وبلاگ

توضیح وبلاگ من

ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در رابطه با تحلیل پیامد‎های ژئوپولیتیک مقاومت نهضت ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

بعد از جنگ جهانی دوم به مدت تقریباً۴۰ سال ژئوپلتیک به عنوان یک مفهوم و یا روش تحلیل، به علت ارتباط آن با جنگ‎های نیمه اول قرن بیستم منسوخ گردید، هر چند ژئوپلیتیک در این دوره از دستور کار دولت ها در مفهوم قبلی خود خارج شد، اما همچنان در دانشگاهها تدریس می­شد. برای تبدیل شدن نقش فعال جغرافیا در تعریف ژئوپلیتیک به نقش انفعالی سه دلیل عمده قابل ذکر است:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اول اینکه جغرافیدانان بعد از شکست آلمان در جنگ، ژئوپلیتیک خاص آلمان را مقصر اصلی عنوان کردند و سیاست‎های آلمان نازی را متأثر از این مکتب می‎دیدند. خود را از مطالعات در مقیاس جهانی کنار کشیده، توجه خود را به دولت ها و درون مرزهای سیاسی بین المللی معطوف داشتند و واژه ژئوپلیتیک بر چسب غیر علمی‎به خود گرفت و از محافل علمی‎و دانشگاهی طرد شد.دلیل دیگری که موجب افول نقش جغرافیا در جنگ سرد شد ظهور استراتژی باز دارندگی هسته ای بود. توانایی پرتاب سلاح‎های هسته ای بوسیله هواپیما و موشک به فاصله‎های دور،باعث شد که دیگر نه فاصله و نه عوامل جغرافیایی مثل ناهمواری ها و اقلیم چندان مهم تلقی نمی‎شدند. دلیل سوم، ظهور ایدئولوژی به عنوان عامل تعیین کننده ی جهت گیری سیاست ها بود. ژئوپلیتیک جنگ سرد و ژئوپلیتیک عصر هسته ای از مشخصات دوره افول ژئوپلتیک هستند (زین العابدین، ۱۳۸۹ : 13).
۲-۱-۳- دوره احیا
بعد از پایان جنگ جهانی دوم جغرافیدانان شرمنده شدند و از آن پس تلاش نمودند جغرافیدانانی که ژئوپلیتیک را در اختیار آلمان نازی (هیتلر) گذاشته اند،کنار گذارند، و نتیجه اینکه حدود ۴۰ سال ژئوپلیتیک طرد شد. تا اینکه در دهه 1980 در جنگ ویتنام[2] و کامبوج[3] بر سر تصاحب منطقه ی مکنگ[4]، گر چه هر دو کشور از بلوک شرق بودند، ایدئولوژی نتوانست جنگ را از بین ببرد. بنابراین، در گزارش این مناقشه و روابط دو کشور، مجدداً از مفهوم ژئوپلتیک استفاده شد و سپس کسینجر[5] بصورت تفننی از واژه ی ژئوپلیتیک در مسائل جهان استفاده نمود. علاوه بر آن در جنگ ایران و عراق (1988-1980) و اشغال کویت توسط عراق (1991-1990 ) و به ویژه سقوط پرده آهنین در اروپا از سال 1989 موجب پر رنگ تر شدن این مفهوم شد و به خصوص فروپاشی شوروی (سابق) و برجسته شدن ملیت ها این مفهوم را به صورت یک مفهوم کلیدی در عرصه بین المللی قرار داد (زین العابدین،۱۳۸۹ :۲۸).
در حالیکه نامداران جغرافیای سیاسی چون ریچارد هارتشورن و استیفن جونز سخت در تلاش شکوفا ساختن جغرافیای سیاسی در جهان دوران میانه ی قرن بیستم شدند و سیاستمدارانی چون هنری کیسینجر واژه ژئوپلیتیک را دوباره به زبان روزمره سیاسی نیمه دوم قرن بیستم باز گرداند، جهانی اندیشانی چون ژان گاتمن و سوئل کوهن پیروزمندانه جهانی اندیشی جغرافیایی(ژئوپلتیک) را به بستر اصلی مباحث دانشگاهی باز گرداندند.در این زمینه ژان گاتمن[6] با طرح تئوری «آیکنوگرافی[7]– سیروکولاسیون[8]» «حرکت» را در مباحث ژئوپلیتیک در معرض توجه ویژه قرار داد و عوامل روحانی یا عامل «معنوی» را در جهانی اندیشی «اصل» یا «مرکز» دانست و «ماده» یا «فیزیک» را تأثیر گیرنده قلمداد کرد (مجتهد زاده،۱۳۸۶:۹۶).
سائول بی کوهن می‎گوید: موضوعات ژئوپلیتیکی مهمتر از آن بودند که جغرافیدانان آنها را کنار بگذارند و اکنون خیلی از جغرافیدانان با یک تأخیر به او ملحق شده اند و از باز گشت و تجدید حیات ژئوپلتیک به اندازه او استقبال کرده اند.
2-2-رویکردهای جدید ژئوپلیتیک
همه نظریه‎های ژئوپلیتیکی جنبه ژئواستراتژیکی داشته و برای کسب قدرت بر فضای جغرافیایی تأکید داشتند. اما پس از پایان جنگ سرد و با مطرح شدن نظام نوین جهانی بسیاری از دیدگاه های ژئوپلیتیکی جنبه ی کمی‎پیدا کرد و حتی بعضی از این دیدگاه ها در عالم سایبر اسپیس مطرح شدند. در نظام نوین جهانی عده ای در تحلیل ژئوپلیتیکی خود، رویکرد انرژی را مد نظر قرار دادند،عده ای به مسائل زیست محیطی معتقد بودند، بعضی فرهنگ را عامل اصلی ژئوپلیتیک دانستند و بالاخره، عده ای مسائل ژئواکونومی‎را در تحلیل ژئوپلیتیکی خود مورد توجه قرار دادند. می‎توان گفت که معیار‎های قدرت که نظامی‎گری بود، به طور کلی جای خود را با معیار‎های مذکور تغییر داد. یعنی، قبل از پایان جنگ سرد، معیار اصلی قدرت نظامی‎گری بوده و تمام عوامل اقتصادی، اجتماعی به صورت ابزار مورد توجه بوده است.به علاوه مشخصه ی اصلی ژئوپلیتیک دوره جنگ سرد جهان دو قطبی، جهان سوم و کشورهای عدم تعهد بودند، اما در نظریه ی جدید ژئوپلیتیکی، جهان چهارم مطرح است (زین العابدین، ۱۷۱:۱۳۸۹).
۲-2-۱-رویکرد نظم نوین جهانی
اولین بارجورج بوش پدر[9] رئیس جمهور اسبق آمریکا در جریان جنگ خلیج فارس در1990م نظام نوین جهانی[10] را مطرح نمود. و در سال 1991 پس از مذاکرات خود در هلسینکی[11] با گورباچف[12] و مارگارت تاچر[13]، رهبران اروپا، سازمان ملل متحد،کشورهای عربی به ویژه خلیج فارس و سایر هم پیمانان خود، نظریه نظام نوین جهانی خود را اعلام نمود (حافظ نیا،۵۳:۱۳۸۵).
این نظام دیدگاه‎های جدید آمریکا را بیان می‎کند. با فروپاشی نظام سیاسی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق و از بین رفتن رقابت قدرت ها، جهان از این پس صاحب نظام نوینی شود که بر قدرت همه جانبه آمریکا استوار است. قدرت و سلطه آمریکا بر جهان بدون تسلط بر خلیج فارس ممکن نبود. نظام نوین جهانی طرحی جدید برای سلطه بر مناطق مهم جهان توسط آمریکا بود. این نظام به رغم عنوان گول زننده آن، شکل جدیدی از استعمار نو است که جهان را به سوی مخاصمه و تلاطم سوق می‎دهد. جورج بوش پدر نظم نوین جهانی را این چنین تعریف می‎کند: «نظم نوین جهانی می‎گوید که بسیاری از کشورها با سوابق متجانس و همراه با اختلافات، می‎توانند دور هم جمع شوند تا از اصل مشترکی پشتیبانی کنند و آن اصل این است که شما با زور کشور دیگری را اشغال نکنید…» اما آمریکائیها از زمان پی ریزی چنین نظریاتی، کمترین توجهی به آنچه خود معتقدند نداشته اند و تعبیر «نوام چامسکی» نظم نوین جهانی تعبیر تازه ای از توسل به زور و انقیاد مضاعف ملت ها است.تمام ابعاد نظم نوین جهانی بر پایه منافع و توسعه طلبی آمریکا استوار است در عصر نظم نوین جهانی، ثبات و امنیت تقریباً به طور کامل برای هیچ کشوری- حتی آمریکا- وجود ندارد.
2-2-2-رویکرد ژئواکونومی
پایه و اساس ژئواکونومی‎استدلالی است که از طرف ادوارد لوتویک[14] ارائه شده است. او خبر از آمدن نظم جدیدبین المللی در دهه نود می‎داد که در آن ابزار اقتصادی جایگزین اهداف نظامی‎می‎شوند. به عنوان وسیله اصلی که دولت ها برای تثبیت قدرت و شخصیت وجودی شان در صحنه بین المللی به آن تأکید می‎کنند و این ماهیت ژئواکونومی‎است (عزتی،۱۰۷:۱۳۸۸)
ژئواکونومی‎عبارت ازتحلیل استراتژی­ های اقتصادی بدون درنظر گرفتن سودتجاری،که ازسوی دولتها اعمال می­ شود،به منظورحفظ اقتصادملی یا بخشهای حیاتی آن وبه دست آوردن کلیدهای کنترل آن ازطریق ساختارسیاسی وخط مشیهای مربوط به آن پرداخت. (عزتی،1387: 110)
