وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مقاله های علمی- دانشگاهی – بند دوم: استدلال حقوقدانان – پایان نامه های کارشناسی ارشد

در پاسخ به دلیل دوم که اذن بیمار را موجب رفع ضمان پزشک و همانند اذن شخص در اتلاف مال دانسته است، گفته شده: اذن بیمار به انجام معالجه بوده نه اتلاف. ‌بنابرین‏ رضایت بیمار رافع مسئولیت پزشک نیست.[۸]

در خصوص دلیل سوم مبنی بر این‌که چون معالجه از نظر شرع مباح است، نباید ضمان آور باشد، استدلال شده که جواز عمل منافاتی با ضمان آور بودن آن ندارد و این دو ملازم یکدیگر نیستند. جواز و عدم جواز عمل، حکم تکلیفی و ضمان حکم وضعی است. ممکن است به لحاظ تکلیفی، عملی مباح اما از لحاظ وضعی، ضمان آور باشد. به عبارت دیگر جواز عمل منافاتی با ضمان آور بودن آن ندارد. چنان که تنبیه بدنی کودک به منظور ادب و تربیت او مجاز است ولی هرگاه موجب ورود زیان به کودک گردد، ضامن است.

همچنین طرفداران نظریه ابن ادریس در رد استدلال مشهور مسئولیت بدون تقصیر پزشک که ‌به این روایت منقول از امیرالمؤمنین استناد کرده‌اند که «من تطیب او تبیطر فلیاخذ البرائه من ولیه و الا فهو ضامن. هر کس طبابت یا دامپزشکی کند باید از ولی او برائت بگیرد وگرنه ضامن است.»[۹] و به موجب آن معتقدند هرگاه پزشک، بیمار یا دام دیگری را معالجه کند، ضامن زیان ناشی از آن است مگر اینکه از ولی او برائت اخذ نماید، گفته‌اند: منظور از این روایت موردی است که بیمار محجور بوده و به عبارتی صلاحیت رضایت دادن را نداشته باشد که در این صورت باید از ولی او رضایت گرفته شود و الا در صورتی که بیمار عاقل و بالغ باشد و به انجام معالجه رضایت دهد، پزشک نیز از حدود اذن تجاوز نکند ضامن نیست. اما مخالفین این نظر چنین استدلال کرده‌اند که این روایت که بر مبنای آن پزشک جز ‌در مورد اخذ برائت، ضامن زیان وارده بر بیمار است که ابن ادریس گفته منظور موردی است که بیمار محجور باشد، زیرا در این روایت صحبت از اخذ برائت از ولی است و تنها در چنین موردی است که وجود ولی مصداق پیدا می‌کند، باید گفت در اینجا منظور از واژه «ولی» معنای خاص آن نیست، بلکه منظور کسی است که بر دیه ولایت و سلطنت دارد و مطالبه یا عدم مطالبه دیه در اختیار اوست. در این معنا شخص بیمار را نیز دربر می‌گیرد، زیرا در فرضی که جنایت وارد بر عضو است و مجنی‌علیه فوت نمی‌کند، خود مجنی‌علیه باید دیه را مطالبه نماید و در فرض فوت او، مطالبه دیه در اختیار اولیای دم است بر این اساس نمی‌توان گفت منظور از روایت موردی است که بیمار محجور است.[۱۰]

بند دوم: استدلال حقوق ‌دانان

حقوق ‌دانان در اکثر کشورها مسئولیت مبتنی بر تقصیر را پذیرفته­اند و این نظر در قوانین این کشورها نیز منعکس شده است. مثلاً در حقوق فرانسه، تعهد پزشک را تعهد به وسیله به شمار آورده و اصولاً تقصیر را مبنای مسئولیت او دانسته ­اند. دیوان تمییز فرانسه به صراحت اعلام ‌کرده‌است که پزشک تعهد به درمان قطعی (شفا دادن) بیمار ندارد، بلکه تعهد ‌کرده‌است او را مداوا کند، نه هر گونه مداوا، بلکه مداوایی که مطابق داده ­های مسلم علمی باشد. این بدان معنی است که پزشک باید مواظب و مراقب و دقیق باشد؛ راه­های درمانی که در موارد مشابه به کار می‌رود را بشناسد و به کار برد. رویه قضایی فرانسه تعهد اطلاع رسانی به بیمار درباره خطرهای عمل جراحی یا درمان را از تعهدات پزشک دانسته و عدم اجرای این تعهد را که نوعی تقصیر و اثبات آن بر عهده بیمار است، موجب مسئولیت تلقی ‌کرده‌است. البته ‌در مورد آزمایشات پزشکی و معالجات و اعمال جراحی ساده، رویه قضایی فرانسه تعهد پزشک را تعهد به نتیجه تلقی کرده و اثبات تقصیر را لازم ندانسته و صرف عدم حصول نتیجه و تحقق ضرر را کافی برای مسئولیت شناخته است.[۱۱]

