وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مقالات و پایان نامه های دانشگاهی – قسمت 14 – 4

پس شرط نامشروع، شرطی است که التزام به آن با حکم کتاب و سنت در تنافی باشد و موجب حرام شدن حلال یا حرام شدن حلال شود و این در صورتی لازم می‌آید که ادله وجوب وفا به شرط با ادله احکام تعارض یابند.

در این قسمت عمده‌ترین مواردی را که می‌توان به عنوان شرط نامشروع مطرح نمود، مورد بررسی قرار می‌دهیم و پیشاپیش متذکر می‌شویم سعی برآن است تا شروطی بررسی شود که هم نامشروع بودن آن ها محرز است و هم مورد ابتلاء هستند. بدین ترتیب این شروط را درمحورهای ذیل می‌توان گردآوری و بیان نمود:

گفتار اول-شرط خیار فسخ

بر اساس آرای فقهی و نظریات حقوقی، این شرط به طور قطع باطل است وتمام فقها وحقوق‌دانان مسلمان آن را باطل می‌دانند. اما در مبطل بودن آن اختلاف است؛ به طوری ‌که مشهور آن‌ را مبطل ‌و جمعی آن ‌را فقط باطل می‌شمارند.

‌بنابرین‏ نظریه مشهور، شرط خیار فسخ، مبطل است و در این رابطه چنین استدلال کرده‌اند که: آنچه واقع شده، یک چیز است نه دو تا که بتوان آن ها را از یکدیگرجدا نمود؛ یعنی شرط و مشروط در واقع، مطلوب واحدی‌اند. وقتی شرط باطل شد، مشروط هم باطل می‌شود.

در نکاح شائبه عبادت است و در عبادات، شرط منتفی است.

موارد فسخ نکاح در شریعت معین و مشخص شده است وادله آن بر دلیل جواز فسخ در عموم معاملات حکومت دارد.

شرط خیار فسخ مخالف مقتضای عقد نکاح است؛ زیرا لزوم عقد نکاح، شرعی است و اختیار آن به دست طرفین عقد نیست. از این رو، دوام آن تا زمان حصول رافع که در شریعت معین شده است، به حال خود باقی است.

از آن گذشته، جعل خیار باعث می‌شود «منشأ» یعنی زوجیت که با صیغه عقد انشاء می‌شود، مقید به عدم فسخ شود که زمان آن نامعین است. ضمن اینکه اهمال یا اطلاق عدم فسخ هم نامعقول است. لذا زوجیت، مقید و محدود به قبل از فسخ می‌شود که این هم باطل است. چون تعیین مدت به طوری ‌که قابل زیادت یا نقصان نباشد، از ارکان عقد موقت است و ‌در مورد بحث به دلیل نامعلوم بودن تاریخ فسخ، وجود ندارد و از سوی دیگر به دلیل نامعلوم بودن زمان فسخ نمی‌توان آن را موقت هم نامید در نتیجه چنین عقدی کلا باطل است.

در برابر دیدگاه مشهور، جمعی از فقهاء شرط خیار فسخ را باطل و عقد را صحیح می‌دانند. مستند این نظر، اولا، روایاتی است که ناظر بر صحت عقد و بطلان شرط‌اند.
ثانیاً، از نظر ایشان عقد نکاح قابلیت خیار را ندارد و لذا شرط خیار، لغو و خود به ‌خود منتفی است.

ثالثا، عقد و شرط دو امر جداگانه‌اند که از بطلان یکی، بطلان دیگری لازم نمی‌آید.
رابعا، برخی از طرفداران این دیدگاه، برخلاف نظر مشهور، در باب صحت عقد و بطلان شرط ادعای اجماع دارند .

قانون مدنی هم با تبعیت از نظریه غیر مشهور می‌گوید شرط خیار فسخ در نکاح باطل است
اما مبطل نیست. ‌بنابرین‏، با توجه به اینکه عقد نکاح قابل فسخ نیست و موارد و اسباب فسخ آن در شریعت دلیل خاص دارد، اگر بتوان ثابت نمود که شرط خیار فسخ لغو است، می‌توان گفت نظریه غیر مشهور راجع به صحت عقد و بطلان شرط قریب به واقع است. زیرا وقتی عقد قابلیت خیار را نداشته باشد مثل آن است که مشروط پذیر نباشد. در این صورت، عقد یا باید صحیح و فاقد شرط تلقی شود و یا باطل انگاشته شود و از آنجا که بطلان آن دلیل خاص می‌طلبد، پس عقد باید صحیح باشد.

گفتار دوم-شرط عدم تزویج

مراد از آن این است که زوجه شرط کند شوهر حق ندارد با زن دیگر ازدواج کند. مشهور فقهاء بر آن است که این شرط باطل است. چنان که مرحوم شیخ انصاری ،ابن ادریس ، و شیخ طوسی بطلان آن را متذکر شده‌اند اما شهید ثانی در رابطه با بطلان شرط و صحت عقد می‌گوید: فساد شرط به دلیل مخالفت با شریعت، روشن است. اما صحت عقد ظاهراً دلیلی غیر از اجماع ندارد، به طوری ‌که اگر این مسئله اجماعی نبود همانند سایرعقود مشتمل بر شرط فاسد، جای بحث و تأمل داشت. چون طرفین عقد، عقد مشروط را قصد نموده‌اند. چگونه ممکن است عقد مشروط بدون حصول شرط صحیح باشد؟ زیرا فساد شرط موجب فساد عقد می‌شود . لکن برخی از فقهاء با فرض اینکه شرط فاسد، مفسد عقد هم باشد، حکم به صحت عقد و بطلان شرط نموده‌اند.

