وبلاگ

توضیح وبلاگ من

نگاهی به پژوهش‌های انجام‌شده درباره اصول، روشها و عوامل ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

 
تاریخ: 15-04-01
نویسنده: نویسنده محمدی

۲-۱۵- روشها و فنون تعلیم و تربیت:
روش های تعلیم و تربیت در واقع تکنیک ها، هنرها، تدابیر، روش های بکارگیری انواع ابزار و وسایل و کلاً هر نوع روش و عامل هایی است که از آن طریق می توانیم به مشکل صحیح پیام تربیتی را منتقل کرده و با آماده کردن بستر مناسب تربیت صحیح را فراهم نماییم تا بتوان با رسیدن به باورهای دینی و بروز منش و رفتار اسلامی از خود در مسیر عبودیت و بندگی خدا گام برداریم. (قوام، ۱۳۹۰: ۶۱)
حالا باتوجه با این مقدمه بعضی از روشها را دراین مبحث مورد بررسی قرار خواهیم داد.
۲-۱۵-۱- هدایت صحیح استعدادها:
در تعلیم و تربیت اسلامی هدایت صحیح استعدادها صحبت مهمی است. قبل از ادامه بحث واژه هدایت را بیشتر بشناسیم، اهداف در تعلیم و تربیت از ارزش ویژه ای برخوردار است. بسیاری هدایت را مترادف تعلیم و تربیت می دانند و پاره ای دیگر هدایت را رسالت اساسی تعلیم و تربیت محبوب می نمایند. می توان به این نکته اشاره کرد که هدایت دارای مفهومی گسترده است. هدایت با دستور دادن یا امر کردن با توصیه کردن فرق دارد، در جریان توصیه کسی که توصیه گراست از دیگری بدون اینکه او را مجبور کند که کاری را می خواهد که طبق توصیه او انجام دهد. هدایت با موعظه نیز فرق دارد. در جریان موعظه نیز انجام کاری معین به فرد گوشزد می شود. مفهوم هدایت کردن با تلقین نیز تفاوت دارد. در جریان تلقین فرد تلقین کننده می خواهد نظر خود را به دیگری تحمیل نماید و فرصت تعقل و بررسی را از او سلب می کند. اما هدایت یعنی کمک به فرد برای شناختن خود و محیط خویشتن. جریانی است که در آن هدایت کننده می خواهد از طریق بحث و گفتگو و ارائه راه های مختلف و توجه دادن به فرد به امکانات خود به او در حل مسائل و مشکلات کمک نماید. و ضمن توجه دادن فرد به تجربیات خود جنبه های مختلف موضوع را روشن می سازد. (شریعتمداری، ۱۳۷۶: ۴۳۰)