قانون جدید مجازات اسلامی مصوب مجلس شورای اسلامی هم که هنوز به موقع اجرا گذاشته نشده است مسئولیت محض یا مسئولیت بدون تقصیر پزشک را با توجه به گفته های برخی از فقهای امامیه و انتقادهای حقوق ‌دانان نپذیرفته و به مبنای تقصیر بازگشته است. ماده ۴۸۹ قانون جدید در این باره مقرر می‌دارد: «هرگاه پزشک در معالجاتی که انجام می‌دهد موجب تلف یا صدمه بدنی گردد، ضامن دیه است، مگر ‌آنان که عمل او مطابق مقررات پزشکی و موازین فنی باشد، یا این‌که قبل از معالجه برائت گرفته باشد و مرتکب تقصیری هم نشود و چنانچه برائت از مریض به دلیل نابالغ یا مجنون بودن او معتبر نباشد و یا تحصیل برائت از او به دلیل بیهوشی و مانند آن ممکن نگردد، برائت از ولی مریض تحصیل می‌شود. تبصره ۱- در صورت عدم قصور یا تقصیر پزشک در علم و عمل، برای وی ضمان وجود ندارد، هرچند برائت اخذ نکرده باشد.»

از این ماده چنین بر می‌آید که پزشک اصولاً مسئول زیان‌های وارده به بیمار است، مگر این‌که عدم تقصیر او اثبات شود یا برائت اخذ کرده باشد. در این فرض نیز در صورتی پزشک معاف از مسئولیت است که مرتکب تقصیر نشده باشد. به دیگر سخن، از سیاق ماده فوق مبنای فرض تقصیر یا به تعبیری اماره تقصیر قابل استنباط است، بدین معنی که برای مسئولیت، اثبات تقصیر لازم نیست ولی پزشک می‌تواند عدم تقصیر خود را ثابت کند، چنان که ثابت کند مقررات پزشکی و موازین فنی را کاملاً رعایت کرده و مرتکب هیچ گونه بی احتیاطی نشده است. هرگاه پزشک از بیمار یا ولی او برائت اخذ کرده و به عبارت دیگر عدم مسئولیت خود را شرط نموده باشد، بار اثبات تقصیر بر عهده زیان دیده خواهد بود. ‌بنابرین‏ شرط برائت از ضمان، پزشک را از مسئولیت در صورت اثبات تقصیر معاف نمی‌کند و فقط بار اثبات را جا به جا می‌کند، بدین معنی که اگر برائت از ضمان اخذ نشده باشد، بار اثبات عدم تقصیر بر دوش پزشک و در صورت اخذ برائت بار اثبات تقصیر بر عهده زیان دیده است. کاربرد کلمه «تقصیر» در ماده ۴۸۹ قانون مجازات جدید دلیل بر آن است که مسئولیت پزشک مبتنی بر تقصیر است؛ ولی نه تقصیر اثبات شده، بلکه تقصیر مفروض که خلاف آن قابل اثبات است. [۱۲]

فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – قسمت 7 – 2

گولا[۳۱](۱۹۹۹) نشان داد که کیفیت خدمات مشاهده شده توسط دانشجویان یک پیشایند از رضایت دانشجویان است.

مشاهده و ادراک مثبت از کیفیت خدمات می‌تواند منجر به رضایت دانشجویان شده و دانشجویان راضی ممکن است از طریق ارتباط کلامی(دهن به دهن) دانشجویان جدید را جذب و آن ها را برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر نگه دارند(مارزو ناودار و همکاران،۲۰۰۵،وایرس و جانسن و همکاران، ۲۰۰۲ ، ماوند و همکاران، ۲۰۰۴ و اسچرتز،۲۰۰۴،(به نقل از ووس ۲۰۰۵).

هیچ جواب واحدی برای این سئوال که انتظارات مشتریان از خدمات چیست وجود ندارد ؛ زیرا آن ها انتظارات مختلفی از خدمات مختلف دارند. برای مثال: انتظار شما از مراجعه به حسابدار دانشکده به منظور بحث در خصوص وام پرداخت شده به دانشجو با انتظار شما از مراجعه به داندانپزشک دانشگاه بسیار متفاوت است . همچنین مشتریان از تامین کنندگان خدمات مختلف که مزایای هسته اصلی یکسانی را عرضه می‌کند، توقعات مختلفی دارند. به دلیل آن که مشتریان از مؤسسات خدماتی مختلف، انتظاراتی متفاوت دارند ، تامین کنندگان خدمات به شناخت انتظارات مشتریان از خدمات ویژه آن ها نیازمندند . انتظارات مشتری شامل چند سطح مختلف است(لاولاک؛۱۹۹۹به نقل ازکیماسی،۱۳۸۳)

