خشک گیاه به مساحت برگ در واحد زمان است. تنش خشکی میزان جذب خالص مواد را کاهش میدهد. دانشمندان علت این کاهش را بسته شدن روزنهها در اثر تنش خشکی و کاهش میزان فتوسنتز نسبت به واحد سطح برگ میدانند (سودر و همکاران[۴۹]، ۱۹۹۷).
سرعت رشد نسبی عبارت است از نسبت مقدار ماده آلی ذخیره شده در واحد زمان به میزان ماده خشک در ابتدای دورهی یاد شده. سرعت رشد نسبی در طول دورهی رشد معمولا از یک روند نزولی تبعیت میکند که علت آن کاهش نسبت بافتهای فعال و موثر در رشد در مقایسه با بافتهای تمایز یافته میباشد. گزارش شده که تنش خشکی از طریق سرعت بخشیدن به تشکیل بافتهای تمایز یافته و یاکاهش سرعت تشکیل بافتهای مریستمی، باعث افزایش سرعت کاهش این مولفه میشود (ساکی نژاد، ۱۳۸۲)
فیزیولوژیست های گیاهی شاخصهای رشد را به عنوان ابزارهای مفیدی جهت تجزیه و تحلیل کمی رشد گیاه به کار میبرند. تجزیه و تحلیل شاخصهای رشد منحصراً به اندازهگیری سطح برگ و وزن خشک گیاه نیاز دارد (رادفورد[۵۰]، ۱۹۶۷). پژوهشهای انجام شده در مورد اثر تراکم به روی شاخصهای رشد ذرت عمدتاً شاخصهای سطح برگ را مورد تأکید قرار داده است. نتایج مطالعات گاردنر وهمکاران (۱۹۹۰) نشان داد که معمولاً شاخص سطح برگ سه تا پنج برای تولید حداکثر ماده خشک در اغلب محصولات زراعی مناسب است.
پاندی و همکاران (۲۰۰۰) گزارش کردند که کم آبیاری در اوایل رشد رویشی، شاخص سطح برگ، ارتفاع بوته و سرعت رشد گیاه و ماده خشک را در گیاه ذرت به مقدارکمی کاهش میدهد و مرحله رشد زایشی، باعث کاهش شدید این شاخصها میشود . ریتچی و همکاران[۵۱] (۱۹۹۲) گزارش کردند که سرعت رشد ذرت در مرحله برگی افزایش مییابد و کمبود آب در این مدت باعث کاهش اندازه برگها میشود.
نتایج حاصل از پژوهش ساجدی و اردکانی (۱۳۸۷) نشان داد که شاخصهای فیزیولوژیک مانند شاخص سطح برگ، سرعت رشد گیاه، سرعت رشد نسبی و جذب خالص تحت تاثیر کود نیتروژن قرار گرفتند. در بین شاخصهای فیزیولوژیکی، سرعت جذب خالص کمتر تحت تاثیر کود نیتروژن قرار گرفت. منحنی سرعت جذب خالص در طول فصل رشد روند نزولی داشت.
۲-۱-۸ تاثیر تنش خشکی بر عملکرد و اجزای عملکرد
پین هیرو و همکاران[۵۲] (۲۰۰۴) بیان نمودند که بررسی اثرات تنش خشکی بر عملکرد دانه، به عنوان حاصل نهایی رشد و نمو، میتواند بیانگر عکس العمل کلی گیاه به تنش خشکی باشد. اهمیت ذخیره آب برای مراحل انتهایی از آنجا ناشی میشود که میزان و نسبت آب مورد استفاده در مراحل بعد از گرده افشانی در مقایسه با کل آب مورد استفاده توسط گیاه در سایر مراحل تأثیر بیشتری بر عملکرد دارد (یانگ و زانگ[۵۳]،۲۰۰۶).
