وبلاگ

توضیح وبلاگ من

منابع مورد نیاز برای پایان نامه : نگارش پایان نامه درباره بکارگیری تبدیل موجک در ارائه مدلی … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

    1. تحلیل بنیادی[۴۱]
    1. خواب طلایی[۴۲]

با توجه به این دو تئوری می توان فهمید، که چگونه بازار شکل می­گیرد؟ سرمایه گذار چگونه فکر و عمل می نماید؟ دنباله ای از این افکار و عکس العمل های سرمایه گذار محل سرمایه گذاری را معلوم و در نتیجه سطح بازار را مشخص می نماید. سرمایه گذاران برای رسیدن به منفعت، همواره در پی یافتن راههایی هستند که آینده بازار و سهام را معلوم کند. در فرایند سرمایه گذاری، سرمایه گذار با توجه به اطلاعات در دسترس، سهامی را انتخاب و در آن سرمایه گذاری می کند.(عباس پور،۱۳۸۱)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بر اساس تئوری اول، بازار عکس العمل بین سرمایه گذارها شکل می گیرد، این عکس العمل­ها مبتنی بر اطلاعات واقعی شرکت های حاضر در بازار می باشند. اطلاعات واقعی شرکت بر اساس تجزیه و تحلیل وضعیت فعلی آن و چشم اندازهایی که دنبال می نماید، حاصل می شود و بازار بر اساس دیدگاه های منطقی شکل می گیرد.
بر اساس تئوری دوم، بازار حاصل رفتار سرمایه گذاران می باشد. سرمایه گذاران باید فقط به این مسئله توجه داشته باشند که امروز با قیمت ۲۰ واحد بخرند و فردا به قیمت ۳۰ واحد بفروشند. طبق این تئوری، اطلاعات واقعی مربوط به شرکت اصلا اهمیت ندارد و بازار حاصل تعامل روانی بین سرمایه گذاران می باشد.
۲-۲-۲: قابلیت پیش بینی و فرضیه بازار کارا
علیرغم وجود فرضیه بازار کارا، این فرضیه تنها مبتنی بر یک نظریه می باشد و هر نظریه با استنتاج ها و دلایل و مشاهدات مناسب قابل رد یا اثبات است. در واقع، ممکن است روش هایی ابداع شوند که خلاف این فرضیه را اثبات کنند. درک انسان بطور ذاتی محدود به میزان قابلیت پردازش اطلاعات دریافتی خود است، بنابراین کارایی او نیز محدود به میزان قدرت پردازش اطلاعاتی اوست. حال اگر بتوان روش های جدید پردازش را بوجود آورد که مانند روش های غیر خطی، دارای پتانسیل قوی استنتاج و کشف ساختارها و الگوها در سیستم های دینامیکی ناشناخته باشد در این صورت ممکن است فرضیه بازار کارا را زیر سوال برد.
البته این روش ها در مورد بازارهایی که همبستگی قیمت داشته و اصولا فرضیه بازار کارا در مورد آن ها صادق نباشد، نیز بخوبی عمل می کند و با آن می توان مدل هایی را ایجاد کرد، که بر اساس آن بتوان فرایند پیش بینی را با عملکرد نسبتا خوب(پیش بینی کوتاه مدت) انجام داد.
با توجه به مطالعات صورت گرفته در مورد کارایی بازار، هیچ مدرک روشنی بر غیر قابل پیش بینی بودن بازار وجود ندارد.
مساله کارایی، مقوله ای صرفا سیاه و سفید نیست. بازار نه کاملا کارایی دارد و نه یکسره از مفاهیم کارایی به کنار است. مساله مراتب امر و درجه کارایی است. سوال این است که بازار تا چه اندازه کاراست. یکی از معیارهای سنجش کارایی بازار سرمایه این است که بپرسیم چه نوع اطلاعاتی در قیمت اوراق بهادار منعکس است و تاثیر دارد.( خالوزاده،۱۳۸۲)
۲-۲-۳: شکل ضعیف[۴۳] نظریه بازار کارا
انعکاس اطلاعات بر قیمت سهام می تواند در سطحی نازل و به اصطلاح در شکل ضعیف آن مطرح باشد. در این سطح از کارایی، قیمت های اوراق بهادار فقط اطلاعاتی را که در گذشته قیمت ها نهفته است و از توالی تاریخی قیمت ها حاصل می شود، منعکس می کنند و این اطلاعات بلافاصله در قیمت های جاری منعکس می شوند در این حالت فرض می شود قیمت اوراق فقط منعکس کننده اطلاعات تاریخی است. پس شکل ضعیف کارایی بازار می گوید که با مطالعه روند تاریخی قیمت سهام، نمی توان روند آینده قیمت سهام را پیش بینی کرد و قیمت سهام روند خاصی ندارد و به عبارت دیگر بازار سهام حافظه ای ندارد، یعنی قیمت سهام در بازار کارا به شکل تصادفی تغییر می کند این همان نظریه گشت تصادفی یا گام های تصادفی[۴۴]است. اگر این نظریه صحت داشته باشد، آن دسته از سرمایه گذاران که بر اساس نمودار سهام را انتخاب می کنند، راه خطا می روند.
در شکل ضعیف فرضیه کارایی بازار، فرض بر این است که قیمت های سهام انعکاس دهنده ی آن اطلاعاتی است که در تاریخچه گذشته خود قیمت های سهام نهفته است، مثلا اگر الگویی فصلی در قیمت های سهام یافت شود، مثل کاهش قیمت های سهام نهفته است، مثلا اگر الگویی فصلی در قیمت های سهام یافت شود، مثل کاهش قیمت ها در آخرین روز معامله سال و آنگاه افزایش آن در اولین روز معامله سال جدید، بازار، این الگو را به سرعت شناسایی و با تعدیل قیمت، اثر این پدیده را خنثی می کند. با پیش بینی افزایش قیمت در روز اول سال جدید، کارگزاران خواهند کوشید که در همان لحظه های اولیه افتتاح بورس در سال نو، از این تفاوت استفاده کنند. تلاش آن ها برای خرید، باعث افزایش قیمت در همان دقایق نخستین می شود. کارگزاران با تجربه تر و با هوش تر فرا می گیرند که کار صحیح تر خرید سهام در آخرین روز پایانی سال قبل است، چرا که در این ساعت ها قیمت ها پایین تر است. تلاش آنان برای خرید در روز آخر باعث تقویت قیمت ها شده و دامنه کاهش قیمت در روز آخر را کاهش می دهد. این روند خرید زودتر، آن قدر ادامه می یابد تا اثری از بالا رفتن ها و پایین آمدن های بزرگ در نمودار قیمت ها باقی نماند. هر نوع الگوی مشابه و حتی پیچیده تری در طول زمان حذف می شود، تا آنجا که امکان هر نوع پیش بینی روند آینده از الگوی گذشته ناممکن شود، در این مرحله شکل ضعیف بازار کارا تحقق یافته است.
۲-۲-۴: شکل نیمه قوی[۴۵] نظریه بازار کارا
این سطح از نظریه نشان می دهد که قیمت سهام، منعکس کننده اطلاعات عام و منتشر شده است. در اینجا اطلاعات عام محدود به قیمت های گذشته نیست و در برگیرنده هر اطلاعی درباره عملکرد شرکت و مشخصات صنعتی است که شرکت در آن فعالیت می کند. بورس های معروف دنیا معمولا از شرکت ها می خواهند که اطلاعاتی درباره تمامی اوضاع شرکت را به اطلاع عموم برسانند. در بازار کارا در شکل نیمه قوی، قیمت بلافاصله با ورود اطلاعات جدید متاثر می شود. مثلا در بورس نیویورک، اگر قیمت سهام جنرال موتورx دلار باشد، این رقم با توجه به تمامی اطلاعاتی است که درباره این شرکت منتشر شده است و اگر اطلاعات تازه ای درباره این شرکت و یا صنعت و کل اقتصاد برسد، در یک بازار کارا، بلافاصله تعدیل قیمت صورت می گیرد. چنین کارایی، کمک بزرگی به سرمایه گذاران است به ویژه آنهایی که به امور مالی آشنایی ندارند. اگر تعدیل قیمت بلافاصله پس از رسیدن اخبار وقوع حوادث رخ ندهد(مثل بورس تهران) این امر نشانگر عدم کارایی بازار است.
۲-۲-۵: شکل قوی[۴۶] نظریه بازار کارا