زیتامل و همکاران بین سه گونه انتظارات و خدمات تفاوت قائل شدند : خدمات مطلوب، خدمات کافی و خدمات پیش‌بینی شده . سطح مطلوبی از خدمت است، که مشتریان آرزو دارند دریافت کنند . در مقایسه با آنچه که مشتریان معتقدند که می‌تواند انجام گیرد و آنچه بایستی انجام می‌گیرد می‌باشد. مشتریان همچنین سطح معینی از خدمات قابل قبول را انتظار دارند، آن گونه که درک می کنندخدمات همیشه به سطوح مطلوب نمی رسد؛ این همان سطح خدمات کافی است . بین دو سطح خدمات یک گستره ای از نوسان وجود دارد که مشتریان می خواهند و تمایل دارند بپذیرند . نهایتاًًمشتریان سطح پیش‌بینی شده از خدمات مورد انتظار را دارند که این سطحی از خدمات است که معتقدند که سازمان انجام خواهند داد . ایم و همکاران،(۲۰۰۳) وبیکر و همکاران(۱۹۹۸) مسئله انتظارات مشتری در کل و انتظارات مطلوب و مورد علاقه، هنوز به ‌عنوان نواحی یا حوزه های فراموش شده باقی مانده است. مشتریان(دانشجویان) می‌توانند از چنین انتظاراتی مطلوب به ‌عنوان استانداردهای مبنا و مرجع برای قضاوت ‌در مورد رضایت استفاده کنند(سینگ وویرینگ،۱۹۹۱) بعلاوه زیتامل و همکاران(۱۹۹۳) نشان دادند که انتظارات مطلوب پایدارتر هستند و کمتر به شرایط خدمات ویژه نسبت به دیگر انواع انتظارات وابسته هستند، ‌بنابرین‏ بررسی طبیعت انتظارات مطلوب ارتباط مهمی است با حوزه کیفیت خدمات درآموزش عالی دارد . پیترز و همکاران(۱۹۹۸) پیشنهاد کردند حدی که مشتریان به اهدافشان دست پیدا می‌کنند تا اندازه ای به رفتار خدمتگزاران بستگی دارد (ارائه دهندگان سرویس) اولد فیلد و بارون(۲۰۰۰) آموزش عالی را به عنوان یک سرویس خالص مشخص ‌کردند و به اهمیت کیفیت ارتباطات شخصی تأکید کردند . برای دانشجویان کیفیت ها و رفتارهای مدرسان تاثیر مهمی روی ادراکات آن ها از کیفیت خدمات دارد . چندین یافته تحقیقی در زمینه خدمات این فرض را تقویت می‌کنند؛ به ‌عنوان مثال(هارلاین وفربل،۱۹۹۶) معتقدند که رفتارها و نگرشهای مشتری در برخورد با کارمندان اساساً ادراکات مشتریان را از کیفیت خدمات تعیین می‌کند . مطالعاتی همچنین نشان داده‌اند که مؤلفه تعامل(برخورد انسانی) برای تعیین اینکه مشتریان خدمات ارائه شده را رضایتمندانه مو رد ملاحظه قرار دهند، ضروری است. چات وکلویس(۲۰۰۰) یتبنروهمکاران(۱۹۹۴) تشخیص دادند که در خدمات، طبیعت برخورد میان فردی متقابل بین مشتری اغلب بر روی رضایت مشتری تاثیر می‌گذارد . در زمینه آموزش عالی هانسن و همکاران[۳۲](۲۰۰۰) ابزار معتبری برای ارزیا بی مدل یا(واحدها) مطالعه تهیه کردند، یافته های آن ها نشان داد که کیفیت آموزش مدرس، تاثیر اصلی و اساسی بر روی کیفیت ادراک شده از مدل‌ها را دارد . همچنین هیل و همکاران(۲۰۰۳) ‌به این نتیجه رسیدند که کیفیت مدرس و استاد به فاکتورهای مهمتری در ارائه آموزش با کیفیت بالابستگی دارد. پورز و مانور و همکاران(۲۰۰۰) نشان دادند که هئیت علمی هنرمندان و بازیگران کلیدی در یک کار دانشگاهی هستند . ‌بنابرین‏ رفتارها و نگرشهای مدرسان بایستی تعیین کننده اصلی انتظارات دانشجویان از کیفیت خدمات آموزش عالی باشد . اگر اساتیدبدانند دانشجویان چه چیزی را می خواهند قادر خواهند بود رفتارشان را با انتظار دانشجویان شان هماهنگ کنند که تاثیر مثبتی روی ادراکات آن ها از کیفیت خدمات و سطوح رضایت آن ها خواهدداشت(به نقل از ووس،۲۰۰۷).

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | قسمت 9 – پایان نامه های کارشناسی ارشد

    • تعریف اهداف مشتری

    • تعیین اهداف و هدفگذاری مربوط به سهم بازار، هزینه ها، گسترش درآمد و یا حاشیه‌های سود

    • ارزیابی پتانسیل مهندسی مجدد

    • تعریف مرزها و محدوده‌های فرایند

  • حفظ و استقرار تعهد مدیریت

قابلیت‌های فناوری اطلاعات می‌تواند دید مناسبی را نسبت به وضعیت موجود ارائه نماید. فناوری اطلاعات یکی از چندین توانمندساز موجود در حوزه فعالیت‌های BPR به شمار می‌رود. برای ایجاد تغییر در فرآیندهای کسب و کار تمام این توانمندسازها باید به صورت یکپارچه در نظر گرفته شوند. این توانمند سازها باید از آغاز در فرایند مهندسی مجدد معرفی شوند چرا که فرایند طراحی از ابتدا قابلیت‌های آن ها را در بر خواهد گرفت. بسیاری از سازمان‌ها قابلیت‌های فناوری اطلاعات را قبل از طراحی فرایند نادیده می‌گیرند. آگاهی از قابلیت‌های فناوری اطلاعات می‌تواند و باید طراحی فرایند را تحت تأثیر قرار دهد نه اینکه تنها از فرایند پشتیبانی نماید. مایکل همر به سازمان‌ها هشدار می‌دهد که در دام اتوماسیون گرفتار نشوند. او به سازمان‌ها توصیه می‌کند که نخست فرایند را طراحی نموده و سپس در مرحله دوم برای اتوماسیون فرایند اقدام نماید. (Hammer & Champi, 1993).