زیرا نهایت تأثیر فساد و شرط است که آن هم مقتضی فساد نکاح نخواهد بود . از آن گذشته، شرط اینکه شوهر حق ندارد زن دیگر اختیار کند و برای همسرش هوو بیاورد، نه مخل به مقصود نکاح است و نه با مقتضای آن منافات دارد. از این رو، چنین عقدی صحیح اما شرط آن به دلیل نامشروع بودن باطل است.

پیروان دیدگاه مشهور برای توجیه نظریه‌شان به روایاتی استناد می‌کنند که برخی از آن ها را در ادامه یاد آور می‌شویم:

    1. از امام باقر (ع) پرسیده شد اگر کسی درهنگام ازدواج با زنش شرط کند که اگر با زن دیگر ازدواج کند زن اولی مطلقه خواهد بود، چه حکمی دارد؟ امام(ع) فرمود: شرط خدا بر شرط شما مقدم است. آن مرد مخیر است بین اینکه به شرط خود وفا کند و زن دیگر نگیرد، یا وجود زن اولی ، با دیگری هم ازدواج کند .

    1. همین مسئله از امام صادق (ع) پرسیده شد. آن حضرت جواب داد پیامبر اکرم (ص) فرموده است: هرکسی شرطی مغایر با کتاب خدا بگذارد، نه به نفع او و نه به زیان او اثری ندارد

  1. مردی با دختر حمران بن اعین ازدواج کرد و با همدیگر شرط نمودند که نه در زندگی و نه پس از مرگ یکی از آن ها، هیچ‌کدام با کس دیگر ازدواج نکند، و عهد نمودند در صورت عدم وفا به شرط، حج نمایند، قربانی کنند و تمام مال خود را به مساکین بدهند. سپس آن مرد نزد امام صادق (ع) آمد و جریان را باز گو نمود. آن حضرت فرمود: دختر حمران برما حقی دارد اما این حق مانع از آن نمی‌شود که من سخن حق را نگویم. ای مرد برو و ازدواج کن و برای همسرت هوو بیار. چون آنچه انجام داده‌اید هیچ اعتباری ندارد

از این روایات به روشنی استفاده می‌شود که این شرط باطل است و اعتبار ندارد و نباید به‌ آن ترتیب اثر داده شود. اما در مقابل نظر مشهور، جمعی از فقهاء وضع این شرط را مجاز دانسته اند و عمل به آن را لازم می‌دانند، به طوری ‌که اگر زوج برخلاف شرط، اقدام به ازدواج مجدد نماید، عقد دوم صحت ندارد .

فایل های مقالات و پروژه ها | ۲-۲-۲-۱۲٫ویژگی های افرادی که هوش هیجانی بالا دارند – پایان نامه های کارشناسی ارشد

    • درک احساسات

  • اداره و مدیریت احساسات(دیگوسپ[۹۵]،۲۰۰۲).

۲-۲-۲-۹-۱-۲٫الگوی غیر شناختی بار- آن:

تنظیم قابلیت ها، صلاحیت ها و مهارت های افراد برای موفقیت در مقابله با فشارها و تقاضاهای محیطی بر توانایی افراد تاثیر می‌گذارد.الگوی غیر شناختی بار-آن دارای پنج بعد به شرح زیر است:

    • هوش هیجانی درون فردی

    • هوش هیجانی میان فردی

    • سازگاری

    • مدیریت استرس

  • خلق و خوی عمومی(خوش بینی)(گاردنر و استاف[۹۶]،۲۰۰۱).

۲-۲-۲-۹-۱-۳٫ الگوی شایستگی گلمن:

گلمن هوش هیجانی را به عنوان توانایی شناسایی احساسات خود ودیگران برای برانگیختن خود و اداره احساسات در خود و دیگران تعریف کرد(بارزیل، سلاکی[۹۷]، ۲۰۰۳).از نظر گلمن هوش هیجانی ترکیبی از مهارت هاست که این مهارت ها به توانایی فرد در اداره و نظارت بر احساسات خودش و هم چنین در سنجش دقیق حالت های احساسی دیگران و نفوذ بر نظریات دیگران کمک می‌کند(گلمن،۱۹۹۵).

به طور کلی گلمن مفهوم هوش هیجانی را در دو بعد وسیع تفسیر کرد که مهارت های فردی [۹۸]و اجتماعی[۹۹] نام داشتد. مهارت های فردی خودآگاهی، خود تنظیمی، خود برانگیختگی و مهارت های اجتماعی مهارت های همدلی و ارتباطات مؤثر می‌باشد(گلمن،۱۹۹۵).

