۲-۲۶- اهمیت فرهنگ و نقش نظام آموزش عالی
الف . فرهنگ و روابط دنیای جدید
به غیر از تأثیر فرهنگ در توسعه و تمدن سازی، شاید بتوان یکی از مهم ترین شاخصه های کلان تمایز جامعه قرن ۱۹ و ۲۰ با قرون گذشته را در قرار گرفتن «فرهنگ» به عنوان یکی از کلیدی ترین و کاربردی ترین عناصر ارتباطی بین جوامع و دولت ها و در یک کلمه،کلیه ارتباطات انسانی به حساب آورد. دست کم اینکه بخش وسیعی از ارتباطات نوین، از این منظر و با بهره بری از نقش و توان مسائل فرهنگی انجام می پذیرد.و بی دلیل نیست که عصر امروز، عصر تبادل ارتباطات فرهنگی نامیده می شود(حسینی،۱۳۹۰).
یکی از نمونه های عینی که میتواند نشانگر تحلیل مذبور باشد در نظر گرفتن شیوه های استعمار کهنه و قدیم و مرز بین آن دو در اهمیت یافتن مسائل فرهنگی و تغییر مشی از منظر ارتباطات فرهنگی است(همان منبع). به این معنا که اگر در شیوه های استعمار قدیم و کهنه، بیشتر از راه کارهای فیزیکی و عملیات نظامی و مشابه آن استفاده می شد،استعمار نو، بهره گیری از راه های ارتباطی فرهنگی را مدنظر قرار داده; چرا که این شیوه در عین پنهانی و ناآشکار بودن، دارای تأثیر نفوذ بسیار بیشتر و ماندگارتری در جوامع خواهد بود. پیش تر هم اشاره شد که یکی از مهم ترین بسترهای ایجاد و پدیدآوری هر تمدنی از قالب و در مجرای فرهنگ سازی یک جامعه صورت می پذیرد. بنابرین، استعمار نو از این طریق میتواند به سه نتیجه دست یابد:
۱ . تأثیرگذاری مخفی;
۲ . تأثیرگذاری ماندگار;
۳٫ تأثیرگذاری تمدنی.
هر یک از سه هدف مذبور به تنهایی نیز مطلوب است،اما با اصل قرار دادن ارتباطات فرهنگی،سه هدف یک جا به دست میآید(حسینی،۱۳۹۰).
ب. فرهنگ و تمدن
از سوی دیگر،نباید از تأثیر مهم فرهنگ در تمدن سازی نیز غفلت ورزید.هر تمدنی برای پایداری خود نیازمند فرهنگ سازی است; چرا که بدون عنصر فرهنگ یکی از اصلی ترین شالوده های تمدن بشری استوار نخواهد شد. بی تردید،از آن رو که نظام آموزش عالی نیز یکی از ارکان مهم فرهنگی و جزئی از آن به حساب میآید، باید به نقش کلیدی آن در تمدن سازی توجه ویژه داشت(حسینی،۱۳۹۰).
ج . اهمیت تمدن سازی
در دنیای امروز دو راه پیش روی ملت ها و جوامع بشری وجود دارد:یا باید منفعلانه مرعوب ساخت روابط امروز تمدن حاکم غربی شدو یا اینکه برخوردی فعال را پیش گرفت و در صدد تمدن سازی برآمد.راه نخست، به از دست دادن هویت و ملیت و فرهنگ خودی می انجامد و راه دوم،مسیر بازیابی هویت ملی و بازسازی ریشههای فرهنگی را به روی یک ملت می گشاید(همان منبع).
برای بشر کنونی انتخاب سومی مطرح نیست; چنانچه جامعه و ملتی به سمت تمدن سازی حرکت نکند و در صدد ریشه یابی وضعیت موجود خود و طراحی مهندسی آرمانی اش برنیاید،به ناچار باید تن به پذیرش حاکمیت تمدن غربی و سیطره آن بر تمامی قلمروهای فرهنگی و سیاسی و اقتصادی جامعه خودی بدهد.در نتیجه،اگر به نقش مهم فرهنگ در تمدن سازی پی بردیم، به اهمیت دو چندان فرهنگ سازی برای دست یابی به شالوده های تمدنی جدید نیز رهنمون خواهیم شد(حسینی،۱۳۹۰).
