وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود پایان نامه و مقاله | ۲-۵٫ عطف بماسبق نشدن قوانین کیفری – 1

در مقام شک در اثبات جرم‌ و ادلۀ‌ اتهامی هرگاه ادله جرم ناکافی بوده یا دلیلی علیه متهم در دست نباشد، تا‌ بتوان‌ او‌ را محکوم کرد، بر مبنای قاعده درء، اصل برائت، اصل قانونی بودن جرم و مجازات و قبح‌ عقاب‌ بلا‌ بیان باید حکم به برائت متهم دادگاه نیز شک در ارادۀ قانون‌گذار است، یعنی هرچند قانون‌گذار‌ هنگام‌ تنظیم قوانین سعی می‌کند قوانین را طوری تنظیم کـند، که خالی از هر گونه ابهام و اشکال باشد، با این‌حال‌ توان‌ پیش‌بینی تمام موارد تحقق جرم را نـداشته و از تـصویب قـوانین جامع و فراگیر عاجز‌ است. قضات در مواجهه با چنین وضعیتی از ره‌گذر تفسیر قوانین می‌کوشند، تا به نیت واقعی و غرض‌ اصلی‌ قانون‌گذار واقف آیـند‌ ‌و در صـورت شک در ارادۀ قانون‌گذار نبایددر بادی امر نفع متهم‌ را‌ در نظر گیرند.بلکه باید کوشید تا اراده اصـلی مـقنن را کـشف نموده و آن‌گاه‌ که‌ از جست‌وجوی خود مأیوس شدند، شک را به نفع متهم تفسیرنمایند.

چون اصل تفسیر مـضیق‌ برای‌ حمایت‌ از‌ حقوق‌ و آزادی های متهم‌ به‌ وجود آمده است، پس استناد به «مفهوم مخالف» باید در جهت برائت متهم باشد نه محکومیت‌ وی؛‌ مگر‌ اینکه مفهوم مخالف خود عنوان مجرمانه مستقلی‌ داشـته‌ بـاشد‌ و اساساً‌ استناد‌ به مفهوم مخالف نوعی تفسیر موسع است. مضافاً انکه امر به یک شی‌ء هم، خواه با صیغه امر باشد و یا جمله خبری هر چند مقتضی نهی‌ عـقلی از ضـد آن است، ولی مقتضی نهی قانونی و مولوی نیست؛ ‌بنابرین‏ مفهوم مخالف هم که در واقع همان مفهوم ضد و معنای مقابل یک قضیه است، گر چه‌ مـمکن‌ است، مقتضای عقلی یک امر قـانونی بـاشد ولی این امر نهی قانونی را به اثبات نمی‌رساند(رحیمی نژاد، پیشین: ۵۴).

۲-۴-۴٫ تفسیر مضیق در اسناد بین‌المللی

این ضابطه مـعقول تـا سال‌های‌ پایانی‌ قرن بیستم در هیچ‌کدام از اسـناد مـربوط بـه حـقوق بـشر و حتی در قوانین اسـاسی و عـادی کشورها مورد تصریح واقع نشده است. دیوان اروپایی حقوق بشر در بعضی از‌ آرای‌ خود اظهار داشته که اصـل قانونمندی موضوع‌ ماده‌ ۷ کنوانسیون، خودبه‌خود بـر منع تفسیر موسع قوانین جزایی به‌ زیان‌ افراد نیز دلالت دارد. ازهمین‌رو، این دیوان در مواردی حق نظارت خود را به تفسیر دادگاه‌های داخلی از قوانین ملی هم‌ تعمیم‌ داده‌ است. در این اواخر، اساسنامه دیوان بین‌المللی کـیفری (مصوب ۱۹۹۸) کـه هنوز لازم الاجرا‌ نشده در ماده ۲۲ تفسیر موسع مقررات خود را ممنوع شمرده است. به موجب قسمت دوم این ماده «توصیف جرم‌ با‌ تفسیر‌ مضیق به عمل می‌آید.توسل به قیاس در این‌باره ممنوع است. ابهام قانون‌ بـه‌ نـفع کسی تفسیر می‌شود که مورد تحقیق،تعقیب یا محکومیت واقع شده است»(امیدی، ۱۳۸۲: ۴۹).

۲-۵٫ عطف بماسبق نشدن قوانین کیفری

اصل عطف به ماسبق نشدن قوانین از پایه های حقوق به شمار می رود. به گوانه ای که این اصل در حقوق خصوصی ، حقوق جزاء‌ حقوق عمومی وحتی در اسناد بین‌المللی به عنوان وسیله اثبات حق از اهمیت خاصی برخوردار است. عدم رعایت این اصل در رویه قضائی دادگاه های مدنی، جزائی و اداری نیز به عنوان مبنایی جهت کنترل قضائی و ابطال اقدامات ناشی از نقض اصل به شمار می رود و چنانچه مراجع قضائی تالی در روند رسیدگی به دعاوی اعم از مدنی، کیفری، اداری مرتکب بی توجهی نسبت به اصل مبحوث فیه شوند، مراجع قضائی عالی که نظارت عالیه بر عملکرد و مراجع تالیه دارند، موظف اند در جهت نقض رأی صادره و صدور حکم مقتضی دایر مداراصل معمول دارند. علاوه بر توجه ‌به این اصل در بعد داخلی حقوق ایران و در بعد بین‌المللی قواعد ناظر براین اصل لزوم احترام به آن را همواره مورد تأکید قرارداده است.

۲-۵-۱٫ تعریف عطف بماسبق نشدن قوانین کیفری

اصل «عطف به ما سبق نشدن قانون ولزوم احترام به آن یکی از موضوعات مهم وشایع درفرایند رسیدگی قضائی در محاکم دادگستری ‌و دیوان عدالت اداری است وجزء اصول مسلم حقوقی تلقی می‌گردد اهمیت این اصل به اندازه ای بود، که در قوانین اساسی فرانسه در زمره اصول حقوق بشری اعلام گردیده است(هداوند، ۱۳۸۹: ۷۴). مطابق این اصل هرگاه مردم عملی را انجام داده باشند وسپس قانونی وضع شود، نمی تواند اعمال قبلی مردم را باطل نموده ومطابق آن مردم و افراد را مسئول قلمداد کند. این اصل یکی از ارکان اصلی وپایه ای حاکمیت قانون محسوب می‌گردد.

