حبیب زاده،محمد جعفر؛حکیمی ها،سعید؛ضرورت جرم انگاری تروریسم در حقوق کیفری ایران،پژوهش های حقوقی تطبیقی،دوره ۱۱،شماره ۲(۵۱ پیاپی)،تابستان ۱۳۸۶،ص۵۵٫ ↑
عالی پور،حسن؛امنیت ملی و حقوق متهم؛مطالعه تطبیقی آیین دادرسی در قبال اقدامات تروریستی،فصلنامه مطالعات راهبردی،سال دوازدهم،شماره اول،بهار ۱۳۸۸،ص۵٫ ↑
توسلی نائینی،منوچهر و محسن پور،سمیرا؛پیشین،ص۴٫ ↑
نژندی منش،حبیب الله و الیاسی قهفرخی،زهرا؛جنایت ترور در رویه دادگاه بین المللی کیفری یوگسلاوی سابق،فصلنامه حقوق و مصلحت،سال اول،شماره چهارم،پاییز ۱۳۸۸،ص۱۲۴٫ ↑
یکی از تفاوت های اساسی میان حقوق بین المللی کیفری و حقوق کیفری داخلی دولت ها به ویژه در کشورهای دارای نظام حقوق نوشته،بحث عدم تفکیک میان علل رافعه مسئولیت کیفری و علل موجهه جرم در حقوق بین الملل کیفری می باشد.همان گونه که می دانیم علل رافعه مسئولیت کیفری عواملی هم چون صغر و جنون،اجبار و اشتباه مرتکب است در حالی که علل موجهه جرم عبارت اند از حکم قانون،امر آمر قانونی،دفاع مشروع ،اضطرار و رضایت مجنی علیه.در نظام های حقوق نوشته مانند جمهوری اسلامی ایران(به جز در مورد اضطرار) تفکیک بارزی میان عوامل رافعه مسئولیت کیفری و علل موجهه جرم وجود دارد بدین سو که در علل موجهه جرم مثل دفاع مشروع و امر آمر قانونی ،اساسا عمل مرتکب جرم محسوب نمی شود در حالی که در علل رافع مسئولیت کیفری هم چون صغر و جنون،عمل مرتکب جرم است ولی فاعل به دلیل قابلیت سرزنش واجد مسئولیت کیفری به شمار نمی رود.از سوی دیگر علاوه بر مسئولیت در آثار نیز تفکیک میان این دو در نظام حقوقی کیفری کشورهای دارای نظام حقوق نوشته تفاوت ایجاد می کند بدین معنا که در علل موجهه جرم اصولا بحث از مسئولیت مدنی مرتکب هم مطرح نمی شود ولی در علل رافعه مسئولیت کیفری،مرتکب جرم صرفا از مسئولیت کیفری مبرا است ولی مسئولیت مدنی کماکان به جای خود باقی است.در حالی که در کشورهای دارای نظام حقوقی کامان لا به رغم تفکیک هایی که از لحاظ ماهیتی توسط برخی از حقوقدانان بین این دو دسته ایجاد شده است ولی این دسته بندی به دقت نظام حقوقی مدون نیست و مثلا در کشورهای دارای نظام کامن لا نسبت به وجود یا عدم وجود مسئولیت مدنی در هر یک از دو دسته علل موجهه یا علل رافعه مسئولیت کیفری مطالبی مشاهده نمی شود.برای اطلاعات بیشتر دراین باره ن.ک به:پوربافرانی،حسن؛افشین پور،مصطفی،تفاوت علل موجهه جرم با علل رافع مسئولیت کیفری و آثار آن در حقوق بین الملل کیفری،فصلنامه مطالعات حقوقی،پاییز ۱۳۹۲،شماره ۹،ص۳٫ ↑
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
نظری نژاد،محمد رضا؛دفاع مشروع فردی در جنایت تجاوز ارضی،فصلنامه مطالعات حقوقی،پاییز و زمستان ۱۳۸۹،شماره ۳،ص۱۶۶٫ ↑
پوربافرانی،حسن؛افشین پور،مصطفی؛گرته برداری حقوق بین الملل کیفری از حقوق داخلی در بحث علل موجهه جرم،فصلنامه نامه مفید،تابستان ۱۳۹۰،شماره ۸۵،ص۹۱٫ ↑
پوربافرانی،حسن؛افشین پور،مصطفی،پیشین،ص۹۱٫ ↑
Kordic & Cerkez case ↑
ICTY, Kordic and Cerkez Judgement, para. 448 ↑
Ibid,para 451. ↑
صفری کاکرودی،عابدین؛مسئولیت مامور در اجرای امر آمر قانونی،فصلنامه دانش انتظامی ،زمستان ۱۳۸۶،شماره ۳۶،ص۱۰۹٫ ↑
International Committee of Red Cross ,’’Netherlands: Practice Relating to Rule 155. Defence of Superior Orders,’’https://www.icrc.org/customary-ihl/eng /docs /v2_ cou_nl _rule155,p1(last visit 13/1/2015) ↑
Oppenheim ↑
-
- Oppenheim, International Law, Vol. 2, London (1906), pp. 264-265 cited in Y. Dinstein, The Defence of ‘Obdience to Superor Orders’ in International Law, Leiden (1965), p. 38. ↑
