وبلاگ

توضیح وبلاگ من

سایت دانلود پایان نامه: دانلود فایل ها در مورد : بررسی تطبیقی سیاست ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

نقشه شماره ۷: نوع دسترسی های محله چاهستانیها ۱۰۷
نقشه شماره ۸: کاربری وضع موجود محله سورو ۱۱۲
نقشه شماره ۹: کاربری وضع موجود محله چاهستانیها ۱۱۳
فصل اول
مقدمه
گسترش شهرنشینی از یکسو و توزیع و تمرکز جغرافیایی نابرابر ثروت از سوی دیگر در کشورهای درحال توسعه زمینه ی مهاجرت گسترده جمعیت، از حواشی فقر به سوی مراکز ثروت به منظور برخورداری از فرصت های اشتغال، درآمد، خدمات بیشتر و امید به آینده ای بهتر را فراهم کرده است. در چنین شرایطی شهرها، به ویژه شهرهای میلیونی کشورهای در حال توسعه به مکانی جهت تمرکز فقر تبدیل شده که به مرور زمان تعداد زیادی از فقرا به خاطر عدم توان و جذب اقتصادی در شهر، به حاشیه ها رانده می شوند.
در واقع نابرابری های موجود در نظام اقتصادی حاکم، دسترسی به بسیاری از فرصت های رسمی از جمله مسکن را برای بسیاری از فقرا غیرممکن ساخته است، بنابراین راه غیررسمی، امکان تأمین بسیاری از نیازها را برای فقرا مهیا می کند. در حال حاضر سکونتگاه های غیررسمی، سرپناهی برای درصد قابل توجهی از جمعیت شهرهای کشورهای در حال توسعه می باشند .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در ایران نیز به موازات رشد شهرنشینی، گسترش محلات فقیرنشین به ویژه سکونتگاه های غیررسمی از پدیده های فراگیر شهر معاصر بوده است.
در گذشته برای جلوگیری از گسترش سکونتگاه های غیررسمی سیاست هایی مانند تخریب کامل، تخریب و نوسازی مجدد، ساماندهی و بهبود کالبد بدون توجه به مسائل فرهنگی و مشکلات اجتماعی موجود در این محلات صورت می گرفته است.
امروزه در جهان، سیاست تخریب و تخلیه اجباری اسکان غیررسمی کاملاً مطرود و خلاف پایه ای ترین حقوق بشر دانسته شده است. در حال حاضر سیاست توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با در نظر گرفتن جنبه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها به همراه بهبود کالبد موجود این سکونتگاه ها، مطرح می باشد. این تحقیق نیز با بررسی تطبیقی دو محله سورو و چاهستانیها با پتانسیل های متفاوت(مثبت و منفی)در بندرعباس بدنبال راه حل های متفاوتی جهت توانمندسازی اسکان غیررسمی با تکیه بر مشارکت مردمی و رویکرد توسعه اجتماع- محور می باشد.
۱-۱- طرح موضوع و بیان مسئله
یکی از نیازهای اساسی بشر مسکن است. مسکن مکان و فضایی برای تجدید قوا، فراغت، آموزش، انتقال ارزش ها و هنجارها و روابط اجتماعی نخستین فراهم می آورد. هر گاه افزایش جمعیت شهری یا مهاجرت به شهرها بدون تناسب با برنامه ریزی و زیرساخت های اقتصادی- اجتماعی انجام گیرد یا کاستی ها و نارسایی هایی در سیاست های دولتی و بازار رسمی مسکن وجود داشته باشد، تأمین مسکن مناسب تبدیل به یکی از مشکلات اصلی زندگی شهری می شود. هجوم مهاجران فقیر و بی بهره از تخصص ها و مهارت های لازم برای زندگی در شهر و عدم جذب آنها در اقتصاد رسمی شهر سبب می شود تا عموم حکومت های محلی کشورهای در حال توسعه از عهده تأمین نیاز مسکن جمعیت در حال رشد شتابان برنیامده و ساخت و ساز مسکن از کنترل آنها خارج و بر اساس ساز و کارهای غیررسمی بدون نظارت انجام شود. در چنین وضعیتی جمعیت کم درآمد شهری با بهره گرفتن از شیوه هایی مانند خرید زمین های ارزان قیمت مرکز یا حاشیه شهرها و یا تصرف آنها عموماً بدون رعایت مقررات قانونی و ضوابط شهرسازی مانند اخذ پروانه ساختمان، به ساخت و ساز مسکن با شیوه هایی ابتدایی و کم هزینه اقدام می کنند. بر اثر عمل چنین ساز و کاری است که در عموم شهرهای بزرگ و متوسط کشورهای در حال توسعه اجتماعات سکونتی شکل می گیرد که به اسامی مختلف مانند حاشیه نشینی، زاغه نشینی، آلونک نشینی یا سکونتگاه های غیرمتعارف یا غیررسمی نامیده می شوند(وزارت مسکن و شهرسازی، سازمان عمران و بهسازی شهری،۱۳۸۷: ۱۲۹).
اسکان غیررسمی، پدیده نابرابری و فقر اقتصادی و از سویی نادیده انگاری اقشار کم درآمد در برنامه ریزی ها به ویژه برنامه ریزی های کالبدی و مسکن شهری است که اغلب در حوزه های تمرکز ثروت نمودار می گردد(شیخی، ۱۳۸۵: ۲۹). اینگونه سکونتگاه ها بیشتر در بین کشورهای در حال توسعه ای که بی مهابا و بدون هیچ برنامه و چاره جویی پیامدهای منفی، دل به رشد اقتصادی در بستر جهانی شدن سپرده اند، دیده می شود(صرافی ، ۱۳۸۷: ۷). بطوریکه سکونتگاه های غیررسمی برای درصد بسیاری از جمعیت شهرهای کشورهای در حال توسعه به عنوان سرپناهی می باشند(۳۱۷: ۲۰۰۲Abbott,). البته سرپناهی که با دیگر سکونتگاه های موجود در شهر تفاوت های اساسی دارد.
این سکونتگاه ها از آن جایی که بدون رعایت ضوابط برنامه ریزی شهری و فقدان نقشه شهرسازی و معماری پدید آمده اند با مشکلاتی کالبدی مانند مکان یابی غلط، عدم دسترسی مناسب به خدمات عمومی، عدم پیش بینی کاربری های خدماتی، آموزشی، فرهنگی، امنیتی و ایمنی مواجه اند. آن دسته از مناطق اسکان غیررسمی که بر روی زمینهای تصرفی ساخته شده اند ممکن است به لحاظ معیارهای زیست شناختی و ایمنی برای سکونت و کار مناسب نباشند و خطرات جانی تهدیدکننده ساکنان آنها باشد (وزارت مسکن و شهرسازی، سازمان عمران و بهسازی شهری،۱۳۸۷: ۱۲۹). مسکن غیر معمول، خیابان ها و کوچه های تنگ و باریک، مشکلات زیست محیطی و بهداشتی، فزونی و تراکم جمعیت، فقر فرهنگی و آسیب های اجتماعی، آسیب پذیری بالا در برابر حوادث طبیعی، سطح پایین برخورداری از امکانات و تسهیلات زندگی، عدم برخورداری لازم از امکانات، تأسیسات و خدمات شهری، اشتغال غالب در مشاغل غیررسمی، تصرف و عدم مالکیت قانونی بر زمین و… از ویژگی های سکونتگاه های غیررسمی محسوب می شود(صرافی، ۱۳۸۱: ۶).
همچنین از منظر معیارهای اجتماعی و فرهنگی گرد هم آمدن افراد کم درآمد در یک مکان جغرافیایی خاص سبب پدید آمدن انزوای اجتماعی و تکرار چرخه فقر و کاهش سرمایه اجتماعی شده است، وضعیتی که عمل و ساز و کارهای مردم سالارانه و مشارکتی را با کندی و مانع مواجه می سازد و تحقق آرمان حکومت یاری خوب شهری ناممکن جلوه گر می سازد(وزارت مسکن و شهرسازی، سازمان عمران و بهسازی شهری، ۱۳۸۷: ۱۲۹). بنابراین اسکان غیررسمی صرفاً مسأله ای کالبدی- فیزیکی نبوده و از عوامل کلان ساختاری در سطح ملی و منطقه ای ناشی می شود. رشد فزاینده جمعیت شهری از توان سازمان های دولتی و غیردولتی جهت توسعه و ارائه خدمات و تسهیلات شهری برای این جمعیت فزاینده، پیشی گرفته و برآورده نشدن نیاز مسکن و سرپناه اقشار کم درآمد در فضای رسمی و برنامه ریزی شده شهر، حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی را به گونه ای بی سابقه گسترش داده است(صرافی، ۱۳۸۱: ۶). محدود نبودن اسکان غیررسمی به یک یا چند شهر و گسترش آن در عموم شهرهای کشورهای در حال توسعه نشان می دهد این مسأله برخاسته از عوامل ساختاری اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است. از این رو چاره جویی آن به سیاستگذاری، برنامه ریزی و اقدام در سطوح ملی، منطقه ای و محلی در قالب نظامی هماهنگ و مرتبط میان بخشهای دولتی، خصوصی و مدنی است( وزارت مسکن و شهرسازی، سازمان عمران و بهسازی شهری، ۱۳۸۷: ۱۲۹).
در کشور ایران نیز تحولات ناشی از شکل گیری تقسیم کار بین المللی و دگرگونی ساختار اقتصادی کشور، افزایش و انباشت درآمدهای نفتی و اصلاحات ارضی بعد از دهه چهل از جمله علل عمده تسریع روند شهرنشینی و به تبع آن شکل گیری اسکان غیررسمی بوده اند.
محرومیت و عدم برخورداری سکونتگاه های غیررسمی از تسهیلات زندگی شهری در قیاس با دیگر نواحی شهری آنها را کانون مسائل بغرنج شهری و ضد توسعه پایدار انسانی نموده است. جای تردید نیست که در فرایند جهانی سازی، بسیاری از شهروندان به حاشیه رانده شده و از بسیاری از حمایت های اجتماعی نیز محروم می شوند. با این اوصاف پرداختن به مسئله اسکان غیررسمی نه تنها ضرورتی برآمده از ارزش های اعتقادی و انسانی، بلکه سازگار با منافع اجتماعی و پایداری سکونتگاه ها و توسعه ملی است. نباید فراموش کرد که فقر در هر جا تهدیدی برای کل است(صرافی، ۱۳۸۱: ۶).
آغاز مطالعه پدیده اسکان غیررسمی در ایران به صورت نسبتاً مفصل به اواخر دهه ۱۳۴۰ بازمی گردد. اولین مطالعات سازمان یافته پس از تشکیل وزارت آبادانی و مسکن، در سال ۱۳۴۲ و زیر نظر مدیریت امور اجتماعی آن وزارتخانه انجام شد که بیشتر به تشریح توصیفی زندگی ساکنان محلات حاشیه ای مربوط بود (حاج یوسفی، ۱۳۸۰: ۲۲). در آغاز دهه ۵۰ با همکاری سازمان برنامه و بودجه و مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران این سکونتگاه ها در چند شهر بزرگ کشور از جمله بندرعباس، همدان و کرمانشاه مورد مطالعه قرار گرفته که در این مطالعات ویژگی های عمومی این سکونتگاه ها تشریح شده و بر حسب نوع مسکن طبقه بندی شدند(ایراندوست و صرافی، ۱۳۸۶: ۲۰۳).
شهر بندرعباس را می توان از جمله پیشگامان بهسازی شهری در ایران به شمار آورد. نخستین تجربه بهسازی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی این شهر به مطالعات مربوط به محله ۱۰ هکتاری پشت بند باز می گردد. همچنین بندرعباس دومین شهری است که به برنامه بهسازی شهری و اصلاحات بخش مسکن که با همکاری دولت ایران و بانک جهانی از سال ۱۳۸۳ آغاز بکار کرده، پیوسته است(اسکندری دورباطی، ۱۳۸۷: ۱۰۸).
سکونتگاه های غیررسمی در شهرهای ایران از جمله در بندرعباس دارای ویژگی های متفاوتی هستند که از روند تکوین و تکامل و موقعیت آنها ناشی شده است . سکونتگاه ها بر اساس موقعیت جغرافیایی، مطلوبیت مکان، ویژگی های گروه های اجتماعی ساکن، سطح خدمات و تسهیلات، برنامه های پیش رو و امید به آینده، از ارزش سکونتی متفاوتی برخوردار می شود که به فراخور گونه های متفاوت سکونتگاه های غیررسمی ، سیاست ها و اقدامات متفاوتی باید در دستور کار مدیران شهری قرار گیرد تا گام برداشتن شهروندان تهی دست به سوی شرایطی بهتر رهگشایی شده و یکپارچگی با متن به جای جدایی گزینی حاشیه برگزیده شود .
