وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | قسمت 13 – پایان نامه های کارشناسی ارشد

در پاسخ باید گفت، با مراجعه به مبانی و قواعد عمومی تفسیر قوانین ، به نظر می‌رسد مقررات قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس و ارتشاء و کلاهبرداری، با توجه به خاص مقدم بودن، و عدم نسخ صریح آن در قانون مجازات مصوب ۱۳۹۲، کماکان دارای اعتباری قانونی بوده و مجازات شروع به جرم اختلاس بر اساس ماده ۶ قانون تشدید تعیین خواهد. و همچنین با توجه به ماده ۷۲۸ ازقانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ که بیان می‌دارد: « ماده ۷۲۸: کلیه قوانین و مقررات مغایر با این قانون از جمله قانون مجازات اسلامی مصوب ۸/۵/۱۳۷۰ ، مواد (۶۲۵) تا (۶۲۹) و مواد( ۷۲۶) تا( ۷۲۸) کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی «تعزیرات و بازدارنده» مصوب ۲/۳/۱۳۷۵ قانون اقدامات تأمینی مصوب ۱۲/۲/۱۳۳۹ و قانون تعریف محکومیت های مؤثر در قوانین جزایی مصوب ۲۶/۷/۱۳۶۶ و اصلاحات و الحاقات بعدی آن ها نسخ می­گردد.»

حال با توجه به اصل عام بودن قانون‌گذار و این که در ماده فوق الذکر مواردی را که نسخ گردیده به صراحت و به صورت حصری بیان نموده و از آن جایی که قانون‌گذار در مقام بیان بوده است و اگر ماده ۶ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس وکلاهبرداری را مغایر با قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ می دانند، در این ماده بیان می­نموده است، لذا به نظر می‌رسد که ماده ۶ قانون تشدید همچنان به قدرت خود باقی است.

موضع حقوق عراق در خصوص شروع به جرم در اختلاس ، شباهت هایی با حقوق ایران دارد.ماده ۳۰ قانون عقوبات عراق به شروع به جرم اختصاص دارد.شروع به جرم صرفا در جرایم جنایی و جنحه ای جرم تلقی می شود و شروع به جرم در جرایم خلافی، جرم انگاری نشده است.‌بنابرین‏ در حقوق عراق شروع به جرایم جنایی و جنحه ای جرم است و نیازی به تصریح مقنن در هر جرمی نیست.( شبیه به موضع قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ و بر خلاف قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰ در ایران ). جرم اختلاس با توجه به مجازات قانونی تعیین شده برای آن ، جرمی جنایی تلقی می شود.مطابق با ماده ۲۴ قانون عقوبات این کشور، هر جرمی که مجازات آن اعدام ، حبس ابد و حبس از ۵ تا ۱۵ سال باشد، جنایت تلقی می شود و از آن جا که مجازات جرم اختلاس مطابق با ماده ۳۱۵ ، تا ۱۰ سال حبس می‌باشد، لذا اختلاس در نظام حقوقی عراق جرمی از درجه جنایت است و لذا شروع به جرم آن نیز، جرم تلقی می شود.

اما در خصوص تعریف شروع به جرم نیز باید چنین گفت که شروع به جرم در نظام حقوقی عراق بدین نحو تعریف می‌گردد: (( شروع به ارتکاب فعلی ، به قصد ارتکاب جنایت یا جنحه و توقف آن به دلیلی خارج از اراده مرتکب )) در حقوق عراق نیز مطابق با بخش اخیر ماده ۳۰، صرف قصد ارتکاب جنایت و جنحه و ارتکاب رفتاری که (( عملیات مقدماتی )) نامیده می شود ، شروع به جرم نیست.

گفتار سوم: رکن روانی

برای صدق عنوان مجرمانه بر فعل یا ترک فعل علاوه بر عنصر قانونی و مادی نیازمند به عنصر معنوی نیز می‌باشد. چرا که هر عملی بدون اراده و قصد مجرمانه؛ بودنش منتفی خواهد شد. به علت فقدان عنصر معنوی عمل ارتکابی حتی ‌در جرائم مادی صرف نیز قانون‌گذار عنصر معنوی را لحاظ ‌کرده‌است. البته در یک مورد استثناء اراده ارتکاب فعل به تنهایی و بدون قصد مجرمانه و خطای جزائی مؤثر و جرم است و موجب ثبوت دیه می‌باشد و آن جنایات واقع شده به صورت خطای محض است.[۵۸]

اختلاس، چه در ایران و چه در نظام حقوقی عراق از جرایم عمدی است و برای تحقق عمد، لازم است که تصاحب یا از بین بردن مال متعلّق به دولت یا اشخاص که در ید امانی مرتکب بوده است، معلول سوء نیت و قصد آگاهانه کارمند باشد و به علاوه باید متضمن انتفاع شخص مختلس یا شخص دیگری هم باشد، به عبارت دیگر تحقق عنصر روانی جرم موکول به وجود عمد عام مرتکب در تصاحب مال و وجود سوء نیت خاص در اضرار دولت یا افراد دیگر است.[۵۹]

امّا هر گاه بر اثر بی احتیاطی یا اشتباه در محاسبه از ناحیه صندوق­داران مبلغی از وجوهی که بر حسب وظیفه به آن ها سپرده شده کسری حاصل گردد، این اندازه اقدام مرتکب، به علت فقدان قصد مجرمانه اختلاس محسوب نمی‏ شود، هر چند ممکن است موجب مسئولیت مدنی صندوق­دار گردد. به علاوه برای جبران این قبیل اشتباهات ، معمولاً مبلغ جزیی به عنوان کسر صندوق به آنان پرداخت می‏ شود. ‌در مورد سایر کالاهای تبخیر شدنی و غیره نیز کسری متعارفی برای انبارداران در نظر گرفته می‏ شود[۶۰]

سوء نیت عام در جرم اختلاس همان قصد برداشت و تصاحب اموال و اشیاء به نفع خود یا دیگری است و سوء نیت خاص تحصیل منفعت برای مرتکب و اضرار به دولت می‏ باشد. در واقع باید بین عمل مرتکب و حصول نتیجه که همان تحصیل مال یا نفعی است رابطه علیت موجود باشد.

