نشانه نیایش، قدرت و مبارزه با ضعف و نماد رویش و برکت است( همان: ۱۷۱).
سیب
نماد صحت و سلامت فرد و جامعه، میوه ای بهشتی و نماد زایش است( همان: ۱۷۱).
سنجد
خردگرایی و دعوت به عقل است، بوی برگ و شکوفه آن محرک عشق و دلباختگی است( همان: ۱۷۱).
سیر
داروی تندرستی و از بین بنده دردهاست( همان)
سماق
سمبل عدالت، صبر و امید است( همان)
سرکه
نشانه پذیرش ناملایمات زندگی است( همان: ۱۷۲).
اسپند
در لغت به معنای مقدس و در واقع دافع چشم بد است( همان).
آینه و شمع
نماد نور و روشنایی ، تابش و شفافیت، شمع روشن کردن نماد همان آتش افروزی در روز اول سال در بام های منازل نیاکان است( همان).
–تخم مرغ
نماد نطفه، باروری و زایش است. در اساطیر ایران، جهان تخم مرغ شکلی است، آسمان چون پوسته تخم مرغ و زرده اش زمین است( همان).
–سیزده بدر
روز سیزدهم فروردین ماه مردم ایل جهت بدر کردن سیزده ( اعتقاد به نحسی این روز) وسایل لازم برداشته و به خارج از منزل( دشت، پارک و جنگل) می روند و سبزه ای را که چند روز قبل روی سفره عید
می گذاشتند و آن را با خود از منزل بیرون برده و به دور می اندازند. همچنین کسانی که وسیله نقلیه در دسترس ندارند با پای پیاده به مزارع و دشت های اطراف رفته و با وسایل مختصر در حالی که کوزه ای را می شکنند و سبزه ای را دور می اندازند می گویند « سیزده بدر، چهارده مبارک». گروهی نیز در این روز به معصوم زاده ها و تکایا رفته و در آنجا بساط آش را تدارک می بینند. دختران جوان ایل ، در این روز برای گشوده شدن بخت خود، سبزه گره می زنند و هنگام گره زدن زیر لب دعایی در جهت گشوده شدن بخت شان زمزمه می کنند( همان: ۱۷۳).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳-۳. اخلاق و عادات
اخلاق و روحیات افرادی که در این ایل زندگی می کنند نشان از اصیل بودن، دوستی ثابت، مقاومت در برابر مشکلات، مهمان نوازی، سلحشوری ،آزادمنشی ،راستگویی ، تعصب در مسائل مذهبی است.مردم ایل کاکاوند دارای ذکاوت و هوش سرشار می باشند و در تیراندازی و پیاده روی بی نظیرند( افشار: ۱۳۷۲: ۶۴).
۱-۳-۳. آئین ها
آداب کهن ایل از قرن ها پیش همچنان پابرجاست. گرامی داشتن نوروز و آتش افروزی شب چهارشنبه سوری از این آداب هاست( همان).
چهارشنبه سوری
جشنی که در هر گوشه از سرزمین ایران با تنوع در مراسم و چگونگی آداب آن نامی ویژه می یابد. چهارشنبه سوری سنتی ارزنده و ملی است و یکی از مراسمی است که در تمام مناطق ایران از عهد باستان تا کنون انجام می شود و سبب برافروختن آتش، نخست احترامی است که ایرانیان باستان برای آتش را مقدس می دانسته اند و در نگهداری آن گوشا بودند.دومآتش را می افروختند تا به وسیله آن کثافات و پلیدی های زمستان زودوده شود . بدین صورت همه ساله در شب چهارشنبه سوری یعنی غروب سه شنبه از روی آتش می پرند و دوبار این کار را تکرار می کنند و هنگام پرش از روی آتش ، افراد خطاب به آتش چنین می گویند :«زردی من از تو سرخی تو از من »( همان: ۶۶).
