وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد بررسی آزمایشگاهی خواص مکانیکی و … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

۱٫۹۹

۲٫۳۱

۲٫۸۱

۳

۲٫۲۴

۲٫۸۳

۳٫۲۶

۴

۲٫۲۲

۲٫۶۲

۲٫۸۳

شکل ۴–۷٫ روند تغییرات مقاومت کششی با درصد نانو سیلیس
۴-۲-۲-۲٫ آزمایش مقاومت کششی غیرمستقیم برای طرح اختلاط­های حاوی میکروسیلیس (۵ و۶)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در این حالت طرح اختلاط، میکروسیلیس به مخلوط اضافه شده است و این حالت، با طرح اختلاط مرجع مقایسه می شود. طرح اختلاط­های شماره ۵ و۶ از این ردیف با طرح اختلاط ۱ مقایسه گردیده است. نتایج آزمایش مقاومت کششی غیر­مستقیم برای این ردیف طرح اختلاط در جدول ۴-۵ آورده شده است.
با توجه به شکل ۴–۱۰ و جدول ۴–۵ مشخص میشود که افزودن میکروسیلیس باعث افزایش مقاومت کششی می شود، اما این افزایش مقاومت در کوتاه مدت زیاد قابل توجه نیست و در دراز مدت به وضوح دیده می شود؛ زیرا فعالیت پوزولانی و سرعت واکنش میکروسیلیس در مقایسه با نانوسیلیس به خاطر سطح مخصوص کمتر میکروسیلیس نسبت به نانوسیلیس بسیار پایین است.
همانطور که از شکل ۴–۱۰ دیده می شود نمودار تغییرات مقاومت کششی برای نمونه هایی که ۷ روزه مورد آزمایش قرار گرفتند با شیب ملایمی همراه است، یعنی آهنگ افزایش مقاومت کششی پایین است اما این نمودار برای نمونه هایی که ۲۸ روزه و مخصوصاً ۹۰ روزه تست شده اند با شیب تندتری همراه است، یعنی آهنگ افزایش مقاومت کششی با گذشت زمان افزایش می یابد. برای مثال مقاومت کششی ۷ روزه برای نمونه حاوی ۲ درصد نانوسیلیس با توجه به جدول ۴–۴ برابر MPa 99/1 است در حالی که این مقدار برای نمونه حاوی ۵/۷ درصد میکروسیلیس در ۷ روز برابرMPa 64/1 است که نشان از تأثیر خیلی زیاد نانوسیلیس بر خواص مکانیکی بتن در کوتاه مدت است، زیرا ذرات نانوسیلیس به خاطر داشتن سطح مخصوص بسیار زیاد با هیدروکسیدکلسیم آزاد شده ناشی از عملیات هیدراسیون سیمان با آب به شدت واکنش داده و ژل سیلیکات کلسیم هیدراته شده (C-S-H) تولید می کند که عامل اصلی استحکام بتن و چسبندگی آن با سنگدانه هاست. در حالی که همین واکنش در مورد میکروسیلیس هم صادق می باشد اما در بلند مدت این امر اتفاق می افتد. بنابر این مزیت عمده استفاده از نانوسیلیس در بتن نسبت به میکروسیلیس دستیابی به خواص مطلوب و مورد نظر در کوتاه مدت است.
جدول ۴–۵٫ نتایج آزمایش مقاومت کششی غیر­مستقیم برای طرح اختلاط­های حاوی میکروسیلیس

(MPa) مقاومت کششی

شماره طرح اختلاط

۹۰ روزه

۲۸ روزه

۷ روزه

۲٫۱۹

۱٫۹۵

۱٫۵۱

۱

۲٫۵۳

۲٫۲۹

۱٫۶۴

۲

۳٫۰۷

۲٫۵۸

دانلود منابع پایان نامه در رابطه با اثربخشی … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

۲-۷-۵ رشد و تحول خوش بینی سرشتی
نتایج مطالعات متعدد نشان داده است که خوش بینی اساسی ژنتیکی دارد و تا حدودی از طریق وراثت به فرزندان منتقل می شوند.همچنین کارور و شییر با توجه به نظریه رشد اریکسون و نظریه دلبستگی بالبی[۱۱۶]۲(۱۹۸۲ و۱۹۶۳)اظهار کرده اند که خوش بینی سرشتی از تجربه های موفقیت آمیز اعتماد و دلبستگی به والدین نشأت می گیرد(اسنایدر و لوپز ٬ ۲۰۰۰).
تجربیات دروان کودکی می توانند بر میزان خوش بینی سرشتی افراد تأثیر بگذارند.برای مثال ٬ اریکسون (۱۹۶۷)در نظریه رشد خود می گوید که تجربه جهان اجتماعی به عنوان مکانی قابل پیش بینی در سال اول زندگی کودک باعث پرورش حس «اعتماد اساسی»در او می شود .در مقابل کودکانی که دنیا را به عنوان مکانی غیر قابل پیش بینی تجربه می کنند دچار حس «عدم اعتماد اساسی » می شوند این دو مفهوم با مفاهیم خوش و بدبینی سرشتی تفاوت زیادی ندارند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