شهر بندرعباس مرکز استان هرمزگان در منتهی الیه جنوب ایران در ۲۸ درجه و ۴۲ دقیقه عرض شمالی و ۵۶ درجه و ۲۴ دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ واقع شده است. ارتفاع شهر از سطح دریا حدود ۶/۰ تا ۴۰متر می باشد.از نظر اقتصادی شهر بندرعباس مهمترین شهر در استان هرمزگان است .این شهر در سال ۱۳۸۵ حدود ۲۷ درصد جمعیت کل استان و ۵۷ درصد جمعیت مناطق شهری را به خود اختصاص داده است. بندرعباس طی دهه های اخیر تحت تأثیر موج فزاینده مهاجرت و نیز به تبع آن افزایش جمعیت بوده است ، دلیل عمده افزایش جمعیت طی سالهای اخیر بروز تحولات اقتصادی نظیر افزایش قیمت نفت و شکل گیری بندرگاه های جدید بوده که به این ترتیب زمینه را برای مهاجرت افراد جویای کار فراهم کرده است .
از مهاجران وارد شده به استان در طی سالهای ۸۵- ۱۳۷۵ حدود ۵/۵۲ درصد به شهر بندرعباس وارد شده اند که اغلب مهاجرتهای صورت گرفته (۸۰درصد) برون استانی بوده است(مهندسان مشاور نقش پیراوش،۱۳۸۷: ۱۰۸-۱۰۷).
الگوی مهاجرت، نیاز به واحدهای مسکونی را افزایش داده، اما از آنجایی که عرضه مسکن کافی و مناسب برای جذب این جمعیت وجود ندارد ، مسکن مسئله ی بسیار مهم و حساسی برای این شهر خواهد بود. دلیل این امر هم عدم وجود تقاضای مؤثر برای تأمین مسکن است و اینکه مهاجرین عمدتاً کم درآمد هستند و تخصصی ندارند، این به معنی افزایش تعداد خانواده های کم درآمد شهر است که این امر باعث رشد واحدهای غیررسمی خواهد شد .
ساختار اشتغال استان و شهر بندرعباس به عنوان یکی از دلایل اصلی برای گسترش حاشیه نشینی و متعاقباً اسکان غیررسمی است.
جمعیت ساکن در سکونتگاه های غیررسمی حدود ۳۰ درصد جمعیت شهر بندرعباس را شامل می شوند که در ۱۲ محله از شهر استقرار یافته اند . در این تحقیق ۲ محله غیررسمی چاهستانیها و سورو به عنوان نمونه های موردی جهت بررسی تطبیقی توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی انتخاب شده اند .
محله چاهستانیها با مساحتی برابر ۱۰۶ هکتار در شمال شهر بندرعباس واقع شده است. این محله با توجه به روند توسعه شهر بندرعباس،از سال ۱۳۵۰ تا کنون در قالب بافت حاشیه ای در شمال بندرعباس شکل گرفته است .
جمعیت ساکن در محله چاهستانیها در سال سرشماری ۱۳۸۵ برابر با ۱۳۰۲۸ نفر بوده که در سال ۱۳۸۹ به ۱۵۵۰۴ نفر رسیده است . ساکنین این محله اصالتاً از مهاجرین روستای چاهستان، شهر تخت و روستاهای شهرستان میناب هستند .
دومین محله موردنظر، محله سورو با مساحتی حدود ۱۳۹ هکتار در جنوب غربی بندرعباس می باشد. این محله، محله ای با قدمتی تاریخی (قبل از سال ۱۳۰۰هجری شمسی) و در عین حال فرسوده جمعیتی حدود ۸۸۷۴ نفر را به خود اختصاص داده است که اکثراً بومی هستند (مهندسان مشاور پرداراز ،۱۳۸۹).
۲-۱- اهمیت و ضرورت تحقیق
تمرکز ثروت در شهرها و به تبع آن مهاجرت افراد از روستاها به شهرها، زمینه رشد سریع شهرها و تبدیل آنها به مکانی برای تجمع فقر را مهیا می کند.
شهری شدن فقر از بزرگترین چالش های توسعه جهانی است که در صورت تداوم روند نامطلوب کنونی، در طی سه دهه آتی شامل دو میلیارد نفر ساکنان نواحی فرودست شهری خواهد شد(۲۰۰۶UN-HABITAT,). فقر شهری مجموعه ای از فقر انتقال یافته از جامعه روستایی (توسط مهاجران به شهر) و نیز فقر تولید و باز تولید شده در جامعه شهری (توسط جابجایی های درون شهری) را در برمی گیرد(۲۰۰۶Davis,).
بنابراین مسئله اینست که حتی وقتی ارقام بالای رشد اقتصادی به رخ کشیده می شود، ساز و کارهای فقرزا و یا فراموشی تهیدستان در کارند. این به معنای ضرورت مبرم همراه نمودن رشد با سیاست های اجتماعی نظارت های اقتصادی و زیست محیطی به سود تهیدستان شهری می باشد(صرافی،۱۳۸۷: ۷).
پارادایم نوین توسعه پایدار که از مقبولیت جهانی روز افزونی برخوردار است، فقرزدایی را از الزامات پایداری برمی شمارد و برای تحقق آن در سطح اجتماعات محلی، استفاده و اتکاء بر منابع درونی را سفارش می کند که در این راستا، باید شیوه متفاوتی از نظام اداره مردمی یا حکمروایی برپا گردد تا قادر به بسیج منابع اجتماعات و هم افزایی آنها شود(صرافی،۱۳۸۷: ۸). همان گونه که در سند ملی توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی کشور آمده است، اسکان غیررسمی جلوه ای از فقر است که به طور عمده ناشی از نارسایی سیاست های دولتی و یا بی توجهی به نیاز مسکن اقشار کم درآمد در گذار شهرنشینی شتابان است. به بیان دیگر، در نبود بازار رسمی عرضه مسکن متناسب با توان مالی اقشار کم درآمد، تقاضای ایشان در بازار غیررسمی و یا رأساً توسط مصرف کننده- در شکلی از اقتصاد معیشتی و تولید غیرکالایی – پاسخ داده می شود. بدین سان، فقر شهری در نواحی فرودست شهری( اعم از سکونتگاه های غیررسمی و یا بافت های فرسوده) مجتمع می شود، ناحیه ای که چنانچه به خود رها شود، ساکنان را در چرخه گریزناپذیر فقر و همراهان آن، فساد و گرسنگی و بیماری اسیر می نماید. فقر مسکن، فقر شهری را در برمی گیرد(وزارت مسکن و شهرسازی،۱۳۸۳).
در گزارش دومین اجلاس اسکان بشر(استانبول۱۹۹۶)، فقر مسکن برای افراد و خانوارهایی تعریف شد که فاقد سرپناهی برخوردار از ایمنی و امنیت، سلامت و زیرساخت ها(مانند آب لوله کشی، تأسیسات بهداشت و فاضلاب و تخلیه زباله) باشند(۱۹۹۶UN-HABITAT,). مطالعات اخیر در رابطه با طرح جامع مسکن در ایران، فقر مسکن شهری را فراتر از فقر شهری نشان می دهد. بنابر برآورد بانک مرکزی ایران، چهارده میلیون نفر(۱۹درصد) از جمعیت کشور در سال ۱۳۸۵ زیر خط فقر به سر می برند. در صورت تسهیم به نسبت جمعیت شهری و در نظر گرفتن نسبت بیشتر فقرای روستایی، به رقمی حداکثر ۹ میلیون نفر فقیر شهری دست می یابیم. از سوی دیگر، جمعیت سکونتگاه های غیررسمی حداقل ۸ میلیون نفر و ساکنین بافت های فرسوده شهری نیز حداقل ۵/۲ میلیون نفر برآورد شده است که در مجموع رقم ۵/۱۰ میلیون نفر برای فقر مسکن در شهرهای کشور نتیجه گیری می شود(صرافی، ۱۳۸۷: ۸). این رقم دلالت بر بیشتر بودن میزان فقر مسکن نسبت به فقر شهری دارد. به عبارت دیگر بخشی از شهروندان با وجود داشتن حداقل درآمدی که فراتر از خط فقر است، همچنان استطاعت زندگی در سرپناهی ایمن، باکیفیت، سالم و برخوردار از خدمات پایه را ندارند.
نابرابری های شهری به صورت کمبود و فقر مربوط به نحوه سکونت، میزان بیکاری و بیسوادی، متوسط درآمد خانوار، شاخص های برخورداری از خدمات آب لوله کشی، گاز، برق و … منعکس می گردد(شیخی،۱۳۸۴: ۱۵۶). حاشیه نشینی و اماکن مسکونی غیررسمی که بیشتر مربوط به افراد کم درآمد و فقیرنشین شهرهاست، خود الگویی از رشد شهری را معرفی کرده و با توجه به فضایی که در شهر اشغال نموده اند مانع توسعه پایدار شهری به شمار می روند.
با رشد سریع جمعیت جهان و تمرکز آن در شهرها، مفهوم توسعه پایدار به عنوان مؤلفه اساسی تأثیرگذار بر چشم انداز بلندمدت جوامع انسانی مطرح گردید(قرخلو،عبدی و زنگنه، ۱۳۸۸: ۲). توسعه پایدار که طی دهه اخیر به تدریج به الگوواره جدیدی در برابر دیدگاه های علمی و سیاست های عملی مسلط در دنیا بدل شده، واکنشی است در برابر فرایندی از توسعه که چه در یک مقطع زمانی برای تمام ساکنان زمین و چه در طول زمان، حتی برای اقلیت توسعه یافته کنونی قابل استمرار و پایدار نیست(صرافی و محمدی، ۱۳۸۵: ۴۰). توسعه فیزیکی شتابان و نامتعادل شهرها، پیامدهای نامطلوب اقتصادی، اجتماعی و کالبدی داشته است. یکی از آثار و پیامدهای توسعه فیزیکی ناموزون و نامتعادل شهری، اسکان غیررسمی است که به عنوان چالشی فرا روی توسعه پایدار شهری مطرح می شود. امروزه همه شهرهای جهان به نوعی با پدیده اسکان غیررسمی مواجه هستند. انگلس یک صد سال پیش به وجود زاغه هایی در انگلستان اشاره کرده است و آن را ناشی از انقلاب صنعتی می داند(قرخلو،عبدی و زنگنه،۱۳۸۸: ۲).
البته امروزه شهرها فقط از لحاظ کالبدی مورد تهدید نیستند، بلکه هم افراد ساکن در این سکونتگاه ها در معرض تهدیدند و هم کارکرد این سکونتگاه ها تهدیدی برای شهرها به شمار می آید. توسعه پایدار شهری، توسعه ای است که در آن شهرها از جنبه های مختلف دارای رشد متعادل و موزون باشند. در شهرهای امروزی، عوامل متعددی مشاهده می شود که موجب برهم خوردن این نوع توسعه است و از عوامل تهدید کننده به شمار می آید و چه بسا مهمترین آن اسکان غیررسمی است. طبق آمارهای موجود حدود ۸ میلیون نفر از جمعیت ایران در این نوع سکونتگاه ها و در حاشیه یا درون شهرها زندگی می کنند(صرافی و محمدی، ۱۳۸۵: ۳۹).همین امر ضرورت پرداختن به آن را توجیه می کند. یکی از اهداف توسعه پایدار شهری« فقرزدایی» در شهرها می باشد. البته «فقرزدایی» به معنی «صدقه دادن به آنها» نمی باشد و این دو با هم متمایزند. ریشه کن کردن فقر به شیوه «صدقه دادن» منجر به ادامه روند گذشته و تشویق توسعه اسکان غیررسمی خواهد شد. بنابراین باید زمینه مشارکت شهروندان را جهت این امر مهم، فراهم نمود.
در واقع مدیریت شهری متناسب با شرایط امروز، به جای آنکه خود را متولی توسعه شهر بداند، باید خود را متولی پایدار بودن این توسعه برشمارد. لازمه پایدار بودن این توسعه، پایدار بودن زندگی شهروندان و به تبع آن پایداری نسبی اجزای اقتصادی آن است. مقوله توانمندسازی، اساساً بر دیدگاه «فقرزدایی» و همچنین «توسعه پایدار انسان محور» با تکیه بر مشارکت شهروندان و شهر متکی است(خضرایی، ۱۳۸۱: ۶۰).
توسعه اجتماع- محور به مثابه یک فرایند و به عنوان ابزاری در ارتقای مشارکت و حکمروایی مردم سالارانه در زمینه های مختلف اقتصادی- اجتماعی به کار گرفته می شود. در کل، توسعه اجتماع- محور را می توان به عنوان فرایندی محسوب کرد که به موجب آن گروه های اجتماع محلی قادر به کنترل تصمیمات و تخصیص منابع از بالا جهت توسعه محلی می شوند. در واقع این توسعه تلاشی جهت رفع نیازهای اقشار کم درآمد و محرومی است که در فقر به سرمی برند. رویکرد اجتماع- محور به دنبال توانمندسازی اجتماع محلی در کنترل تصمیم گیری و عملکرد نهادهایی است که در شرایط زندگی آنها تأثیر گذارند(محمدی و روستا، ۱۳۸۷: ۹۳).
ضرورت و اهمیت بحث مشارکت و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با رویکرد توسعه اجتماع- محور را نیز می توان در قالب توسعه پایدار شهری اثبات کرد .
مفهوم توسعه پایدار مفهومی در حال تحول و بحث برانگیز است، رایج ترین تعریف از توسعه پایدار توسط کمیسیون برانت لند ارائه شده است که توسعه پایدار را چنین تعریف می کند :
«توسعه ای که نیازهای نسل امروز را بدون محدود کردن امکانات نسل های آینده، برای رفع نیازهایشان پاسخ گو باشد.» در واقع توسعه پایدار مبین توسعه ای است متعادل و همه سو نگر و عدالت محور .
همانگونه که در تعریف نیز دیده می شود ، این نوع توسعه در برگیرنده دو مفهوم کلیدی است :