ژئواکونومی‎رابطه بین قدرت و فضا را مدّ نظر دارد و هدف اصلی آن کنترل سرزمین و دستیابی به قدرت فیزیکی نیست بلکه دست یافتن به استیلای اقتصادی فناوری و بازرگانی است بدین ترتیب به نظر می‎رسد مفاهیم ژئواکونومی‎در رویارویی با مسائل قرن 21 از کارآیی مناسبی در مقیاس جهانی برخوردار خواهد بود (واعظی،1388 :32)
ژئواکونومی‎رابطه بین قدرت وفضا را بررسی می‎کند. فضای بالقوه ودرحال سیلان همواره حدود ومرزهایش درحال تغییروتحول است،ازاین رو آزادازمرزهای سرزمین وویژگیهای فیزیکی ژئوپلیتیک است.درنتیجه تفکر ژئواکونومی‎شامل ابزارآلات لازم وضروری است که دولت می‎تواندازطریق آنها به کلیه اهدافش برسد.(عزتی،1387: 110)
ژئواکونومی‎و ژئوپلیتیک دارای تفاوتهای اساسی با هم می‎باشند،اول اینکه ژئواکونومی‎محصول دولت ها وشرکتهای بزرگ تجاری با استراتژیهای جهانی است درحالی که این خصیصه در ژئوپلیتیک نیست. نه دولت ونه شرکتهای تجاری هیچ نقشی درژئوپلیتیک ندارندبلکه یکپارچگی اتحادیه ها،منافع گروهی وغیره برپایه نمونه‎ های تاریخی با عملکردی نامرئی دراستراتژیهای ژئوپلیتیکی پایه واساسی برای همه صحنه‎های ژئوپلیتیکی هستند.
دوم اینکه هدف اصلی ژئواکونومی‎کنترل سرزمین ودستیابی به قدرت فیزیکی نیست بلکه دست یافتن به استیلای تکنولوژی وبازرگانی است. ازلحاظ کاربردی بایدگفت که مفهوم وعلم ژئوپلیتیک می‎تواند درنشان دادن راه وروش‎هایی برای پایان دادن به نزاعها ودرگیری ها ودرمجموع اختلافات نقش اساسی داشته باشددرحالی که ژئواکونومی‎ازچنین ویژگی برخوردارنیست(عزتی،1387: 112)
2-2-3- رویکرد ژئوکالچر
ژئوکالچر یا ژئوپلیتیک فرهنگی فرایند پیچیده ای از تعاملات قدرت،فرهنگ، و محیط جغرافیایی است که طی آن فرهنگها همچون سایر پدیده‎های نظام اجتماعی همواره در حال شکل­ گیری، تکامل،آمیزش، جابجایی در جریان زمان و در بستر محیط جغرا فیایی کره زمین اند.به عبارت دیگر ژئوکالچر ترکیبی از فرایند ‎های مکانی – فضایی قدرت فرهنگی میان بازیگران متنوع و بی شماری است که در لایه‎های مختلف اجتماعی و درعرصه محیط یکپارچه سیاره زمین به نقش آفرینی پرداخته و در تعامل دائمی‎با یکدیگر بسر می­برندو بر اثر همین تعامل مداوم است که در هر زمان چشم انداز فرهنگی ویژه خلق می‎شود.از این رو ساختار ژئو کالچر جهانی بیانگر موزاییکی از نواحی فرهنگی کوچک و بزرگی است که محصول تعامل‎های مکانی – قضایی قدرت فرهنگی اند که در طول و موازات یکدیگر حرکت می‎کنند (دیلمی‎معزی،2:1387).
ژئوکالچر پدیده ای است که بر شالوده نظام اطلاع رسانی نوین و یا صنایعی استوار است که به تولید محصولات فرهنگی مبادرت می‎ورزد وظیفه این صنایع تولید انبوه محصولات فرهنگی است. نظام سلطه فرهنگی در جهان کنونی در کنار نظام سلطه اقتصادی یا سیاسی از عناصر اصلی نظام ژئوپلیتیک جهانی می‎باشند. امروزه منطق حاکم بر فرایند‎های ژئوکالچر جهانی بر اشکال پیچیده و تکامل یافته تر شیوه‎های رقابتی مبتنی است. این فرایند در عین نافذ بودن، مدام در تکامل می‎باشد
پدیده‎های فرهنگی به دلیل خصیصه‎های مکانی شان همواره میل به ثبات و پایداری در مقابل نوآوری ها دارند که می‎توان به تلاش جوامع سنتی و حفظ میراث فرهنگی و آداب و سنن و نمادهای تاریخی و … اشاره کرد. از طرفی الگوهای تمدنی به واسطه ماهیت فضائیشان در جهت سرعت بخشیدن به تغییرات فرهنگی و زدودن مرزهای قراردادی هستند(حیدری،۱۳۸1 :۱۶۸).
۲-2-4- رویکرد ژئوپلیتیک زیست محیطی
مسایل ژئوپلیتیک زیست محیطی از اواخر قرن بیستم به موضوع اصلی فعالیت­ها و نگرانی­ها بین گروه‎های انسانی و بازیگران ملی و فراملی در سطوح منطقه ای و جهانی تبدیل شده است. محیط زیست بشری در سطوح محلی، ملی، منطقه ای و جهانی دستخوش مخاطرات گردیده است. این مخاطرات در سه بعد: کاهش و کمبود منابع، تخریب منابع و آلودگی محیط زیست تجلی یافته است. از دید ژئوپلیتیک، کمبود منابع زیست محیطی یا محروم کردن انسانها از زیستن در مکان مورد علاقه آنها رقابت و کنش متقابل بین گروه‎های انسانی و بازیگران سیاسی در سطوح مختلف را در پی دارد.(www.civilica.com).
طی چند دهه گذشته، افزایش جمعیت، گسترش دامنه مداخلات بشر در طبیعت برای تأمین نیازهای فزاینده از منابع کمیاب طبیعی، گسترش رویکرد سودانگاری در غالب طرح‎های توسعه ای، بی پروایی نسبت به جستار پایداری محیط زیست در ساخت سازه ها و زیر ساخت ها و مانند آن،پیامدهای ناگواری همانند گرمایش کروی، ویرانی لایه ازن، پدیده ال نینو، طوفانهای سهمگین، بالا آمدن سطح آب دریاها، گسترش گازهای گلخانه ای، خشکسالی، سیل، فرو نشست زمین، کاهش آب شیرین، بیابان زایی، کاهش خاک مرغوب، آلودگی هوا، باران‎های اسیدی، جنگل زدایی و نابودیت تنوع زیستی، نشانه‎هایی از جهانی شدن پیامدهای فروسایی محیط زیست در سطح فروملی و فراملی و جهانی بودن بوده اند. تداوم وضعیت موجود،آینده زیست و تمدن فراروی بشر را مبهم و نامطمئن کرده است.نگرانی از این وضعیت به همراه شرایط نا مطلوب کنونی، در طرح رویکردهایی همانند امنیت زیست محیطی، ژئوپلیتیک انتقادی، ژئوپلیتیک زیست محیطی، توسعه پایدار بسیار اثر گذاشت. با توجه به این که مفهوم «جهان» از مقیاس‎های مطالعاتی دانش یاد شده است، مرزهای محلی و ملی را در نوردیده اند، محیط زیست سویه ای ژئوپلیتیک یافته است (کاویانی،۱۳۹۰: ۸۵).
2-2-5-رویکرد ژئوپلیتیک انتقادی
در مورد ماهیت و چیستی ژئوپلیتیک انتقادی نظریه‎های مختلفی ارائه شده است. عده ای از نظریه پردازان، ژئوپلیتیک انتقادی را در مقایسه با ژئوپلیتیک سنتی، که به دلیل سوء استفاده از شواهد جغرافیایی به نفع مقاصد امپریالیستی لکه دار گردیده، از لحاظ علمی‎مستقل و بی طرفانه می‎دانند که می‎تواند با دیدگاهی متعالی به امور جهانی نگریسته و تحقیق عینی بپردازد(مویر،220:1379). عده ای را باور بر این است که ژئوپلیتیک انتقادی در جستجوی آشکار کردن سیاست­های پنهان دانش ژئوپلیتیک است (میرحیدر،42:1386)
از اوایل1970، شاهد ظهوررویکردی نوین به نام «ژئوپلیتیک انتقادی[15]»هستیم.دانشمندان ژئوپلیتیک چون اتوتایل[16] ومیشل فوکو را می‎توان ازپیشگامان این حرکت نوین دانست. این دانشمندان به طور همزمان، هم از ژئوپلیتیک انتقاد کردند و هم خود از اندیشمندان این عرصه بودند. این افراد، سیاست اندیشمندانه خود را بر «ضد ژئوپلیتیک» تعریف کرده و با وجود این، در چارچوب زیر بنایی مفاهیم ژئوپلیتیک کار می‎کردند (مویر،۳۷۸:۱۳۷۹).
محققین ژئوپلیتیک انتقادی تمایل دارند بجای تمرکز بر شناسایی عوامل جغرافیایی مؤثر بر شکل گیری قدرت دولتها و سیاست خارجی ایشان، از یک سو دریابند که سیاستمداران چگونه «تصاویر ذهنی» خود را از جهان ترسیم نموده اند و این بینش ها چگونه بر تفاسیر آن ها از مکان‎های مختلف تأثیر می‎گذارند؟ ژئوپلیتیک انتقادی به عنوان نظریه ای نسبتاً جدید که توانسته است خود را بر اساس مؤلفه‎های حاکم میان بازیگران روابط بین الملل، نظام مند سازد، چارچوبی مناسب برای فهم ژئوپلیتیکی جدید، به دور از عناصر سختی هم چون مرز و مکان ایجاد کرده است. بر اساس فهم برخی از موضوعات، بدون توجه به بعضی مسائلی که طبق نظریات سنتی غیرمرتبط می‎نمودند، امری ناقص خواهد بود. از منظر ژئوپلیتیک انتقادی، استراتژی قدرت همیشه نیازمندبه کارگیری فضا وهمین سبب گفتمان می­باشد. (www.javanemrooz.com)