به عبارتی سه مهارت اول با شناسایی، استدلال، تسهیل و درک احساسات درونی فرد مرتبط است و فرد می‌تواند بر اساس آن در خود انگیزه ایجاد و تعهد کند که آماده ی ورود به مرحله بعد یعنی ارتباطات مؤثر است.دو مهارت بعدی در ارتباط با دریافت، شناخت، درک احساسات، انگیزه ها و حالت های درونی دیگر فرد است، که با آگاهی ازآن ها می توان روابط سالم و مؤثری با آن ها برقرار کرد.گلمن در کتاب هوش هیجانی خود بیان می‌کند که توانایی‌های ذکر شده درالگو لازم هستند،ولی کافی نیستند(گاردنر و استاف،۲۰۰۱).

هوش هیجانی

مهارت های فردی

مهارت های اجتماعی

ارتباط اجتماعی

خودبرانگیختگی

خودتنظیمی

خودآگاهی

همدلی

شکل۲-۳٫ الگوی هوش هیجانی گلمن

۲-۲-۲-۱۰٫ سیرتاریخی هوش هیجانی:

حس تسلط بر نفس خود، یعنی توانایی مقاومت در برابر طوفان های هیجانی که سرنوشت بر پا می‌دارد، از زمان سقراط به عنوان صفتی پسندیده مطرح بوده است.

دوبوا فرهیخته یونانی، لغت یونانی باستانی Sophrosyne را که معادل آن بوده است به معنای”تفکر و هوش در اداره زندگی شخصی، تعادل وخرد متعادل” ترجمه ‌کرده‌است. رومی ها و کلیسای قدیمی مسیحیت آن را temperantion خوانده اند که به معنای فک نفس، فرو نشاندن هیجان های افراطی بوده است.هدف، دست یابی به تعادل است نه سرکوب کردن هیجان ها. هر احساسی در جای خود، ارزش واهمیت خاص خود دارد. زندگی بدون شور و احساسات، به زمین بایر سنگینی می ماند که سرشار از بی حاصلی است و از غنای زندگی بریده و مجزا شده است.اما به نظر ارسطو، احساس مناسب مطلوب است یعنی احساسی که با موقعیت تناسب دارد(اکبرزاده، ۱۳۸۳).

۲-۲-۲-۱۱٫سیر تکاملی هوش هیجانی:

همواره مشاهده ی افرادی که موفقیت های عظیمی کسب کرده‌اند، نظر دانشمندان و محققان را به بررسی این موضوع معطوف داشته است که چه عامل یا عواملی سبب موفقیت آنان شده است و این که چگونه افرادی با توانایی ها و موقعیت های یکسان، موفقیت های بسیار متفاوت دارند، سال های زیادی پژوهشگران در پاسخ ‌به این سوال به هوش و توانایی ذهنی بالاتر در افراد موفق اشاره کرده و آن را عامل اساسی در پیشرفت دانسته اند.اما به مرور زمان مشخص شد که هر چند توانایی‌های ذهنی و شناختی تا اندازه ای با پیشرفت و موفقیت رابطه دارند، اما تنها کلیدپیش بینی موفقیت نیستند، زیرا افراد زیادی را می توان یافت که به رغم هوش مناسب و توانایی‌های ذهنی فوق العاده خوب، موفقیت های مطلوبی کسب نکرده اند. لذا محققان در سال های اخیر به عوامل غیر شناختی پرداخته و در تعیین اهمیت عوامل غیر شناختی در موفقیت، به نتایج قابل ملاحظه ای دست یافته اند(صالحی،۱۳۸۵).

واقعیت آن است که مفهوم هوش هیجانی دریچه جدیدی در علم روان شناسی گشود.از سال ۱۹۷۰ تحقیقات وسیعی در این زمینه آغاز گشت تا آن که واژه هوش هیجانی به عنوان اصطلاحی جدید در دایره المعارف آکسفورد تا سال ۲۰۰۲ آورده شد. در سال ۱۹۸۰ بار-آن برای اولین بار مخفف بهره هیجان را برای مجموعه ای از توانایی ها به کار برد و اولین آزمون را در این مورد ساخت.سپس اصطلاح “هوش هیجانی”در مجموعه مقالات دانشگاهی جان مایر و پیتر سالوی به سال ۱۹۹۳-۱۹۹۰ هویدا شد و آن ها نیز مفهوم اساسی خود را برای اولین بار با عنوان “هوش هیجانی” به چاپ رساندند. در سال ۱۹۹۵ دانیل گلمن این مفهوم را در پر فروش ترین کتاب خود با عنوان “هوش هیجانی”مطرح ساخت(اکبرزاده،۱۳۸۳).

۲-۲-۲-۱۲٫ویژگی های افرادی که هوش هیجانی بالا دارند

قبل از مطرح شدن هوش هیجانی همه نگاه ها معطوف به هوش شناختی بود اما امروزه عقیده بر این است که هوش شناختی در بهترین شرایط تنها بیست درصد از موفقیت ها را باعث می شود و هشتاد درصد موفقیت ها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از مواقع در گرو مهارت هایی است که هوش هیجانی را تشکیل می‌دهد. هوش هیجانی تا حدودی پیش‌بینی موفقیت را ممکن می‌سازد و نشانه برتری احساس(دل)به عقل (سر) نمی باشد بلکه نقطه تلاقی احساس و عقل است(گلمن[۱۰۰]،۱۹۹۵).