در این حالت، فرض آن است که تمام اطلاعات مربوط و موجود، اعم از اطلاعات محرمانه[۴۷] و اطلاعات در دست عموم[۴۸] (جاری) در قیمت اوراق بهادار انعکاس دارد. قیمت اوراق بهادار حتی منعکس کننده تمام اطلاعات محرمانه جاری و تاریخی است، شکل قوی کارایی گسترده ترین مفهوم از کارایی است. در این شکل، اگر اتفاقی در شرکت بیفتد دیگر نمی شود گغت که فقط مدیر عامل آن را می داند و دیگران از آن بی اطلاعند. در این زمینه، قیمت سهام شرکت مورد نظر بلافاصله نسبت به این اتفاق عکس العمل نشان می دهد، چرا که دیگر اطلاعات محرمانه ای نباید موجود باشد در چنین وضعی، فرض بر این است که سیستم­های کنترل داخلی شرکت به قدری قوی است که کسی نمی تواند اطلاعات محرمانه و یا اطلاعات خاص، داشته باشد. وقتی مثلا مدیر عامل یا هیات مدیره از امری باخبر می شود بلافاصله بقیه نیز در جریان آن قرار می گیرد و چون همه خبر دارند، قیمت به سرعت متاثر می شودو بنابراین، اطلاعات به ظاهر محرمانه دیگر ارزش چندانی برای مدیر عامل و سایر مدیران عالی رتبه ندارد[۴۹]. شک نیست که این نوع کارایی فقط در کتاب ها یافت می شود و حتی در بورس های بسیار معتبر هم واقعیت نمی یابد، یعنی آنهایی که دسترسی دست اول به اطلاعات دارند، بازدهی سرمایه گذاریشان بیش از عامه مردم و سرمایه گذاران معمولی است. اگر بازار به شکل قوی کارا نباشد، کسی که سرمایه دارد و اطلاعاتش از بقیه بیشتر است و افراد خبره ای برای تحلیل این اطلاعات خاص در دسترس دارد، قاعدتا بازده بیشتری بدست می آورد. باید توجه داشت که دامنه این سوء استفاده ها در بورس های بزرگ چندان گسترده نیست. کسانی هم هستند که غیر از اشاره به شواهد تجربی، معتقدند که شکل قوی بازار کارای سرمایه عملی نیست، چون تمایز بین اطلاعات محرمانه و غیر محرمانه میسر نیست و به علاوه از شدت محرمانه بودن اطلاعات در طول زمان کاسته می شود. چه بسا موضوعی که امروز محرمانه است، فردا غیر محرمانه تلقی شود. بعلاوه، هنوز آزمون دقیقی که آشکارا بیانگر تاثیر اطلاعات محرمانه بر قیمت اوراق بهادار باشد، به آزمایش در نیامده است. یعنی بطور عملی روشن نشده است که چنین تاثیری وجود دارد.
هر چه از سطح ضعیف فرضیه به سمت سطح قوی آن پیشرفت حاصل شود، انواع مختلف تحلیل های سرمایه گذاری در تعیین مرز بین سرمایه گذاری های سودآور و غیر سودآور اثر خود را از دست می دهند و کم رنگ تر می شوند.
اگر شکل ضعیف معتبر باشد، تحلیل فنی[۵۰] یا تحلیل نموداری قیمت سهام بی اثر می شود. وقتی حرکت قیمت سهام از الگوی خاصی تبعیت می­ کند، استفاده کننده از نمودار (نمودارگر) نتیجه می گیرد که سهام در آینده جهت معینی خواهد داشت. در واقع، نمودارگر از فنون مختلف برای ارزیابی سری زمانی قیمت های قدیم سهام سود می جوید تا قیمت های آینده سهام را برآورد کند. اگر شکل ضعیف بازار کارا برقرار باشد، اطلاعاتی در قیمت های گذشته سهام وجود ندارد که برای پیش بینی آینده کارساز شود. هر اطلاعی که بوده توسط هزاران نمودارگر ماهر در مناطق مختلف تحلیل شده و به اتکای آن تحلیل ها، روی آنها خرید و فروش صورت گرفته است. از این رو، قیمت سهام به سطحی می رسد که در برگیرنده­ی همه اطلاعات مفید منعکس در قیمت های گذشته سهام است.
اگر شکل نیمه قوی بازار کارا مورد نظر باشد، تا زمانی که تحلیل ها به اطلاعات عام منتشر شده متکی است، با هیچ تحلیلی نمی توان بازدهی بهتر از بقیه بدست آورد مثلا تحلیل صورت های مالی شرکت، دیگر تحلیل کارساز نبوده و نمی تواند به تمایز بین سرمایه گذاری سودآور و غیر سودآور منجر شود. به عبارت دیگر از آنجایی که این صورت ها را قبلا هزاران تحلیل گر دیگر مورد بررسی قرار داده اند، آن تحلیل گران به اتکای آنچه یافته اند، عمل کرده اند و قیمت جاری سهام، اکنون بازتاب تمام اطلاعاتی است که در صورت های مالی یافت می شود. همین مساله در مورد سایر منابع اطلاعات عمومی منتشر شده صدق می کند.(عربی،۱۳۸۴)
۲-۲-۶: مطالعات صورت گرفته بر روی کارایی بازار
تاثیر بازار اوراق بهادار در توسعه اقتصادی یک کشور غیر قابل انکار است و وظیفه اصلی این بازار، به حرکت انداختن موثر سرمایه ها و تخصیص بهینه منابع می باشد؛ لذا در سالهای اخیر، تحقیقات تجربی بسیار زیادی در رابطه با تشخیص وضعیت بازار سرمایه صورت گرفته است. با بررسی تحقیقات انجام شده دریافت می شود؛ که با حضور چارتیست ها یا نمودارگراها و تحلیل گران ارزش ذاتی و ارائه نظراتشان، مساله کارایی بازار سرمایه، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. محققان با به کار گرفتن روش های همبستگی پیاپی، مقایسه تابع توزیع بازده سهام با توابع توزیع شناخته شده، قاعده فیلتر، آزمون گردش ها و آزمون های دیگر، سعی در آزمون کارایی بازار داشته اند و در دهه آخر بیستم با به کارگیری تکنیک های شبکه عصبی، همبستگی غیر خطی و آزمون های چند متغیره، آزمون های کارایی بازار وارد مرحله جدیدی گردید و اکثر مطالعات صورت گرفته در این دوران، عدم کارایی بازار اوراق بهادار را نشان می دهد.(خالوزاده،۱۳۷۷)
در ایران هم کارایی بازار بورس اوراق تهران مورد مطالعه قرار گرفته است و محققین با کاربرد روش های همبستگی پیاپی، آزمون های نرمالیته، قاعده فیلتر و آزمون گردش ها، عدم کارایی بازار را در سطح ضعیف نشان داده اند.
۲-۲-۷: مطالعات تجربی سطح ضعیف کارایی در بورس اوراق بهادار تهران
تحقیقات انجام شده در مورد کارایی ضعیف بازار بورس اوراق بهادار تهران، عدم کارایی این بازار را به اثبات رسانیده است. با وجود این روند، بازار بورس در آینده می تواند عدم کارایی بازار را دستخوش تحول قرار دهد.
در سال ۱۳۷۱ در ایران مطالعه ای جهت آزمون کارایی بازار در سطح ضعیف انجام شد. در این مطالعه ۱۷ شرکت در دوره ۱۳۷۰-۱۳۶۸ در نظر گرفته شدند. روش مورد استفاده در این تحقیق آزمون گردش­ها بوده است. این مطالعه در نهایت عدم کارایی بازار بورس اوراق بهادار را در سطح ضعیف نشان داده است.(نصرالهی,۱۳۷۱)
مطالعه دیگری با بهره گرفتن از روش­های خود همبستگی و آزمون گردش ها در مورد قیمت ۵۰ شرکت برای دوره ۱۳۷۲-۱۳۶۸ صورت گرفته است. نتیجه این تحقیق عدم کارایی بازاربورس تهران را در سطح ضعیف نشان داده است. (فدایی نژاد،۱۳۷۳و۱۳۷۴)
نمازی در سال ۱۳۷۴ تحقیقی در جهت آزمون کارایی بازار بورس در سطح ضعیف و با روش های ضریب همبستگی پیاپی آزمون های نرمالیته و قاعده فیلتر و روش فربد- نگهداری انجام داده است در این تحقیق داده های تحت بررسی قیمت روزانه و هفتگی ۴۰ شرکت در دوره ۱۳۷۳-۱۳۶۸ بوده است، نتیجه این تحقیقات عدم کارایی بازار بورس در سطح ضعیف است.(نمازی،۱۳۷۵)
۲-۲-۸: روش های پیش بینی
در ادبیات موضوع، روش های پیش بینی گوناگونی وجود دارد که رهیافت های گوناگونی از غیر رسمی ترین راه ها (مانند: مطالعه­ نمودار نوسانات بازار) تا رسمی ترین آنها (مانند:رگرسیون خطی یا غیر خطی) را شامل می شود. این تکنیک ها بر اساس نوع ابزار و نوع داده های مورد استفاده به چهار گروه طبقه بندی می شوند:

    1. روش های تحلیل فنی[۵۱]
    1. روش های تحلیل بنیادی[۵۲]
    1. روش های پیش بینی سری زمانی کلاسیک[۵۳]
    1. روش های هوشمند (یادگیری ماشینی)[۵۴]

نقطه مشترک این روش­ها، پیش بینی کردن و منفعت بردن از رفتار آینده­ی بازار می باشد. هیچ یک از این روشها به عنوان روش صحیح و مسلط در دنیای سرمایه ­گذاری معرفی نشده اند. در ادامه در مورد هر یک از این روشها، ورودی ها و خروجی های آنها توضیح داده می شود. (عباس پور، ۱۳۸۱)
۲-۲-۸-۱: تحلیل فنی
آنالیز فنی روش پیش بینی زمان مناسب برای خرید و فروش یک سهم می باشد. این روش توسط افرادی که روند حاکم بر بازار را روندی روانی می دانند، دنبال می شود. از دیدگاه آنها قیمت سهام در بازار با توجه به عکس العمل سرمایه گذاران به نیروهای مختلف حرکت می کند. تحلیل گران فنی با بهره گرفتن از نمودارهای داده ­های فنی از قبیل: قیمت، حجم مبادله، پایین ترین و بالاترین حجم مبادله در هر پریود مبادله برای پیش بینی جهت حرکت سهام در آینده استفاده می نمایند. نمودارگرها از نمودار قیمت برای کشف روندهایی استفاده می کنند که بر اساس مسائل عرضه و تقاضا می باشند و اغلب دارای الگوهای سیکلی یا قابل توجه می باشند. از مطالعه این نمودارها قوانین تبادل استخراج شده و در بازار مورد استفاده قرار می گیرد. نمودارگرها معتقدند که بازار ۱۰% منطقی و ۹۰% روانی عمل می نماید. روش تحلیل فنی، یک روش عادی و عمومی برای پیش بینی بازار می باشد عیب عمده این روش، استخراج قوانین تبادل از نمودارها می باشد که به شدت وابسته به قضاوت ذهنی است و در نتیجه تحلیل گران مختلف می توانند قوانین تبادل مختلفی را از نمودارهای یکسان برداشت نمایند.
۲-۲-۸-۲: تحلیل بنیادی
تحلیل گرانی که از این روش استفاده می نمایند، از داده های بنیادی برای به دست آوردن تصویری شفاف از شرکتی که می خواهند در آن سرمایه گذاری نمایند، بهره می گیرند. هدف تحلیل گران بنیادی تعیین مقدار ذاتی دارایی­ای است که در آن سرمایه ­گذاری می کنند. آنها این مقدار را بر اساس مطالعه متغیرهایی از قبیل رشد، سود تقسیمی سهام، نرخ بهره، ریسک سرمایه گذاری، سطح فروش، نرخ مالیات و غیره تعیین می نمایند و سپس از قانون مبادله زیر استفاده می نمایند:
اگر ارزش ذاتی دارایی بیشتر از ارزش بازاری آن باشد در آن سرمایه گذاری کن در غیر این صورت نه. در واقع تحلیل گران بنیادی معتقدند که بازار ۹۰% منطقی و ۱۰% روانی است.
تحلیل بنیادی به منظور پیش بینی بازار بر اساس افق بلند مدت می باشد زیرا داده هایی که به منظور تعیین مقدار ذاتی یک دارایی استفاده می شوند روزانه نیستند.
۲-۲-۸-۳: پیش بینی های سری زمانی کلاسیک
در روش های پیش بینی سری های زمانی کلاسیک، داده های تاریخی را تجزیه و تحلیل می نمایند و سعی می کنند مقادیر آینده یک سری زمانی را بر اساس ترکیب خطی از داده های تاریخی تقریب بزنند. دو نوع از پیش بینی سری های زمانی کلاسیک وجود دارد:

    1. رگرسیون یک متغیره
    1. رگرسیون چند متغیره

روش رگرسیون، عمومی ترین ابزار برای پیش بینی سری های زمانی در اقتصاد سنجی می باشد. برای استفاده از این روش ابتدا مجموعه ای از عواملی که سری تحت پیش بینی را متاثر می نمایند، تشکیل می شود. این عوامل به متغیر توضیحی معروفند. سپس یک نگاشت بین مقادیر و مقادیر سری زمانی صورت می گیرد.
روش های باکس جنکینز[۵۵] از مهم ترین و پراستفاده­ ترین روش های سری زمانی کلاسیک در جهت مدل کردن و تجزیه و تحلیل نمودن سری های زمانی می باشد. باکس و جنکینز سیستمی شامل یک یا چند ورودی و یک خروجی را برای تشریح روال سری زمانی پیشنهاد می کند. شکل زیر این سیستم فرضی را نشان می دهد:

منابع کارشناسی ارشد با موضوع آیا می توان ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

۴-۱۸ کوشش و کشش
کوشش این است که بنده رهرو همه همت و تمام تلاش خود را بکار بگیرد تا مقامات تبتل تا فنا را پله پله تا ملاقات خدا را با قدمهای خود بپیماید و این رهرو و سالک در پرتو راهنمایی های رهبری راه شناس از هیچ تلاش و طاعتی، و ریاضت و سختی دریغ نکند.
و کشش این است که خداوند از روی مهربانی و بنده نوازی، بنده ای را بدون آنکه خود بداند به نگاه نوازش بنگرد، و به کمند مهر بگیرد و به سوی خود بکشد و یا آنچه را برای بالا رفتن بنده بایستی و بسنده است، برای او فراهم سازد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

هرمس در این باره چنین می گوید:
اگر در آن خیره نظر کنی
با چشمان دل خود،
تو را به طریقت اعلی دلالت خواهد کرد.
مکاشفه خود راهنمای تو خواهد بود،
زیرا این توانایی را دارد،
توانایی منحصر به خویش
که بر آنان که وی را دیده اند سیطره یابد
و آنان را به خود بخواند
درست مانند آهن ربایی که آهن را به خود می کشد
از دل زمین سیاه
(فرک و گندی، ۱۳۸۴،۲۰۲)
شمس الدین محمد لاهیجی در شرح گلشن راز می نویسد: «جذبه عبارت است از نزدیک گردانیدن حق مر بنده را به محض عنایت از لیه و مهیا ساختن آنچه در طی منازل بنده به آن محتاج باشد، بی آنکه زحمت و کوششی از جانب بنده باشد.» (موحد، ۱۳۷۱، ۲۱۵)
حقیقت کهربا ذات تو، کاه است اگر کوه تویی نبود، چه راه است؟
تجلی گر رسد بر کوه هستی شود چون خاک ره، هستی ز پستی
گدایی گردد از یک جذبه شاهی به یک لحظه دهد کوهی به کاهی
(۱۹۵- ۱۹۷/ ۱۰۶)
و گر نوری رسد از عالم جان ز فیض جذبه یا از عکس برهان
دلش با نور حق همراه گردد از آن راهی که آمد باز گردد
ز جذبه یا ز برهان یقینی رهی یابد به ایمان یقینی
کند یک رجعت از سجّین فجار رخ آرد سوی علیین ابرار
(۳۲۸-۳۳۱/ ۱۶۴- ۱۶۵)
۴-۱۹ معاد روحانی
مرگ در اصطلاح عرفا به معنی« خلع جامه ی مادی و طرد قیود وعلایق دنیوی وتوجه به عالم معنوی و فنا در صفات و اسماء وذات است» (سجادی،۱۳۷۰، ۷۱۴)
معاد روحانی آن است که هرمس به آن اعتقاد دارد. از نظر اوچنان که از اشعارش بر می آید روح جاودانه است و به خاطر اعمالی که در دنیا انجام داده است باید پاسخگو باشد و به جایی که درخور اوست منتقل می شود.
بعد از ترک جسم
عقل که سرشت اش الهی است
از همه قیود و تنگناها خلاصی می جوید
و به هیأت نور درمی آید،
به همه جهات امتداد می یابد
روح می ماند تا
داوری گردد و جزا داده شود
به خاطر وظایفی که وا نهاده است.
ارواح جملگی به یک موطن نمی روند.
و بر حسب تصادف هم به جایگاههای متفاوت رهسپار نمی شوند.
بلکه هر یک به موطنی واصل می شود
که شایسته سرشت اوست.
(فرک و گندی، ۱۳۸۴، ۱۶۹)
خداوند در سوره ملک آیه ۲ می فرمایند:
«اَلَّذی خَلَقَ المَوتَ و الحَیَوهَ لِیَبلُوَکُم اَیَّکَم اَحسَنُ عَملاً»
همان که مرگ و زندگی را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید.
دیدگاه شیخ شبستری:
تنت باشد و لیکن بی کدورت که بنماید از او چون آب، صورت
همه پیدا شود آنجا ضمایر فروخوان آیه ی تُبلیَ السَّرَ آئِر

پایان نامه درباره :پارامتر چگالی تراز هسته ای ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

در این معادله آنتروپی و انرژی از معادله (۴-۳۲) و (۴-۳۵) داده می­ شود. نیز یک دترمینان ۳×۳ است که به صورت زیر داده می­ شود:
(۴-۴۴)
با بهره گرفتن از معادله (۴-۴۱) برای اعضای دترمینان می­توان نوشت:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