نقش‌های با اهمیت فناوری اطلاعات در این مرحله از فعالیت‌های BPR را می‌توان به شرح زیر معرفی نمود:

    • فرصتی که فناوری اطلاعات در اختیار قرار می‌دهد می‌تواند به کارگیری فناوری جدیدتر و بهتر برای توسعه یک چشم‌انداز استراتژیک در جهت بهبود فرآیندهای کسب و کار پیش از طراحی آن ها باشد(Furey, 1994).

    • قابلیت‌های فناوری اطلاعات در ردیابی اطلاعات و حذف مرزهای جغرافیایی و سازمانی می‌تواند در درک ضعف‌ها و قدرت‌های سازمانی و همچنین ساختار بازار و فرصت‌ها، سودمند واقع شود. ابزارهای فناوری اطلاعات به سازمان‌ها اجازه می‌دهد که میزان اثربخشی همکاری را از طریق راه هایی که پیش از این میسر نبوده، افزایش دهد. اینترنت می‌تواند ارتباط داخلی میان واحدهای مختلف، ‌گروه‌های کاری، شاخه‌ها و اشخاص را بهبود بخشد. ارتباطات خارجی مثل ارتباط با مشتریان، فروشندگان، تأمین‌‌کنندگان، آژانسهای دولتی و حتی رقبا نیز از طریق شبکه به شدت تقویت می‌شود. فن‌آوری اطلاعات به از میان برداشتن مرزهای جغرافیایی و در نتیجه پذیرش گسترده‌تر تغییر فرایند، کمک می‌کند.

    • تمرکز اصلی این مرحله بر یافتن رویکردهای قضاوت برای مدیریت فرایند، تنظیم شده است، این رویکردها می‌تواند از فعالیت‌های سازمان‌های بیرون از صنعت، استخراج شود. سازمان باید در مقابل دیگر صنایع دست به ترازیابی زده و آن را با تجربیات و فعالیت‌های اعضای تیم ترکیب نماید تا بتواند فناوری جدید فرایند را تنظیم نماید. قابلیت‌های فناوری اطلاعات می‌تواند برای دستیابی ‌به این مهم مورد استفاده واقع شود.

    • BPR نیازمند یک طراحی منعطف‌ سازمانی است. زیر ساختارهای کنونی سازمان باید در راستای تسهیل همکاری بین بخش‌های مختلف، تغییر کند و در این راه به جای اشخاصی که در بخش‌های جداگانه محصور شده‌‌اند از تیم‌های چند وظیفه‌ای، استفاده گردد. ساختارهای انعطاف‌پذیر آنهایی هستند که با متغیرهای در حال تغییر خارجی هماهنگ می‌شوند.

    • مورد اصلی در فرایند موفقیت‌آمیز طراحی مجدد فرایند کسب و کار ایجاد تیم‌هایی است که بر عملکرد و طراحی سازمان متمرکز شوند. برای دستیابی به یک تیم مؤثر هر کدام از کارمندان باید از صلاحیت‌های متعددی برخوردار باشد. سازمان فناوری اطلاعات نیز از این قاعده مستثنی نیست. نیاز به همکاری نزدیک با دیگر ‌تخصص‌ها، استفاده از فناوری اطلاعات را الزامی می‌کند. به کارگیری اینترنت اجازه می‌دهد تیم‌هایی از سراسر دنیا با یکدیگر همکاری نمایند. این موضوع باعث تولد روش جدیدی در کسب و کار به نام سازمان‌های مجازی شده است.

  • هم‌یاری و دیگر روش‌های همکاری بین سازمانی در خلال یافتن جایگاه دائمی خود در محیط کنونی کسب و کار بسیار مؤثر هستند. بسیاری از سازمان‌ها برای دستیابی به سهم بازار با تأمین‌کنندگان و توزیع‌کنندگان دست به تشکیل تیم زده و با آن ها همکاری می‌نمایند. این فعالیت‌های چند وظیفه‌ای سازمان‌ها را قادر می‌سازد که فرآیندهای خود را بهبود بخشیده و اثربخشی را حداکثر نمایند. فناوری اطلاعات با توانمند‌ساختن سازمان‌ها در ایجاد ارتباط بین تأمین‌کنندگان، توزیع‌کنندگان و مشتریان، فعالیت‌های سازمان را تسهیل می‌کند.