در حقوق اسلامی، مراحل سه‌گانه‌ حکم‌ شرعی یعنی مرحله «تشریع» که از آن خـداوند است(ان الحکم الا اللّه) و مـرحله «استنباط» و «اعلام و ابـلاغ» احکام و قوانین که از آن‌ انبیاء و اولوا الامر است «ما علینا الا البلاغ المبین»، در حقوق اسلام دلیل قطعی بر وجود‌ اصل قانونی‌ بودن جرم و مجازات است. این مراحل از مجموع سه قاعده اصولی یعنی«اصل اباحه» -که ناظر به‌ مرحله تشریع است- و «اصل بـرائت» و قاعده «قبح عقاب بلا بیان» که ناظر به مراحل استنباط و اعلام و ابلاغ قوانین‌ می‌باشند- استنتاج‌ می‌گردد(ملکی، پیشین: ۳). پس در پذیرش این اصل به اصل اباحه، اصل برائت و قاعده قبح عقاب بلا بیان استناد می شود.

آیات و روایاتی که که مضمون این اصول را در بردارند، عبارتند از:

  1. آیه: لا یکلف اللّه نفساً الا وسعها (بقره / ۶۸۲) خداوند هیچ انسانى را مگر به اندازه توانش تکلیف نمى‏کند.

به موجب این آیه چون تکلیف به آنچه که حکم آن به مکلف نرسیده از مصادیق تکلیف ما لا یطاق بوده و تکلیف ما لا یطاق هم محال است؛ لازمه تکلیف بیان احکام است.

  1. آیه «ما کنّا معذّبین حتى نبعث رسولا» (اسراء / ۱۵) ما عذاب نداده‏ایم (هیچ قوم و گروهى را) مگر بعد از برانگیختن رسولان.

استدلال ‌به این آیه شریفه در اثبات اصل برائت و عنصر قانونى جرم و مجازات به گونه‏اى خالى از ایراد، بدین ترتیب است که: عرفاً از آیه شریفه فهمیده مى‏شود، که عذاب خداوند متوقف بر بعثت رسولانى است که مبلّغ احکام او باشند. و بعثت رسول در فرستادن عذاب و مجازات، موضوعیتى ندارد، بلکه رسول وسیله و طریق ایصال و ابلاغ تکالیف بر بندگان و اتمام حجت بر آنان است؛ ‌بنابرین‏ مراد از انتخاب و فرستادن رسول هم، فرستادن «خود» رسول نیست بلکه مراد، ابلاغ احکام است. پس اگر فرض شود خداوند رسولى را بفرستد، لیکن رسول او در زمان خاصى بنا به مصلحتى یا دلیل دیگرى احکام خدا را به مردم اعلام نکند، نمى‏توان گفت که چون خداوند رسولى فرستاده، مردم را عذاب مى‏کند. همچنین اگر رسول خدا بعضى از احکام او را به مردم برساند، مجازات کردن مردم نسبت به احکامى که اعلام نشده است نیز بر خلاف مفاد آیه مذکور است و نیز اگر رسولى جمیع احکام الهى را در زمان خودش به مردم اعلام بکند، لیکن به مردم عصرهاى بعدى واصل نشود عذاب آنان با آیه ناسازگار است. پس آنچه موجب استحقاق عذاب و مجازات است، ابلاغ و ایصال احکام به مکلفین است کما اینکه تقارن کلمه «بعث» با «رسول» نیز کنایه از ایصال احکام است(سبحانی، ۱۳۹۳: ج۲: ۱۳۹).

  1. حدیث اطلاق: «کلّ شى‏ء مطلق حتى یرد فیه نهى».

طبق این حدیث از امام صادق علیه‏السلام هر چیز در حالت اطلاق و رهایى بسر مى‏برد، مگر اینکه در باره آن نهى و تکلیفى وارد شود.

پایان نامه -تحقیق-مقاله | نمودار شماره ۴-۲ : نمودار فراوانی سن پاسخ دهندگان – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۱۰۰

جمع کل۱۱۸۱۰۰۱۰۰

نمودار شماره ۴-۲ : نمودار فراوانی سن پاسخ دهندگان

۴-۳-۳- توزیع فراوانی بر حسب میزان تحصیلات

بر اساس جدول فراوانی شماره ۴-۳از بین تعداد کل ۱۱۸نفر از مدیران۳٫۴ درصد دارای مدرک کاردانی، ۵۹٫۳ درصد کارشناسی و ۳۷٫۳ درصد دارای مدرک کارشناسی ارشد می‌باشند. این موضوع نشان دهنده این است که پاسخ دهندگان ما تحصیل‌کرده دانشگاه بوده و درصد بالایی تحصیلات تکمیلی دارند پس از سواد خوبی در زمینه تحقیق برخورداراند و این به کیفیت تحقیق و پاسخ بهتر به پرسشنامه کمک می‌کند.

جدول شماره ۴-۳: فروانی بر حسب تحصیلات

مدرک
فراوانی
درصد
درصد فراوانی تجمعی

دیپلم

۰

۰

۰

فوق دیپلم

۴

۳٫۴

۳٫۴

لیسانس

۷۰

۵۹٫۳

۶۲٫۷

فوق لیسانس

۴۴

۳۷٫۳

۱۰۰

دکتری

۰

۰

۱۰۰

جمع کل

۱۱۸

۱۰۰

۱۰۰

نمودار شماره۴ -۳: میزان تحصیلات

۴-۳-۴- توزیع فراوانی بر حسب سابقه خدمت

بر اساس جدول فراوانی شماره ۴-۴ملاحظه می شود که سابقه خدمتی مدیران بالا می‌باشد به گونه‌ای که تقریباً ۷۳٫۷درصد آن ها سابقه‌ای بالای ۵ سال دارند و تنها ۲۴٫۶ درصد آن ها زیر ۵ سال خدمت کرده‌اند. این مطلب نشان می‌دهد که پاسخ دهندگان پرسشنامه آشنایی بالایی با موضوع تحقیق دارند و پاسخ آن ها اعتبار خوبی دارد.