از طرف دیگر ٬ نظریه پردازان دلبستگی نیز اعتماد بعضی از کودکان در ارتباط خود دلبستگی ایمن را تجربه می کنند٬ درحالی که بعضی دیگر از کودکان این چنین نیستند(اینسورت[۱۱۷]٬ بلهار[۱۱۸]٬ واترز[۱۱۹]٬ ووال[۱۲۰]٬ ۱۹۸۷ ؛ بالبی ۱۹۸۸).
پژوهش های متعدد نشان داده اند که الگوی های دلبستگی کودکان به روابط آنها در بزرگسالی انتقال می یابد (هازان[۱۲۱] و شاور[۱۲۲]٬ ۱۹۹۶).
نتایج پژوهش اسنایدر (۱۹۹۴)نشان داده است که دلبستگی ناایمن افراد بزرگسال با بدبینی آنها همبستگی دارد.این نتیجه مارا به این مطلب رهنمون می سازد که خوش بینی تا حدی از تجارب دلبستگی ایمن دوران کودکی نشأت می گیرد(لوپز و اسنایدر ٬ ۲۰۰۲).
شییر و کارور اعتماد دارند که می توان از طریق درمان های شناختی خوش بینی سرشتی را پرورش داد: به نظر می رسد که محور اصلی کار روان درمانگران شناختی تغییر دادن باورها ی بدبینانه به باورهای خوش بینانه است.
درآغاز روان درمانی شناختی برای درمان مشکلاتی نظیر افسردگی واضطراب به کار می رفت (بک٬ ۱۹۶۷).
منطق درمان های شناختی این است:افرادی که با این مشکلات (اضطراب و افسردگی )دست به گریبانند در ذهن خود تحریف های منفی ناروای گوناگونی می سازند(مانند: من هیچ کاری را درست انجام نمی دهم).این افکار منفی غیر واقع بینانه سبب ایجاد احساسات منفی(مانند افسردگی واضطراب ) شده وافراد را از رسیدن به اهدافشان باز می دارد.
این افکار منفی بسیار شبیه واگویی های درونی افرادبد بین هستند.هدف درمانگران شناختی ٬ شناساندن این باورها ی غلط و منفی به فرد٬ به چالش طلبیدن این باورها و جایگزین کردن باورهای مثبت (خوش بینانه) به جای آنهاست (کارور٬ ۲۰۰۵).
یکی دیگر از راه های افزایش خوش بینی سرشتی استفاده از تمرینات خود کارآمدی فردی است.در این تمرینات بر افزایش شایستگی های فرد در حوره های خاص تأکید می شود.تمرین مهارت های جرأت ورزی ٬ حل مسئله ٬ اتخاب و تعریف اهداف دست یافتنی٬ نه تنها باعث رشد وپرورش خوش بینی سرشتی ٬ بلکه سبب بهبود زندگی فرد در همۀ زمینه ها می شود(لوپز واسنایدر ٬ ۲۰۰۲).
۲-۷-۶ سنجش خوش بینی سرشتی
شییر وکارور (۱۹۸۵)برای ارزیابی خوش بینی سرشتی ٬ آزمون جهت گیری زندگی خود (LOT) گزارش خلاصه ای را تدوین کرده است و بعدها آن را مورد تجدید نظر قرار دادند(شییر و همکاران ٬ ۱۹۹۴).
نوع خوش بینی که توسط LOTارزیابی می شود٬ یک صفت شخصیتی است که مشخصه آن انتظارات مطلوب شخصی در آینده است(کار ٬ ۲۰۰۴ ٬ ترجمۀ نجفی زند و پاشا شریفی ۱۳۸۵).
آزمون جهت گیری زندگی (LOT)شامل ۸ ماده بود.۴ ماده بیانگر خلق خوش بینانه و ۴ ماده بیانگر خلق بدبینانه بود٬ وپاسخ دهندگان در یک مقیاس چند درجه ای میزان موفقیت یا عدم موفقیت خود را باهر یک از جملات اعلام می کردند.این آزمون از لحاظ بیشتر ویژگیهای روان سنجی مناسب بود وتنها انتقادی که به آن وارد شد این بود که جملات آیتم های خوش بینانه و بدبینانه آزمون همیشه ازهمسانی درونی بالایی برخوردار نبودند (الیورز[۱۲۳]٬ ۱۹۹۴: مارشال[۱۲۴] ولانگ[۱۲۵]٬ ۱۹۹۰).افزون بر این بعضی از جملات این آزمون نشان دهندۀ دقیق انتظارات فرد از آینده نبودند(برد ٬ ۱۹۹۸).
بنابراین نسخه تجدید نظر شده آزمون جهت گیری زندگی (LOT-R)جانشین آزمون (LOT) شد(شییر وهمکاران ٬ ۱۹۹۴).نسخه تجدید نظر شده آزمون جهت گیری زندگی از آزمون اصلی خلاصه تر است (شامل ۶ ماده ٬ ۳ ماده ٬ نشان دهنده تلقی خوش بینانه و ۳ ماده نشان دهندۀ تلقی بدبینانه).
LOT-Rازهمسانی درونی مطلوبی برخوردار بوده(ضریب آلفای کرونباخ ۷۰/۰) و در طول زمان ثبات خوبی دارد.به دلیل همپوشی گستردۀ مواد آزمون هایLOT ٬-R LOTهمبستگی این دو آزمون بسیار بالاست (شییر و همکاران ٬ ۱۹۹۴).
با این وجود٬ ارتباط درونی جملات خوش بینانه وبدبینانه نسخه تجدید نظر شدۀ آزمون جهت گیری زندگی از نسخه اصلی آن بیشتر است.
به دلیل مزیت های نسخه تجدید نظر شدۀ آزمون جهت گیری زندگی ٬ امروز در اکثر پژوهش ها از این آزمون استفاده می شود(کارور ٬ ۲۰۰۵).
۲-۸ اهمیت خوش بینی سرشتی در بهزیستی جسمانی و روان شناختی
حجم فراینده ای شواهد تجربی نشان داده اند که خوش بینی و بد بینی اثرات متضادی بر بهزیستی و سازگاری روانی وجسمانی دارند.
۲-۸-۱ تأثیرات جسمانی
پژوهش ها نشان داده اند بدبین در مقایسه با افراد خوش بین بیشتر بیمار شده وزودتر بر اثر بیماری جان خود را از دست می دهند:نتایج یک پژوهش ٬ بر روی بیمارانی که تحت عمل جراحی بای پس قلب قرار گرفته بودند٬ نشان داد٬ تعداد بیماران خوش بینی که پس از گذشت شش ماه از عمل جراحی مجددا” به دلیل ابتلا به بیماری قلبی بستری شده بودند بسیار کمتر از بیماران بدبین بود.(هاینونن ٬ ۲۰۰۰ به نقل از شییر وهمکاران ٬ ۱۹۹۹).
در تحقیقی درباره بیماران جوان سرطانی مشاهده شد که بعد ازگذشت هشت ماه احتمال زنده بودن افراد خوش بین بسیار بیشتر از افراد بدبین است (شولتز[۱۲۶]٬ بوکوالا[۱۲۷]٬ ناپ[۱۲۸]٬ شییر و ویلیامسون ٬[۱۲۹] ۱۹۹۶ )نتایج مطالعه بیماران مبتلا به سرطان سر وگردن نشان داد که احتمال بهبود بیماران خوش بین پس از گذشت یک سال از ابتلا ٬ بسیار بیشتر از احتمال بهبود بیماران بدبین است (آلیسون[۱۳۰]٬گوچارد[۱۳۱]٬ فانگ وگیلیان[۱۳۲]٬ ۲۰۰۳).
در یک پژوهش بر روی زنان سالم میانسال ٬ مشاهده شد که پس از گذشت سه سال احتمال ابتلای زنان بدبین به بیماری کاروتید بیشتراز احتمال ابتلای زنان خوش بین است(هاینون٬ ۲۰۰۰ ؛ به نقل از ماتیوز[۱۳۳] و همکاران ٬ ۲۰۰۰)وسرانجام اینکه نتایج پژوهش دیگری نشان داده است که فشار خون افراد بدبین در موقعیت های فشارزای آزمایشگاهی ویا واقعی زندگی روزمره از افراد خوش بین بالاتر است.(ویلیامز [۱۳۴]٬ ریلز [۱۳۵]٬ روپر[۱۳۶]٬ ۱۹۹۰).
۲-۸-۲ تأثیرات روان شناختی
افراد بدبین در مقایسه با افراد خوش بین در هنگام مواجهه با مداخلات پژشکی با دیگر وقایع فشارزای زندگی از نظر روان شناختی نیز بامشکلات بیشتری روبرو می شوند.برای مثال در پژوهشی که بر روی بیمارانی که تحت عمل جراحی بای پس قلب قرار گرفته بودند٬انجام شده بود٬ بیماران بدبین در مقایسه با بیماران خوش بین پس از جراحی بای پس از کیفیت زندگی خود رضایت خاطر کمتری داشتند و رضایت شغلی کمتر ٬ خلق مثبت پایین تر و درد جسمانی بیشتری را گزارش کردند(فیتز جرالد [۱۳۷]٬ تنن٬[۱۳۸] افلک [۱۳۹]و پرانسکی [۱۴۰]٬ ۱۹۹۳ ؛کینگ٬[۱۴۱] روو[۱۴۲]٬ کیمبل [۱۴۳]و سرویک[۱۴۴]٬ ۱۹۹۸).
در پژوهش دیگری بیماران بدبین مبتلا به سرطان پس از انجام عمل جراحی یا شیمی درمانی در سازگاری با شرایط جدید مشکلات بیشتری را گزارش کردند(کریستمن[۱۴۵]٬ ۱۹۹۰ ؛ جانسون[۱۴۶] ۱۹۹۶).
در یک پژوهش زنان بدبین در طول مدت بارداری وپس از زایمان اضطراب وافسردگی بیشتری را گزارش کردند(کارور و گاینز[۱۴۷]٬ ۱۹۸۷ ؛ فانتانی[۱۴۸] و جوتز[۱۴۹]٬ ۱۹۹۷ ؛ پارک[۱۵۰]٬ مور[۱۵۱]٬ ترنر[۱۵۲] و آدلر[۱۵۳]٬ ۱۹۹۷).
نتایج پژوهشی دیگری نشان داد زنان نابارور بدبین پس از عدم موفقیت تلقیح مصنوعی احساس افسردگی وپریشانی می کنند(لیت[۱۵۴]٬ تنن٬ افلک و کلاک[۱۵۵]٬ ۱۹۹۲).به علاوه مشاهده شده است که سازگاری با محیط جدید برای دانشجویان بدبین در ترم اول ورود به کالج به مراتب دشوارتر از دانشجویان خوش بین است(اسپینوال[۱۵۶] وتیلور٬ ۱۹۹۲ ٬ بریسته [۱۵۷]٬ شییر و کارور ٬ ۲۰۰۲).