    • مفهوم نیازها و برآوردن آنها به ویژه نیازهای ضروری اقشار محروم که واجد اولویت هستند .
    • تفکر در مورد محدودیت های محیط زیست و فشار وارد شده بر آن برای پاسخگوئی نیازهای حال و آینده. در همین رابطه یعنی توجه به نیازهای نسل حاضر با در نظر گرفتن نسل های آینده .

آنچه در تعاریف ذکر شده آشکار است توجه به مسئله محیط زیست می باشد . بعد زیست محیطی نقطه توجه غالب در توسعه پایدار و از ارکان توسعه انسانی تلقی می شود. اما علاوه بر جنبه زیست محیطی دو بعد اقتصادی و اجتماعی نیز از مقولات مهم در توسعه پایدار محسوب می گردند(پور محمدرضا و حمیده، ۱۳۸۶ :۱۱).
این سه جنبه از توسعه پایدار در واقع تأمین سه نیاز ضروری عصر ما را در نظر گرفته است .

دانلود پایان نامه درباره : تأثیر توانمندسازی و هوش عاطفی کارکنان بر کیفیت خدمات ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

همدلی

درک مشکلات، همدردی و توجه فردی به مشتریان. این بعد به نگرش به مشتریان به عنوان انسان تأکید دارد.

عوامل ملموس

این بعد بر عناصر فیزیکی خدمات دلالت دارد. جذابیت تسهیلات، تجهیزات، آراستگی ظاهر کارکنان، ظاهر مناسب، موارد مکتوب و … از جمله عوامل ملموس هستند.

۵ـ۴ـ۲٫ کیفیت خدمات داخلی
مدل کیفیت خدمات فقط خدماتی را که بوسیله مشتریان استفاده می‌شود را مورد سنجش قرار داده و طبقه‌بندی می‌کند. اما دسته‌ای از عوامل تأثیرگذار دیگر نیز بر رضایت مشتری تأثیر می‌گذارند که بیشتر به صورت عوامل درون‌سازمانی عمل می‌کنند. که آنها را عوامل کیفیت خدمات داخلی می‌نامند. با سنجش کیفیت این عوامل مدیران قادر به تعیین فعالیت‌های لازم برای رسیدن به رضایت مشتری می‌باشند. این دانش مدیران را قادر می‌سازد به جای برخورد انفعالی در مقابل رضایت مشتری به صورت فعال عمل نمایند.

کیفیت خدمات داخلی به معنای رضایت کارکنان از خدمات دریافتی از ارائه‌دهندگان خدمات داخلی است و اجزاء آن عبارتند از:
ابزارها (تجهیزات)؛ تجهیزات و ابزارهایی که برای خدمت به مشتری از سوی سازمان ارائه می‌شود و شامل اطلاعات و سیستم‌های اطلاعاتی است.
کار گروهی؛ وجود همکاری میان افراد و بین واحدها در هنگام ضرورت.
حمایت مدیریتی؛ کمک مدیران به کارکنان برای کمک در خدمت‌دهی آنها.
همسویی اهداف؛ همسویی اهداف مدیران ارشد با کارکنان خط نخست.
ارتباطات؛ ارتباطات افقی و عمودی درون‌سازمان در هنگام لزوم.
پاداش و شناسایی؛ پاداش یا شناسایی کردن افراد در قبال عملکرد خوب.
آموزش؛ آموزش مفید، اثربخش و مختص به شغل به موقع.
خط‌مشی‌ها و رویه‌ها؛ خط‌مشی‌ها و رویه‌هایی که خدمت‌دهی به مشتری را تسهیل می‌کند.
قابلیت‌خدمت؛ احساس کارکنان در مورد توانایی‌شان در ارائه خدمت بهتر به مشتری (اعرابی و دیگران، ۱۳۸۲).
هسکت[۱۲۹] (۱۹۹۰)، بری[۱۳۰] (۱۹۹۱) و هارت[۱۳۱] (۱۹۹۳) به بحث و بررسی اجزاء کیفیت خدمات داخلی و اثرات آن بر کارکنان و رضایت مشتری پرداخته‌اند. هر چند این محققان کیفیت خدمات داخلی را از دیدگاه‌های متفاوت می‌نگرند اما همگی بر این نکته اتفاق‌نظر دارند که تلاش سازمان‌ها برای ارائه کیفیت خدمات به مشتریان خارجی باید با تأمین نیازهای مشتریان داخلی‌شان شروع شود. بحث هسکت مبتنی بر زنجیره «خدمت – سود» است که در چارچوب یک مدل به صورت زیر آمده است:
۱) هدایت به سوی کیفیت خدمات داخلی منجر به ۲) رضایت کارمندی می‌شود که این خود باعث ۳)خدمات‌دهی با ارزشی بالا و نتیجتاً ۴) رضایت مشتری و نیل به ۵) وفاداری مشتری و سرانجام ۶) سود و رشد سازمانی می‌گردد (Hallowell, 1996).
کیفیت خدمات داخلی
تعهد کارکنان
بهره وری کارکنان
طراحی محل کار
طراحی شغل
انتخاب و بهبود کارکنان
ارزیابی و پاداشهای کارکنان
اببزارهای ارائه خدمت به مشتری
رضایت کارکنان
رضایت و
وفا داری مشتری
ارزش خدمات
سودآوری
رشد درآمد
آنچه عاید مشتری
می شود
طراحی و ارائه خدمات جهت تامین نیازهای مشتریان.
شکل ۹-۲: زنجیره­ی خدمت-سود(Hallowell, 1996)
۶ـ۴ـ۲٫ پیامدهای کیفیت خدمات بانکی
مدیران سازمانها بایستی بدانند که کیفیت خدمات یک استراتژی سود برای سازمانشان می‌باشد. آنها بایستی به این باور برسند که سرمایه گذاری در کیفیت خدمات منجر به سودآوری سازمان می‌گردد. لیکن بایستی در نظر داشت که ارتباط بین کیفیت خدمات و سود یک رابطه ساده نیست.
پژوهشگران برای پاسخ دادن به اثر کیفیت خدمات بر سود، بین اثرات تهاجمی[۱۳۲] (برای مثال، بدست آوردن سهم بازار بیشتر) و اثرات تدافعی[۱۳۳] (حفظ مشتریان، کاهش هزینه‌های ترفیعی) تمایز قائل شده اند. در شکل(۴-۲) ارتباط بین کیفیت خدمات و سود که مشتمل بر هر دو اثر است، نشان داده شده است. بهبود کیفیت خدمات منجر به جذب مشتریان جدید(اثر تهاجمی)شده و همچنین سازمان را قادر می‌سازد تا مشتریان کنونی اش را حفظ نماید(اثر تدافعی) (Zeithaml & Bitner,1996;p252-253).
نتایج تحقیقات نشان دهنده ارتباط مثبت میان کیفیت ادراک شده و عملکردهای مالی سازمان است. در حقیقت شرکتهای با کیفیت ادراک شده بالا نوعاً از سهم بازار بیشتر، بازگشت سرمایه بالاتر و گردش دارائیهای بیشتر نسبت به شرکتهایی با کیفیت ادراک شده پایین تر، برخوردار هستند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که در بلند مدت مهمترین عامل اثر گذار بر عملکرد تجاری، کیفیت کالا و خدماتی است که سازمان نسبت به رقبای خود عرضه می‌کند.
کیفیت خدمات
حفظ مشتریان
هزینه ها
تبلیغات دهان به دهان

ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی با موضوع شناسایی و رتبه ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

شرکتهای مدیریت صادرات: این واسطه موافقت می نماید در ازای دریافت وجهی کلیه مراحل مربوط به صادرات، اعم از تبلیغات، تحقیقات، حمل و نقل و غیره را برای شرکتها انجام دهد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سازمانهای تعاونی صادرات: یک سازمان تعاونی صادرات است و فعالیتهای صادراتی را به نمایندگی از طرف تولید کنندگان متعدد انجام می دهد(همان).
دیدگاه دوم:
در این دیدگاه صادرات به ۷ دسته تقسیم می‌شود کخ عبارتند از: صادرات قطعی، صادرات موقت، صادرات قطعی در حجم تجاری، صادرات قطعی غیرتجاری(صادرات چمدانی)، صادرات از طریق قرارداد(SWAP)، ترانزیت خارجی و صادرات مجدد.
الف) صادرات قطعی
عبارتست از خارج کردن کالا از قلمرو گمرکی کشور به منظور فروش استفاده یا مصرف در خارج از قلمرو گمرکی کشور. صادرات قطعی با توجه به مقررات صادرات و واردات از نظر عاملین آن می‌تواند از طریق بازارچه‌های مرزی و شرکتهای تعاونی مرزنشینان و تجار انجام گیرد. واحدهای تولیدی نیز می‌تواند از طریق خرید متقابل[۴] و ورود موقت مواد اولیه نسبت به تهیه کالا و صادرات آن اقدام نمایند(اداره کل مقررات صادرات و واردات وزارت بازرگانی، ۱۳۸۸).
ب) صادرات موقت
عبارتست از خارج کردن کالا از قلمرو گمرکی کشور به منظور عرضه و نمایش در نمایشگاهها، تعمیر، تکمیل و فرآوری در خارج از قلمرو گمرکی کشور و سپس بازگرداندن آن به داخل کشور(همان).
ج) صادرات قطعی در حجم تجاری
برای حجم یا جنبه تجاری داشتن کالا معیار یا تعریفی مشخص نشده است. در ماده ۳ قانون صادرات و واردات آمده است که «مبادرت به امر صادرات و واردات کالا به صورت تجاری مستلزم داشتن کارت بازرگانی است» و در مورد ملاک تجاری بودن کالا بدین گونه شرح داده است که «کالاهایی که به تشخیص گمرک برای فروش، وارد یا صادر می‌گردد، اعم از این که به همان شکل یا پس از انجام عملیات تولیدی، تفکیک و بسته بندی، به فروش می‌رسد، تجاری تلقی خواهد شد»(همان).
د) صادرات قطعی غیرتجاری(صادرات چمدانی)
صادرات قطعی غیرتجاری از طریق پست و مسافر انجام می‌گیرد. در خصوص صادرات همراه مسافر به کشورهای مستقل مشترک المنافع که به گمرک ابلاغ شده به شرح زیر است:
ماده۱: توریستها و اتباع کشورهای مستقل مشترک المنافع که به جمهوری اسلامی ایران مسافرت می‌کنند مجاز خواهند بود، برابر مقدار ارزی که به سیستم بانکی کشور اظهار و اعلامیه ارزی دریافت داشته‌اند، اقدام به خروج کالاهای مجاز صادراتی به همراه خود از کشور نمایند(همان).
ماده ۲: مسافران ایرانی عازم کشورهای مستقل مشترک المنافع مجاز به خروج کالاهای مجاز صادراتی به همراه خود به میزان پانصد دلار می‌باشند. خروج کالا بیش از این مبلغ تنها زمانی مجاز است که با ارز منشاء خارجی و طبق اعلامیه ارزی بانکهای ایرانی صورت پذیرد( اداره کل مقررات صادرات و واردات وزارت بازرگانی، ۱۳۸۸).
ه) صادرات مجدد
صادرات مجدد عبارت است از «صدور کالاهایی که قبلا وارد شده است بدون فرآوری یا تغییر اضافی». چنان چه صادرات مجدد از طریق بنادر، مناطق آزاد یا انبارهای تحت حفاظت گمرک انجام گیرد، مشمول پرداخت حقوق گمرکی نخواهد بود. فرهنگ«وبستر»[۵] صدور کالاهایی را که قبلا وارد یک کشور یا قلمروی جغرافیایی شده است، صادرات مجدد تلقی کرده است مشروط بر آن که جنبه عمده فروشی داشته باشد(صادقی و همکاران، ۱۳۹۱).
به کالاهای ترانزیتی یا شبه ترانزیتی تحت هیچ شرایطی عنوان«صادرات مجدد» اطلاق نمی‌شود. کالاهای شبه ترانزیتی اقلامی هستند، که مالک یا صاحب آنها شناخته شده نیست و این افراد تابعیت کشوری را که کالا در قلمروی آن قرار گرفته است دارا نیستند(همان).
و) ترانزیت خارجی
عبارت است از عبور کالای خارجی از کشور. کالاهای ایرانی که تشریفات صادراتی قطعی روی آن انجام شده و از کشور خارج شده است، چنان چه در ارسال به مقصد دیگری، لازم باشد که از سرزمین ایران عبور کنند، روی آنها نیز تشریفات ترانزیت خارجی انجام می‌شود. ممکن است کالای خارجی که از کشور عبور می‌کند، توسط یک بازرگان ایرانی از یک کشور خریداری شده و به کشور ثالثی فروخته شده باشد، که در این صورت عمل بازرگان«صدور خدمات بازرگانی» نام دارد، نه صدور کالا( اداره کل مقررات صادرات و واردات وزارت بازرگانی، ۱۳۸۸).
ز) صادرات از طریق قرارداد(SWAP):
به منظور صرفه جویی هزینه حمل و نقل و استفاده از فرصتهای صادراتی تولیدات یک واحد تولیدی داخلی از یک مرز کشور صادر می‌شود(مرز نزدیک یک واحد تولیدی) و نیازهای قسمتی از بازارهای داخلی به آن کالا با قیمت مناسب از مرز همجوار آن بازارها وارد می‌شود این امور با توجیه صرفه اقتصادی انجام می‌گیرد( زینال زاده، ۱۳۸۵).
۲-۲-۳- فرایند صادرات
فرایند صادرات را می‌توان به هشت مرحله تقسیم کرد(صادقی و کربلائی اسماعیلی، ۱۳۸۹):
مرحله مقدماتی: صادر کننده در قدم اول باید به اخذ کارت بازرگانی کد اقتصادی و ایجاد یک حساب ارزی بپردازد.
مرحله بازاریابی: انجام فعالیتهای بازاریابی از انتخاب محصول گرفته تا بسته بندی نحوه توزیع و تبلیغات در میان مرزهای متفاوت فرهنگی کاری دشوار و پر چالش است. هر شرکتی پیش از تصمیم به صادرات باید نکات زیادی را در نظر بگیرد. شرکت صادراتی باید اطلاعات لازم و کافی درباره محیط بازاریابی بین المللی به دست آورد تا امکان موفقیت خویش را بیشتر نماید.
اخذ قیمت از کمیسیون نرخ گذاری: در این مرحله ابتدا تولیدکنندگان در خواست خود را طی نامه‌ای به اداره کل صادرات ارسال می‌دارند که طی بررسی و کارشناسیهای لازم در آن اداره نرخ لازمه را تعیین کرده و جهت تصویب به کمیسیون نرخ گذاری مرکز توسعه صادرات ارائه می‌شود که بعد از تصویب نرخ مورد نظر، کمیسیون نرخ گذاری مجوز لازمه صدور کالا را طی نامهای به اداره گمرک اعلام میدارد.
مرحله مذاکرات تجاری و قرارداد: فرایند مذاکره مهارتی است که هر کارفرما و حتی فرد معمولی ممکن است همه روزه به کار گیرد. در تعریف این کار مذاکره عبارت است از جریان مداوم رفت و برگشت ارتباطات به منظور رسیدن به یک تصمیم مشترک. بدون برقراری ارتباط مذاکرهای وجود ندارد(فیشر و یوری، ۱۳۷۵).
اعتبار اسنادی: صادر کننده بعد از انجام مذاکرات و رسیدن به توافق باید پیش فاکتور را برای خریدار ارسال نماید، و بعد به دریافت اعتبار اسنادی صادراتی اقدام کند. از مواردی که در پیش فاکتور ذکر می‌شود نحوه پرداخت وجه و نوع وسیله حمل کالاست(صدور پروفرم، گشایش اعتبار توسط خریدار و دریافت اعتبار اسنادی توسط صادر کننده) نمونه‌ای از اعتبارات اسنادی است.
مرحله تشریفات قبل از گمرک: در این مرحله، مجوزهای لازم که بستگی به نوع کالا و مقررات کشورها دارد اخذ شده و با شرکت حمل و نقل قرارداد بسته می‌شود(اخذ مجوز لازم در صورت نیاز اخذ گواهی مبدا از اتاق بازرگانی، صدور فاکتور اخذ بیمه نامه و اخذ قرارداد با شرکت حمل و نقل)