رویکرد انتقادی، کوشش منتقدانه برای کشف ساختارهای جامعه معاصر است که ضمن نقد زیربنایی رویکردهای رایج در شناخت جامعه به تبیین کاستی ها ی روش شناسی آنها می‎پردازند و شیوه‎های اثبات گرایی (پوزیتیوسیتی) را در مطالعه جامعه نقد می‎کند و بر این انگاره استوار است که صرف تجربه و روش‎های تجربی کافی نیست و نباید مطالعه جامعه را همسان با مطالعه طبیعت انگاشت. هدف نظریه پردازان مکتب انتقادی، ایجاد دگرگونی‎های فرهنگی و روشنگرانه برای کاهش نابرابری‎های جهانی، برقراری عدالت بین المللی، احترام به تفاوت ها و گرایش به ارزش‎های فرهنگی جدیدی است که بر فرایند تعامل موجود در صحنه‎های اجتماعی و تمدنی حاکم شود و تعامل و عمل را در چارچوب ارزشهای موجود رهبری کند (مشیر زاده،۱۳۸۴ :۲۲۱).
هر چند ژئوپلیتیک به مطالعه روابط متقابل جغرافیا، قدرت سیاست و کنش‎های ناشی از ترکیب آنها با یکدیگر می‎پردازد (حافظ نیا،۳۶:۱۳۸۵). اما امروزه گفتمان آن تابعی از چالش‎های برخاسته از «جهانی شدن‎های اقتصادی»، «انقلاب اطلاع رسانی» و«خطرات امنیتی جامعه جهانی» است (مجتهد زاده،۱۲۸:۱۳۸۱)و بالاخره ژئوپلیتیک انتقادی در جستجوی آشکار کردن سیاست‎های پنهان دانش ژئوپلیتیک است.مباحث ژئوپلیتیک مقاومت و آنتی ژئوپلیتیک از جمله مباحث مهم در پژوهش ها و نوشته‎های مربوط به ژئو پلیتیک انتقادی می‎باشد.این رویکرد توجهش را صرفاً به رویه سلطه ژئوپلیتیک معطوف نداشته بلکه به رویه دیگر ژئوپلیتیک که مقاومت می‎باشد بیشتر توجه می‎کند. و عاشورا به عنوان عالیترین و متعالی ترین صحنه ژئوپلیتیک مقاومت از چنان ماندگاری و جاودانگی برخوردار بوده و هست که امروزه و در قرن بیست و یکم وهزاره سوم نیز توان تحریک و به غلیان در آوردن جنبش‎های مقاومت را دارد. بسیاری از نهضت ها و مقاومت ها در دنیای اسلام و حتی غیر اسلام الگوی مقاومت خود را از عاشورا الهام گرفته اند. (باباخانی،38:1392)
2-3-اندیشه ملی گرایی
ملی گرایی مفهومی‎کاملا سیاسی دارد. این مفهوم به عنوان یک اندیشه و فلسفه سیاسی تلقی می­ شود. اندیشه‎ای که در هر ملتی ریشه در هویت ملی و میهن دوستی آن ملت دارد. در حالی که مفهوم میهن دوستی و دلبستگی به هویت میهنی مفاهیم غریزی و کهن هستند، ناسیونالیسم پدیده ای فلسفی و نوین محسوب می‎شود که از سوی اروپای بعد از انقلاب صنعتی به جهان بشری معرفی شده است. در این راستا هنگامی‎که جنگ جهانی اول و جنگ‎های بزرگ قبل از آن بیشتر با انگیزه میهن دوستی شروع شده بود، جنگ جهانی دوم حاصل برخورد اندیشه‎های ناسیونالیستی بود.(حافظ نیا و همکاران،210:1389)
ناسیونالیسم به وابستگی مردم یک منطقه که براساس یک احساس مشترک به وجود آمده گفته می­ شود این احساس مشترک ممکن است علل تاریخی، فرهنگی، نژادی، جغرافیایی و غیره داشته باشد. ناسیونالیسم در حقیقت ملاتی است که گروه‎های مختلف را به هم پیوند داده و واحدی به نام ملت را به وجود می‎آورد. (روشن و فرهادیان،242:1385)
میهن دوستی و دلبستگی به هویت میهنی مفاهیم غریزی و کهن هستند. ناسیونالیسم یا ملی گرایی مفهومی‎کاملاً سیاسی است که از سوی اروپای بعد از انقلاب صنعتی به جهان بشری معرفی شد. از نظر واژه شناسی ناسیونالیسم از ریشه ناسی(Nasci)آمده است این واژه لاتین متولد شدن معنی می‎دهد و نظریه تکاملی ایده ناسیونالیسم را تأیید می‎کند.(حافظ نیا و همکاران،210:1389)
اگر ناسیونالیسم بر مبنای برگشت به ارزشهای جاهلی و اساطیری باشد، ارتجاعی محسوب می‎شود و اگر بر مبنای یک احساس انسانی و فرهنگ خلاق باشد، مترقیانه خواهد بود. مفهوم ناسیونالیسم در قرن نوزدهم و بیستم به طور گسترده ای از اروپا به سایر نقاط و از جمله خاورمیانه انتشار یافت. افکار ناسیونالیستی به دلایلی چند در نیمه دوم قرن نوزدهم در خاورمیانه، گسترش یافت.
اول: افتتاح مدارس جدید درمصر، لبنان وسوریه
دوم: اختراع چاپ که به دنبال خود آگاهی از امور سیاسی را افزایش داده و مشوق احیای فرهنگی- ادبی شد.
سوم: تجزیه امپراطوری‎های قدیم که به دنبال خود، خود مختاری گروه‎های ملی را به دنبال داشت.(درایسدل و بلیک،77:1386)
با شروع قرن بیستم ناسیونالیسم به یک قدرت عمده سیاسی در خاورمیانه تبدیل شد و تأثیرات آن زمانی به اوج خود رسید که ناسیونالیسم ترک، عرب، ایرانی و یهود به طور همزمان در این منطقه ظهور کردند، از عوامل اصلی که سبب بروز شکاف و اختلاف در میان شیعیان منطقه خاورمیانه شده، اندیشه‎های ناسیونالیستی پیروان این مذهب در کشورهای مختلف می‎باشد. تنوع نژادی و قومی‎شیعیان ساکن در منطقه خاورمیانه الهام بخش اندیشه‎های ناسیونالیستی در میان آنان گردیده و این امر واگرایی و فقدان وحدت مذهبی در بین آنان را به دنبال دارد. ویژگی عمومی‎ناسیونالیسم تأکید بر برتری هویت ملی بر دعاوی مبتنی بر طبقه، دین و مذهب است و بر این اساس عوامل زبانی، فرهنگی وتاریخی مشترک به همراه تأکید بر سرزمین خاص، هویت بخش گروهی از مردم می‎شود.
بدین ترتیب ایدئولوژی ناسیونالیسم با تأکید بر نژاد و زبان در جهان اسلام که مرکب از انواع زبانها و نژادها ی گوناگون است، یکی از عوامل اصلی واگرایی تلقی می‎گردد. تجارب تاریخی گویای این واقعیت است که حتی پان عربیسم از ادعای نهضت وحدت سراسری اعراب نتوانست در جوامع و کشورهای عربی ایجاد وحدت نماید و طی جنگهای اعراب اسرائیل و با شکست اعراب اعتبار خود را از دست داد. به طوری که در جریان جنگ 1991 آمریکا و متحدین با عراق برخی کشورهای عرب برای آزادی کویت به یک کشور دیگر عرب(عراق)، حمله ور شدند(صفوی،202:1387).
2-4-میهن خواهی
میهن خواهی یا وطن دوستی فلسفه سیاسی ویژه ای نیست، بلکه غریزه ای است که از حس اولیه ی تعلق داشتن به مکان و هویت ویژه ای آن و حس دفاع از منافع اولیه ی فردی در آن مکان ویژه ناشی می‎شود. گونه ی اولیه ی خودنمایی این غریزه کم و بیش در همه ی حیوانات قابل مشاهده است. بیشتر حیوانات محدوده‎های مشخصی را برای جولان دادن و منافع اختصاصی، فردی یا گروهی خود در نظر گرفته و به آن دلبستگی و تعلق می‎یابند و دخالت و تجاوز دیگران را در آن با سرسختی دفع می‎کنند. (مجتهدزاده،70:1381). مفهوم میهن از انگیزه‎های سیاسی دور است و از حد غریزه ی طبیعی خارج نمی‎شود. میهن خواهی یا میهن دوستی تا آن اندازه طبیعی و غریزی است که با تعلقات معنوی انسان درآمیخته و جنبه ی الهی به خود می‎گیرد و به گونه ی مفهوم مقدس خودنمایی می‎کند.
2-5- مفهوم ملت
جمع افرادی که از پیوندهای مادی و معنوی ویژه و مشخصی برخوردار باشند و با مکان جغرافیایی ویژه ای، «سرزمین سیاسی یکپارچه و جداگانه» همخوانی داشته باشند و حاکمیت حکومتی مستقل را واقعیت بخشند، ملت آن سرزمین یا کشور شناخته می‎شوند. بدین ترتیب ملت و ملیت پدیده‎های سیاسی هستند که در رابطه مستقیم با سرزمین واقعیت پیدا می‎کنند و این اصطلاحات در حالی که مباحث سیاسی هستند، جنبه ای کاملاً جغرافیایی به خود می‎گیرند. (مجتهدزاده،65:1381).
در زبان‎های اروپایی واژه ملت از کلمه(natio) مشتق شده و بر مردمانی دلالت دارد که از راه ولادت با یکدیگر نسبت دارند و از یک قوم و قبیله هستند. ملت به مجموعه ای از افراد ساکن در فضای جغرافیایی مشخص و محدود از حیث سیاسی اطلاق می‎شود که بر اساس عوامل و خصیصه‎هایی نظیر تبار، تاریخ، فرهنگ، دین، مذهب، سرزمین، قومیت، زبان و …نسبت به یکدیگر احساس همبستگی می‎کنند و خود را متعلق به یک ما می‎دانند.(حافظ نیا و همکاران،108:1389)