قهفرخی و همکاران (۱۳۸۳) در بررسی اثر تنش خشکی بر عملکرد و اجزاء عملکرد ذرت دانهای، به این نتیجه رسیدند که صفات عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، تعداد دانه در ردیف، قطر بلال، طول بلال و تعداد دانه در هر بلال از نظر آماری اختلاف معنی داری داشتند. آن ها بیان کردند که تنش در مرحله رویشی و گل دهی، صفات مورد بررسی را بیشتر تحت تاثیر قرار داد و در بین اجزا عملکرد ذرت، تعداد دانه در بلال، تعداد دانه در ردیف و قطر بلال بیشترین همبستگی را با عملکرد نشان دادند.
۲-۲کودهای زیستی
نیتروژن یک عنصر تعیین کننده در تغذیه، رشد گیاه و عملکرد آن محسوب میشود، به طوری که میزان نیتروژن قابل دسترس برای گیاه میتواند میزان پروتئین دانه، محتوای کلروفیل برگ و اندازه و حجم پروتوپلاسم سلولی را افزایش دهد و همچنین سطح برگ، فعالیت فتوسنتزی را تحت تأثیر قرار دهد (دلفین و همکاران، ۲۰۰۵).
هزینه زیاد و نیز تأثیر نامطلوب منابع شیمیایی بر محیط زیست و کیفیت محصولات کشاورزی منجر به رویکرد کاهش مصرف آن ها شده است. نیتروژن، پرمصرفترین نهاده شیمیایی کشاورزی است اما با توجه به مشکلات زیست محیطی ناشی از کاربرد بی رویه آن، استفاده از جایگزینهای مناسب از جمله کودهای آلی ضرو ری به نظر میرسد (کندی و همکاران[۵۴]، ۲۰۰۴). کودهای زیستی با بهره گرفتن از ظرفیتهای طبیعی موجودات مفید خاکزی تهیه میشوند و تولید آن ها علاوه بر صرفه اقتصادی، به لحاظ رعایت جنبههای زیست محیطی نیز بسیار با ارزش است (کوک[۵۵]، ۲۰۰۷). استفاده از کودهای زیستی حاوی باکتریهای افزاینده رشد به جای کودهای شیمیایی موجب فراهم کردن مواد غذایی برای گیاه و افزایش رشد آن می شود (دی و همکاران[۵۶]، ۲۰۰۴). تسهیم ماده خشک به اندامهای زایشی بستگی به تعداد، ظرفیت و فعالیت مقاصد فیزیولوژیکی دارد (جیفورد و همکاران[۵۷]، ۱۹۸۴) آهنگ رشد گیاه در یک دوره ۳۰ روزه (در طول مدت کاکل دهی) که ارتباط زیادی با تعداد دانه و در نهایت عملکرد دانه دارد، نیز به طوری مؤثر تحت تأثیر کود نیتروژن قرار میگیرد (سیریلو و آندره[۵۸]، ۱۹۹۴).
۱-۲-۲ ازتوباکتر
کود بیولوژیک ازتوباکتر یکی از بهترین و مؤثرترین کودهای بیولوژیک تأمین کننده نیازهای طبیعی گیاهان زراعی، سبزی و صیفی و درختان میوه است. این کود با تثبیت ازت هوا و در انتقال آن به سیستم رشد گیاه، موجب ایجاد تعادل در جذب مواد اصلی مورد نیاز گیاه می شود و با ترشح هورمون رشد اکسین، رشد و توسعه ریشه و قسمت های هوایی گیاه را افزایش داده و در نتیجه موجب افزایش میزان محصول در واحد سطح می شود. علاوه بر این، باکتری های موجود در کودهای بیولوژیک ازتوباکتر با ترشح انواع آنتی بیوتیک ها، سیانید هیدروژن و … از تهاجم بسیاری از عوامل بیماریزای خاکزی به ریشه گیاه جلوگیری می کنند. کار اصلی تثبیت کننده های ازت، تثبیت ازت هوا و تبدیل آن به ازت معدنی قابل استفاده برای گیاه است. این باکتری به طور متوسط ۳۰ تا ۳۵ کیلوگرم از ازت جوی در هر هکتار از خاک زراعی را تثبیت می کند. این باکتری برای تثبیت ۳۰ کیلوگرم ازت در هر هکتار باید حدود هزار کیلوگرم ماده آلی را اکسید کند و به همین دلیل برای بهبود عملکرد باکتری های سبز در خاک باید مقداری کود آلی به خاک اضافه کرد (پایگاه اطلاع رسانی دولت به نقل از رحمانی، ۱۳۸۹). تحقیقات نشان داده است که عملکرد و توانایی آزتوباکتر در تثبیت نیتروژن و تعادل آن در خاک، به خصوصیات خاک و گونه گیاه بستگی دارد.