افزون بر این شواهد نشان می دهند که افراد بدبین در مقایسه با افراد خوش بین هیجانات مثبت کمتر و هیجانات منفی بیشتری را تجربه کرده و به طور کلی علائم افسردگی در آنان بیشتر مشاهده می شود(برومبرگر[۱۵۸]٬ ماتیوز٬ ۱۹۹۶ ٬ چانگ[۱۵۹] وفرهی[۱۶۰]٬ ۲۰۰۱ ویکرز[۱۶۱]٬ فوگل تانس[۱۶۲]٬ ۲۰۰۰). همچنین افراد بدبین از زندگی خود رضایت خاطر کمتری داشته وبیشتر به بیماری های روانی مبتلا می شوند(چانگ وفرهی ٬ ۲۰۰۱). افراد خوش بین به هنگام مواجهه با مشکلات از راهبردهای حل مسئله مؤثرتر و مناسب تری استفاده می کنند.به عنوان مثال٬ شواهد نشان می دهند که افراد خوش بین به هنگام مواجهه با یک موفقیت فشارزا از راهبردهای مسئله مدار استفاده کرده(بر یسته و همکاران ٬ ۲۰۰۲)واز حمایت های اجتماعی بهره می گیرند(اسپینوال و تیلور ٬ ۱۹۹۲).
در مقابل افراد بد بین به هنگام مواجهه با مشکلات از مکانیزم انکار استفاده کرده ٬ خود را از مسئله دور ساخته ٬ ازتعقیب هدف دست کشیده و روابط اجتماعی خود را قطع می کنند.(کارور٬ لمن [۱۶۳]و آنتونی[۱۶۴]٬ ۲۰۰۳)
۲-۸-۳ رشد و تحول خوش بینی تبیینی
دو سال اول زندگی ٬ زمان خروج از درماندگی است .نوزاد موجودی کاملا” ناتوان وبی اراده است. همین که گریه می کند مادر به سراغ او می آید٬ ولی او بر روی آمدن مادر کنترلی ندارد .در سه ماهه اول زندگی بازوها و پاهایش را با اینکه حرکات اساسی ندارند کنترل می کند وخیلی زود حرکت بازوها و بعد گریه کردن اختیاری می گردد.
این زمانی است که متوجه می شود هر وقت مادرش را بخواهد باید گریه کند. اولین و دومین سال زندگی به کنترل فردی ٬ راه رفتن و صحبت کردن سپری می گردد.در این دو سال سعی زیادی برای ایجاد توانایی های مختلف می شود.نوپایان موانع را لگد می زنند واگر تلاششان بیهوده باشداصرار می ورزند وخوشبختانه زود درمانده نمی شوند(سلیگمن ٬ ۱۹۹۵ ؛ ترجمه ایران نژاد ٬ ۱۳۷۹).
در سنین پیش از دبستان ٬ عمل سلطه ورزانه ٬ کوره ای است که خوش بینی کودکان در آن شکل می گیرد.زمانی که کودکان پای به مدرسه می گذارند ٬ تاکتیک های پرورش فرزندان خوش بین ٬ به جای اعمال سلطه ورزانه ٬ به نحو ه تفکر کودکان ربط پیدا می کند.
به خصوص در مواقعی که آنها شکست بخورند.در سنین مدرسه کودکان سعی می کنند تا از کلاف علت های وقایع آگاه شوند.آنها در باره موفقیت وشکست های خود٬ نظریه هایی می سازند. آنها درباره اینکه چه می توانند بکنند تا شکست را به موفقیت تبدیل سازند٬ نظریه هایی در ذهن خود می پرورانند.این نظریه ها ٬ مبنای خوش بینی اساسی یا بدبینی اساسی آنها را تشکیل می دهد.با فرا رسیدن بلوغ ٬ نظریۀ نوجوان درباره جهان صورتی قطعی پیدا می کند(سیلگمن ٬ ترجمۀ داورپناه ٬ ۱۳۸۱) .
سلیگمن و همکارانش (آبرامسون[۱۶۵] و همکاران ٬ ۲۰۰۰)٬ گیلهام[۱۶۶]٬ ۲۰۰۰ ٬ سلیگمن ٬ ۱۹۹۸ و ۱۹۹۵ و ۱۹۹۱) به تفصیل منابع رشد خوش بینی را شرح داده اند.درآغاز به نظر می رسد که خوش بینی تبیینی تاحدودی جنبه ارثی داشته باشد.مطالعات نشان داده اند که همبستگی نمرات آزمون خوش بینی تبیینی دوقلو های یک تخمکی از همبستگی نمرات دوقلوهای دو تخمکی بیشتر است(همبستگی ۴۸/۰ در مقابل %).
(اسنایدر و لوپز ٬ ۲۰۰۷ به نقل از شولمن[۱۶۷]٬ کیت[۱۶۸] و سلیگمن٬ ۱۹۹۳). افزون بر این محیط نیز در رشد این خصیصه نقش دارد.رشد خوش بینی تبیینی در خانواده را سلامت روانی والدین ٬ نوع سرمشق دهی نقش ارائه شده توسط والدین ومیزان تشویق یا پاداشی که والدین در برابر خوش بینی به فرزندانشان ارائه می دهند مشخص می کند. به احتمال زیاد افراد خوش بین از خانواده هایی هستند که در آنها پدر ومادر افسردگی نداشته‌اند.
والدین افراد خوش بین ٬ به کارگیری سبک تبیین خوش بینانه ٬ نسبت دادن موفقیت به عوامل درونی ٬ کلی وثابت وتبیین شکست ها براساس عوامل بیرونی ٬ مشخص و گذرا سرمشق های نقش خوبی برای فرزندان خود هستند.
افراد خوش بین از خانواده هایی هستند که در آن والدین شکست های خود را می فهمند وآن را به جای عوامل درونی به عوامل بیرونی نسبت می دهند(کار ٬ ۲۰۰۴ ٬ ترجمه نجفی زند و پاشا شریفی ٬ ۱۳۸۵)
یکی دیگر از منابع رشد خوش بینی داشتن تجربه های تسلط و درماندگی است.رویدادی واحد و تعیین کننده که روند معمول کودکی یا نوجوانی را برهم زند- چه خوب وچه بد – می تواند با تغییر دادن نظریه کودک درباره اینکه کیست وچه ارزشی دارد٬ خوش بینی یا بد بینی را در او به صورتی فاحش تغییر دهد(سلیگمن ٬ ترجمه داورپناه ٬ ۱۳۸۳).
چنانچه جوانان به خانواده هایی متعلق باشند که ضربه های روانی عمده (مثل بیکاری وفقر )را تجربه کرده وبا این بدبیاری ها به خوبی کنار آمده واز آن خلاص شده اند ٬ خوش بین بار می آیند (کار ۲۰۰۴ ٬ ترجمه نجفی زند وپاشا شریفی ٬ ۱۳۸۵).
پدر ومادر تنها بزرگسالانی نیستند که سبک تبیین خودرا ناخواسته بر کودکان تحمیل می کنند. معلمان ومربیان نیز از این حیث ٬ بسیار تأثیر گذارند .آنها هر روز با موفقیت ومهم تر از آن ٬ شکست کودکان و نوجوانان سر وکار دارند وهر گاه زبان به انتقاد از آنان می گشایند٬ بر نظریه آنها درباره جهان اثر می گذارند.
کودکان ونوجوانان پس از آنکه از جانب مربیانی که آنها رامحترم می شمارند٬ مورد انتقاد قرار بگیرند٬ به سرعت با همان سبک تبیین آنان به انتقاد خود می پردازند.معلمان و مربیان باید در نظر داشته باشند که تبیین های بدبینانه از شکست ٬ مانع از تلاش بیشتر می شوند.
آنها در قالب شکست٬ باعث به وجود آمدن ناامیدی وانفعال می گردند؛ در حالی که تبیین های خوش بینانه ٬ زیر بنای آنند که افراد ٬ شکست ها را به منزله مسائلی تلقی می کنند که مستلزم دست وپنچه نرم کردنند٬ واکنشی فعالانه را می طلبند وامید را در دل خود می پرورانند(سلیگمن ٬ ترجمه داور پناه ٬ ۱۳۸۳).
رسانه ها نیز می توانند بر سبک تبیین افراد تأثیر بگذارند.یکی از اثرات مهم برنامه های تلوزیونی در مورد سبک تبیین نحو ه به تصویر کشیدن خشونت و علت های آن است .هرچند که تلوزیون تا اندازه ای آینه دنیای اطراف است ٬ اما با اتخاذ زاویه خاص ٬ آن را به گونه ای که می خواهد به تصویر می کشد.
بسیاری از شبکه های خبری مهم دنیا تمایل زیادی دارند که با تأکید بر عامل منفی ٬ ثابت وعمومی یک داستان ٬ در اهمیت آن مسئله اغراق کنند ومتأسفانه تحریف رسانه ها در مورد تداوم ونفوذ روز افزون خشونت باعث می شود افراد کم سن تر به دلیل مواجهه دائم بااین مسائل دیدگاه بدبینانه تر ی را دربارۀ دنیای اطرف خود شکل دهند(اسماعیل نسب ٬ ۱۳۸۶).
بخش سوم: کیفیت زندگی
۲-۹ تعریف کیفیت زندگی
فاضلی (۱۳۸۹) در کتاب مصرف و کیفیت زندگی تعاریف مربوط به کیفیت زندگی را به دو گروه عمده تقسیم می‌کند .
۱) مجموعه تعاریفی که کیفیت زندگی را از جنس رفتار می‌دانند و ارزش ها و نگرش ها و جهت گیری‌های ذهنی را از دایره این مفهوم بیرون می‌گذارند . از منظر این دسته تعاریف ، برای پژوهشگر شناخت کیفیت زندگی را از جهت متمایز ساختن برخی رفتارها با ویژگی‌های خاص مهم است نه منشا شکل گیری آن و می‌توان به تعریف لیزر[۱۶۹] در سال ۱۹۶۳ اشاره کرد که کیفیت زندگی را بر اساس الگوی خرید کالا تعریف می‌کند .

