وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود پایان نامه و مقاله | ه . دانشگاه امروز – 10

۲-۲۶- اهمیت فرهنگ و نقش نظام آموزش عالی

الف . فرهنگ و روابط دنیای جدید

به غیر از تأثیر فرهنگ در توسعه و تمدن سازی، شاید بتوان یکی از مهم ترین شاخصه های کلان تمایز جامعه قرن ۱۹ و ۲۰ با قرون گذشته را در قرار گرفتن «فرهنگ» به عنوان یکی از کلیدی ترین و کاربردی ترین عناصر ارتباطی بین جوامع و دولت ها و در یک کلمه،کلیه ارتباطات انسانی به حساب آورد. دست کم اینکه بخش وسیعی از ارتباطات نوین، از این منظر و با بهره بری از نقش و توان مسائل فرهنگی انجام می پذیرد.و بی دلیل نیست که عصر امروز، عصر تبادل ارتباطات فرهنگی نامیده می شود(حسینی،۱۳۹۰).

یکی از نمونه های عینی که می‌تواند نشانگر تحلیل مذبور باشد در نظر گرفتن شیوه های استعمار کهنه و قدیم و مرز بین آن دو در اهمیت یافتن مسائل فرهنگی و تغییر مشی از منظر ارتباطات فرهنگی است(همان منبع). ‌به این معنا که اگر در شیوه های استعمار قدیم و کهنه، بیشتر از راه کارهای فیزیکی و عملیات نظامی و مشابه آن استفاده می شد،استعمار نو، بهره گیری از راه های ارتباطی فرهنگی را مدنظر قرار داده; چرا که این شیوه در عین پنهانی و ناآشکار بودن، دارای تأثیر نفوذ بسیار بیشتر و ماندگارتری در جوامع خواهد بود. پیش تر هم اشاره شد که یکی از مهم ترین بسترهای ایجاد و پدیدآوری هر تمدنی از قالب و در مجرای فرهنگ سازی یک جامعه صورت می پذیرد. ‌بنابرین‏، استعمار نو از این طریق می‌تواند به سه نتیجه دست یابد:

۱ . تأثیرگذاری مخفی;

۲ . تأثیرگذاری ماندگار;

۳٫ تأثیرگذاری تمدنی.

هر یک از سه هدف مذبور به تنهایی نیز مطلوب است،اما با اصل قرار دادن ارتباطات فرهنگی،سه هدف یک جا به دست می‌آید(حسینی،۱۳۹۰).

ب. فرهنگ و تمدن

از سوی دیگر،نباید از تأثیر مهم فرهنگ در تمدن سازی نیز غفلت ورزید.هر تمدنی برای پایداری خود نیازمند فرهنگ سازی است; چرا که بدون عنصر فرهنگ یکی از اصلی ترین شالوده های تمدن بشری استوار نخواهد شد. بی تردید،از آن رو که نظام آموزش عالی نیز یکی از ارکان مهم فرهنگی و جزئی از آن به حساب می‌آید، باید به نقش کلیدی آن در تمدن سازی توجه ویژه داشت(حسینی،۱۳۹۰).

ج . اهمیت تمدن سازی

در دنیای امروز دو راه پیش روی ملت ها و جوامع بشری وجود دارد:یا باید منفعلانه مرعوب ساخت روابط امروز تمدن حاکم غربی شدو یا اینکه برخوردی فعال را پیش گرفت و در صدد تمدن سازی برآمد.راه نخست، به از دست دادن هویت و ملیت و فرهنگ خودی می‌ انجامد و راه دوم،مسیر بازیابی هویت ملی و بازسازی ریشه‌های فرهنگی را به روی یک ملت می گشاید(همان منبع).

برای بشر کنونی انتخاب سومی مطرح نیست; چنانچه جامعه و ملتی به سمت تمدن سازی حرکت نکند و در صدد ریشه یابی وضعیت موجود خود و طراحی مهندسی آرمانی اش برنیاید،به ناچار باید تن به پذیرش حاکمیت تمدن غربی و سیطره آن بر تمامی قلمروهای فرهنگی و سیاسی و اقتصادی جامعه خودی بدهد.در نتیجه،اگر به نقش مهم فرهنگ در تمدن سازی پی بردیم، به اهمیت دو چندان فرهنگ سازی برای دست یابی به شالوده های تمدنی جدید نیز رهنمون خواهیم شد(حسینی،۱۳۹۰).

د. فرهنگ و توسعه

امروزه یکی از شاخصه های کشورهای در حال توسعه را مسئله «فرهنگ» و به ویژه نقش نظام آموزش عالی در آن می دانند.فرهنگ و میزان و سطح ارتقای آن،معیاری برای توسعه یافتگی به حساب می‌آید و در این زمینه،سخن از نقش نظام آموزش عالی به عنوان یکی از ارکان مهم فرهنگ ساز است.نه تنها کشورهای در حال توسعه بلکه هر کشور و جامعه ای در دنیای جدید نمی تواند از تأثیر مهم فرهنگ در رشد و پیشرفت جوامع دور باشد(همان منبع).