اداره حقوقی قوه قضائیه با تأکید بر لزوم احراز سوء نیت چنین نظر داده است:

« مأموران و مستخدمین دولتی که اموال، وجوه و یا سایر اشیاء دولتی متعلّق به بیت‏المال که به حسب وظیفه به ایشان سپرده شده است هرگاه اموال مذکور را به نفع خود یا دیگری برداشت یا تصاحب نمایند مشمول مقررات تشدید مجازات ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری خواهند بود. در صورت عدم احراز سوء نیت و وقوع جرم یا اتلاف غیر عمدی با توجه به مسئولیت ناشی از امانت و مقررات قانون مسئولیت مدنی و سایر قوانین موضوعه با آنان رفتار خواهد شد» .[۶۱]

یکی از شعب دیوان عالی کشور در یکی از آرای خود می‏گوید:

«تنها وجود کسر در وجوه ابواب جمعی که ممکن است این کسر جهات دیگری غیر از اختلاس داشته باشد و همچنین عجز جمع­دار از اثبات دعوی فقدان هیچ یک ملازمه با اختلاس ندارد؛ بلکه اصولاً دادگاه باید اقدام متهم را به اختلاس احراز نماید[۶۲] ».

‌بنابرین‏ اشخاصی که وجوه نقدی یا مطالبات یا حواله یا سهام و اسناد و اوراق بهادار نزد آن ها است، صرف امتناع از ردّ آن ها ولو بعد از مطالبه یا عجز از دادن حساب باشد، دلیل قاطع بر قصد اختلاس نیست چه بسا ممکن است مأمور دولتی بواسطه اشتباهات یا روشن کردن موارد خرج یا علل دیگری که هیچ یک ملازمه با تصاحب ندارد، تأخیر در دادن حساب بنماید و این امر را نمی‏توان دلیل بر اختلاس دانست.

الف) سوء نیت عام

هر جرم علی الاصول تا اراده نباشد واقع نمی‌شود لذا اراده در تمام جرائم اعم از عمدی و غیر عمدی حتی در جرایم مادیصرف نیز وجود دارد. اما آن چه مهم است این می‌باشد که میزان و سیطره مجرم بر عنصر مادی در عنصر روانی چقدر بوده است. اگر اراده و قصد مرتکب به فعل و نتیجه تعلق بگیرد قصد مجرمانه و سوء‌نیت خواهد شد و اما اگر اراده مرتکب تنها به فعل تعلق بگیرد و نتیجه مقصوداش نباشد: خطای کیفری خواهد شد.[۶۳] در بخش عنصر معنوی جرائم و سوء‌نیت و قصد مجرمانه، هدف از ارتکاب جرم و غایت و اراده و انگیزه و… مباحثی هستند که مطرح می‌شوند

قانون‌گذار در ایران، در مواد قانونی تعریفی از سوء‌نیت بیان نکرده است اما می توان گفت، سوء‌نیت و سوء‌قصد و عمد و اراده ، در مواد مختلف قانون جزا به یک معنی که شامل قصد مجرمانه بوده به کار رفته است، که مراد از سوء نیت عام نیز همین موارد است.اما در حقوق عراق موضع دیگری اتخاذ شده است و آن طور که از ماده ۳۳ قانون عقوبات این کشور بر می‌آید، عمد عام مرتکب این­چنین تعریف شده است (( تعلق اراده مرتکب به رفتای که برای آن مجازات تعیین شده است …))