سایت دانلود پایان نامه: پژوهش های انجام شده با موضوع بررسی موانع حقوقی … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

ب‌ـ عدم مغایرت حق شرط با موضوع و هدف معاهده
این شرط یا قید در ادامه شرط یا قید دوم مفهوم پیدا می‌کند، زیرا اگر حق شرط منع شده باشد، دیگر چنین قیدی بی‌معنی خواهد بود. در نتیجه هرگاه حق شرط تجویز شده باشد، آن حق شرط نباید با موضوع و هدف معاهده مغایر یا ناسازگار باشد. حق شرط بر قواعدی از معاهده که خصوصیت قاعده آمره بین‌المللی را دارند، مغایر با موضوع و هدف آن معاهده و ممنوع می‌باشد.
دراین‌که ارزیابی حق شرط با موضوع و هدف با کیست دو وضعیت متصور است: یکی سکوت معاهده و دیگری پیش بینی موضوع در معاهده.
چنانچه معاهده در موضوع ساکت باشد، مرجع ارزیابی موضوع، هریک از سایر طرف‌های معاهده می‌باشد که با پذیرش یا اعتراض به حق شرط، هرگونه نظری در قبال حق شرط انشاء شده از سوی انشاء کننده داشته باشد اعلام می‌دارند.
در رابطه با موضوع و هدف، در برخی از معاهدات قیود خاصی وجود دارد، از جمله در عهدنامه امحای کلیه اشکال تبعیض نژادی مورخ ۱۹۵۹ چنین پیش بینی شده است: حق شرط در صورتی مغایر با موضوع و هدف معاهده تلقی می‌شود که حداقل دو سوم طرف‌های معاهده به آن حق شرط معترض باشند. (ماده ۲۰) البته این قاعده چندان کارساز نمی‌باشد، زیرا تا زمان رسیدن به حد نصاب دو سوم، وضعیت نامشخص است.
بند سوم‌- آثار حقوقی حق شرط
الف‌ـ آثار حقوقی پذیرش حق شرط
هرگاه حق شرط اعلام شده از سوی یکی از متعاهدین، مورد پذیرش حداقل یک طرف دیگر متعاهد قرار گیرد، آن دو نسبت به معاهده، طرف‌های معاهده محسوب می‌شوند، البته به شرط و زمانی که معاهده برای هر دو طرف قدرت اجرایی یابد. (بند ۴ ماده ۲۰ عهدنامه‌های حقوق معاهدات) در نتیجه، اثر حقوقی حق شرط نسبت به طرف دیگر معاهده آن است که آن بخش از مقررات معاهده که متضمن حق شرط است، در حدود و به همان میزانی که در حق شرط اعلام شده پیش‌بینی شده، در مناسبات متقابل انشاء کننده حق شرط و پذیرنده حق شرط تغییر می‌یابد. (بند ۱ ماده ۲۱ عهدنامه‌های حقوق معاهدات) اما این تغییرات، تأثیری بر معاهده در مناسبات میان سایر طرف‌های معاهده نداشته و مقررات معاهده را تغییر نمی‌دهد (بند ۲ ماده ۲۱ عهدنامه‌های حقوق معاهدات) به بیان دیگر، کل معاهده میان سایر طرف‌های معاهده (به جز انشا کننده حق شرط و پذیرنده آن) اجرا می‌شود.[۱۲۱]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ب‌‌‌ـ آثار حقوقی اعتراض به حق شرط
بند ۳ ماده ۲۱ مقرر می‌دارد:
«۲۳- اگر دولتی که با حق شرط مخالفت کرده است، با لازم‌الاجرا شدن معاهده بین خود و دولت شرط کننده مخالفت نکند، آن قسمت از مقررات معاهده که موضوع حق شرط واقع شده است، تا حد حق شرط، بین آن‌ها اعمال نخواهد شد.»
براساس این بند، تنها دو نوع اثر حقوقی برای مخالفت با حق شرط پذیرفته شده است. یکی حداقل اثر حقوقی و دیگری حداکثر اثر حقوقی.
۱- حداقل اثر حقوقی[۱۲۲]: منظور این است که: ماده یا موادی از معاهده که حق شرط بر آن‌ها اعمال شده بین دولت شرط گذار و دولت مخالفت کننده قابل اجرا نخواهد بود و به این نوع مخالفت، مخالفت ساده هم می‌گویند.
۲- حداکثر اثر حقوقی[۱۲۳]: مراد این است که: کنوانسیون مورد نظر بین دولت شرط گذار و دولت مخالفت کننده با شرط، لازم‌الاجرا نمی‌شود.
به برداشت پروفسور رودا، ابهامی‌در این بند وجود دارد که جلب نظر می کند و آن این است که چنان‌چه، حق شرط اعلام شده به منظور مستثنی کردن ماده مربوطه از متن معاهده باشد، در این صورت بین قبول و اعتراض به حق شرط چه تفاوتی وجود خواهد داشت؟ چرا که در صورت قبول شرط، بدیهی است که معاهده بین دولت شرط گذار و قبول کننده شرط، به اجرا درآمده و فقط مقرراتی که در حد شرط از معاهده مستثنی شده، اعمال نخواهد شد و در صورت مخالفت ساده با شرط نیز، طبق بند ۳ ماده ۲۱، معاهده بین دو دولت شرط گذار و مخالفت کننده به اجرا درآمده و بازهم مقررات مربوط به حق شرط و تا حد حق شرط بین دو دولت اعمال نخواهد شد. به بیان دیگر، در حالت مخالفت نیز مانند حالت موافقت، معاهده به استثنای مقررات مستثنی شده توسط شرط، بین دو دولت به اجرا درمی‌آید.
بدین ترتیب این ابهام و ایراد در خصوص آثار اعتراض به حق شرط در کنوانسیون وجود دارد که بین موردی که حق شرط برای تعدیل تعهد مقرر در معاهده است با موردی که برای مستثنی کردن چنین تعهدی می‌باشد، تفاوتی وجود ندارد و به قول پروفسور شومو[۱۲۴]، «می‌توان به مخالفت بدون هرگونه اثر حقوقی صرفاً یک ارزش نظری قائل شد.»[۱۲۵]
ج‌ـ آثار حقوقی انصراف از حق شرط و مخالفت با آن
ماده ۲۲ عهدنامه وین در این خصوص مقرر داشته است:
۱ـ به جز در مواردی که معاهده نحوه دیگری مقرر کند حق شرط را می‌توان در هر زمان مسترد داشت و رضایت کشور پذیرنده شرط برای انصراف کشور شرط گذار از شرط پیشنهادی ضروری نیست.
۲ـ به جز در مواردی که معاهده نحوه دیگری را مقرر کند مخالفت با حق شرط را می‌توان در هر زمان مسترد داشت.
۳ـ به جز در مواردی که معاهده نحوه دیگری را مقرر کند و یا روی نحوه دیگری توافق شده باشد:
الف- انصراف از حق شرط تنها وقتی در مورد کشور دیگر متعاهد واجد اثر حقوقی است که این امر به آن کشور دیگر ابلاغ شده باشد.
ب- انصراف از مخالفت نسبت به حق شرط تنها وقتی واجد اثر حقوی است که این امر به کشوری که به حق شرط اقدام کرده است، ابلاغ شده باشد.
در صورتی که معاهده‌ای طریقه خاصی را پیش بینی نکرده باشد، هر کشور می‌تواند بی‌آنکه نیازی به رضایت کشور ‌هم‌پیمانش داشته باشد، از حقوق محفوظ خود درگذرد. مفهوم موافق این اصل این است که اعتراض به حقوق محفوظ هم ممکن است در هر زمان پس گرفته شود. گذشتن کشور واضع شرایط، از حق خود وقتی در قبال کشور دیگر قابل استناد است که رسماً به کشور هم‌پیمان ابلاغ شده باشد، به همین صورت صرف‌ نظر کردن از اعتراض به حق محفوظ هم وقتی معتبر است که کشور واضع شرط از آن مطلع شده باشد.[۱۲۶]
مبحث دوم: حق شرط بر معاهدات حقوق بشری
همان‌طور که در مباحث قبل دیدیم، از جمله مواردی که می‌تواند به تجدید قلمرو و تعهدات قراردادی کشورها منجر شود، شرط‌ها و اعلامیه‌هایی است که کشورها هنگام الحاق به معاهده بر آن وارد می‌کنند. در معاهدات حقوق بشری، نفس امکان ایراد شرط در معاهده می‌تواند از یک سو مفید و منجر به تعمیق و فراگیرتر شدن گفتمان حقوق بشر و توسعه قلمرو تعهدات قراردادی در عرصه جامعه ‌‌بین‌الملل شود و از سوی دیگر دستاویزی برای گریز از پذیرش معیارها و استانداردهای جهانشمولی حقوق بشری گردد.[۱۲۷]
تجویز حق شرط بر اکثر قابل توجهی از معاهدات حقوق بشری (به دلیل سکوت یا تجویز صریح یا عدم ممنوعیت حق شرط)، موجب گردیده تا زخمی عمیق بر پیکره این معاهدات وارد آید.
پطرس غالی دبیر کل سابق سازمان ملل متحد در آخرین کنفرانس جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۹۳ در وین بیان داشت که جراحت معاهدات حقوق بشری در تعداد حق شرط‌هایی است که توسط کشورها اعمال شده است، مخصوصاً حق شرط‌های کلی یا آن‌هایی که مخرب اهداف معاهدات حقوق بشری هستند.
حقیقت حاکی از آن است که علاوه بر کمیت حق شرط‌ها، این ماهیت یا کیفیت حق شرط‌هاست که به ذات اساسی معاهده خدشه وارد می‌کند. حتی گاهی اوقات هر دو عنصر کمیت و کیفیت دست به دست هم می‌دهد.
به طور کلی، اسنادی که در زمینه حقوق بشر تدوین شده‌‌اند از نظر جایز بودن یا نبودن اعمال حق شرط را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد:
الف) اسنادی که به طور مطلق، جواز اعمال شرط را صادر کرده‌اند؛
ب) اسنادی که تنها جواز اعمال شرط را بر بعضی از مواد تجویز کرده‌اند؛
ج) اسنادی که به طور صریح، جواز اعمال شرط را ممنوع کرده‌اند.
با رجوع به اسناد حقوق بشر، به ویژه موادی که به حق شرط مربوط هستند، به این نکته می‌توان پی برد که بعضی اسناد به طور صریح، جواز اعمال شرط پذیرفته و به ماده خاصی نیز منحصر نکرده‌اند. تنها شرط مطرح، آن است که اعمال شرط نباید با هدف و موضوع معاهده در تعارض باشد. برای مثال، معاهده رفع هرگونه تبعیض نژادی در بند ۲ ماده ۲۰ خود، ضابطه‌ای برای تشخیص مغایرت شرط با هدف و موضوع معاهده ارائه می‌کند، درحالی که در بعضی اسناد دیگر، چنین ضابطه‌ای وجود ندارد و در آن‌ها به صورت کلی گفته شده است که شرط نباید با هدف و موضوع معاهده در تعارض باشد. اسنادی که اعمال شرط بر مواد خود را پذیرفته‌‌اند دو گونه هستند؛ گاهی با ذکر ماده‌ای به این امر تصریح کرده‌اند، مثل ماده ۲۹ کنوانسیون رفع هر نوع تبعیض علیه زنان و ماده ۱۳ کنوانسیون جلوگیری و مجازات جرایم علیه اشخاص. بعضی از این اسناد در زمینه اعمال شرط، ساکت هستند و هیچ مقدره‌ای درباره اصل اعمال شرط مطرح نکرده‌اند. این نوع اسناد جزو دسته اول هستند؛ یعنی آن‌ها را جزو اسنادی قرار می‌دهیم که حق شرط را می‌پذیرند. [۱۲۸]
اکنون ما در این فصل می‌خواهیم به مهم‌ترین این اسناد که بیش‌تر اختلافات دولت‌ها بر محور این چند سند می‌چرخد بپردازیم. این اسناد عبارتند از:
۱- کنوانسیون بین‌المللی محو هر نوع تبعیض نژادی
۲- کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان
۳- کنوانسیون حقوق کودک
۴- کنوانسیون منع و مجازات کشتار دسته جمعی (ژنو ساید)
بند اول: کنوانسیون محو هر نوع تبعیض نژادی
الف‌ـ محتوای کنوانسیون محو هر نوع تبعیض نژادی
این کنوانسیون که مجمع عمومی در ۲۱ دسامبر ۱۹۶۵ به تصویب برساند، مشتمل بر یک مقدمه و ۲۵ ماده است. و می‌توان آن را به سه قسمت تقسیم نمود: قواعد اساسی، سازوکارهای نظارتی و مواد پایانی، ماده ۱ این کنوانسیون ناظر به تعریف تبعیض نژادی است. به طور کلی می‌توان گفت هر عاملی که در بهره‌مندی و استفاده از حقوق بشر و آزادی‌های اساسی مانع ایجاد کند یا تفاوت باز باشد، تبعیض نژادی تلقی شده است، تفاوت‌های مبتنی بر نژاد، رنگ، ملیت، جنس و مذهب را از این نوع شمرده‌‌اند.[۱۲۹] در بندهای ۲، ۳ و ۴ از ماده یک، به این معنی اشاره شده که مقررات متفاوتی که دولت‌ها در مورد اتباع خود و بیگانگان وضع و اجرا می‌کنند یا قواعدی که مربوط به تابعیت دارند، مشمول تعریف تبعیض نژادی نمی‌گردد و اگر با هدف تسریع در وصول به تساوی و رفع تبعیض، حمایت‌های خاصی از گروهی به عمل آید، این امر تبعیض محسوب نمی‌شود مشروط بر این‌که پس از رسیدن به هدف، با همه یکنواخت رفتار شود و حقوق ویژه‌ای برای افراد و یا گروه‌های خاصی بوجود نیاید.[۱۳۰] ماده ۲ این کنوانسیون مشتمل بر تعهدات دولت‌های عضو برای رفع عوامل تبعیض نژادی است. در ماده ۴، جلوگیری از هر نوع فعالیتی که مشتمل بر تبعیض نژادی باشد، وظیفه دولت‌ها قلمداد شده است. در ماده ۵، انواع حقوقی که افراد باید به طور یکسان از آن بهره‌مند شوند و در ماده ۶، حق برخورداری از صلاحیت قضایی برای رفع تبعیض نژادی مطرح شده است. در بخش دوم این کنوانسیون، کمیته‌ای برای بررسی تبعیض نژادی و راهکارهای مقابله با آن پیش‌بینی شده است. این بخش در واقع، سازوکارهای اجرایی ناظر به رفتار دولت‌ها را بیان کرده است. بخش سوم نیز مقررات مربوط به الحاق، پذیرش، شرط و زمان لازم‌الاجرا شدن معاهده پرداخته است.[۱۳۱]
دولت ایران در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۴۵ این کنوانسیون را امضا و در ۳۰ تیرماه ۱۳۴۷ آن را تصویب و هیچ‌گونه حق شرط یا اعلامیه‌ای نیز نداده است[۱۳۲].
ب‌ـ قانون حاکم بر حق شرط در کنوانسیون رفع هرنوع تبعیض نژادی
یکی از محورهای بحث در طول مذاکرات برای تأسیس این کنوانسیون، به حق شرط مربوط می‌شد. بعضی از دولت‌ها تلاش می‌کردند ماده‌ای برای ممنوع کردن حق شرط در این کنوانسیون بگنجانند. دولت لهستان اعلام کرد که مواد ۱ تا ۵ نباید قابل اعمال شرط باشند. دولت کانادا نیز اعلام کرد معاهده باید بدون هیچ اظهار نظری به مجمع عمومی فرستاده شود. در نهایت دولت فرانسه موضوع رأی‌گیری دو سوم را مطرح کرد که دولت امریکا نیز آن را تصمیم عادلانه‌ای خواند. بنابراین با تصویب به نظر فرانسه، کشورهای عضو معاهده، ماده ۲۰ را پذیرفتند.