ه . دانشگاه امروز

امروزه مهم ترین نقش و حساسیت نظام آموزش عالی و دانشگاه ها،فرهنگ سازی در جوامع است.دست یابی به توسعه جامع و پایدار جامعه اسلامی،ایجاد زمینه برای تمدن سازی آرمانی و مطلوب اسلامی-ایرانی،ذوب نشدن در ساخت روابط موجود تمدن غربی،وحضور فعال در پی ریزی مهندسی ارتباطات فرهنگی دنیای امروز و مقابله در برابر هجمه فرهنگی استعمار مدرن از دیگر تاثیرات آموزش عالی در جامعه ما به شمار می‌آید(حسینی،۱۳۹۰).فرهنگ؛دانشگاه؛توسعه جامعه؛عصر ارتباطات نو عصر استعمارنو؛ تمدن سازی؛همه موارد مذبور نشان دهنده معیارهایی است که دانشگاه امروز در جامعه ما باید خود را برای آن آماده سازد تا بتوان ادعا کرد نیازهای پیرامونی خود را به درستی شناخته است.به هر میزانی که از این ملاک ها دور شویم،در حقیقت، دانشگاه و نظام آموزش عالی را از دنیای جدید و لوازم ضروری آن دور ساخته ایم.(همان منبع).

۲-۲۷- فرهنگ و دانشگاه

اساساً اثر بخشی دانشگاه به کیفیت کارکنان آن به ویژه به اعضای هیئت علمی آن وابسته است و آن به نوبه خود بستگی به آن دارد که تا چه اندازه از توانمندی اعضای هیئت علمی در اداره امور دانشگاه استفاده می شود.ماهیت پیچیده و غیر خطی تحولات،موجب شده است تا دوران تسلط یک ایده خاص ،نظام سلسله مراتبی کاهش یابد و به تدریج زمینه برای حضور متنوع افراد و گروه ها در تصمیم گیری های سازمانی فراهم آید.(پور شافعی و همکاران،۱۳۸۷: ۲ ).

در طول دهه گذشته دانشگاه های سرتاسرجهان تحت فشار فزاینده ای در جهت سازگاری با تغییر سریع فرهنگی،فنی و فشارهای سیاسی و اقتصادی قرار گرفته اند که ناشی از شرایط محیط وسیع فراصنعتی است.مقابله با این تغییرات محیطی سازگاری بنیادینی دور از دسترس را طلب می‌کند که شامل دگرگونی اساسی در ساختار تحقیق ،آموزش و مدیریت در آموزش عالی است(کوهن[۵۹] ۱۹۹۷،به نقل از یزد خواستی،۱۳۸۷: ۴۱ ).

فرهنگ دانشگاهی به نظام باورها ،انتظارات و اعمال فرهنگی درباره این که چگونه باید به صورت دانشگاهی عمل کرد گفته می شود(کورتازی[۶۰] و لیکزین[۶۱]،۱۹۹۷: ۷۷).

همچنین در تعاریف دیگری که از مفهوم فرهنگ دانشگاهی صورت گرفته،فرهنگ دانشگاهی را می توان مجموعه ای از باورها ، ارزش ها،آیین ها،اندیشه ها،انتظارات و آداب و رسوم حاکم بر دانشگاه دانست.در واقع فرهنگ تعیین کننده نگرش های فرد نسبت به مسائل مختلف است و از این طریق رفتار ما شکل می گیرند.(عالی پور،۱۳۹۰).

خرید متن کامل پایان نامه ارشد | قسمت 18 – پایان نامه های کارشناسی ارشد

    1. Etiology 4- ↑

    1. ۵-Circular causality ↑

    1. ۶-Reciprocal determinism ↑

    1. Abstienence-1 ↑

    1. Carlson, Smith, Matto & Eversman-2 ↑

    1. ۳-Reframing ↑

    1. ۴-Relabeling ↑

    1. ۵-Family system therapy ↑

    1. ۶-Multidimensional family therapy ↑

    1. ۷-Liddle & Hogue ↑

    1. ۸-Franklin, et al

    1. ۹- Alcoholism ↑

    1. ۱۰-Schizophrenia ↑

    1. ۱۱-Drug abuse ↑

    1. ۱۲-Conduct problems ↑

    1. ۱-Shadish, & Baldwin ↑

    1. ۲-Boyle, et al

    1. Lewis, et al ۳- ↑

    1. ۴-Joanning, et al

    1. ۵-Shadish ↑

    1. ۶-Chang ↑

    1. ۷-Vaughn & Howard ↑

    1. ۸-Rowe & Liddle ↑

    1. Stanton 9- ↑

    1. ۱۰-Joanning, at al.