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – ۱-۲- عنوان تحقیق – 10

عنوان شماره صفحه

نمودار ۴-۱: نمودار جعبه ای متغیر هوش اجتماعی در میان پاسخگویان ۴۶

نمودار ۴-۲: نمودار جعبه ای متغیر پردازش اطلاعات اجتماعی در میان پاسخگویان ۴۷

نمودار ۴-۳: نمودار جعبه ای متغیر آگاهی اجتماعی در میان پاسخگویان ۴۸

نمودار ۴-۴: نمودار جعبه ای متغیر مهارت اجتماعی در میان پاسخگویان ۴۹

نمودار ۴-۵: نمودار جعبه ای متغیر کیفیت خدمات در میان پاسخگویان ۵۰

نمودار ۴-۶: نمودار جعبه ای متغیر ‌پاسخ‌گویی‌ در میان پاسخگویان ۵۱

نمودار ۴-۷: نمودار جعبه ای متغیر همدلی در میان پاسخگویان ۵۲

نمودار ۴-۸: نمودار جعبه ای متغیر اطمینان داشتن در میان پاسخگویان ۵۳

نمودار ۴-۹: نمودار جعبه ای متغیر قابلیت اعتماد در میان پاسخگویان ۵۴

نمودار ۴-۱۰: نمودار جعبه ای متغیر ملموس بودندر میان پاسخگویان ۵۵

نمودار ۴-۱۱: نمودار پراکنش هوش اجتماعی در برابر کیفیت خدمات ۵۶

نمودار ۴-۱۲: نمودار پراکنش پردازش اطلاعات اجتماعی در برابر کیفیت خدمات ۵۷

نمودار ۴-۱۳: نمودار پراکنش آگاهی اجتماعی در برابر کیفیت خدمات ۵۸

نمودار ۴-۱۴: نمودار پراکنش مهارت اجتماعی در برابر کیفیت خدمات ۵۹

چکیده

به دنبال نظریات و تحقیقات جدید در مدیریت، هوش اجتماعی از اهمیت زیادی در کشور برخوردار شده است. در سال های اخیر تحقیقاتی چند در این رابطه صورت گرفته است که خود نشان از تمایل سازمان ها ‌به این موضوع می‌باشد. کیفیت خدمات نیز یکی از مباحث کلاسیک مدیریت به توصیف ابعاد خدمات می پردازد. کیفیت خدمات از مباحث پر اهمیت مدیریت بوده که سال ها محققان در رابطه با آن به تحقیقات و روش های جدید در ارائه خدمات می پردازند. در این پژوهش تحت عنوان “بررسی رابطه بین هوش اجتماعی با کیفیت خدمات در بیمارستان های شهرستان بندعباس”، جامعه آماری ۱۷۹۸ نفر و نمونه ای به تعداد ۳۱۷ نفر از پرسنل بیمارستان ها و مراجعین در شهرستان بندرعباس انتخاب و اطلاعات مورد نیاز از طریق دو پرسشنامه جمع‌ آوری گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط نرم افزار spss و همچنین با بهره گرفتن از آزمون اسپیرمن صورت پذیرفته که در نتیجه مشخص گردید: بین هوش اجتماعی و کیفیت خدمات رابطه وجود دارد؛ بین پردازش اطلاعات اجتماعی و کیفیت خدمات رابطه وجود دارد؛ بین آگاهی اجتماعی و کیفیت خدمات رابطه وجود دارد؛ بین مهارت اجتماعی و کیفیت خدمات رابطه وجود دارد.

واژگان کلیدی: هوش اجتماعی، کیفیت خدمات، پردازش اطلاعات اجتماعی، مهارت های اجتماعی، آگاهی اجتماعی

فصل اول:

کلیات تحقیق

۱-۱- مقدمه

هوش اجتماعی[۱] به گونه ای گسترده در تمامی عرصه های اجتماعی خود را نشان می‌دهد ولی شرایط ظاهری استاندارد تست های آزمایشگاهی را جواب نمی دهد. ادوارد ثورندایک[۲] استاد روانشناسی دانشگاه کلمبیا در ۱۹۲۰ طی مقاله در مجله ماهانه هارپر نوشت که: کارایی فردی به اندازه باورنکردنی در موفقیت شخص در تمامی زمینه ها به ویژه رهبری و مدیریت مؤثر است. در سال ۱۹۵۰ دیوید کسلر روانشناس نامدار ابداع کننده ضریب هوشی هنوز هوش اجتماعی را به عنوان هوش عمومی با کاربرد در موقعیت های اجتماعی می شناسد. با گذشت بیش از پنجاه سال تحقیق در رابطه با هوش اجتماعی می توان گفت که این موضوع کانون توجه روانشناسان و سایر محققان این زمینه قرار گرفته است (گلمن[۳]، ترجمه رزم آزما ۱۳۸۹، ۸۸).

هر یک از ما به عنوان مصرف کننده همه روزه از خدمات استفاده می‌کنیم. روشن کردن چراغ، دیدن تلویزیون و … جملگی نمونه های استفاده از خدمات فردی است. مؤسسه‌ ای که شما در آن مشغول به تحصیل می باشید خود یک سازمان خدماتی پیچیده است. به دلیل تنوع خدمات، تعریف خدمات اغلب دشوار است. آنچه این امر را پیچیده تر می‌کند این واقعیت است که با دلیل نامحسوس بودن اکثر داده ها و ستاده ها غالبا درک و تشخیص راه های انجام و عرضه ی خدمات آسان نیست. به طور کلی خدمات کار یا عملی است که در آن یک طرف به طرف مقابل عرضه می شود.

گرچه ممکن است این روند با یک محصول فیزیکی در ارتباط تنگاتنگ باشد، اما این عمل لزوماً نا محسوس است و معمولا با مالکیت هیچ یک از عوامل تولید منجر نمی گردد (لاولاک و رایت ۱۳۸۲، ۴۴).

۱-۲- عنوان تحقیق

بررسی رابطه بین هوش اجتماعی با کیفیت خدمات در بیمارستان های شهرستان بندرعباس.

۱-۳- بیان مسئله

محققان اولیه نظیر ثوراندایک ۳ پیشنهاد ارائه کردند که توانایی اجتماعی عنصر مهمی از هوش می‌باشد، هوش اجتماعی از نظر ثورندایک توانایی درک دیگران، عمل و رفتار هوشمندانه در رابطه با دیگران است، کسلر در گزارش خود درباره هوش می نویسد: کوشیده ام نشان دهم که علاوه بر عوامل هوشی، عوامل غیر هوشی ویژه ای نیز وجود دارد که می‌تواند رفتار هوشمندانه را مشخص کند. نمی توانیم هوش عمومی را مورد سنجش قرار دهیم مگر اینکه آزمون ها و معیارهایی نیز برای سنجش عوامل غیر هوشی در اختیار داشته باشیم. گاردنر[۴] و همکاران (۱۳۸۶) هم ۸ نوع هوش مسقل از هم را مطرح ‌کرده‌است: هوش زبانی یا کلامی، هوش موسیقی ایی، هوش منطق ریاضی، هوش فضایی، هوش بدنی – جنبشی، هوش بین فردی و هوش درون فردی و هوش طبیعت گرایانه. گاردنر معتقد است که انسان ها برای هر مسئله خاصی، هوش مربوط به آن مسئله را به کار می‌برند. ‌بنابرین‏ سازمان‌های آموزشی باید از منابع انسانی و مادی بهره گیرند و جهت رسیدن به اهداف تلاش کنند پس برخورداری مدیر از انواع هوش به ویژه هوش اجتماعی که از عوامل بسیار مهم برای بالندگی سازمان به شمار می‌آید، در افزایش کارایی و اثربخشی بیشتر سازمان تاثیر بسزایی دارد (رضایی و خلیل زاده ۱۳۸۸، ۲۳).