پایان نامه با فرمت word : دانلود مطالب پایان نامه ها با موضوع بررسی امثال و … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

-(مثل نما). وجودمردمدانامثالزر طلاست/ بههرکجاکهرودقدروقیمتشدانند (گلستان:120) ( در فضیلت دانایی)
-(مثل نما).(نگویند از سر بازیچهحرفی/ کزآنپندینگیردصاحبهوش. (گلستان:95) (آدم‌های باهوش و خردمند از هر چیز جزئی نیز، پند و عبرت می‌گیرند.)
-(مثل نما). وقتیافتادفتنه‌ایدر شام/ هرکسازگوشه‌ایفرارفتند روستازادگاندانشمند/ بهوزیریپادشاهرفتند پسرانوزیر ناقصعقل/ بهگداییبهروستا رفتند.(گلستان:155-154) (در فضیلت خرد و خردمندان)
-(مثل نما). هنر چشمهیزایندهاستو دولتپاینده.(گلستان:154) (در فضیلت هنر و دانایی)
-(مثل نما). هنرمند،هرجاکهرودقدربیندوبرصدرنشیندوبی‌هنرلقمهچیندوسختیبیند. (گلستان:154) (در فضیلت هنر و دانایی.)
-(مثل نما). چو کنعانراطبیعتبی‌هنربود/ پیمبر زادگیقدرشنیفزود. (گلستان:180) (فضیلت هنر بر پیامبرزادگی)
-(حکمت). هنربنمایاگر دارینهگوهر/گلاز خارستو ابراهیماز آذر.(گلستان:180) (در فضیلت هنر و دانایی بر اصل و نسب)
– (حکمت). بزرگیبهعقلاستنهبهسال . (گلستان:63) (فضیلت عقل و خرد بر سن وسال)
– (مثل نما). جاهلانچوبهدلیلازخصمفرومانند،سلسلهیخصومتبجنبانند. (گلستان:166) (خصومت نشان فقدان منطق است.)
– (مثل نما). ازاینبهنصیحتنگویدکست / اگرعاقلی،یکاشارتبساست..(بوستان:905) (یک اشاره برای انسان عاقل کافیست)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