عید قربان
همه ساله در روز دهم ذی الحجه مردم ایل کاکاوند مراسم عید قربان را مانند سایر شهرها و روستاهای کشور برگزار می کنند . در این مراسم خانواده ای که توان مالی دارند گوسفندی نر می گیرند و آن را قربانی کرده و گوشت آن را بین خود و همسایگان تقسیم می کنند. اعتقاد کاکاوندی ها بر این است که هر کسی قربانی کند در روز قیامت سوار حیوان قربانی شده و از پل صراط می گذرد و چون حیوان ناسالم نمی تواند از پل عبور کند بر همین اصل عقیده دارند که قربانی آنها حتما بایستی از لحاظ جسمی سالم باشد. همچنین معتقدند که استخوان حیوان قربانی شده به خاطر تقدمی که دارد باید دفن شود( همان: ۶۸).
شب چله
شب اول زمستان که شب اول دی ماه می باشد و سردترین شب سال است آغاز چله بزرگ است. کاکاوندها خصوصا کسانی که از لحاظ اقتصادی در سطح بالاتری بودند شب یلدا را جشن می گیرند. شام شب چله معمولا کله پاچه، دل و جگر گوسفند می باشد. همه افراد خانواده دور هم می نشینند و پس از صرف شام و جمع کردن سفره چای می نوشند و شب چره می خورند و به قصه پدربزرگ و مادربزرگ گوش می دهند. در گذشته عرف بر این بود برای دخترانی که تازه شوهر کرده اند و عروسان که دوران نامزدی را سپری می کنند «شو چله» می برند. کشمش، بادام، گردو، گندم، شاه دانه، تخم هندوانه و کدو از جمله تنقلاتی است که مورد استفاده قرار می گیرد. در گذشته مردم ایل کاکاوند در این شب ملاک خوابیدن و بلند شدن شان، تاریکی و روشنایی روز بود. شب چله را بلندترین شب دانسته که در واقع چنین هم هست( همان: ۶۹).
مراسم خون صلح
بعد از اینکه بزرگان و ریش سفیدان قبیله با پا درمیانی و تلاش فراوان قول عفو و گذشت را از خانواده مقتول گرفتند، با هماهنگی کردن با بستگان مقتول و خانواده قاتل در یک روز مشخص مراسم خون صلح را برگزار می کنند. برای این کار دو یا سه روز قبل دعوت نامه هایی را برای سران قبایل و طوایف می فرستند و آنها را به محل خون صلح که معمولا مسجد یا خانه ای در محل زندگی خانواده مقتول می باشد به صرف ناهار دعوت می کنند. در روز موعود مدعوین، بستگان، خویشان خانواده های قاتل و مقتول حضور می یابند و شخص قاتل کفن می پوشد و شمشیر یا خنجری که غلاف آن را به کمر بسته است همراه یک جلد قرآن روی دست می گیرد و در مقابل نزدیک ترین فامیل مقتول که ریش سفید و بزرگ خانواده مقتول است قرار می گیرد و می گوید که از کار خویش پشیمان است و اینک خود را تسلیم
می نماید. در این مرحله نزدیک ترین فامیل مقتول که معمولا پدر یا برادر مقتول می باشد می تواند با همان شمشیر او را از پای درآورد و یا اینکه کفن را از تن او بیرون بیاورد و شمشیرش را در غلاف کند و با او روبوسی نماید( الفتی، ۱۳۸۴: ۵۴).
تا سالهای پیش رسم بر این بود که خانواده قاتل دختری را به عقد و نکاح دائم یکی از بستگان نزدیک مقتول در می آوردند تا رشته دوستی و صلح و سازش آنان محکم تر گردد. هر چند این رسم هنوز هم در ایل کاکاوند وجود دارد ولی رضایت دختر و پدر و مادرش نیز مهم تلقی می شود.
با گذشت زمان بسیاری از رسومات گذشته مانند رسم خون بس در میان ایل کاکاوند تغییر شکل داده است و امروزه مامورین انتظامی در صورت رخدادن قتل، قاتل را دستگیر و حکم نهایی وی به عهده رای قاضی دادگاه می باشد. اما در بیشتر موارد نیز افراد مصلح ایل کاکاوند زمینه سازش و آشتی خانواده قاتل و مقتول را فراهم می کنند.