the Peleus case (In re Eck and Others) ↑
Restivo, Natalia M,’’ Defense of Superior Orders in International Criminal Law as Portrayed in Three Trials: Eichmann, Calley and England’’,Cornell Law School Graduate Student Papers,2006,p1.also available on:
http://scholarship.law.cornell.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=1035&context=lps_papers&sei-redir=1(last visit 16/8/2014) ↑
غلامی،علی؛اضطرار،اجبار و اکراه؛از ترادف تا تفاوت،پژوهش نامه حقوق اسلامی،سال سیزدهم،شماره اول،بهار و تابستان ۱۳۹۰،پیاپی ۳۵،ص۴۰٫ ↑
در طرح مسئولیت بین المللی دولت ها علاوه بر وضعیت اضطرار،وضعیت ضرورت نیز به عنوان یکی از عوامل رافع مسئولیت بین المللی دولت ها آورده شده است.در توجیه تمایز میان این دو مفهوم گفته شده است که حالت ضرورت به عنوان یکی از موجبات رافع مسئولیت بین المللی دولت ها،بر خطر جدی و قریب الوقوع برای منافع اساسی یک کشور استوار است.حالت ضرورت برخلاف اضطرار برای کشورها به وجود می آید نه اشخاص.برای اطلاعات بیشتر دراین مورد ن.ک به :ضیایی بیگدلی،محمد رضا،حقوق بین الملل عمومی،انتشارات گنج دانش،ص ۴۸۶٫ ↑
سومالی یکی از دولت های نمونه ناتوان است.تشدید مخاصمات داخلی از سال ۱۹۹۱ در سومالی منجر به ناتوانی عمده دولت این کشور در مقابله با نقض های شدید حقوق بشر و حقوق بین الملل بشردوستانه در آن کشور شد.در سال ۲۰۰۷،گزارش های سازمان ملل متحد حاکی از کشته شدن تقریبا ۶۰۰۰ نفر در پایتخت این کشور یعنی شهر موگادیشو و در مناطق شرقی و جنوب این کشور بود. این در حالی بود که بنا بر همان آمار،۶۰۰ هزار نفر غیرنظامی به صورت داخلی آواره داخلی شده بودند.در سال ۲۰۰۹،وضعیت های بشردوستانه و حقوق بشر در سوالی به مراتب فجیع تر شده و امنیت در بسیاری از مناطق سومالی وجود نداشت.علی رغم تحریم های تسلیحاتی سازمان ملل متحد در ۱۹۹۲،تسلیحات و مهمات متعارف به سومالی سرازیر شدند اتیوپی و یمن به عنوان دو عامل عمده تامین کننده تسلیحات متعارف در سومالی از دهه های پیشین عمل نموده اند.هم چنین واسطه گران قانونی و غیرقانونی به آسانی از خلاءهای موجود در قوانین ملی سومالی در مورد انتقال و کاربرد در طول این دهه ها استفاده نموده اند و به دور زدن آن ها اقدام نموده اند.برای اطلاعات بیشتر ن.ک به :
Control Arms,’’Arms Trade Treaty:Global Controls for a Global Trade’’ http://controlarms.org/wordpress/wp-content/uploads/2011/02/Global-Principles-for-the-ATT-Global-rules-for-a-global-trade.pdf,p3(last visit 11/8/2014) ↑
شایان ذکر است که اصطلاح دولت های ناتوان به دنبال فروپاشی سومالی در سال های ۱۹۹۰-۱۹۹۱ ایجاد شد که عمدتا به خاطر صرف نظر کردن پشتیبانی نظامی و اقتصادی ابتداء از سوی اتحاد جماهیر شوروی(سابق) و سپس ایالات متحده آمریکا بود البته پیش از آن نیز به ویژه در دوران پسا استمعاری کشورهای آفریقایی ،نشانه ها زیادی از ناتوانی دولت محلی دیده می شود برای نمونه موبوتو سسو سکو(Mobuto Seso Seko) در زییره-اکنون جمهوری دموکراتیک کنگو – به عنوان مستعمره سابق بلژیک در میانه های دهه ۱۹۹۰ ،حکمران شد اگرچه وی نهایتا بر بخش کوچکی از پایتخت زئیره یعنی شهر کینشاسا حکومت می نمود .برای اطلاعات بیشتر دراین ارتباط ن.ک به :
Kreijen, Gérard,’’ State Failure, Sovereignty And Effectiveness: Legal Lessons from the Decolonization of Sub-Saharan Africa’’, Martinus Nijhoff Publishers, 2004,p233.