جدول شماره ۴-۴: فروانی بر حسب سابقه خدمت

سابقه
فراوانی
درصد
درصد فراوانی تجمعی

زیر ۵ سال

۲۹

۲۴٫۶

۲۴٫۶

۱۰-۵

۴۵

۳۸٫۱

۶۲٫۷

۱۵-۱۱

۱۳

۱۱

۷۳٫۷

بالای ۱۵ سال

۳۱

۲۶٫۳

۱۰۰

جمع کل

۱۱۸

۱۰۰

۱۰۰

نمودار شماره۴-۴: میزان سابقه کاری مدیران

۴-۴-یافته های استنباطی

در این بخش فرضیه‌ای مطرح شده در تحقیق، با بهره گرفتن از آزمون های مناسب آماری مورد بررسی قرار می‌گیرند.

روایی و پایایی پرسشنامه: یکی از مهمترین نکات در پژوهش برخورداری گویه‌ها از روایی و پایایی است. چرا که این امر نمایانگر مقبولیت میزان دقت پژوهش های اجتماعی است.

در این تحقیق برای برخورداری پرسشنامه از روایی مناسب به افراد متخصص و صاحب نظر مراجعه و در زمینه طراحی پرسشنامه با آن ها تبادل نظر گردید. بدین منظور، پیش از انجام آزمون مقدماتی پرسشنامه پیشنهادی به همراه چارچوب نظری و فرضیات تحقیق در اختیار اساتید و متخصصین قرار گرفته و نقطه نظرات آن ها در پرسشنامه آزمون مقدماتی لحاظ شد. از طرفی مشابه این پرسشنامه قبلا توسط افراد دیگری برای تحقیق در همین زمینه مورد استفاده قرار گرفته است و این مطالب نشان دهنده این هستند که پرسشنامه طراحی شده جهت بررسی موضوع مورد تحقیق معتبر است.

پایایی یا اعتبار یکی از ویژگی‌های فنی ابزار اندازه گیری است. مفهوم یاد شده با این امر سروکار دارد که ابزار اندازه گیری در شرایط یکسان تا چه اندازه نتایج یکسانی به دست می‌دهد. برای محاسبه پایایی ابزار اندازه‌گیری شیوه های مختلفی به کار برده می‌شود که از آن جمله می‌توان به روش تنصیف (دو نیمه کردن) و روش آلفای کرونباخ اشاره کرد. روش آلفای کرونباخ برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار سنجش از جمله پرسشنامه‌ها یا آزمون‌هایی که خصیصه‌های مختلف را اندازه‌گیری می‌کنند، به کار می‌رود که در این پژوهش از روش آلفای کرونباخ استفاده می­ شود.ﻓﺮﻣﻮل ﮐﻠﯽ آﻟﻔﺎی ﮐﺮوﻧﺒﺎخ ﺑﻪ ﺻﻮرت زﯾﺮ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ درآنK ﺗﻌﺪاد ﺳﻮاﻻت و وارﯾﺎﻧﺲ ﻫﺮ ﺳﻮال و وارﯾﺎﻧﺲ ﮐﻞ ﺳﻮاﻻت اﺳﺖ.

ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد اﮔﺮ ﺿﺮﯾﺐ آﻟﻔﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ از ۷۰%=۷٫ ﺑﺎﺷﺪ، آزﻣﻮن از ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮﻟﯽ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. نتایج آزمون پایایی در جدول زیر آمده است.

جدول ۴-۵: پایایی پرسشنامه

متغیر
تعداد گویه
آلفای کرونباخ

شناخت حسابرسان از محیط کار و فعالیت صاحب کار

۷

۰٫۸۰۴

شناخت و میزان اتکای حسابرسان بر سیستم کنترل داخلی

۴

۰٫۷۹۹

استفاده از خدمات حسابرس داخلی

۳

۰٫۷۸۶

کاهش هزینه ی اجرای حسابرسی

۶

۰٫۷۹۵

اعمال محدودیت زمانی فرایند اجرای حسابرسی

۴

۰٫۸۷۳

استفاده از خدمات کارشناسی

۳

۰٫۸۰۶

کنترل کیفیت حسابرسی اطلاعات مالی تاریخی

۴

۰٫۷۱۳

کل پرسشنامه
۳۱
۰٫۹۰۲

با توجه به جدول بالا ملاحظه می کنید که مقدار آلفای کل پرسشنامه۰٫۹۰۲ می‌باشد و این مقدار بیشتر از ۰٫۷ می‌باشد پس پرسشنامه پایا است به عبارت دیگر اگر دوباره پرسشنامه توزیع گردد باز همین نتایج را به دست خواهیم آورد. بقیه گویه ها هم با توجه به آلفای کرونباخ پایا هستند.

۴-۴-۱ فرضیه اول

شناخت حسابرسان از محیط کار و فعالیت صاحب کار اثر معنی داری بر کارایی حسابرسی دارد

فرضیات صفر و یک مناسب برای آزمون فرضیه بالا به شکل زیر هستند.

H.: شناخت حسابرسان از محیط کار و فعالیت صاحب کار اثر معنی داری بر کارایی حسابرسی ندارد.

H1: شناخت حسابرسان از محیط کار و فعالیت صاحب کار اثر معنی داری بر کارایی حسابرسی دارد.