شواهد بسیاری ثابت می‌کنند، افرادی که مهارت هیجانی دارند، یعنی کسانی که احساسات خود را به خوبی می شناسند وهدایت می‌کنند و احساسات دیگران را نیز درک و به روشی اثربخش با آن برخورد می‌کنند، در هر حیطه ای از زندگی ممتازند. افرادی که در مهارت های عاطفی شان به خوبی رشد یافته اند، در زندگی خویش خرسند و ‌کار آمدند و عاداتی فکری در اختیار دارند که موجب می شود آن ها افرادی مولد و کارآمد باشند. افرادی که نمی توانند در زندگی عاطفی خود تسلط داشته باشند، درگیر کشمکش درونی هستند، همین ازتوانایی آنان در انجام کار متمرکز و تفکر روشن می کاهد(گلمن،۱۳۸۰).

هم چنین گلمن معتقد است که هوش هیجانی بالا می‌تواند کیفیت عمومی زندگی و موفقیت های شخصی و اجتماعی فرد را ارتقا دهد(مهانیان خامنه، ۱۳۸۵).

۲-۲-۲-۱۳٫اندازه گیری هوش هیجانی

تحول مدل های نظری هوش هیجانی به صورت همزمان موجب تحول ابزارهای سنجش این سازه نیز شده است.به طور کلی ابزارهای سنجش را می توان به دو دسته تقسیم کرد:

۲-۲-۲-۱۳-۱٫ مقیاس ترجیحی:

چند نمونه معروف از این مقیاس ها عبارتند از پرسشنامه ی بهره هیجانی بار-آن، مقیاس سبک ادراک عواطف بارنت، تست نقشه ی بهره ی هیجانی کوپر و ساواف، پرسشنامه ی قابلیت های هیجانی(ECI)که توسط گلمن، هی و همکارانشان(۱۹۹۹)، طراحی شده است، پرسشنامه ی هوش هیجانی که توسط نیکولاس اسکات و همکارانش(۱۹۹۸) تهیه گردیده و مقیاس رگه ی فراخلقی که توسط سالوود و همکاران ساخته شده است.

۲-۲-۲-۱۳-۲٫ مقیاس عملکردی:

خرید متن کامل پایان نامه ارشد | ۱-۶ تعریف واژگان تخصصی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

    1. تعیین تحولات بنیادی مورد نیاز در حیطه عوامل محیطی و ‌گروه‌های ذینفع بانک‌ها برای بهبود فضای کسب و کار

۱-۵ فرضیه های تحقیق

۱-۵-۱ فرضیه اصلی:

برای بهبود فضای کسب و کار، تحولات بنیادی در صنعت بانکداری ایران ضروری می‌باشد.

۱-۵-۲ فرضیه های فرعی:

    1. انجام تحولات در حیطه رسالت ها و اهداف بانک‌ها موجب بهبود فضای کسب و کار می شود.

    1. انجام تحولات در حیطه استراتژی ها و خط مشی های بانک‌ها موجب بهبود فضای کسب و کار می شود.

    1. انجام تحولات در حیطه ساختار و وظایف بانک‌ها موجب بهبود فضای کسب و کار می شود.

  1. انجام تحولات در حیطه عوامل محیطی و ‌گروه‌های ذینفع بانک‌ها موجب بهبود فضای کسب و کار می شود.

۱-۶ تعریف واژگان تخصصی

مهندسی مجدد[۵]: طراحی ریشه ای فرآیندها،تشکیلات و فرهنگ سازمان برای دستیابی به جهش هایی خارق العاده در عملکرد آن سازمان. مهندسی مجدد یعنی بازاندیشی بنیادین و طراحی نو و ریشه ای فرآیندها، برای دستیابی به بهبود و پیشرفتی شگفت انگیز در معیارهای حساس امروزی همچون قیمت، کیفیت،خدمات و سرعت (همر و چمپی، ۱۳۷۵).

چشم انداز[۶]: تصویر چیزی است که سازمان قصد دارد در آینده آن گونه باشد.(هریسون، ۱۳۸۹).

خط مشی[۷]: یک برنامه عمومی است که به منزله راهنمای عمل، مدّ نظر مدیران قرار گرفته و نحوه اجرای برنامه را برای مسئولان اجرایی سازمان معین می­ کند؛ ضمن آنکه وسیله مؤثری برای کنترل عملیات به شمار می‌آید (رضائیان، ۱۳۷۹).

فرایند[۸] : مجموعه ای از فعالیت های به یکدیگر وابسته که هدف همه آن ها تامین رضایت و نیاز مشتری است. هر فرایند با یک تأمین کننده مواد اولیه آغاز می شود و با یک مشتری پایان می‌یابد (سوری، ۱۳۸۶).

توسعه[۹]: توسعه در لغت به معنای رشد تدریجی در جهت پیشرفته شدن، قدرتمندتر شدن و حتی بزرگترشدن است. در واقع توسعه را می توان کوششی برای ایجاد تعادلی تحقق نیافته یا راه حلی در جهت رفع فشارها و مشکلاتی که پیوسته بین بخش های مختلف زندگی اجتماعی و انسانی وجود دارد دانست (لشکری، ۱۳۸۶).