۲-۲-۲ تاثیر کود های زیستی بر برخی خصوصیات گیاهان مختلف
بهزاد (۱۳۸۷) گزارش کرد که استفاده از باکتریهای تحریک کننده رشد گیاه بر روی صفات عملکرد دانه، تعداد کل دانه در بلال، عملکرد بلال، عملکرد بلال تک بوته، میزان کلروفیل برگ پرچم تاثیر معنی داری داشته است.
از مهمترین باکتریهای محرک رشد که امروزه در کشاورزی مورد توجه قرار گرفتهاند میتوان به جنس آزوسپیریلوم و ازتوباکتر اشاره کرد . از فواید همزیستی با این باکتریها تولید هورمونهای محرک رشد گیاه نظیر اکسین (لامبرچت و همکاران[۵۹]، ۲۰۰۰)، جیبرلین (باشان و همکاران[۶۰]، ۱۹۹۷)، سیتوکینین (کاسیاری و همکاران[۶۱]، ۱۹۸۹)، ترشح مواد بیولوژیکی فعّال مانند ویتامینهای B ، اسید نیکوتینیک، اسید پنتوتینیک و بیوتین (کادر[۶۲]، ۲۰۰۲)، توسعه سیستم ریشه ای، بهبود جذب آب و عناصر غذایی (کراوچنکو و همکاران[۶۳]، ۱۹۹۴) و تثبیت بیولوژیک نیتروژن (ایشی زوکا[۶۴]، ۱۹۹۲) اشاره کرد .
محمد ورزی و همکاران (۱۳۷۰) اظهار داشتند که استفاده تلفیقی از باکتریهای محرک رشد (نیتروکسین و بیوفسفر) به همراه کودهای نیتروژنه علاوه بر کاهش مصرف کودهای شیمیایی منجر به افزایش نیتروژن و فسفر دانه آفتابگردان نسبت به تیمار بدون باکتری شد. فاطما و همکاران[۶۵] (۲۰۰۶) در تحقیقی بر روی مرزنجوش گزارش کردند کود های زیستی نیتروژنه و باکتریهای حل کننده فسفات میتوانند جایگزین کودهای معدنی نیتروژن و فسفر در زراعت این گیاه باشند. ناگاناندا و همکاران[۶۶] (۲۰۱۰) مشاهده کردند که اعمال کودهای زیستی نیتروژنه بر روی گیاه شنبلیله موجب بهبود و تسریع در مرحله جوانه زنی و رشد شنبلیله میگردد. شایان ذکر است که استفاده از کودهای زیستی موجب افزایش مقاومت گیاهان نسبت به تنش نیز میگردد (ساراواناکومار و همکاران[۶۷]،۲۰۱۱).
سطوح مختلف کودهای شیمیایی نیتروژن، فسفر و پتاسیم و کودهای زیستی شامل ازوسپیریلوم، ازتوباکتر و باسیلوس روی گیاه رازیانه نشان داد که بالاترین رشد و زیست تودهتر و خشک گیاه در تیمار تلفیق ۵۰ درصد کودهای شیمیایی نیتروژن، فسفر و پتاسیم به همراه آزوسپیریلوم، ازتوباکتر و باسیلوسحاصل شد (محفوظ و شرف الدین، ۲۰۰۷).
