این مکتب بر درآمد تمرکز دارد و هدف آن بهرهبرداری از دارائیهای دانشی سازمان است. این مکتب به طور صریح به حفظ و بهرهبرداری از داراییهای دانشی یا فکری شرکت به منظور تولید درآمد میپردازد. دارائیهای دانشی یا فکری عبارتاند از: حق انحصاری اختراعات، علائم تجاری، حق انحصاری بهرهبرداری و دانش فنی. (قلیچلی، ب. ۱۳۹۱)
۲-۱۵-۲- مکتب سازمانی[۴۸]
این مکتب استفاده از ساختارهای سازمانی یا شبکههای روابط را برای تسهیم یا ذخیرهسازی دانش موردتوجه قرار میدهد. در این مکتب از گروههای تسهیم تجربه استفاده میگردد. این گروههای اجتماعی متشکل از افراد درون یا بین سازمانی با منافع، یا مسئله، یا تجربه مشترکاند که با یک هدف سازمانی مشخص طراحی و تشکیل میشود. (قلیچلی، ب. ۱۳۹۱)
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۱۵-۳- مکتب استراتژیک[۴۹]
این مکتب مدیریت دانش را به عنوان یک بعد استراتژیک رقابتی در نظر میگیرد. در این مکتب مدیریت دانش به عنوان جوهره استراتژی شرکت در نظر گرفته میشود. مکتب استراتژیک بر مزیت رقابتی تمرکز دارد که هدف در آن شناسایی، بهرهبرداری و خلق قابلیتهای دانشی است.[۵۰]
۲-۱۶- ارزیابی رویههای مدیریت دانش
۲-۱۶-۱- مدل رائــو
رائو[۵۱] معتقد است که سازمانها میتوانند بر اساس چارچوب هشت C، مدیریت دانش خود را ارزیابی و تجزیهوتحلیل کنند.[۵۲]
-
- ارتباط[۵۳]
-
- محتوا[۵۴]
-
- اجتماع[۵۵]
-
- فرهنگ[۵۶]
-
- ظرفیت[۵۷]
-
- همکاری[۵۸]
-
- تجارت[۵۹]
-
- سرمایه[۶۰]
۲-۱۶-۲- مدل KMAT[61]
این ابزار برای کمک به خودارزیابی سازمانها و شناسایی نقاط قوت و فرصتهای بهبود مدیریت دانش طراحی شده است و شامل ۵ عنصر میباشد. (قلیچلی، ب. ۱۳۹۱)
-
- فرایند
-
- رهبری
-
- فرهنگ
-
- فناوری
-
- اندازهگیری مدیریت دانش
۲-۱۶-۳- مدل [۶۲]OECD
این مدل برای ارزیابی وضعیت موجود و آینده مدیریت دانش در شرکتها و سازمانهای کشورها طراحی و اجرا شده است. در این مدل به بررسی اقدامات مدیریت دانش شرکتها یا سازمانها از منظر استراتژیها و خطمشیها، رهبری، پاداشها، کسب و خلق دانش، آموزش و ارشاد و ارتباطات میپردازد. همچنین در این مدل موضوعاتی از قبیل دلایل اجرا و اهمیت آنها، نتایج، ذینفعان، منابع مالی مورد نیاز و مقاومت در برابر مدیریت دانش مورد توجه و سؤال قرار میگیرد.
۲-۱۷- چرخههای مدیریت دانش
۲-۱۷-۱- چرخه مدیریت دانش ویگ[۶۳]
به نظر ویگ سه شرط کسب موفقیت در کسبوکار عبارتاند از: ۱٫ داشتن کسبوکار (کالا / خدمت) و مشتریان، ۲٫ منابع (منابع انسانی، سرمایه و تجهیزات)، ۳٫ توانائی عمل. شرط سوم بر چرخه مدیریت دانش تأکید دارد. دانش نیروی اصلی در ایجاد توانائی عمل به طور هوشمندانه است. با بهبود دانش بهتر می دانیم که چهکاری را چگونه انجام دهیم. به عقیده ویگ هدف اصلی مدیریت دانش “تسهیل خلق، ذخیره، تسهیم و استفاده از دانش باکیفیت بهمنظور خلق سازمانی است که بهطور هوشمندانه عمل کند”. چرخه مدیریت دانش ویگ شیوه خلق و بهکارگیری دانش توسط افراد یا سازمانها را مشخص میکند و چهار گام اصلی آن عبارتاند از: ۱٫ خلق دانش ۲٫ حفظ دانش ۳٫ تسهیم دانش و ۴٫ کاربرد دانش. این چرخه دامنهای از یادگیری از همه نوع منابع را در برمیگیرد: تجربه شخصی، آموزش شغلی یا آموزش رسمی، همردیفان و آگاهی از همه منابع. بدین ترتیب میتوانیم دانش را یا درون ذهن خود یا به شکل ملموس از قبیل کتب یا پایگاههای داده حفظ کنیم. هم چنین دانش میتواند به روشهای مختلفی با توجه به شرایط و هدف موردنظر تسهیم[۶۴] و بهکاربرده شود. (قلیچلی، بهروز. ۱۳۹۱)
۲-۱۷-۲- چرخه مدیریت دانش مهیر وزاک[۶۵]