بانک[۱۰]:واژه بانک اصطلاحی قدیمی از زبان آلمانی (bank) است که در ایتالیا مفهوم نیمکت[۱۱] از این واژه استخراج شده و از آنجا که صرافان ایتالیایی در فلورانس روی نیمکتهایی در نزدیکی محل های داد و ستد قرار می گرفتند این اصطلاح به معنی بانک تلقی شد (پژویان،۱۳۸۵).

۱-۷ خلاصه

در این فصل پژوهشگر در ابتدا به بیان مسئله و اهمیت انجام و اهداف پژوهش پرداخته و واژه ها و مفاهیم کلیدی در انتهای این فصل ارائه شده است.

فصل دوم

ادبیات تحقیق

۲-۱ مقدمه

برای بیان ضرورت انجام مهندسی مجدد در سازمان‌ها ابتدا بهتر است با ارائه مثال هایی به بیان تفاوت مدیریت سنتی و جدید پرداخت. فردی از محلی می‏گذشت، دو نفر را مشاهده کرد که یکی از آن ها چاله‏ای می ‏کند و دیگری آن را پر می ‏کند. کنجکاو شده پرسید این کار شما چه معنی دارد؟ پاسخ می ‏دهند: ما سه نفری کار می‏ کنیم و بین ما تقسیم کار وجود دارد، نفراول چاله می ‏کند، دیگری لوله‏گذاری می ‏کند و سومی آن را پر می ‏کند. امروز نفر دوم غایب است و ما کار خودمان را انجام می‏دهیم. این حکایت که تفاوت اصلی مدیریت سنتی و مدیریت جدید یا تفاوت «اداره کردن» و «مدیریت» را تشکیل می‌دهد، ضرورت مهندسی مجدد را آشکار می‌سازد (فرج وند، ۱۳۸۲) به عنوان مثالی دیگر، می توان تصور کرد در اتاق عمل، جراح پس از باز کردن قفسه سینه، بگوید من فقط مسئول بریدن هستم و برود (سپهری، ۱۳۸۱).

مهندسی مجدد نگاه و رویکردی نوین در مدیریت است که از دهه ۹۰ میلادی با باز اندیشی، طراحی مجدد و زیر سوال بردن مفهوم تقسیم کار که اصل و اساس بسیاری از سازمان های امروزی است متحول کننده سازمان‌های مختلفی در کشورهای صنعتی بوده است و به دلیل نگاه تازه‌ای که به سازمان‌ها داشته است سبب تحول تعالی بسیاری از سازمان‌ها گردیده است.نگاهی که در آن دگرگون کردن فرآیندها، ساختارها و سلسله مراتب نهفته است.مهندسی مجدد به دنبال استفاده از هوشمندی و نبوغ کارکنان و بیدار کردن استعدادهای خفته آنان است.

حامیان مهندسی مجدد فرایند کسب وکار(BPR[12])معتقدند شیوه های قدیمی انجام کسب‌وکار از طریق گروه‌های وظیفه‌ای،‌سلسله مراتب عمودی و مشاغل کاملاً تعریف‌شده، بیش از این موفقیت به بار نخواهد آورد. مشتریان خواهان کیفیت و خدمت متنوع‌تر و بهتر و تحویل به موقع هستند(Dey،۱۹۹۹).

مهندسی مجددبیش از آنکه یک تکنیک و روش بهبود باشد، یک دیدگاه تغییر و رویکرد ساختار شکن است بعبارت بهتر یک تحول در مدیریت است.مهندسی مجدد با دگرگون سازی و طراحی جدید، ‌تغییر ذهنیت، فرهنگ و نظام ارزشی در ساختار فرآیندها و روش استفاده از منابع و امکانات تحول بنیادی ایجاد می‌کند. در مهندسی مجدد شرکت از بنیاد دگرگون می‌گردد که این دگرگونی،دگرگونی در ذهن(طرز تفکر و نگرش مدیران و کارکنان) در فرهنگ و نظام ارزشی در فرآیندها، پردازش ها، ساختار و سازماندهی در روش استفاده از منابع و امکانات و دگرگونی در روش استفاده از تکنولوژیاطلاعات و ارتباطات در سازمان‌ها است(سوری، ۱۳۸۶).

جذابیتBPR در توانایی ارائه‌ راه های تغییر بنیادین در عملکرد سازمانی است. این کار به وسیله ساده‌سازیو روان‌سازی فرآیندهای کلیدی کسب‌وکار، ‌حذف تمامی گام‌های غیر ضروری و بدون ارزش‌افزوده، کاهش تعداد مراحل یا ایستگاه‌های انتقال کار و افزایش سرعت گردش کار انجام پذیرفته و در اغلب موارد سیستم‌ها و فناوری اطلاعات در آن نقش به‌سزایی دارند(Mohanty، ۱۹۹۸).