خرم دل و همکاران (۱۳۸۷) در مطالعه اثر آزوسپیریلوم و ازتوباکترو قارچ میکوریزابر گیاه سیاهدانه مشاهده نمودند کاربرد کودهای زیستی منجر به افزایش ارتفاع، شاخص سطح برگ، تجمع ماده خشک و سرعت رشد محصول نسبت به شاهد گردید.
میگاهد و همکاران (۲۰۰۴) در بررسی اثر باکتریهای ازتوباکتر، آزوسپیریلومو باسیلوس به تنهایی یا در ترکیب با یکدیگر بر رشد و عملکرد کرفس مشاهده کردند کاربرد این باکتریها منجر به تولید مواد محرک رشد گیاه در محیط ریشه گردید و از طرف دیگر افزایش رشد، عملکرد و اسانس گیاه در مقایسه با تیمارهای تلقیح نشده را به همراه داشت. نتایج تحقیق یوسف و همکاران (۲۰۰۴) حاکی از آن است که در گیاه دارویی مریم گلی (Salvia officinalis L.) استفاده از کود زیستی حاوی آزوسپیریلوم و ازتوباکتر، سبب افزایش ارتفاع بوته و وزنتر و خشک اندامهای هوایی گیاه در چینهای اول و دوم در طی دو فصل گردید.
تلقیح بذرهای آفتابگردان با کود زیستی باکتریایی اثر مثبت و معنی داری بر عملکرد داشت و سبب افزایش عملکرد شد. به طوری که میانگین عملکرد گیاهان تلقیح شده نسبت به میانگین عملکرد گیاهان تلقیح نشده ۷ درصد افزایش داشت. این افزایش به وسیله ایجاد چرخه مواد غذایی و قابل دسترس ساختن و افزایش یافتن قابلیت جذب آن ها توسط باکتریها حاصل میشود (روستی و همکاران[۶۸]، ۲۰۰۶).
در آزمایش تأثیر کودهای زیستی و سبز در ترکیب با منبع تلفیقی نیتروژن شیمیایی– دامی بر خصوصیات کمی و کیفی آفتابگردان کاربرد کودهای آلی به خصوص کود زیستی جذب مقادیر کود شیمیایی را در خاک افزایش دادند که در مقایسه با تیمار ۱۰۰ درصد شیمیایی، تیمار ۵۰ درصد شیمیایی + ۵۰ درصد دامی + کود سبز + کود زیستی،۷۳ درصد عملکرد دانه را بهبود بخشیدند که کارایی بالای جذب نیتروژن را از دلایل آن میتوان دانست (شوقی کلخوران و همکاران، ۱۳۹۰).
برخی از محققین افزایش وزن هزار دانه ذرت را در نتیجه آزاد شدن فسفر و جذب آن به وسیله میکروارگانیزم های حل کننده فسفر دانسته اند (کالیک و ساندرز[۶۹]، ۲۰۰۰). همچنین گزارش شده است که میزان تبادل مواد فتوسنتزی در گیاهان تلقیح شده افزایش می یابد (اوژه و همکاران[۷۰]، ۲۰۰۱). طبق بررسی های سانچز-دیاز و همکاران[۷۱] (۱۹۹۰) همزیستی بیولوژیکی باعث افزایش تعداد کلروپلاست می شود.
در شرایط تنش خشکی، فقدان رطوبت بر حرکت عناصر غذایی در خاک تأثیر گذار است . محققین مختلف تأثیر کودهای زیستی بر وضعیت آب گیاه را مرتبط با افزایش جذب گیاه میزبان بویژه در مورد فسفر دانسته اند (گراهام وسیورتون[۷۲]، ۱۹۸۴). در بیان دلیل این افزایش، نتایج سوبرامانیان و همکاران (۱۹۹۷) نشان داد که گیاهان ذرت تلقیح شده با این میکروارگانیزم ها پتانسیل آب برگ را بالاتر از گیاهان غیر تلقیحی، حتی سه هفته پس از تنش خشکی نگهداری می کنند.