دانلود مطالب پژوهشی درباره ارائه چارچوبی راهبردی برای سیستم ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

وجود انعطاف­پذیری یکی از اهداف اصلی سیستم­های اجرایی تولید می­باشد که برای رسیدن به آن بحث توزیع­شدگی مطرح شده است ولی رسیدن به انعطاف پذیری در بهترین حالت نیز خود مستلزم نحوه استقرار توزیع­شدگی است که محیط ابر این موضوع را به خوبی فراهم می­آورد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

استانداردسازی تولید
استانداردسازی تولید مبتنی بر ابر، بنا بر خاصیت سرویس­گرایی که دارند خود به خود الزامی برای استانداردسازی فراهم می­آورند. گسترش هرچه بیشتر استانداردسازی به معنای تلفیق هر چه بیشتر و بهتر سازمان­های تولیدی مختلف و در نهایت رسیدن به نتیجه بهتر است.
امنیت اطلاعات تولید
اطلاعات هر سازمانی جزء مهمترین دارایی­ های آن سازمان محسوب می­ شود و همین موضوع سبب می­ شود که سازمان­ها خواهان آن باشند تا اطلاعات را در محیط محلی خود نگهداری کنند و تحلیل مطلوبی مورد نیاز است تا مدیران را بر قرار دادن اطلاعات در محیط ابرمتقاعد کند، کمااینکه وجود قراردادهای سطح سرویس مطلوب و همچنین قراردادهای استفاده از محیط ابر نیز اجتناب­ناپذیر است.
یکپارچه­سازی اطلاعات تولید
وجود اطلاعات یکپارچه جزء مهمی از سیستم­های اجرایی تولید توزیع­شده ابر است و وجود شکاف و یا تاخیر بین اطلاعات موجود در ابر و اطلاعاتی که عملاً در محیط کف کارخانه محقق می­ شود، به عنوان عاملی بازدارنده در به­ کارگیری ابر در سیستم اجرایی است، اما از آنجا که سیستم­های اجرایی تولید بحثی گسترده بوده و تمامی بخش­های آن الزام به استفاده از اطلاعات بلادرنگ ندارند، وجود یک برنامه ریزی بلندمدت بر گذار نرم به محیط ابر الزامیست.

۴٫۷ سیستم های اجرایی تولیدمبتنی بر ابرفعلی

مدل محاسبات ابری پتانسیل های بسیاری برای استقرار سیستم های مختلف از جمله سیستم های اجرایی تولید به همراه آورده است اما از آنجا که هنوز خود این مدل درحال تکامل بوده و با چالش هایی روبرو است، خود این چالش ها مانعی در برابر استقرار کامل سیستم اجرایی تولید در محیط ابر است، با وجود چنین شرایطی بسیاری از شرکت ها که راه حل های سیستم های اجرایی تولید را برای کارخانه ها و محیط های صنعتی ارائه می دهند طرح های آتی خود را بر این مبنا قرارداده اند (از جمله شرکت plex و Bellwalk) در ادامه چندین شاخص فنی که مبنای قیاس این شرکت ها است معرفی شده است و نهایتا مقایسه ای اجمالی بین این شرکت ها و شرکت هایی که درحال حاضر راه حلی مبتنی بر ابربرای سیستم های اجرایی تولید خود ارائه نداده اند صورت می گیرد.
OEE[42] : این مقدار در حقیقت شاخصی برای اثربخشی تجهیزات و ماشین آلات موجود در کارگاه تولیدی است. به عبارتی کسری از درصد اشتغال تجهیزات به کل زمان در دسترس بودن تجهیزات است.
تفاوت بار پردازش ماکزیمم و بار پردازش مینیمم: این شاخص برای ارزیابی ظرفیت کاری ماشین ها است، به عبارتی ظرفیت کاری ماشین هادر کارگاه ، حد بالا و پائین دارد که تفاوت آنها شاخص مناسبی برای ارزیابی است.
نرخ دوباره کاری: به تاخیر افتادن کارها، عدم دسترسی به منابع به موقع در هر کارگاهی در بعضی مواقع منجر به اجرای مجدد آن کار می شود و این به منزله هدر رفتن منابع می باشد و هرچه این نرخ کمتر باشد، بازدهی آن کارگاه بیشتر خواهد بود.
هزینه استقرار MES: این شاخص در حقیقت به تفاوت استقرار سیستم متمرکز و توزیع شده و آن هم در محیط ابر باز می گردد.
همانطور که اشاره شد شرکت بل هاک(Bell Hawk) سیستم اجرایی تولید جدید خود را مبتنی بر ارائه داده است. این سیستم شامل کنترل رویداد ها مبتنی بر ابر است از جمله دسترسی از راه دور برای چاپ بارکد، به عبارتی عمل چاپ بارکد که مقدمه ای برای پیگیری کارهای درحال اجراست مستقل از مکان و به عنوان یک سرویس صورت می گیرد، ضمن اینکه این شرکت همواره درصدد بوده تا سیستم اجرایی تولید خودش را با لایه برنامه ریزی منابع سازمان یکپارچه سازد
شرکت بل هاک(Bell Hawk) مدعی است با اجرای سیستم اجرایی تولید مبتنی بر وب سرویس هایش تحت عنوان Web Hawk باعث کاهش هزینه ها شود و به طور متوسط با پیاده سازی فعلی در فروشگاه های وال مارت، و چندین بیمارستان باعث کاهش ۲۰درصدی هزینه ها شده است، مقدار واقعی با استقرار هرچه بیشتر این سیستم مشخص می­ شود. برای ارزیابی در دسترس بودن منابع، وب هاک، همانطور که از نام آن مشخص است، وب پرتالی را ارائه می­دهد که این وب پرتال، وب سرویس­های مختلفی را برای دسترسی و کنترل مستقیم بر منابع ارائه می­دهد. این سیستم نرخ دوباره­کاری را به ۲ درصد کاهش داده است.
شرکتی دیگر که راه­حل سیستم اجرایی تولید ابری ارائه داده است، شرکت پلکس(plex) است. این راه حل که تحت عنوان پلکس آنلاین خوانده می­ شود، نرخ دوباره­کاری را از متوسط ۶ درصد در میان شرکت های مشابه به کمتر از ۱ درصد کاهش داده است. این راه حل که در حقیقت تعمیمی بر راه حل برنامه­ ریزی منابع سازمان شرکت پلکس است که برای کنترل اجرای تولید نیز مورد استفاده قرار گرفته است.
ادعایی که پلکس مبنی بر بهبود سیستم­های اجرایی تولید داشته است این است که OEE را از متوسط جهانی که ۶۰ درصد است به ۸۵ درصد افزایش داده است. در ادامه فاکتور های تشکیل دهنده OEE و مقدار آن که توسط پلکس آنلاین به دست می ­آید، آمده است.
شکل۴٫۸ شاخص OEE و سیستم اجرایی تولید ابری
سایر شرکت­ها که در حال حاضر راه­ حل­های سیستم­های اجرایی تولید ارائه می­ دهند، شرکت­های آپریسو(Apriso)، سپ(SAP) و زیمنس (Siemens) هستند. شرکت سپ چون یک شرکت جامع است، تمرکز خاصی بر سیستم اجرایی تولید ندارد، شرکت زیمنس نیز بررویکرد عاملگرا تمرکز دارد. شرکت آپریسو نیز که در این میان شرکتی است که صرفاً برسیستم­های اجرایی تولید کار می­ کند نیز نسبت به کاربرد ابر در این سیستم­ها مردد است.