همر و چمپی بیان داشتند که BPR مترادف با اتوماسیون، مهندسی نرم‌افزار، تجدیدساختار، سازماندهی مجدد، کاهش اندازه، یا هموارسازی[۱۳] سازمان نیست بلکه،BPR در بردارنده‌ی بازاندیشی بنیادین در چگونگی انجام کارها و توسعه‌ فرایند های جدیدی است که به طور گسترده‌ای متفاوت و نوآور هستند و بهبودهای چشمگیر موردنظر را ارائه می‌دهند.مهندسی مجدد فرایند باید روی مشتری به وسیله فرآیندی جدید که سرانجام به مشتری مزیت بخشد، تمرکز کند و حاصل آن باید فرآیندی باشد که رضایت مشتری را تأمین کرده و برای شرکت صرفه‌جویی به دنبال داشته باشد(Murray،۲۰۰۰).در نگاه تازه ای که در مهندسی مجدد ایجاد می‌گردد، مردم یا مشتریان، اصلی ترین ذینفعان سازمان ها هستند زیرا، در نهایت جامعه (مردم و مشتریان) بهای خدمات و محصولات تولیدی سازمان‌ها و نیز سود سرمایه صاحبان آن را پرداخت می‌کنند.

مهندسی مجدد فرایند کسب وکار را باید به عنوان یک اقدام استراتژیک ‌و میان وظیفه‌ا‌ی دید و اگر به دنبال عرضه منافعی برای سازمان است، باید با سایر جنبه‌های مدیریت یکپارچه‌شود. پیش نیاز اصلی این است که مدیران قبل از اینکه دست به کار مهندسی مجددشوند، جزئیات موجود در فرآیندهای جاری را درک نمایند(Sohal&O’Neill ،۱۹۹۹) .

پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | ۲-۱۴) نقش بدهی در مجموعه اقلام مالی شرکت ها – پایان نامه های کارشناسی ارشد

Sinaie(1386)

SHabahang(1372)

تواند به درجه اعتبار شرکتی صدمه وارد آورد که با مشکلات مالی و نقدینگی مواجه است. سیاست یا

خط مشی تامین مالی کوتاه مدت که شرکت آن را به کار می‌گیرد، عمدتاً ترکیبی از دو عاملمی باشداول، میزان سرمایه گذاری در دارایی های جاری و دوم، نوع تامین مالی دارایی های جاری شرکت(روس و همکاران ،۲۰۰۲ ).

سه منبع اصلی تامین مالی کوتاه مدت شرکت ها به شرح زیر می‌باشد:

    1. اعتبارات تجاری

    1. وام های بانکی

  1. اوراق تجاری

در تقسیم بندی دیگری منابع کوتاه مدت به دو دسته منابع تضمین شده و منابع تضمین نشده تقسیممی شوند.منابع تامین مالی تضمین شده، عمدتاً از طریق بانک ها، مؤسسات مالی و خریداران تامین می‌گردند. در این حالت، اعطا کنندگان تسهیلات مالی کوتاه مدت، بخشی از دارایی های واحد تجاری را به منظور تضمین وام های اعطایی به وثیقه می گیرند. منابع تامینمالی کوتاه مدت تضمین نشده نیز عمدتاً شامل، اعتبارات تجاری(خریدهای نسیه) پیش دریافت از مشتریان، هزینه های پرداختنی، وام های بانکی و اسناد تجاری می‌باشند(شباهنگ ۱۳۷۴).

۲-۱۳-۲) تامین مالی بلندمدت

تامین مالی بلندمدت، نوعی تامین مالی است که در مدتی بیش از یک سال باز پرداخت شود و عمدتاً به منظور سرمایه گذاری های بلندمدت مورد استفاده قرار می‌گیرد. هنگامی که شرکت بخواهد دارایی های خود را افزایش دهد و برای این منظور به تامین مالی نیاز پیدا کند، نخستین اقدام در این زمینه این است که اطمینان حاصل شود از دارایی های موجود به صورت بهینه ای بهره برداری می شود. عمده ترین منابع تامین مالی بلند مدت شرکت ها، عبارتند از:

  • بدهی های بلندمدت

&et. al (2002)Ross

SHabahang(1372)

    • سهام ممتاز

    • سهام عادی

  • سود انباشته

بدهی، نشان دهنده تعهدات شرکت است که در نتیجه استقراض به وجود آمده و باید بازپرداخت شود. هنگامی که شرکت ها دست به استقراض می‌زنند، آن ها تعهد می‌کنند که مبالغی را به عنوان بهره در زمان‌های مشخص پرداخت نمودهودر نهایت اصل مبلغ قرض شده را نیز بازپرداخت نمایند(شباهنگ،۱۳۷۴).

۲-۱۴) نقش بدهی در مجموعه اقلام مالی شرکت ها

بدهی، از سه جزء اصلی معادله حسابداری و ساختار سرمایه اکثر شرکت هاست که نقش مهمی در تامین مالی آن ها ایفا نموده و روند استفاده آن در شرکت ها، خصوصاً شرکت های آمریکایی در طیپانزده سال گذشته سیر صعودی داشته است. مطالعات محققان با نمونه بزرگی از شرکت ها در محدوده زمانی طولانی بیانگر آن است، شرکت هایی با بدهی کمتر، ارزش بالایی داشته اند و بیشتر پیشنهادات این مطالعات در این راستاست که شرکت ها باید در استفاده از بدهی شان تجدید نظر کنند. دلایل متعددی برای استفاده از بدهی در ساختار سرمایه شرکت ها، چون موارد زیر وجود دارد:

    • صدورسهام جدید برای تامین مالی، گران و هزینه براست زیرا باعث کاهش بازده آتی سهام‌داران فعلی و کنترل مدیریتی می‌گردد. از آنجایی که شرکت ها باید ابتدا از ترکیب بدهی و سود انباشته تامین مالی نمایند، تامین مالی از طریق صدور سهام جدید به ‌عنوان علامت منفی به بازار تعبیر می‌گردد و عواقب بدی برای شرکت به دنبال خواهد داشت که در کوتاه مدتجبران پذیر نیست.