چرخه مدیریت دانش مهیر و زاک حاصل کار روی طراحی و توسعه محصولات اطلاعاتی است. درسهای آموخته شده از چرخه محصولات فیزیکی سازمان میتواند بهمنظور مدیریت داراییهای دانشی بهکاربرده شود. محصولات اطلاعاتی فروختهشده به مشتریان درونی و بیرونی از قبیل پایگاههای داده، خلاصه اخبار و مشخصات مشتریان. این دو معتقدند که تحقیق و دانش درباره طراحی محصولات فیزیکی میتواند به حوزه محصولات فکری تعمیم داده شود و آنها معتقدند که محصولات اطلاعاتی به بهترین وجه مخزنی از محتوا و ساختار اطلاعاتیاند. محتوای اطلاعاتی شامل دادههای موجود در مخزن میشود که اجزای سازنده محصولات اطلاعاتی هستند. محتوا برای هر نوع کسبوکار یا سازمانی خاص است. برای مثال، بانکها محتوای مربوط به حسابهای شخصی و تجاری دارند، سازمان ثبتاحوال اطلاعاتی هویتی افراد را دارد و شرکتهای بیمه اطلاعاتی در مورد خطمشیها و دعاوی دارند. علاوه بر محتوا عناصر مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرند عبارتاند از: ساختار و رویکرد کلی به ذخیرهسازی، پالایش و بازیابی محتوا. از دیدگاه مهیر و زاک مراحل چرخه مدیریت دانش عبارتاند از: کسب، پالایش و ذخیرهسازی / بازیابی، توزیع و نمایش / بهکارگیری دانش. آنها به این چرخه به عنوان پالایشگاه دانش نگاه میکنند.[۶۶]
۲-۱۷-۳- چرخه مدیریت دانش مک الوری
چرخه حیات دانش مک الوری شامل فرایندهای تولید و یکپارچگی دانش همراه با مجموعهای از حلقههای بازخورد به حافظه سازمانی، باورها، بیانیهها و محیط پردازش کسبوکار میشود. مک الوری تأکید میکند که دانش سازمانی هم بهصورت ذهنی در اذهان افراد و گروهها و هم بهصورت عینی در قالبهای آشکار موجود است. درمجموع آنها پایگاه دانش سازمانی توزیعشده شرکت را شکل میدهند. فرآیندهای کلیدی تولید دانش عبارتاند از: یادگیری فردی و گروهی، تدوین بیانیه دانش، کسب اطلاعات، بیانیه دانش کد شده و ارزشیابی بیانیه دانش. یکی از مهمترین نقاط قوت چرخه مک الوری توصیف روشن شیوه ارزشیابی دانش و تصمیمگیری آگاهانه درباره یکپارچگی یا عدم یکپارچگی آن در درون حافظه است. اعتبار یابی دانش گامی است که بهطور واضح مدیریت دانش را از مدیریت مستندات متمایز میسازد. چرخه مدیریت دانش چیزی بیش از ذخیرهسازی و به دنبال آن مدیریت مستندات یا دانش ذخیرهشده موجود است. چرخه مدیریت دانش بر فرآیندهای شناسایی دانش ارزشمند برای سازمان و کارکنانش تمرکز دارد.[۶۷]
۲-۱۷-۴- چرخه مدیریت دانش بیوکویتز و ویلیامز[۶۸]
بیوکویتز و ویلیامز شرح میدهند که چارچوب فرایند مدیریت دانش به طور کلی شامل “ایجاد، حفظ و بهکارگیری دانشی است که برای سازمان ارزشافزوده ایجاد میکند”. در این چارچوب دانش شامل مخازن، روابط، فناوریهای اطلاعات، زیر ساختار ارتباطات، مجموعههای مهارت سازمانی، دانش فنی فرایند، پاسخ گوئی محیطی، هوشمندی سازمانی و منابع بیرونی میشود. مراحل “کسب، یادگیری و کمک” به لحاظ ماهیت تاکتیکیاند که برمبنای فرصتها یا تقاضاهای بازارمحور صورت میگیرند و معمولاً به استفاده روزانه دانش برای پاسخ به این تقاضاها منتج میشوند. مراحل “ارزیابی، ایجاد / حفظ یا عدم سرمایهگذاری” راهبردیترند و درنتیجه تغییرات در محیط کلان انجام میشوند و بر فرایندهای بلندمدت تر انطباق سرمایه فکری با نیازمندیهای راهبردی تمرکز دارند.[۶۹]
۲-۱۷-۵- چرخه مدیریت دانش دالــکر[۷۰]
دالکر بر اساس مطالعه و مقایسه رویکردهای قبلی، رویکردی تلفیقی به چرخه مدیریت دانش را پیشنهاد میدهد که سه مرحله دارد: ۱٫ کسب یا خلق دانش ۲٫ تسهیم و توزیع دانش ۳٫ درک و کاربرد دانش. در زمان انتقال دانش از مرحله کسب / خلق دانش به تسهیم و توزیع دانش، محتوای دانش ارزیابی و سپس دانش بهمنظور درک و کاربرد به متن تبدیل میشود.[۷۱]
۲-۱۸- انواع مدلهای مدیریت دانش
۲-۱۸-۱- مدل مدیریت دانش Hicks
مدل مدیریت دانش Hicks[72] از چهار فرایند ذیل تشکیلشده است: [۱۳]
-
- خلق نمودن: این امر به توانائی یادگیری و ارتباط برمیگردد. توسعه این قابلیت، تجربه تسهیم دانش، ایجاد ارتباط بین ایدهها و ساختن ارتباطهای متقاطع با دیگر موضوعات، از این اهمیت کلیدی برخوردار است.
- ذخیره نمودن: بهعنوان دومین عنصر مورد نیاز مدیریت دانش است که از طریق آن، قابلیت ذخیره سازمانیافتهای که امکان جستجوی سریع اطلاعات، دسترسی به اطلاعات برای کارمندان دیگر و تسهیم مؤثر دانش فراهم میشود، به وجود میآید، در این سامانه باید دانشهای لازم بهآسانی برای استفاده همگان ذخیره شود.