(۴-۴۵)
با بهره گرفتن از این معادلات می­توان نشان داد:
(۴-۴۶)
و یا بر حسب متغییرهای خواهیم داشت:
(۴-۴۷)
دراین معادله و به ترتیب دترمینان­های مربوط به نوترون و پروتون است.
اکنون وابستگی چگالی تراز را به تکانه زاویه­ای بررسی می­کنیم.برای این منظور هامیلتونی (۳-۲۹)را به صورت زیر باز نویسی کنیم:
(۴-۴۸)
در این معادله و ضرایب لاگرانژ و عملگر تعداد ذرات است. مولفه تکانه زاویه­ای در راستای محور می­باشد که شکل عملگری آن به صورت زیر تعریف می­ شود:
(۴-۴۹)
در این رابطه مولفه تکانه­زاویه­ای نک ذره­ای در راستای محور است.
اگر به جای هامیلتونی معادله (۳-۲۹) از هامیلتونی معادله (۴-۴۸) استفاده کنیم. خواهیم داشت ]۳۵[:
(۴-۵۰)
اکنون بر اساس شرط نقطه زینی داریم:
(۴-۵۱)
در این معادله است . بدین ترتیب برای خواهیم داشت ]۴۱[ :
(۴-۵۲)
اکنون با بسط این سری حول و صرف نظر از جمله ­های مرتبه­های بالاتر خواهیم داشت:
(۴-۵۳)
همچنین از طرف دیگر برای داریم ]۳۳[:
(۴-۵۴)
فاکتور قطع اسپینی می­باشد و پهنای توزیع را مشخص می­ کند.
با مقایسه معادلات (۴-۶۰) و (۴-۶۱) خواهیم داشت:
(۴-۵۵)
برای حالتی که سیستم مورد نظر شامل دو نوع ذره متفاوت باشد خواهیم داشت:
(۴-۵۶)
و در پایان چگالی تراز هسته­ای توسط معادله (۲-۴۹) محاسبه می­ شود.
(۴-۵۷)
فصل پنجم
محاسبات و نتایج
۵-۱ محاسبات
هدف این رساله محاسبه پارامتر چگالی تراز هسته­ای میکروسکوپی برحسب انرژ­ی برانگیختگی است. برای این منظور ابتدا چگالی تراز هسته­ای بر اساس مدل با در نظر گرفتن برهم­کنش زوجیتی محاسبه می­ شود. برای محاسبه چگالی تراز هسته­ای بر اساس مدل به روش زیر عمل می­کنیم:
۱- با فرض مشخص بودن تعداد ذرات و پارامتر گاف، دما را برابر صفر قرار می­دهیم و معادلات (۴-۶) و (۴-۱۸) را حل می­نمایم. بدین ترتیب قدرت جفتیدگی را بدست می­آوریم. توجه شود مقدار اولیه پارامتر گاف از مرجع]۴۴-۴۸[ اخذ شده ­اند.
۲- اکنون می­توان پتانسیل شیمیایی و پارامتر گاف را در هر دمای دلخواه با بهره گرفتن از معادلات (۴-۶) و (۴-۱۸) و مقدار محاسبه شده قدرت جفتدیگی، G، در مرحله قبل محاسبه نمود. این محاسبات را برای سیستم نوترونی و سیستم پروتونی جداگانه انجام می­دهیم. از این مقادیر هم می­توان سایر کمیت­های ترمودینامیکی نظیر چگالی تراز هسته­ای را محاسبه نمود.
پس ازاینکه چگالی تراز از مدل میکروسکوپی بدست آمد آن را با چگالی تراز آزمایشگاهی مورد برازش قرار می­دهیم. بدین وسیله پارامترهای لازم برای محاسبه انرژی وآنتروپی را با بهره گرفتن از خاصیت جمع پذیری بدست می­آوریم. آنتروپی محاسبه شده میکروسکوپی است بدلیل اینکه از محاسبات میکروسکوپی بدست آمد. یک نمونه از برازش چگالی حاصل از مدل میکروسکوپی با چگالی تراز آزمایشگاهی در شکل (۵-۱) آمده است.
شکل ۵-۱ چگالی تراز آزمایشگاهی و محاسبه شده از مدل برای هسته ۱۶۳Dy
با مقایسه رشد نمایی چگالی تراز هسته­ای، معادله (۲-۱۷) و معادله گاز فرمی شیفت داده شده معادله (۱-۴) مشاهده می­ شود توان دوم آنتروپی سیستم، تابعی از پارامتر چگالی تراز هسته­ای و پارامتر گاف است ]۴۲و۴۳[.
این معادلات به شرح زیر است:
(۵-۱)
(۵-۲)
براساس معادله (۵-۲) برای محاسبه پارامتر چگالی تراز هسته­ای میکروسکوپی و پارامتر گاف آنتروپی محاسبه شده را به توان دو می­رسانیم و توان دوم آنتروپی را بر حسب انرژی برانگیختگی در نموداری رسم می­کنیم. از معادله (۵-۲) مشخص است که شیب این نمودار پارامتر چگالی تراز هسته­ای است و عرض از مبدا این نمودار پارامتر گاف است.
محاسبات برای ایزوتوپ های Si، Fe، Mo و Dyانجام گردیده­اند. در این محاسبات از سطوح تک ذره­ای نیلسون ]۴۹[ استفاده شده است.
پارامترهای گاف مورد استفاده در جدول (۵-۱) آمده است]۴۴-۴۸[.
جدول۵-۱ مقادیر اولیه پارامتر گاف مورد استفاده ]۴۴-۴۸[.

سایت دانلود پایان نامه: تحقیقات انجام شده با موضوع تاثیر دین زرتشتی ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