  • مدیر شرکت باید شرکت و محیط رقابتیخود را بهتر از دیگران بفهمد و در صورت مناسب بودن پیش‌بینی اش، سعی به افزایش ارزش ثروت سهام‌داران جاری نموده و در صدور سهام جدید محتاطانه عمل نماید. در این صورت ممکن است در تامین مالی، بخاطر سود آتی

SHabahang(1372)

سهام‌داران فعلی ترجیح دهد از بدهی و ذخایر استفاده نماید.(گوو،۲۰۰۸)

  • قدرت کاهنده مالیاتی بهره پرداختی بدهی، جریان نقد را افزایش داده و منجر به معرفی بدهی به عنوان ابزار مالی خوب می شود.

۲-۱۵) ساختار سرمایه

ساختار سرمایه، ترکیبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام است که شرکت ها بدان وسیله به تامین مالی بلندمدت دارایی های خود می پردازند. ساختار سرمایه شامل بدهی های بلند مدتو همچنین حقوق صاحبان سهام را در بر می‌گیرد.انتخاب بین میزان بدهییا سرمایه مورد استفاده در شرکت ها با مقایسه خصوصیات اصلی هر یک از انواع اوراق بهادار باید صورت پذیرد که تحت تاثیر عوامل داخلی مرتبط با عملیات شرکت یا سایر عوامل خارجی قرار دارد. پس از تعیین میزان سرمایه مورد نیاز شرکت، از سوی مدیریت مسئله ‌به این صورت مطرح می ‌گردد که برای تامین سرمایه مورد نیاز باید از کدام منابع استفاده شود و چه روشی به عنوان شیوه تامین مالی انتخاب گردد. یعنی شرکت باید چه میزان از بدهی در تامین مالی خود استفاده نماید و چه مقدار از سرمایه مورد نیاز را از محل انتشار سهام تامین کند. هدف شرکت های سهامی و مدیران آن ها حداکثر نمودن ارزش حقوق صاحبان سهام یا به عبارت دیگر، حداکثر نمودن ارزش شرکت و قیمت سهام آن می‌باشد.(گراد و همکاران ،۲۰۰۷)

حداکثر کردن ارزش شرکت نیز، مستلزم به کارگیری بهینه منابع مالی و کسب بازده و انتخاب ریسک مناسب برای شرکت است. در این چارچوب، مدیران می‌توانند از دو طریق ارزش شرکت را حداکثر نمایند:یکی از راه افزودن بر بازده شرکت و دیگری، حداقل نمودن هزینه سرمایه شرکت( بعد از کسر مالیات) و ریسک شرکت. با ترکیب مناسب منابع وجوه مورد استفاده توسط شرکت، ارزش آن به حداکثر خواهد رسید و در نتیجه ترکیبی از منابع به وجود می‌آید که ساختار سرمایه بهینه نامیده می شود و در آن هزینه سرمایه کل شرکت به حداقل خواهد رسید در رابطه با این موضوع که آیا واقعا

Guo (2008) Gaud &Bender( 2007)

ساختار سرمایه بهینه وجود دارد، نظریات متفاوتی ارائه گردیده و تأکید اصلی این نظریات براین مسئله

بوده است که آیا واقعا ساختار سرمایه بهینه می‌تواند با ترکیب منابع مالی مورد استفاده بر ارزش شرکت

و هزینه سرمایه آن اثر بگذارد؟

مقاله-پروژه و پایان نامه | ۲-۸-۱- پیشینه تحقیق خارجی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

تصویب سیاست های اصل ۴۴ توسط مجلس شواری اسلامی برای فعال نمودن بخش خصوصی، از جمله سیاست های بلند مدتی است که به منظور اصلاحات اقتصادی و دستیابی به توسعه پایدار صورت گرفته است.