مرحله تشریفات گمرکی: در این مرحله کالا به اماکن گمرکی وارد می‌شود، قبض انبار صادر و اظهار نامه گمرکی برای ترخیص کالا ارائه می شود.
مرحله تشریفات بعد از گمرک: در این مرحله بعد از آن که کالا از گمرک ترخیص شد به موسسه حمل مورد نظر تحویل داده می‌شود، و مراحل دریافت پول توسط صادر کننده و ارائه اسناد به خریدار انجام می‌گیرد. تحویل کالا به موسسه حمل، ارائه اسناد حمل به بانک در مورد اعتبارات اسنادی و ارسال اسناد حمل به خریدار از مراحل تشریفات می‌باشد(صادقی و کربلائی اسماعیلی، ۱۳۸۹).
شکل‏۲‑۱- فرایند صادرات
تلاش برای رسیدن به اهداف چشم انداز ۲۰ ساله و ایجاد ظرفیت های جدید در جهت توسعه صادرات غیر نفتی همواره از جمله راهبردهای بلند مدت کشور در عرصه اقتصادی در طول سال های اخیر بوده است. از مزایای صادرات غیر نفتی می توان به: ۱) رهایی از صادرات تک محصولی نفت و مستقل شذن از بازارهای سیاسی و اقتصادی، ۲) جلوگیری از مهاجرت بی رویه روستائیان، کشاورزان و صنعتگران به شهرها و ۳) بهبود کیفیت تولید و قابلیت با توجه به امکان عرضه بیشتر اشاره نمود(توکلی و دهقانی سانیج، ۱۳۸۹).
انواع سازمان های دست اندر کار امر صادرات که می توانند در تسهیل و تسریع امر صادرات در کشورمان مؤثر باشند عبارتند از: اتاق بازرگانی، سازمان بازرگانی، گمرک، بانک ها، شرکت های بیمه، شرکت های حمل و نقل، شرکت های بازرسی، سازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی، سازمان صنایع و معادن، سازمان جهاد کشاورزی، سازمان انرژی اتمی، شرکت پست و شرکت مخابرات. دستگاه های مذکور(پس از تولید کالا) فعالیت هایی را به منظور صدور محصول انجام می دهند که فعالیت های اداری- خدماتی نامیده می شوند(ناظمی و همکاران، ۱۳۹۰).
در یک تقسیم بندی کلی می توان صادرات را به دو بخشک بازاریابی و عقد قرارداد با مشتری و تهیه محصول و امور بازرگانی(ارسال محصول به مشتری) تفکیک کرد.
شکل‏۲‑۲- فرایند مبادله کالا، منبع: زینال زاده ۱۳۸۵
براساس شکل فوق، شماره گذاری ها ترتیب عمومی تعاملات میان بخش های مختلف دست اندرکار در فرایند مبادله محصول را نشان می دهند. ماهیت محصول مبادله شده، سیاست بنگاه های طرف معامله، سیاست های تجاری دو کشور، امکانات موجود در فرایند مبادله و شرایط خاص زمانی و مکانی می توانند ترتیبات مذکور را با تغییر مواجهه سازند. مطابق شکل، پس از تعامل میان خریدار محصول در کشور مقصد با فروشنده محصول در کشور مبدأ، فعالیت هایی نظیر ارسال مشخصات محصول قیمت آن، پروفورما و نمونه کالا، سفارش خرید و عقد قرار داد صورت می پذیرد(زینال زاده، ۱۳۸۵).
در ادامه این فرایند، به منظور تبادل ارز حاصل از صادرات، درخواست گشایش اعتبار توسط وارد کننده به بانک کشور خود ارسال می شود و به دنبال ارسال اعتبار اسنادی با بانک کشور صادر کننده از سوی بانک کشور وارد کننده، صادر کننده محصول با اطلاع از وصول اعتبار اسنادی توسط بانک مبدأ اقدام به تهیه کالا، انعقاد قرارداد حمل و تهیه مدارک لازم جهت صدور محصول می کند و با ارسال کالا به سمت مقصد توسط شرکت های حمل و نقل، تهیه اسناد مورد نیاز جهت دریافت وجه کالا و اخذ وجه مطابق قرار داد از سوی صادر کننده انجام می گیرد(ناظمی و همکاران، ۱۳۹۰).
بطور کلی عوامل مؤثر بر کمیت و کیفیت صدور محصولات غیر نفتی را می توان در دو دسته «موانع صادراتی در داخل کشور» و «موانع بین المللی» جای داد.
موانع صادرات در داخل کشور خود به سه دسته عوامل تحت عناوین«موانع درون بنگاهی» که به مسائلی مانند کیفیت عوامل تولیدی بنگاه اشاره دارد، «موانع اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، جمعیتی، طبیعی» که به مسائلی نظیر پدیده های طبیعی، عملکرد رقبا، مقررات اداری می پردازد و «موانع اداری- خدماتی» قابل تقسیم است. موانع اداری خدماتی صادرات به دیوانسالاری و هزینه های بنگاه در فرایند صادرات محصول پس از تولید اشاره می کند(ناظمی و همکاران، ۱۳۹۰).
۲-۳- نظریه‌های تجارت بین الملل
۲-۳-۱- نظریه مرکانتیلیستها
اولین نظریه ای که در تجارت بین الملل ارائه شده در اوسط قرن شانزدهم ودر انگلستان بوده است. براساس این نظریه، ذخایر طلا ونقره بعنوان پایه ثروت ملی و عامل تعیین‌کننده در برقراری مبادلات خارجی کشورها است. درآن زمان طلا ونقره وسیله پرداخت در تجارت خارجی محسوب می‌شد ودستیابی به آن از طریق صدور کالا میسر می گردید(حقیقی،۱۳۸۶).
مرکانتیلیستها طرفدار کنترل شدید دولت بر تجارت بودند. آنها سعی داشتند تا نشان دهند که اهداف کشورها در تضاد با یکدیگر قرار دارند. مطابق نظر مرکانتیلیستها ثروت یک کشور از روی موجودی فلزات قیمتی (به ویژه طلا)آن کشور اندازه‌گیری می شد. از دیدگاه آنان، پادشاه یک کشور می‌توانست به کمک طلا ارتش مجهز کند، وسایل وابزار خریداری نماید وناوگان مورد نیاز برای یکپارچه نگه‌داشتن قدرت خویش را فراهم کند و مستعمراتی به دست آورد. بنابراین به منظور جمع آوری طلا، کشور می‌بایستی صادرات خود را تشویق و واردات را محدود می‌کرد که در نتیجه تولید واشتغال ملی را بالا می برد( سالواتوره ۱۳۷۱، ۲۱).
لیکن ممکن است تمامی کشورها بطور همزمان در جهت افزایش صادرات و کاهش واردات چنین سیاستی را اعمال نمایند که در این صورت امکان مبادله بین کشورها دچار مشکل می‌گردد. بنابراین باید برخی از کشورها بعنوان کشورهای پیرامون، تحت استعمار قرار می‌گرفتند تا کشورهای استعمارگر بتوانند به اهداف خود دست یابند(حقیقی، ۱۳۸۶).
۲-۳-۲- نظریه مزیت مطلق
در مقابل نظریه مرکانتیلیستها، اقتصاددانان کلاسیک از زمان آدام اسمیت از تجارت آزاد بعنوان بهترین سیاست برای کشورهای جهان حمایت می‌کردند. البته استثنائاتی چون حمایت از صنایع با اهمیت از لحاظ دفاع ملی نیز وجود داشت که مشمول تجارت آزاد نمی‌شد.
آدام اسمیت (۱۷۷۶ میلادی ) نتیجه تحقیقات خود درمورد دلایل موفقیت بین المللی یک کشور در صنعتی خاص راتحت عنوان ((تئوری مزیت مطلق))در کتاب ثروت ملل ارائه کرد. بر اساس نظریه اسمیت، هر کشوری از طریق تجارت آزاد می‌تواند در تولید کالاهایی تخصص یابد که آنها را با کارایی بیشتری (به دلیل مزیت طبیعی نظیر مواد خام، آب و هوا و یا بدلیل مزیت اکتسابی نظیر تکنولوژی و مهارت)نسبت به سایر ملل تولید می کنند(در تولید آن دارای مزیت مطلق است) ودر مقابل، کالاهایی را وارد می‌کنند که آنها را با کارایی کمتری تولید می نماید( در تولید آن فاقد مزیت مطلق است). تخصصی که عوامل تولید در سطح بین الملل کسب می کنند، موجب افزایش تولید در جهان شده و منافع آن بین ملل طرف تجارت تقسیم می‌گردد. بنابراین، وی با رد دیدگاه مرکانتیلیستها، اعتقاد داشت که در تجارت آزاد مبتنی بر مزیت مطلق، یک کشور به زیان دیگر ملل منتفع نمی‌شود، بلکه همه کشورها بطور همزمان نفع خواهند برد(سالواتوره ۱۳۷۰، ۲۲).
نظریه اسمیت نیز نتوانست برای این سوال که ((اگر کشوری در تولید هیچ کالایی از برتری مطلق برخوردار نباشد آیا آن کشور از جرگه تجارت بین المللی خارج خواهد شد یا خیر؟))پاسخ نظری مناسبی ارائه دهد.