حال به خروجی spssآزمونt یک نمونه ای برای فرضیه اول توجه کنید.

جدول ۴-۶: خروجی spss آزمون تی فرضیه اول

متغیر

میانگین جامعه

میانگین نمونه

نمره T

درجه آزادی

سطح معناداری

فرض تأیید شده

شناخت حسابرسان از محیط کار

۳

۴٫۵۱
۴۳٫۳۲
۱۱۷
۰۰۰

فرض H0 رد و فرض H1 پذیرفته می شود.

با توجه به جدول بالا و سطح معنی داری که مقدار آن صفر و کمتر از خطای نوع اول ۰٫۰۵ است از طرفی |T| >نتیجه می گیریم که فرض صفر رد می شود و فرض دوم یعنی تفاوت میانگین جامعه و نمونه پذیرفته می شود. و از آنجا که میانگین نمونه ۴٫۵۱ و میانگین جامعه ۳ است نتیجه می‌گیریم که میانگین نمونه بیشتر از میانگین جامعه است و چون این تفاوت معنی‌دار است می‌توان نتیجه گرفت که از دیدگاه پاسخ دهندگان شناخت حسابرسان از محیط کار و فعالیت صاحب کار اثر معنی داری بر کارایی حسابرسی دارد.

۴-۴-۲ فرضیه دوم

شناخت و میزان اتکای حسابرسان بر سیستم کنترل داخلی اثر معنی داری بر کارایی حسابرسی دارد

فرضیات صفر و یک مناسب برای آزمون فرضیه بالا به شکل زیر هستند.

H.: شناخت و میزان اتکای حسابرسان بر سیستم کنترل داخلی اثر معنی داری بر کارایی حسابرسی ندارد.

H1:شناخت و میزان اتکای حسابرسان بر سیستم کنترل داخلی اثر معنی داری بر کارایی حسابرسی دارد.

فایل های دانشگاهی| قسمت 8 – 9

د) کمک: مرحله کمک چرخه مدیریت دانش به ترغیب کارکنان در انتقال آموخته هایشان به پایگاه دانش مشترک (برای مثال، یک مخزن دانش) مربوط است. تنها بدین طریق است که دانش فردی می‌تواند در سرتاسر سازمان، آشکار و قابل دسترس شود. در عمل، ثابت ‌کرده‌است که تسهیم دانش می‌تواند بدون هر گونه برنامه سنگین پاداش در ازای مشارکت یا تنبیه امتناع کنندگان اتفاق افتد. برای موفقیت تسهیم دانش این اقدام باید «تفهیم شود». بدین معنی که مزایای حاصل از آن هم برای افراد و هم برای سازمان کاملاً درک شود. عامل حیاتی موفقیت دیگر، به کارگیری موفق کارگزاران مدیریت دانش است – یعنی حرفه ایهایی که مسئولیت جمع‌ آوری، دسته بندی مجدد، و ارتقای حوزه های ارزشمند دانش در سرتاسر سازمان را بر عهده دارند. یک سیستم خوب – سیستم مدیریت خوب حافظه سازمانی – باید به منظور حفظ نتایج یادگیری سازمانی مستقر شود.

و) ارزیابی: مرحله بعد ارزیابی است که بیشتر به سطح گروهی و سازمانی مربوط می­ شود. ارزیابی به ارزشیابی سرمایه فکری اشاره دارد و مستلزم این است که سازمان دانش راهبردی­اش را تعریف و نقشه سرمایه فکری موجود را در برابر نیازهای دانش آینده اش ترسیم کند. همچنین سازمان باید شاخص هایی را ایجاد کند که نشان دهنده پایگاه دانش آن در حال ارتقاست و از سرمایه گذاری اش در سرمایه فکری بازدهی کسب می‌کند. نظریه سازمان باید در زمینه تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد سازمان توسعه داده شود. این بحث شامل شناسایی اشکال جدید سرمایه از قبیل سرمایه انسانی (شایستگی ها)، سرمایه مشتری(رابطه با مشتری)، سرمایه سازمانی (پایگاه های دانش، فرایندهای کسب و کار، زیر ساختار فناوری، ارزش‌ها، هنجار ها و فرهنگ)، و سرمایه فکری (رابطه بین سرمایه های انسانی، مشتری و سازمانی) می شود.

ه) ایجاد و حفظ: این مرحله ایجاد و حفظ در چرخه مدیریت دانش تضمین می‌کند که سرمایه فکری آینده سازمان موجب ماندگاری و رقابتی شدن آن می شود. منابع باید برای رشد و حفظ دانش تخصیص داده و به طریقی هدایت شوند که موجب خلق دانش جدید و تقویت دانش موجود شوند. در سطح عملیاتی، عدم توانایی برای شناسایی و به کارگیری دانش به منظور تامین نیاز موجود به یک فرصت از دست رفته منتج می شود. در سطح استراتژیک مباحثه کم درباره دانش «مناسب» صدمه بسیار جدی تری – کاهش رقابتی شدن و در نهایت کارآمدی سازمانی- را ایجاد خواهد کرد.

ی) عدم سرمایه گذاری: مرحله نهایی در این چرخه مدیریت دانش، عدم سرمایه گذاری است. سازمان نباید دارایی‌های – فیزیکی یا فکری – را که دیگر ارزش آفرینی ندارند حفظ کند. در حقیقت برخی از دانشها اگر به بیرون از سازمان منتقل شوند ممکن است ارزشمندتر باشند. در این مرحله سازمان‌ها باید سرمایه فکری شان را بر حسب منابع مورد نیاز به منظور حفظ آن و اینکه آیا بهتر خواهد بود این منابع در جای دیگری صرف شوند بررسی کنند. این اقدام شامل درک دلیل، زمان، مکان و شیوه عدم سرمایه گذاری در بخش‌هایی از پایگاه دانش می شود. لذا ضروری است که درک کنیم کدام بخش‌های پایگاه دانش از لحاظ حفظ مزیت رقابتی و کارآمدی صنعت، غیر ضروری اند. از جمله تصمیمات سنتی درباره عدم سرمایه گذاری در دانش عبارتند از: اخذ حق اختراعات، تعطیلی شرکت‌ها، پیمان سپاری فعالیت‌ها، خاتمه دادن به یک برنامه آموزشی و یا خدمات کارکنان، ارتقای فناوریها، و اعلام پایان شراکتها، اتحادها، یا قراردادها. با وجود این، مدیریت دانش برای عدم سرمایه گذاری در دانش نیازمند یک فعالیت برنامه ریزی شده است، چرا که این تصمیم یک کار عملیاتی نیست، بلکه یک تصمیم راهبردی است.