دانلود پایان نامه های آماده | قسمت 9 – 10

دوم- دیدگاه حقوق ایران

اراده باطنی، امری پنهان و مخفی است و به طور معمول نمی توان از آن آگاه شد. لازم است این اراده به شکلی در خارج ظهور یابد؛ امری که بر قصد باطنی دلالت می‌کند و اراده ظاهری نامیده می شود. در خصوص رابطه و نسبت بین این دو شکل از اراده و آثار پذیرش هر یک از آن ها در نظام تقنینی، میان حقوق ‌دانان و نیز در رویه قضاییمباحثی مطرح است که در این فصل بررسی می شود.

وضعیت نظام تقنینی

در قوانین ایران نیز همانند فقه، رویکرد ثابتی به موضوع دیده نمی شود. برخی از مواد، موید ترجیح قصد درونی اند و برخی دیگر، توجه ویژه ای به قالب قراردادی نموده اند که اشاره به برخی از این مواد ضروری می کند.

دلایل ترجیح اراده باطنی

۱- به موجب ماده ۱۹۱ قانون مدنی« عقد محقق می شود به قصد انشاء به شرط مقرون بودن به چیزی که دلالت بر قصد کند». به موجب این ماده، قصد درونی سازنده عقد است؛ چرا که تحقق عقد با قصد انشاء صورت می پذیرد. البته این قصد به خاطر اینکه بتواند در عالم خارج منشا اثر شود باید همراه با کاشف خارجی باشد. ولی این کاشف تنها جنبه طریقیت دارد و نقشی در سازندگی عمل حقوقی ندارد.

۲- مفاد ماده ۱۹۶ قانون مدنی نیز ناشی از حکومت قصد باطنی بر قصد اظهار شده است:«کسی که معامله می‌کند، آن معامله برای خود آن شخص محسوب است، مگر اینکه در موقع عقد خلاف آن را تصریح نماید، یا بعدا خلاف آن ثابت شود.

به حکم این ماده، بر حسب ظاهر، عقد برای طرفین متعاملین منعقد می شود و آن ها خود عهده دار حقوق و تکالیفی هستند که به موجب عقد ایجاد شده است. اما قسمت دوم ماده به طرفین اجازه داده است که پس از انعقاد قرارداد، خلاف این ظهور را ثابت نمایند. ‌بنابرین‏ یکی از آن ها یا هر دو می‌توانند اعلام کنند که عقد را اصالتاً منعقد نساخته اند، بلکه به نمایندگی از طرف دیگری در انعقاد قرارداد شرکت جسته و قصد درونی آنان این بوده که نماینده شخص دیگر باشند پس قرارداد هیچگونه تکلیفی را برای آنان ایجاد نکرده است.

۳- به موجب ماده ۶۵ قانون مدنی:« صحت وقفی که به علت اضرار دیّان واقع شده باشد منوط به اجازه دیّان است». بر اساس این ماده، با اینکه ظاهر عقد وقف به درستی تنظیم شده است، اما با اثبات شدن نیت درونی طرفین که امری خلاف مصالح اجتماعی است، عقد نیز نافد تلقی می شود.

شبیه چنین مقرره ای در ماده ۲۱۸ قانون مدنی نیز آمده و با اثبات صوری بودن معامله ای که به قصد فرار از دین واقع شده، حکم به بطلان آن داده شده، هر چند که ظواهر عقد دارای هیچ اشکالی نباشد.

۴- به موجب ماده ۶۶ قانون مدنی:«وقف بر مقاصد غیر مشروع باطل است». سوال این است که، آیا قصد غیرمشروع برای تاثیر بر سرنوشت عقد، باید اعلام شود و در قلمرو تراضی قرار گیرد یا صرف قصد درونی نامشروع موجب بطلان عقد است؟ در این مورد می توان گفت حکم این ماده تأیید حکم عمومی مندرج در بند ۴ ماده ۱۹۰ قانون است. در این ماده، مشروعیت جهت معامله به طور مطلق جزء شرایط اساسی صحت معامله احصاء شده است.

ماده ۶ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و ماده ۹۷۵ قانون مدنی هم در ارتباط با نظم عمومی و اخلاق حسنه، حاوی چنین مطلبی هستند.

در بحث از مکتب های شخصی و اجتماعی که طرفداران نظریه اجتماعی حقوق بر این باورند که وظیفه اصلی قوانین، حفظ نظم اجتماعی است و لازمه نظم اجتماعی نیز حفظ نظم در معاملات و احترام به اعتماد مشروع و حسن نیت اشخاص است. اگر قرار باشد هر کسی پس از اعلام اراده بتواند ادعا کند که آنچه که وی اعلام کرده با قصد و اراده حقیقی او مطابقت ندارد و بدین وسیله اعتماد مشروع دیگران را مورد سوء استفاده قرار دهد، نظم روابط عمومی به هم می ریزد و اعتماد که لازمه روابط حقوقی است جای خود را به سوء ظن و عدم اعتماد می‌دهد. این موضوع گرچه مبالغه آمیز است ولی بخشی از حقیقت را با خود دارد.