    1. ۱۱-Kelly ↑

    1. Fals-stewart & O’ Farrell 12- ↑

    1. ۱-Fals- stewart, Lam & Kelle ↑

    1. ۲-Muck ↑

    1. Zempolich-3 ↑

    1. Titus-4 ↑

    1. Fishman-5 ↑

    1. ۶-Godley & Schwebel ↑

    1. ۱-Tobler & Komro ↑

    1. Garfield 1- ↑

    1. ۲-Problem solvingInstrumental Problems-3 ↑

    1. Affective Problems-4 ↑

    1. ۵- Keitner ↑

    1. ۶-Heru & Glick ↑

    1. Communication-7 ↑

    1. Garfield 1- ↑

    1. ۲-Watzlawick ↑

    1. Beavin & Jackson 3- ↑

    1. ۴-Digital Communication ↑

    1. ۵-Analogic Communication ↑

    1. Role Allocation-6 ↑

    1. ۱-Leader ↑

    1. ۲-Scapegoating ↑

    1. Criticiser-3 ↑

    1. Wiseman-4 ↑

    1. Patient-5 ↑

    1. Affective responsiveness-6 ↑

    1. ۱-Affective involvementUninvolved-2 ↑

    1. Involvement devoid of feeling-3 ↑

    1. Narcissitic Involvement-4 ↑

    1. Empatic Involvement-5 ↑

    1. Enmeshment Involvement -1 ↑

    1. Behavior control-2 ↑

    1. Psychobiological needs-3 ↑

    1. Rigid-4 ↑

    1. Flexible-5 ↑

    1. Laissez-faire-6 ↑

    1. Chaotic-7 ↑

    1. ۱-Breif strategic family therapy ↑

    1. ۲-Szapoeznic & Willians ↑

    1. &Coatsworth Szapoeznic 3- ↑

    1. ۴-Robbins, Szapoeznic, Alexander & miller ↑

    1. ۱-Substance abuse ↑

    1. ۲-Robbins & Szapocznic ↑

    1. ۳-Santisteban, et al. ↑

    1. ۴-Austin, Macgowan &Wagner ↑

    1. ۵-Multidimensional family therapy ↑

    1. ۶-Multidimensional family therapy ↑

    1. ۷-Brannigan, Schackman, Falco & Millman ↑

    1. ۸-Structural –strategic family therapy ↑

    1. ۹-Stanton ↑

    1. ۱-Todd et al

    1. ۲-Selekman ↑

    1. ۳-Liddle & Schmidt ↑

    1. ۴-Susan & schmidt ↑

    1. ۵-Nichols & Schwartz ↑

    1. ۱-De Shazer ↑

    1. ۲-Berg, I. K ↑

    1. ۳-Milwaukee ↑

    1. ۴-Wisconsin ↑

    1. ۵-Mental research institue ↑

    1. ۶-Eve, Lipchik ↑

    1. ۷-Jim, Derks ↑

    1. ۸-Elam, Nunnally ↑

    1. Marilyn, Lacourt 9- ↑

    1. ۱۰-Kate, Kowalski ↑

    1. ۱۱-Michelle Weiner- Davis ↑

    1. ۱۲-Milton, Erickson ↑

    1. ۱۳-John, Weakland ↑

    1. ۱۴-Metcalf ↑

    1. Lee, Unken & Sebld 15- ↑

    1. ۱-Macdonald ↑

    1. ۲-Solution focused therapy ↑

    1. ۳-De shazer ↑

    1. Trepper et al-1 ↑

    1. ۲-Burwell & Chen ↑

    1. Campbel & Trepper -3 ↑

    1. -Mccollan ↑

    1. – Hyet, & Berg ↑

    1. – Murry& Murry ↑

    1. – Dolan ↑

    1. – Miller ↑

    1. -Isebaert ↑

    1. -Eakes ↑

    1. -O,Hanlon ↑

    1. – Pichot ↑

    1. – Franklin & Streeter ↑

    1. – Berg & kaffman ↑

    1. – Solution talk ↑

    1. Lipchik – 1 ↑

    1. Connie, & Metcalf-2 ↑

    1. ۳ -Hand-off ↑

    1. ۱-Beyebach ↑

    1. ۱-Miller & Rollnick ↑

    1. ۲-Albret Einstein ↑

    1. ۱- Kooba & Loved ↑

دانلود پایان نامه و مقاله | ۲-۲- ریشه‌های تاریخی حاکمیت شرکتی – پایان نامه های کارشناسی ارشد

فصل دوم:

بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش

۲-۱- مقدمه

شرکت‌های سهامی که در عرصه اقتصاد کشورها به کسب‌وکار می‌پردازند، زائیده فرایند تکامل شخصی هستند. فرایندی که در طی آن‌گونه‌های متفاوتی از الگوهای فعالیت اقتصادی جمعی به بوته آزمایش گذاشته شده و نهایتاًً الگوی شرکت سهامی که یک قالب حقوقی است به عنوان گونه برتر ظهور ‌کرده‌است. امروزه این شرکت‌ها با جذب منابع بسیار و تبدیل آن‌ ها به کالاها و خدمات موردنیاز جامعه نقش مهمی را در اقتصاد بازی می‌کنند. شرکت‌های سهامی محل تجمع منافع گروه ذینفعان در شرکت‌ها که شامل سهام‌داران، مدیران، کارکنان و اعتباردهندگان و سایر ذینفعان می‌باشد. به دلیل وجود تضاد منافع بین مدیران و سرمایه‌گذاران طبق تئوری نمایندگی امکان دارد، مدیران شرکت‌ها از منابع شرکت در جهت افزایش ثروت سهام‌داران استفاده بهینه نکنند.