چرخه مدیریت دانش بیوکویتز و ویلیامز دو مرحه حیاتی جدید را معرفی می‌کند: یادگیری از محتوای دانش و تصمیم درباره اینکه آیا این دانش حفظ شود یا اینکه روی آن سرمایه گذاری انجام نشود، رویکرد جامعی را برای مدیریت هم دانش آشکار و هم دانش پنهان معرفی می‌کند (بیوکویتز و ویلیامز، ۲۰۰۰).

۲-۲-۶-۴)چرخه مدیریت دانش یکپارچه دالکر

دالکر[۶۶] (۲۰۰۵) بر اساس مطالعه و مقایسه رویکردهای قبلی، رویکردی تلفیقی به چرخه مدیریت دانش را پیشنهاد می‌دهد که سه مرحله دارد: ۱) کسب، یا خلق دانش، ۲) تسهیم و توزیع دانش، ۳) درک و کاربرد دانش، در زمان انتقال از مرحله کسب – خلق دانش به تسهیم و توزیع دانش، محتوای دانش ارزیابی و سپس دانش یه منظور درک و کاربرد به متن تبدیل می شود. پس از این مرحله به مرحله اول به منظور به روز آوری محتوای دانش بازخورد می‌دهد.

کسب دانش به شناسایی و سپس کدگذاری دانش درونی سازمان (معمولا ًٌ قبلا مورد توجه قرار نگرفته است) و یا دانش بیرونی موجود آن اشاره دارد. به عبارتی، توسعه دانش فنی و نوآوری‌های جدیدی است که موجودیت قبلی در درون سازمان ندارند. گام بعدی ارزیابی دانش کسب یا خلق شده بر اساس معیارهای مبتنی بر اهداف سازمانی است. آیا محتوای دانش معتبر است؟ آیا جدید یا بهتر است؟ یعنی، آیا محتوا به اندازه کافی برای سازمان ارزشمند است تا به موجودی سرمایه فکری آن اضافه شود؟ به محض اینکه محتوای جدید به قدر کافی شناسایی و ارزشمند تشخیص داده شد، گام بعدی متنی سازی آن است. متنی سازی به شناسایی ویژگی‌های کلیدی محتوا به صورت قابل استفاده برای کاربر نهایی یا تهیه یک خلاصه کوتاه مدیریتی برای استفاده یک مدیر ارشد با توجه به محدودیتهای زمانی وی متنی سازی اغلب وقتی که با فرایندهای کسب و کار سازمان یکپارچه شود موفق خواهد شد. این چرخه، همان طور که در شکل(۲-۳) نشان داده شده است، اکثر گام‌های مورد بحث در چرخه های قبلی مدیریت دانش را در بر می‌گیرد. سپس همان طور که کاربران محتوا را درک می‌کنند و تصمیم می گیرند از آن استفاده می‌کنند، چرخه مدیریت دانش تکرار می شود. کاربران مفید بودن محتوا را تأیید می‌کنند و وقتی کهنه می شود علامت می‌دهند که این دانش دیگر قابل کاربرد نیست. همچنین کاربران قلمرو محتوا و اینکه چگونه تجارب موفق و درسهای آموخته شده می‌توانند عمومی شوند را بررسی و تأیید می‌کنند. آن ها همچنین اغلب درباره محتوای جدید پیشنهادهایی ارائه می‌کنند که می‌تواند به تکرار چرخه بعدی کمک کند (دالکر، ۲۰۰۵، به نقل از قلیچ لی، ۱۳۸۸).

درک و کاربرد دانش

کسب و یا خلق دانش

تسهیم و توزیع دانش

ارزیابی

به روز رسانی

متنی سازی

شکل ۲-۳)چرخه مدیریت دانش یکپارچه دالکر (دالکر، ۲۰۰۵)

۲-۲-۶-۵)فرایندهای مدیریت دانش بس

بس (۲۰۰۴) نیز فرایندهای مدیریت دانش را شامل ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و کاربرد دانش می‌داند و این پنج عامل در حوزه مدیریت دانش برای یک سازمان زمینه آموزش، بازخورد، آموزش مجدد را فراهم می آورد که معمولاً برای ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و احیاء قابلیت های سازمان مورد استفاده قرار می‌گیرد. مراحل زیر که نشان دهنده ی فرایندهای مدیریت دانش است توسط بس (۲۰۰۴)، به نقل از هویدا و همکاران (۱۳۸۹)، بیان شده است:

مقالات و پایان نامه ها – قسمت 2 – 1

قیم در لغت به معنی مستقیم ، متولی ، سرپرست ، دارای قیمت ، سید و کسی که متولی امر شخص محجور است می‌باشد. در اصطلاح حقوقی قیم شخصی است که در صورت نبودن ولّی خاص به وسیله دادگاه برای سرپرستی و اداره امور محجور نصب می شود؛ ‌بنابرین‏ قیمومت وظیفه و سمتی است که از طرف قاضی به شخصی که قیم نامیده می شود باری سرپرستی وارد محجور ، در صورت فقد ولّی خاص ، واگذار می‌گردد.