یکی از تکالیف قانونی دولت در اجرای سیاست اصل ۴۴، توانمند سازی بخش خصوصی، ایجاد فضای کسب و کار و تشکیل و تقویت نهادهای مالی مرتبط با آن است. هم اکنون یکی از مهمترین موانع اجرای صحیح خصوصی سازی، نبود بسترهای لازم یا به عبارتی نبود ابزارهای لازم و تدابیر هموار کننده برای مشارکت بخش خصوصی و غیردولتی است. لذا با توجه به اهمیت اصل ۴۴ و ضرورت گسترش فعالیت های اقتصادی در بخش خصوصی بنظر می‌رسد برای رسیدن به اهداف پیش گفته باید ابزارهای مالی مورد نیاز این بخش نیز ایجاد گردد. یکی از این ابزارها تشکیل صندوق های سرمایه گذاری است. در این راستا در سال ۱۳۸۸ دولت لایحه ای را مبنی بر تأسيس و حمایت از صندوق های سرمایه‌گذاری به مجلس تقدیم نموده است که تاکنون در صحن علنی مجلس مطرح نشده است. اگرچه برخی از شرکت ها و صندوق های سرمایه گذاری مانند شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی، سرمایه گذاری مهر اقتصاد ایرانیان، صندوق های بازنشستگی از جمله تامین اجتماعی، سرمایه گذاری مهر اقتصاد ایرانیان، صندوق های بازنشستگی از جمله نهادهای مالی هستند که حجم زیادی از منابع مالی را در اختیار دارند اما این نوع صندوق‌ها در واقع نوعی نهاد شبه دولتی هستند که نه نظارت پذیری مجلس و سایر نهادهای نظارتی را پذیرا هستند و نه خصوصی می‌باشند که قواعد رقابت پذیری را رعایت کنند. کار آفرینان که خد دارای ایده نو و دانش عملی هستند، قادرند بیشترین تاثیر را در فضای کسب و کار ایجاد کنند و موجب تحرک اقتصادی و بهبود محیط کسب و کار گردند و این منوط به ایجاد سازوکارهای لازم برای تحقق چنین هدفی است. بالفعل نمودن ایده های بالقوه نیازمند تامین منابع مالی فوری برای اینگونه کارآفرینان است که صندوق سرمایه گذاری مخاطره پذیر به عنوان یکی از نهادهای فعال مالی می‌تواند برای گسترش کارآفرینی و حمایت از ایده های خلاق کسب و کار در صحنه اقتصاد نقش آفرینی کند. مزایایی که می‌توان در این راستا برای صندوق سرمایه گذار مخاطره پذیردر ایران متصور شد عبارتند از

* گسترش فعالیت سرمایه گذاری در قالب پرتفوی غیربورسی

* ایجاد تنوع در حوزه فعالیت های سرمایه گذاری

* امکان استفاده از منابع مالی صندوق ذخیره ارزی

* کمک به توسعه فناوری و جلوگیری از خروج طرح ها از کشور

* ایجاد زمینه و بستر مناسب جهت بروز خلاقیت ها و نوآوری ها در قالب طرح های مختلف (عرفانیان و شیرزادی ۱۳۸۶)

* ایجاد اشتغال و بهبود درآمد خانوارها

* تسهیل مشارکت عمومی و هدایت پس اندازهای سرگردان به سوی بخش های مولد و کارآفرین

به طور واضح، با وجود زیان های تجمعی اولیه که درچهار پنج سال اول صندوق ایجاد می‌گردد این نوع سرمایه گذاری ها فقط منوط به وجود صبر و شکیبایی سرمایه گذاران ‌در بلند مدت است.

* افزایش رقابت و نوآوری اختراع در بخش خصوصی

* گسترش کارآفرینی از طریق توسعه ظرفیت های منابع داخلی

همان‌ طور که در بالا اشاره گردید ضرورت گسترش فعالیت های بخش خصوصی ایجاب می‌کند که متولیان امور اقتصادی و دولتمردان از همه امکانات، ابزارها و ظرفیت های مربوطه استفاده نمود و تلاش کنند تا موانعی که در این مسیر وجود دارد برطرف نمایند. این موانع ممکن است ناشی از مسائل فرهنگی، سیاسی و یا زیر ساخت های اقتصادی و غیره باشد. برخی از مشکلات را می توان در کوتاه مدت حل نمود و برخی دیگر متناسب با ایجاد زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی به زمان طولانی تر نیاز دارند. برای اینکه کشور عزیز ما نیز بتواند همگام با تغییرات بسیار شدید و متغیر تکنولوژی، تنوع بازارهای مالی و کسب و کارهای متنوع ارزش آفرین، از فرصت های موجود استفاده نماید باید دانش و الگوهای سرمایه داری وسرمایه گذاری را در سطح جامعه گسترش و آن را با فرهنگ بومی ایرانی و اسلامی سازگار نماید.

۲-۸- پیشینه پژوهش

۲-۸-۱- پیشینه تحقیق خارجی

آکرلف[۱] (۱۹۷۰) که یکی از پیش تازان در حوزه تحلیل عدم تقارن اطلاعاتی است، نشان می‌دهد که «اطلاعات مخفی» می‌تواند به شرایطی ختم شود که در آن شرایط، بازار دارای آیتم های کم کیفیت انتخاب شود. ‌بنابرین‏ اطلاعات مخفی می‌تواند یکی از عوامل شکست بازار باشد. محققین دریافته اند که مشکلات انتخاب ناسازگار می‌تواند در بسیاری از شرایط به ویژه در بازارهای بیمه که خریداران بیمه ریسک کار را بهتر از شرکت های تشخیص می‌دهند (پاولی[۲] ۱۹۷۴) و یا در بازارهای نیروی کار که کارکنان توانایی‌های خود را بهتر از شرکت هایی که آن ها را استخدام می‌کنند، تشخیص می‌دهند (اسپنز[۳] ۱۹۷۳)، موجب ایجاد مشکلاتی شود. یکی از مهمترین عناصر دیگر در عدم تقارن اطلاعاتی «عمل مخفی» است، یعنی یکی از مخاطبین معامله، عملی انجام می‌دهد که از دید طرف دیگر مخفی باقی می ماند و این عمل، بازده طرفین را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این موضوع معمولاً تحت عنوان خطر اخلاقی نام گذاری می شود.

 
مداحی های محرم