از طرفی هر شرکتى داراى ریسک و بازده مخصوص به خود است (البته مقصود شرکتى است که هدف آن تحصیل سود باشد). هریک از گروه‌هاى سرمایه‌گذار، مثلاً دارندگان اوراق قرضه، سهام ممتاز و سهام عادی، خواهان میزانى از نرخ بازدهى هستند که درخور ریسک مربوط به آن باشد. هزینه سرمایه عبارت است از حداقل نرخ بازدهى که شرکت باید به دست آورد تا بازده موردنظر سرمایه‌گذاران در شرکت تأمین شود. موضوعاتی نظیر بازده و انواع آن، ریسک و… بحث سرمایه‌گذاری و به ‌تبع آن تأثیرات عوامل برشمرده بر بازده مورد انتظار دارایی‌های سرمایه‌ای را جذاب و پر مخاطب نموده است. در رابطه با این موضوع مدل‌های مختلفی ارائه گردیده است که برخی از این مدل‌ها در دنیای خارج از تئوری و در عمل، راهنمای مفیدی برای سرمایه‌گذاران و محققین حوزه بازار و علاقه‌مندان به سرمایه‌گذاری به شمار می‌رود. در این فصل ابتدا به تشریح نظریه های مختلف در زمینه مکانیزم­ های حاکمیت شرکتی، هزینه سرمایه و دیگر موارد لازم در رابطه با موضوع، مورد بررسی قرار می‌گیرد و در ادامه به بررسی اجمالی در خصوص تحقیقات انجام شده در داخل و خارج از کشور که در راستای پژوهش حاضر هستند پرداخته می‌شود.

بخش اول: حاکمیت شرکتی

۲-۲- ریشه‌های تاریخی حاکمیت شرکتی

افشای کمک‌های نامشروع و پنهانی هفده شرکت بزرگ آمریکایی به حزب جمهوری‌خواه در سال ۱۹۷۳ که به ماجرای واترگییت[۵] شهرت یافت، موضوع کنترل‌های داخلی شرکت‌ها و افشا اطلاعات مالی را از منظر جدیدی در کانون توجه مجامع حرفه‌ای و نهادهای نظارتی قرار داد.

انجمن حسابداران رسمی آمریکا، استاندارهای ویژه‌ای را ‌در مورد کنترل‌های داخلی برای حسابرسان مستقل وضع نمود. همچنین کمیسیون ملی مبارزه با تقلب در سال ۱۹۸۷ در گزارشی با عنوان «ترودوی» نتیجه بررسی‌های خود را در این ارتباط اعلام نمود. به دنبال آن کنگره آمریکا در سال ۱۹۹۱ قانونی را به تصویب رساند که به موجب آن شرکت‌های سهامی عام ملزم به ارائه گزارش در ارتباط با کیفیت و مؤثر بودن کنترل‌های داخلی گردیدند؛ اما موضوع حاکمیت شرکتی به گونه‌ای که امروز مطرح است، حاصل مطالعات و بررسی‌هایی است که در کشورهای مختلف دنیا انجام گردید و سابقه مشخص آن به دهه ۱۹۹۰ میلادی بر می‌گردد. گزارش کادبری[۶] در انگلستان، مقررات هیئت‌مدیره در جنرال موتورز آمریکا، گزارش “دی[۷] ” در کانادا و گزارش “وی انو[۸] ” در فرانسه از آن جمله است. رسوائی­های مالی در شرکت‌های انرون، ورلد کام، آجیپ، سیکو، زیراکس و چند شرکت دیگر، کنگره آمریکا را بر آن داشت تا کمیته خاصی را مأمور بررسی راهکارهایی برای مقابله با فساد و تقلب نماید.

مسئولیت این کمیته بر عهده سناتور آمریکایی پل ساربنز و نماینده کنگره میشل آکسلی گذاشته شد. آن‌ ها با همکاری سازمان حسابرسی دولتی، انجمن حسابداران رسمی آمریکا و کمیسیون بورس اوراق بهادار لایحه‌ای را تدوین نمودند که به قانون” ساربنز اکسلی[۹] ” شهرت یافت. این قانون موجب پیدایش مرجع نظارتی نسبتاً مقتدری به نام هیئت حسابداری شرکت‌های سهامی عام (PCBOB) گردید. در سال‌های اخیر نهادها و سازمان‌هایی نظیر، شبکه جهانی حاکمیت شرکتی[۱۰]، اتاق بازرگانی بین‌الملل[۱۱]، بانک جهانی، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی[۱۲] و فدراسیون بین‌المللی حسابداران[۱۳] و برخی مؤسسات رتبه‌بندی نظیر Standard & Poor’s در ترویج و وضع استانداردهایی در رابطه با راهبری شرکتی فعالیت ‌داشته‌اند اگرچه برخی از دستورالعمل‌ها و استانداردهای مورد اشاره جنبه اجباری یافته است (مثل الزامات قانون ساربنز- آکسلی) اما اجرای بخش عمده‌ای از آن‌ ها کماکان جنبه اختیاری و داوطلبانه دارد. موضوع در کشورهای درحال توسعه تا حدی متفاوت است و دستورالعمل‌های حاکمیت شرکتی در این کشورها غالباً به پر کردن خلاءهای قانونی پرداخته است که در کشورهای پیشرفته از طریق قوانین و مقررات ساختار یافته تأمین می‌شود، نظیر برخورد یکسان با سهام‌داران، افشا مناسب و به‌موقع و نحوه برگزاری مجامع عمومی، در عین حال هم در کشورهای پیشرفته و هم در کشورهای درحال توسعه، تلاش‌ها در جهت ارائه راه‌کارهایی برای ملزم نمودن مدیران به ‌پاسخ‌گویی‌ و تنظیم روابط منصفانه با ذینفعان ادامه دارد (بدری، ۱۳۸۷).