قضاوت و داوری
از گذشته های دور به دلیل نزاع و درگیری های بین افراد و طوایف و ناتوانی حکام، بی توجهی حکومت های وقت به آنها و عدم وجود قانون و مقرات به شیوه امروزی مردم ایل خود مبادرت به وضع یک سری سنن و آداب و مقررات ورزیده و همگی افراد ایل خود را ملزم به اطاعت و رعایت آن مقررات می نمودند. از مهمترین سنت ایل کاکاوند در رابطه با قضاوت و داوری، حل و فصل قتل است که به نام خون صلح معروف گردید که شرح آن داده شد.اما بعد از اتفاق هر قتل، بزرگان و ریش سفیدان و روسای طوایف و تیره های ایل دورهم جمع شده و به خانه مقتول رفته و از بازماندگان دلجویی می گیرند. در واقع بزرگان و ریش سفیدان پس از اتمام مراسم عزاداری بحث های دوره ای خود را پیرامون چگونگی قتل و نحوه انتقام و یا عضو آن در مقابل خون بها آغاز می کردند. پس از چندی نشست و بحث و مذاکره معمولا در اکثر این موارد نتیجه به عفو و گذشت ختم می شد.
برآورد خسارات
در مورادی مانند اینکه مزرعه ای توسط کسی آتش می گرفت یا گله گوسفندی مزرعه ای را از بین می برد یا هر اقدام دیگری که موجب ضرر و زیان دیگری شود باز ریش سفیدان محل و بزرگان قبیله که دارای تخصص می باشند خسارات وارده را برآورد و از اشخاص وارد کنند خسارت مبلغی را دریافت و به شخص زیان دیده پرداخت می کنند و نظر و رای این بزرگان غیر قابل اعتراض است.
نقص عضو
یکی دیگر از مواردی که نظر، رای بزرگان و ریش سفیدان برای حل و فصل آن ضروری است قطع انگشت و شکستن دندان، بریدن گوش، کور شدن چشم و از کارافتادگی هر کدام از اعضای بدن است. در اینگونه موارد باز رای و نظر بزرگان و عرف محل مورد قبول طرفین دعوا بوده است ولی امروزه مکافات و مجازات این قبیل جرایم را دادگاه تعیین می کند. در صورت اتفاق افتادن عمل زشت و ناپسند زناء که از استثنائات بوده است بزرگان و ریش سفیدان و دیگران قصد گرفتن رضایت از کسی را ندارند وهمگی به اتفاق رای بر نابودی زن و مرد خیانتکار می دهند و هیچگونه وساطت یا پادرمیانی و یا تقاضای عفو و گذشت برای مرتکبین این کار صورت نمی گیرد و بلافاصله هر دو به مجازات می رسند.
سوگند
در صورتی که مالی از کسی به سرقت می رفت صاحب مال به هر کس که مشکوک می شد آن شخص و یا اشخاص بایستی زیر نظر بزرگان و ریش سفیدان قبیله سوگند یاد می کردند که پاک هستند و مرتکب سرقت نشده اند. مراسم سوگند با قرآن مجید یا با حضور در مرقد امامزاده و یا در مسجد انجام می گیرد( همان).
کر حضرت عباس ker:
کر حضر عباس سنگ چینی است که برای جلوگیری از دزدی و سرقت اموال به کار می رود مثلااگر فردی در بیابان گرفتار شود و نتواند اموال خود را حمل نماید روی اموالش چند سنگ می چیند و مطمئن است که کسی آن اموال را نمی دزدد و یا بر سر خرمن گندم و برنج خود چند سنگ روی هم می چیند و اطمینان دارد که خرمن او مورد دستبرد قرار نمی گیرد. چون اموالش را به حضرت عباس سپرده است. طبق باورهای مردم ایل کاکاوند به محض چیدن سنگ بر روی اموال، حضرت عباس حاضر می شود و از اموال سنگ چین شده حفاظت می کند و دزد با دیدن سنگ چین وجود حضرت عباس را حس کرده و قدرت دزدیدن اموال از او سلب می شود و معتقدند حضرت عباس با ضرب یک شمشیر او را از پا در می آورد( کیانی، ۱۳۸۷: ۷۲).