اهورا مزدا که بعدها اورمزد خوانده شده به معنی «خدای حکمت» یا «خدای حکیم» است. همه جا حضور دارد، همه توان و همه دان است، آفریننده و نگهدارنده و پروراننده است. قابل لمس و رؤیت نیست. صادق و عادل و رحمان است. حبیب و حامی کسانی است که دوستی اش را می جویند و اشتیاق محبت او را دارند. خدای اهورامزدا دارای صفات بسیار است که عارض بر وجودش نیستند، بلکه عین ذاتش هستند. تجلی مادی او نور است و تجلی اخلاقی او حقیقت است.
۲-۶-۱. معانی اهورا
اشو زرتشت خداوند را به نامهای اهورا، مزدا، اشا یا ترکیبی از آنها و بیشتر به نام اهورامزدا و یا مزدا اهورا و گاهی هم مزدا اشا خوانده است (برای نمونه: واژه «اهورامزدا» در یسناهای ۲-۲۸ و ۱-۵۳؛ واژه «مزدااهورا» در یسنا ۱۰-۵۰؛ واژه «مزدااشا» در یسناهای ۷ و ۶-۴۹ و ۷ و ۳-۵۰؛ واژه «اهورا» در یسنا ۵-۲۸ و ۳-۴۴؛ واژه «مزدا» دریسناهای ۱-۲۸ و ۲-۴۴ آمده است). اهورامزدا به چم (معنی) هستی بخش، سرور دانا و داور هستی است. آنچه که فردوسی «خداوند جان و خرد» خوانده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اهورا از اندیشه اه به معنای هستی؛ مزدا از ریشه من به معنای منش و خرد و اشاره به معنای راستی و داد است. «اشا» همچنین، هنجار (قانون) طبیعی و خدایی است که آفرینش، را سامان می دهد و اندیشه، گفتار و کردار آدمیان را ارزیابی می کند. این سه نام، ویژگی بنیادی خداوند را که هستی (مطلق وجود)، دانایی (عقل) و داد (عدل) باشد، باز گو می کند. با توجه به اینکه خداوند کلی و مطلق و آدمی جزئی و نسبی است؛ شناخت خداوند با توانایی های محدود آدمی و تعریف او با واژه های قراردادی شدنی نیست. با همه اینها، آدمی کوشاست تا با خرد «من» وجدان «دانا» و بینش «بادا» حقیقت هستی (وجود) را دریابد و دهنده هستی (خالق) را بشناسد. خدای زرتشت، اهورامزدا، هستی دهنده و خرد است.
۲-۶-۲. اهورا هستی بخش
نخستین بخش نام خداوند «اهورا» به چشم هستی بخش است. «هستی» را می توان دریافت ولی نمی توان بیان کرد. در بودن (تحقق) هستی دو دلی (تردید) روانیست. اوستا از هستی و ناهستی، زندگی و نازندگی، سپنتامینیو و انگرمینیو سخن می گوید. زندگی و سپنتامینیو، هستی؛ نازندگی و انگرمینیو، ناهستی اند. هستی و ناهستی هر دو واقعیت اند. یعنی در خارج تحقق دارند ولی تنها هستی، هستی دارد. ناهستی واقعیت دارد ولی هستی ندارد. در دانش دین زرتشتی، تنها داده های اهورامزدا هستی دارند. جهان، زندگی، راستی، نیکی، پیشرفت، آدمی، حیوان، گیاه و جماد، همه هستی دارند. هستی (وجود) در این مفهوم همان است که در فلسفه ایرانی به وجود اعتباری انتزاعی به معنای عام بدیهی بیان می شود. زیرا داده اهورامزدا هستند. مرگ واقعیت است ولی، هستی ندارد. زیرا داده اهورامزدا نیست بلکه پدیده ای است غیراهوریی. گوهر هستی یکی، جهانی، کلی و همه جاگسترده است. به گفته اشوزرتشت: «اهورا مزدا، آن هستی جهانی و کلی است که همه هستیها داده او و پایدار از اوست». از این رو اشوزرتشت آن سرچشمه نادیده را اهورا یعنی هستی، سرچشمه هستی و دهنده هستی می خواند. در گاتها (کتاب مقدس زرتشت)، هستی بخشی یا آفرینندگی اهورامزدا، با دو واژه «داتار» و «تشا» بیان شده است. داتار یا دادار از ریشه «دا» به معنای دادن دهنده هستی (وجود) و شکل دهنده آن (خالق) است. همان گونه که خورشید نور، گرمی و زندگی می بخشد، «دادار» خوبی و نعمتها را ارزانی می دارد. و همان گونه که معمار و مهندس، سازندگی می کنند و به اشیاء شکل می دهند، «تشا» به موجودات چهره می دهد. برخلاف نظریه مذاهب ابراهیمی که خداوند همه چیز را از هیچ به وجود آورده است، در دین زرتشت اهورامزدا از آنچه دارد موجودات را هستی می دهد. از همین رو، آفرینش بنا به فلسفه زرتشتی، قدیم است. همیشه با اهورامزدا و در اهورامزدا بوده است. در دین زرتشتی، «اهو» یا گوهر هستی موجودات زنده در «فروهر» اهورا مزدا است. «فروهر» نمادگر گوهرهستی است که در همه زندگان، امشا سپندان (فرشتگان برتر) و آدمیان هست، نادیدنی است و پیکره ای که از او ساخته اند، پنداری (خیالی) است. اهورامزدا جهان و همه نعمتها را از «هستی» خود داده است. از این رو جهان هستی از خداوند جدا نیست. ولی اهورا مزدا «کلی» و «مطلق» است و گیتی جزئی و نسبی است.
اهورا مزدا «کلی» است یعنی اجزایی ندارد. بنابراین، در عین اینکه جهان از خدا جدا نیست، جزئی از خدا نیست. اهورامزدا «کلی» است و حتی به فروزه های خود (امشاسپندان و سپنتامینیو) مقید نیست. هر چند فروزه هایش از او جدا نیستند و گاتها، اهورا مزدا را با فرزوه هایش می شناساند و بر آنها حمل و تعبیر می کند. این فروزوه ها قائم به اهورا مزدا هستند و مانند خود اهورامزدا بیکران (نامحدود و نامحصور)اند. این ویژگی اهورامزدا همانست که با «مطلق» بودن بیان می شود. اهورامزدا بی آغاز، بی انجام است. آفرینندگی اهورامزدا را از راه فروزه دهندگی و سازندگی سپنتامینیو می شناسیم. همان گونه که در جایی دیگر خواهیم گفت سپنتامینیو یا گوهرهستی (ذات وجود) یکتاست و با اهورامزدا یکی است. آفریدن و افزودن، اقتصادی ذات اهورامزدا است و آقرینندگی همیشه با او بوده است. شناخت «گوهر» هستی، تنها در خرد و وجدان میسر است. گاتها، اهورامزدا را گوهر هستی و روان افزاینده (مقدس) می خواند. هستی همه موجودات از سرچشمه زاینده گوهر هستی مایه می گیرند.
۲-۶-۳. معنای مزدا
دومین بخش نام خداوند «مزدا» به معنای گوهر و دهنده خرد است. در گاتها خرد فزاینده (مقدس) به عنوان نخستین فروزه اهورامزدا آمده است. اهورامزدا در خرد خود، جهان را آفریده و آفرینش را هنجار داده است. اشوزرتشت از راه خرد، اهورامزدا را شناخت؛ و اهورامزدا خود را در خرد زرتشت ظاهر کرد و اشو زرتشت از راه خرد، مردم را به همکاری و همگامی با اهورامزدا فرار می خواند. خرد مقدس (منش نیک) رشته ای است که سراسر گاتها را به هم پیوند می دهد. گاتها خداوند را همه دانا و سازنده می خواند. همین اندیشه ای که افلاطون و مولوی را سخت تحت تأثیر قرارداد تا خداوند و حقیقت غائی را اندیشه بدانند. در همه جای گاتها به مردمان سفارش شده که در هر کار نخست با خرد خود رایزنی کنند.
۲-۶-۴. نام دیگر اهورامزدا
سومین نام خداوند «اشا» به معنای راستی، داد و هنجار (قانون) اهورایی است که جهان و آفرینش را سامان می دهد. «اشا» خواست اهورایی (مشیت الهی) است. در دین زرتشت، قانون خدایی با قانون طبیعی یکی و آن «اشا» است: کنش قانونی که باراستی و داد یگانه است. اشا، میزان (شاخص) است. این آدمی است که باید کنش خود را با «اشا» هم آهنگ کرده، با راستی و داد رفتار کند تا خوشبخت شود. «اشا» داده اهورامزدا است. اشا در کارهای آدمی دخالتی ندارد. آدمی از آزدی گزینش (اختیار) برخوردار است. ولی نتایج کار آدمی با میزان اشا سنجیده می شود. اشا میزان سنجش چندی و چونی است و این زندگی و آینده انسان، مقدر نیست، ولی قانونی که نتیجه و پاداشی کارهای آدمی را معین می کند، مقدر است، هر کس با آگاهی از نتایجی که بر هر علمی باز است می تواند راه خود را انتخاب کند. سنجش، کارکرد رابطه علت و معلول است.
۲-۶-۵. ویژگیهای اهورامزدا
اهورامزدا «خوبی وداد» مطلق و بدون قید و شرط است ، بدی در آستان او راه ندارد. خداوند زرشت، کینه توز و انتقامجو نیست. او از بدی و ویرانگری دور است. او خشم نمی شناسد و از همین رو مورد پرستش است. آنان که بدی می کنند، محصول کاشته خود را که طبق قانون اشا همان بدی است، درو می کنند. انتقام جویی و یا مجازات کار خدانیست. اهورامزدا برای همه خوشبختی می خواهد. از این رو «راه درست زیستن» را از پیش نشان داده است. آنان که کجروی می کنند و با اشا بیگانه می شوند، سرانجام رنج می بینند و این میوه کارکرد خودشان است و نه مجازات خداوند. اشوزرتشت پس از اینکه خداوند را هستی بخش (اهورا)، همه دانا (مزدا) و دادگر (اشا)، فراگیرنده و دهنده همه خوبیها (سپنتامینیو) معرفی می کند، شش فروزه بنیادی دیگر برای خداوند برمی شمارد و همچنین می گوید که پرتوی از این فروزه ها در آدمی نیز وجود دارد. اشوزرتشت خداوند را جهان برونی (RANSCENDENCE)، جهان درونی (IMMANCENCE) و اهورایی توصیف می کند. از جنبه جهان برونی اهورامزدا همه جا هست: در جهان و ماوراء آن. جهان، وابسته به اهورامزداست ولی او به جهان متکی نیست. او خارج از زمان و مکان است ولی زمان و مکان در او و با اوست. از جنبه جهان درونی خداوند در همه چیز جلوه گر است: در سنگ ریزه بیابان، در دانه گیاه، در زندگی حیوان و در اندیشه و روان انسان. او در همه هستی هاهست. هستی تنها بر اهورامزدا استوار است. خداوند اهوراست، اندام و پیکره ندارد ولی از راه فروزه های خود – که منحصرا نیک و اخلاقی هستند- با افرادی که بخواهند ارتباط شخصی برقرار می کند. گفتیم که پرتوی از فروزه های اهورایی در آدمیان هست، از این رو می گوییم که اهورامزدا آدمی را در شبه اخلاقی خودش هست کرد. این «شبه» نشان دهنده «اشتراک فروزه ها»ست و این اشتراک فروزه ها ایجاد «رابطه»ای می کند که بین نیکوکاران و اهورامزدا برقرار می شود. اهورامزدا پیکره ندارد. به گفته جرج کارتر، دین زرتشت کم تر از هر دین دیگری فروزه های مادی بشری (اندام و خصوصیت مربوط به آنها) را به خداوند نسبت داده است. پیکره خیالی فروهر را برخی از روی ناآگاهی پیکره اهورامزدا، خوانده اند که درست نیست.
در (برخی از) ادیان ابراهیمی، هم خداوند در برابر پیامبر ظاهر می شود (معراج در اسلام و حضور پیامبر در پیشگاه خداوند در کوه طور) و هم پیامبر به حضور خداوند می رود البته بدون اینکه خداوند را ببیند. در دین زرتشت پیامبر هیچ گاه، با اهورامزدا روبه رو نمی شود بلکه اشوزرتشت تنها در اندیشه و وجدان خود اهورامزدا را می بیند و پیام او را دریافت می کند. این همان ارتباطی است که بین اهورامزدا و آدمیان از راه خرد، وجدان، مهر و دیگر فروزه های اهورایی برقرار می شود. اشوزرتشت از راه اندیشه، وجدان و بینش، خدا را شناخت و پیام او را دریافت داشت. بنابراین آنچه زرتشت از خدا می شناسد، فروزه ها و توانایی های اوست. همچنین زرتشت به یاری خرد و اشا در می یابد که پرتوی از این فروزه ها در آدمی وجود دارد. او متوجه هست که آدمی با توانایی های جزئی و نسبی و با به کاربردن واژه های قراردادی نخواهد توانست خداوند کلی و مطلق را بیان کند. از این رو از اهورامزدا درخواست دارد که به همه آدمیان آن خرد (وهومن)، وجدان (دانا) و بینش (بادا) را ارزانی دارد تا بتوانند برای خود به هستی (وجود) و دهنده هستی (خالق) پی برند. اشوزرتشت، دین تازه ای را آموزش داد که در آن خداوند، هستی بی کران، کمال اخلاق، خوبی افزاینده، راستی و داد مطلق و پیشرفت دهنده است؛ که در آن آدمی با داشتن پرتوی از همه فروزه های اهورایی همکار اهورامزداست؛ که در آن سپنتامینیو بازتاب افزایندگی و سازندگی اهورامزدا و نشان دهنده فراگرد دائمی آفرینش است؛ که در آن اشا قانون تغییرناپذیر راستی و پیشرفت است؛ که در آن تقدس چیزی جز خوبی، افزایندگی، فراوانی و پیشرفت نیست. اشوزرتشت گفت که خداوند نیازی به قربانی و نذر ندارد و با مراسم ظاهری فریب نمی خورد؛ که مردمان امناء جهان و موجودات آن هستند و باید در نگاهداری آن کوشا باشند؛ که خشونت به انسانها، آزار به حیوانات، صدمه به گیاه و تخریب محیط زیست ناسپاسی نسبت به اهورامزداست. بزرگی و شکوه خداوندی که اشوزرتشت اورا به نام «اهورامزدا» توصیف کرده و به مردم نشان داده است در نوشته های دینی و فلسفی جهان بی همتاست.
در آیین زرتشت، خدا با آتش یکی نیست
آذر که در گاتها «آتر» است به معنای آتش و یکی از ایزدان است. در هیچ کجا گاتها خدا را با آتش یکی ندانسته است. در همه ادیان «نور» نماد خداست. در سنت یهود، خدای یهود در آتش و نور ظاهر می شود و با موسی گفت و گو می کند. در انجیل آتش در حد کمالش نمادی از خداست. در قرآن خداوند نور آسمانها و زمین است. در اوستا نیز اهورامزدا نور خوانده شده است. در همه اقوام ابتدایی وقتی می خواستند به خدایان نذر و فدیه بدهند آنها را در آتش می ریختند زیرا باور داشته اند که با رفتن شعله و دود به آسمانها، خواهش فدیه دهندگان زودتر برآورده می شود.
نور، نماد و تجلی خداوند است
زرتشتیان نور را نمادی از اهورامزدا می دانند و در هنگام نماز به نور، خواه خورشید ماه و آتش نگاه می کنند. نور و روشنایی سر منزل خدایی است. با توجه به اینکه خدا همه جا هست و نور خورشید همیشه بر بخشی از زمین می تابد، قبله گاه زرتشتیان نور است زیرا خدا همه جا هست و سرمنزل او جای معینی ندارد. و از این رو، نور مناسب ترین قبله گاه به نظر می رسد. نکته دیگر این است که هنگامی که یک نفر زرتشتی می گوید آتش مقدس است و نباید آلوده شود، او یک دستور مذهبی را انجام می دهد- تقدس در فرهنگ زرتشتی یعنی راستی، پاکی، سازندگی و فراوانی. همه عناصر طبیعت مقدس اند و باید از آلودگی حفظ شوند. آب، خاک، هوا، آتش و هر چیز دیگر. ریختن چیزهای پلید در آتش باعث آلودگی هوا (POLLUTION) می شود. (امروزه در همه کشورهای متمدن، جنبشی در جهت جلوگیری از POLLUTION در جریان است).
فصل سوم
روش تحقیق