دانلود منابع دانشگاهی : منابع کارشناسی ارشد درباره مبانی قر آنی کرامات ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

اما نظریه سوم اینکه: میان فاعل بودن خداوند متعال و مأموران الهی گرد آوریم و بر این اندیشه باشیم سخن آیات مورد بحث این است که: برخی از این افعال دستاورد کار خدا و و شماری کار مأموران اوست. این گفتار تقریباً بی مناقشه است چرا که می‌توان آن را به گفتار و نظریه نخست بازگردان کرد که اینان معتقدند به اینکه فرشتگان نیز به حکم و قدرت الهی دست به این گونه امور می‌زنند.
چهارمین باور به­مثل سخن پیشین، جمع بین دو گروه از فاعل است اما این­بار میان فاعلیت خداوند متعال و اولیای الهی. پس بگوییم آیات یاد شده این را می­رسانند که: بعضی خوارق، فعل خداوند و برخی فعل اولیای خداست. در این نظریه­ تفصیلی شماری از این امور، معلول و متأثر از نفوس‌ اولیای خداست و تعدادی نیز به مباشرت خداوند انجام می‌گیرد. بدین سان می‌توان بین آیاتی که انجام این­گونه امور را به مباشرت خداوند می‌داند و آیاتی که انجام این کارها را به دست اولیا می‌داند جمع نمود.
اما آنچه به مجموع باورهای قرآنی نزدیک­تر است این است که اندیشه درست قرآنی در مورد کننده­ اعجازگونه­ها این بدانیم که فعل ولیّ خدا در قدرت و حکم الهی ادغام شده است. در این نظریه، این­گونه امور کار مستقیم ولیّ است اما به قدرت و اذن خداوند متعال انجام می­گیرد. از جمع آیات مربوط به امور خارق عادت این برداشت را می‌توان داشت که سر زدن کار فراعادی از جز خداوند متعال شدنی است و اگر از آیات، این­گونه استفاده بریم که این امور به یکسره کار خداست و شخص انسان هیچ دخالت و تصرف بی­واسطه­ای ندارد اصل امکان انجام امور خارق عادت به دست ولیّ خدا بی جهت خواهد بود. و ما پیش از این در ابتدای بخش دوم، این مسئله را از سر گذراندیم.
قرآن کریم همان‌گونه که معجزات را به نفوس انبیا نسبت می‌دهد، به خداوند نیز بسته می‌داند. بخش پایانی آیه شریفه که می‌فرماید: « پس چون فرمان خدا [در میان‏] آید، به حقّ حکم شود »[۴۶۱]، رهنمون بر این است که تأثیر مقتضى نامبرده منوط به امرى از ناحیه خداى تعالى است، که آن امر با اذن خدا صادر می‌شود، پس تأثیر مقتضى وقتى است که مصادف با امر خدا، و یا متحد با آن باشد، و اما اینکه امر چیست؟ در آیه «جز این نیست که فرمانش- چون [آفریدن‏] چیزى را بخواهد [این است‏] که به او گوید: موجود شو. پس بى درنگ موجود مى‏شود.»[۴۶۲] کلمه­ی ایجاد و کلمه (کن) تفسیر شده و آیات زیر، این اناطه به امر خدا را آماده مى‏کنند: «بى گمان این پندى است. پس هر کس که بخواهد به سوى پروردگارش راهى [در پیش‏] گیرد.» «و نمى‏خواهید مگر آنکه خدا بخواهد.»[۴۶۳] نیز آیه­ای که می‌گوید: «آن [قرآن‏] براى جهانیان جز پند نیست. براى کسى از شما که بخواهد راست کردار شود. و نمى‏توانید که خواهید مگر آنکه خدا بخواهد، پروردگار جهانیان.»[۴۶۴]
این آیات دلالت کرد بر اینکه آن امرى که انسان می‌تواند اراده‏اش را بکند و زمام اختیار وى به دست آن است، هرگز تحقق نمى‏یابد مگر آنکه خدا بخواهد، یعنى خدا بخواهد که انسان آن را بخواهد، و خلاصه، اراده­ی انسان را اراده کرده باشد، که اگر خدا بخواهد انسان اراده مى‏کند، و می‌تواند بخواهد، و اگر خداوند نخواهد، اراده و خواستى در انسان پیدا نمی‌شود.[۴۶۵]
آرى، آیات شریفه‏اى که ارائه شد، در مقام بیان این نکته‏اند که کارهاى اختیارى و ارادى بشر هر چند به دست خود او و به اختیار او است، و لکن اختیار و اراده او دیگر بدست او نیست، بلکه گواه­مند به مشیت خداى سبحان است، برخی گمان کرده‏اند که آیات در جایگاه رساندن این معنا است که هر چه را انسان اراده کند خدا هم همان را اراده کرده، و این خطایى است فاحش، چون لازمه‏اش این است که در موردى که انسان اراده‏اى ندارد، و خدا اراده دارد، مراد خدا از اراده‏اش تخلف کند، و خدا بزرگ‌تر از چنین نقص و عجز است. افزون بر اینکه اصلاً این معنا مخالف با ظواهر آیاتى بى­شماری است که در این مورد وارد شده، مانند آنجا که می‌فرماید: « و اگر مى‏خواستیم به هر شخصى هدایتش را مى‏دادیم. ولى [این‏] وعده از جانب من تحقق یافته است که جهنم را از جنّ‏ها و مردمان، همگى پر کنم.»[۴۶۶] یعنى هر چند که خود آن نفوس نخواهند هدایت شوند، پس مشیت خدا تابع خواست مردم نیست، و نیز در جای دیگر می‌فرماید: « و اگر پروردگارت مى‏خواست همه آنان که در زمین‏اند، همگى ایمان مى‏آوردند….»[۴۶۷] پس روشن می‌شود که اراده مردم پیرو خواست خداست، نه به عکس، چون مى‏فرماید: اگر او اراده مى‏کرد که تمامى مردم ایمان بیاورند، مردم نیز اراده ایمان مى‏کردند، و از این قبیل آیاتى دیگر.[۴۶۸]
پس اراده و مشیت، اگر تحقق پیدا کند، معلوم می‌شود تحقق آن مراد، به اراده خداى سبحان و مشیت او بوده، و همچنین کارهایى که از ما سر مى‏زند مراد خداست، و خداوند خواسته که آن افعال از طریق اراده ما، و با وساطت مشیت ما از ما سر بزند، و این دو یعنى اراده و فعل، هر دو موقوف بر امر خداى سبحان، و کلمه­ی (کُنْ) است. پس تمامى امور، چه عادى، و چه خارق عادت، و خارق‌العاده هم، چه طرف خیر و سعادت باشد، مانند معجزه و کرامت، و چه جانب شرّش باشد، مانند سحر و کهانت، همه مستند به اسباب طبیعى است، و در عین اینکه مستند به اسباب طبیعى است، موقوف به اراده خدا نیز هست، هیچ امرى پدید نمی­آید مگر به امر خداى سبحان، یعنى به اینکه سبب آن امر مصادف و یا متحد باشد با امر خداى تعالى.
تمامى پدیده ­ها، هر چند از نظر استناد وجودشان به خدای تعالى به طور مساوى مستند به او هستند، به این معنا که هر جا اذن و امر خدا باشد، موجودى از مسیر اسبابش وجود پیدا مى‏کند، و اگر امر و اجازه او نباشد تحقق پیدا نمى‏کند، یعنى سببیتِ سببش تمام نمی‌شود، جز اینکه قسمى از آن امور یعنى معجزه پیامبران، و یا دعاى بنده مؤمن، همواره همراه اراده خدا هست، چون خودش چنین وعده‏اى را داده، و در باره خواست انبیایش فرموده: « خداوند مقرّر داشته است که به یقین من و رسولانم پیروز مى‏شویم.»[۴۶۹] و در باره اجابت خواسته مؤمن وعده داده و فرموده: « دعاى دعا کننده را هنگامى که مرا [به دعا] بخواند، روا مى‏دارم.»[۴۷۰]

۶٫ توحید افعالی و تصرف ولی در پرتو ولایت تکوینی او در قرآن

یکی از شاخه­ های شجره طوبای توحید، توحید در ولایت است و ولیّ، یکی از اسمای حسنای الهی است. ولایت دارای معانی متعددی است اما آنچه در اینجا مطرح است ولایت به معنای سرپرستی تدبیر امور است و بحث کلامی است.

۶-۱٫ بررسی آیات قرآن درباره صفت فعلی ولایت

این ویژگی‌ها مانند سایر اوصاف خدای سبحان، چند دسته است:

۶-۱-۱٫ آیاتی که ولایت را برای خدا ثابت می‌کند

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مانند: «جز این نیست که ولىّ شما، خداوند و رسولش و مؤمنانى هستند که نماز بر پاى مى‏دارند و آنان در اوج فروتنى، زکات مى‏پردازند.»[۴۷۱] با توجه به ذیل آیه، مفسران شیعه و سنی گفته‌اند که: این آیه، درباره امیرمؤمنان، علی(علیه السلام) نازل شده است.[۴۷۲]
در قرآن نوعی ولایت برای شیطان و طاغوت نیز ثابت شده است: «کسانى که کفر ورزیده‏اند، کارسازانشان طاغوت‏اند»[۴۷۳]، «به راستى ما شیطان‌ها را براى کسانى که ایمان ندارند، کارگزار
قرار داده‏ایم.»[۴۷۴] البته ولایت شیطان بر کفار، مستقل از ولایت خدا و در عرض آن نیست بلکه این ولایت نوعی عذاب و کیفر الهی است که شیطان همچون سگ دست­آموزی به­گونه تکوینی مأمور است آن را نسبت به کسانی اعمال کند که از سر عمد، ولایت تشریعی دیگران را جای­گزین ولایت خدای سبحان کرده‌اند.

۶-۱-۲٫ آیاتی که ولایت را از غیر خدا سلب می‌کند

«وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزینَ فِی الْأَرْضِ وَ مَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ: و شما در زمین گزیر و گریزى ندارید و برایتان جز خداوند هیچ کارسازى و یاورى نیست.»[۴۷۵]، «مَا لَکُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا شَفِیعٍ: جز او هیچ دوست و شفاعت کننده‏اى ندارید.»[۴۷۶]، «مَا لَکَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ وَاقٍ: تو را از [عذاب‏] خداوند هیچ کارساز و باز دارنده‏اى نیست.»[۴۷۷] سرّ اینکه دیگران هیچ سهمی از ولایت ندارند این است که ولایت و سرپرستی، نوعی پرورش است که بر علم، قدرت و مالکیت تکوینی ولیّ نسبت به حوزه سرپرستی او متوقف شده است و دیگران فاقد این صفات کمالی هستند.

۶-۱-۳٫ آیاتی که ولایت را مختص خدا می‌دانند

و گویای این است که: آیا جز او را سرپرست خود گرفته‌اند. تنها خدا ولیّ است.[۴۷۸] وجود
ضمیر فصل «هو» و معرفه بودن خبر به «الف» و «لام» در «الولی»، مفید تأکید و حصر ولایت
در خدای سبحان است و نیز اینکه او «ولیّ حمید» است و فی­المثل، بارش از آسمان به دست
اوست.[۴۷۹]

۶-۱-۴٫ آیاتی که حاکمیت و حکم را مختص خدا می‌داند

یا دوست و شریکی برای خدای تعالی قائل نیست و یا کسی را در جایگاه رد حکم او نمی‌داند مفید اختصاص ولایت به خداست مانند: «حکم جز به دست خداوند نیست.» «آنان جز او هیچ کارسازى ندارند و در حکمش کسى را شریک نمى‏سازد.»، «و خداوند حکم مى‏کند- هیچ رد کننده‏اى براى حکم او نیست-»[۴۸۰]
مجموع آیات پیش­گفته به خوبی دست می­دهد که ولایت بالأصاله مختص خدای سبحان است یعنی «لا ولی الا هو».[۴۸۱] اما آنچه می‌توان به­گونه پرسش طرح نمود این است که در شماری از آیات گونه ­ای از ولایت برای طاغوت و شیطان مطرح است و نیز اینکه ولایت خدای سبحان بر برخی بندگان به­گونه ­ای متفاوت با دیگر بندگان بیان شده است.

۷٫ جستاری در ولایت غیر خدا

منظور از ولایت غیر خدا، آن سرپرستی­ای است که ظاهر آیات قرآن کریم برای بندگان و مخلوقات خداوند اثبات می­ کند و البته همه اینها در طول قدرت خداوند و به عنایت اوست و نه ولایت استقلالی.

۷-۱٫ گونه‌های ولایت دینی در قرآن

مرحوم مجلسیِ اول در نوشته­ای که آن را «ولایهالاولیاء» نام نهاده است ۱۲ گونه از ولایت دینی را برای ۱۲ گروه آدمی گسترانده است که با اندک تأملی در قرآن عزیز می‌توان ردّی از همه آنها را نشان داد. آنچه در این جستار بدان رهنمون شده‌ایم گونه­ نهم از اقسام ولایت یعنی ولایت تکوینی برگزیدگان حق بر موجودات هستی، آن هم به اذن خداوند بلند مرتبه است که پایه‌ها و مایه­های استوار خود در کتاب وحی را فرامی­خواند که علامه مجلسی از آن به «ولایت تکوینی اولیای امر دین، بر رام نمودن موجودات»، یاد می­ کند که در فصل پسین، پایه­ های قرآنی آن، به تفصیل بدان گونه از ولایت برمی­رسد. اما چکیده­ی آن، قرب حق، علم کتاب، علم به اسما و جانشینی آدمی برای خدا است، که ایشان به آیاتی به مانند: «کسى که علم الکتاب به نزد اوست [بس است‏].»[۴۸۲] «کسى که به نزدش علمى از کتاب
[الهى‏] داشت، گفت:…»[۴۸۳]، و «همه چیز را در کتابى روشنگر بر شمرده‏ایم.»[۴۸۴]، «آنگاه کتاب [آسمانى‏] را به آنان به ارث دادیم که از [میان‏] بندگانمان برگزیدیم.»[۴۸۵] و به اینکه «به وسیله شما خداوند می‌گشاید و به سبب شما پایان می‌دهد»[۴۸۶] و «به برکت وجود شما، مخلوقات خداوند روزی داده می­شوند»[۴۸۷] اشارت نموده است.
البته ناگفته نماند که در اصطلاح فقیهان و عالمان ربانی ولایت بر دو بخش است: ولایت خاصه که محدود به مورد خاصی است که انسان بر شخص خاصی ولایت دارد. و ولایت عامه که به مصداق خاصی مرزبندی نشده است، مانند ولایت پیشوایان معصوم(علیهم السلام) و نواب خاص و عام آنها که بر عموم مردم ولایت دارند. در فقه جواهری ۳۷ مورد را برای ولات خاصه[۴۸۸] و ۱۳ قسم را به عنوان ولایت عامه[۴۸۹] به ثبت رسانده است.