فصل سوم
مواد و روشها
فصل سوم
مواد و روشها
به منظوربررسی اثر کودهای زیستی (ازتوبارور۱) بر برخی خصوصیات کمی و کیفی ذرت (رقم فجر، هیبرید ۲۶۰) در شرایط تنش کم آبیاری در منطقه شهرکرد آزمایشی در شرایط آب و هوایی شهرکرد اجرا شد.
۳-۱ موقعیت جغرافیایی محل و تاریخ اجرای آزمایش
این تحقیق در سال زراعی ۹۲-۱۳۹۱ در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد اجرا شد. شهرکرد بین ۵۰ درجه و ۴۹ دقیقه و ۲۲ ثانیه تا ۵۰ درجه و ۵۳ دقیقه و ۴۴ ثانیه طول و ۳۲ درجه و ۱۸ دقیقه و ۲۲ ثانیه تا ۲۳ درجه و ۲۱ دقیقه و ۵۰ ثانیه عرض جغرافیایی و با ارتفاع ۲۰۷۰ متر از سطح دریا قرار گرفته است.
۳-۲ مشخصات طرح و تیمارهای آزمایش
آزمایش فوق به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در ۴ تکرار اجرا شد (شکل ۳-۱). تنش کم آبیاری در سه سطح آبیاری پس از D1: 60 میلیمتر تبخیر تجمعی از تشتک تبخیر کلاس A (آبیاری مطلوب، بدون تنش)، D2: 90 میلیمتر تبخیر تجمعی از تشتک تبخیر کلاس A (تنش ملایم)، D3: 120 میلیمتر تبخیر تجمعی از تشتک تبخیر کلاس A (تنش شدید) به عنوان فاکتور اصلی در نظر گرفته شد. تیمارهای کودی شامل: b1: کودهای شیمیایی معمول منطقه NPK بر اساس آزمون خاک ، b2: 50% کود ازت معمول منطقه و تمام کود PK + کود زیستی بارور ۱ به صورت بذر مال b3: 50% کود ازته معمول منطقه وتمام کود PK + کود زیستی بارور۱ به صورت سرک، b4: کود زیستی بارور۱ به صورت بذر مال و کود زیستی بارور۱ به صورت سرک به عنوان فاکتور فرعی مورد بررسی قرار گرفت. هر کرت شامل ۶ خط کشت به طول پنج متر و عرض چهار و نیم متر بود. فاصله روی ردیفها ۱۶ سانتی متر و فاصله بین ردیفها ۷۵ سانتی متر و عمق کاشت به طور عموم چهار تا شش سانتی متر در نظر گرفته شد (شکل۳-۳). فاصله هر کرت فرعی از کرت فرعی دیگر به صورت دو خط نکاشت و فاصله دو کرت اصلی از هم به صورت سه خط نکاشت (۲۵/۲ متر) در نظر گرفته شد. مساحت هر کرت فرعی ۵/۲۲ متر مربع و مساحت کل مزرعه با احتساب فواصل بین واحدهای آزمایشی و کانالهای آب حدود ۲۵/۲ متر مربع بود.