قانون گذار ایران هم از این امر غافل نشده و سعی ‌کرده‌است در عین حال که اصل حکومت اراده باطنی را تا حد امکان مورد احترام قرار دهد ولی از حفظ نظم در معاملات و احترام به اعتماد مشروع اشخاص غافل نشود. به همین دلیل مواردی وجود دارد که حاکی از پذیرش اراده ظاهری است. از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- ماده ۲۲۴ قانون مدنی:« الفاظ عقود محمول است بر معانی عرفیه». مطابق این ماده، اصل این است که کسی که اراده خود را اعلام می کند، از گفته یا نوشته خود معنایی را مد نظر دارد که در عرف مرسوم است؛ چرا که فرض این است که مخاطب هر اعلام اراده، همان معنایی را از کلام اعلام کننده می فهمد که عرف از آن اعلام برداشت می کند. ‌بنابرین‏ طرفین بر مبنای فهم عرفی از آنچه اعلام شده، تراضی می‌کنند و باید بدان ملتزم باشند. پس در تفسیر قرارداد، عبارات باید بر معانی متعارف حمل گردد و لازم نیست که به تجسس پرداخت که قصد باطنی طرفین از الفظ عقد چه بوده است و ظاهراًً در صورت تجسس و رسیدن به امر مخالف ظاهر هم، اعتباری برای آن نیست.

۲- به موجب ماده ۱۲۹۲ قانون مدنی:«در مقابل اسناد رسمی یا اسنادی که اعتبار اسناد رسمی را داردانکار و تردید مسموع نیست و طرف می‌تواند ادعای جعلیت به اسناد مذکور کند یا ثابت نماید که سند مذبور به جهتی از جهات قانونی از اعتبار افتاده است». ماده ۱۳۰۹ قانون مدنی نیز در حکمی مشابه اعلام ‌کرده‌است:« در مقابل سند رسمی یا سندی که اعتبار آن در محکمه محرز شده، دعوی که مخالف با مفاد یا مندرجات آن باشد به شهادت شهود اثبات نمی گردد[۵۶]».

در یک جمع بندی کلی می توان گفت قانون مدنی ایران برای حفظ مصالح فردی یا اجتماعی در موارد متفاوت، از ظرفیت هر دو نظریه بهره جسته و به جوانب مثبت هر دو توجه داشته است. ولی اصل این است که اراده باطنی و درونی، سازنده عمل حقوقی است و در فرض تعارض بین اراده ظاهری و اراده باطنی، اراده باطنی حاکم است.

گفتار چهارم- نحوه اعلام اراده

معامله کننده باید علاوه بر ادای جمله فروختم یا امضای سند فروش، قصد ایجاد عقد را داشته باشد. و در همان زمانی که شخص جمله مثلاً فروختم را ادا می‌کند، در حقیقت هم ایجاد کرده و هم در عین حال اعلام می‌کند. بدین جهت وجود قصد انشای باطنی، بدون اینکه در خارج ابراز شود، در عقود تأثیری ندارد.

‌در مورد ایقاعات نیز قصد لازم است و الا ایقاعی بعمل نخواهد آمد. منتها برای تحقق آن، وجود جنبه اعلامی لازم نیست بلکه کافیست ایقاع کننده در ذهن خود، ایقاع را انشاء کنند.

ابراز اراده انشائی در ایقاع، از آن جهت انجام می‌گیرد که وسیله ای برای اثبات تحقق آن است، مانند ابراء که به صرف انشای باطنی آن به وسیله بستانکار، تحقق خواهد یافت.

مقالات و پایان نامه ها – ۲-۲-۱۶- مشارکت بودجه‌بندی و نقش میانجی تعهد سازمانی بر عملکرد – 5

۲-۲-۱۴- نقش مدیران در مشارکت بودجه

حسینی (۱۳۸۹) در بررسی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم مشارکت در تهیه بودجه بر عملکرد مدیران، ابتدا به بررسی تأثیر مشارکت مدیران در بودجه بر عملکرد مدیران (تأثیر مستقیم) و سپس بررسی این ارتباط به واسطه متغیرهای رضایت شغلی و اطلاعات شغلی (تأثیر غیرمستقیم) پرداخت واظهار کرد مشارکت مدیران در تدوین بودجه یک عامل انگیزشی است تا از این طریق عملکرد آن ها بهبودیابد. نتایج پژوهش او نشان دادکه افزایش مشارکت مدیران شرکت های دولتی (به صورت مستقیم و( غیرمستقیم) سبب بهبود عملکرد آنان می شود.

نوری و پارکر[۳۱] (۱۹۹۸) استدلال نمودند که ترخیص توابع مشارکت در فرایند تنظیم بودجه می‌تواند منجر به افشای اطلاعات شخصی شود که به طور واقع بینانه تر طراحی و از جمله بودجه دقیقی به شمار می‌روند. این مزیت مشارکت بودجه که توسط شاه[۳۲] (۲۰۰۷) به اشتراک گذاشته شده روشن می‌کند که مشارکت کارمندان و پرسنل در فرایند بودجه بندی سبب هم ترازی اهداف احزاب مختلف می شود ۲۰۱۴) (Owusu, et al,.