مرحله ۲- در خلال طراحی فرایند (به ‌عنوان یک تسهیل کننده)

این مرحله فعالیت‌های مهندسی مجدد را از مفاهیم به طرحهای مشروح تبدیل نموده و دو فعالیت را در آن درگیر می‌کند:‌

    • طراحی فنی

    • طراحی اجتماعی

در خلال مرحله فنی، اطلاعات قوام یافته، جایگزین‌ها دوباره تعریف شده، ارتباط فرآیندها مورد بازبینی مجدد قرار گرفته و کنترلها بر اساس اولویت‌های موجود ‌در مورد فناوری های اجرا شده انجام می‌گردد. در مرحله دوم یعنی مرحله طراحی، بر جنبه‌های انسانی و درگیر شدن کارمندانی که تغییرات سازمانی را تحت تأثیر قرار می‌دهند، تأکید می‌شود. مواردی همچون تعریف مشاغل و تیم‌ها، تعریف مهارت‌های مورد نیاز و طراحی انگیزه ها در این بخش با دقت لحاظ می‌شود. در این مرحله، کارمندانی که بیشترین تأثیر از تغییرات متوجه آن ها می‌شود باید تشویق شوند تا با هدف مشارکت در فرایند تجزیه و تحلیل و باز ساختار گزینی عملیات، تیم‌های چند وظیفه‌ای تشکیل دهند. این تیم‌ها باید به دنبال راه هایی برای حذف گام‌های غیر ضروری بوده و کیفیت و سرعت گام‌های فرایند را افزایش دهند. در این مرحله همچنین طرحهای آزمایشی توسعه داده می‌شود. بعد از تعریف اهداف، بررسی فرآیندهای موجود، اندازه‌گیری، تجزیه و تحلیل و ارزیابی، این فعالیت‌ها با همدیگر ترکیب می‌شوند تا یک فرایند جدید کسب و کار ایجاد شود. در این مرحله، توسعه افراد، فرآیندها و فناوری ، مورد ادغام واقع می‌شود.

در خلال طراحی فرایند، قابلیت ‌پاسخ‌گویی‌ برای توسعه، آزمون و اجرا باید به طور شفاف تعریف شود. در اینجا می‌توان از قابلیت‌های فن‌آوری اطلاعات برای حفظ سازگاری راه‌ حل ‌های مهندسی مجدد با چشم‌اندازهای سازمان، محدودیت‌های مالی و سود پیش‌‌بینی شده، استفاده نمود.

نقش مهم دیگری که فن‌آوری اطلاعات در BPR ایفا می‌کند، نقش تسهیل کننده است. مایکل همر ‌به این نکته اشاره می‌کند که سیستم‌های اطلاعات (IS)، نمی‌توانند نقش رهبری به خود بگیرند. اما نقشی فعال و بسیار مهم ایفا می‌نمایند که می‌توان آن را نقش تسریع کننده و تسهیل کننده، نماید (Hammer,1993).

نقش‌های اساسی فناوری اطلاعات در این مرحله از فعالیت‌های BPR را می‌توان به شرح زیر بیان نمود:

دانلود پروژه و پایان نامه – ۴- وجوه نقد دریافتی بابت اصل اقساط وام های پرداختی به اشخاص مستقل از واحد تجاری ( غیر از کارکنان ) – پایان نامه های کارشناسی ارشد

۱- سود سهام پرداختی

۲- سود و کارمزد پرداختی ( اعم از این که به حساب دارایی منظور شده باشد یا به حساب هزینه دوره )

۳- وجوه نقد پرداختی بابت هزینه تامین مالی اقساط اجاره به شرط تملیک

۲-۹- مالیات بر درآمد

جریان های نقدی مرتبط با مالیات بر درآمد تنها منحصر به پرداخت ها یا علی الحساب های پرداختی از بابت مالیات بر درآمد و یا استرداد مبالغ پرداختی از این بابت است و پرداخت‌های نقدی مربوط به سایر انواع مالیات ها ( از قبیل مالیات های تکلیفی و مالیات های مستقیم وضع شده بر تولید و فروش ) در سر فصل مالیات بر درآمد منعکس نمی شود.

۲-۱۰- فعالیت های سرمایه گذاری

فعالیت های سرمایه گذاری عبارت از تحصیل یا واگذاری سرمایه گذاری های کوتاه مدت و بلند مدت، دارایی های ثابت مشهود، دارایی های نامشهود و نیز پرداخت و وصول تسهیلات اعطایی به اشخاص مستقل از واحد تجاری (غیر از کارکنان ) می‌باشد. نمونه هایی از جریان‌های نقدی مرتبط با فعالیت های سرمایه گذاری به شرح زیر است:

الف ـ جریان های نقدی ورودی

۱- وجوه نقد دریافتی حاصل از فروش سرمایه گذاری در سهام و اوراق مشارکت سایر واحد های تجاری

۲- وجوه نقد دریافتی حاصل از فروش دارایی های ثابت مشهود و دارایی های نامشهود

۳- وجوه نقد دریافتی بابت اصل سپرده های سرمایه گذاری بلند مدت بانکی

۴- وجوه نقد دریافتی بابت اصل اقساط وام های پرداختی به اشخاص مستقل از واحد تجاری ( غیر از کارکنان )

ب ـ جریان‌های نقدی خروجی

۱- وجوه نقد پرداختی جهت تحصیل سرمایه گذاری در سهام و اوراق مشارکت سایر واحد های تجاری