– (حکمت). نکردندرغبتهنرپروران / بهشادیخویشازغمدیگران. (بوستان: 525) (نباید بر غم و اندوه دیگران شادی کرد.)
(حکمت). قلمزننگهداروشمشیرزن ( … کهحلاجودرزیچهمردوچهزن ) (بوستان: 1072) (فضیلت دانشمند وسپاهی)
-(حکمت). قلمزننگهداروشمشیرزن (… نهمطربکهمردینیایدززن ) (بوستان:1072) (فضیلت دانشمند و سپاهی)
در شتاب و عجله
-(مثل) ايبسااسبتيزروكهبمرد/ خركلنگجانبهمنزلبرد.(گلستان:93) (تأکید بر عدم قضاوت بر ظاهر اشخاص)
-(مثل) انگورنوآوردهترشطعمبود / روزیدوسهصبرکنکهشیرینگردد.( گلستان:145) (تأکید بر داشتن صبر و شکیبایی)
-(مثل). اسبتازیدوتکرودبهشتاب / شترآهستهمی‌رودشبوروز.( گلستان:152) (پرهیز از شتاب و عجله)
-(مثل). بهچشمخویشدیدمدر بیابان/ کهآهستهسبقبردازشتابان سمندبادپایازتکفروماند/ شتربانهمچنانآهستهمیراند.(گلستان:176) (پرهیز از شتاب در انجام امور)
-(مثل). بهتندیسبکدستبردنبهتیغ/ بهدندانگزد پشتدستدریغ.(گلستان:147)(پرهیز از عجله در تصمیم‌گیری و انجام امور.)
-(مثل). تاتریاقاز عراقآوردهباشندمارگزیدهمردهباشد(گلستان:71) (تأکید بر شتاب در حلّ مشکل دیگران.)
-(مثل). رفتنونشتنبهکهدویدنو گسستن. (گلستان:151) (در پرهیز از عجله و شتاب در انجام امور.)
-(حکمت). سخندانپروردهپیر کهن/ بیندیشیدآنگهبگویدسخن.(گلستان: (درنکوهشعجلهوشتابدرگفتار.)
-(حکمت). سخنتانگوییتوانیشگفت/ ولیگفتهرابازنتواننهفت. .گلستان (درنکوهشعجلهوشتابدرگفتار.)
-(مثل). شرطعقلاستصبر تیر انداز/ کهچو رفتاز کماننیایدباز. (گلستان:179) (در نکوهش عجله و شتاب در گفتار و رفتار)
– (مثل). کنونکوشکآبازکمر در گذشت/ نهوقتیکهسیلاباز سرگذشت..(بوستان: 3658) (تأکید بر اقدام سریع در حلّ مشکل)
– (مثل). کنونبایداینمرغراپایبست/ نهآندمکهسررشتهبردتزدست .(بوستان: 3672) (تأکید بر اقدام سریع در رفع مشکل)
در سخن و گفتار
-(حکمت).اگرچهپیشخردمندخاموشیادباست / بهوقتمصلحتآنبه،کهدرسخنکوشی دوچیزطیره‌یعقلاستدمفروبستن/ بهوقتگفتنوگفتنبهوقتخاموشی.( گلستان:53) (تأکید بر سخن گفتن و نیز سکوت بجا)
-(مثل نما). تا مرد سخننگفتهباشد/ عیبو هنرشنهفتهباشد.(گلستان:59) (اهمیّت گفتار در تشخیص شخصیّت اشخاص)
-(مثل نما). چو یکبار گفتیمگو باز پس/ کهحلواچویکبار خوردند،بس.(گلستان:130) (هرچیز گفتنی، یکبار ارزش شنیدن را دارد.)
-(حکمت). زباندر دهانایخردمند چیست؟/ کلیددرگنجصاحبهنر
چو در بسته باشد چه داند کسی / که جوهر فروش است یا پیله‌ور. (گلستان:53) (گفتار نشانه‌ی شخصیّت انسان است.)
-(حکمت). زیانبریدهبهکنجینشستهصمٌّبکم/ بهاز کسیکهنباشد زبانشاندر حکم. (گلستان:53) ( در فضیلت سکوت بر گفتار نا به جاست)
-(مثل نما). فهمسخنگرنکندمدّعی/ قوّتطبعازمتکلّممجوی فسحتمیدانارادتبیار/ تا بزندمردسخنگویگوی. (گلستان:91) (تأثیر متکلّم و مخاطب بر هم.)
-(مثل نما).دانا چونطلبه‌عطاراستخاموشوهنرنمای، نادانچوطبلغازی بلندآوازومیان‌تهی(گلستان:180) (در فضیلت سکوت به جا.)
-(حکمت). خبریکهدانیدلیبیازارد،توخاموشتادیگریبیارد . (گلستان:174) (مراقبت بر دادن خبر)
– (مثل نما). بلبلامژده ‌یبهاربیار / خبربدبهبومبازگذار.(گلستان:174) (مراقبت بر دادن خبر)
– (حکمت). سخنآن‌گهکندحکیمآغاز/ یاسرانگشتسویلقمهدراز کزناگفتنشخللزاید / یاز ناخوردنشزیانآید.(گلستان:110)(تأکید بر خوردن و گفتن به موقع)
– (حکمت). سخنراسراستایخداوندوبن / میاورسخندرمیانسخن.(گلستان:130) (تأکیدبرسخنبهجاگفتن)
– (حکمت). خداوندتدبیروفرهنگوهوش / نگویدسخنتانبیندخموش . (گلستان:130) (تأکید بر سخن به جا گفتن)
– (حکمت). سخنیدرنهاننبایدگفت / کهبرانجمننشایدگفت. (هگلستان:171) (تأکید بر دوری از بدگویی و غیبت)
– (حکمت). حذرکنز ناداندهمردهگوی/ چو دانایکیگویو پروردهگوی. .(بوستان:2894) (در آداب سخن گفتن و پرهیز از نادانان بسیارگوی.)
– (حکمت). سخنتانگوییبر آندستهست/چو گفتهشودیابداوبر تودست. .(بوستان:2907) (در تأکید بر تأمّل در گفتار و رفتار.)
– (حکمت). حقازاهلباطلببایدنهفت .(بوستان: 3522) (با اهل باطل از حق سخن گفتن بیهوده است.)
-(حکمت). نداردکسیباتوناگفتهکار / ولیکنچوگفتیدلیلشبیار. (بوستان:2952) (در فضیلت خاموشی و سکوت.)
پند و نصیحت
-(حکمت). پند گیر از مصائبدگران/تا نگیرند دیگرانبهتوپند.(گلستان:187)(تأکید بر عبرت گرفتن از تجارب دیگران.)
-(حکمت). هرچهمیدانیازنصیحتو پند/گرچهدانیکهنشنوندبگوی.(تأکید بر نصیحت دیگران در هر شرایطی)
-(مثل نما). گر نیایدبهگوشرغبتکس/ بررسولانپیامباشدوبس.(گلستان:191) ( در وظیفه‌ی انسان دانا در ابلاغ پیام و روشنگری)

مطالب در رابطه با : تبیین اصول و مفاد موافقتنامه‌های … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