نقشه کلی طرح:
شکل ۳-۱ نقشه کلی طرح
شکل ۳-۲ مزرعه در ابتدای رشد
نمای یک کرت آزمایشی:
G= حاشیه S= نمونه برداری در طول فصل رشد Y= عملکرد نهایی
شکل ۳-۳ نمای یک کرت آزمایشی
۳-۳ مشخصات هواشناسی منطقه
شهرکرد دارای اقلیم نیمه مرطوب معتدل با تابستانهای معتدل و زمستانهای بسیار سرد است. خلاصه نتایج اقلیم محاسبه شده با روش های مختلف در جدول زیر آورده شده است (سازمان هواشناسی استان چهار محال و بختیاری) (جدول۳-۱). میانگین سالانه دمای هوادر شهرکرد ۵/۱۱ درجه سانتیگراد میباشد. در طول ۳۰ سال گذشته حداقل مطلق دما و حداکثر مطلق دمای ثبت شده در شهرکرد به ترتیب ۳۲ درجه سانتیگراد زیر صفر و ۴۲ درجه سانتیگراد بودهاست. سردترین و گرمترین ماههای شهرکرد به ترتیب دی و مرداد میباشد. اگرچه در زمستان میزان رطوبت متوسط بالا است، میزان بارش در فصولی که کشت صورت میگیرد به جز ماههای اردیبهشت و فروردین تقریباً به صفر نزدیک است (جدول ۳-۲).
خلاصه نتایج تعیین اقلیم شهرکرد با روشهای مختلف جدول ۳-۱
ضرایب بدست آمده
اقلیم محاسبه شده
نوع طبقه بندی
۳/۳۲
نیمه استوایی
هانسن
۱۸۹/۸۳
فوق معتدل
ضریب اعتدال
۳۱۵
نیمه خشک
بلور
۷/۱۴
نیمه خشک
دومارتن
۰۹/۰
فرا خشک
سلیانینوف
۷۳/۰
استپ جنگلی
ایوانف
۶۷/۰
نیمه مرطوب
بارات
۵/۲۷
خشک سرد
آمبرژه
۶۵
نیمه مرطوب
خوش اخلاق
۸/۲۰
با زمستان نسبتاً سرد و نیمه مرطوب
گورزینسکی
۷۷/۱
نیمه مرطوب با تابستان معتدل و زمستان بسیار سرد
دکتر کریمی
معتدل سرد با تابستان گرم و خشک
کوپن
استپی سرد
گوسن
جدول۳-۲آمار هواشناسی ایستگاه شهرکرد در مدت زمان آزمایش سال ۱۳۹۲
ماههای سال
دما ( cͦ)
رطوبت (%)
مجموع بارندگی ماهیانه (میلیمتر)
حداقل مطلق
حداکثر مطلق
میانگین
میانگین حداقل
میانگین حداکثر
خرداد
۴/۰
۴/۳۴
۷/۱۷
۱۱
۵۶
۱/۰
تیر
۸/۵
۲/۳۸
۹/۲۲
۱۱
۴۹
۰
مرداد
۴/۶
۶/۳۸
۲/۲۳
۱۲
۴۸
۰
شهریور
۸/۲
۴/۳۳
۱۹
۱۰
۵۲
۰
۳-۴ خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک مزرعه آزمایشی
به منظور بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک مزرعه قبل از شروع آزمایش، از چندین قسمت مزرعه نمونه برداری به عمل آمد و پس از مخلوط کردن نمونهها با هم و عبور دادن آن ها از الک ۲ میلیمتری، یک نمونه مرکب تهیه شد. سپس نمونهها به آزمایشگاه منتقل شد و از لحاظ برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی مورد ارزیابی قرار گرفتند که نتایج در جدول ۳-۳ ارائه شده است.
جدول ۳-۳ خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک مزرعه آزمایشی قبل از شروع آزمایش (سال ۹۲-۱۳۹۱)
خصوصیات خاک
عمق خاک cm) 30- 0)
هدایت الکتریکی (دسی زیمنس بر متر)
۷۵۶/۰
اسیدیته خاک (pH)
۲۳/۸
مادهی آلی (درصد)
۵۶۶/۰
فسفر قابل جذب (mg.kg-1)
۶/۲۷
پتاسیم قابل جذب (mg.kg-1)
۲۱۲
نیتروژن (درصد)
۰۶۹/۰
روی (mg.kg-1)
۵۵/۰
منگنز (mg.kg-1)
۴۹/۶
آهن (mg.kg-1)
۷۴/۳
مس (mg.kg-1)
۸۳/۰
با