زمانی که پدر یا جد پدری یا وصی منصوب از طرف یکی از آنان موجود است و اهلیت لازم را دارا است ، حاکم نمی تواند برای محجور قیم انتخاب کند و در صورت اثبات عدم لیاقت یا خیانت پدر و جد پدری دادگاه ممکن است ولی قهری را عزل و به جای او قیمی نصب کند. در صورت عدم توانایی اداره امور مولی علیه به واسطه غیبت یا حبس و یا به هر علت موقت دیگر دادگاه امین موقت منصوب می کند.(همان،۲۵۹)

۱-۳-۲ نمایندگی قراردادی

تراضی و توافق مبنای رابطه است بدین نحو که اصیل به میل اراده خویش و بدون اجبار یا اکراه به دیگری اذن می‌دهد که عمل حقوقی به نام وحساب او انجام دهد .با قبول نماینده قرارداد نمایندگی منعقد می‌گردد و این نمایندگی به ارکان رضایت و موافقت ارادی طرفین متکی است .از تراضی اذن و اختیار حاصل می‌گردد که اثر ان سلطه نماینده بر اموال و حقوق مالی اصیل است. (امیر معزی،۵۸:۱۳۸۸)

برای ایجاد نمایندگی ارادی طبیعتاً هم باید اسبابی وجود داشته باشد . سبب ایجاد نمایندگی ارادی ، در اصل همان اراده است که در قالب های گوناگون مانند ؛ عقود وکالت یا شرکت یا ایقاعات منشأ اثر می شود در قسم نمایندگی قراردادی وجود قرارداد و در وصایت ، اراده موصی یعنی وجود وصیت . در مواقعی نیز اذن مستقلاً سبب ایجاد نمایندگی است. اذن ممکن است ضمن قراردادی به طور سریع یا ضمنی وجود داشته باشد.

۱-۳-۳ نمایندگی قضایی

نمایندگی قضایی در صورتی است ؛ که نمایندگی نماینده به موجب رأی دادگاه تعیین و اعلام شده باشد؛ مانند نمایندگی قیّم از صغیر یا مجنون که تحت قیومیت اوست و همچنین امین جنین(مادّه ۱۰۳ ق.ا.ح . با لحاظ مادّه ۱۱۹ همین قانون) . امین عاجز(مواد ۱۰۴ و ۱۱۸ ق.ا.ج نیز اگر چه به موجب مادّه ۱۲۳ همین قانون و امین غایب مفقود الاثر مادّه ۱۰۱۲ ق.م و مادّه ۱۴۰ ق.ا.ج، با لحاظ مادّه ۱۱۹ همین قانون)احکام وکیل نسبت به او جاری است امّا نماینده ی قضایی او شمرده می شود. در حقیقت حقوق و تکالیف امین عاجز همان حقوق و تکالیف وکیل در مقابل موکّل است، امّا امین عاجز توسّط مرجع قضایی تعیین می شود.(شمس،۳۰۳:۱۳۸۰)

سبب اصلی ایجاد نمایندگی قانونی همیشه حکم مستقیم دادگاه نیست چراکه فرضاً در مواقع امتناع متعهد ، حاکم ولّی و نماینده او محسوب می‌گردد بدون اینکه حکمی صادر شود. صدور حکم ، موجد نمایندگی برای دادگاه نیست بلکه اقدام به نمایندگی و به عبارتی اجرای تصمیم دادگاه را ممکن می‌سازد و بدین اعتبار به آن نمایندگی قضایی می‌گویند .

همچنین در مواقعی که متعهد له از قبول حق امتناع می‌کند و دسترس به نماینده یا قائم مقام وی نیز ممکن نیست ، دادگاه نماینده قضایی متعهد له در قبض حق محسوب می شود (کاتوزیان،) بدون این که مسبوق به صدور رأی‌ از دادگاه باشد .

‌بنابرین‏ نمایندگی دادگاه در مواقعی که متعهد یا متعهدله از انجام تکالیف قانونی و قراردادی مستنکف باشد از قیم قضائی می‌باشد.

۱-۴ تعریف وکالت

وکالت عقدی است که بموجب آن، شخص بدیگری اختیار انجام عملی را بنام و بنفع خود می‌دهد وکالت دهنده را موکل Mandat و وکالت گیرنده را وکیل Mandataire نامند(لنگرودی،۷۵۲:۱۳۸۴).

از نظر لغوی وکالت به معنای واگذار کردن، نیابت ، خلافت ، جانشینی و اجرای کاری از جانب کسی می‌باشد(معین،۵۰۴۹:۱۳۶۳).

ماده ۶۵۶ قانون مدنی «وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود قرار دهد».

از تعریف این ماده می توان نتیجه گرفت اثر عقد وکالت اعطای نیابت است بدین معنی که موکل اقدام وکیل را، مورد انجام اعمال حقوقی ،به منزله اقدام خود می‌داند و به او اختیار می‌دهد که بنام و حساب موکل تصرفاتی انجام دهد. همچنین موضوع وکالت انجام یک عمل حقوقی است(کاتوزیان،۱۰۷:۱۳۸۲).

ماده ۶۵۶ قانون مدنی می‌گوید «وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود می کند» از لحاظ لغوی وکالت به معنی لفظی تطبیق دارد. کاری را که موکل به وکیل واگذار می کند کاری است که در اصل موکل باید انجام بدهد، عقد وکالت مثل هر عقد هم همان مورد وکالت است ، همان گونه که ماده ۶۵۸ قانون مدنی بیان داشته « وکالت ایجاباً و قبولاً و به هر لفظ و یا فعلی که دلالت بر آن کند واقع می شود» روزانه بسیاری اعمال و کارها که باید توسط موکل انجام شود به صور مختلف وکیل انجام می‌دهد. غالب امور وکالتی از نوع اعمال حقوقی و اداری است نه امور مادی از نوع نویسندگی ،مجسمه سازی و نقاشی و رانندگی کسی به دیگری وکالت نمی دهد که مطالعه کند یا رانندگی کند، اما وکالت می‌دهد که اتومبیل او را بفروشد. حقوق او را از بانک دریافت کند، از دعوی علیه او در دادگاه و دفاع کند و نظایر آن. (مدنی،۱۶۲:۱۳۹۱).