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

استعداد یک نیروی بالقوه ای است در درون انسان که بایستی به بالفعل تبدیل شود و این استعداد دارای ابعاد مختلف است از جمله استعداد عقلی (علمی و حقیقت جویی)، استعداد اخلاقی (وجدان اخلاقی)، بُعد دینی، که استعداد دینی استعدادی اصیل در انسان است، بُعد هنری و ذوقی یا بُعد زیبایی. انسان زیبایی را از آن جهت که زیبایی است دوست دارد. البته استعداد پنجمی نیز وجود دارد و آن خلاقیت است که انسان، آفریننده و مبتکر و مبدع آفریده شده و از جمله چیزهایی که هرکس داراست و از آن لذت می برد قدرت ابداع و ابتکار و نوع آوری است. (مطهری، ۱۳۷۳: ۶۹)
پس در جهت رشد و کمال می توان از کمال استعدادهای انسانی که در ابعاد مختلف به آن اشاره شد با هدایت صحیح بهره جست. البته باید به این نکته توجه داشت بکارگیری استعداد در تمامی علوم برای یک فرد منطقی نیست بلکه استعداد برتر انسان در یک مسیری که بهره دهی مناسبی دارد باید توجه داشت.
مقام معظم رهبری در این زمینه می فرماید:
اگر استعداد کسی را مورد توجه قرار دادیم و او را در همان جایی که استعداد و میل او هست بکار گماشتیم، امروز هم پیدا شدن ابوعلی سیناها و محمدبن زکریای رازی ها و امثال اینها بعید نیست. نباید تصور کرد که چون امروز دنیا در علم خیلی بیشتر از ما پیشرفت کرده و ما از لحاظ علمی عقب هستیم، پس شکوفایی نبوغها و استعدادها ممکن نیست. نه اینطور نیست.
و یا در جایی دیگری می فرماید:
استادان در همه زمینه ها به آموزش و تربیت استعدادها بپردازند و سرمایه انسانی سرشاری را که در دست دارند در بنای آینده ای در خور هدفهای بزرگ این انقلاب بکار برند. (بانکی پور فرد، ۱۳۸۰: ۲۲۷)
۲-۱۵-۲- تربیت عملی:
در تعلیم و تربیت اسلامی یکی از نکاتی که بسیار حائز اهمیت است رفتار عملی است. آنچه از آیات و روایات متعدد استشهاد می شود همگی دال بر این است که تایید عمل بر قول بیشتر است. بزرگان دین ما که در رأس آنان وجود مقدس خاتم الانبیاء (ص) دست با منطق عملی دلها را به سوی خود مجذوب می کردند و با رفق و مهربانی سایه سار دلهای انسانهای مشتاق حق و حقیقت می شدند. سیره انبیاء، سیره تربیت علمی انسان است و این تربیت در بهترین و کاملترین جلوه اش در قرآن کریم و در طول آن در گفتار و رفتار پیامبر خدا (ص) و ائمه هدی (ع) – که غیرقابل تفکیک اند تجلی کرده است.
در تحقیقاتی که روانشناسان کرده اند متربیان در اکثر موارد از عمل مربی پیروی می کنند، نه از گفته او، به سخن دیگر اگر معلم درباره روح علمی یا قضاوت منطقی بحث کند اما در عمل روح علمی را در اظهار نظرهای خود رعایت ننماید شاگردان بیشتر تحت تاثیر نحوه اظهار نظر او قرار می گیرند تا گفته او، از لحاظ تربیتی کردار معلم بیشتر از گفتار او در آموزش موثر است. در نهج البلاغه گفته حضرت امیر آمده است:
اوضع العلم ما وقف علی اللسان وارفعه ما ظهر فی الجوارح و الارکان (کلمات قصار، ۹۲). پست ترین یا بی ارزشترین مرتبه دانش در سطح زبان متوقف می شود و عالیترین مرتبه علم دانشی است که در رفتار یا جوارح و ارکان وجود فرد ظاهر گردد. (شریعتمداری، ۱۳۷۹: ۱۶۹)
تاثیر تربیت علمی نیز به حدی است که مقام معظم رهبری نیز در این باره می فرماید:
ایمان هرگاه با عمل صالح همراه شود می توان هم حوادث دنیا را تحت الشعاع قرار داد. (بانکی پور فرد، ۱۳۸۰: ۱۱۲)
۲-۱۵-۳- دعوت به تفکر و تعقل:
تربیتی پایدار می ماند که از عمق و ریشه برخوردار باشد و تربیت عمیق و ریشه دار نیز جز با تفکر و تعقل بدست نمی آید. قرآن کریم کسانی را که تفکر نمی کنند شدیداً مورد سرزنش قرار داده و می فرماید:
ان شَرَّ الدواب عندالله الصم البکم الذین لایعقلون (انفال، ۲۲)
بدترین جانوران و (شقی ترین اشخاص) نزد خدا کسانی هستند که از شنیدن و گفتن حرف حق کر و لالند و اصلاً در آیات خدا تعقل نمی کنند.
… و یجعلُ الرِجسَ عَلَی الذین لایعقلون (یونس، ۱۰۰).
و پلیدی را خدا برای مردم بی خود که عقل را کار نبندند، مقرر می دارد.
مربی با بستر سازی مناسب برای انجام تفکر و تعقل توسط خود متربی، موجب می شود که متربی به باورهایی برسد که نتیجه آن همان رفتار و منش است که مربی به دنبال آن است. مربیان باید متربیان را دعوت به تفکر و اندیشه نمایند، زیرا قبل از اینکه باورها و بینش متربیان از استحکام لازم برخوردار شود توقع رفتار و منش نیکو از آنان انتظاری نابجاست. (قوام، ۱۳۹۰: ۷۹)
قرآن کریم و احادیث، انسانها را به تفکر فراخوانده اند. در قرآن، اندیشیدن از اوصاف خردمندان بشمار آمده است. (آل عمران، ۱۹۰-۱۹۱)