‌زین‌الدین و راهانا[۳۳](۲۰۱۱) با بررسی مطالعات رابطه بین مشارکت در بودجه بندی و عملکرد اظهار داشتند یافته های متناقض، محققان را به منظور بررسی وجود متغیرهای واسطه در ارتباط بین مشارکت در بودجه بندی و عملکرد مدیریتی تشویق کرد. آن ها مدلی از بودجه بندی مشارکتی را که با انگیزش و عدالت ترکیب شده بود، ارائه کردند. لوکمن میا [۳۴](۱۹۹۸)تأثیر مشارکت در بودجه بندی را بر عملکرد مدیریتی بررسی کرد. نتایج نشان داد مشارکت در بودجه بندی ‌در مورد مدیرانی که نگرش یا انگیزه مطلوب تر دارند، با بهبود عملکرد همراه است، درحالی که مشارکت مدیرانی که نگرش یا انگیزه نامطلوبی داشتند، با عملکرد مختل شده همراه بود (رجبی و همکاران، ۱۳۹۳).

مشارکت بودجه به مرئوسین این فرصت را داده تا در تنظیم اهداف تجارتی مشارکت نمایند و دارای درجه ای از تاثیرگذاری برروی مشارکت بودجه ای باشند که نقش ارتباطی شدید را بین اعضای سازمانی ازقبیل مدیریت خط، کارمندان و اتحادیه تجاری به خدمت می‌گیرد. با بهره گرفتن از چنین نظریه رفتاری در این مطالعه ، ما پیش‌بینی می‌کنیم که مدیران واحد تجارتی به احتمال زیاد از بودجه در محیط روابط صنعتی پرخطر استفاده می‌کنند، البته در شرایطی که با تنظیم اهداف بودجه ای تاسیساتشان در ارتباط باشند(Hoque et all,2007).

۲-۲-۱۵- کارکردهای مشارکت در بودجه بندی

    • مشارکت امکان دستیابی به اطلاعات و داده های کمی واقعی تر را فراهم می‌کند

    • مشارکت زمینه ساز دستیابی و تحلیل اطلاعات کیفی پیرامون خواست ها، تمایلات و مسائل اساسی اجتماعی خواهد بود

    • مشارکت ضامن شناسایی و جلب منابع مادی و انسانی جامعه در اجرای برنامه ها خواهد بود؛

    • در نظام های مشارکتی با افزایش ارزشیابی و نظارت عمومی بازخوردهای اجرای طرح ها و سیاست ها تقویت و بهبود می‌یابد؛

    • در فرایند مشارکت عمومی، با تسهیل اهداف اطلاع رسانی در زمینه اهداف، الزامات و سیاست ها و برنامه ها، هزینه ها کاهش خواهد یافت

  • مشارکت گسترده امکان هدف گذاری واقعی برنامه ها، متناسب با منابع واقعاً موجود و خواست های عمومی را فراهم می‌کند (رجبی و همکاران، ۱۳۹۳).

برونل دو دلیل را ذکر می‌کند، بدین معنی که (۱) عموماً مشارکت نگرش‌ها مدیریتی سنجیده می‌شود، که می‌تواند عملکرد اعضای سازمان را توسعه دهد؛ (۲) مطالعاتی که رابطه میان مشارکت در عملکرد را بررسی می‌کند، نتایج متضادی را نشان می‌دهد. مطابق نظر برونل مشارکت بالا در فرایندهای بودجه‌بندی عملکرد مدیرانه را گسترش و توسعه می‌دهد، اما در اینجا مشارکت شامل همه ظرفیتی است که در سازمان عضو هستند. مشمولیت همه‌ منافع زیر‌دستان و مقام ارشد احساس مسئولیت بیشتری را ‌در مورد اهداف مشترک پدید می‌آورد، که رسالت و عقیده سازمانی را برای دستیابی به عملکرد مورد نیاز در شرکت متحد و تنظیم می‌کند (carsam,2013).

۲-۲-۱۶- مشارکت بودجه‌بندی و نقش میانجی تعهد سازمانی بر عملکرد

مشارکت بودجه‌بندی به عنوان فرایندی که مدیر با آن درگیر است و بودجه‌اش را تحت تأثیر قرار می‌دهد، تعریف شده‌است. (شلدز و شلدز ۱۹۹۸). مطالعاتی که توسط نوزی و پارکرد (۱۹۹۸) و یاهیا‌ات‌ال (۲۰۰۸) انجام شد، نتیجه می‌گیرد که مشارکت بودجه‌بندی غیر مستقیم عملکرد مدیریتی را از طریق متغیرهای واسطه‌ای تعهد سازمانی تحت تأثیر قرار می‌گیرد. تعهد سازمانی به طبقه وسیعی از احساسات، نگرش ها، ارزش‌ها، اعمال و اجرای ایده ها با توجه به سازمان برمی‌گردد. (اومله ۱۹۹۶). مطابق آلن و مایرد (۱۹۹۰) تعهد سازمانی به حالت روانشناسی برمی‌گردد که افراد را نسبت به سازمان متعهد می‌سازد. او احتمالاً جایگزینی کمتری ایجاد می‌کند. همچنین به عنوان پیوند یا ارتباط افراد با سازمان تعریف شده‌است. (متیو) ‌بنابرین‏، تعهد قولیشو همگانی توسعه، رشد و بقای سازمانی را افزایش می‌دهد. (آوامله ۱۹۹۶).در فرایندهای بودجه‌ریزی مشارکتی، هر دو رئیس و مرئوس دخیلند. (ویل و ماهر ۲۰۰۵). نگرش از پایین به بالا، کارمندان سطح پایین را مشارکت می‌دهد. مدیریت بالا فرایند بودجه را آغاز می‌کند و راهنمایی‌های کلی را عنوان نموده اما کارمندان سطح پایین‌تر بودجه را برای واحدهایشان توسعه و ایجاد می‌کند. کارمندان عموماً از نمایندگانی از هر واحد یا بخش هستند که توانایی فراهم کردن بینش‌های ارزشمند در عملیات و فعالیت‌های بخش‌های خودشان را دارند. اختصاص منبع نهایی ‌بر اساس ورودی‌شان است و پس حیاتی است که آنان در فرایندهای تنظیم بودجه دخیل باشند (Othman,2012).