۱-۴-۱تحقق وکالت

ماده ۶۵۷ قانون مدنی می‌گوید «تحقق وکالت منوط به قبول وکیل است » خصوصیت بارز عقود معین و از جمله وکالت این است که نیاز به قبول طرف مقابل دارد ، ‌بنابرین‏ اگر موکل و وکیل در یک جلسه با هم باشند ، با انجام ایجاب یعنی واگذار کردن موضوع وکالت ، و عکس العمل وکیل با قبول مورد عقد وکالت تحقق می‌یابد ، یعنی قصد و رضای طرفین در یک زمان با هم می شود، اما اگر دو طرف در یک جلسه نباشند و بین وکیل و موکل فاصله باشد ممکن است، وسیله تلفن یا تلگراف ، نامه و مخصوصاً در حال حاضر وسیله رایانه ایجاب و وکیل اعلام شود و در این صورت شروع وکالت از تاریخ قبول وکیل است ، هر چند که مدتی فاصله باشد و هر چند که موکل که لحظه قبول وکیل مطلع نباشد. زیرا عقد ترکیبی از دو اراده است با ایجاب موکل بخشی از عقد به وجود می‌آید ، و جزء دوم آن با قبول وکیل پیدا می شود، و عقد کامل می‌گردد.(همان، ۱۶۳).

۱-۴-۲ انواع وکالت به اعتبار موضوع

عقد وکالت به اعتبار موضوع آن به دو نوع تقسیم می شود وکالت مطلق و وکالت مقید در این رابطه مادّه ۶۶۰ قانون مدنی می‌گوید : وکالت ممکن است به طور مطلق و برای تمام امور موکل باشد یا مفید و برای امر یا امور خاص .

مع الوصوف یعنی موارد هست یا اینکه وکالت مطلق داده شده به حکم قانون نیاز به تصریح پاره ای موارد هست و الا مطلق بودن آن موارد را شامل نمی شود.

۱-۴-۲-۱وکالت مطلق

پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | قصد رفتاری[۱۹۲]: – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۱ )کوشش صرف شده برای انجام یک رفتار احتمالا با افزایش کنترل رفتاری درک شده افزایش می‌یابد.

۲)کنترل رفتاری درک شده می‌تواند اغلب به عنوان یک جانشین ازکنترل واقعی اندازه گیری شود. تاثیر مستقیم کنترل رفتاری درک شده بر رفتار زمانی به وجود می‌آید که تطابقی بین درک کنترل و کنترل واقعی فرد برای انجام رفتار وجود داشته باشد. کنترل رفتاری درک شده ممکن است در موارد زیر دقیق نباشد:

۱ ) زمانی که یک شخص اطلاعات کمی در اختیار دارد.

۲ ) منابع در دسترس فرد تغییر می‌کنند.

۳ ) زمانی که عناصر جدیدی به موقعیت اضافه می‌شوند.

در این شرایط کنترل رفتاری درک شده ممکن است به درستی رفتار را پیشگویی نکند. به هر حال هراندازه که کنترل رفتاری درک شده واقعی باشد، آن می‌تواند برای پیشگویی احتمال کوشش‌های موفقیت آمیز استفاده شود (آیزن، ۱۹۹۱). اگرچه کنترل رفتاری درک شده منعکس کننده اطمینان فرد به توانایی شان برای انجام یک رفتار ویژه می‌باشد و به عنوان یک مترادف با ساختار خودکارآمدی باندورا در نظر گرفته می شود اما کنترل رفتاری درک شده بخش بزرگی است که از خودکارآمدی باندورا مشتق شده است. در مقایسه بین خودکارآمدی درک شده و کنترل رفتاری درک شده به عقاید افراد درباره توانایی‌هایشان نسبت به اعمال کنترل بر روی سطحی از عملکردشان و همچنین بر روی حوادثی که بر روی زندگی شان مؤثر است اشاره دارد. در حالی که کنترل رفتاری درک شده اشاره به توانایی برای انجام یک رفتار ویژه دارد. آیزن نشان می‌دهد که کنترل رفتاری درک شده ترکیبی از دوجزء می‌باشد که این دو جزء خودکارآمدی و قابل کنترل بودن می‌باشد. این دیدگاه بیان کننده آن است که اندازه گیری کنترل رفتاری درک شده باید شامل دو آیتم (خودکارآمدی و قابل کنترل بودن) باشد.

کنترل رفتاری درک شده با منبع کنترل نیز متفاوت می‌باشد و فرق آن در تأکید بر عواملی است که به طور مستقیم با رفتار به خصوصی مرتبط می‌باشد. کنترل رفتاری درک شده اشاره به درک شخص از آسان بودن یا مشکل بودن انجام بودن رفتار می‌باشد. در حالی که منبع کنترل به طور کلی احتمالی است که در موقعیت‌ها و انواع اعمال ثابت می‌ماند (آیزن، ۲۰۰۲).

افراد ممکن است کنترل کامل برای انجام رفتارشان داشته باشند. در حالی که هیچ اجباری برای اتخاذ انواع رفتار نداشته باشند. از طرف دیگر چنانچه اتخاذ یک رفتار مشخص نیازمند فرصتهایی از قبیل منابع و مهارتهایی باشد که فرد آن ها را دارا نمی باشد. ممکن است فرد کنترل کاملی برای انجام رفتار مشخص نداشته باشد. عوامل کنترلی شامل هر دو عامل داخلی و خارجی می‌باشند. عوامل داخلی شامل مهارت‌ها، توانایی ها، اطلاعات، احساساتی از قبیل استرس و غیره می‌باشد. عوامل خارجی نیز شامل عوامل محیطی و عوامل موقعیتی می‌باشد.