۴-۳. اعتقادات مذهبی
مردم ایل کاکاوند مسلمان و ۹۹ درصد آنها شیعه اثنی عشری هستند. این مردم از کودکی تحت تاثیر صمیمیت بزرگترها، مداحی، نمایش، تعزیه و موعظه روضه خوان ها در محرم قرار می گیرند و در بزرگی نیز مطالب کتاب های جوهری، سراج القلوب و سایر کتب مذهبی در ذهن شان نقش می بندد و در نتیجه امامان معصوم به ویژه حضرت علی را به عنوان شخصیتی اسطوره ای و فوف بشر تصور می کنند. حکایت مادربزرگ ها در این ایل بزرگ بر این حقیقت است که وقتی فاطمه بنت اسد حامله بود برای آوردن مشک آب در راه گرفتار شیری درنده شد. ناگهان جوانی خوش سیما از راه رسید و فریادی بر شیر زد تا دور شود. زمانی که علی(ع) به دنیا آمد موقع پیچیدن در قنداق تکانی خورد و بند قنواق را پاره کرد.حضرت علی از مادر می پرسد که زمانی برای پر کردن مشک آب رفته بودی چه کسی تو را از خطر شیر درنده نجات داد؟ مادرش پاسخ می دهد یک جوان ناشناس که من گردنبندم را به او دادم. حضرت علی می گوید: آن جوان من بودم و نشانی گردنبند مادر را می دهد( همان).
عزاداری ماه محرم
مردم ایل کاکاوند همانند مردم سایر مناطق کشور، ماه محرم را محترم می شمرند و در این ماه و ماه های حرام دیگر هیچگونه مراسم جشن و عروسی برگزار نمی کنند. مراسم عزادرای، سینه زنی، نوحه خوانی و تعزیه گردانی برای امام حسین برپا می شود. در برخی مواقع زنجیرزنی نیز مرسوم است. از لحاظ برگزاری آئین ها در این ماه با شهرهای دیگر شبیه می باشد.
مراسم عزاداری و عبادت ماه رمضان
با نزدیک شدن به ماه مبارک رمضان کودکان در کوچه ها با جار زدن، همگان را متوجه ماه طلوع قرآن
می کنند. در گذشته عده ای از مردم با چوبی به به سطل حلبی می کوبیدند تا وئقت سحر مردم را بیدار کنند و معتقد بودند که با این کار صواب می بردند. در این ماه مساجد و تکایا حتی بعضی از خانه های شهر مراسم قرآن خوانی برپا می گردد و خیل عظیمی از روزه داران مشتاق در این مجالس حضور می یابند و هر روز یک جزء قرآن را به صورت دسته جمعی قرائت می کنند. شب نوزدهم ،بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان عزاداران تا صبح بیدار و به دعا و نیایش می پردازند. هنگامی که ماه رمضان رو به اتمام
می رود والدین برای اینکه کودکانشان را متوجه غروب این ماه کنند با زبانی کودکانه می گویند« فرزندان من رمضان اثاثیه اش را کول گرفته و می خواهد برود » تا دیگر کودکان وقت سحر بیدار نشوند.
در آخرین افطار ماه رمضان خانواده ها فطریه را بر حسب مقدار گندم و یا برنج حساب می کنند و اگر مهمانی سر سفره باشد معتقدند که باید فطریه او را نیز تقبل کنند. صبح روز عید فطر پس از دست به دست گرداندن مبلغ فطریه توسط افراد خانواده آنرا به بنیادهای خیریه یا به صورت مستقیم به افراد مستمند پرداخت می نمایند.