د. فرهنگ و توسعه
امروزه یکی از شاخصه های کشورهای در حال توسعه را مسئله «فرهنگ» و به ویژه نقش نظام آموزش عالی در آن می دانند.فرهنگ و میزان و سطح ارتقای آن،معیاری برای توسعه یافتگی به حساب میآید و در این زمینه،سخن از نقش نظام آموزش عالی به عنوان یکی از ارکان مهم فرهنگ ساز است.نه تنها کشورهای در حال توسعه بلکه هر کشور و جامعه ای در دنیای جدید نمی تواند از تأثیر مهم فرهنگ در رشد و پیشرفت جوامع دور باشد(همان منبع).
ه . دانشگاه امروز
امروزه مهم ترین نقش و حساسیت نظام آموزش عالی و دانشگاه ها،فرهنگ سازی در جوامع است.دست یابی به توسعه جامع و پایدار جامعه اسلامی،ایجاد زمینه برای تمدن سازی آرمانی و مطلوب اسلامی-ایرانی،ذوب نشدن در ساخت روابط موجود تمدن غربی،وحضور فعال در پی ریزی مهندسی ارتباطات فرهنگی دنیای امروز و مقابله در برابر هجمه فرهنگی استعمار مدرن از دیگر تاثیرات آموزش عالی در جامعه ما به شمار میآید(حسینی،۱۳۹۰).فرهنگ؛دانشگاه؛توسعه جامعه؛عصر ارتباطات نو عصر استعمارنو؛ تمدن سازی؛همه موارد مذبور نشان دهنده معیارهایی است که دانشگاه امروز در جامعه ما باید خود را برای آن آماده سازد تا بتوان ادعا کرد نیازهای پیرامونی خود را به درستی شناخته است.به هر میزانی که از این ملاک ها دور شویم،در حقیقت، دانشگاه و نظام آموزش عالی را از دنیای جدید و لوازم ضروری آن دور ساخته ایم.(همان منبع).
۲-۲۷- فرهنگ و دانشگاه
اساساً اثر بخشی دانشگاه به کیفیت کارکنان آن به ویژه به اعضای هیئت علمی آن وابسته است و آن به نوبه خود بستگی به آن دارد که تا چه اندازه از توانمندی اعضای هیئت علمی در اداره امور دانشگاه استفاده می شود.ماهیت پیچیده و غیر خطی تحولات،موجب شده است تا دوران تسلط یک ایده خاص ،نظام سلسله مراتبی کاهش یابد و به تدریج زمینه برای حضور متنوع افراد و گروه ها در تصمیم گیری های سازمانی فراهم آید.(پور شافعی و همکاران،۱۳۸۷: ۲ ).
در طول دهه گذشته دانشگاه های سرتاسرجهان تحت فشار فزاینده ای در جهت سازگاری با تغییر سریع فرهنگی،فنی و فشارهای سیاسی و اقتصادی قرار گرفته اند که ناشی از شرایط محیط وسیع فراصنعتی است.مقابله با این تغییرات محیطی سازگاری بنیادینی دور از دسترس را طلب میکند که شامل دگرگونی اساسی در ساختار تحقیق ،آموزش و مدیریت در آموزش عالی است(کوهن[۵۹] ۱۹۹۷،به نقل از یزد خواستی،۱۳۸۷: ۴۱ ).
فرهنگ دانشگاهی به نظام باورها ،انتظارات و اعمال فرهنگی درباره این که چگونه باید به صورت دانشگاهی عمل کرد گفته می شود(کورتازی[۶۰] و لیکزین[۶۱]،۱۹۹۷: ۷۷).
همچنین در تعاریف دیگری که از مفهوم فرهنگ دانشگاهی صورت گرفته،فرهنگ دانشگاهی را می توان مجموعه ای از باورها ، ارزش ها،آیین ها،اندیشه ها،انتظارات و آداب و رسوم حاکم بر دانشگاه دانست.در واقع فرهنگ تعیین کننده نگرش های فرد نسبت به مسائل مختلف است و از این طریق رفتار ما شکل می گیرند.(عالی پور،۱۳۹۰).