۲-۳- تعاریف نظام حاکمیت شرکتی

حاکمیت شرکتی بحثی است که در بسیاری از رشته­ ها همچون حسابداری، مالی، اقتصاد، جامعه‌شناسی، حقوق و … بسیار ‌در مورد آن مطالعه شده است. از سال ۲۰۰۴ در مقاطع تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکتری) در دانشگاه ­های کشورهای پیشرو به عنوان یک سرفصل مستقل تدریس می­ شود. در ایران نیز این مبحث ابتدا از محافل حسابداری ریشه دوانیده و در سایر رشته­ ها در حال بسط و گسترش است (رهبری،۱۳۸۴).

در ترجمه “Corporate Governance” چندین واژه معادل فارسی به کار می­­رود که متداول­ترین آن‌ ها حاکمیت شرکتی است؛ اما در برخی متون اصطلاحاتی همچون رهبری شرکت‌ها، راهبری شرکت‌ها و یا تولیت سازمانی نیز دیده می­ شود. Corporate در این اصطلاح با واژه عربی «مشاع» هم­خوان است، با این مفهوم که ارکان و ذینفعان مختلف یک سازمان به نحو مشاع در حاکمیت آن سازمان دخیل هستند (حساس یگانه،۱۳۸۴).

فایل های مقالات و پروژه ها – قسمت 6 – 7

در ادبیات سرمایه فکری، مدل‌های مختلفی برای اندازه‌گیری سرمایه فکری پیشنهادشده است. برخی از آن‌ ها مدل‌های خاصی هستند که در یک شرکت خاص طراحی و اجراشده‌اند. برخی دیگر صرفاً مدل‌های نظری هستند که بیشتر آن‌ ها به عنوان یک مدل اندازه‌گیری سرمایه فکری پذیرفته‌شده و معتبر مطرح نیستند. به عبارت دیگر، هیچ یک از این مدل‌ها به طور نظام‌مند برای اندازه‌گیری سرمایه فکری در سطح ملی و بین‌المللی به کار برده نمی‌شوند.

در محیط تجاری کنونی اندازه‌گیری ارزش سازمانی با بهره گرفتن از روش‌های سنتی باارزش اقتصادی امروز آن‌ ها نامربوط می‌باشد چراکه اغلب ارزش‌های محاسبه‌شده با روش سنتی باارزش اقتصادی امروزی آن‌ ها نامربوط می‌باشند. روش‌های سنتی، ارزش نهفته در مهارت، تجربه، قابلیت‌های یادگیری افراد و همچنین ارزش موجود در شبکه ارتباطات میان افراد و سازمان‌ها را نادیده می‌گیرد.

به‌طورکلی مدل‌های سنجش سرمایه فکری را می‌توان در دو گروه طبقه‌بندی کرد:

الف– مدل‌هایی که سرمایه فکری را به صورت غیر پولی ارزیابی می‌کنند.

ب– مدل‌هایی که سرمایه فکری را به صورت پولی و مالی ارزیابی می‌کنند. .[۶۳]

مدل‌های سنجش غیرمالی سرمایه فکری

ترازنامه نامرئی (ناملموس)

این روش به منظور نشان دادن دارایی‌های شرکت‌های مبتنی بر دانش طراحی ‌شده است. این روش در واقع توسعه‌ای در حسابداری منابع انسانی به شمار می‌آید. در این نگرش، سرمایه فکری شرکت به دودسته سرمایه فردی و سرمایه ساختاری تقسیم می‌شود. شاخص اصلی سرمایه فردی همانا شایستگی‌های حرفه‌ای و خبری کارکنان کلیدی که استراتژی یک شرکت را تشریح می‌کنند، می‌باشد. سرمایه ساختاری نیز شامل مزیت رقابتی یک شرکت و توانایی‌های کارکنان آن مانند شهرت، تجربه و روش‌های خاص تولیدی می‌گردد. این مدل مبتنی بر معیارهای کیفی است و توانایی ارزیابی کمی ارزش سرمایه فکری را ندارد. .[۶۳]

کارت امتیازدهی متوازن[۳۴]