    1. فصل سوم: روش تحقیق

۳-۱. ابزار گردآوری
اطلاعات مورد نیاز با بهره گیری از کتب کتابخانه و مقالات مربوط از سایتها انتخاب و بررسی گردید.
۳-۲. شیوه گردآوری اطلاعات:
شیوه گردآوری اطلاعات بدین صورت است که کلیه بیتها در شاهنامه که مربوط به خدا شناسی بوده است پیدا شده و هم چنین بخشی از سروده های گاتها کتاب آسمانی زرتشتیان . یا اوستا نوشته های مقدس زرتشتیان و مطالب دیگر که به عنوان رفرنس آورده شده یاداشت و دسته بندی می شود.
۳-۳. شیوه تجزیه و تحلیل داه ها
شیوه کار توصیفی و تحلیلی است یعنی تعدادی از ابیات شاهنامه با بندها و قسمتهایی از گاتها که مطابق و مرتیط با موضوع تحقیق بوده است. بررسی و نکات مشترک مورد تحلیل قرار گرفته است.
فصل چهارم
یافته های تحقیق

    1. فصل چهارم: یافته های تحقیق

۴-۱. نوع خداشناسی در شاهنامه
۴-۱-۱. توحیدشناسی در شاهنامه
فردوسی سروده‌ی نامور خود را با حمد خدا آغاز نموده و این سنت حسنه را در مطلع همه باب‌ها و فصول دیگر نیز تکرار کرده است جز این هرجا که فرصت یافته و موقعیت را مناسب دیده، همچنان ستایش خردمندانه‌ی خدا را از یاد نمی‌برد. بدین‌رو شاید بتوان از میان همین ابیات ستایشگرانه و خردورزانه، به نظرگاه او درباره‌ی خداوند جان و خرد، راه یافت و بر برگ‌بار خداشناسی این مرز و بوم افزود.
هدف از خلقت
دانشمندان اسلامی و مفسرین قرآن کریم هدف و غایت از خلقت انسان و جن را عبادت و بندگی می‌دانند «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْأِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» (ذاریات: ۵۶) و عبادت را عین توحید دانسته و کشمکش و خصومت بین پیامبران و امت‌هایشان بر سر توحید می‌دانند: «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ.» (نحل: ۳۶)
ترجمه: «ما به میان هر ملتی پیغمبری را فرستادیم (و محتوای دعوت همه پیامبران این بود است) که خدا را بپرستند و از طاغوت (شیطان، بتان، ستمگران و غیره) دوری کنید.» (نحل: ۳۶)
مفسرین توحید را به سه قسم تقسیم می‌کنند: ۱-توحید ربوبی ۲-توحید الوهی ۳-توحید اسماء و صفات. (ابن تیمیه:۳)
توحید ربوبی:
توحید افعال و کرد خداوند است گرچه کفار زمان پیامبر بدان معترف بودند اما آنها را داخل اسلام ننمود و پیامبر اسلام (ص) با آنها به جنگ برخاست و اموالشان را حلال شمرد. برای نمونه، آیاتی چند را ذکر می‌کنیم:« قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَمَّنْ یَمْلِکُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَمَنْ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَیُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَمَنْ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَیَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلا تَتَّقُونَ.»(یونس: ۳۱).
‌ترجمه: «بگو: چه کسی از آسمان و زمین به شما روزی می‌دهد یا کیست که زنده را از مرده بیرون می‌آورد، و کیست که کار[هستی]را تدبیر می‌کند؟ خواهند گفت: خدا. پس بگو: آیا پروا نمی‌کنید. »
چنانچه در آیه پیداست مشرکان به صفات رزاقیت، المحیی، المیمت، مالک، و مدبر بودن خدا معترف بودند و جز الله خدایی نمی‌شناسند اما خداوند بر آنها نهیب می‌زند که چرا ایمان نمی‌آورند و تقوی پیشه نمی‌کنند.
«قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَمَنْ فِیهَا إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلا تَذَکَّرُونَ قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلا تَتَّقُونَ قُلْ مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ یُجِیرُ وَلا یُجَارُ عَلَیْهِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ.» (سوره مؤمنون:۸۴-۸۹)
ترجمه: «بگو زمین و کسانی که در زمین هستند از آن کیستند؟ اگر دانا و فرزانه‌اید. (بر اساس ندای فطرت و بداهت عقل) خواهند گفت: (همه کائنات، و از جمله زمین و ساکنان آن) از آن خدایند. بگو پس چرا نمی‌اندیشید و یادآور نمی‌گردید (که تنها مالک کائنات و شایسته پرستش است و بس؟) بگو: چه کسی صاحب آسمانهای هفتگانه و صاحب عرش عظیم است؟ (آیا ملک کائنات و فرمانروایی بر آنها از آن کیست؟). خواهند گفت: از آن خدا است. بگو: پس چرا پرهیزکاری پیش نمی‌گیرید (و خویشتن را از فرجام شرک و کفر و عصیان نسبت به یزدان، صاحب و فرمانده جهان به دور نمی‌دارید؟!) بگو: آیا چه کسی فرماندهی بزرگ همه چیز را در دست دارد (و ملک فراخ کائنات و حکومت مطلقه بر موجودات، ار آن اوست؟) و او کسی است که پناه می‌دهد (هر که را بخواهد) و کسی را (نمی‌توان) از (عذاب) اوپناه داد. اگر فهمیده و آگاهید؟! خواهند گفت: از آن خداست. بگو: پس چگونه گول (هوی و هوس و وسوسه شیطان را) می‌خورید و (از حق کناره‌گیری می‌کنید، انگار) جادو و جنبل می‌شوید؟»(خرمدل،۱۳۸۴)
در تفسیرو بیان این آیات استاد عبدالرحمن حبنکه المیدانی می‌گوید:
«آنان (مشرکان) در مقابل پاسخگویی به این سوال نمی‌توانستند تصور کنند که ربوبیت آسمانها هفتگانه و ربوبیت عرش عظیم از آن خدایان باشد، چرا که اینها ملک خداوند یگانه است و هیچ یک از مشرکان این پندار را نداشتند، بلکه بر این باور بودند که خدایان در پدید آوردن چیزی در روی زمین عاجز و قاصرند و پدید آوردن آسمانها و عرش و تغییرات در آنها از آن پروردگار جهانیان است.