رسول خدا (ص) می فرماید: ای ابن مسعود هرگاه خواستی کاری کنی از روی دانش و خرد باشد و از کار بدون تدبر و دانش بپرهیز، چرا که خدای جلیل می فرماید: (در سوگندهای خود) مانند آن زن نباشید که بافته اش را پس از آنکه محکم می کرد از هم می گسست و رشته رشته می کرد.
و همچنین می فرماید: دو رکعت نماز سبک با تدبّر از نماز در تمام شب بهتر است، و باز می فرماید:
نشانه خردمند این است که هرگاه خواست سخن بگوید تدبر کند، اگر مفید بود سخن می گوید و سود می برد و اگر زیانبار بود خاموش می شود و در امان و سلامت می ماند.
به فرموده امام صادق علیه السلام فردی نزد رسول خدا (ص) آمده و عرض کرد: ای رسول خدا توصیه و سفارشی بمن کن. آن حضرت سه بار از او پرسید: اگر سفارش کنم انجام می دهی، آن شخص هر سه بار پاسخ داد: آری ای رسول خدا. حضرت رسول فرمود: به تو سفارش می کنم که هرگاه خواستی کاری انجام بدهی درباره سرانجام آن تدبر کن، اگر مایه رشد و هدایت بود انجام بده و اگر مایه گمراهی بود از آن بپرهیزید.
امیرالمؤمنان (ع) فرمود: آگاه باشید عبادتی که در آن تفکر نباشد سودی ندارد، و نیز می فرماید:
آگاه باشید اگر در قرائت قرآن تدبر نباشد سودی ندارد، همچنین آن حضرت در وصیّت به محمد حنفیه می فرماید: هر کس در کارها بدون فرجه به فرجام آن وارد شود خود را در معرض رخدادهای بسیار زشت و ناپسند قرار می دهد و تدبر پیش از عمل تو را از پشیمانی ایمنی می بخشد. (جوادی آملی، ۱۳۹۱: ۶۹-۶۸)
در باب تفکر و تعقل با توجه به آیات و روایاتی که در بالا ذکر شد تاکیدات فراوانی آمده است. حضرت امام خمینی(ره) در کتاب چهل حدیث در بیان فضلیت تفکر می فرماید:
از امام صادق (ع): پیوسته اندیشیدن درباره خداوند و توانایی او برترین پرستش است.
و پس از این ذکری از این حدیث پیش می آید. و در حدیث دیگر یک ساعت تفکر را از عبادت یک شب بهتر دانسته و در حدیث نبوی، صلی اله علیه و آله، است که تفکر یک ساعت از عبادت یک سال بهتر است. و در حدیث دیگر که تفکر یک ساعت بهتر است از عبادت شصت سال، و در حدیث دیگر هفتاد سال، و از بعضی علمای فقه و حدیث هزار سال هم حدیث شده است. (امام خمینی(ره)، ۱۳۸۳: ۱۹۱)
مقام معظم رهبری نیز در رابطه با تجربه، تعقل و مطالعه می فرماید:
از جمله راه های تربیت، تجربه و تعقل و مطالعه است. که همه اینها انسان را به تربیت کامل می رساند. (بانکی پور فرد، ۱۳۸۰: ۲۳۰)
۲-۱۵-۴- عبرت گرفتن از سرنوشت گذشتگان:
از مواردی که در روش های تربیتی در تعلیم و تربیت اسلامی از آن یاد کرد عبرت گرفتن از سرنوشت گذشتگان است. این از مواردی است که انسان باید به تجربه در احوال گذشتگان و اقوام و ملل گوناگون دریابد، تاریخ سرشار از اتفاقات و حوادث ریز و درشت است که نمی توان گفت فقط مربوطه به همان دوران بوده و دیگر کاربردی در زمان حال ندارد، انسان بدرستی می تواند دریابد که یک پیوند ناگسستنی حوادث و گذشته انسان ها را به زمان های بعد پیوند می زند و اینجاست که با تفکر و تعقل می بایست دریافت که از این مقوله سرنوشت پیشینیان می توان پُلی به سوی آینده ساخت و از تجربیات آنان بهره کافی را برد. از شکست ها و پیروزیهای آنان عبرت گرفت از نقاط ضعف و قوت آنان استفاده کرد و راه را برای بهتر بودن و خوب زندگی کردن فرا گرفت. البته در جربان تربیت اسلامی مربیان که هدایت و تربیت متربیان را بعهده دارند باید این راه را ترسیم کنند که هر تجربه ای را نباید تجربه کرد بلکه تجربه های خوب و مفید را به آن میدان عمل دارد و از تجربه های بدو شکست خوره پرهیز نمود چون راهی جز هلاکت و به بی راهه رفتن در آن نیست.
در این روش بعلت اینکه نمونه عملی و آزمایشگاهی ارائه می کند. اثری عمیق و محسوس بر متربی می گذارد. البته لازم نیست سرنوشت گذشتگان خیلی دور مطرح گردد، بلکه هر قدر گذشتگان به تاریخ و عصر متربی نزدیکتر باشند، متربی احساس قرابت و شبیه سازی بیشتری کرده و تاثیرپذیری زیادتری خواهد داشت. بنابراین بهتراست حتی الامکان از سرگذشت و سرانجام خوب و بد افرادی یاد شود که در دوران و عصرخود متربی زندگی کرده و یا می کنند. قرآن کریم در اقدامی تربیتی، متربیان را دعوت می کند تا در زمین سیر کرده و عاقبت گذشتگان را بنگرند.
اَوَلَم یسیروا فیالارض فینظروا کیف کان عاقبه الذین من قبلهم … (روم، ۹). آیا در زمین سیر نکردند تا عاقبت کار پیشینیان را ببینند … (قوام، ۱۳۹۰: ۱۱۹)
بطور کلی می توان از سرنوشت اقوام و ملل گذشته چند چیز مدنظر قرار داد:

    • آگاه کردن افراد از آنچه پسندیده یا ناپسندیده است.
    • روشن کردن نقش افراد و مسئولیت آنها در انجام کارها.
    • تجسم آثار و نتایج هر عمل.
    • طرح معیارهای اساسی.
    • ترغیب افراد به تعقل و تفکر درباره داستانها و اقدام به تربیت خود. (شریعتمداری، ۱۳۷۹: ۲۱۹)

مقام معظم رهبری نیز در این باب داستانی را از مولوی نقل کرده است:
در شهری که هم مسلمانها و هم مسیحیها زندگی می کردند، مؤذن بر صدایی وارد محله ی مسلمانها شد و چند وعده اذان گفت. روزی یک مرد نصرانی از محله خود به محله مسلمانها آمد و سراغ مؤذن را گرفت، او را راهنمایی کردند، تا بالاخره مؤذن را پیدا کرد بعد از دیدنش تشکر فراوانی از او کرد، مؤذن گفت: چرا از من تشکر می کنی؟ مرد نصرانی پاسخ داد: تو حق بزرگی بر گردن من داری که هیچ کس ندارد، زیرا من دختر جوانی در خانه دارم که مدتی است محبت اسلام به دلش افتاده است و تمایل به مسلمانی دارد. هرکار می کردم، به کلیسا نمی آمد. در مراسم ما شرکت نمی کرد به عقاید ما بی اعتنا بود. ما در کار این دختر، عاجز و درمانده شده بودیم. دو، سه روز پیش که تو اذان گفتی و این دختر صدایت را شنید، گفت این صدای کریه از کجاست؟ گفتم: اذان مسلمانها است. از آن لحظه بود که ما راحت شدیم و به کلی محبت اسلام از دل این دختر رفت. (بانکی پورفرد، ۱۳۸۰، ۲۳۰)
۲-۱۵-۵- تشویق و تنبیه:


فرم در حال بارگذاری ...

« منابع پایان نامه کارشناسی ارشد ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشینتحقیقات انجام شده با موضوع تحلیل مفهوم آزادی در کتب ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین »
 
مداحی های محرم