مدل کارت امتیازی متوازن جز مدل‌های کارت امتیازی است که در سال ۱۹۹۲ میلادی توسط کاپلان و نورتون[۳۵] معرفی‌شده است. این مدل در واقع قدیمی‌ترین مدل، از دسته مدل‌های کارت امتیازی است که با معرفی آن به طور گسترده‌ای در اوایل دهه نود میلادی موردتوجه قرار گرفت و به‌مرورزمان، با تکامل و تعدیل این مدل و معرفی نسخه‌ متکامل‌تر “نقشه‌ استراتژی” و در کنار آن، پیشنهاد مدل‌های جدید دیگر، جز مدل‌های تاریخی سنجش سرمایه فکری در جهان به‌حساب می‌آید. مرور ادبیات مشابه باکارت امتیازی متوازن، پیشنهاد و معرفی‌شده است، اما ازآنجایی‌که ترجمه گسترده‌ای پیرامون آن صورت نپذیرفت، در عمل تأثیرگذاری و پذیرندگی زیادی به دست نیاورد.

بررسی مدل کارت امتیازی، از جهت توسعه‌ای که در سال‌های بعدی توسط نورتون و کاپلان بر این مدل اعمال و منجر به معرفی مدل نقشه‌ی استراتژی شد، جالب‌توجه است. ویژگی دیگر این مدل را شاید بتوان به توجه دیرهنگام اما گسترده‌ای که در چند سال اخیر توسط سازمان‌ها و مترجمین ایرانی ‌به این مدل جلب شده و انتشار کتاب‌های متعدد در این مورد دانست. هرچند، این توجهات بیشتر و شاید تنها بر جنبه به‌کارگیری این مدل به عنوان رویکردی در ارزیابی عملکرد کلی سازمان، تمرکزیافته و در عمل توجه ویژه یا اشاره خاصی به ظرفیت‌های تاریخی این مدل در حوزه سرمایه فکری نشده است.

عبارت “متوازن” در کارت امتیازی متوازن به تعادل یا توازنی اشاره دارد که این مدل میان اهداف مالی از یک‌سو و اهداف غیرمالی از سوی دیگر و اهداف کوتاه‌مدت (به حداقل رساندن شکایات مشتریان در کوتاه‌مدت) از یک‌سو و اهداف بلندمدت (ارتقا سطح رشد و یادگیری کارکنان در بلندمدت) از سوی دیگر و اهداف داخلی از یک‌سو (افزایش بهره‌وری) و اهداف خارجی (افزایش سطح رضایتمندی مشتریان) از سوی دیگر، برقرار می‌کند. در واقع ‌عدم کفایت شاخص‌های مالی برای سنجش عملکرد، شرکت‌ها را بر آن داشت که سایر فعالیت‌های خود مانند ارتباط با مشتری، نوآوری در فرآیندها و آموزش کارکنان را نیز موردسنجش قرار داده و برای سنجش عملکرد آن‌ ها شاخص‌های دیگری را به شاخص‌های مالی بیفزایند.

در این مدل برای جامعیت شاخص‌ها و سنجه‌ها و درک تصویری روشن از سازمان، بایستی مدیران اطلاعاتی را بر پایه چهارچشم انداز موجود در مدل، در یک کارت جمع‌ آوری نموده و به تحلیل آن بپردازند. این چهارچشم انداز عبارت‌اند از:

 چشم‌انداز مشتریان (مشتریان چه دیدگاهی نسبت به سازمان دارند؟)

 چشم‌انداز فرآیندهای داخلی کسب‌وکار (به چه فرآیندهای داخلی باید دست‌یافت؟)

 چشم‌انداز رشد و یادگیری (چگونه می‌توان بهبود و ایجاد ارزش را تداوم بخشید؟)

 چشم‌انداز مالی (چگونه باید به سهام‌داران خود نگاه کرد؟)

باید بر این نکته تأکید کرد که دامنه عملیاتی مدل کارت امتیازی متوازن، صرفاً در نقش یک سیستم کنترلی و دامنه کاربردی شاخص‌ها و سنجه‌های آن نیز، تنها برای توصیف عملکرد گذشته محدود نمی‌شوند، بلکه این شاخص‌ها و سنجه‌ها برای تبیین و انتقال استراتژی سازمان خواهند بود. همچنین این شاخص‌ها و سنجه‌ها، به تنظیم و هم‌راستا نمودن ابتکارات در سطح افراد، واحدهای مختلف و کل سازمان کمک می‌کنند تا دستیابی به اهداف مشترک را ممکن سازند؛ ‌بنابرین‏ مدیران با به‌کارگیری مدل کارت امتیازی متوازن، نه تنها به روشی از عملکرد گذشته شرکت آگاه می‌شوند، بلکه درمی‌یابند که اکنون در کجای مسیر قرار دارند و چگونه می‌توانند با چالش‌های آینده روبرو شوند.