منابع پایان نامه درباره :دوست یابی از منظر … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

فَبِمَا رَحْمَهٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ (آل عمران:۱۵۹)؛ پس به برکترحمت الهى با آنان نرمخو و پرمهرشدى و اگر تندخو وسخت دل بودى قطعا از پیرامون تو پراکنده مى‏شدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کاربا آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن زیرا خداوند توکل‏کنندگان را دوست مى‏دارد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۶-عدالت پیشگان:
سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ أَکَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جاؤُکَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ إِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ یَضُرُّوکَ شَیْئاً وَ إِنْ حَکَمْتَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ(مائده:۴۲)؛ آنها جاسوسان دروغ زن و خورندگان مال حرامند ، اگر به نزد تو آمدند خواهی میان آنها حکم کن یا روی از آنها بگردان ، و چنانچه روی از آنها بگردانی هرگز کوچکترین زیان به تو نتوانند رسانید ، و اگر حکم کردی میان آنها به عدالت حکم کن ، که خدا دوست می دارد آنان را که حکم به عدل کنند.
۳-۳- عواملی که تعداد دوستان را زیاد می کند:
۱- بخشندگی و سخاوت؛
۲- صبر و بردباری؛
۳- عطوفت و مهربانی؛
۴- گذشت و چشم پوشی از خطاها؛
۵- عدم توقع ( خواه بجا باشد یا نا بجا )؛
۶- خوش خلقی و نرم خویی؛
۷- تواضع و فروتنی(همان۱۶۸).
۳-۴- نقش دوست در سرنوشت انسان:
بدون شک عامل سازنده شخصیت انسان- بعد از اراده و خواست و تصمیم او- امور مختلفى است که از اهم آنها همنشین و دوست و معاشر است، چرا که انسان خواه و ناخواه تاثیر پذیر است، و بخش مهمى از افکار و صفات اخلاقى خود را از طریق دوستانش مى‏گیرد، این حقیقت هم از نظر علمى و هم از طریق تجربه و مشاهدات حسى به ثبوت رسیده است.
از پیامبر (صلوات اللَّه علیه) پرسیدند: بهترین دوست کیست؟ فرمود: کسى که دیدارش شما را به یاد خدا بیندازد، و گفتارش به علم شما بیفزاید و کردارش یاد قیامت را در شما زنده کند
این تاثیرپذیرى از نظر منطق اسلام تا آن حد است که این دین کامل، براى دوستى و انتخاب دوست، سفارش‏هاى زیادى دارد و دوستى با افرادى را تشویق و از دوستى با افرادى نهى کرده است و براى این موضوع آیات و روایات بسیارى وارد شده است که در اینجا به گوشه‏اى از آنها اشاره مى‏کنیم:
اگر در شناخت کسى به تردید افتادید، به دوستانش بنگرید که چه افرادى هستند. «فانظروا الى خلطائه» (بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۹۷).
حضرت على (علیه السلام) فرمود: هنگامى که قدرتت از بین رفت، رفقاى واقعى تو از دشمنان شناخته مى‏شوند (همان).
حضرت على (علیه السلام) فرمود: رفیق خوب، بهترین فامیل است. (غرر الحکم)
و در حدیث آمده است: دوستت را در مورد غضب، درهم، دینار و مسافرت آزمایش کن. اگر در این آزمایش‏ها موفّق شد، دوست خوبى است. (بحارالانوار، ج ۷۴: ۱۸۰).
براستى گاه نقش دوست در خوشبختى و بدبختى یک انسان از هر عاملى مهمتر است، گاه او را تا سر حد فنا و نیستى پیش مى‏برد، و گاه او را به اوج افتخار مى‏رساند.
تاثیرپذیرى از نظر منطق اسلام تا آن حد است که این دین کامل، براى دوستى و انتخاب دوست، سفارش‏هاى زیادى دارد و دوستى با افرادى را تشویق و از دوستى با افرادى نهى کرده است.
۳-۵- اهمیّت دوست خوب
عقل سلیم حکم می کند که دوستی با نیکان و افرادی که دارای صفات حمیده هستند، خوب و پسندیده است و دوستی با افرادی که دارای رذائل و انحراف اخلاقی هستند، ناپسند و مایه سرزنش آدمی میباشد. امیرالمومنین(ع) فرموده است: «صاحب السوء قطعۀ من النار» : دوست بد، پارهای از آتش است (تمیمی آمدی، ۱۳۶۶ :۵۳۱) و یا رسول خدا(ص) می فرمایند: «ألرَّجُل عَلَی دین خَلیلِهِ فَلیَنظُر أحَدُکُم مَن یُخالِلُ.»: انسان بر دین دوستش است؛ پس هر یک از شما بنگرد که با چه کسی دوستی می کند (پاینده،۱۳۸۲: ۵۰۷). امام علی(ع) می فرماید: «الصاحب کالرقعه فاتخذ مشاکلاً» ؛ دوست همانند وصله است، پس آن را همانند خود برگزین. (تمیمی آمدی، ۱۳۶۶: ۴۲۳). بر اساس آنچه که از معصومین(ع) بیان شد، انسان باید در انتخاب دوست و یار و رفیق خود با کمال دقت رفتار نموده و جانب احتیاط را رعایت کند تا در قیامت ندای یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا(فرقان:۲۸)؛ ای کاش فلان شخص را دوست خود نمی گرفتم سر ندهد.
۳-۶- سیمای دوست:
دوستی که انسان انتخاب می کند، باید آنچه را که برای خود خوب یا بد می داند، برای دوست خود نیز رعایت کند. یعنی سود و ضرر او را، سود و ضرر خود بداند. البتّه این کمترین چیزی است که یک دوست باید داشته باشد؛ ولی درجه بالاتر این است که رسول خدا(ص) فرموده اند: « قَالَ رَسُولُ اللهِ (ص) : قَالَتِ الْحَوَارِیُّونَ لِعِیسَى یَا رُوحَ الله مَنْ نُجَالِسُ قَالَ مَنْ یُذَکِّرُکُمُ الله رُوْیَتُهُ وَ یَزِیدُ فِی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ وَ یُرَغِّبُکُمْ فِی الآْخِرَهِ عَمَله» حواریون به حضرت عیسی(ع) گفتند: با چه کسی مجالست کنیم؟ حضرت عیسی(ع) فرمودند: کسی که دیدنش شما را به یاد خدا بیاندازد و محبّت کردنش، علم شما را زیاد کند و عمل او، شما را به آخرت ترغیب کند(کلینی، ۱۴۲۹: ۱۹۱) و یا امیر المومنین(ع) فرموده باشند: «الصدیق من وقاک بنفسه و آثرک علی ماله و ولده و عرسه»: دوست، کسی است که تو را به جان نگه دارد و بر مال و اولاد و خانواده اش تو را برگزیند. پیدا کردن دوست با این ویژگی ها کار بسیار سختی است(تمیمی آمدی، ۴۱۶:۱۳۶۶).
۳-۷- نوع رفتار با دوست از نظر قرآن وسنّت
اسلام عزیز دستوراتی برای زیاد کردن رفیق از نظر کمیت و کیفیت دارد که به اجمالی از آن اشاره می کنیم:
جواب سلام رابهتر بگوئیم إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها إِنَّ اللّهَ کانَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ حَسِیباً (نساء:۸۶ )؛ و چون به شما تحیت و درودی گفته شد شما تحیتی نیکوتر از آن را بگویید که بی تردید خداوند حسابرس همه چیز است.
در سلام پیشی بگیریم، اجر سلام کننده بیشتر است.
مصافحه کنیم: چندین حدیث داریم که گناهان را مثل برگ درختان خشک می کند.
دست از دست رفیق برندارد، تا او اول بردارد.
برخورد با مردم با لبخند: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : الْقَ أَخَاکَ بِوَجْهٍ مُنْبَسِطٍ: برادر مسلمانت را با روی گشاده ملاقات کن. (کلینی،۱۳۶۴: ۱۰۳ ).
مهربانی کردن با مردم: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : التَّوَدُّدُ إِلَی النَّاسِ نِصْفُ الْعَقْلِ: رفاقت کردن با مردم نصف عقل است. (کلینی،۱۳۶۴: ۶۴۳ ).
احترام به عقیده و حرف مردم گذاشتن (در بین حرفشان حرف نزنیم، یک دفعه مخالف عقیده آنها چیزی نگوئیم) ، چه هر شخصی به حرف و عقیده خود علاقه دارد.