۳) برقراری محدودیت‌هایی در مورد تعداد کل عملیات خدمات یا مقدار کل ستانده خدماتی اعلام شده بر حسب واحدهای عددی تعیین شده، چه به صورت سهمیه یا در قالب الزام ناشی از یک معیار نیازهای اقتصادی
۴) ‌برقراری محدودیت‌هایی در مورد تعداد کل اشخاص حقیقی که می‌توانند در بخش خدماتی خاصی استخدام شده یا یک عرضه‌کننده خدمات می‌تواند آنها را استخدام کند و اشخاص مزبور مستقیماً برای عرضه خدمتی خاص لازم بوده و به آن مرتبط باشند. چه به صورت سهمیه‌های عددی یا در قالب الزام ناشی از یک معیار نیازهای اقتصادی
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵) اقداماتی که انواع خاصی از واحدهای حقوقی یا سرمایه‌گذاری مشترک که عرضه‌کننده خدمات می‌تواند از طریق آنها خدمتی عرضه کند، مقرر می‌دارند یا ممنوع می‌کنند.
۶) برقراری محدودیت‌هایی در مورد مشارکت سرمایه خارجی از نظر حداکثر درصد سهام خارجی یا برحسب کل ارزش یکایک یا مجموع سرمایه‌گذاری‌های خارجی.
ب – موافقتنامه جنبه‌های تجاری حقوق مالکیت فکری (تریپس)
علی رغم این که حمایت از حقوق مالکیت فکری، از پدیده‌های کهن جوامع انسانی است، امّا باید به خاطر داشت که این حقوق، عمدتاً مورد حمایت قوای حاکمه جوامع کهن نبوده است. حمایت از این حقوق، وقتی مورد پیگیری قرار گرفت که زمینه سوءاستفاده از این حقوق، بیشتر فراهم شد و شروع این دوران را می‌توان به دوران اختراع صنعت چاپ توسط گوتنبرگ در دهه ۱۴۴۰م، نسبت داد که در پی آن، زمینه‌های تجاوز به آثار علمی، ادبی و هنری نیز فراهم شد.
نیاز به حمایت جدّی بین المللی از مالکیت فکری، زمانی آشکارتر شد که خارجیان از حضور در نمایشگاه بین المللی اختراعات در وین در سال ۱۸۷۳م، خودداری کردند؛ چون از این بابت که امکان داشت، ایده هایشان به سرقت برود و در سایر کشورها در تجارت، مورد بهره برداری قرار بگیرد، شدیداً نگران بودند.
سازمان جهانی مالکیت معنوی در سال ۱۹۷۰م، تأسیس شد و در سال ۱۹۷۴ م، به عنوان یکی از آژانس‌های تخصّصی سازمان ملل متحد درآمد. اهداف این سازمان در چارچوب تأمین حمایت از میراث فکری در سراسر دنیا، با همکاری میان ۱۷۸ کشور عضو، و تضمین همکاری اجرایی و اداری بین اتحادیه‌های تأسیس یافته است .(وکیل، ۱۳۸۳: ۱۱۹)
تعریف حقوق مالکیت فکری
حقوق مالکیت فکری در معنای وسیع کلمه عبارت است از: حقوق ناشی از آفرینش‌ها و خلاقیت‌های فکری در زمینه‌های علمی، صنعتی،‌ ادبی و هنری. حقوق مالکیت فکری معمولاً به دو حوزه تقسیم می‌شود:
۱ – حقوق مالکیت صنعتی
۲ – کپی‌رایت و حقوق جانبی آن.
حقوق مالکیت صنعتی را هم می‌توان به دو بخش عمده تقسیم کرد:
۱ – حقوق مربوط به علائم مثل علائم تجاری و علائم جغرافیایی که در صورت حفظ شکل متمایز آنها می‌توانند تا مدتی نامحدود حمایت شوند.
۲ – حقوق مربوط به اختراع و طراحی صنعتی که شامل اختراعات، طرح‌های صنعتی و اسرار تجاری می‌شود و مدت حمایت از آنها معمولاً محدود است.کپی‌رایت هم که از نظر لغوی به معنای حق نسخه‌برداری یا حق مؤلف است، از نظر اصطلاحی به حقوق پدیدآورندگان آثار ادبی و هنری و علمی اطلاق می‌شود که می‌تواند طیف گسترده‌ای از آثار مکتوب تا آثار سمعی – بصری و آثار تجسمی و صنایع دستی و نقشه قالی و گلیم و نرم‌افزارهای رایانه‌ای را دربرگیرد.
حقوق مربوط به کپی‌رایت را هم می‌توان به دو بخش تقسیم کرد:
۱- کپی‌رایت یا حقوق پدیدآورندگان اصلی آثار مذکور
۲- حقوق جانبی یا حقوق اجراکنندگان، تولیدکنندگان آثار صوتی و سازمان‌های پخش رادیو – تلویزیونی.
اهمیت حمایت از حقوق مالکیت فکری
اندیشه و دانش در تجارت بین‌الملل، نقشی روزافزون یافته است. بخش اعظم محصولات مبتنی بر تکنولوژی پیشرفته، مرهون تحقیقات و نوآوری‌های انجام شده است و خرید و فروش فیلم‌ها، نوارهای موسیقی، کتاب‌ها، نرم‌افزارهای رایانه‌ای و سایر کالاهای فرهنگی تا حد زیادی به خاطر اطلاعات و خلاقیت نهفته در آنهاست. فقدان یک نظام حقوقی موثر برای حمایت از حقوق مالکیت فکری، باعث گسترش تولید کالاهای جعلی و تقلبی و تجارت غیرمنصفانه یا مکارانه می‌شود و این امر حقوق و منافع تجاری مشروع صاحبان مالکیت فکری را ضایع و پیشرفت علمی و زندگی فرهنگی را هم مختل می‌کند. بنابراین، برای جلوگیری از تجارت غیرمنصفانه، حمایت از حقوق مالکیت فکری کاملاً ضروری است. گذشته از موضوع تجارت، در متون مختلف روی تأثیر و نقش مثبت حمایت از حقوق مالکیت فکری در فرایند توسعه حتی در مراحل اولیه این فرایند تأکید شده است. ازجمله فوایدی که برای یک نظام حقوقی موثر در حمایت از حقوق مالکیت فکری برشمرده‌اند، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱ – تشویق خلاقیت و نوآوری داخلی و در نتیجه ارتقای سطح توسعه علمی و فنی و اقتصادی و تقویت رقابت کیفی در تولید و تجارت از طریق از میان بردن خطر سرقت و تقلب و تضمین عواید اقتصادی مشروع مخترعان و پدیدآورندگان آثار جدید و جبران هزینه‌های خلق و تولید این آثار.
۲ – تشویق و تسهیل جذب و انتشار اطلاعات فنی یا تکنولوژی از طریق واردات کالاها و دستگاه‌های پیشرفته، جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و خرید امتیاز (لیسانس)
۳ – تشویق سرمایه‌گذاری روی تحقیق و توسعه (R&D) و ایجاد فضای مناسبی برای مبادله تجارت علمی، بدون نگرانی از سرقت و سوءاستفاده غیرمنصفانه از این تجارب و اختراعات.
سابقه حمایت از حقوق مالکیت فکری
تلاش‌های بین‌المللی برای توسعه مقررات ناظر بر حمایت از حقوق مالکیت فکری در بیش از یک قرن عمدتاً تحت عنایت سازمان جهانی مالکیت فکری (وایپو) و سازمان‌های سلف آن انجام شده است. این تلاش‌ها به تصویب تعدادی کنوانسیون و موافقتنامه انجامیده است که تعهدات بین‌المللی برای حمایت از صاحبان حقوق مالکیت فکری را وضع کرده‌اند. اکنون سازمان جهانی مالکیت فکری که یکی از سازمان‌های تخصصی سازمان ملل متحد است، ۱۸۲ عضو از آمریکا تا بنگلادش )ازجمله ایران ) دارد و بر ۲۳ معاهده بین‌المللی نظارت دارد. این معاهدات را به طور کلی می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:
اول) معاهدات مربوط به استانداردهای حمایت از مالکیت فکری مانند: کنوانسیون پاریس برای حمایت از مالکیت صنعتی (۱۸۸۳) و کنوانسیون برن برای حمایت از آثار ادبی و هنری (۱۸۸۶(
دوم)‌معاهدات حاوی یک نظام حمایت جهانی مانند: موافقتنامه مادرید درباره ثبت بین‌المللی علائم (۱۸۹۱)، معاهده همکاری در مورد حق اختراع (۱۹۷۰( موافقتنامه لاهه درباره سپرده‌گذاری بین‌المللی طرح‌های صنعتی (۱۹۲۵(، موافقتنامه لیسبون برای حمایت از علائم منبع و ثبت بین‌المللی آنها (۱۹۵۸) و معاهده بوداپست درباره شناسایی بین‌المللی سپرده‌گذاری میکروارگانیسم‌ها در ارتباط با حق اختراع (۱۹۷۷(