مدل کارت امتیازی متوازن، سرمایه فکری را در قالبی مجزا موردسنجش قرار نمی‌دهد، اما این قابلیت را دارد تا بخشی از سرمایه های فکری را با بهره گرفتن از سنجه‌های مختلف موردسنجش قرار داده و توسعه این سرمایه ها و تأثیراتشان را بر نتایج مالی مورد پایش قرار دهد. در واقع یکی از مهم‌ترین اهداف پایه‌گذاری کارت امتیازی متوازن، تعدیل دیدگاه سنتی حسابداری دارایی‌های نامشهود، از طریق تلفیق چهارچشم انداز مرتبط با: خلاقیت و یادگیری، بهبود فرایند کسب‌وکار، روابط مشتری و ایجاد ارزش در دارایی‌های مالی و نامشهود می‌باشد. کارت امتیازی متوازن یکی از نخستین ابزارهایی است که از طریق آن می‌توان دیدگاه جامعی از سیستم‌های سنجش مدیریت، با تمرکز بر شاخص‌های مالی و غیرمالی (مشتریان، فرایند داخلی و یادگیری و رشد) مرتبط با عملکرد سازمانی معرفی را نمود. این مدل با تمرکز فرایند گرا بر چگونگی ارتباط اقدامات ویژه سازمان، با خروجی‌های عملکرد سازمانی، اطلاعات داده‌شده توسط ابزار دیگر را تکمیل می‌کند. کارت امتیازی متوازن، بیانیه‌ی مأموریت و استراتژی سازمان را به شاخص‌های و سنجه‌های مشهود تبدیل می‌کند. شاخص‌ها و سنجه‌هایی که مابین معیارهای بیرونی (سهام‌داران و ذینفعان) و معیارهای داخلی (مشتریان، فرآیندهای داخلی و یادگیری و رشد) تعادل برقرار می‌کند. به‌طورکلی مزایای عملیاتی پیاده‌سازی این مدل را می‌توان در موارد زیر برشمرد:

توصیف و ترجمه استراتژی و نمای سازمانی؛

برقراری و ارتباط مابین اهداف استراتژیک و معیارها، شاخص‌ها و سنجه‌ها؛

مقالات و پایان نامه ها | ۲-۸-۳٫رویکرد سازنده گرایانه کالهون (۱۹۹۴)به هویت – پایان نامه های کارشناسی ارشد

چنان که در بخش چارچوب مفهومی اشاره شد،رویکرد پژوهشگران در این رساله نسبت به هویت این است که آن را امری سیال و پیوسته در حال شدن می دانندو برای تأیید نظری آن به نظریه آنتونی گیدنز درباره هویت و رویکرد سازنده گرایی کالهون (۱۹۹۴) استناد می‌کنند.

نظریه سازنده گرایی و رویکرد سازنده گرایی کالهون(۱۹۹۴)به شکل گیری هویت بستر نظری مناسبی برای تأیید نقش عاملیت معلم و تأکید بر این نکته که معلم باید در فرایند رشد حرفه ای فعال باشد،فراهم می‌کنند.

هویت حرفه ای دربردارنده شخص و زمینه است. اهمیت تاثیر زمینه ‌و بافت و تعامل اجتماعی با دیگران در شکل گیری هویت در نظریه های بسیاری مورد بحث قرار گرفته است.نظریه های ونگر(۱۹۹۸) ،سازنده گرایی و سازنده گرایی ویگوتسکی و نظریه باختین بر وجه اجتماعی شکل گیری هویت اتفاق نظر دارند.از نظر ونگر(۱۹۹۸)، ساخت هویت ها در ارتباط با اجتماع صورت می پذیرد.ویگوتسکی معتقد است تجربه و تعامل با جهان اجتماعی و فیزیکی نقشهای اساسی در رشد دانش دارند.دانش بین الاذهانی ساخته می شود،بدین معنا که به طور اجتماعی بین اعضای یک جامعه که قادر به اشتراک معانی و دیدگاه های اجتماعی زیست جهان مشترک هستند،مورد بحث قرار می‌گیرد.از نظر باختین انسان‌ها را تنها در رابطه با دیگران می توان شناخت. برای باختین هر خودی بیگانه است و به تنهایی قادر نیست به درک و شناختی برسد. ازاین‌رو آگاهی و معرفت انسان از خودش تنها از طریق ارتباط و پیوند با دیگران ممکن است.

اعمال و کنش های اجتماعی برای یادگیری انسان ها و شکل گیری هویت ضروری هستند.رویکرد تجربی دیویی و نظریه یادگیری ونگر(۱۹۹۸) و نظریه های سازنده گرایی بر اهمیت تجربه زیسته تأکید می‌کنند و به عنوان بخشی از چارچوب نظری این رساله در نظر گرفته شده اند.داستان ها و تجربه های ما بیان روایی ما درباره این است که ما در زیست جهان خود چه کسی هستیم. اتخاذ رویکرد تجربی در شکل گیری هویت معلم،تجربه های یادگیری معلمان و تجربه های تدریس آن ها را شامل می شود.