با نام نیک صدا زدن: ولایسخر قوم من قوم وَ لا تَنابَزُوا بِالالْقابِ بِئْسَ الاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الایمانِ (حجرات:۱۱ )؛ هرگز نباید قومی قوم دیگری را مسخره کند و با لقب های زشت یکدیگر را مخوانید که پس از ایمان به خدا نام فسق بسیار زشت است.
عفو واغماض: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : عَلَیْکُمْ بِالْعَفْوِ فَإِنَّ الْعَفْوَ لا یَزِیدُ الْعَبْدَ إِلا عِزّاً فَتَعَافَوْا یُعِزَّکُمُ اللَّهُ: بر شما باد بخشش یکدیگر زیرا عفو زیاد نمی کند بخشنده را مگر عزت پس ببخشید تا خداوند عزتتان بدهد (کلینی،۱۳۶۴: ۱۰۸ ).
رو آوردن به کسانی که از تو اعراض می کنند: قَالَ الْبَاقِرُ (ع) : ثَلاثٌ لا یَزِیدُ اللَّهُ بِهِنَّ الْمَرْءَ الْمُسْلِمَ إِلا عِزّاً الصَّفْحُ عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَهُ وَ الصِّلَهُ لِمَنْ قَطَعَهُ: سه چیز است که زیاد نمی کند مرد مسلمان را مگر عزت، گذشت از کسی که به تو ستم کرده ، بخشش و عطا به کسی که محرومت کرده و صله با کسی که قطع ارتباط کرده است (کلینی،۱۳۶۴: ۱۰۸ ).
تواضع: قَالَ الصَّادِقُ (ع) : إِنَّ مِنَ التَّوَاضُعِ أَنْ یَجْلِسَ الرَّجُلُ دُونَ شَرَفِهِ: تواضع در مجلس آن است که کسی در کمتر از جایگاهش بنشیند(کلینی،۱۳۶۴: ۱۲۳ ).
قَالَ الصَّادِقُ (ع) : مِنَ التَّوَاضُعِ أَنْ تُسَلِّمَ عَلَی مَنْ لَقِیتَ: تواضع آن است که هر گاه کسی را ملاقات کردی سلام کن (کلینی،۱۳۶۴: ۶۴۶ ).
انصاف، گرچه به ضررش باشد: قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (ع) فِی کَلامٍ لَهُ: أَلا إِنَّهُ مَنْ یُنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ لَمْ یَزِدْهُ اللَّهُ إِلا عِزّاً: هر کسی با برادر دینیش انصاف بورزد خداوند عزتش را زیاد می کند. (کلینی،۱۳۶۴: ۱۴۴ ).
قَالَ الصَّادِقُ (ع) : مَنْ أَنْصَفَ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ رُضِیَ بِهِ حَکَماً لِغَیْرِهِ: هر کس با مردم منصفانه رفتار کند دیگران داوری او را می پذیرند (کلینی،۱۳۶۴: ۱۴۶ ). تعداد بیست حدیث در کافی راجع به انصاف بیان شده است.
ادخال سرور مومن: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : إِنَّ أَحَبَّ الاعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَی الْمُومِنِینَ: محبوب ترین عمل در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی خوشحال کردن مردم است. (کلینی،۱۳۶۴: ۱۸۹ ).
هدیه: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : الهدیه تورث الموده و تجدد الاخوه و تذهب الضغینه؛ ( هدیه و بخشش مودت و دوستی را زیاد و برادری را تجدید می نماید و کینه را از بین می برد. (عوالی اللئالی، ج ۱، ص۲۹۴ ) هدیه دوستی را زیاد می کند، بهترین هدیه چیست؟ قَالَ الصَّادِقُ (ع) : نِعْمَ الشَّیْ ءُ الْهَدِیَّهُ أَمَامَ الْحَاجَهِ وَ قَالَ تَهَادَوْا تَحَابُّوا فَإِنَّ الْهَدِیَّهَ تَذْهَبُ بِالضَّغَائِنِ؛خوب چیزی است هدیه هنگام حاجت برادر مومن و فرمود به یکدیگر هدیه دهید تا دوستدار یکدیگر شوید همانا هدیه کینه ها را از بین می برد. (صدوق،۱۳۸۵: ۲۷ ).
مراعات حیا در کلام وتمام کارها: قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (ع) : مَنْ کَسَاهُ الْحَیَاءُ ثَوْبَهُ لَمْ یَرَ النَّاسُ عَیْبَهُ: آن کس که با لباس حیا خود را بپوشاند کسی عیب او را نبیند. (نهج البلاغه، حکمت ۲۲۳ ).
قَالَ الْکَاظِمُ (ع) : أ یأتی أحدکم إلی دکان أخیه أو منزله عند الضائقه فیستخرج کیسه و یأخذ ما یحتاج إلیه فلا ینکر علیه قال لا قال فلستم علی ما أحب فی التواصل(مجلسی: ۲۳۱ ) ؛ آیا یکی از شما به دکان برادرش می رود یا خانه اش مهمان می رود پس از آن کیسه اش را در می آورد و آنچه را که به آن احتیاج دارد برمیدارد برادرش به او اعتراض می کند؟ راوی گفت نه. فرمود : پس شما وصلی را که من دوست ندارم ندارید.
قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (ع) : ابذل لاخیک دمک و مالک و لعدوک عدلک و إنصافک (الحرانی،۱۳۹۴: ۲۱۲ ).
عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِیِّ قَالَ: “تَقَبَّضْتُ بَیْنَ یَدَیْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ رُبَّمَا حَزِنْتُ مِنْ غَیْرِ مُصِیبَهٍ تُصِیبُنِی أَوْ أَمْرٍ یَنْزِلُ بِی حَتَّی یَعْرِفَ ذَلِکَ أَهْلِی فِی وَجْهِی وَ صَدِیقِی فَقَالَ نَعَمْ یَا جَابِرُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْمُومِنِینَ مِنْ طِینَهِ الْجِنَانِ وَ أَجْرَی فِیهِمْ مِنْ رِیحِ رُوحِهِ فَلِذَلِکَ الْمُومِنُ أَخُو الْمُومِنِ لابِیهِ وَ أُمِّهِ فَإِذَا أَصَابَ رُوحاً مِنْ تِلْکَ الارْوَاحِ فِی بَلَدٍ مِنَ الْبُلْدَانِ حُزْنٌ حَزِنَتْ هَذِهِ لانَّهَا مِنْهَا: بعضی اوقات ناراحتم، نمی دانم چرا بی جهت به طوری که اهل وعیال می فهمند، فرمود: بله! خداوند مومنین را از یک طینت خلق کرده و از یک روح، از یک پدر ومادر و چون گاهی بعضی از مومنین در بعضی از نقاط ناراحت می شوند، روح شما هم در شهر خود ناراحت است(کلینی،۱۳۶۴: ۱۶۶ ).
قالَ الصَّادِقُ (ع) : إِنَّمَا الْمُومِنُونَ إِخْوَهٌ بَنُو أَبٍ وَ أُمٍّ وَ إِذَا ضَرَبَ عَلَی رَجُلٍ مِنْهُمْ عِرْقٌ سَهِرَ لَهُ الاخَرُونَ:همانا مومنین برادر یکدیگر هستند فرزندان یک پدر و یک مادرند وقتی رگ یکی از آنها قطع شود دیگران از غصه بیدار می مانند (کلینی،۱۳۶۴: ۱۶۵ ).
قالَ الصَّادِقُ (ع) : الْمُومِنُ أَخُو الْمُومِنِ کَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ إِنِ اشْتَکَی شَیْئاً مِنْهُ وَجَدَ أَلَمَ ذَلِکَ فِی سَائِرِ جَسَدِهِ وَ أَرْوَاحُهُمَا مِنْ رُوحٍ وَاحِدَهٍ: مومن برادر مومن است مانند یک جسد می باشند وقتی برادر ایمانی شکوه کند دردی را در خودش برادر ایمانی درد را در همه جسدش درک می کند و روح برادر ایمانی از یک روح می باشد. (کلینی،۱۳۶۴: ۱۶۹ ).
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : إِنَّ اللَّهَ فِی عَوْنِ الْعَبْدِ مَا دَامَ الْعَبْدُ فِی عَوْنِ أَخِیهِ: خداوند پیوسته کمک می کند بنده را تازمانی که بنده برادرش را کمک می کند (اراکی،۱۴۰۳: ۱۰۷ ).
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : الْمُومِنُ مِرْآهٌ لاخِیهِ الْمُومِنِ: مومن آینه ی برادر مومن خودش است. (محمداشعث،۱۳۷۰: ۱۹۷).
مثل الاخوین مثل الیدین تغسل احدهما الاخری:مثل دو برادر مثل دو تا دست می باشد که یکی دیگری را می شوید (پاینده،۱۳۸۵: ۵۶۶ ).
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : مثل المؤمن فی توادهم و تراحمهم کمثل الجسد إذا اشتکی بعضه تداعی سائره بالسهر و الحمی: مثل مومنین در رفاقت و رحم به یکدیگر همانند جسد است وقتی بعضی از جسد شکایتی دارد عضو دیگر جسد هم شب بیدار می ماند و تب می کند (مجلسی: ۱۵۰ ).
قالَ الصَّادِقُ (ع) : مَنْ صَحِبَ مُومِناً أَرْبَعِینَ خُطْوَهً سَأَلَهُ اللَّهُ عَنْهُ یَوْمَ الْقِیَامَه ( محمدی ری شهری،۱۳۷۵: ۴۱۳ ).

 
مداحی های محرم