۲- وجوه نقد پرداختی جهت تحصیل دارایی های ثابت مشهود و دارایی های نامشهود

۳- وجوه نقد پرداختی بابت سپرده های سرمایه گذاری بلند مدت بانکی

۴- وجوه نقد پرداختی بابت وام به اشخاص مستقل از واحد تجاری ( غیر از کارکنان )

۲-۱۱- فعالیت های تامین مالی

فعالیت‌های تامین مالی عبارت از فعالیت هایی است که منجر به تغییر در میزان و ترکیب سرمایه و استقراض های واحد تجاری ( به جز اضافه برداشت‌های منظور شده در محاسبه وجه نقد ) گردد. نمونه هایی از جریان های نقدی مرتبط با فعالیت‌های تامین مالی به شرح زیر است:

الف ـ جریان های نقدی ورودی

۱ – وجوه نقد دریافتی حاصل از صدور سهام

۲- وجوه نقد دریافتی حاصل از صدور اوراق مشارکت

۳- وجوه نقد دریافتی بابت تسهیلات مالی دریافتی از بانک ها

ب ـ جریان های نقدی خروجی

۱- وجوه نقد پرداختی بابت اصل اوراق مشارکت صادره

۲ – وجوه نقد پرداختی بابت اصل اقساط تسهیلات مالی دریافتی از بانک ها

۳- وجوه نقد پرداختی بابت اصل اقساط اجاره به شرط تملیک

۴- وجوه نقد پرداختی بابت کاهش سرمایه

۲-۱۲- روش های محاسبه جریان های نقدی ناشی از فعالیت‌های عملیاتی

برای گـزارشگری جریان وجوه نقد ناشی از فعالیت‌های عملیاتی، یکی از دو روش زیر استفاده می شود[۶].

روش مستقیم

در روش مستقیم هر یک از جریان های ورود و خروج وجه نقد ناشی از فعالیت‌های عملیاتی به طور جداگانه گزارش می شود. به عبارت دیگر، وجوه نقد ناشی از فعالیت‌های عملیاتی طبق روش مستقیم همانند بودجه نقدی، دریافت ها و پرداختی های نقدی مربوط به فعالیت‌های عملیاتی را نشان می‌دهد. تفاوت بین جریان های ورودی و خروجی وجه نقد « جریان خالص ورود (خروج) ناشی از فعالیت‌های عملیاتی » نامیده می شود.

روش غیر مستقیم

در روش غیر مستقیم، تنها خالص جریان وجوه نقد ناشی از فعالیت‌های عملیاتی، از طریق تعدیل سود خالص گــزارش شده، بابت آثار اقلام غیر نقدی مؤثر بر اندازه گیری سود، نشان داده می شود.

به عبارت دیگر، جریان سود از مبنای تعهدی به مبنای نقدی، تبدیل می شود. برای انجام این تبدیل، ابتدا سود خالص منعکس می شود وسپس به منظور:

الف) حذف تاثیر برخی اقلام که در اندازه گیری سود خالص منظور شده، اما مستلزم ورود یا خروج وجه نقد نبوده اند (نظیر هزینه استهلاک)

ب) احتساب تغییرات در دارایی های جاری (غیر از موجودی نقد) و تغییرات در بدهی های جاری که مرتبط با چرخه عملیات واحد انتفاعی بوده و بر موجودی نقد به شکلی متفاوت از سود خالص، اثر داشته اند.

تعدیلات لازم (اضافات و کسورات) که در سود خالص منعکس شده، اعمال می‌گردد، تا خالص جریان ورود (خروج) وجه نقد ناشی از فعالیت‌های عملیاتی به دست آید.

۲-۱۳- ساختار دارایی ها

دارایی

دارایی عبارت است از حقوق نسبت به منافع اقتصادی آتی یا سایر راه های دستیابی مشروع به آن منافع که در نتیجه معاملات یا سایر رویدادهای گذشته به کنترل واحد تجاری درآمده است. با توجه ‌به این تعریف، دارایی دارای چهار ویژگی اصلی است[۸]:

۱- داشتن حــق مالـکیت – یعنی آنچه کـه تشکیل دهنده یک دارایی است خود مال نیست، بلکه ” حقوق حاصل از مالکیت ” یا ” سایر حقوق تصرف مال و استفاده از آن ” است.

۲- داشتن منافع اقتصادی آتی- منافع اقتصادی آتی یک دارایی عبارت از توان بالقوه آن جهت کمک مستقیم یا غیره مستقیم به جریان وجوه نقد به واحد تجاری می‌باشد.

۳- معاملات یا سایر رویدادهای گذشته – دارایی باید ناشی از معاملات یا سایر رویدادهایی باشد که در گذشته رخ داده است.

۴-کنترل توسط واحد تجاری – کنترل به معنای توان به دست آوردن منافع اقتصادی و توانایی محدود کردن دستیابی دیگران به آن منافع است.