۴٫۸ جمع­بندی

در این فصل چارچوب جامع سیستم اجرایی تولید در محیط ابری، برای شرکت جم­ساز مطرح شد. این شرکت در حال حاضر برای تولید دارای مدل فرایند خاص خود می­باشد. برای ابری کردن چنین مدلی، ماژول­های اصلی که قابلیت استفاده در ابر را داشته از این مدل فرایند خارج کرده و در محیط ابر توزیع کردیم و تا حد امکان مدل فرایند داخلی، در جمساز را سبک ساختیم. تمامی سایت­های مرتبط که با همکاری یکدیگر تولید نهایی را ارائه می­ دهند، نیز به وضع مشابهی همینطور خواهند بود.

فصل پنجم- جمع­بندی و نتیجه ­گیری

در این فصل خلاصه و جمع­بندی از مطالب این تحقیق و نتایج آن آورده می­ شود و در خصوص محدودیت­های تحقیق و اقدامات آتی بحث خواهد شد.

۵٫۱ خلاصه تحقیق

در این تحقیق چارچوبی جامع برای سیستم­های اجرایی تولید با بهره گرفتن از مدل محاسبات ابری ارائه شد. در فصل نخست در خصوص تعریف صورت مسئله و تعیین حوزه و ساختار تحقیق بحث شد. در فصل دوم به بررسی ادبیات موضوع در چند حوزه مفاهیم اولیه سیستم­های اجرایی تولید، تولید توزیع­شده، سرویس­گرایی و مدل محاسبات ابری پرداخته شد. در خلال این فصل توابع اصلی سیستم­های اجرایی تولید بر اساس استانداردهای مختلف مطرح شد. استانداردهای اصلی استاندارد MESA بوده و استاندارد بعدی که جامعتر بوده،ANSI/ISA 95 می­باشد که MESA نیزمبنای آن بوده است. این استانداردیک مدل عام برای سیستم­های اجرایی تولید ارائه می­دهد که مبنای تحقیق در فصول آتی قرار گرفت.
متعاقباً بحث تولید توزیع­شده مطرح شد و چشم­اندازها و مفاهیم تولید توزیع­شده نیز مرور شد. مفاهیمی نظیر تولید هولونی و عامل­گرا، سپس نقش فناوری اطلاعات در تولید توزیع­شده و انواع سبک­های به­ کارگیری مطرح شد. توسعه محصول به صورت همروند، عنوان شد. بحثی که مبنای تکامل مشارکتی محصول است. سپس متدولوژی­های متداول که برای تولید توزیع­شده به کاررفتند نیز مشخص شد. سیستم­های اجرایی تولید توزیع­شده، با توجه به مواردی نظیر سفارشات غیر قابل پیش ­بینی، کارگاه­های پویا و پیچیدگی توزیع­شده، مورد بحث قرار گرفت ونهایتاً سیستم­های توزیع­شده قبلی نظیر متامورف،پابادیس و الگوهای طراحی هرکدام، نظیر میانجی و مدیر سفارش با نگاهی دقیق­تر بررسی شد.
در ادامه مدل محاسبات ابری و ویژگی­ها و پتانسیل­های آن، نقاط قوت و ضعف آن، فرصت­ها و تهدید­های آن و ویژگی­هایی نظیر مجازی­سازی و خاصیت الاستیکی ابر و … بحث شد. سپس بحث سرویس­گرایی و شناسایی سرویس­ها که مبنای مدل محاسبات ابری در این تحقیق است به صورت مفصل مورد بررسی قرار گرفت.
در فصل چهارم رویکرد مورد استفاده در ادامه تحقیق مطرح شد، در حین به­ کارگیری رویکرد نیازمند به کارگیری متدولوژی مناسب برای شناسایی سرویس­های مورد نظر در سیستم مورد بررسی بودیم، نهایتاً در متدولوژی SOMA ، راه حل ESB برای ماژول اصلی این سیستم یعنی مدیریت سفارش انتخاب شد. درطی مراحل شناسایی سرویس­ها، در این متدولوژی مدلسازی سرویس-هدف و تجزیه دامنه صورت گرفت. سپس مراحل چارچوب از دید محاسبات ابری مطرح شد و نحوه توزیع این ماژول­ها در محیط ابر مرور شد.
ماژول­های اصلی سیستم اجرایی تولید توزیع شده، مدیریت سفارش­ها، مدیریت منابع، زمانبندی، پی­گیری، بازرسی، مدیریت تعاریف است، برای به­ کارگیری تمامی این ماژول­ها نیازمند آن بودیم تا با نمودارهای فعالیت، نحوه تعامل آن­ها را با یکدیگر نشان دهیم.
ارتباط بین ماژول­ها بحثی است که در ادامه مطرح شد، این موضوع که مهمترین چالش به­ کارگیری سرویس­های توزیع­شده در محیط ابر است و راهکاری مناسب برای آن پیشنهاد داده شده است و در ادامه نمودار های توالی و تعامل آن­ها با هم نیز نشان داده است.
در ادامه ملزومات و نیازمندی­های طرح این ماژول­ها در محیط ابرمطرح شد و ملزوماتی نظیر نحوه به کارگیری، مدل استقرار، نیازمندی­های کاربران، توافقات و … شرح داده شد. ضمن آنکه مدل کنترل بین ماژول­ها نیز در خلال این بحث مطرح شد.

۵٫۲ نتایج تحقیق

در جمع­بندی نتایج این تحقیق بایستی گفت که مزیت اصلی این چارچوب طرح مسئله سیستم­های اجرایی تولید در محیط ابر می­باشد، به طوریکه ماژول­های اصلی این سیستم که در حال حاضر به صورت متمرکز عمل می­ کنند، از پیکربندی فعلی استخراج شده و در محیط توزیع­شده ابر قرار می­گیرد تا سایت­های مختلف و توزیع­شده قابلیت ادامه تولید همروند را با هم داشته باشند، از ترکیب مسائل مطرح شده چارچوب جدیدی عنوان شده است که از نقاط قوت محاسبات ابری بهره جسته تا روند تولید توزیع­شده را به بهترین نحو یکپارچه سازد.
سیستم­های اجرایی تولید سیسستم­هایی هستند که به طرز چشمگیری اجرای تولید را که همواره با مباحثی نظیر پویایی و انعطاف پذیری مطرح بوده است را مدیریت کرد و نقطه قوت آن تدوین نظام­مند اصول مدیریت اجرا در تولید است. در این سیستم­ها با توجه به گسترش روز افزون تولید توزیع­شده در نقاط مختلف، سعی شده است تا با محیط­های توزیع­شده نیز بسط داده شود، تلاش­ های فراوانی در این زمینه صورت گرفته است، اما تا کنون اجرای تولید در محیط ابر مطرح نشده بود.
در حقیقت در این تحقیق چارچوبی ارائه شد که مبنای نظری آن سیستم­های اجرایی تولید متمرکز بودند و کم کم ساختار و شاکله چارچوب پیشنهادی با توجه به پتانسیل­های ابر شکل گرفت.

۵٫۳ مقایسه با سایر چارچوب­ها

برای مقایسه چارچوب فعلی با بهره گرفتن از مدل محاسباتی ابر، چارچوب­های مختلفی پیشنهاد می­ شود، اما اکثر آن­ها برای محیط­های متمرکز بوده و تا کنون در محیط­های توزیع­شده تعمیم داده­نشده­اند، اما آنچه در حال حاضر، به عنوان چارچوبی توزیع­شده برای سیستم­های اجرایی تولید مطرح می­ شود، بحث عامل­گرایی که عامل­های مختلف تولید را به صورت خود مختار به کار می­گیرد. در ادامه جدولی برای مقایسه رویکرد پیشنهادی و عامل­گرایی با توجه به ویژگی­های تولید توزیع­شده مطرح می­ شود.