این نظریه ها که چارچوب نظری رساله را تشکیل می‌دهند به ترتیب ذیل، به تفصیل تشریح می‌شوند:

۲-۸-۱٫نومفهوم گرایان

۲-۸-۲٫ نظریه های مرتبط با جنسیت

۲-۸-۳٫رویکرد سازنده گرایانه کالهون (۱۹۹۴)به هویت

۲-۸-۴٫ نظریه آنتونی گیدنز درباره هویت

۲-۸-۵ رویکرد تجربی دیویی

۲-۸-۶٫ نظریه سازنده گرایی

۲-۸-۷٫ نظریه یادگیری ونگر

۲-۸-۸٫ نظریه باختین

****

۲-۸-۱٫نومفهوم گرایان

«طلوع و رواج رفتارگرایی در روان شناسی که از اواخر دهه ۱۹۴۰ آغاز شد ،موجب ایجاد شکاف جدی در جامعه پژوهشگران برنامه درسی شد.عده ای با تبعیت از استلزام های این نظریه در برنامه ریزی درسی – که عمدتاًً در قالب طراحی برنامه های درسی برخوردار از هدف های رفتاری تجلی می یافت- مطالعات برنامه درسی را به سمت آرمان های اثبات گرایی یا همان علمی کردن تعلیم و تربیت سوق داده و عده ای دیگر ،که شاید برجسته ترین آن ها را بتوان الیوت آیزنر معرفی کرد،به تقابل با این رویکرد در برنامه درسی و پژوهش های مربوط ‌به این حوزه پرداختند.عده اخیر جانبداری از کاربرد هدف های رفتاری- – صرف نظر از اشکال گوناگون آن – را معرف نوعی تحویل گرایی در تعلیم و تربیت و برنامه های درسی قلمداد می‌کردند»(مهرمحمدی و همکاران،۱۳۸۳،ص،۵۳۸).

«از اواخر دهه ۱۹۶۰،نظریه پردازی برنامه درسی به عنوان جایگزینی برای مطالعات رفتارگرایانه در حوزه برنامه درسی پا به عرصه ِ وجود گذاشت که معرف فعالیت های علمی برخوردار از صبغه ی انسان گرایانه بود.نظریه پردازان مشهوری همچون پاینار،اپل و گرومت با کوشش های خود،‌به این رشته فعالیت ها مشروعیت و مقبولیت بخشیدند.این گروه که از آن ها به عنوان “نیروی سوم” یاد می شد ، نقش مهمی در نوسازی مفهومی موضوع ها،دلمشغولی ها و روش های تحقیقات آموزشی ایفا کردند که کانون توجه جدیدی برای نظریه و عمل برنامه درسی فراهم می نمود.آثار این نظریه پردازان تقابلی آشکار با هنجارهای علمی همچون عینیت را به نمایش می گذاشت و آمیزه ای از روش های مرسوم در نقادی ادبی و اجتماعی را به خدمت می گرفت»(مهرمحمدی و همکاران،۱۳۸۳،ص،۵۳۸).

این نظریه پردازان بر بنیاد منتخبی از سنت های ‌روشن‌فکری اروپایی مانند اصالت وجود،پدیدار شناسی،روان تحلیل گری و نئو مارکسیسم،کوشیدند تا جهت گیری نسبی غیر سیاسی،غیرتاریخی و فن گرایانه ای را که در پنجاه سال گذشته بر حوزه برنامه درسی حاکم بوده است،تعدیل کنند.«طرفداران این مکتب،با نظریه پردازی با ماهیت اثبات گرایانه و محافظه گرانه که در حوزه ی نظر و عمل برنامه درسی رواج دارد،مخالف هستند.در قلب این شکل از نظریه پردازی،تلاشی به چشم می‌خورد که اگرچه شکل های بسیاری به خود می‌گیرد،اما در صدد است تا فاعل انسانی را به عنوان مهمترین عنصر در کانون توجه خود قرار داده،رویکردهای نقادی و عمل اجتماعی را رواج دهد»(مهرمحمدی و همکاران،۱۳۸۳،ص،۵۱۰).

از نظر پاینار بیشتر آثاری که در حوزه برنامه درسی منتشر می‌شوند متأثر از افکار،اندیشه ها و منطق تایلر هستند.اما امروزه به تدریج دیدگاه ها و نقطه نظرات متفاوتی شنیده می شود که رشته برنامه درسی را بسیار فراتر از آنچه در منطق تایلر مدنظر بوده،یعنی طراحی،تدوین ،اجرا و ارزشیابی در نظر می‌گیرد. او در این ارتباط ،تعاریف و برداشت های مختلفی که از واژه برنامه درسی از سوی اندیشمندان مختلف ارائه شده رامورد بررسی قرار می‌دهد و می‌گوید:

…من قصد دارم معنا و برداشت دیگری از برنامه درسی مطرح کنم و آن از ریشه لاتین این کلمه،یعنی currereاست.تفاوت این برداشت با سایر برداشت ها از برنامه درسی در این است که کاربردهای متداول و جاری واژه برنامه درسی(برداشت هایی چون برنامه درسی به عنوان یک درس،به عنوان نتایج یادگیری مورد انتظار،به عنوان یک طرح و …)بیشتر متمرکز بر ابعاد قابل مشاهده،بیرونی و عمومی است.اما مطالعه currere همان طور که مصدر لاتین آن نیز پیشنهاد می‌کند،مستلزم بررسی ماهیت تجربه افراد در یک جمع و یا ماهیت مصنوعات،بازیگران و عاملان سفر و یا مسافرت آموزشی است(پاینار،۱۹۷۵ ،ص ۳۹۸).

 
مداحی های محرم