۲-۳- عدالت رویه ای در بودجه

عدالت و اجرای آن یکی از نیازهای اساسی و فطری انسان است که همواره در طول تاریخ وجود آن بستری مناسب به منظور توسعه جوامع انسانی فراهم ‌کرده‌است .پس از انقلاب صنعتی و ماشینی شدن جوامع بشری، سازمان‌ها چنان بر زندگی بشر سیطره افکنده اند که هر انسان از قبل از تولد تا بعد از مرگ، مستقیم یا غیر مستقیم به آن ها وابسته است و امروزه زندگی، بدون وجود سازمان‌ها قابل تصور نیست. ‌بنابرین‏ اجرای عدالت در جامعه به وجود عدالت در سازمان ها منوط است. از آنجا که به نظر می‌رسد در تعدادی از سازمان‌های داخلی کشور احساس نارضایتی از بی عدالتی و ناکارامدی سامانه اداری به چشم می‌خورد، تحقیق در زمینه برقراری عدالت سازمانی، لازم و ضروری است (مشرف جوادی و همکاران،۱۳۹۰).

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۶-۳ مدل مفهومی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

در گذر زمان و پیدایش دیدگاه ها و روندهای گردشگری همواره اندیشمندان نظرات متفاوتی نسبت ‌به این پدیده داشته اند. لذا در کارکردهای تنوع فرهنگی هم، دیدگاه ها و مناقشات زیادی وجود دارد. در این راستا می توان این دیدگاه ها را به دو دسته کلی مثبت و منفی تقسیم بندی کرد. برخی دیدگاه ها، تنوع فرهنگی را از لحاظ کارکردی امری مثبت و توسعه ای و دسته ای دیگر این تنوع را موجب تخریب و مخاصمه می دانند. از این رو به بررسی هر دو دیدگاه در زیر می پردازیم:

    1. دیدگاه منفی گرایانه (شک گرایان)

از ویژگی­های نظام سرمایه­داری این است که برای هرچیزی قیمتی تعیین کرده و آن را قابل خرید و فروش تلقی می­ کند. در این نظام هر چیزی را ‌می‌توان به شکل یک کالا نگریست. ما همواره از تجارب جهانی آموخته­ایم که فرهنگ بومی، چه مناسک و هنر بومیان جزیره نیوجوئینا، مجسمه‌سازی اسکیموها(Carpenter 1972,1973)، رقص بالی‌ها، نبرد گاوهای وحشی، جشن‌های جادوگران، رقص کولی‌ها و یا بازارهای روستایی بر اثر اقدامات مبتنی برای جذب گردشگر تغییر می­ کند و یا از بین می­رود. تبدیل کردن مناسک بومی برای جذب گردشگر موجب بی‌معنا شدن آن ها در نزد بومیان می­ شود؛ بومیانی که زمانی به آن مناسک باور داشتند، باور و فرایندی که فقط می‌توان آن را از منظر انسان‌شناختی درک کرد (هاشمی مقدم، ۱۳۹۱: ۳). دیدگاه های آدورنو و هورکهایمر در باب «صنعت فرهنگ» در گفتمان های پست مدرنیستی نیز دائماً به شکل نوینی بازتولید می شود. راسل برمن[۲] و ریچارد ولین[۳] به بازآفرینی و ارائه مجدد دیدگاه های آدورنو و هورکهایمر در نفی «صنعت فرهنگ» پرداخته و از تمایز بین «فرهنگ والا» و «فرهنگ نازل» دفاع می‌کنند که در آن هر گونه توان بالقوه رهایی بخشی به عرصه فرهنگ والا تعلق دارد.این نویسندگان از «فرهنگ مستقل» در مقابل «فرهنگ وابسته» دفاع می‌کنند که روند کالایی شدن و ایدولوژی آن را فاسد و آلوده نموده است(کلنر، ۱۳۸۰ :۲۷۳). از طرفی دیگر فرنیوال بر اساس بررسی های خود در جنوب شرقی آسیا ‌به این نتیجه رسیده است که این جوامع قبل از استعمار به لحاظ قومی و فرهنگی، ناهمگن بودند، اما تحت شرایط اقتصادی، اجتماعی و اداری تحمیل شده از سوی استعمار، این ناهمگن بودن به شکاف و منازعه تبدیل شد (چمن خواه، ۱۳۸۹: ۲۳). در بحث جهانی شدن نیز برخی نظریات با تأکید بر موضع انفعالی بیشتر فرهنگ ها و خرده فرهنگ های موجود در رویارویی و مواجهه قهری با فرهنگ سرمایه داری غالب و مؤید به امکانات و شرایط ویژه، استحاله و فرسایش تدریجی آن ها را در فرایند جهانی شدن پیش‌بینی می‌کنند (شرف الدین، ۱۳۸۸: ۱۰). آنچه بیان شد، نظریاتی راجع به نگرش منفی نسبت به وجود تنوع فرهنگی در عرصه ها و روندهای مختلف جهانی است که هر یک به نوعی تنوع فرهنگی را عاملی بازدارنده می پندارند.