۷-۲٫ ولایت رسول خدا و اوصیای ایشان

پرسش این است که: اگر برآیند آیات این باشد که ولایت جز برای خدای سبحان بر احدی روا نیست آنگاه ولایتی که در برخی از آیات مانند: «جز این نیست که ولىّ شما، خداوند و رسولش و مؤمنانى هستند که نماز بر پاى مى‏دارند و آنان در اوج فروتنى، زکات مى‏پردازند.»[۴۹۰] به­گونه مستقیم به رسول خدا و اولیای الهی نسبت داده شده به چه معناست و چه توجیهی دارد؟
و پاسخ این است که: ولایت رسول خدا و اوصیای ایشان هرگز در عرض ولایت خدای سبحان و مستقل از آن نیست زیرا بر مبنای تعالیم مکرر وحیانی هیچ انسانی حتی انسان‌های کامل از هیچ­گونه استقلالی برخوردار نیستند از این رو معنای دقیق سمت ولایت برای پیامبران و اولیا مانند سایر اسمای حسنای الهی آن است که آنان مظهر و آیت ولایت الهی‌اند.

۷-۳٫ ولایت طاغوت و شیطان بر کافران

پرسش دومی که از ولایتی با صنفی دیگر، از آیات قرآن رخ می کند چنین است که: قرآن کریم می‌فرماید: «و کسانى که کفر ورزیده‏اند، کار سازانشان طاغوت‏اند که آنان را از نور به سوى تاریکی‌ها به در مى‏برند.»[۴۹۱]، «به راستى ما شیطان‌ها را براى کسانى که ایمان ندارند، کارگزار قرار داده‏ایم.»[۴۹۲] اینکه چه راهی برای برون­رفت از معنای ولایت طاغوت و شیاطین بر برخی وجود دارد؟
اما کوتاه پاسخ به پرسش یادشده اینکه: نخست ولایت شیطان بر کفار مستقل از ولایت خدا و در عرض آن نیست دوم و بهتر بگوییم بلکه این ولایت نوعی عذاب و کیفر الهی است که شیطان هم­چون سگ دست آموزی به­گونه تکوینی مأمور است آن را نسبت به کسانی اعمال کند که از سر عمد ولایت تشریعی دیگران را جایگزین ولایت خدای سبحان کرده‌اند.[۴۹۳]

۸٫ ولایت پاداشی

انجامین سخن این است که چرا در برخی آیات ولایت خدا بر گروه خاصی از بندگان اختصاص یافته است که قرآن کریم می­فرماید: «خداوند کار ساز مؤمنان است.»[۴۹۴]، «و خداوند کارساز پرهیزگاران است.»[۴۹۵] و دیگران از آن نوع سرپرستی بی­بهره‌اند.
و فرجامین پاسخ این است که چنان­که بر خواننده پنهان نیست ولایت بر دو گونه تشریعی و تکوینی است و ولایت تشریعی عام و بر همگان یکسان است و در قیام همه از آن بازخواست خواهند شد اما ولایت تکوینی یک شعبه عام و فراگیر دارد و یک بخش خاص که نصیب بندگان ویژه خدای سبحان است. ولایت تکوینی عام همانند تشریعی عام شامل همه انسان‌هاست اما ولایت تکوینی خاص که می‌توان ولایت ثانوی، پاداشی یا توفیق الهی خواند ویژه کسان خاصی است که خود را به ولایت تشریعی خدای سبحان گره زده و بدان گردن نهاده‌اند. از این رو این روندگان کوی حق، بقیه راه را آسان‌تر و تندتر گذر می‌کنند. قرآن کریم هر جا سخن از ولایت پاداشی می‌کند آن را ویژه بندگان مؤمن و پرهیزگار دانسته است و آشکارا داد سخن سر می‌دهد که: «خداوند کار ساز مؤمنان است.»[۴۹۶] و «و خداوند کارساز پرهیزگاران است.»[۴۹۷]و در جای خود، گفته شده که حکم بر وصف، مشعر به علیت است یعنی چون
این کسان با ایمان و با تقوایند از ولایت تکوینی خاص خداوند بهره‌مندند همان­گونه که ولایت شیطان
بر کافران که در قرآن به آن اشارت رفته و چنین می­فرماید که: «و کسانى که کفر ورزیده‏اند،
کار سازانشان طاغوت‏اند.»[۴۹۸] و «به راستى ما شیطان‌ها را براى کسانى که ایمان ندارند، کارگزار قرار داده‏ایم.»[۴۹۹] به جهت کفر و ظلم آنان و کسانی که کافر شدند اولیای آنها طاغوت است.
نتیجه، اینکه: خداوند سبحان بنابر ولایت خود بر عالم هستی همان‌گونه که خود کارها را انجام می‌دهد، به آنان که ولایت تکوینی بر عالم را به­گونه نیابتی داده است نیز این اجازه را داده که امور عالم را انجام دهند چه به صورت عادی و چه به­گونه فراعادی و خارق عادت. و کسی یارای مقابله با او نیز ندارد چرا که در پرتو و تشأن از ولایت الهی است هر چند که تصرفات وی در عالم هماره به اذن و حکم مولای اوست. و البته ولایت شیطان از این دایره بیرون است چرا که سرپرستی هستی تنها نصیب کسانی می‌شود که با عبودیت به بارگاه ولایت الهی بار یافته و پا نهاده‌اند و لیاقت پیدا کرده‌اند و در آینده سخن خواهیم کرد که در دست یازیدن به ولایت الهی و در پیِ داشتن آثار آن، اندک سرپیچی هم قابل بخشش نیست چه رسد به فخرفروشی در برابر پروردگار عالم که شیطان رانده شده مرتکب شد. پس شیطان و طاغوت هرگز در دایره­ی ولایت الهی و تصرف در عالم هستی نمی‌گنجد، او سگ دست­آموزی بیش نیست که سرکرده همسان‌های خویش خواهد بود. بعد از شناخت معنای ولایت و علم به تحقق آن و انواع آن در بیرون، از چگونگی نشستن نهال آن در جان آدمی سخن به میان خواهد آمد. نگارنده سطور اقرار می‌کند که گرچه همه صفحات چند ده­تایی پیشینی که گذشت ضرورتی گریز ناپذیر می‌نمود اما آن سیاهه پیش‌گفتاری بیش نبود تا به این گفتار اصلی بار یابد و متن اصلی رساله خود را ترسیم نقشی برگرفته از رسم نقّاش هستی بر لوح تدوین خود می‌داند تا بلکه غبار راه تکوین بنشاند و در این میان رهروی جمال حق بیند.

۹٫ توحیدْمحوری قرآن و نگاه‌داشت فاصله میان مقام الوهیت(خالق) و جایگاه ولایت(مخلوق)

«کُلُّ شَیْ‏ءٍ هالِکٌ إِلاَّ وَجْهَه‏: هر چیزى نابودشدنى است مگر ذات او».[۵۰۰] در نگاه قرآن، میان الوهیت و ولایت، فاصله­ای به موازات فاصله وجود و عدم، یعنی بی­نهایت است. پیام همه ادیان الهی توحید است و باید که سخن اصلی عرفان در اسلام حقیقی نیز همین یک واژه باشد. تمامی برگزیدگان خداوند متعال، از فرستادگان و پیام­آورانش تا اولیای الهی همه به یکجا، جان در سر توحید نهاده و می‌نهند تا این سیر به سوی توحید، فراگیر گردد. به دید بنیادین، ولایت به معنای قرب به حق است. در واژه و عبارتِ نزدیک شدن به حق، باید که اندیشید و بدین نکته­ی باریک دست یازید که: ولیّ خدا تنها و تنها به حضرت حق نزدیک می‌شود «نزدیک شد و بسیار نزدیک شد»[۵۰۱] نه اینکه با خدا، یکی شود و یا جای او را بگیرد. او انسانِ به ولایت بار یافته است و نه خدای انسان­گشته. هر چه به پروردگار و مالک آسمان‌ها و زمین‌ها و هر آنچه میان آن دو است تقرب یابد، باز او خالق است و این مخلوق. و به دید فلسفی، او واجب است و این ممکن و سیه­رویی زممکن در دو عالم هرگز جدا نخواهد گشت. ولی، خدا هر چه باشد و هر سِمتی بیابد باز انسان با ویژگی امکان است و در جهانی به این جایگاه شرافت یافته است که به حق و با حق و با ابزار حق، آن هم به سوی حق روانه شده تا آیینه شود و نمایش­گر حضرت حق باشد. و«ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاَّ بِالْحَق‏: آسمانها و زمین و آنچه را که میان آنهاست جز به حق نیافریده‏ایم.»[۵۰۲] در براهین حکمت الهی، فاصله میان واجب‌الوجود با برترین ممکن‌الوجود تنها یک ویژگی است که آن هم خالقیت است اما این فاصله خود به اندازه بی­نهایت است. آن که در عروجش، «نزدیک شد و بسیار نزدیک شد، تا به قدر دو کمان، یا نزدیک‏تر.»[۵۰۳] بنشست نیزخود به این آگاه است که همان دو قوس یا کمتر، خود بی ­پایان است و اگر چنان‌چه جز این بر اندیشه بگذرد تاب ایراد فلسفی محدودیت وجود را ندارد وبی­گمان وجود همان واجب­الوجود است وحضرت پروردگار «جل‌شانه» باید که بی‌نهایت باشد و اگر توان این یافت شود که فاصله­ی میان بنده و او به اندازه درآید باید که خدا را محدود دانست.
مخْلص سخن اینکه: ولیّ خدا هر چه بالا رود، باز انسان مخلوق و نیازمند و میرا است نه خدا. گرچه آن ولیّ، بزرگ­ترین و شریف­ترین­شان باشد، باز بنده­ای است که هماره «یا ربّ یا ربّش» باید که به گوش فرشتگان برسد و هم­چنان­که «خواجه­ی لولاک»(صلی الله علیه و آله) به اعتراف نشست و «ما عَرَفْناک» سر داد «ما عَبَدْناک» بگوید چه اینکه:

بنده همان به که زتقصیر خویش

دانلود پایان نامه با فرمت word : تحقیقات انجام شده با موضوع : سنتز و بررسی خواص ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