چارچوب/ویژگی

انعطاف­پذیری

الاستیکی

خودمختاری

جنبه­ های مدل کسب و کار

جامعیت

تولید ابری

*

*

پژوهش های پیشین با موضوع نقش جذب دانش در نوآوری ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

اکتساب: ظرفیت اکتساب، توانایی شرکت در محل یابی، شناسایی، ارزش گذاری و اکتساب دانش خارجی می باشد که برای عملیاتش مهم می باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شبیه سازی: ظرفیت شبیه سازی به توانایی شرکت در جذب دانش خارجی اشاره می کند. این ظرفیت می تواند به صورت پروسه ها و روتین هایی تعریف شود که به اطلاعات یا دانش جدید کسب شده اجازه می دهند که مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند، پردازش شوند، تفسیر شده، درک شده و درونی شده و طبقه بندی شوند.
تبدیل: ظرفیت تبدیل، توانایی شرکت برای توسعه و اصلاح روتین های داخلی می باشد که انتقال و ترکیب دانش قبلی را با دانش اخیراً کسب و شبیه سازی شده سهولت می بخشد. تبدیل ممکن است با افزودن یا حذف دانش یا با تفسیر و ترکیب دانش موجود به یک روش ابداعی متفاوت به دست آید.
کاربرد: ظرفیت کاربرد به ظرفیت سازمانی مبتنی بر روتین هایی اشاره می کند که شرکت ها را قادر می سازد تا دانش کسب، شبیه سازی و تبدیل شده را با عملیات و روتین هایشان نه تنها به منظور اصلاح و گسترش دانش موجود ترکیب کنند بلکه به منظور ایجاد عملیات، صلاحیت ها، روتین ها، کالاها و فرم های سازمانی به کار بندند (خیرخواهان، ۱۳۸۹، ۲۱-۲۲).
جدول ۲-۳: مولفه ها و ابعاد مرتبط با ظرفیت جذب دانش (منبع: پیشنهادی محقق)

ردیف
مولفه
شاخص

۱

اکتساب

جمع آوری مستمر اطلاعات در خصوص همکاران، نظارت و شناسایی فرصت ها و تهدیدات، ارتباط و همکاری مستمر با مراکز علمی، ارتباط با مراکز R & D و مشتریان جهت کسب اطلاعات.

۲

شبیه سازی

تطبیق دانش کسب شده با نیازهای سازمان، تطبیق دانش کسب شده برای به کارگیری فناوری های جدید، تطبیق دانش کسب شده با تولید محصولات جدید، تطبیق دانش کسب شده جهت پاسخ به تقاضای بازار.

۳

تبدیل

استفاده از فناوری های جدید جهت بهبود گردش اطلاعات، حمایت از جستجوی دانش و نوآوری، حمایت از انتقال داوطلبانه دانش بین اعضای سازمان، تطبیق نوآوری های رقبا با نیازهای سازمان، یکپارچگی واحد R & D با واحدهای دیگر سازمان.

۴

کاربرد(به کارگیری)

استفاده از تکنولوژی های سودمند، استفاده از دانش و فناوری های موفق، استفاده از دانش و تجربه کارکنان در راستای تلفیق و تفسیر دانش جدید، اجراء برنامه های خاص جهت ارتقاء درک و تحلیل دانش مدیریان، برگزاری دوره های منظم جهت آموزش اعضا.

۲- ۱- ۷- شاخص های ظرفیت جذب دانش
شاخص های هشت گانه ظرفیت جذب شامل ادغام، شناسایی، انتقال، استفاده، اکتساب، اکتشاف، ارزش گذاری و اجتماعی سازی می باشد که با توجه به وزن تکرار هر متغییر و کاربرد آن ها در تحقیق پیش رو، به چهار مورد آن ها پرداخته خواهد شد (شاهبندرزاده و رضایی، ۱۳۹۲).
شناسایی: یکی از شاخص های ظرفیت جذب دانش، شناسایی می باشد، که منظور توانایی شناخت و ارزش گذاری دانش بیرونی می باشد. در واقع برای استفاده اثربخش و خلاقانه از دانش های جدید توسط شرکت ها و عواملی که شناسایی ارزش دانش بیرونی را آسان می کنند که هم شامل دانش های گذشته که برای دانش های جدید مورد نیاز است و هم دانش های گرفته شده شرکت که از شرکت های دیگر و جاهای دیگر (محیط بیرونی) گرفته شده است و کاملاً با دانش خود شرکت متفاوت است (Jimenez-Barrionuevo, Garcia-Morales, & Molina, 2011).
اکتساب: این متغیر به ظرفیتی از شرکت ها اشاره دارد که دانش بیرونی را شناسایی و جذب می کند. شدت و سرعت تلاش شرکت ها در شناسایی و جمع آوری دانش کیفیت ظرفیت جذب شرکت ها را مشخص می کند. اکتساب به قابلیت شرکت ها در شناسایی اطلاعات بیرونی مربوط در بین اطلاعات موجود در اطراف شرکت ها اشاره دارد. به عبارت دیگر شرکت ها نیاز دارند که بدانند منابع اطلاعاتی آنان کجاست (Fosfuri & Tribo, 2008).
ادغام: فرآیندها و خط مشی های جاری برای تجزیه و تحلیل، پردازش، تفسیر و درک اطلاعات گرفته شده از منابع بیرونی برای درونی ساختن دانش می باشد (Haro-Dominguez et al, 2007).
انتقال: ظرفیت شرکت ها در توسعه و پالایش خط مشی های جاری برای ساده سازی ترکیب دانش موجود و به دست آمده از دو مرحله گذشته می باشد و شامل توانایی دسته بندی و سازگاری دانش بیرونی و ترکیب آن با دانش موجود و درونی می باشد Fosfuri & Tribo, 2008)).
استفاده: ظرفیتی که مبتنی بر خط مشی های سازمانی می باشد و شرکت ها را قادر می سازد تا شایستگی ها و توانایی موجود را گسترش و توسعه دهند و کالاهای جدید را ایجاد کنند و دانش اکتسابی و انتقال یافته را ترکیب کنند تا بهره وری کالاها و سرمایه انسانی افزایش یابد( Dominguez et al, 2007). توانایی تبدیل دانش انتقالی به مزیت رقابتی را گویند (Fosfuri & Tribo, 2008).
گومز[۲۰]و همکاران فرایند یادگیری سازمانی را شامل سه مرحله شناسایی، کسب و یکپاچه سازی می دانند که در سه سطح فردی، گروهی و سازمانی صورت می گیرد. این فرایند در نمودار ذیل نشان داده شده است:
نمودار ۲-۱: فرایند یادگیری سازمانی گومز و همکاران (Jerez-Gomez et al., 2005)
در تحقیق حاضر برای تبیین و سنجش ظرفیت جذب دانش به شکلی جامع از این مدل و مدل جرج و زهرا (۲۰۰۲)و همچنین مدل کاستوپولوس (۲۰۱۱) که دارای چهار مولفه (اکتساب، ادغام، تبدیل و به کارگیری دانش) بوده استفاده شده است.
بخش دوم
نوآوری
۲- ۲- نوآوری

فایل پایان نامه با فرمت word : پایان نامه بررسی چگونگی و بهینه سازی فرآیند پولیش‌کاری … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

SiO2

۶

۱۳/۷

CeO2

۶

۲۴/۵

Fe2O3

۷۰۰

۵/۵

۰۱/۵

Y2O3

۲۲۵

۵/۳

۳۲/۶

CuO

۵/۱

۶۹/۴

Mo2O3

این ذرات به دو گروه کاری پولیش‌کاری مکانیکی به طور مثال MFP و دیگری مکانیکی-شیمیایی CMP تقسیم‌بندی می‌شوند. این تقسیم‌بندی بر اساس میزان سختی‌ها نسبت به قطعه‌کار و قابلیت برقراری واکنش شیمیایی با قطعه‌کار در شرایط محیطی خاص می‌باشد.
ذرات ساینده‌ای همچون الماس، کاربید بور و کاربید سیلیکون که سختی بالاتری نسبت به Si3N4 دارند برای پولیش‌کاری مکانیکی(MFP) با قابلیت براده برداری زیاد به کار می‌روند. به وسیله چنین مکانیسمی قطر و هندسه قطعه‌کار به ابعاد نهایی و مورد نظر نزدیک می‌شود. ما بقی ذرات که از لحاظ سختی نرمتر هستند می‌توانند در CMP مورد استفاده قرار گیرند. طبق تحقیقات ]۸[ CeO2 نسبت به سایر ذرات ساینده عملکرد بهتری در روش CMP از خود نشان داده است. دو عمل مهم در CMP به کمک ذرات ساینده CeO2 اتفاق می‌افتد:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