انواع دارایی ها

۱- دارایی های جاری – دارایی های جاری عبارتند از وجه نقد و معادل وجه نقدی که استفاده از آن محدود نشده است، و سایر دارایی هایی که انتظار می رود طی چرخه عملیاتی معمول واحد تجاری یا ظرف یک سال از تاریخ ترازنامه، هر کدام طولانی تر است، یا فروخته شود یا به وجه نقد یا دارایی دیگر که نقد شدن آن قریب به یقین است، تبدیل شود. طبق استاندارد های حسابداری، حداقل اقلامی که در صورت با اهمیت بودن باید به طور جداگانه به عنوان دارایی جاری در ترازنامه ارائه شوند، عبارتند از[۸]:

الف- موجودی نقد

ب- سرمایه گذاری های کوتاه مدت

ج- حساب ها و اسناد دریافتنی تجاری و سایر حساب ها و اسناد دریافتنی

د- موجودی های مواد و کالا

۲- دارایی های غیر جاری– دارایی هایی که از شرایط لازم برای انعکاس در سر فصل دارایی های جاری برخوردار نباشد، به عنوان دارایی‌های غیر جاری طبقه بندی می‌شوند. طبق استانداردهای حسابداری، حداقل اقلامی که باید تحت عنوان دارایی های غیر جاری گزارش شوند، عبارتند از:

الف- دارایی های ثابت مشهود

ب- دارایی های نامشهود

ج-سرمایه گذاری های بلند مدت

حال به تشریح چند مورد از اقلام دارایی ها که در این پژوهش کاربرد دارد می پردازیم.

وجه نقد: به موجودی نقد و سپرده های دیداری نزد بانک ها و مؤسسات مــالی اعم از ریالی و ارزی ( شامل سپرده های سرمایه گذاری کوتاه مدت بدون سر رسید ) اطلاق می‌گردد.

در مواردی که استفاده از وجه نقد برای عملیات جاری مشمول محدودیت باشد، تنها در صورتی می توان آن را جزء دارایی های جاری منظور کرد، که مدت محدودیت حداکثر تا زمان سررسید تعهدی باشد که به عنوان بدهی جاری طبقه بندی شده است، یا این که محدودیت ظرف یک سال از تاریخ ترازنامه برطرف شود.

مقاله-پروژه و پایان نامه – بند دوم: بررسی نظریه استقلال تام تابعیت – 2

ب) معایب: قسمت اول: عدم انتخاب تابعیت از طرف خود زن و تحمیل تابعیت شوهر ممکن است خلاف میل زن باشد و زن از ازدواج با بقیه خارجی به دلیل همین تحمیل تابعیت امتناع کند ‌یا این که سبب بروز روابط غیررسمی بین طرفین شود.[۱۲]

قسمت دوم: این نظریه از لحاظ سیستم های جمعیتی به ضرر کشورهایی است که با رشد منفی جمعیت روبرو هستند زیرا آمار ازدواج کردن مردان خارجی با زنان تبعه همواره بیشتر از حالت زنان خارجی با مردان تبعه می‌باشد.

‌بنابرین‏ در صورت به کارگیری سیستم وحدت تابعیت در صورتی که زن پس از ازدواج به تابعیت دولت متبوع همسر در بیاید، بچه بدنیا آمده از آن زن هم به صورت اتوماتیک تابعیت دولت متبوع مرد را به دست می آورد و این امر سبب از دست دادن ۲ تبعه برای دولت متبوع زن می‌باشد که سبب کاهش جمعیت آن کشور خواهد شد.

قسمت سوم: از نظر امنیتی نیز مردانی که رد اثر گرایش به همسر خود تابعیت کشوری دیگر را می‌پذیرند که علاقه ای به آن ندارند یا زنی که تابعیت دولت شوهر که علاقه ای به آن ندارند تحمیل شود باعث بروز مشکلاتی در دولت متبوع همسری که تابعیت آن تحمیل می شود، می‌گردد.

قسمت چهارم: این اقدام ممکن است سبب بروز تابعیت مضاعف گردد و این امر در جا نیست که زن تابعیت اصلی خود را بر طبق قانون دولت متبوع حفظ و به صورت تحمیلی به تابعیت کشور متبوه همسر درآید که باعث می شود هم تابعیت شوهر را داشته باشد و هم تابعیت قبلی خود را و این امر یعنی به وجود آمد ن تابعیت مضاعف.

بند دوم: بررسی نظریه استقلال تام تابعیت

در قرن بیستم و با شکل گیری نهضت فکری زنان و ایجاد اندیشه‌های آزادی خواهانه که قائل به تساوی کامل حقوق زنان و مردان بودند، باعث شد که تعدادی از کشورها تحت تأثیر اندیشه‌های آزادی خواهانه، به زنان آزادی کامل در خصوص پذیرش تابعیت همسر خود یا حفظ تابعیت قبلی و رد تابعیت همسر بدهند.

البته این موضوع هم دارای مزایا و معایبی می‌باشد که در ذیل بررسی خواهد شد.

الف) مزایا: قسمت اول: با رعایت کردن این سیستم توسط کشورها، زنان می‌توانند بدون هیچ دغدغه ای و بدون ترس از دست دادن تابعیت به عقد فرد خارجی در بیایند.[۱۳]

قسمت دوم: دیگر این امر باعث کاهش جمعیت کشور متبوع زنان نخواهد بود و زن مختار است که تابعیتش را خودش انتخاب کند و شاید تابعیت خود را حفظ کند و بچه ای را هم که بدنیا می آورد ‌بر اساس سیستم خون تبعه دولت متبوعش می شود.