مشارکت الکترونها در رسانندگی گرمایی در یک دمای مشخص مقداری ثابت است[۹]. لازم به ذکر است که این قانون در مورد گاز الکترون آزاد صادق می باشد.
۱-۲-۲ : نحوه عملکرد یک قطعه ترموالکتریک
با ایجاد اختلاف دما در دو سر یک قطعه، حاملهای بار (الکترون یا حفره) به تحرک واداشته میشوند و شارش بار الکتریکی را از ناحیه گرم به سرد خواهیم داشت. (همانند یک گاز کلاسیکی که در هنگام گرم شدن منبسط میگردد). با مهاجرت حاملهای بار به ناحیه گرم و باقی ماندن بارها و یا یونهای سنگین با علامت مخالف در ناحیه سرد، ولتاژ ترموالکتریکی ایجاد میشود.
اثر سیبک به دو عامل مهم بستگی دارد، یکی نفوذ یا انتشار حاملهای بار۱ و دیگری فونونها۲.
نفوذ حامل های بار:
هنگامی که اختلاف دما در دو سر یک قطعه رسانا وجود داشته باشد، حاملهای بار (الکترونها در فلزات و الکترون و حفره در نیمرساناها )، شروع به حرکت می کنند. از آنجا که چگالی حاملها در ناحیه سرد کم است، حاملهای بار به آن نقطه سوق داده می شوند. در یک سیستم ترموالکتریکی که هر دو انتهای قطعه در یک دما نگاه داشته می شود، جریان گرمایی ثابتی در طول قطعه بوجود آمده و تحرک یکسان حاملها را شاهد خواهیم بود. اگر میزان حاملهای بار در دو سو یکسان باشد، جریان خالصی هم نخواهیم داشت.
حاملهای بار متحرک، توسط ناخالصی ها۳، ناکاملیها۴ و ارتعاشات شبکه۵ (فونون) پراکنده می شوند. اگر پراکندگی وابسته به انرژی باشد، آنگاه حاملهای سرد و گرم با میزان متفاوتی پراکنده می شوند، که این مسئله منجر به افزایش چگالی حاملها در یک سوی ماده می شود. فاصله بین حاملهای بار مثبت و منفی سبب ایجاد اختلاف پتانسیل می شود، و این میدان الکتریکی ایجاد شده با پراکندگی نا همگون حاملهای بار مخالفت می کند. بدین ترتیب، به واسطه ایجاد میدان الکتریکی حاملهای بارخالصی که در جهات مختلف در حرکتند، اثر یکدیگر را خنثی نموده و سیستم به تعادل می رسد[۵].
فونونها
فونونها کوانتوم ارتعاشات شبکه هستند. در شکل(۱-۲)،طرح گونه ای ازحرکت الکترونها و فونونها درطول یک قطعه از سیم نشان داده شده است.
شکل (۱-۲): طرح گونه ای از حرکت الکترونها و فونونها در یک قطعه سیم
الکترونها رسانندگی الکتریکی و فونونها رسانندگی گرمایی را به عهده دارند. در قطعه ترموالکتریکی خوب مشارکت الکترونها در رسانندگی گرمایی کم است. هنگامی که یک انتهای قطعه گرم میشود، شارشی از الکترونها به طرف ناحیه سرد شکل میگیرد. فونونها نیز در این فرایند به دوصورت عمل میکنند. فونونها در شبکه بلوری با سایر فونونها، الکترونها و ناکاملیها برخورد میکنند. اگر این برخورد با الکترون صورت پذیرد، انرژی جنبشی فونون به الکترون منتقل شده و بنابراین رسانندگی الکتریکی افزایش می یابد. چنانچه انرژی جنبشی فونونها به سایر فونونها منتقل شود، رسانندگی گرمایی افزایش می یابد. در دماهای پایین ارتعاشات شبکه بسیار کم است، بنابراین در چنین دماهایی باید رسانندگی گرمایی الکترونها را کنترل کرد تا بتوان به ضریب ترموالکتریک بالا دست پیدا کرد[۱۰].

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱-۲-۳ : کاربرد اثر سیبک
کوششهایی که در بکار گیری اثر سیبک در اختلاف دماهای معمولی یا مهار شده، به منظور ساختن منابع ولتاژ، انجام شده‌اند موفقیت محدودی داشته‌اند. متداولترین کاربرد اثر سیبک را در ساخت ترموکوپل۱ می‌بینیم. در ترموکوپلهای اولیه از فلزات استفاده میشد، اما با گسترش فنآوری، امروزه با ایجاد پیوند قطعات نیمرسانای نوع n و نوع p، با یک قطعه فلزی ترموکوپل ساخته میشود. برای دستیابی به ولتاژ خروجی بالاتر باید از مجموعهای از ترموکوپلها به صورت متوالی، که آنرا ترموپایل۲ مینامند، در مدار استفاده نمود. در دیودهای گرمایی و ژنراتورهای الکتریکی نیز از اثر سیبک استفاده شده است.
۱-۲-۴ : تعیین ماده ترموالکتریک مناسب
ضریب ترموالکتریک یک ماده به دمای ماده و ساختار بلوری آن بستگی دارد. در ذیل به طور مختصر به بررسی ضریب ترموالکتریک در مواد رسانا، ابررسانا، عایق و نیمرسانا میپردازیم.
مواد رسانا ( فلزات ): فلزات دارای ترازهای انرژی نیمه پرهستند. در اثر گرادیان دمایی، هر دو حامل بار ( الکترون و حفره ) در ایجاد ولتاژ ترموالکتریکی مشارکت داشته و بنابر این اثر یکدیگر را خنثی کرده و باعث کم شدن ضریب ترموالکتریک میشوند. از طرفی در ساختارهای فلزی الکترونها هم در رسانندگی الکتریکی و هم در رسانندگی گرمایی سهیم اند، بنابراین در رابطه (۱-۳) صورت و مخرج کسر اثر یکدیگر را خنثی کرده و ضریب ترموالکتریک کاهش می یابد.
مواد ابررسانا : این مواد دارای ضریب ترموالکتریک صفرند.
مواد عایق : این مواد دارای ضریب ترموالکتریک بالا و مشارکت بسیار کم الکترون در رسانندگی گرمایی میباشند. در مقابل چگالی حاملها و رسانندگی الکتریکی کمی دارند که این سبب کاهش اثر ترموالکتریک در این مواد میشود.
مواد نیمرسانا : با افزودن ناخالصی به ساختار یک نیمرسانا می توان ضریب ترموالکتریک این ماده را ( منفی و یا مثبت که بستگی به نوع ناخالصی اضافه شده دارد ) افزایش داد. بنابراین بهترین گزینه برای ساخت قطعه ترموالکتریک، مواد نیمرسانا هستند[۲].
۱-۳ : اثر پلتیه
این اثر را ژان شارل آتاناس پلتیه ( ۱۷۸۵- ۱۸۴۵) فیزیکدان فرانسوی در سال ۱۸۳۴ کشف کرد.
شکل (۱-۳): طرح گونه ای از آزمایش پلتیه[۱].
مطابق شکل(۱-۳) دو سر میلهای از بیسموت به دو میلهی مسی لحیم شده است. محل اتصال بیسموت و مس در مرکز دو ظرف قرار دارد و کمی مایع به عنوان نشانهی I هوای این دو ظرف B1 , B2 را از هم جدا میکند. هرگاه جریان الکتریکی از سمت چپ به میله وارد شود، هوای ظرف B1 سرد و هوای
ظرف, B2 گرم میشود و نشانهI از راست به چپ میرود. چنانچه جهت جریان را تغییر دهیم، حرکت نشانه I از چپ به راست خواهد بود.
این آزمایش نشان میدهد که هرگاه یک جریان الکتریکی از محل اتصال دو فلز ناهمجنس بگذرد، بسته به جهت عبور جریان، در محل اتصال مقداری گرما تولید یا جذب میشود. اگر در یک اتصال معین جهت جریان بر عکس شود اثرهای مربوط به تولید یا جذب گرما بر عکس میشود. این پدیده همان اثر پلتیه است.
اثر پلتیه با اثر ژول، یعنی گرم شدن رسانا به وسیله جریان الکتریسیته، تفاوت دارد. در پدیده ژول، هیچ بخش رسانا سرد نمیشود و اگر جهت جریان الکتریسیته در آن معکوس شود رسانا گرم میشود. بنابراین از نقطه نظر ترمودینامیکی اثر پلتیه فرایندی برگشت پذیر و اثر ژول فرایندی برگشت ناپذیر است[۱].
۱-۴ : اثر تامسون
همانطور که قبلا گفته شد اثر تامسون را ویلیام تامسون فیزیکدان انگلیسی( ۱۸۲۴ ۱۹۰۷ )، در سال ۱۸۵۴ پیش بینی و چند سال بعد توسط خودش به طور تجربی تأیید گردید. اثر تامسون یا اثر کلوین عبارت است از اختلاف پتانسیلی که بر اثر اختلاف دما بین بخشهای مختلف به وجود می آید. به عبارت دیگر هنگامی که دو سر یک فلز، دمای متفاوت داشته باشند یک نیروی محرک الکتریکی (e.m.f) در آن تولید میشود.
۱-۴-۱ :روابط کلوین
ازآنجا که ضریب سیبک براحتی قابل اندازه گیری است و ازسوی دیگر ضریب پلتیه، ظرفیت خنک کنندگی یک یخچال ترموالکتریک را تعیین میکند، دانستن ارتباط پدیده سیبک و پلتیه دارای اهمیت زیادی میباشد. به منظور تعیین ضرایب ترموالکتریکی از مدارهای ساده نشان داده شده در شکل (۱-۴) استفاده می کنیم.
در شکل(۱-۴الف) یک مدار باز وجود دارد که اختلاف پتانسیل (V∆) در نتیجه اختلاف دمایی(T∆) بین اتصالهای رسانای a و رسانای b ایجاد شده است. ضریب دیفرانسیلی سیبک به صورت زیر تعریف میشود :
(۱- ۵)
شکل (۱-۴ ):(الف)اثر سیبک، (ب)اثر پلتیه و (ج)اثرتامسون[۱۰].
در شکل (۱-۴ب) در اثر عبور جریان Iاز محل اتصال دو رسانای a و b ،آهنگ گرمای برگشتپذیر تولید گرماQ اتفاق میافتد. در این صورت ضریب پلتیه چنین تعریف میشود :
(۱-۶)
وبالاخره درشکل(۱-۴-ج) عبورجریان I در طول بخشی از یک رسانای همگن، که بین دو سر آن اختلاف دما T∆ وجود دارد، منجر به آهنگ تولید گرمای برگشت پذیر Q∆ می شود. ضریب تامسون به صورت زیر تعریف می شود :
(۱-۷)
روابط کلوین را می توان بااعمال قوانین ترمودینامیک به مدار ساده نشان داده شده در شکل(۱-۵) ، بدست آورد.
شکل (۱-۵ ):مدار ساده ترموالکتریک[۱۰].
این مدار شامل دو رسانای aوb می باشد که دو سر آنها به یکدیگر متصل شده و دما در محل اتصالات T1 و T2 است که در نتیجه آن جریان I شارش می یابد.بنا بر اصل پایستگی انرژی، گرمای تولید شده باید با انرژی الکتریکی مصرف شده برابر باشد. اگر جریان الکتریکی به قدر کافی کوچک باشد آنگاه می توان از گرمای ژول صرفنظر کرد. بنابراین می توان نوشت :
(۱-۸)
بامشتق گیری ازرابطه بالا داریم :
(۱-۹)
به منظور بدست آوردن رابطه دوم بین ضرایب لازم است که از قانون دوم ترمودینامیک استفاده کنیم.ضمنا باید توجه داشت که لازم است فرایند برگشت پذیر باشد و لذا می توان فرض کرد که اثرات ترموالکتریکی برگشت پذیرند. این مطلب قبلا بر پایه ترمودینامیک غیر برگشت پذیر توجیه شده است. فرض بر این است که آنتروپی کل در مدار شکل (۱-۵) ثابت است. بنابراین:
(۱-۱۰)
بامشتق گیری از این رابطه :
(۱-۱۱)
باترکیب معادلات(۱-۱۰ )و(۱-۱۱ )داریم :
(۱-۱۲)
این رابطه را با بهره گرفتن از اصول ترمودینامیکی نیز می توان بدست آورد. با اعمال قانون اول ترمودینامیک به مدار :
(۱-۱۳) WdU=dQ+d
با توجه به آنکه ولتاژ و جریان نسبت به زمان تغییر نمی کنند، وo dU= کار انجام شده توسط سیستم در این بازه زمانی عبارت است از :
(۱-۱۴) dW=ІVabdt
وگرمای تولید شده برابراست با :

 
مداحی های محرم