الف) ذرات ساینده مستقیما وارد واکنش شیمیایی با قطعه‌کار (Si3N4) می‌شود که منجر به تشکیل لایه SiO2 روی قطعه‌کار می‌شود.
ب) سختی CeO2 به سختی لایه SiO2 تشکیل یافته نزدیک است ولی از سختی Si3N4 خیلی کمتر است(در حدود ۳/۱ سختی Si3N4). بنابراین Si3N4 به سختی توسط CeO2 می‌تواند خراش پیدا کند ولی لایه SiO2 توسط رفتار مکانیکی CeO2 می‌تواند از روی قطعه‌کار جدا گردد.
نمودار (۱-۳) تاثیر انواع ذرات ساینده را روی صافی سطح حاصله را در روش CMP نشان میدهد.
نمودار(۱-۳): تاثیر انواع ذرات ساینده را روی صافی سطح حاصله را در روش CMP. ]6[
واکنش بین ذرات ساینده و قطعه‌کار
CMP یک روش پولیش‌کاری است که از اصل واکنش جامد-جامد پیروی می‌کند. اگر انرژی مکانیکی به محل تماس دو شئ یا ابزار و قطعه‌کار اعمال شود بیشتر انرژی به انرژی حرارتی تبدیل می‌شود و یک حالت دما و فشار بالا در محل تماس به وجود می‌آورد. در چنین شرایطی تعادل اولیه از بین رفته و منجر به تغییر و تبدیل عناصر به علت تغییرات فازی و تجزیه مواد می‌شود. سرعت واکنش خیلی بالا است. یکی از علت‌های این امر هم تاثیر فزاینده فعال شدن فعالیت شیمیایی به واسطه حرارت و صدمات سطحی که به وسیله تنش و کرنش به وجود آمدند می‌باشد. در منطقه تماس قطعه‌کار و ذرات ساینده حتی اگر بار اعمالی کم باشد ولی فشار در نقطه تماس از استحکام مواد در همان چند نقطه تماس بیشتر است و چنین فشار بالایی برای شروع واکنش کافی خواهد بود. شکل(۳-۳) شماتیکی از منطقه تماس را در CMP نشان می‌دهد.
شکل(۳-۳): شماتیکی از منطقه تماس را در CMP
واکنش جامد-جامد در اندک زمانی در نقطه تماس تحت فشار بالا و حرارت تولید شده توسط اصطکاک اتفاق می‌افتد که منجر به جدا شدن ذره‌ای در مقیاس بسیار کوچک از روی قطعه‌کار می‌شود. نکته اصلی روش CMP استفاده از ذرات نرمتری است که بتواند در واکنش جامد-جامد با قطعه‌کار شرکت نماید. واکنش بین ذرات ساینده و قطعه‌کار (CeO2 و Si3N4) را می‌توان به صورت خلاصه به شرح ذیل نشان داد]۵[:
Si3N4 + CeO2 SiO2+CeO1.72 +CeO1.83 + Ce2O3 + N2 (g) (1-3)
همان طور که در معادله فوق آمده است امکان تشکیل انواع اکسیدهای سریم در محصولات وجود دارد. مهمترین محصول واکنش که مورد نظر می‌باشد SiO2 می‌باشد. کل مراحل واکنش‌های شیمیایی را می‌توان به دو دسته ذیل تقسیم‌بندی نمود:
واکنش اکسایش به کاهش
واکنش تبادلی (تبادل هر دو یون کاتیون و آنیون)
Si SiO2 OR SiO42- (۲-۳)

منابع مورد نیاز برای پایان نامه : مطالب در رابطه با شبیه سازی و مدل سازی ریاضی ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

زمان تامین (عملکرد عرضه­کننده)