ب) معایب: قسمت اول: نظام حقوقی واحد بر روابط بین زن و شوهر حاکم نخواهد بود و زن تابع نظام حقوقی دولت متبوع خودش در صورت حفظ تابعیت خواهد بود و مرد هم تابع نظام حقوقی دولت خودش و در صورت به وجود آمدن شکل هر یک از این افراد به نظام حقوقی دولت متبوع خودش رجوع می‌کند که این امر سبب به وجود آمدن مشکلات در زندگی مشترک این ۲ خواهد شد به ‌عنوان مثال در خصوص مهریه اگر کشور متبوع زن برای زن در قانون مهریه در نظر گرفته باشد ولی در قانون دولت متبوع مرد چیزی به ‌عنوان مهریه وجود نداشته باشد و در اینجا است که این امر سبب بروز مشکل در زندگی زناشویی مرد و زن می‌گردد و باعث جدایی آن دو هم خواهد شد که باز هم به دلیل قانون‌های متفاوت در بحث طلاق مشکلات بیشتر می شود[۱۴] مثلاً در خصوص حق نگهداری از بچه یا تقسیم وسایل زندگی یا مسائل … .

قسمت دوم: کشورهایی که از این سیستم استفاده می‌کنند احتمال به وجود آمدن تابعیت مضاعف در فرزندان اتباع آن ها که ازدواج خارجی داشته اند را افزایش می‌دهد ‌به این صورت که اگر زن بر تابعیت خود باقی بماند و تابعیت شوهر را نپذیرد و مرد هم تابعیت خود را حفظ کند در صورت به وجود آمدن فرزند چنانچه زن بر طبق سیستم خون تابعیت خود را به فرزند بدهد و مرد هم بر طبق سیستم خون یا خاک چنانچه در کشور خود زندگی کنند تابعیت را به فرزند منتقل کند طفل در هنگام تولد دارای تابعیت مضاعف خواهد بود. و یا اینکه درصد بسیار کمی وجود دارد که این امر سبب وجود بی تابعیتی گردد اگر طبق قانون ۲ دولت متبوع هیچکدام نتوانند تابعیت خود را چه از طریق خاک و چه از طریق خون به فرزندشان انتقال دهند و اینگونه هم خیلی کم احتمال دارد ولی ممکن است که سبب بی تابعیتی فرزند شود.

قسمت سوم: در صورت بروز جنگ همواره محدودیت‌هایی برای اتباع کشورهای بیگانه در کشورهای درگیر به وجود می‌آید که این امر باعث ایجاد تزلزل در بنیان خانواده های چند تابعیتی می شود ‌به این صورت که چنانچه دولتی متبوع مرد با دولت متبوع زن در حال جنگ باشد در صورت بالا گرفتن شعله های جنگ کشور متبوع مرد اگر دست به اخراج اتباع دولت بیگانه که با آن مشغول جنگ است بزند زن مجبور به ترک کشور می شود و زن و بچه و مرد در طول زمان جنگ که ممکن است طولانی هم باشد از هم جدا خواهند ماند.

بند سوم: بررسی نظریه استقلال نسبی تابعیت: در این سیستم استقلال زوجین در تابعیت پذیرفته می شود یعنی این طرفین هستند که انتخاب می‌کنند که تابعیت کشور خود را حفظ کنند یا به تابعیت کشور متبوع همسر خود در بیایند البته این امر به صورت نسبی می‌باشد.

یعنی با حصول پاره ای شرایط این اتفاق خواهد افتاد که این امر از خطر بی تابعیتی یا تابعیت مضاعف جلوگیری می‌کند ولی از طرفی باز هم این عیب به طور کامل برطرف نمی شود زیرا اگر کشور زن از سیستم وحدت تابعیت استفاده کند و کشور شوهر از سیستم تابعیت و زن تابعیت شوهر را نپذیرد بی تابعیت خواهد ماند و اگر برعکس آن اتفاق بیفتد تابعیت مضاعف برای زن به وجود خواهد آمد.[۱۵]

بخش سوم: تفسیر ماده ۹ کنواسیون

آن گونه که از منطوق ماده ۹ پیدا‌ است، بنظر می‌رسد که زن در تعیین تابعیت استقلال تام داشته باشد و این زن است که تعیین می‌کند تابعیت شوهر را بپذیرد یا اینکه بر تابعیت اصلی خویش باقی بماند.

اگر این ماده از کنوانسیون را از این جهت که باعث می شود هیچ زنی بعد از ازدواج بی تابعیت نشود در نظر بگیریم این ماده و راهکار در آن ستودنی می‌باشد، زیرا اگر تمام کشورها این سیستم را اجرا کنند باعث کاهش بی تابعیتی و حتی از بین بردن آن در جمعیت زنان ازدواج کرده با اتباع خارجی می شود، ولی ماده ۹ کنوانسیون از بانقد شدید منتقدان بین‌المللی روبرو شده است.

 
مداحی های محرم