سوم) معاهدات مربوط به طبقه‌بندی مانند: موافقتنامه نیس درباره طبقه‌بندی بین‌المللی کالاها و خدمات برای ثبت علائم (۱۹۵۷)، موافقتنامه استراسبورگ درباره طبقه‌بندی بین‌المللی حق اختراع (۱۹۷۱)، موافقتنامه لوکارنو درباره طبقه‌بندی بین‌المللی طرح‌های صنعتی (۱۹۶۸) و موافقتنامه وین درباره طبقه‌بندی بین‌المللی عناصر تصویری علائم (۱۹۷۳).با این حال،‌ نقایص کنوانسیون‌ها و موافقتنامه‌های قبلی و نبود یک ساز و کار اجرایی مؤثر در آنها باعث شد حقوق مالکیت فکری در مذاکرات دور اروگوئه در قالب موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت (گات) مطرح شود که سرانجام به تصویب موافقتنامه جنبه‌های تجاری حقوق مالکیت فکری (تریپس) منجر شد. (امانی،۱۳۵۸: ۳۳-۲۶)
موافقتنامه جنبه‌های تجاری حقوق مالکیت فکری (تریپس)
موافقتنامه تریپس که از ۷ قسمت و ۷۳ ماده تشکیل می‌شود، یکی از اجزای تفکیک‌ناپذیر سند نهایی دور اروگوئه و یکی از سه رکن موافقتنامه‌های سازمان جهانی تجارت (شامل موافقتنامه‌های مربوط به تجارت کالا، خدمات و مالکیت فکری) است. این موافقتنامه، جامع‌ترین سند بین‌المللی در مورد حقوق مالکیت فکری است و حوزه‌هایی مثل حق نسخه‌برداری (کپی‌رایت) و حقوق جانبی، علائم تجاری، علائم جغرافیایی، طرح‌های صنعتی، حق اختراع، طرح‌های ساخت مدارهای یکپارچه و اطلاعات افشا نشده یا اسرار تجاری را دربرمی‌گیرد. این موافقتنامه:
۱ – اصول اساسی گات مثل شفافیت، رفتار ملی و دولت کامله ‌الوداد را به حقوق مالکیت فکری گسترش می‌دهد.
۲ – استانداردهای حداقل را برای حمایت از حقوق حوزه‌های فوق تعیین می‌کند.
۳ – اصلاحات و رویه‌های لازم برای اجرای حقوق مالکیت فکری در کشورهای عضو را تجویز می‌کند.
۴ – نظام عمومی حل اختلاف در سازمان جهانی تجارت را برای رسیدگی به اختلافات مربوط به موافقتنامه تریپس نیز قابل دسترسی می‌کند.
برای اینکه کشورهای عضو، در قوانین ملی خود تغییر لازم را به وجود آورده و برای اجرای مفاد موافقتنامه تریپس آماده باشند به این کشورها مهلت‌ها یا دوره‌های انتقالی زیر اعطا شده است که این دوره‌ها براساس سطح توسعه کشورها با هم فرق می‌کنند (مواد ۶۵ و ۶۶)
۱ – کشورهای توسعه یافته: یک سال، یعنی تا اول ژانویه ۱۹۹۶
۲ – کشورهای در حال توسعه: پنج سال، یعنی تا اول ژانویه ۲۰۰۰ که این مهلت تا پنج سال دیگر در مورد حمایت از حق اختراع در مورد محصولات (و نه فرایندها) قابل تمدید است.
۳ – نظام‌های اقتصادی در حال گذار: پنج سال، یعنی تا اول ژانویه ۲۰۰۰ در صورتی که در اصلاح قانون مالکیت فکری خود با مشکلاتی رو به رو باشند.
۴ – کشورهایی با کمترین درجه توسعه‌یافتگی (LDCs) : یازده سال، یعنی تا اول ژانویه ۲۰۰۶، که این مهلت قابل تمدید است. در خلال این دوره‌های انتقالی، کشورهای عضو مکلف هستند تحت هیچ شرایطی باعث تنزل سطح حمایت آن کشور از حقوق مالکیت فکری نشوند.
۵ – استثنائات و محدودیت‌های مجاز
در موافقتنامه‌های سازمان جهانی تجارت از جمله موافقتنامه تریپس، برای تعدیل آثار منفی اجرای این موافقتنامه‌ها به ویژه برای کشورهای در حال توسعه مفادی گنجانده شده است. برای مثال، در مواد ۱۲-۱۱ و ۲۱-۱۸ گات ۱۹۹۴ و ماده ۲ موافقتنامه اقدامات حفاظتی اشاره شده است که کشورهای عضو در مواردی مثل به هم خوردن موازنه پرداخت‌ها، ورود لطمه جدی به تولیدکنندگان داخلی، یا بروز کمبود مواد غذایی، می‌توانند واردات را محدود کنند و به برنامه‌های توسعه‌ای، منافع امنیتی، اخلاق عمومی، بهداشت عمومی و منابع طبیعی تمام شدنی اعضا نباید لطمه‌ای وارد کنند. در خود موافقتنامه تریپس هم با وجود فشارهایی که این موافقتنامه بر کشورهای در حال توسعه وارد می‌کند، مفادی وجود دارد که می‌تواند به تعدیل این فشارها و ایجاد توازنی بین منافع مالکان حقوق مالکیت فکری و منافع مصرف‌کنندگان کمک کند. برخی از این مفاد عبارتند از:در مقدمه و مواد ۷ و ۸ موافقتنامه بر لزوم توجه به توسعه اقتصادی و تکنولوژیک کشورهای در حال توسعه و کشورهایی با کمترین درجه توسعه یافتگی تاکید شده است. در ماده ۶۵ مهلت‌های طولانی‌تری برای اجرای موافقتنامه تریپس در کشورهای در حال توسعه و کشورهایی با کمترین درجه توسعه یافتگی در نظر گرفته شده است. در مواد ۸ و ۳۱ و ۳۷ و ۴۰ بر لزوم جلوگیری از سوء‌استفاده از حقوق مالکیت فکری به شکلی که تجارت مشروع و رقابت اقتصادی و انتقال تکنولوژی را محدود کند تأکید شده و صدور مجوزهای اجباری برای استفاده از یک اختراع با وجود مخالفت مخترع جایز دانسته شده است.در مواد ۶۶ و ۶۷ به لزوم اعطای کمک‌های فنی و مالی به کشورهای در حال توسعه و کشورهایی با کمترین درجه توسعه‌یافتگی اشاره شده است. در ماده ۷۳ نیز صریحاً اشاره شده که هیچ‌چیز در این موافقتنامه نباید به گونه‌ای تفسیر شود که به منافع امنیتی اساسی یک عضو لطمه بزند. ضمناً در ماده ۷۱ هم به حق تجدیدنظر در کل موافقتنامه براساس شرایط و تحولات جدید اشاره شده است. و در پایان باید اشاره کرد که طبق مفاد گوناگون موافقتنامه تریپس و سایر موافقتنامه‌های مربوط به حقوق مالکیت فکری، فقط استفاده تجاری غیرمجاز از دارایی‌های فکری دیگران ممنوع شده و استفاده‌های شخصی، پژوهشی و آموزشی از آثار فکری دیگران مجاز است.
گفتار چهارم: موافقت نامه تعیین ارزش سازمان جهانی تجارت:
این موافقت نامه شامل یک مقدمه و ۲۴ ماده و ۳ ضمیمه است.مواد ۱ تا ۸ ان ارزش گمرکی کالا را تعریف میکند و قواعد روشها و شیوه‌های مختلف محاسبه آن را ارائه میدهد.مواد ۹ تا ۱۷ به موضوعاتی که غیر مستقیم به تعیین ارزش ارتباط دارد اشاره می‌کنند.مواد ۱۸ تا ۲۴ به جنبه‌های حقوقی ،اداری و تجاری تعیین ارزش و نحوه عضویت و اجرا و انصراف می‌پردازد.ضمیمه یک یادداشت‌های توضیحی است که اصطلاحات بکار رفته در موافقتنامه را تفسیر میکند و توضیحات کامل را ارائه می‌کند.ضمیمه دو اختصاص به وظایف و تشکیلات و طرز کار کمیته فنی ارزش دارد.ضمیمه سه مشتمل بر رفتار ویژه و برقراری امتیازات خاص در مقابل کشورهای درحال توسعه است .(طارم سری، ۱۳۸۶: ۱۸)
بررسی مواد ۱ تا ۸ موافقت نامه :
ماده اول (ارزش معاملاتی کالای وارده)
ارزش گمرکی کالاهای وارده باید ارزش معاملاتی بعنی ارزش واقعا پرداخت شده یا قابل پرداخت برای کالاهای فروخته شده جهت صدور به کشور محل ورود باشد، مشروط بر این که بر طبق مقررات ماده ۸ این موافقت نامه تعدیلات لازم انجام و شرایط چهارگانه زیر رعایت شده باشد:
الف)هیچ نوع محدودیتی در خصوص تملک یا استفاده از کالا برای خریدار وجود نداشته باشد،به جز محدودیت هایی که:
۱-توسط قانون یا مقامات دولتی در کشور محل ورود کالا وضع یا مقرر می‌شود.
۲-منطقه جغرافیایی که فروش مجدد کالا را محدود میکند .

 
مداحی های محرم