۲-۷-۲- مبانی نظری رویکرد پویایی­شناسی سیستم و مدلسازی ریاضی
عمده مدلهای ریاضی کلاسیک به دو دسته قطعی و غیر قطعی تقسیم می­شوند. در مدلهای قطعی فرض بر این است که همه متغیرهای مدل معین و ثابت هستند در حالی که در مدلهای غیرقطعی، پارامترهای نامشخص و تصادفی نیز وارد می­شوند. برخی از مدلهای زنجیره تامین بر مبنای تئوری و شبیه­سازی هستند و هر دو جزء قطعی و غیر­قطعی را شامل می­شوند. بنابراین به عنوان مدلهای هیبریدی یا ترکیبی به آنها نگریسته می­ شود. در مدل­سازی ریاضی فضای حالت یک رویکرد قطعی حاکم است. اما در مدلسازی و شبیه­سازی پویایی­شناسی سیستم یک رویکرد ترکیبی حاکم می­باشد به طور کلی در این فصل می توان نتیجه ­گیری کرد که­:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱- به دلیل رویکرد تحلیلی انتقادی در فرایند مدلسازی، این فرایند درک بهتری را از ساختار سیستم فراهم می ­آورد. در جریان این فرایند، مدلساز و تیم کارفرما درگیر فرایندی می­شوند که هدف آن بهبود مداوم مدلی است که از واقعیت ارائه می­ شود. شبیه­سازی سیستم معمولاً منجر به درک جدیدی از ساختار سیستم می­ شود که در دور بعدی امکان تهیه مدل­های کامل­تری را فراهم می­سازد. این یک امتیاز بزرگ برای مدل­های پویایی سیستم­ها است که در آن مدل سیستم به صورت جعبه سفید (به معنای آنکه روابط علی بین اجزاء توضیح داده میشود) تهیه می­ شود. در مقابل، مدل­های ریاضی معمولاً جعبه سیاهی از موضوع را ارائه می کنند (روابط ریاضی و آماری بین متغیرها بدون توضیح ساختار رفتاری).
۲- مدل­های پویایی­شناسی سیستم­ امکان وارد کردن متغیرهای کمی و کیفی را به طور همزمان در سیستم فراهم می ­آورد. این امتیاز مهمی است که در مدل­های ریاضی پیاده­سازی آن بسیار مشکل است. فارستر در ابتدای کار خود درک کرده بود که پویایی سیستم­ها باید برمبنای یک رویکرد تجربی و براساس شبیه­سازی رایانه­ای شکل بگیرد. این رویکرد باعث می­ شود تا با نوشتن معادلات غیر­دقیق برای متغیرهای کیفی و شبیه­سازی عددی آنها، تاثیر این عددها بر روی کل سیستم درک شود.
۳- باتوجه به محدودیت مفهوم­سازی، می­توان بیان داشت که همه مدل­ها به نوعی ناکامل هستند، چرا که مدل در ذات خود نمونه کوچکی از موجودیت­ها و روابط دنیای واقعی است. محدوده این ساده شدن، عمدتاً در مرز مدل بیان می­گردد که نشان­دهنده مفاهیمی است که در مدل لحاظ شده و در واقعیت به صورت مجرد وجود ندارد (مفاهیمی که به صورت انتزاعی و برای یکپارچه­سازی تعدادی از مفاهیم واقعی استفاده شده ­اند) و یا برعکس، مفاهیمی که در دنیای واقعی وجود دارند و برای اجتناب از پیچیدگی مدل، با توجه به هدف مدلسازی فعلاً از آن صرف­نظر شده است. مدلسازی پویایی­شناسی سیستم­ را می­توان یک فرایند تکراری در نظر گرفت که با هر تکرار جزئیات بیشتری در آن لحاظ می­گردد و در نهایت مدل پیچیده­تر و کامل­تری نسبت به قبل خواهیم داشت.
۲-۷-۳- شبیه­سازی زنجیره تامین با بهره گرفتن از رویکرد پویایی­شناسی سیستم
با مرور مبانی نظری و تحقیقات انجام شده در زمینه ارزیابی زنجیره تامین با بهره گرفتن از پویایی­شناسی سیستم استنباط می­ شود که زنجیره­های تامین را به عنوان یک سیستم و با بهره گرفتن از شبیه­سازی دینامیکی می­توان مورد ارزیابی و مطالعه قرار داد زیراکه­:
– زنجیره­های تامین پویا هستند ودر طول زمان رفتارهای متفاوتی را از خود نشان می دهند. به عنوان مثال پویایی­هایی که توسط تامین­کنندگان مواد اولیه در طول زمان در شبکه تامین و حمل و نقل مواد اولیه وجود دارد یا قمیت­هایی که در شبکه وجود دارد و در زمان های مختلف متفاوت می­باشد. همچنین بازار تقاضایی که در طی زمان تغییر می­ کند نمونه­هایی از وجود پویایی در زنجیره هستند.
– آنها دارای اثر متقابل می­باشند. به این معنی که اجزاء سیستم اثر متقابل بر همدیگر دارند و این فعل و انفعالات باعث رفتارهای مختلف سیستم می­ شود. در زنجیره­های تامین مدرن بسیاری از پویایی­های مورد نظر با انواع مختلف این تعاملات تولید می­شوند. به عنوان مثال در زنجیره­های تامین خدمات تعامل بین کاربر اطلاعات و فراهم­کننده سرویس­های اطلاعاتی ممکن است رفتارهای متفاوتی را در زنجیره پدید آورد.
– زنجیره­های تامین پیچیده هستند و فعالیت­هایی که در سیستم انجام می­ شود ممکن است تابعی از تعداد زیادی متغیرهای کلیدی باشند که روابط متقابل بسیار قوی با هم دارند. توانایی درک این شبکه بعنوان یک کل واحد و تجزیه و تحلیل تعامل بین اجزاء مختلف سیستم و فیدبک­های بین آنها بدون استفاده از مدلسازی دینامیکی به عنوان یک ابزار در مدلسازی شبکه ­های زنجیره تامین بسیار دشوار و یا حتی غیر ممکن می­باشد.
اما علی­رغم این موارد، جدول ۲ پیوست نشان می­دهد که همچنان رویکرد مدلسازی، رویکرد غالب در ارزیابی زنجیره تامین بوده و استفاده از رویکرد شبیه­سازی و به خصوص استفاده از تکنیک پویایی­های سیستم در این زمینه اندک بوده است. بنابراین همچنان خلأ بسیار عظیمی در این زمینه با بهره گرفتن از رویکرد پویایی­شناسی سیستم وجود دارد.
بر اساس پیشینه تحقیق اکثر تحقیقات انجام شده تنها به دنبال شبیه­سازی بخشی از زنجیره هستند­. مثلاً به بحث شبیه­سازی و بهینه­سازی تامین یا تولید- توزیع به تنهایی پرداخته شده است. اما با توجه به وابستگی سه جزء تامین، تولید و توزیع لازم است جهت بهینه­سازی کامل زنجیره­، اجزا فوق با توجه به نوع ساختار زنجیره به صورت ترکیبی در نظر گرفته شود.
۲-۷-۴- مدلسازی ریاضی ارزیابی زنجیره تامین
با مرور تحقیقات انجام شده در زمینه ارزیابی زنجیره تامین با بهره گرفتن از رویکرد مدلسازی ریاضی استنباط می شود که­:
بر اساس جدول ۲ پیوست تعداد مقالات منتشر شده در زمینه ارزیابی زنجیره تامین، در طول چند سال اخیر روند رو به رشد داشته است که این نشان از اهمیت تحقیق در این حوزه می­باشد.
با مرور تحقیقات در این زمینه می­توان نتیجه گرفت که در بیشتر مدلهای موجود، دستیابی به یک تابع هدف ماکزیمم یا مینیمم برای یک یا تعداد محدودی معیارها براساس یک سری محدودیت­ها می­باشد و در هیچکدام از مدلهای فوق با یک دیدگاه سیستمی به مساله توجه نشده است. این در حالی است که روابط علی متعدد و درهم تنیده در مدل زنجیره تامین وجود دارند و دستیابی به هدف مورد­نظر باید با توجه به متغیرها و روابط علی بین آنها باشد.
بنابراین عمده تحقیقات انجام شده از نوع چند هدفه یا آرمانی می­باشند و عمدتاً هدفها نیز عبارتند از­: حداقل کردن هزینه­ها، حداقل کردن زمان تحویل و …
در اکثر تحقیقات از مدلهای خطی استفاده شده است و از مدلهای شبیه­سازی کمتر استفاده شده است.
در هیچکدام از تحقیقات از مدلسازی ریاضی سیستم­های پویا که هدف از آن تعیین ماهیت سیستم و تعیین پایداری یا عدم پایداری سیستم است استفاده نشده است.
بنابراین در نهایت می­توان چنین نتیجه ­گیری کرد که­:
با توجه به اهمیت زنجیره تامین خدمات و گسترش این حوزه لازم است که تحقیق بیشتری در این حوزه انجام گیرد.
با توجه به مطالب این فصل و نتیجه­گیریهای فوق به منظور ارزیابی زنجیره تامین نیاز به مدلسازی است. در ادبیات ارزیابی زنجیره تامین، استفاده از مدل­های ریاضی و مدل­های شبیه­سازی برای انجام این کار پیشنهاد شده است. با توجه به ابعاد و پیچیدگی روابط میان عناصر در زنجیره تامین خدمات شرکت مخابرات ایران، استفاده از مدل­های شبیه سازی، مناسب­تر و دقیق­تر به نظر می­رسد. این مدل­ها قادرند تا فضای آزمایشگاهی مشابه با واقعیت پدید آورند و بسیاری از روابط و مسائلی که مدلسازی ریاضی آنها غیرممکن و یا پیچیده می­باشد را مدلسازی نمایند.
بنابراین با توجه به اینکه در مدلهای ریاضی پیشین به زنجیره تامین از دیدگاه سیستمی پرداخته نشده است و روش پویایی­شناسی سیستم نیز به تنهایی فقط رفتارهای سیستم را شبیه­سازی می­ کند و به هویت سیستم کمتر توجه دارد در این تحقیق از یک دیدگاه ترکیبی استفاده می­ شود. یعنی اینکه علاوه بر شبیه­سازی رفتار سیستم، معادلات دیفرانسیل حاکم بر سیستم و معادلات ماتریس فضای حالت نیز به دست می­آیند و با بهره گرفتن از آنها می­توان برای بهینه­سازی سیستم و پیش ­بینی وضعیت آینده سیستم استفاده نمود.
فصل سوم
روش­شناسی پژوهش
۳-۱- مقدمه
به منظور انجام تحلیل­ها و ارزیابی زنجیره تامین خدمات که هدف این پژوهش است، باید از تکنیک­ها و ابزار مناسبی برای مدلسازی زنجیره تامین موردنظر و سپس تحلیل آن استفاده نمود. با توجه به نتایج حاصل از فصل قبل در این پژوهش از یک روش­شناسی ترکیبی پویایی­شناسی سیستم و مدلسازی ریاضی سیستم­های پویا استفاده می­ شود. در این فصل از تحقیق به دو موضوع پرداخته خواهد شد. در ابتدا روش تحقیق و در ادامه فرایند پژوهش معرفی خواهد شد.
۳-۲- روش تحقیق
۳-۲-۱-رویکرد فلسفی پژوهش
باتوجه به اینکه فلسفه غالب در رویکرد پویایی­شناسی سیستم فلسفه علی است و هدف اصلی آن کسب معرفت و بینش عمیق در باره کارکرد سیستم است، این روش­شناسی اصولاً در پارادایم”یادگیری” یا “تفکر سیستمی نرم” قرار می­گیرد. با این وجود گسترش دامنه­ این هدف به طراحی سیاست­های بهبود­یافته، پویایی­شناسی سیستم را به پارادایم “بهینه­سازی” و یا “تفکر سیستمی سخت” نیز مرتبط می­سازد. بنابراین، همانطور­که در شکل ۳-۱ نشان داده شده است، می­توان گفت که این متدولوژی در پیوستار متدولوژی های سیستمی، در فاصله بین متدولوژی­های نرم و سخت قرار می­گیرد. اما باید متذکر شد که پویایی­شناسی سیستم بیشتر متمایل به متدولوژی سیستمی نرم یا پارادایم “­یادگیری­” است. جایگاه متدولوژی پویایی­شناسی سیستم بر روی این پیوستار باتوجه به نوع تحلیلی که با آن انجام می­ شود، تغییر می­ کند. این متدولوژی می ­تواند به سمت “یادگیری” یا به طرف “بهینه سازی” در نقطه مقابل آن جابجا شود. بنابراین، متدولوژی پویایی­شناسی سیستم، متدولوژی نسبتاً انعطاف­پذیری است که می­توان آن را در سطوح مختلفی به کار گرفت و از ماهیتی کیفی و کمی برخوردار است. این نوع انعطاف­پذیری، پویایی­شناسی سیستم را برای مسائل مدیریتی که در سرتاسر پیوستار قرار دارند، کاربردی­تر می­سازد و طیفی از مسائل ساخت­یافته تا بدون ساختار را در بر می­گیرد (سوشیل، ۱۳۸۷، ۵۵).
سطح اجرا پیوستار سیستم ها تفکر سیستمی نرم تفکر سیستمی سخت
پارادایم یادگیری پویایی­شناسی سیستم پاردایم بهینه سازی
بدون ساختار ساخت یافته
پیوستار وضعیت مسائل مدیریتی
شکل ۳-۱- انعطاف­پذیری پویایی­شناسی سیستم در پیوستار سیستم(سوشیل، ۱۳۸۷، ۵۷)
بنابراین بسیاری از دانشمندان پویایی سیستم مانند آندرسون[۲۰۰] (۱۹۸۰)، میدوز[۲۰۱] (۱۹۸۰)، فارستر[۲۰۲] (۱۹۹۴) و استرمن[۲۰۳] (۲۰۰۲)، پویایی­های سیستم را به عنوان یک پارادایم متمایز در نظر می­گیرند زیرا که منطقی که بر پویایی­شناسی سیستم در مراحل مختلف چرخه پژوهش حاکم است متفاوت می­باشد (تدلی[۲۰۴]، ۲۰۰۲، ۳).

 
مداحی های محرم