    1. دیدگاه مثبت گرایانه

نظریه پردازان اجتماعی اکنون بر این امر تأکید دارند که «در بستر تنوع فرهنگی و جهانی شدن کنونی، مسائل حقوق فرهنگی شهروندان به همان اندازه حقوق سیاسی، مدنی و اجتماعی آن ها اهمیت دارد» (Stevenson 2003: 7) . از اینرو، این نظریه پردازان استدلال می‌کنند که شهروندان باید علاوه بر حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی از حقوق فرهنگی نیز برخوردار شوند (Turner 1993; Rosh 1992). از این دیدگاه، مفهوم شهروندی فرهنگی در وهله نخست ناظر به تأمین حقوق فرهنگی است. از دیدگاه ترنر و بسیاری از محققان دیگر، «اکنون شهروندی ناظر به تامین حقوق زنان، کودکان، اقلیت ها، اقوام و دیگر ‌گروه‌های اجتماعی است» (Turner, 1993: 12)(فاضلی، ۱۳۹۰: ۷). این دیدگاهی است که پکولسکی از آن به معنای “حقوق فرهنگی” یاد می‌کند و می نویسد حقوق فرهنگی: «به معنای توجه به حقوق ‌گروه‌های اجتماعی مانند زنان، کودکان، معلولان، اقلیت ها، مهاجران و دیگر هویت های اجتماعی است.» پکولسکی استدلال می‌کند که «حقوق فرهنگی در اینجا به معنای پذیرش و به رسمیت شناخته شدن حقوق هویت ها و ‌گروه‌های اجتماعی بدون وجود مانع در راه بازنمایی این هویت ها، به رسمیت شناخته شدن آن ها بدون حاشیه ای شدن، پذیرش و ادغام آن ها در جامعه بدون عادی سازی تحریف ها و تحقیرهایی که نسبت به آن ها ممکن است صورت گیرد، می‌باشد. این دسته حقوق متفاوت و ورای از حقوق مربوط به داشتن نمایندگی سیاسی، رفاه و عدالت اجتماعی، بلکه بیشتر معطوف به حق داشتن و بازنما ساختن و اشاعه سبک زندگی و هویت فرهنگی شهروندان است(Pakuliski 1997: 80). برخی دیگر نظریه پردازان “احترام به تنوع فرهنگی” را حقوق فرهنگی می دانند. به اعتقاد رناتو روزالدو (۱۹۹۴) شهروندی فرهنگی در عین برخورداری از حقوق مشارکت و حقوق دموکراتیک دیگر برخوردار از ” حق متفاوت بودن” است (فاضلی و قلیچ، ۱۳۸۹: ۷ ). از سوی دیگر هر جامعه اى جدا از فرهنگ عام و مورد قبول اکثریت و ‌گروه‌های گوناگون اجتماعى، کمابیش برخوردار از خرده فرهنگ هایى متناسب با وضعیت گروهى خود است، از سوى دیگر، یکى از ابعاد پیوستگى یا انسجام نیز وحدت نمادین یا وحدت فرهنگى بین این خرده فرهنگ ها است (صالحی امیری، ۱۳۸۸: ۳۱۳). بنت حساسیت بین فرهنگی را نوعی فرایند توسعه ای تعریف می‌کند که فرد از طریق آن در خود ظرفیت‌های گسترده ای را برای همسازی تفاوت‌های فردی، توسعه می‌دهد (فولر، ۲۰۰۷: ۳۲۳). وجود فرهنگ‌های مختلف و ارتباط صحیح آن ها با هم ضمن ممانعت از چالش‌ها و کشمکش های اجتماعی موجب نظم و انسجام اجتماعی و توسعه فرهنگی می‌گردد (نوربخش، ۱۳۸۷: ۶۸). نظریه حساسیت‌های بین فرهنگی از قوم مداری مطلق تا قوم گرایی نسبی به منظور تبیین جهت گیری‌های افراد نسبت به یکدیگر به کارمی رود که توسط میلتون بنت ارائه شده است. ‌بر اساس این نظریه توسعه ارتباطات افراد منجر به کاهش حساسیت‌های بین فرهنگی می شود. “حساسیت بین فرهنگی متغیر مهمی در موقعیتهای مختلفی است که برای تعامل با افراد سایر گروه ها به کار می رود. این تعامل می‌تواند به صورت اقدام در یک مأموریت بین‌المللی یا به شکل توریسم باشد” (گرین هلتز، ۲۰۰۰: ۴۱۲). دفتر جهانی گردشگری سازمان ملل متحد، به مناسبت روز جهانی گردشگری، به نقش گردشگری و جهانگردی در پیوند فرهنگ ها توجه ویژه داشته و شعار سال ۲۰۱۱ را ” پیوند فرهنگ ها” انتخاب ‌کرده‌است. این شعار در واقع نقطه بنیادی توسعه جهانگردی بین‌المللی محسوب می شود، ‌به این معنی که ارتباط متقابل بین اقوام و فرهنگ های مختلف از طریق جهانگردی، موجب تعامل بین فرهنگ ها و توسعه انسانی و در نتیجه ایجاد صلح جهانی می شود. این موضوع به وجود آمدن فرصتی برای معرفی ابعاد مختلف گردشگری را ایجاد می‌کند ( ضرغام، ۱۳۹۰: ۳). ‌بر اساس آنچه بیان شد، تلاش شده است که تنوع فرهنگی را به عنوان فرصتی خاص برای توسعه گردشگری که همگام با نظریه شهروندی فرهنگی و توسعه ارتباطات میان فرهنگی است، مورد بررسی قرار دهیم و صحت دیدگاه دوم را در این زمینه مورد پژوهش قرار دهیم.

۶-۳ مدل مفهومی

 
مداحی های محرم