↑
Giorgetti, Chiara,’’ What are Failed States and Do They Matter?’’, http:// opiniojuris .org /2010/09/22/what-are-failed-states-and-do-they-matter/p1(last visit 27/11/2014)
↑
عزیزی،ستار و نظری،خاطره؛مسئولیت کشورهای ناتوان با تاکید بر استفاده کنش گران غیردولتی از سرزمین انان در حمله به کشور خارجی،پژوهش نامه حقوق تطبیقی،دوره ۱۸،شماره یک،بهار ۱۳۹۳،صص ۱۲۵-۱۲۶٫ ↑
Silva, Mario,’’ State Legitimacy and Failure in International Law’’, Martinus Nijhoff Publishers,2014,p65.
↑
یزدان فام،محمود؛پیشین،ص ۹٫ ↑
البته نبایستی وابستگی متقابل کشورها در عصر حاضر به یکدیگر را با مفهوم عدم استقلال اشتباه گرفت.در واقع این وابستگی متقابل دولت ها و کشورها به یکدیگر ناشی از رضایت های صریح متقابل آنها و مبتنی بر الزامات حقوق بین الملل می باشد.در واقع همان گونه که قاضی آنزیولوتی در رای دیوان دائمی دادگستری بین المللی در سال ۱۹۳۱ راجع به نظر مشورتی در قضیه رژیم گمرکی مقرر می دارد : دولت هیج اختیار دیگر به جز اختیارات حقوق بین الملل ندارد؛در عصر کنونی استقلال و عدم استقلال کشورها تا حدود زیادی به واسطه الزامات حقوق بین الملل تعیین می گردد.برای اطلاعات بیشتر دراین رابطه ن.ک به :
Focarelli, Carlo,’’ Construct: The Struggle for Global Justice’’, Oxford University Press,2012,p160.
↑
Rieter, Eva and de Waele, Henri,’’ Evolving Principles of International Law: Studies in Honour of Karel C. Wellens’’, Martinus Nijhoff Publishers, 2012,p28.
↑
Kreijen, Gérard,Op.Cit,p233. ↑
ضیایی،سید یاسر؛مبانی نظری صلاحیت فراسرزمینی دولت از منظر حقوق بین الملل عمومی،مجله حقوقی دادگستری،سال ۷۵،شماره ۷۶،زمستان ۱۳۹۰،ص۱۰٫ ↑
McAdam, Jane,’’ Climate Change, Forced Migration, and International Law’’, Oxford University Press,2012,p129.
↑
Brooks, Rosa Ehrenreich,’’ Failed States, or the State as Failure?’’, Georgetown University Law Center Journal,Vol 72,No 4,Fall 2005,p1161. ↑
International Committee of Red Cross ,” The “failed State” and international law’’, https: //www.icrc.org/eng/resources/documents/misc/57jq6u.htm,p1(last visit 13/12/2014)
↑
United Nations Conservatorship ↑
Helman and Ratner ↑
Wilde, Ralph,’’ International Territorial Administration: How Trusteeship and the Civilizing Mission Never Went Away’’, Oxford University Press,2010,p253.
↑
Ibid,p253. ↑