همچنین می‌توان گفت: کنترل رفتاری درک شده اشاره به درجه ای دارد که یک فرد احساس می‌کند انجام دادن یا ندادن یک رفتار تحت کنترل ارادی او می‌باشد. اگر افراد معتقد باشند که آن ها منابع یا فرصت‌هایی برای انجام دادن رفتار مورد نظر در اختیار ندارند، احتمال انجام رفتار مورد نظر کمتر خواهد شد. حتی اگر افراد نسبت به انجام رفتار موردنظر نگرش مثبتی داشته باشند، و یا اگر آن ها اعتقاد داشته باشند که افراد مهم دیگر انجام آن رفتار را تأیید می‌کنند. کنترل رفتاری درک شده از فرمول زیر به دست می‌آید:

Pbc = f [ ∑ ci mi ]

این فرمول چنین خوانده می شود کنترل رفتاری درک شده (pbc) نتیجه عملکرد مجموع عقاید فرد ‌در مورد اینکه عواملی وجود دارند که تسهیل کننده یا موانع انجام رفتار می‌باشند (ci) در قدرت درک شده فرد بر هریک از این عوامل (mi) می‌باشد (بندورا[۱۹۰]، ۱۹۹۷؛ کریستفر[۱۹۱]، آرمتیج، ۲۰۰۵).

قصد رفتاری[۱۹۲]:

یک فاکتور اصلی در تئوری رفتار برنامه‌ریزی قصد فرد برای انجام رفتار مشخص می‌باشد. فرض بر این است که قصد فاکتورهای انگیزشی را که بر رفتار تاثیر می‌گذارند تحت کنترل دارد. قصد رفتاری اشاره به قصد فرد برای انجام دادن یک رفتار مشخص می‌باشد. قوی بودن یک قصد به وسیله یک احتمال ذهنی فرد نشان داده می‌شود که فرد رفتار مورد نظر را انجام خواهد داد. در تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده و تئوری عمل منطقی، قصدها مهمترین پیش‌بینی کننده های رفتارها می‌باشد. فرض معمول بر آن است که نگرش مطلوب فرد درباره بعضی اهداف باعث می شود که او قصد کند تا رفتارهای مثبت را انجام دهد و کمتر قصد می‌کند تا با توجه به هدف رفتارهای منفی را انجام دهد. قصدهای رفتاری ترکیبی از برنامه های مردم شامل عمل و انگیزه افراد برای درگیر شدن در یک رفتار مشخص را به طور مختصر بیان می‌کند. ‌بنابرین‏ افرادی که برای انجام دادن یک رفتار برانگیخته شده اند احتمال بیشتری دارد که آن را به طور موفقیت‌آمیز انجام دهند. منشاء تئوری رفتار برنامه ریزی شده این ایده می‌باشد که انجام هر رفتار به وسیله دو عامل قصد رفتاری و کنترل رفتاری درک شده معین می شود. در تئوری رفتار برنامه ریزی شده قصد برای انجام رفتار بهتر از نگرش، هنجارهای انتزاعی و کنترل رفتاری درک شده می‌تواند رفتار را پیشگویی کند. به عبارت دیگر، تئوری رفتار برنامه ریزی شده و تئوری عمل منطقی با این دیدگاه که قصد رفتاری پیشگویی کننده رفتار می‌باشد شکل گرفت. قصدها در طی زمان می‌توانند تغییر کنند. هرچه فاصله زمانی بین قصد و رفتار بیشتر باشد، احتمال رخ دادن حوادث پیش‌بینی نشده ای که باعث تغییرات در قصد انجام رفتار باشد بیشتر می‌باشد. به همین دلیل آیزن و فیشبین نه تنها علاقه به پیش گویی رفتار نداشتند، بلکه آن ها بیشتر علاقمند به درک رفتار بودند. تئوری عمل منطقی و تئوری رفتار برنامه ریزی شده پیشنهاد می‌کنند که رفتار فرد به وسیله قصد فرد برای انجام یک رفتار مشخص، کارکرد سه عامل می‌باشد: این سه عامل عبارتند از نگرش فرد، هنجارهای انتزاعی و کنترل رفتاری درک شده (نوتانی[۱۹۳]، ۱۹۹۸؛ آیزن، ۱۹۸۰).

جزء نگرشی اشاره به نگرش فرد به سوی انجام دادن رفتار مورد نظر دارد. جزء هنجاری مرتبط است با عقیده شخص ‌به این که افرادی فکر می‌کنند او باید رفتار مورد نظر را انجام دهد و یا انجام ندهد در انگیزه شخص برای تطبیق آمدن با این مراجع تشکیل می‌شود. جزء کنترل رفتاری درک شده بیان کننده درک فرد از آسانی یا مشکل بودن انجام رفتار می‌باشد. ‌بنابرین‏ می توان نتیجه گرفت که شکل گیری یک قصد مشخص وابسته به شکل گیری نگرش ویژه (نگرش درباره رفتار مورد نظر)، یک عقیده ویژه (مانند هنجارهای انتزاعی) و درک فرد از آسانی یا مشکل بودن انجام رفتار می‌باشد.

‌بر اساس یک فرمول ساده می توان قصد برای انجام رفتار را به دست آورد. اگر قصد برای انجام رفتار را بهBI نشان دهیم. قصد برای انجام رفتار از فرمول زیر به دست آورد.

BI = (AB) W1 + (SN) W2 + (CB)W3

در فرمول فوق AB نشان دهنده عقاید رفتاری فرد برای انجام رفتار می‌باشد. SN نشان دهنده عقاید هنجارهای فرد مربوط به انجام رفتار و CB نشان‌دهنده عقاید کنترلی می‌باشد.W3,W1,W2 نشان دهنده ارزیابی‌های فرد از هریک از این عقاید و یا انگیزه فرد با این عقاید می‌باشد (نوتانی، ۱۹۹۸؛ آیزن ۱۹۸۰).

رفتار[۱۹۴]:

 
مداحی های محرم